پوتین: آزربایجان اراضی خود را بازپس گرفت، تورکیه عملی بر خلاف قوانین بین الملل انجام نداد.
ترجمه از حمید دباغی
نوت مترجم: ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در ١٧ نووامبر ٢٠٢٠ یک مصاحبه در ارتباط با توافقنامهی آتشبس جنگ دوم قاراباغ بین آزربایجان-ارمنستان با میانجیگری روسیه انجام داد. پوتین در این مصاحبه که در کانالهای تلویزیونی روسییا-١ (Rossiya-1) و روسییا-٢٤ (Rossiya-24) پخش و از طرف خبرگزاری تاس و دیگر رسانههای اجتماعی هم منتشر شد، مستقیما و یا به طور ضمنی نکات مهم و تاریخی را بیان کرده است. از جمله:
-قاراباغ و اراضی جوار آن طبق حقوق بین الملل بخشی جداییناپذیر از جمهوری آزربایجان بوده و هستند. اوردوی آزربایجان اراضی خود را بازپس گرفت. عملیات اوردوی آزربایجان در داخل خاک خود بود و حملهای به خاک ارمنستان انجام نداد. بنابراین وظیفهای برای روسیه به دخالت در جنگ بر اساس پیمان دفاعی جمعیاش با ارمنستان ایجاد نشد.
- آزربایجان یک دولت مستقل است و حق دارد هر که را مصلحت بداند، از جمله تورکیه را، بهعنوان مشاور و متفق خود انتخاب کند. تورکیه که عضو گروه مینسک است، در این جنگ کاملا از آزربایجان حمایت کرد. اما هیچ عملی بر خلاف قوانین بین الملل انجام نداد. تورکیه بنا به خواست آزربایجان در مرکز مشترک کونترول آتشبس شرکت خواهد کرد. اما به منظور تحریک نکردن ارمنستان در نیروی نگهبان صلح حضور نخواهد داشت. حضور تورکیه در قفقاز نتیجهی تغییرات ژئوپولیتیک ناشی از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی است. (با این بیانات پوتین به طور ضمنی، اتهامات ارمنستان و فرانسه و ایران و ... بر علیه تورکیه از قبیل شرکت عملی در جنگ، آوردن مزدوران سوری به منطقه، پرواز اف-١٦های تورکیه و ... را رد؛ و عدم مخالفت روسیه با متفق بودن آزربایجان و تورکیه، با حضور تورکیه در قفقاز، حتی با تاسیس پایگاه نظامی تورکیه در آزربایجان در آينده را اعلام میکند).
-مانند رابطهی آلمان - فرانسه در ناتو و اتحادیهی اوروپا علی رغم جنگهای گذشتهشان، روسیه و تورکیه هم که پوتین مانند ارمنستان آن را «شریک» روسیه خطاب میکند، میتوانند به خاطر منافع مردم خود رابطه و همکاری مشابهی را در [سازمان همکاریهای اقتصادی] حوزهی دریای سیاه برقرار کنند.
-توافقنامهی ٩ نوامبر، یک توافقنامهی آتشبس به منظور
پایان دادن به درگیریها و خونریزی است و نه توافقنامه در بارهی استاتوی
قاراباغ. در بارهی اینکه بعد از این چه اتفاق خواهد افتاد، تنها پس از روند
طولانی عادیسازی روابط بین ارمنیها و آزربایجانیها [تورکها] و در آینده میتوان
سخن گفت. تعیین استاتوی قاراباغ امری است که شاید رهبران آينده بدان بپردازند
(با این بیانات، پوتین به طور ضمنی بیان میکند ممکن است در آینده اصلا در بارهی
استاتوس قاراباغ بحثی آغاز نشود و یا لزومی بدان باقی نماند)، ...
مصاحبهی ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در
ارتباط با توافقنامهی آتشبس جنگ دوم قاراباغ- ١٧ نوامبر ٢٠٢٠
* در بارهی نقش تورکیه در جنگ و عملیات آزربایجان و تعلق قاراباغ به آزربایجان
پوتین: در مورد تورکیه، نقش تورکیه کاملا معلوم است. در این باره به دفعات با آزربایجان صحبت کردیم. و تورکیه هم این را به هیچ وجه مخفی نکرده است. تورکیه به طور یکجانبه از آزربایجان حمایت کرده است. خوب، من چه میتوانم بگویم؟ این یکی از نتایج ژئوپولیتیک فروپاشی اتحاد شوروی است. ما همیشه در این باره به طور کلی صحبت میکنیم. اما الان در این مورد [جنگ دوم قاراباغ] نه به طور کلی، بلکه به طور مشخص صحبت میکنیم و این وقایع را میبینیم و مشاهده میکنیم.
آنچه میخواهم بگویم این است که آزربایجان یک دولت مستقل دارای حق حاکمیت ملی است. آزربایجان صاحب این حق است که برای خود هر متفق و متحدی را که مناسب میبیند و هر طور که میخواهد انتخاب کند. چه کسی میتواند این حق را رد کند؟ این مطلب نخست.
دوما آنکه من قبلا هم گفته بودم هیچ دولتی حتی خود ارمنستان استقلال و حاکمیت ملی [دولت خودخواندهی] قاراباغ را به رسمیت نشناخت. این از منظر حقوق بین الملل به چه معنی است؟ به این معنی است که هر دوی قاراباغ و مناطق مجاور [اشغال شدهی آن] بخشی جدائیناپذیر از جمهوری آزربایجان بودند و هستند. آزربایجان اراضی طبق حقوق بین الملل متعلق به خودش را بازپس گرفت. آزربایجان معتقد بود که این اراضی متعلق به اوست، افکار عمومی جهانی هم به تعلق این منطقه به آزربایجان باور کرد.
پیمان دفاعی جمعی و سازمان دفاعی جمعی، یاری کشورهای عضو این پیمان در صورتی که تجاوزی ارضی بر علیه یکی از آنها انجام پذیرد را پیشبینی میکند. کسی به اراضی جمهوری ارمنستان تجاوز نکرد و این به ما هیچگونه حقی برای دخالت مستقیم در این درگیریها را نمیداد.
در این موضوع آنها [آزربایجان] کاملا حق انتخاب مشاورینی که به آنها کمک خواهند کرد را دارند. در این میان تورکیه از اعضای اولیهی گروه مینسک [سازمان امنیت و همکاری اوروپا] برای حل مسالهی قاراباغ؛ بنابراین داخل در یک مکانیزم و موسسهی بین المللی برای حل این مساله بود. تورکیه جزء سه رئیس مشترک گروه مینسک مرکب از روسیه، فرانسه و آمریکا نیست. با اینهمه عضو این گروه که جمعا یازده کشور در آن عضویت دارند است. شما میتوانید در بارهی اقدامات تورکیه هر گونه ارزیابی را که بخواهید داشته باشید. اما به سختی میتوانید تورکیه را متهم به نقض قوانین حقوق بین الملل بکنید.
* در بارهی نقش تورکیه در مرکز کونترول آتشبس و در نیروی حافظ صلح، وظیفه و محل استقرار آن
پوتین: در مورد نیروی حافظ صلح، بلی درست است که هم آزربایجان و هم تورکیه همیشه امکان شرکت تورکیه در عملیات نیروی حافظ صلح را مطرح کردهاند. به نظر من ما توانستیم شرکای تورکیهای و همکارانمان در آزربایجان را متقاعد کنیم که لزومی به ایجاد فضا و طرح پیششرطهایی که توافقنامهمان را از بین ببرند نیست. اینگونه شرایط که یک طرف آن را مطرح میکند، باعث پرووکاسیون شده، طرف دیگر امضا کنندهی توافقنامه را تحریک و ترغیب به اخذ تدابیر افراطی و اقدامات افراطی میکند. منظورم چیست؟ منظورم میراث بسیار سنگین سالهای گذشته در ارتباط با وقایع تراژیک و خونین جنگ جهانی اول و نسلکشی [ادعایی] است. این عاملی است که میتواند شناخته شود و یا نشود. بعضیها آن را میشناسند، بعضیها هم نمیشناسند. اما برای روسیه، در این جا مسالهای وجود ندارد. ما مدتها پیش از این، همهی اینها را قبول کردهایم. اما چه لزومی دارد که با حضور نظامیان تورکیه در خط تماس، طرف ارمنی را تحریک کرد؟ فکر میکنم پرزیدنت اردوغان هم کاملا این مطلب را درک میکرد و میکند. ما در این مورد هیچ مشکلی نداشتیم.
ما به توافق رسیدیم که تورکیه هم - بنا به خواست آزربایجان - در کونترول نظارت بر آتشبس شرکت خواهد کرد. ما این را با تورکیه در حال حاضر هم انجام میدهیم؛ یعنی ما در خاورمیانه مخصوصا در سوریه دارای تجربهی همکاری بسیار خوبی هستیم. در منطقهی ادلیب، و در مرز سوریه - تورکیه ما نیروهای گشتی و قافلههای نظامی را مشترکا سازمان میدهیم. در اینجا [قاراباغ] احتیاجی به همکاری از این نوع نیست. اما به توافق رسیدیم که یک مرکز مشترک که پهبادها را بکار خواهد برد تاسیس کنیم. با کومک این وسائل ما مشترکا وضعیت در خط تماس را تعقیب و کونترول، مشترکا کسب اطلاعات و مشترکا آنها را آنالیز خواهیم کرد. و متعاقبا پس از بکار افتادن مرکز، آنچه که در میدان واقعی روی میدهد را هر ساعت به طور آنلاین تعقیب و مشاهده و نتیجهگیری خواهیم کرد.
مسالهی محل استقرار این مرکز مشترک، موضوع دیگری است. آشکار است که محل این مرکز در اراضی آزربایجان خواهد بود و در هر کجا که آزربایجان خود تصمیم بگیرد و مناسب بداند، در همان جا ایجاد خواهد شد.
* در بارهی روابط روسیه با تورکیه
پوتین: به نظر من، ارزیابی نقش تورکیه در منطقه، وظیفهی من نیست. کشورهای مختلف، اشخاص مختلف اینکار را میکنند و در حال حاضر کشورهای گوناگون با تورکیه رابطه برقرار میکنند. ما میدانیم که با تورکیه صدها سال دارای روابط دراماتیک بودهایم. اما میدانید میخواهم به کجا جلب دقت کنم؟ تجربهی بسیاری از مردم اوروپا هم کمتر از این تراژدیها نبوده است. به عنوان مثال فرانسه و آلمان، چند بار با هم جنگیدند! اما الان در داخل ناتو در اموری مانند تدابیر امنیتی و دفاعی، هر کدام کارهای خود را به پیش میرانند و با هم ایجاد موسساتی مانند اتحادیهی اوروپا و جامعهی اقتصادی را مناسب میبینند. آنها توانستند که به همهی مشکلات و موانع غلبه کنند و اکنون هم به خاطر آینده و منافع مردم خود، به حرکت با همدیگر ادامه میدهند. به چه علت ما [روسیه و تورکیه] بهعنوان منطقهی دریای سیاه همچو کاری انجام ندهیم؟
بلی، مواضع ما، روسیه و تورکیه، همیشه با هم تطابق ندارد. بعضا هم نه تنها تطابق ندارد، بلکه تماما از هم دور میشود. اما هنر دیپلوماسی برای همین وجود دارد. برای پیدا کردن سازش و مصالحه. سازش و مصالحه هم میباید بر اساس احترام به شریک باشد.
* در بارهی احتمال بر سرکار آمدن حکومت جدید در ارمنستان و عدم رعایت توافقنامه از طرف او
پوتین: اگر حکومت ارمنستان از آتش بس منعقد شده با میانجیگری روسیه عقب بکشد و آن را نقض کند، این خودکشی و انتحار [ارمنستان] خواهد بود. نخست وزیر پاشینیان در مورد این توافقنامه توصیف «بسیار گران» را بکار برد. او خلاصهی وضعیت و تصویر واقعی را هم، عینا همانگونه که بود صادقانه و به درستی بیان کرد. اینها در توافقنامهای که من امضاء کردم هم وجود داشتند، امروز هم وجود دارند. در اینجا لزومی به اضافه کردن هیچ چیز نیست. یک طرف میتواند توافقنامهی آتش بس را رعایت کند، و یا نکند. اما تکرارمیکنم [عدم رعایت آن از طرف ارمنستان] یک خطای بزرگ خواهد بود. امیدوارم که این اتفاق نیافتد. این نکتهی نخست.
نکتهی دوم [دعوای قدرت و سرکار آمدن حکومت جدید]، در ارتباط با سیاست داخلی ارمنستان است. این قسمت به ما مربوط نیست و مسالهی ارمنستان مستقل است. ارمنستان صاحب حق ادارهی امور داخلی خود است. اما کشوری که در حال جنگ و یا در خطر آغاز دوبارهی درگیریها است؛ همانطور که همیشه در سالهای گذشته بوده است، نمیتواند اینگونه رفتار کند. فکر میکنم دو شقه کردن جامعه از درون به جای آفریدن فضا برای سازماندهی نیرو، مطلقا غیر قابل قبول، زیانآور و فوق العاده خطرناک است.
* در بارهی اینکه ارمنیها میتوانستند جنگ را متوقف و شوشا را در کونترول خود نگهدارند.
پوتین: ارمنستان در نیمهی اوکتوبر شانس این را داشت که جنگ را متوقف کند و در عین حال شهر کلیدی شوشا را هم در دست خود نگه دارد. بین ١٩ و ٢٠ اوکتوبر، من یک سری صحبتهای تلفونی با هر دوی پرزیدنت علییف و نخستوزیر پاشینیان داشتم. سپس نیروهای مسلح آزربایجان کونترول دوباره بر اراضی ناچیزی در بخش جنوبی قاراباغ را بدست آوردند. در آن زمان من توانستم پرزیدنت علییف را متقاعد کنم که امکان متوقف کردن درگیریها وجود دارد. اما بازگشت پناهندهگان شامل پناهندهگان شهر شوشا، شرط حتمی و اجباری او [برای توقف درگیریها] بود. ولی موضعگیری شرکای ارمنی ما– که برای من غیر منتظره بود- طوری فرمولبندی شده بود که این شرط را به صورت امری غیر قابل قبول تلقی میکردند.
نخستوزیر پاشینیان صراحتا به من گفت او این [بازگشت پناهندهگان آزربایجانی بهخانههای خود] را به صورت تهدیدی به منافع ارمنیها و قاراباغ میبیند. من هنوز هم درک نمیکنم دقیقا ماهیت این تهدید فرضی چه میتوانست باشد. منظورم آن است که مساله عبارت بود از بازگشت پناهندهگان بهخانههایشان در حالیکه آن بخش از اراضی قاراباغ که شوشا را هم شامل میشد، تحت کونترول طرف ارمنی باقی میماند؛ و نیروی نگهبان صلح ما هم، همانگونه که قبلا با هر دوی ارمنستان و آزربایجان به توافق رسیده بودیم، در آنجا مستقر میشد. بعد نخست وزیر پاشینیان به من گفت «نه، ما نمیتوانیم با این موافقت کنیم. ما مبارزه خواهیم کرد، جنگ خواهیم کرد». بنابراین متهم کردن نخست وزیر پاشینیان به نوعی خیانت، مطلقا اساسی ندارد. از طرف دیگر، هنوز روشن نیست که این موضع او درست بود و یا غلط. این موضوع دیگری است. اما قطعا هیچگونه خیانتی در کار نبود.
* در بارهی وضعیت نهایی قاراباغ
پوتین: در بارهی وضعیت نهایی قاراباغ هنوز توافقی حاصل نشده است. ما توافق کردیم که وضعیت فعلی- استاتوس کوو- که امروز وجود دارد را حفظ کنیم. در بارهی اینکه بعد از این چه اتفاق خواهد افتاد در آینده و یا توسط رهبران آينده و شرکت کنندهگان آينده در این روند تصمیم گرفته خواهد شد. اما به نظر من، اگر شرایط برای یک زندگی عادی، برای ترمیم روابط بین ارمنستان و آزربایجان بین مردم و خانوادهها در سطح زندگی روزمره مخصوصا در منطقهی درگیریها آفریده شود، این امر مقدمات لازم برای معین کردن استاتوس قراباغ در آینده را ایجاد خواهد کرد.
مهمترین چیزی که انجام شد این است که ما به خونریزی در قاراباغ پایان دادیم. همانطور که قبلا هم گفتهام صرفا طبق آمار رسمی بیش از ٤٠٠٠ تن در این دور جدید نبردها در قاراباغ کشته شدند. در واقع، به نظر من تلفات بسیار بیشتر از این است. دهها هزار تن زخمی و معلول شدهاند. ببینید، این یک فیلم نیست. یک تراژدی واقعی است که در حیات انسانهای واقعی، خانوادههای واقعی اتفاق میافتد. بنابراین پایان خونریزیها، نتیجهای کلیدی است. به نظر من این فوق العاده مهم است. به موازات پایان دادن به درگیریها در قاراباغ، توافقی برای گشودن مجدد تمام خدمات حمل و نقل و برپاکردن مجدد علائق اقتصادی حاصل شد. توافقنامهی ٩ نوامبر آتشبس در قاراباغ، شرایط خوبی را برای عادیسازی ماندگار وضعیت و روابط در درازمدت را فراهم میکند.
* در بارهی تغییر مناسبت روسیه به ارمنستان تحت حاکمیت پاشینیان
پوتین: بین مردم روسیه و ارمنستان روابط طولانی به مدت قرنها که به گذشتهی دور میرسد وجود دارد. روابط ما مبنی بر پیوستهگیهای فرهنگی و دینی، همچنین تاریخی قوی است و حتی از روابط بین شخصیتها هم مهمتر است. من اخیرا مخصوصا در دورهی نخستوزیر پاشینیان، متوجه چیزی خاص [تغییر] در روابطمان با ارمنستان نشدهام. این واقعیت که پاشینیان در سال ٢٠١٨ در نتیجهی یک موج از اعتراضات نخستوزیر ارمنستان شد، تاثیری بر روابط موسکو با ایروان نداشت. رابطهی بین ما بیشتر بر اساس اعتماد بوده و سازنده است. به همین دلیل، ایماءها [به تغییر طرز برخورد موسکو به ایروان] را درک نمیکنم.
https://eurasianet.org/putin-says-armenia-could-have-stopped-the-war-and-kept-shusha
No comments:
Post a Comment