مظفرالدين
شاه قاجار: بايد همه به تورکي با من حرف بزنيد
مئهران
باهارلي
در زير نقل
قولي از يکي از فرزندان مظفرالدين شاه قاجار را آوردهام که در آن گفته ميشود اين
پادشاه قاجاري از روستائياني که تورکي نميدانستند، خواستار آموختن تورکي (به
عنوان زبان رابط) و به تورکي سخن گفتن با وي شده است. اين سند، يکي ديگر از دهها
سند در بارهي تورکگرايي مظفرالدين شاه و مشخصاً علاقهي وي به زبان تورکي و حفظ
و گسترش آن است.
متن سند:
«در سال ١٣١٧
که براي تحقيق در بارهي مقبره الشعرا به دعوت يکي از دوستان به تبريز رفته بودم،
در منزل مهماندار بزرگوار که مرحوم سيد عباس طباطبائي رئيس محاکم بدايت آزربايجان
در آن تاريخ بود، با پسر بازماندهاي از مظفرالدين شاه آشنا شدم که مقيم تبريز بود و نامش به يادم نميآيد. در
ضمن سخنها که از پدرش در دورهي وليعهدي او ميگفت، چنين گفت:
«در يک سفر
بؤلوک گردشي که هنوز خردسال بودم، همراه پدر به محلي ميان تبريز و مراغه رسيديم
(که از آن اسم برد، ولي فراموش کردهام). مردم آنجا به يک زبان دهاتي سخن ميگفتند
که بر ما معلوم نبود و تورکي نميدانستند. پدرم سفارش اکيد کرد تا نوبت ديگر که
بدينجا ميآيم، بايد همه به تورکي با من حرف بزنيد».
منبع: ؟؟؟؟
(لطفاً اگر خوانندگان منبع اين نوشته را- که متاسفانه اينجانب فراموش کردهام- ميدانند،
اعلام کنند تا کنيهي اين سند تاريخي تعيين گردد).
چند نکته در
تورکگرايي مظفرالدين شاه قاجار تبريزي
١-شاهان قاجار نوعاً
داراي حسيات و مواضع مثبت به هويت تورکي و زبان تورکي بودند. و اما مظفرالدين شاه
قاجار شايد پس از آغا محمدخان، تورکگراترين پادشاهان اين دولت تورک باشد. وي به
تورکيت خود واقف بود و به آن ميباليد. به عبارت ديگر داراي شعور ملي تورک بود.
حتي ميتوان مظفرالدين شاه قاجار را در ميان جرگهي نخستين تورکگرايان در ايران
که معتقد به هويت ملي تورک و حقوق ملي وي به معني مدرن بودند شمرد. جمشيد سوباتايلي افشار
اورومي (جمشيدخان مجد
السلطنه) که در نوشتههاي خود عصر قاجار را زمان شکوفائي مجدد طبع کتب و تاليفات
تورکي توصيف ميکند، در دو جا از توجه و حمايت مظفرالدين شاه قاجار به شعراي تورک
(رشيد افشار ارومي، لعلي) سخن رانده است. اين تثبيت، با تورکگرائي معلوم
مظفرالدين شاه همخوان است. (مجد السلطنه افشار ارومي خود مانند مظفرالدين شاه
قاجار، از نسل نخستين نخبگان تورکگرا در ايران و آزربايجان اتنيک- تورکائلي
بشمار ميرود).
٢-تعلق خاطر مظفرالدين
شاه به جريان «اتحاد اسلام» که مرحلهي نخستين خودآگاهي ملي تورک در ميان تورکان
(اوغوزهاي غربي) در قلمروي عثماني و قاجاري و قفقاز روسيه و ... و مقدمهي ظهور
اتحاد و ترقي، ژؤن تورکها و تورک اوجاقلاري و .... شمرده ميشود، مستنداً معلوم
است. اين موضعگيري متقابل بود. چنانچه جريانات و نشريات تورکگراي آن دوره، از فوت
اين پادشاه آزاديخواه شديدا متاثر شده و واکنش نشان دادند. به عنوان نمونه نشريهي
تورکگراي فيوضات وابسته به جريان اتحاد و ترقي، منتشر شده در باکو اعلانيهي
تورکي زير را به مناسبت ارتحال مظفرالدين شاه قاجار چاپ نمود:
«بعد التحرير و
الطبع:
طهراندان رسماً
گلهن بير تئلقيرافدا شهنشاهِ ايران مظفرالدين شاه حضرتلهرينين ذي القعدهنين ٢٣
نجو سهشنبه گونو گئجهسي غريقِ رحمتِ خدا اولدوغو بيلديريلييور. رحمت الله عليه
رحمتاً واسعتاً (رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ رَحْمَةٍ واسِعَةٍ)»
٣-در سال ١٩٠٠
ميلادي، يعني شش سال قبل از امضاي فرمان مشروطيت، مظفرالدين شاه در راه بازگشت از
استانبول به ايران، با فرستادن تلگرافي به مقامات ايراني، دستور لغو ممنوعيت تدريس
به زبان تورکي (که ظاهراً اقدام تکنوکراتها و بروکراتهاي فارس و فارسگرا بود) و
امر به آغاز تعلم به تورکي و اعتناء به آن را داده است. فرستادن اين تلگراف نشان
ميدهد که مظفرالدين شاه لغو ممنوعيت تدريس زبان تورکي در مدارس را امري آن چنان عاجل
ميشمرده که تا رسيدن به تهران صبر نکرده است. مظفرالدين شاه در تلگراف مذکور خود از
زبان تورکي -که ميگويد از ديرباز زبان مردم آزربايجان بوده - با صفت «عذب البيان»
(شيرين) ياد ميکند. اين تحبيب و تعزيز هم با حسيات مثبت وي در بارهي زبان تورکي
همخوان است.
٤-مظفرالدين
شاه نقش مهمي در حفظ سياست بيطرفي زباني و قومي قانون اساسي و متمم قانوني اساسي
مشروطه به هنگام تدوين آنها داشت. وجود مظفرالدين شاه يکي از دلائلي بود که رهبران
فارسمحور و بخشي از ايدئولوگهاي ضدتورک جنبش مشروطه و در راس آنها آزربايجانگرايان
ايرانگرا و آزربايجانگرايان پانايرانيست آن دوره موسوم به احرار و آزاديخواهان
و دمکراتهاي آزربايجان، نتوانند اصل رسميت انحصاري زبان فارسي را در قانون اساسي و
متمم آن بگنجانند. جلوگيري از مهرهچيني قوميتگرايان فارس در دربار و ممانعت از قبضهي
سطوح تکنوکراسي عاليرتبهي دولت توسط آنها، بهبود روابط و اتحاد استراتژيک با دولت
عثماني، ...از ديگر اقدامات مظفرالدين شاه در راستاي تورکگرايي وي و تلاش او براي
صيانت از حقوق ملي خلق تورک در ايران است.
٥- با ورود (به
گفتهي مستوفي) مظفرالدين شاهِ «تورک» و «تورکها»ي پيرامونياش از تبريز به
تهران، موقعيت فارسمحوران افراطي در دربار و تکنوکراسي عاليرتبهي دولت قاجاري تضعيف،
و متعاقباً دور تازهاي از کشمکش تاريخي «تورک-فارس» شعلهور گرديد. از نخستين
روزهاي به سلطنت رسيدن مظفرالدين شاه، به سبب حساسيت وي در بارهي زبان، هويت و
حقوق ملي تودهي تورک و تورکگرايياش، تکنوکراتهاي فارسمحور به توطئهچيني و
تخريب شخصيت او برخاستند. سرودن و خواندن اشعاري مانند «آبجي مظفر آمده، با ترکاي
خر آمده» در آندوره توسط فارسها در تهران پايتخت دولت تورکي قاجاري، نشانگر انعکاس
کشمکش تورک و فارس در درون طبقات جامعهي توسعهنيافتهي فارس کشور است. امروز نيز
در تاريخنگاري فارسي، اين شاه آزادانديش، دمکرات، صلحدوست و نوآور به صورت «شخصيتي
سادهلوح، داراي ناهنجاريهاي شخصيتي، با ضعف اگو و گرايشات و رفتار قبيلهاي» عرضه
ميشود، و از لهجهي تورکي و حفظ روح تورکي به هنگام فارسينويسي گرفته تا عدم صحت
جسماني وي، همهي اين پديدهها و عارضههاي طبيعي براي کوبيدنش بکار ميروند. اينها
همه به سبب نفرت از شخص مظفرالدين شاه قاجار تورکگرا و به عنوان يک سمبل تورکيت
است.
٦-در نقل قول از مظفرالدين شاه زبان ما بدون هيچ مقدمه
و موخرهاي «تورکي» ناميده شده است. تغيير نام زبان «تورکي» به آزري و آزربايجاني
و تورکي آزري و تورکي آزربايجاني و تورکي ايراني و ... همه دسيسههايي استعماري و
اليتيست و توطئههاي بدخواهان ملت تورک است.
٧-اين سند، خط
بطلاني است بر اين ادعا که تورکها خود همواره لاقيد و بيتفاوت به سرنوشت و موقعيت
زبان تورکي در ايران بودهاند. حال آن که -همانگونه که اين سند نشان ميدهد- علاوه
بر تودهي تورک و نخبگان وي، حتي شخص اول مملکت و پادشاه ايران نيز براي اعتلاء
موقعيت زبان تورکي از جمله به عنوان «زبان رابط» تلاش و اقدام نموده است.
منابع:
مئهران
باهارلي. مقالهي تورکى مجدالسلطنه افشار ارومى در بارهي ادب و شعر تورکى در
ايران- سال ١٩١٥
مئهران
باهارلي. دستور مظفرالدين شاه براي تدريس زبان تورکي در مدارس آزربايجان و اعتناء
بايسته به تعلم آن
No comments:
Post a Comment