Saturday, December 12, 2020

لغو ممنوعیت زبان تورکی در مدارس توسط مظفرالدین شاه به ترغیب سلطان عبدالحمید

لغو ممنوعیت زبان تورکی در مدارس توسط مظفرالدین شاه به ترغیب سلطان عبدالحمید 

مئهران باهارلی


شاه تورک ایران مظفرالدین‌ شاه قاجار در بازگشت از سفر اول خود به خارج در سال ١٩٠٠ (١٢٧٩ شمسی)، پس از ترک استانبول و در راه ایران یک تلگراف به وزارت معارف ایران فرستاد و در آن امر به «تدریس زبان تورکی در مدارس آزربایجان» و «اعتناء به تعلم زبان تورکی در مدارس» کرد، و بدین طریق ممنوعیت زبان تورکی در مدارس که وزارت معارف ایران برقرار ساخته بود را، حقوقا لغو نمود.   

خبر این واقعه‌ی مسرت‌بخش در روزنامه‌های آن دوره‌ی استانبول، از جمله «ترجمان حقیقت» به تاریخ ٢٩ اوکتوبر ١٩٠٠ میلادی درج شد. «اسماعیل حامی دانشمند»، ادیب و مورخ تورک هم در اثر حجیم ٥ جلدی خود به اسم «ایضاح‌لی عوثمان‌لی تاریخی کرونولوژی‌سی» در دو جا، هنگام پرداختن به تورک‌گرایی سلطان عبدالحمید دوم، به فرمان تاریخی مزبور مظفرالدین شاه قاجار اشاره کرده است. اسماعیل حامی دانشمند، این فرمان را نتیجه‌ی مستقیم شعور ملی تورک و تورک‌گرایی سلطان عبدالحمید و تشبث و ترغیب و تشویق او می‌داند که خواهان اعتلای موقعیت تورکی و تورکان، هم در قلمروی عوثمان‌لی و هم در خارج آن بود.

بنا به اسماعیل حامی دانشمند، فرمان مظفرالدین شاه معطوف به هم تدریس زبان تورکی و هم کاربرد زبان تورکی به عنوان زبان تحصیل بود. او از لغو قانونی که تا آن زمان وجود داشت و تدریس زبان تورکی و تحصیل به زبان تورکی را ممنوع می‌کرد سخن می‌گوید. مظفرالدین شاه در تلگراف خود برای رفع ممنوعیت تدریس زبان تورکی در مدارس آزربایجان به وزارت معارف ایران خطاب کرده که نشان می‌دهد این وزارت (دقیق‌تر انجمن‌های معارف وابسته به وزارت معارف در تهران و تبریز – در ادامه‌ی مقاله) منشاء و مجری ممنوع ساختن تورکی در مدارس ایران بوده است.

چکیده‌ی ماجرای ممنوعیت زبان تورکی در مدارس نو: رفع ممنوعیت زبان تورکی توسط مظفرالدین شاه مربوط به سال ١٩٠٠ یعنی شش سال قبل از صدور فرمان مشروطیت توسط او است. و اما ممنوعیت زبان تورکی در مدارس که در این گزارش‌ها و اخبار از آن به صورت «قانون» سخن گفته می‌شود، مربوط به «نظام‌نامه - اساس‌نامه» و «کتاب‌چه‌ی نظام‌نامه‌ی مخصوص مدارس و مکاتب» تهیه شده توسط «انجمن معارف» و یا «انجمن تأسیس مکاتب ملیه‌ی ایران» وابسته به وزارت معارف ایران است که از بطن آن انجمن معارف تهران در ١٨٩٧ و انجمن معارف تبریز تاسیس در ١٩٠٠ تاسیس شد:




در دهه‌های پایانی قرن نوزده تلاش‌هایی از سوی دولت‌مردان و نخبه‌گان تورک برای ایجاد نظام آموزشی جدید در ایران قاجاری با الهام از نظام معارف عوثمان‌لی آغاز شد. یکی از پیش‌گامان این تلاش‌ها میرزا حسن بود که از جمله با تاسیس مدارس به سبک مودرن و تالیف درس‌نامه‌ها و درس‌لیک‌ها به تورکی، بذر مدارس مودرن تورک و یا چندزبانه که تورکی هم در آن‌ها تدریس می شد را در ایران کاشت. رشدیه پس از مرگ ناصرالدین شاه و به دعوت مظفرالدین شاه و امین الدوله از تبریز به تهران آمد و اولین مدرسه‌ی ابتدایی به شیوه‌ی جدید از سری مدارس موسوم به «رشدیه» را تاسیس کرد. در مناطق تورک‌نشین از جمله آزربایجان زبان و مفردات آموزشی مدارس «رشدیه» تورکی بود. امین الدوله با گردآوری برخی شخصیت‌ها «هیئت امنای مدرسه‌ی رشدیه» را ایجاد کرد. این اقدام توجه وزیر معارف را به خود جلب نمود. او آن هئیت امنا را از مدرسه‌ی رشدیه منفک و با نام «انجمن معارف» به وزارت معارف انتقال داد و با تغییرات و انتصاباتی در ترکیب آن، به عنوان یک نهاد دولتی مسئول رسیده‌گی به امور مدارس نو، از جمله رشدیه کرد. اقدامات وزیر معارف منجر به ظهور اختلاف و مشاجره بین رشدیه و هیئت مدیره‌ی منصوب امین الدوله، و نهایتا طرد رشدیه؛ و تاسیس «انجمن معارف تهران» در سال ١٨٩٧ و سه سال بعد «انجمن معارف تبریز» در سال ١٩٠٠ شد. مدارس اولیه‌ی رشدیه تورکی را نیز به عنوان زبان تحصیل و تدریس به کار می‌بردند. اما انجمن‌های جدید معارف تهران و تبریز وابسته به وزارت معارف ایران، در «نظام‌نامه - اساس‌نامه»‌ی خود و «کتاب‌چه‌ی نظام‌نامه‌ی مخصوص مدارس و مکاتب» که تهیه نمودند، فارسی را زبان منحصر و اجباری تعلیم و تعلم در نظام آموزشی و تحصیلی جدید در سراسر ایران از جمله در آزربایجان و دیگر مناطق تورک‌نشین اعلام نمودند و بدین ترتیب عملا و حقوقا تدریس و تحصیل به زبان تورکی در مدارس را برای اولین بار در طول تاریخ «ممنوع» کردند.

مظفرالدین شاه، که شخصیتی خوش‌نیت، نوخواه و اصلاح‌طلب و مشوق تاسیس مدارس مودرن بود، نظام‌نامه –اساس‌نامه‌ی این انجمن را – بدون مداقه‌ی کافی - تصویب نمود. اما در اولین سفر خارجی خود میزبان او سلطان عوثمان‌لی عبدالحمید که مطلع بر ماوقع، ناخشنود از و آگاه بر عواقب وخیم ممنوع ساختن زبان تورکی و اعلام زبان فارسی به عنوان تنها زبان تحصیلی و تعلیم و تعلم در مدارس مناطق تورک‌نشین قلمروی قاجاری و تاثیرات مهلک آن بر موقعیت و مدنیت و فرهنگ و زبان تورک در ایران بود، مظفرالدین شاه را آگاه، تنبیه و تشویق به لغو این ممنوعیت نمود. مظفرالدین شاه نیز که دارای تمایلات تورک‌گرایانه و مطابق با «شعار مظفری قاجار و عوثمان‌لی، ملت و دولت واحده» معتقد به ایجاد اتفاق سیاسی با امپراتوری عوثمان‌لی و واقف بر نقش زبان و هویت تورکی در قوام و بقای این اتحاد بود و قلبا به جریان «اتحاد اسلام» که مدتی بعد به ناسیونالیسم مودرن تورک منجر شد پیوسته بود، پس از درک جدیت مساله، در تلگراف تاریخی خود، به ممنوعیت زبان تورکی در نظام تحصیلی جدید و مدارس نو در آزربایجان اعتراض کرد و  از وزارت معارف خواستار تعلیم و تعلم و اعتناء بایسته به زبان تورکی در مدارس آزربایجان شد.

شماری از سران انجمن معارف تهران و همه‌ی سران انجمن معارف تبریز که تدریس زبان تورکی در مدارس نو را ممنوع و زبان فارسی را به تنها زبان اجباری تحصیلی در ایران تبدیل کردند، تورک اغلب تبریزی و متاثر از و تربیت شده‌ی «مانقورتیسم اختری» بودند (مکتب روزنامه‌ی اختر چاپ استانبول به زبان فارسی که از سال ١٨٧٧ به مدت ٢٢ سال توسط تورکان ایرانی اکثرا تبریزی منتشر می‌شد و مفاهیمی مانند هویت ملی ایرانی، وطن ایران، زبان ملی فارسی، تاریخ باستانی ایرانی و شیعی امامی فارسی را تبلیغ می‌کرد). اغلب سران انجمن معارف تهران و انجمن معارف تبریز چند سال بعد به سران مشروطیت مبدل شدند. به ویژه بنیان‌گذاران و سران انجمن معارف تبریز (٢٦ نفر از جمله حاجی محمدعلی بادام‌چی، حسن تقی‌زاده، محمدعلی‌ تربیت، ابوالقاسم فیوضات، .... که تمایلات شدید فارس‌گرایانه - پان‌ایرانیستی و ضد تورک داشتند و منسوب به جریان تاریخی «آزربایجان‌گرایی پان‌ایرانیستی» شمرده می‌شوند) در میان رهبران جنبش مشروطیت در آزربایجان مشهور به آزادی‌خواهان -١٩٠٥ به بعد-، فرقه‌ی دموکرات آزربایجان مشهور به دموکرات‌های آزربایجان ١٩١٨، آزادی‌ستان ١٩٢٠ و ... قرار گرفتند. و ممنوعیت تدریس و تحصیل به زبان تورکی و ممنوعیت ایجاد مدارس تورکی‌زبان و ممنوعیت نظام تحصیلی و مدارس تورک؛ و در عوض ایجاد و گسترش نظام تحصیلی استعماری فارسی‌زبان و «توحید لسان» و یا تبدیل زبان فارسی به زبان ملی همه‌ی ایرانیان و در این میان تورک‌ها را به یکی از مطالبات اصلی و رهاوردهای اساسی جنبش‌های ضد تورک مشروطیت ایران و آزادی‌ ستان تبدیل کردند. در ادامه، سردار سپه و رضا شاه بعدی، تدابیر و اقدامات ضد تورک این آزربایجان‌گرایان پان‌ایرانیست تبریزی را به سیاست دولتی نسل‌کشی زبانی و ملی تورک در ایران ارتقاء داد.

پایان نوت مئهران باهارلی

İsmâil Hâmî Dânişmend. ÎZAHLI OSMANLI TARİHİ KRONOLOJİSİ. Cilt 4

1)-Sayfa 288-289

İkinci Abdülhamid’in mechul cephelerinden biri de Türklük şuûrunda gösterilebilir ..... Sultan Hamid’in Âzerbaycan’da İran hükûmeti tarafından men’edilmiş olan Türk dilinin tedris lisanı olmasını te’min etmek suretiyle Türklüğe ettiği hizmet için aşağıda 1900 = 1318 vukuâtının “29 Teşrin-i evvel” fıkrasına bakınız.

2)-Sayfa 343

1900 = 1318 [kameri], 29 Teşrin- i evvel = 5 Receb, Pazartesi

Âzerbaycan mekteplerinden Türk dili yasağının kaldırılması

İran şâhı Muzafferüddin Kacar’ın Istanbul’a gelmesinden istifâde eden Sultan Hamid o zamana kadar Âzerbaycan mekteplerinde tedrisi memnû’ olan Türk diline âit yasağın kaldırılmasını te’min etmek suretiyle milliyetçiliğinin büyük bir delilini daha göstermiştir. (İkinci Abdülhamid’in Türkçülüğü için 1876 = 1293 vukuâtının 31 Ağustos fıkrasına bakınız.) Şâh’ın memleketine dönerken İran Maarif Nezâreti’ne telgerafla yolda emir vermiş olduğundan bahsedilir. Yukarıki tarih, Istanbul gazetelerinin bu müjdeyi neşrettikleri günün tarihidir.

“Tercümân-i Hakikat”ın ifâdesine göre Muzafferüddin Şâh: “Âzerbaycan’da bulunan mekâtibde bundan böyle zebân-i Fârsî ile beraber lisân-ı Türkî’nin dahî tedrisine ve bilhassa Türkçenin gereği gibi öğretilmesine i’tinâ edilmesini” emretmiştir.

Her halde Sultan Hamid’in bu muvaffakıyyeti, Türk milliyetçiliği tarihinin hiç bir zaman unutamıyacağı bir hizmettir.

اسماعیل حامی دانشمند. ایضاح‌لی عوثمان‌لی تاریخی کرونولوژی‌سی. جیلد ٤

١)- صفحه ٢٨٨-٢٨٩:

ایکینجی عبدالحمیدین مجهول جبهه‌له‌ری‌نده‌ن بیری ده تورک‌لوک شعوروندا گؤسته‌ریله‌بیلیر .... سلطان حمیدین آزه‌ربایجان‌دا ایران حکومتی طرفی‌نده‌ن منع ائدیلمیش اولان تورک دیلی‌نین تدریس لسانی اولماسی‌نی تامین ائتمه‌ک صورتی‌یله تورک‌لویه ائتدییی خدمت ایچین، آشاغی‌دا ١٩٠٠=١٣١٨ وقوعاتی‌نین ٢٩ تشرینِ اوّل فقره‌سی‌نه باخینیز.

٢)- صفحه ٣٤٣:

١٩٠٠=١٣١٨ [قمری]، ٢٩ تشرینِ اوّل = ٥ رجب، پازارتئسی

آزه‌ربایجان مکتب‌له‌ری‌نده‌ن تورک دیلی یاساغی‌نین قالدیریلماسی

ایران شاهی مظفرالدین قاجارین ایستانبول‌ا گه‌لمه‌سی‌نده‌ن استفاده ائده‌ن سلطان حمید او زمانا قه‌ده‌ر آزه‌ربایجان مکتب‌له‌ری‌نده تدریسی ممنوع اولان تورک دیلی‌نه عاید یاساغین قالدیریلماسی‌نی تامین ائتمه‌ک صورتی‌یله ملّیت‌چی‌لییی‌نین بویوک بیر دلیلی‌نی داها گؤسته‌رمیش‌دیر. (ایکینجی عبدالحمیدین تورک‌چولویو ایچین ١٨٧٦=١٢٩٣ [قمری] وقوعاتی‌نین ٣١ آغوستوس فقره‌سی‌نه باخینیز). شاه‌ین مملکتی‌نه دؤنه‌رکه‌ن ایران معارف نظارتی‌نه تئلئگراف‌لا یول‌دا امر وئرمیش اولدوغوندان بحث ائدیلیر. یوخاری‌داکی تاریخ، ایستانبول قه‌زئته‌له‌ری‌نین بو مژده‌یی نشر ائتدیک‌له‌ری گونون تاریخی‌دیر.

ترجمانِ حقیقت‌ین افاده‌سی‌نه گؤره مظفرالدین شاه: آزه‌ربایجان‌دا بولونان مکاتب‌ده بوندان بؤیله زبانِ فارسی ایله برابر، لسانِ تورکی‌نین داخی تدریسی‌نه و بالخاصّه تورک‌جه‌نین گه‌ره‌یی گیبی اؤیره‌تیلمه‌سی‌نه اعتناء ائدیلمه‌سی‌نی» امر ائتمیش‌دیر.

هر حال‌دا سلطان حمیدین بو موفّقیتی، تورک ملّیت‌چی‌لییی تاریخی‌نین هیچ بیر زمان اونوتامایاجی بیر خدمت‌دیر.

ترجمه به فارسی:

یکی از وجوه نامعلوم عبدالحمید دوم را هم می‌توان در شعور تورکیت و خودآگاهی تورک او نشان داد. ... برای خدمتی که سلطان حمید به تورکیت، با تبدیل کردن زبان تورکی ممنوع شده توسط دولت ایران به زبان تحصیل در آزربایجان نمود، به حوادث مربوط به تاریخ ١٩٠٠ –فقره‌ی ٢٩ تشرین اوّل نگاه کنید.

١٩٠٠=١٣١٨ [قمری]، ٢٩ تشرین اوّل= ٥ رجب، دوشنبه

لغو ممنوعیت زبان تورکی در مدارس آزربایجان

سلطان عبدالحمید، با استفاده از آمدن شاه ایران مظفرالدین قاجار به استانبول، باعث شد قانون مربوط به ممنوع بودن تدریس زبان تورکی در مدارس آزربایجان که در آن زمان وجود داشت برداشته شود و بدین طریق دلیل بزرگ دیگری مبنی بر ملیت‌گرایی خود را نشان داد. (برای تورک‌گرایی عبدالحمید دوم به وقوعات ١٨٧٦=١٢٩٣ [قمری] فقره‌ی ٣١ آوگوست نگاه کنید). سخن از فرمان شاه به وزارت معارف ایران توسط تلگراف، در راه بازگشت او به کشورش می‌رود. تاریخ فوق [٢٩ اوکتوبر ١٩٠٠ میلادی]، تاریخ روزی است که روزنامه‌های استانبول این مژده را منتشر کردند.

بنا به بیان «ترجمان حقیقت»، مظفرالدین شاه فرمان داده است که «بعد از این در مدارس واقع در آزربایجان، هم‌راه با زبان فارسی زبان تورکی هم تدریس گردد، و مخصوصا به آموزش زبان تورکی آن‌گونه که شایسته است اعتناء لازم به‌شود».

به همه حال این موفقیت سلطان حمید، خدمتی است که تاریخ ملیت‌گرایی تورک هرگز آن را فراموش نه‌خواهد کرد. 

در تورک‌گرایی مظفرالدین شاه قاجار:

لغو ممنوعیت زبان تورکی در مدارس توسط مظفرالدین شاه به ترغیب سلطان عبدالحمید

http://sozumuz1.blogspot.com/2020/12/blog-post_35.html

دستور مظفرالدین ‌شاه برای تدریس زبان تورکی در مدارس آزربایجان و اعتناء بایسته به تعلم آن

http://sozumuz1.blogspot.com/2015/12/blog-post.html

مظفرالدین شاه به سفیر عثمانلی: «تورکی صحبت کن، ما تورکی می‌دانیم»؛ و «قاجار و عثمانی، یک ملت و یک دولت واحده»

https://sozumuz1.blogspot.com/2020/09/blog-post_25.html

مظفرالدین شاه قاجار اعتنایی به فارسی نمی‌کرد و زبان تورکی را بر فارسی ترجیح می‌داد

http://sozumuz1.blogspot.com/2020/01/blog-post_19.html

مظفرالدين شاه قاجار: بايد همه به تورکي با من حرف بزنيد

http://sozumuz1.blogspot.com/2017/07/blog-post_17.html

مظفرالدین شاه شخصیتی بی نهایت خوش‌قلب و عادل، احاطه شده توسط تورک‌ها است

http://sozumuz1.blogspot.com/2020/01/blog-post_9.html

مظفرالدین شاه: گل و لای نعل اسب‌های اوردوی قهرمان عوثمان‌لی، مدال شرف بر سینه‌ی من است

http://sozumuz1.blogspot.com/2019/12/blog-post.html

No comments:

Post a Comment