لغو ممنوعیت زبان تورکی در مدارس توسط مظفرالدین شاه به ترغیب سلطان عبدالحمید
مئهران باهارلی
شاه تورک ایران مظفرالدین شاه قاجار در بازگشت از سفر اول خود به خارج در سال ١٩٠٠ (١٢٧٩ شمسی)، پس از ترک استانبول و در راه ایران یک تلگراف به وزارت معارف ایران فرستاد و در آن امر به «تدریس زبان تورکی در مدارس آزربایجان» و «اعتناء به تعلم زبان تورکی در مدارس» کرد، و بدین طریق ممنوعیت زبان تورکی در مدارس که وزارت معارف ایران برقرار ساخته بود را، قانونا و حقوقا لغو نمود.
خبر این واقعهی مسرتبخش در روزنامههای آن دورهی استانبول، از جمله «ترجمان حقیقت» به تاریخ ٢٩ اوکتوبر ١٩٠٠ میلادی درج شد. اسماعیل حامی دانشمند، ادیب و مورخ تورک هم در اثر حجیم ٥ جلدی خود به اسم «ایضاحلی عوثمانلی تاریخی کرونولوژیسی» در دو جا، هنگام پرداختن به تورکگرایی سلطان عبدالحمید دوم، به فرمان تاریخی مزبور مظفرالدین شاه قاجار اشاره کرده است. اسماعیل حامی دانشمند، این فرمان را نتیجهی مستقیم شعور ملی تورک و تورکگرایی سلطان عبدالحمید و تشبث و ترغیب و تشویق او میداند که خواهان اعتلای موقعیت تورکی و تورکان، هم در قلمروی عثمانلی و هم در خارج آن بود.
بنا به اسماعیل حامی دانشمند، فرمان مظفرالدین شاه معطوف به هم تدریس زبان تورکی و هم کاربرد زبان تورکی به عنوان زبان تحصیل بود. او از لغو قانونی که تا آن زمان وجود داشت و تدریس زبان تورکی و تحصیل به زبان تورکی را ممنوع میکرد سخن میگوید. مظفرالدین شاه هم در تلگراف خود برای رفع ممنوعیت از زبان تورکی در مدارس آزربایجان به وزارت معارف ایران خطاب کرده که نشان میدهد این وزارت منشاء و مجری قانون ممنوع ساختن تورکی در مدارس ایران بوده است.
چکیدهی ماجرای ممنوعیت زبان تورکی در مدارس نو:
رفع ممنوعیت زبان تورکی توسط مظفرالدین شاه مربوط به سال ١٩٠٠ یعنی شش سال قبل از صدور فرمان مشروطيت توسط او است. و اما قانون ممنوعیت زبان تورکی در مدارس که در این گزارشها و اخبار از آن سخن گفته میشود، مربوط به «انجمن معارف» و یا «انجمن تأسیس مکاتب ملیهی ایران» در تهران تاسیس شده در ١٨٩٧ و انجمن معارف تبریز تاسیس شده در ١٩٠٠ وابسته به وزارت معارف ایران است:
در دهههای پایانی قرن نوزده در ایران با الهام از نظام معارف عثمانلی، تلاشهایی از سوی دولتمردان و نخبهگان تورک برای ایجاد نظام آموزشی جدید آغاز شد. یکی از پیشگامان این تلاشها میرزا حسن رشدیه بود که از جمله با تاسیس مدارس به سبک مودرن وتالیف درسنامهها و درسلیکها به تورکی، تخم مدارس مودرن تورک در ایران را هم کاشت. وی پس از مرگ ناصرالدین شاه و به دعوت مظفرالدین شاه و امین الدوله از تبریز به تهران آمد و اولین مدرسهی ابتدایی به شیوهی جدید با نام «رشدیه» را بنیان گذاشت که در مناطق تورکنشین از جمله آزربایجان زبان و مفردات آموزشی آن تورکی بود. امین الدوله با گردآوری برخی شخصیتها «هیئت امنای مدرسه» را ایجاد کرد. این اقدام توجه وزیر معارف را به خود جلب کرد. او آن هئیت را از مدرسهی رشدیه منفک و با نام «انجمن معارف» به وزارت معارف انتقال کرد و با تغییرات و انتصاباتی در ترکیب آن، مسئول رسیدهگی به امور مدارس نو، از جمله رشدیه کرد. اقدامات وزیر معارف منجر به ظهور اختلاف و مشاجره بین رشدیه و هیئت مدیرهی منصوب امین الدوله و طرد رشدیه، و تاسیس انجمن معارف تهران به سال ١٨٩٧ و سه سال بعد انجمن معارف تبریز به سال ١٩٠٠ شد. این انجمنهای معارف جدید وابسته به وزارت معارف ایران، بر خلاف مدارس اولیهی رشدیه و هئیت امنای رشدیه که تورکی را نیز به عنوان زبان تحصیل و تدریس بکار میبردند، با اعلام فارسی به عنوان زبان منحصر و اجباری تعلیم و تعلم در نظام آموزشی و تحصیلی جدید در سراسر ایران از جمله در آزربایجان و دیگر مناطق تورکنشین در نظامنامه-اساسنامهی خود، عملا تدریس و تحصیل به زبان تورکی در مدارس را «ممنوع» کردند.
مظفرالدین شاه، که شخصیتی نوخواه و اصلاحطلب و مشوق تاسیس مدارس مودرن بود، در آغاز نظامنامه –اساسنامهی این انجمن را – بدون مداقهی کافی- تصویب نمود. اما در اولین سفر خارجی خود میزبان او سلطان عثمانلی عبدالحمید که ناخشنود از و آگاه بر عواقب وخیم ممنوع ساختن زبان تورکی و اعلام زبان فارسی به عنوان تنها زبان تحصيلی و تعلیم و تعلم در مدارس مناطق تورکنشین قلمروی قاجاری و تاثیرات مهلک آن بر موقعیت و مدنیت و فرهنگ و زبان تورک در ایران بود، مظفرالدین شاه را تنبیه و تشویق به لغو این ممنوعیت نمود. مظفرالدین شاه نیز که دارای تمایلات تورکگرایانه و مطابق با «شعار مظفری قاجار و عثمانلی، ملت و دولت واحده» کاملا معتقد به ایجاد اتفاق سیاسی با امپراتوری عثمانلی و آگاه از نقش زبان و هویت تورکی در قوام و بقای این اتحاد بود و به جریان اتحاد اسلام که مدتی بعد به ناسیونالیسم مودرن تورک منجر شد پیوسته بود، در تلگراف تاریخی خود، به ممنوعیت زبان تورکی در نظام تحصیلی جدید و مدارس نو در آزربایجان اعتراض کرد و خواهان تعلیم و تعلم به زبان تورکی در مدارس آزربایجان شد.
بسیاری از سران انجمن معارف تهران و همهی سران انجمن معارف تبریز که تدریس زبان تورکی در مدارس نو را ممنوع و زبان فارسی را به تنها زبان اجباری تحصیلی در ایران تبدیل کردند، تورک اغلب تبریزی و متاثر از و تربیت شدهی «مانقورتیسم اختری» بودند (مکتب روزنامهی اختر چاپ استانبول که از سال ١٨٧٧ به مدت ٢٢ سال توسط تورکان ایرانی اکثرا تبریزی منتشر میشد و هویت ملی ایرانی با وطن ایران، زبان ملی فارسی، تاریخ باستانی ایرانی و شیعی امامی فارسی را تبلیغ میکرد). اغلب سران انجمن معارف تهران و انجمن معارف تبریز چند سال بعد به سران مشروطیت مبدل شدند. بویژه بنیانگذاران و سران انجمن معارف تبریز (٢٦ نفر از جمله حاجی محمدعلی بادامچی، حسن تقیزاده، محمدعلی تربیت، ابوالقاسم فیوضات، .... که تمایلات شدید فارسگرایانه - پانایرانیستی و ضد تورک داشتند) رهبران جنبش مشروطیت در آزربایجان مشهور به آزادیخواهان -١٩٠٥ به بعد-، فرقهی دموکرات آزربایجان مشهور به دموکراتهای آزربایجان ١٩١٨، آزادیستان ١٩٢٠ و ... شدند و ممنوعیت تدریس و تحصیل به زبان تورکی و ممنوعیت ایجاد مدارس تورکیزبان و ممنوعیت نظام تحصیلی و مدارس تورک؛ و در عوض ایجاد و گسترش نظام تحصیلی استعماری فارسیزبان و تبدیل زبان فارسی به زبان ملی همهی ایرانیان و در این میان تورکها را به یکی از مطالبات اصلی و رهاوردهای اساسی جنبشهای مشروطیت ایران و آزادیستان تبدیل کردند.
پایان
نوت مئهران باهارلی
İsmâil Hâmî Dânişmend. ÎZAHLI OSMANLI TARİHİ KRONOLOJİSİ. Cilt 4
1)-Sayfa 288-289
İkinci Abdülhamid’in mechul cephelerinden biri de Türklük şuûrunda gösterilebilir ..... Sultan Hamid’in Âzerbaycan’da İran hükûmeti tarafından men’edilmiş olan Türk dilinin tedris lisanı olmasını te’min etmek suretiyle Türklüğe ettiği hizmet için aşağıda 1900 = 1318 vukuâtının “29 Teşrin-i evvel” fıkrasına bakınız.
2)-Sayfa 343
1900 = 1318 [kameri], 29 Teşrin- i evvel = 5 Receb, Pazartesi
Âzerbaycan mekteplerinden Türk dili yasağının kaldırılması
İran şâhı Muzafferüddin Kacar’ın Istanbul’a gelmesinden istifâde eden Sultan Hamid o zamana kadar Âzerbaycan mekteplerinde tedrisi memnû’ olan Türk diline âit yasağın kaldırılmasını te’min etmek suretiyle milliyetçiliğinin büyük bir delilini daha göstermiştir. (İkinci Abdülhamid’in Türkçülüğü için 1876 = 1293 vukuâtının 31 Ağustos fıkrasına bakınız.) Şâh’ın memleketine dönerken İran Maarif Nezâreti’ne telgerafla yolda emir vermiş olduğundan bahsedilir. Yukarıki tarih, Istanbul gazetelerinin bu müjdeyi neşrettikleri günün tarihidir.
“Tercümân-i Hakikat”ın ifâdesine göre Muzafferüddin Şâh: “Âzerbaycan’da bulunan mekâtibde bundan böyle zebân-i Fârsî ile beraber lisân-ı Türkî’nin dahî tedrisine ve bilhassa Türkçenin gereği gibi öğretilmesine i’tinâ edilmesini” emretmiştir.
Her halde Sultan Hamid’in bu muvaffakıyyeti, Türk milliyetçiliği tarihinin hiç bir zaman unutamıyacağı bir hizmettir.
اسماعیل حامی دانشمند. ایضاحلی عوثمانلی تاریخی کرونولوژیسی. جیلد ٤
١)- صفحه ٢٨٨-٢٨٩:
ایکینجی عبدالحمیدین مجهول جبههلهریندهن بیری ده تورکلوک شعوروندا گؤستهریلهبیلیر.... سلطان حمیدین آزهربایجاندا ایران حکومتی طرفیندهن منع ائدیلمیش اولان تورک دیلینین تدریس لسانی اولماسینی تامین ائتمهک صورتییله تورکلویه ائتدییی خدمت ایچین، آشاغیدا ١٩٠٠=١٣١٨ وقوعاتینین ٢٩ تشرین اول فقرهسینه باخینیز.
٢)- صفحه ٣٤٣:
١٩٠٠=١٣١٨ [قمری]، ٢٩ تشرین اول = ٥ رجب، پازارتئسی
آزهربایجان مکتبلهریندهن تورک دیلی یاساغینین قالدیریلماسی
ایران شاهی مظفرالدین قاجارین ایستانبولا گلمهسیندهن استفاده ائدهن سلطان حمید او زمانا قدهر آزهربایجان مکتبلهرینده تدریسی ممنوع اولان تورک دیلینه عاید یاساغین قالدیریلماسینی تامین ائتمهک صورتییله ملیتچيلییینین بویوک بیر دلیلینی داها گؤستهرمیشدیر. (ایکینجی عبدالحمیدین تورکچولویو ایچین ١٨٧٦=١٢٩٣ [قمری] وقوعاتینین ٣١ آغوستوس فقرهسینه باخینیز). شاهین مملکتینه دؤنهرکهن ایران معارف نظارتینه تئلئگرافلا یولدا امر وئرمیش اولدوغوندان بحث ائدیلیر. یوخاریداکی تاریخ، ایستانبول قزئتهلهرینین بو مژدهیی نشر ائتدیکلهری گونون تاریخیدیر.
ترجمان حقیقتین افادهسینه گؤره مظفرالدین شاه: آزهربایجاندا بولونان مکاتبده بوندان بؤیله زبان فارسی ایله برابر، لسان تورکینین داخی تدریسینه و بالخاصه تورکجهنین گرهییی گیبی اؤیرهتیلمهسینه اعتناء ائدیلمهسینی» امر ائتمیشدیر.
هر حالدا سلطان حمیدین بو موفقیتی، تورک ملیتچیلییی تاریخینین هیچ بیر زمان اونوتامایاجی بیر خدمتدیر.
ترجمه به فارسی:
یکی از وجوه نامعلوم عبدالحمید دوم را هم میتوان در شعور تورکیت و خودآگاهی تورک او نشان داد. ... برای خدمتی که سلطان حمید به تورکیت، با تبدیل کردن زبان تورکی ممنوع شده توسط دولت ایران به زبان تحصیل در آزربایجان نمود، به حوادث مربوط به تاریخ ١٩٠٠ –فقرهی ٢٩ تشرین اول نگاه کنید.
١٩٠٠=١٣١٨ [قمری]، ٢٩ تشرین اول= ٥ رجب، دوشنبه
لغو ممنوعیت زبان تورکی در مدارس آزربایجان
سلطان عبدالحمید، با استفاده از آمدن شاه ایران مظفرالدین قاجار به استانبول، باعث شد قانون مربوط به ممنوع بودن تدریس زبان تورکی در مدارس آزربایجان که در آن زمان وجود داشت برداشته شود و بدین طریق دلیل بزرگ دیگری مبنی بر ملیتگرایی خود را نشان داد. (برای تورک گرایی عبدالحمید دوم به وقوعات ١٨٧٦=١٢٩٣ [قمری] فقرهی ٣١ آوگوست نگاه کنید). سخن از فرمان شاه به وزارت معارف ایران توسط تلگراف، در راه بازگشت او به کشورش میرود. تاریخ فوق [٢٩ اوکتوبر ١٩٠٠ میلادی]، تاریخ روزی است که روزنامههای استانبول این مژده را منتشر کردند.
بنا به بیان «ترجمان حقیقت»، مظفرالدین شاه فرمان داده است که «بعد از این در مدارس واقع در آزربایجان، همراه با زبان فارسی زبان تورکی هم تدریس گردد، و مخصوصا به آموزش زبان تورکی آنگونه که شایسته است اعتناء لازم بشود».
به همه حال این موفقیت سلطان حمید، خدمتی است که تاریخ ملیتگرایی تورک هرگز آن را فراموش نخواهد کرد.
در تورکگرایی مظفرالدین شاه قاجار:
لغو ممنوعیت زبان تورکی در مدارس توسط مظفرالدین شاه به
ترغیب سلطان عبدالحمید
http://sozumuz1.blogspot.com/2020/12/blog-post_35.html
دستور مظفرالدین شاه برای تدریس زبان تورکی در مدارس
آزربایجان و اعتناء بایسته به تعلم آن
http://sozumuz1.blogspot.com/2015/12/blog-post.html
مظفرالدین شاه به سفیر عثمانلی: «تورکی صحبت کن، ما تورکی
میدانیم»؛ و «قاجار و عثمانی، یک ملت و یک دولت واحده»
https://sozumuz1.blogspot.com/2020/09/blog-post_25.html
مظفرالدین شاه قاجار اعتنایی به فارسی نمیکرد و زبان
تورکی را بر فارسی ترجیح میداد
http://sozumuz1.blogspot.com/2020/01/blog-post_19.html
مظفرالدين شاه قاجار: بايد همه به تورکي با من حرف بزنيد
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/07/blog-post_17.html
مظفرالدین شاه شخصیتی بی نهایت خوشقلب و عادل، احاطه
شده توسط تورکها است
http://sozumuz1.blogspot.com/2020/01/blog-post_9.html
مظفرالدین شاه: گل و لای نعل اسبهای اوردوی قهرمان
عوثمانلی، مدال شرف بر سینهی من است
No comments:
Post a Comment