تاسیس جمعیت تورکتبارهای فارسیزبان در ایران
مئهران باهارلی
اوزبیکها، تورکمنها، قیرقیزها، حتی تورکتباران دریزبان افغانستان و بسیاری از هزارهها در جبههای متحد خواهان تاسیس «دولت تورکستان جنوبی» (گونئی تورکوستان) شدهاند. این اقدام نشان از فراست، دوراندیشی و بلوغ سیاسی رهبران آنها دارد. در یک اقدام بسیار جالب و مهم دیگر، در افغانستان تشکیلاتی به نام «شورای انسجام تورکتباران دریزبان افغانستان» تاسیس شده است[1]. همچو تشبثی نشان میدهد که دریزبانهای دارای اصلیت تورک در افغانستان، علی رغم تغییر زبانهایشان از تورکی به دری، به هویت ملی تورک خود واقفند و به آن افتخار میکنند. چنانچه بسیاری از آنها علی رغم محدودیتهای فوقالعاده شدید سیاسی و مالی و اجتماعی و موجود در افغانستان که همه بر آن واقفیم، در حال بازآموزی و یادگیری زبان ملی خود تورکی هم هستند.
اقلا یک سوم تا نصف جمعیت فارسیزبان ایران امروزی را تورکها (و یک سوم دیگر را اعراب و نزدیک به یک سوم آخر آن را ایرانیکزبانهای غیر فارس) تغییر زبان داده به فارسی و یا «فارسشدهگان» - «فارسنماها» تشکیل میدهند. در آغاز قرن بیستم صرفا زبان مادری حداکثر ١٠-٥ درصد مردم ایران تاجیکی - دری – فارسی، زبانی که از افغانستان امروزی وارد ایران شد، بود. اما امروز در ایران کسانی که تاجیکی - دری - فارسی را به عنوان زبان مادری و اولیه و ... به کار میبرند حدود ٢٥٪-٣٥٪ جمعیت کل کشور است.
بخش بزرگی از فارسزبانهای امروزی در ایران، گروههای زبانی و قومی غیر فارس هستند که در گذشته به دلائلی از جمله سوء استفادهی مقامات تورک از کاربرد زبان تاجیکی – دری – فارسی وارده از افغانستان به عنوان زبان دیوانی و مکتوب و حد نهشناسی ادبا و اهل قلم تورک در استفاده از آن، به مرور زمان آغاز به تکلم به تاجیکی – دری – فارسی به عنوان زبان مادری کردهاند. یک قسمت دیگر، تورکانی هستند که از مشروطیت بدین سو و در اثر سیاستهای آسیمیلاسیونیست و فارسسازی دولتی و تحمیل زبان فارسی به عنوان تنها زبان رسمی دولتی و تحصیلی و اداری و رسانهای و ... بر مردمان ایران به تدریج تغییر زبان داده و شروع به صحبت به فارسی میکنند.
به عنوان نمونه بسیاری از ایرانیانی که از اعقاب طائفه و سلسله و خاندان تورک قاجار هستند و در سراسر ایران و در کشورهای غربی پراکندهاند و اکثریت مطلق مدیران گروهها و سایتهای اینترنتی به اسم قاجار را تشکیل میدهند، فارسزبان شدهاند و کلمهای تورکی نهمیدانند. ایضا اکثریت مطلق نخبهگان و مشاهیر ایرانی اعم از هنرمندان و هنرپیشهها و دانشمندان و سیاسیون و سرمایهداران و کارآفرینان و .... ایرانی که در رسانههای خارجی و غربی هر روز نام آنها برده میشود، اصلا تورک، ولی اغلب تورکینهدان هستند.
اما در ایران و بر خلاف افغانستان، وضعیت کاملا متفاوتی برقرار است. تاکنون در این کشور یک جریان عمومی و حرکت منسجم و تلاش قابل توجه از سوی تورکتباران فارسیزبان برای بازگشت به و دفاع و حفاظت از هویت ملی و میراث زبانی و فرهنگی و .... تورک خود مشاهده نهشده است. این افراد رغبتی به بازآموزی و یادگیری زبان ملی و اجدادی خود تورکی هم نشان نهمیدهند. نوعا تمام فعالیتهای فرهنگی و ادبی و سیاسی و اجتماعی و هنری و .... این گونه «فارسنما»های تورکتبار فاقد شعور ملی تورک تحت نام «ایرانگرایی» و خودتعریفی ملی ایرانی، یعنی تعلق به «ملت ایران» با زبان ملی فارسی و ... انجام میپذیرد. حتی عدهای از این تورکتبارهای فارسیزبان شده، به شدت ضد تورک و پانایرانیست هستند.
این وضعیت ناهنجار ناشی از شدت و وسعت و نهادینه شدهگی آسیمیلاسیون ملی و موفقیت سیاست فارسسازی و نسلکشی هویتی ملی و زبانی تورکی در ایران، منقطع و ایزوله کردن مطلق تورکهای ساکن در ایران از فرهنگ و ادب و جهان تورک، مخصوصا پس از ظهور سلسلهی قیزیلباش (صفویه) که از یک طرف مذهب ملی فارسی و یا شیعهی امامی و زبان فارسی را به عنوان زبان مقدس خود پذیرفته و از طرف دیگر در داخل و منطقه به عنوان نیروی وکالتی و نیابتی کلیسای ارمنی و قدرتهای صلیبی ضد تورک عمل میکرد، همچنین تاثیرات تخریبی مهندسی قومی – ملی استعماری «آزربایجانی» آفریده شده در دورهی مشروطیت توسط انگلستان و سپس در عرفهی جنگ جهانی دوم توسط روسیهی استالینیستی بر هویت ملی تورک و سرنوشت تورکزبانها و تورکتبارها در ایران است.
علت هر چه باشد، این وضعیت قابل قبول نیست و امکان ادامه نهدارد. لازم است که به سرعت برای آگاه کردن این جمعیت دهها میلیونی تورکتبار فارسیزبان به هویت ملی تورکشان و اقلا یادگیری زبان تورکی، که لازمهی مودرنیزاسیون و مدنی شدن خود این جمعیت، دیگر تورکها و کل مردمان ایران هم است اقدام کرد. تمام تودههای تورک، شامل «تورکتباران فارسیزبان» در ایران، برای احقاق حقوق ملی خود و بر علیه سیاستهای دولتی تورکستیزی و فارسسازی؛ و نیز طرد مهندسی هویتهای قومی- ملی نژادپرستانه و استعمارساخته (ملت ایران، قوم آزری، قوم و ملت آزربایجانی،...) میباید متحد شوند و به صورت ید واحد مبارزه کنند.
جمعیت انسجام تورکتباران فارسیزبان در ایران
فارس دیللی تورک سویلولارین دایانیشما درنهیی
FARS DİLLİ TÜRK SOYLULARIN DAYANIŞMA DERNEYİ
فارسها از کجا آمدند؟
تورک و عرب و موغول و ... چهطور فارسزبان شدند؟
https://sozumuz1.blogspot.com/2020/07/blog-post_26.html
تازیک، تاتجیک،
تاجیک؛ و پارس، فارس
https://sozumuz1.blogspot.com/2020/07/blog-post_34.html
«فارس» غیر از «پرس»،
و این دو غیر از «پارسی» هستند
https://sozumuz1.blogspot.com/2019/04/blog-post_7.html
پرسهای باربار (وحشی) و عجم (گنگ)؛ و یا گر حکم شود که
مست گیرند، در شهر هر آنکه هست گیرند
https://sozumuz1.blogspot.com/2022/02/blog-post_20.html
ا. اسمیت و ه.گ.او. دووایت (١٨٣٣ میلادی): پرشیا نامیدن
ایران یک دروغ یونانی است.
http://sozumuz1.blogspot.com/2019/03/blog-post_9.html
تاسیس جمعیت تورکتبارهای فارسیزبان در ایران
https://sozumuz1.blogspot.com/2022/06/blog-post.html
علل کاربرد زبان تاجیکی – دری –
فارسی از سوی حكام و دول تورک و موغول
http://sozumuz1.blogspot.com/2022/07/blog-post_1.html
امواج و مراحل تاریخی عمدهی فارس شوندهگی تورکها
در ایران
https://sozumuz1.blogspot.com/2022/07/blog-post_3.html
[1] صفحهی فیس بوکی شورای انسجام تورکتباران دریزبان افغانستان
https://www.facebook.com/profile.php?id=100016133774428&ref=br_rs
صفحهی
فیس بوکی تورکتباران افغانستان
No comments:
Post a Comment