علل کاربرد زبان تاجیکی – دری – فارسی از سوی حكام و دول تورک و موغول به عنوان زبان دیوانی مکتوب
مئهران باهارلی
سابقه و سنت استفادهی دول و سلسلهها و مقامات تورک و موغول از زبان تاجیکی – دری به عنوان زبان دیوانی و مکتوب و ادبی و ... به دوران قدیم در افغانستان امروزی باز میگردد و علل متعددی دارد. از جمله علل آتی را میتوان برشمرد:
الف- کوتاهنگری و تهدیدشناسی نادرست دول تورک:
حکام و مقامات تورک و موغول نهمیخواستند با انتخاب و استفاده از زبانهای قومی و ملی خود تورکی و موغولی به عنوان زبان دیوانی و مکتوب سراسری و اجباری، باعث تحریک اتباع قلمروی وسیع امپراتوریهای خود که اغلب غیر تورک و غیر موغول و یا «تاتجیک» بودند شوند. این احتیاط که شاید برای آن دوران میتواند معقول شمرده شود، دلیل اصلی عدم تاکید بر استفاده از تورکی و موغولی به عنوان زبان دیوانی مکتوب توسط بسیاری از دولتهای تورک – موغول است. اما آنها در جستجوی زبانی دیگر به جای تورکی به عنوان زبان دیوانی مکتوب، در یک خبط مهلک متوجه و متمایل به زبان تاجیکی – دری شدند. بنا به ارزیابی نادرست آنها، کاربرد زبان کاربرد تاجیکی – دری – فارسی به صورت یک زبان دیوانی و ادبی هرگز یک خطر امنیتی ایجاد نهمیکرد. زیرا دارای متکلمین بسیار اندک در قلمروی ایشان، حتی در ایران تحت حاکمیت تورک و موغول بود (مانند زبان هیبرید اوردو در پاکستان امروزی که زبان رسمی دولت است، اما زبان اکثریت نسبی مردم این کشور نیست). اما تاریخ نشان داد که این ارزیابی، بزرگترین خبط و کوتاهنگری آن دولتمردان تورک – موغول و پروراندن مار در آستین بود.
ب-تنبلی و راحتطلبی ادبا و اهل قلم تورک:
پیش از اسلام آوردن تورکها، زبان تورکی به طور نسبی دارای ادبیات هنری و دیوانی قابل توجه بود و در تمام عرصهها از دولت گرفته تا در اسناد تجاری و بر سنگ قبرها و ... با خطوط رونیک و اویغوری و ... به طور مکتوب بهکار میرفت. اما پس از اسلام آوردن تورکها آن هم عمدتا از طریق تاجیکها یعنی اعراب آمیخته با ایرانیکها و دری زبان شدهها، نسلهای پی در پی اهل قلم و ادبای تورک عموما در امر ایجاد الفباء و املاء و قواعد واحد و تثبیت شده و کارآ بر اساس خط عربی برای کاربرد تورکی به صورت مکتوب بسیار کوتاهی و غفلت کردند. بسیاری از آنها مانند بیدل و خاقانی و دهها شاعر و مولف دیگر تورکزبان به جای بالا زدن آستینها و نوشتن و سرودن به تورکی و کومک به خلق و تثبیت زبان ادبی و دیوانی تورکی – بر عکس آنچه امیر علی شیر نوایی انجام داد - ترجیح دادند برای آفرینش آثار ادبی خود از یک زبان که قبلا دارای الفباء و املاء و قواعد تثبیت شده توسط دیگران بود، یعنی تاجیکی - دری استفاده کنند. آنها با این رفتارشان زبان و ادب دری را باز هم فربهتر و زبان و ادب تورکی را باز هم نزارتر کردند. اگرچه بعضی از دریگویان تورک مانند مولانا جلالالدین بلخی رومی در گذشته و شهریار در دوران معاصر، در کنار انبوه آثار دری – فارسیشان، دارای تورکیات اندکی (چند بیت، شعر منظومهی تورکی) نیز هستند.
ج-هیبرید بودن زبان تاجیکی – دری – فارسی و زائدهی عربی بودنش:
یکی دیگر از علل فرعی مقبولیت استفاده از زبان تاجیکی – دری – فارسی به عنوان زبان ادبی و دیوانی در قلمروی دولتهای تورک و موغول آن بود که این زبان یک زبان هیبرید و یا «ریخته» و حاصل التقاط چندین زبان با عربی بود و الفبا و املای زبان عربی را هم اخذ کرده بود. عربی زبان دینی مسلمانان بود و با این صفت در بسیاری از زبانهای ملل به اسلام گرویده قبلا و عمیقا نفوذ کرده بود. بنابراین درک زبان هیبرید تاجیکی - دری دارای دائره ی لغات ٧٠-٨٠ درصدی عربی و الفبا و املای عربی، برای بسیاری از ملل و اقوام مسلمان در داخل قلمروی دول تورک و موغول بسیار آسان بود. علاوه بر آن که زبان دری - فارسی نوعا دارای گرامری ساده و ابتدایی است که یادگیری و کاربرد آن را تسهیل و بی مشقت میکند.
د-سبک زندهگی کؤچَرو – کؤچهری و «غیر مدنی» تورکان:
از عوامل موثر در ایجاد و تثبیت دیرهنگام الفباء و املاء و قواعد و کاربرد دیوانی – اداری و ادبی زبان تورکی، آن بود که بسیاری از جوامع تورک سبک حیات غیر شهری و «کوچرو» داشتند (اصل این کلمه کؤچَرو – کؤچهری تورکی به معنی کوچنده، ساخته شده با پسوند اسمساز –هری، مانند سوزهری – فیلتر و اؤنهری – پیشنهاد و ... است و پسوند آخر آن «رو» فعل امر از رفتن فارسی نیست). این سبک حیات کؤچَرو – کؤچهری عملا آفرینش آثار مدنی مادی و کلا میراث مدنی را که طبق تعریف در ارتباط و زائیدهی شهرنشینی و نه چادرنشینی است به طور جدی محدود میکرد. در نتیجه ادبیات معظم تورک اغلب به صورت شفاهی و فولکلوریک بود و نه مکتوب. این امر هم به نوبهی خود ایجاد الفباء و املاء و قواعد واحد و تشکل و تثبیت تورکی دیوانی – اداری – ادبی را به تاخیر انداخت. علاوه بر آن مشغلهی بسیاری از موسسین دولتهای تورک، نظامیگری و جنگاوری حرفهای بود. در حالی که تاجیکها تقریبا همه یکجانشین و مشغول به زراعت و تجارت بودند و در نتیجه زبانشان بسیار زودتر دارای الفباء و املاء و قواعد واحد شد و زبان دیوانی – اداری – ادبی آن فورم گرفت و تثبیت گشت.
ر-استریوتپ و دوگانهی اهل سیف و اهل قلم:
حکام و سلاطین و جنگجویان تورک و موغول، حاکمیت و اقتدار نظامی - سیاسی را موهبتی آسمانی منحصر به خود میدانستند. و البته حاکمیت در ادوار گذشته و قرون وسطی تقریبا همیشه توسط اِعمال قدرت و جنگجویی و جهانگیری و اغلب با خونریزی بهدست میآمد که تورکان و موغولان بدان شهره و معروف شده بودند. به عبارت دیگر نوعی تحدید و تخصیص مفهوم تورکیت به عرصهی اقتدار سیاسی – نظامی و جنگجویی و سلحشوری (اصل این کلمه «سالاشیر» تورکی به معنی مجادله میکند است) بهوجود آمده بود. حکام و سلاطین تورک و موغول از این گونه شناخته شدن و معروفیت به عنوان ارباب سیف، بلای آسمانی، شمشیر اسلام و سلحشوری و جنگجویی و.... که آنها را فضیلت میشمردند؛ همچنین معروف شدن تاجیکها به اهل قلم و دفتر و کتاب و ... که آنها را پست و دون میشمردند هیچ شکایتی نهداشتند. بر عکس، خودشان هم اینگونه استرئوتیپهای قومی را رایجتر و شایعتر میکردند تا بدین ترتیب اولا هرگونه تلاش اتباع خود و یا «تاتجیکها» برای عرض اندام در مقابل اقتدار و حاکمیتشان را بی اثر سازند و دوما تاجیکها را مشغول و سرگرم به دفتر و کتاب که به نظرشان مشغله و مسلکی خوار و پست و مغایر با مردانهگی و دلاوری بود نمایند. اما تاریخ نشان داد که هر چند شمشیر تورک به مدت چند هزاره تفوق داشت، اما در مقیاس تاریخی این قلم و دفتر و کتاب تاجیک بود که فائق و برندهی نهایی شد ...
ز- سلاطین تورک فاقد شعور قومی تورک
تثبیتهای فوق، در مورد حکام و سلاطین و خاندانهای تورک دارای شعور قومی تورک مصداق دارد. اینگونه حکام و سلاطین و خاندانهای تورک عموما در بستر فرهنگی تورک تربیت شده، و آشنا به تاریخ و سنن تورک بودند، خود را تورک میدانستند و تورک مینامیدند. اتخاذ زبان دری به عنوان زبان دیوانی توسط اینگونه سلاطین و خاندانها (مانند سلجوقیان)، یک اشتباه استراتژیک آنها بود.
-دستهی
دیگری از سلاطین و حکام تورک وجود دارند که اسرای جنگی بازخرید و آزاد شده، پرورده
در میان جوامع ایرانیک و تربیت شده توسط خاندانها و دولتهای ایرانیک (سامانیها)
افرادی منقطع از بستر فرهنگی تورک، و ناآشنا با تاریخ و سنن تورک و فاقد شعور قومی
تورک بودند. نمونهای از این گونه سلاطین، غزنویان هستند که عامل اصلی رواج زبان
دری از افغانستان به ایران، تبدیل آن به یک زبان ادبی و زبان دیوانی شمرده میشوند.
-دستهی
سومی از سلاطین فاقد شعور قومی تورک مانند بعضی از شاههای صفوی (شاه اسماعیل اول،
شاه تهماسب، شاه عباس، ....) هم وجود دارد که به دلیل قبول مذهب ملی فارسی و یا
شیعی امامی که زبان مقدس آن فارسی است، این زبان را به عنوان زبان دیوانی به کار میبردند. این دسته
هم خود را تورکمان نهمیدانست و تورک نهمینامید.
نوت: سبک حیات غیر شهری جوامع تورک قدیم.
١- تعریف تمدن به معنای عمومی بر اساس مدنیت و یا شهریگری بسیار نارساست
و در دیسیپلینهای
مربوطه با انتقاداتی مواجه شده است.
٢-تورکان
«عموما» کؤچَرو – کؤچهری بودند، نه همیشه. تورکهای اویغور و اورخون و ... که سنگنوشتهها
و آثار مکتوب فراوانی – صدها هزار - به یادگار گذاشتهاند شهرنشین بودند. نام بالیق
به معنی شهر که از ریشهی پالچیق به معنی گل است نشان از ساختمانسازی و شهرنشینی توسط
آنها دارد. تورکی در تورکستان چین و حتی در آسیای میانه در قالب ادبیات چاغاتای یک
زبان تمدنی بود. وجود بیش از یک میلیون واژهی خالص تورکی در چاغاتایی توضیح دیگری
نهدارد و از یک جامعهی کؤچَرو – کؤچهری ممکن نیست.
٣-ایرانیکها
همه شهرنشین نهبودند. بسیاری از اقوامی که بعضی از محققین ادعا میکنند ایرانیک
بودند مانند سارماتها و ماساگئتها و .... کؤچَرو – کؤچهری بودند.
٤-روسها و عموما صقلابها و یا اسلاوها در آوراسیا، اوروپای شرقی و اوروپای جنوب شرقی مردمی وحشی بودند که با مظاهر تمدن عمدتا توسط تورکها و موغولها آشنا شدهاند. مسالهی پیش افتادن روسیهی تزاری و دیگر ملل اسلاویک از ملل مسلمانی که به اسارت در آورد، حادثهای نسبتا جدید است...
فارسها از کجا آمدند؟ تورک و عرب و موغول و ... چهطور
فارسزبان شدند؟
https://sozumuz1.blogspot.com/2020/07/blog-post_26.html
تازیک، تاتجیک، تاجیک؛ و پارس، فارس
https://sozumuz1.blogspot.com/2020/07/blog-post_34.html
«فارس» غیر از «پرس»، و این دو غیر از «پارسی» هستند
https://sozumuz1.blogspot.com/2019/04/blog-post_7.html
پرسهای
باربار (وحشی) و عجم (گنگ)؛ و یا گر حکم شود که مست گیرند، در شهر هر آنکه هست
گیرند
https://sozumuz1.blogspot.com/2022/02/blog-post_20.html
ا.
اسمیت و ه.گ.او. دووایت (١٨٣٣ میلادی): پرشیا نامیدن ایران یک دروغ یونانی است.
http://sozumuz1.blogspot.com/2019/03/blog-post_9.html
تاسیس
جمعیت تورکتبارهای فارسیزبان در ایران
https://sozumuz1.blogspot.com/2022/06/blog-post.html
علل کاربرد زبان تاجیکی – دری – فارسی از سوی حكام و دول
تورک و موغول
No comments:
Post a Comment