Sunday, January 19, 2020

مظفرالدین شاه قاجار اعتنایی به فارسی نمی‌کرد و زبان تورکی را بر فارسی ترجیح می‌داد

مظفرالدین شاه قاجار اعتنایی به فارسی نمی‌کرد و زبان تورکی را بر فارسی ترجیح می‌داد

مئهران باهارلی

عبدالله بهرامی، از رهبران فرقه‌ی دموکرات آزربایجان و کومیته‌ی تروریستی مجازات و ... در کتاب خاطرات خود[1] می‌نویسد مظفرالدین شاه اعتنایی به فارسی نمی‌کرد و زبان تورکی را بر فارسی ترجیح می‌داد:

«مظفرالدین شاه بنا بر قرارداد تورکمان‌چای، دوره‌ی ولی‌عهدی و مدت جوانی خود را در شهر تبریز گذرانیده بود. چون پدرش مدت پنجاه سال سلطنت نمود، این بود که این ولی‌عهد خیلی زیادتر از آنچه باید در آن ایالت توقف نموده و به اخلاق مردم شهر تبریز خو گرفته و حتی زبان محلی را به فارسی ترجیح می‌داده است. .... از قراری که نزدیکان وی حکایت می‌کردند این شاه استعداد تحصیل و مطالعه هم نداشته و یک کلمه زبان خارجی نیاموخته بود. فارسی او هم ناقص و قدرت نوشتن یک کاغذ معمولی را فاقد بوده است».

١-این بیان در تطابق با تورکی‌دوستی و تمایلات تورک‌گرایانه‌ی مظفرالدین شاه است. مظفرالدین ‌شاه قاجار به تورکیت خود واقف بود و به آن می‌بالید. حتی می‌توان او را در میان جرگه‌ی نخستین تورک‌گرایان «تورک‌فیل-تورکوفیل»ها (Turcophile- Turkophile - Türkofil) به معنی مودرن در تاریخ معاصر ایران شمرد.

٢-در منابع تاریخی متعددی حمایت مظفرالدین شاه از زبان تورکی ثبت شده است (نگاه کنید به لینک‌های زیر[2]). به عنوان نمونه جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی-مجد السلطنه، رهبر ملی تورک در مقاله‌ی مشهور و تاریخی خود به زبان تورکی به اسم «ایران‌دا تورک‌له‌ر، ایران‌دا تورک صنایع نفیسه‌سی»[3]، در دو جا از حمایت و توجه مظفرالدین شاه قاجار به شعرای تورک (رشید افشار اورومی، لعلی) سخن رانده است:

«رشید افشار: مشاهیرِ شعرای آزه‌ربایجان‌دان و اهالی رومیه‌ده‌ن اولوپ، تورکجه قصیده و غزل‌له‌ری پک معروف‌دور. گلستان تاریخی‌نه علاوه اولاراق، بیر افشار تاریخی یازمیش. مظفّرالدین شاهِ مرحومون طرفِ توجّهاتِ ملوکانه‌سی ایدی».

«لعلی: مشاهیرِ شعرای آزه‌ربایجان‌دان اولوپ، آتشین لسان و نفعی مسلک بیر تورک شاعری ایدی. مظفّرالدین شاهِ مرحومون لعلی'‌یه توجّه‌له‌ری وار ایدی».

٣- عبدالله بهرامی، ترجیح دادن تورکی بر فارسی از سوی مظفرالدین شاه را، که باعث ناخشنودی او شده، دلیل بر بی استعدادی مظفرالدین شاه در تحصیل و مطالعه و آموختن زبان خارجی و ناتوانی وی از نوشتن یک کاغذ و .... دانسته است. حال آنکه «فارسی ناقص» مظفرالدین شاه که عبدالله بهرامی از آن شاکی است، نشان می‌دهد که وی - بر خلاف تناقض‌گویی بهرامی- قابلیت آموختن چند کلمه از زبان بیگانه‌ی فارسی[4] را داشت. 



٤- خاطرات بهرامی پر است از توهین به شخصیت‌های تورک دارای شعور قومی تورک، تحقیر اوردوی آزادی‌بخش عثمانلی و شیطان‌سازی و ترسیم چهره‌ای مخوف و منفی از آن و .... عبدالله بهرامی این پاراگراف را هم، که تائیدی است بر شعور ملی تورک و فرهیخته‌گی مظفرالدین شاه قاجار، به قصد تحقیر و تخریب و ترور شخصیت مظفرالدین شاه نوشته است. («تورکی‌ستیزی»، «عثمانی‌ستیزی»-«تورکیه‌ستیزی»، از مولفه‌های «تورک‌ستیزی» در ایران و وجه مشترک پان‌ایرانیست‌ها-قومیت‌گرایان افراطی فارس با آزربایجان‌گرایان پان‌ایرانیست و آزربایجان‌گرایان استالینیست است).

 عموما تکنوکرات‌های فارس‌گرا از نخستین روزهای به سلطنت رسیدن مظفرالدین ‌شاه، به سبب حساسیت مثبت وی در باره‌ی زبان و هویت تورک، و احاطه کردن خود با دولت‌مردان تورک از ایران و عثمانلی[5]، به توطئه‌چینی و تخریب شخصیت او برخاستند. تاریخ‌نگاری فارسی نیز، این شاه آزاداندیش، دموکرات، صلح‌دوست و نوآور را به صورت "شخصیتی ساده‌لوح، دارای ناهنجاری‌های شخصیتی، با ضعف اگو و گرایشات و رفتار قبیله‌ای" عرضه می‌کند و از لهجه‌ی تورکی و حفظ روح تورکی به هنگام فارسی‌نویسی گرفته تا عدم صحت جسمانی وی، این پدیده‌ها و عارضه‌های طبیعی را برای کوبیدن وی بکار می‌برد.

مختصری در باره‌ی عبدالله بهرامی، مشاور و هم‌راه و هم‌دست نزدیک خیابانی: عبدالله بهرامی به لحاظ ملیت تباری فارس، یک قومیت‌گرای افراطی فارسی-ملی‌گرای ایرانی با تمایلات شدید ضد تورک و ضد عثمانلی بارز، رئیس نظمیه‌ی تبریز در دوره‌ی آزادی‌ستان، و یکی از پنج رهبر فرقه‌ی دموکرات آزربایجان-شعبه‌ی ایالتی‌ی حزب دموکرات ایران[6]  (خیابانی، نوبری، حریری، بادامچی، بهرامی) در تبریز- مهم‌ترین نیروی ضد تورک و تشکیلات ضد فدرالیسم وقت در آن شهر بود.

به لحاظ سیاسی بهرامی آنگلوفیلی بود که به اعتراف خود در کتاب خاطراتش، در سال‌های جنگ جهانی اول بر علیه تورک‌ها برای نیروهای انگلیسی که بخش‌هایی از تورک‌ایلی و غرب ایران را در اشغال خود داشتند خبرچینی می‌کرد.

 بهرامی همچنین آلوده به تروریسم و فعالیت‌های جنایت‌کارانه (قبلا در ارتباط و همکاری با تشکیلات تروریستی کومیته‌ی مجازات در تهران و بعدا کومیته‌ی ترور فرقه‌ی دموکرات آزربایجان در تبریز) و عامل اصلی آلوده شدن فرقه‌ی دموکرات آزربایجان به تروریسم بود. کومیته‌ی ترور دموکرات‌های آزربایجان، اولگوبرداری از کومیته‌ی ترور مجازات تهران بود که عبدالله بهرامی در هر دوی آنها عضویت داشت.

به این دلایل میان بهرامی از یک طرف و شخصیت ملی تورک ولیعهد محمدحسن میرزا و جناح هوادار ولیعهد (اعتدالیون) به رهبری محتشم ‌السلطنه[7] که مجوز تدریس زبان تورکی در مدارس را داده بود، از طرف دیگر برخورد پیش آمد. به امر ولیعهد محمدحسن میرزا، محتشم السلطنه دستور توقیف و تبعید بهرامی به تهران را داد. اما پس از توقیف، بهرامی که از پشتیبانی بی‌قید و شرط شیخ محمد خیابانی برخوردار بود بر اثر فشار دموکرات‌های آزربایجان از حبس آزاد شد.

پس از آزادسازی تبریز توسط اوردوی نجات‌بخش عثمانلی، آن‌ها تعدادی از رهبران فرقه‌ی دموکرات آزربایجان که بر علیه نیروهای ملی تورک و اوردوی آزادی‌بخش اخلال‌گری و عملیات سابوتاژ را مدیریت می‌کردند، دستگیر و تبعید کردند. 

یوسف ضیاء و دیگر مقامات حکومت اتحاد-اوردوی عثمانلی، بهرامی را هم از عوامل ترور امام جمعه‌ی تبریز می‌دانستند. پس از شنیدن این خبر، بهرامی که از دستگیری و مجازات خود توسط نیروهای ملی تورک مطمئن بود، از طریق باسمنج، میانه و قزوین به تهران فرار نمود....

بهرامی به همراهی دیگر سران فرقه‌ی دموکرات آزربایجان، از عوامل سرکوب و تبعید نیروهای ملی تورک و ملی‌گرایان تورک در تبریز بود. دشمنی سران فرقه‌ی دموکرات آزربایجان و کومیته‌ی جنایت‌کار تروریستی با تورکان، در دوره‌ی آزادسازی تبریز توسط اوردوی عثمانلی-حکومت اتحاد که عده‌ای از دموکرات‌های تبریز با آن‌ها همکاری کردند، به اوج رسیده بود. 

شیخ محمد خیابانی رهبردموکرات‌های آزربایجان پس از اشغال کردن شهر تبریز در ١٩٢٠، کار را به کشمکش و زد و خورد فیزیکی با شخصیت‌های ملی تورک و تورک‌گرایان کشانید و پس از درگیری با مجاهدان تورک، به کومک نظمیه به ریاست عبدالله بهرامی تورک‌ستیز، پان‌ایرانیست و تروریست، سران ملی تورک از جمله حاجی بیگ میرزا آقا بلوری تبریزی رهبر تورک موجاهید فیرقه‌سی[8]، شخصیت‌های ملی تورک ولیعهد محمدحسن میرزا قاجار[9]، میرزا علی آقا هئیت[10]، میرزا باقر طلیعه، ... را دستگیر و به وضع افتضاحی از تبریز اخراج و تبعید کرد.


[1] خاطرات عبدالله بهرامی، از آخر سلطنت ناصرالدین‌‌شاه تا اوّل کودتا. چاپ اوّل ١٣٦٣، انتشارات علمی، چاپ‌خانه‌ی آسمان، چاپ دوّم، تیراژ ٥٠٠٠، صفحه‌ی ٥٨
[2] مظفرالدین شاه قاجار: باید همه به تورکی با من حرف بزنید
دستور مظفرالدین شاه برای تدریس زبان تورکی در مدارس آزربایجان و اعتناء بایسته به تعلم آن
مظفرالدین شاه: گل و لای نعل اسب‌های اوردوی قهرمان عوثمان‌لی، مدال شرف بر سینه‌ی من است
مظفرالدین شاه اعتنایی به فارسی نمی‌کرد و زبان تورکی را بر فارسی ترجیح می‌داد
[3] مقاله‌ی تورکى مجدالسلطنه افشار اورومى در باره‌ی ادب و شعر تورکى در ایران- سال ١٩١٥
جمشیدخان افشار اورومی: سلاطین تورک حامیان و مروجان علوم و فنون و هنرها بودند. زبان تورکی وسیع و بی‌نیاز است
[4] ا. اسمیت و ه.گ.او. دووایت (١٨٣٣ میلادی): فارسی برای تورک‌ها زبانی بیگانه؛ و پرشیا نامیدن ایران یک دروغ یونانی است
https://sozumuz1.blogspot.com/2019/03/blog-post_9.html
[5] سیر سسیل اسپرینگ سفیر انگلستان در تهران قاجاری به سال‌های جنبش مشروطیت: مظفرالدین شاه احاطه شده توسط تورک‌ها است.
http://sozumuz1.blogspot.com/2020/01/blog-post_9.html
[6] مرامنامه‌ی فرقه‌ی اجتماعیون ایران (حزب دمکرات) در دوره‌ی مشروطیت و انکار مساله‌ی ملی و حقوق زبانی، و مخالفت با فدرالیسم در آن
[7] مخالفت دولت مشروطه با تحصیل به زبان تورکی و ممنوع کردن آن در سال ١٩١٨
[8] حزب مجاهدان تورک (تورک موجاهیدله‌ر فیرقه‌سی) و رهبر آن تبریزلی حاجی بیگ (حاجی میرزا آقا بلوری)
[9] شخصیت ملی تورک محمدحسن میرزا قاجار، برادر احمدشاه قاجار، فرمانفرمای ایالت آزربایجان، آخرین ولیعهد قاجاریه
[10] میرزا علی آقا هئیت تبریزی: یک شخصیت ملی تورک

No comments:

Post a Comment