Sözümüz is an online publication that features scientific and historical articles, as well as political commentary by Méhran Baharlı on Turkology, Turko-Mongol history, and Altaic etymology, specifically focusing on Iran. Sözümüz analyzes and shares historical documents, records, ancient texts, and inscriptions related to the life, history, language, culture, and heritage of the Turkish nation living in Iran, particularly the country's northwest and neighboring provinces known as Türkili.
Monday, April 24, 2017
بلي، آري، ائوئت، هن، ههيه، ههيا، هايا، يا، هه، هوي، ايلهل
Wednesday, April 19, 2017
کتاب درسی مشروطیت: بعد از این تورکی حرف نزنیم. اگر او تورکی حرف زد جواب ندهیم
کتاب درسی مشروطیت:
بعد از این تورکی حرف نزنیم.
اگر او تورکی حرف زد جواب ندهیم
مئهران باهارلی
در
زیر صفحهای از یک کتاب درسی به زبان فارسی را دادهام. در این صفحه زبان تورکی به
طور ضمنی با نادانی، جهالت، تاریکی، مردهگی و دشمنی مترادف شمرده شده، و کودکان تورک
صراحتاً به اجتناب از تورکیگوئی و تورکینویسی دعوت میگردند (ما سر درس تورکی
حرف نمیزنیم، او اگر تورکی حرف بزند من جواب نمیدهم، ما قرار میگذاریم بعد از این
تورکی حرف نزنیم). از طرف دیگر زبان فارسی با وطنپرستی، علم، دانایی، ترقی، زندهگی
و نجابت مترادف نشان داده شده، و کودکان تورک تشویق به فارسیگوئی و فارسینویسی میشوند
(فارسی زبان رسمی ماست، فارسی زبان شیرین است، زبان ما فارسی است، من میتوانم
فارسی حرف بزنم، من میتوانم فارسی بنویسم، من میتوانم به زبان فارسی مکتوب بنویسم،
ما فارسی را از همه شاگردها زودتر یاد گرفتیم، ....).
۱-منتشر کنندهی این صفحه در اینترنت، نام و مشخصات کتاب و اینکه این
کتاب درسی برای کدام مقطع تحصیلی، در چه زمانی و توسط چه نهاد و مقامی چاپ و منتشر
شده را ذکر نکرده است. اما با توجه به رسم الخط متن (چسبیده نوشتن میتوانم، یکسان
نبودن ابعاد کلمات، ....)، نوشتن طهران به جای تهران (قبل از تاسیس فرهنگستان در
سال ١٩٢٨) و به ویژه ذکر این مطلب که تبریز شهر ولیعهدنشین ایران است (پیش از تاسیس
سلسلهی پهلوی در سال ۱۹۲۵) و
اشاره به رسمی شدن زبان فارسی (١٨٩٨، دههی قبل از امضای فرمان مشروطیت)، میتوان گفت که
این کتاب به احتمال زیاد مربوط به بازهی زمانی بین آغاز حرکت مشروطیت-دههی ۱۸۹۰
و کودتای رضاخان - دههی ۱۹۲۰، یعنی دوران آغاز سیاست نسلکشی زبانی تورکی در ایران
در سالهای انقلاب مشروطیت توسط بروکراتها - تکنوکراتهای تورکستیز و فارسگرای
تازه به دوران رسیدهی مشروطهطلب است.
Friday, April 7, 2017
سیزده بدر - گزی گونو، و منشاء بین النهرینی - سامی - رومی آن: دوم ماه قیرآچان- آوریل (١٣ فروردین)
سیزده بدر - گزی گونو، و منشاء بین النهرینی - سامی - رومی آن
دوم ماه قیرآچان- آوریل (١٣ فروردین)
مئهران باهارلی
شیوع و تشکل سنت سیزده بدر به شکل امروزی آن، در پایتختهای دولتهای تورک - تورکمان حاکم بر ایران، بویژه در تهران قاجاری بوده است. سمبولسیم اغلب در شکل نحوست و شوم بودن عدد سیزده در فرهنگ نمادهای گوناگون شماری از اقوام و مدنیتهای باستانی و قدیم غیر ایرانیک بین النهرینی - سومری؛ سامی - عبرانی - بابلی (از کشور عراق فعلی)؛ و رومی - یونانی - مسیحی وجود داشته است.
نبود سابقهی سیزده بدر در میان ملل ایرانیکزبان: مراسم روز سیزده بدر و نحوست عدد سیزده و ... ارتباطی با فارسیگری، زرتشتیگری و ایرانیت ندارد. در میان سنن فارسها (تاجیکهای غربی سابق)، سیزدهبهدر نسبت به دیگر اعیاد این قوم دارای موقعیت بسیار مبهمتری است. در کتابهای تاریخی و ادبی گذشتهی فارسی - دری از قبیل التفهیم، تاریخ بیهقی و آثار الباقیه که آیینهای نوروزی را با جزئیات شرح دادهاند، نشانی مستقیم در مورد سیزده بدر نیست. شاعران فارسیگوی - دریگوی آن زمان هم در اشعار خود اشارهای به آن نکردهاند. این سنت در میان ملت تاجیک که دارای زبانی نزدیک به فارسی است و دیگر اقوام و ملل ایرانیکزبان مانند بلوچها و پشتونها نیز کاملاً ناشناخته است.
Tuesday, April 4, 2017
تکلم به لهجهی اجنبی تورکی اکیداً ممنوع است. با زبان شیرین فارسی صحبت کنید!
تکلم به لهجهی اجنبی تورکی اکیداً ممنوع است.
با زبان شیرین فارسی صحبت کنید!
مئهران باهارلی

Monday, April 3, 2017
فارسی میباید به مرزهای طبیعی خود در مرکز و جنوب کشور عقبنشینی کند/پس رانده شود، و افول ستارهی زبان فارسی به عنوان زبان رابط
فارسی میباید به مرزهای طبیعی خود در مرکز و جنوب کشور عقبنشینی کند/پس رانده شود، و
افول ستارهی زبان فارسی به عنوان زبان رابط
مئهران باهارلی
Farsça, ülkenin orta ve güney kesimlerindeki doğal sınırlarına doğru geri çekilmeli/itilmelidir.
Persian should retreat / be pushed back to its natural borders in the central and southern parts of the country
Méhran Baharlı
Wednesday, May 30, 2007
«سؤزوموز،
مئهران باهارلینین یازقالاری توپلوسو» پیتییی، بیرینجی جیلددهن
“Sözümüz, Méhran Baharlının yazqalar toplusu” pitiyinden,
cild I
از کتاب « سؤزوموز، مجموعه مقالات مئهران باهارلی» - جلد اول
https://independent.academia.edu/MBaharli
https://sozumuz1.blogspot.com/
https://www.facebook.com/profile.php?id=61579230999069
خلاصه:
زبان فارسی زبان «ملی» و «مشترک» ملل ساکن در ایران مخصوصا برای ملت تورک نیست. فارسی، یک زبان به طور طبیعی – تاریخی «سراسری» در این کشور هم نیست. تعلل دولت جمهوری اسلامی در اعلام بیطرفی ملی - زبانی خویش و انجام اصلاحات رادیکال زبانی، و بر عکس تشدید سیاست نسلکشی زبانی تورکی در ایران و ریشهکن کردن آن، و ادامهی حمایت نخبهگان، روشنفکران و قاطبهی قوم فارس از سیاستهای فارسسازی دولتی تورکها و نسلکشی زبانی - امحاء زبان و فرهنگ ملل غیرفارس در ایران، باعث بروز احساسات و حساسیت منفی قابل درک و مشروع در مردمان و روشنفکران غیر فارس مخصوصاً تورکها نسبت به زبان فارسی گردیده است. دولت جمهوری اسلامی ایران اخیراً سیاست تبدیل زبان فارسی به یک زبان رابط در منطقه و ایجاد «جهان پارسی» را هم به سیاست راهبردی تحمیل این زبان در داخل کشور افزوده است. با توجه به واقعیتهای موجود، پس از این، زبان فارسی باید دارای حقوقی متناسب با تاریخ دولتی بودن، واقعیتهای جهان معاصر، اصول جهانی حقوق بشر و وزنهی جمعیتی حاضر خود باشد و نه بیشتر از آن. میبایست به موقعیت زبان فارسی به عنوان تنها زبان «رسمی»، «دولتی» و «آموزشی» در کشور به ویژه در تورکایلی و دیگر مناطق ملی تورک (کانتونهای تورک) در ایران پایان داد. در کشوری که ملت تورک هم در آن ساکن است، زبان فارسی بعد از این نهمیتواند به جز زبان ملی و محلی قوم - ملت فارس (تاجیکهای غربی سابق) بهکار رود. فارسی باید دست از تجاوز به مناطق ملی غیر فارس بکشد و به مرزهای طبیعی و دموگرافیک خود در شرق و برخی نواحی مرکزی ایران عقبنشینی کند.
Özet
Farsça, İran'da yaşayan tüm halkların, özellikle de Türk halkının milli - ulusal dili değildir. Ayrıca, tarihsel olarak ülke genelinde yaygın bir dil de değildir. İran İslam Cumhuriyeti'nin ulusal-dilsel tarafsızlığını ilan etmeye ve köklü dil reformları uygulamaya direnmesi ve bunun yerine İran'da Türkçeye karşı dilsel soykırım politikasını yoğunlaştırması, İran'da Fars elitlerinin, aydınlarının ve tüm Fars ulusunun Fars olmayan ulusları Farslaştırma ve onların dil ve kültürlerini ortadan kaldırma yönündeki devlet politikalarına devam eden desteği, Fars olmayan halklar ve aydınlar, özellikle Türkler arasında Fars diline karşı anlaşılabilir ve meşru olumsuz duygular ve hassasiyetler ortaya çıkmıştır. İran İslam Cumhuriyeti, ülke içinde Farsçayı dayatma yönündeki mevcut stratejik politikasına, son dönemde Farsçayı bölgesel bir ortak dil haline getirme ve "Farsça bir dünya yaratma" politikasını da eklemiştir. Mevcut gerçekler göz önüne alındığında, bundan sonra Farsça, yalnızca çağdaş dünyanın gerçeklerine, evrensel insan hakları ilkelerine ve mevcut demografik ağırlığına uygun haklara sahip olabilir, daha fazlasına değil. Farsçanın ülkedeki tek "resmi", "devlet" ve "eğitim" dili olma statüsü, özellikle Türkili ve diğer Türk ulusal bölgelerinde (Türk kantonlarında) son bulmalıdır. Türklerin de yaşadığı bir ülkede, Farsça yalnızca Fars halkının (eski adıyla Batı Tacikleri) ulusal ve yerel dili olarak kullanılmalıdır. Farsça, Fars olmayan ulusal bölgelere tecavüz etmemeli ve İran'ın doğusu ve bazı orta bölgelerindeki doğal ve demografik sınırlarına geri çekilmelidir.
Abstract
The Persian is not the national language of all peoples living in Iran, particularly for the Turkish people. It is not language that historically been common throughout the country either. The hesitation of the Islamic Republic of Iran in declaring its national-linguistic neutrality and implementing radical linguistic reforms, and instead intensifying the linguistic genocide policy against Turkish in Iran, along with the ongoing support of Persian elites, intellectuals, and the entire Persian nation for the state policies of Persianization and eradication of the language and culture of non-Persian nations in Iran, have caused understandable and legitimate negative feelings and sensitivities among non-Persian peoples and intellectuals, especially Turks, against the Persian language. The Islamic Republic of Iran has recently added the policy of transforming Persian into a regional lingua franca and "creating a Persian world" to its existing strategic policy of imposing this language within the country. Given the current realities, after this, the Persian language should only have the rights commensurate with the realities of the contemporary world, universal principles of human rights, and its current demographic weight, and no more. The status of Persian as the sole "official", "governmental" and "educational" language in the country must end, especially in Turkili and other Turkish national regions (Turkish cantons) in Iran. In a country where Turkish people also reside, the Persian language should only be used as the national and local language of the Persian people (formerly Western Tajiks) in the east and some central regions of Iran. Persian should not encroach on non-Persian national regions and should retreat to its natural and demographic borders.
![]() |