مدرسهی مودرن تورک «اتحاد اسلام» خوی - ١٩١٨
مئهران باهارلی
یکی از مدارس مودرن تورک که در دورهی «مجادلهی ملی تورک» (ربع اول قرن بیستم و مخصوصا سالهای جنگ جهانی اول) در تورکایلی تاسیس شده است، «مدرسهی تورک اتحاد اسلام خوی» در غرب آزربایجان به سال ١٩١٨ است. مانند دیگر مدارس مودرن تورک در دورهی مورد بحث، موضوع مدرسهی تورک اتحاد اسلام خوی هم - به جز یک منبع - در تاریخنگاریهای ایرانی و آزربایجانی و کتب تواریخ خوی و تاریخ مدارس و موسسات آموزشی در آزربایجان و ایران مسکوت گذارده شده است. به عنوان نمونه در «تاریخ خوی» (مهدی آغاسی)، «تاریخ فرهنگ آذربایجان» (حسین امید)، «مدارس جدید در دورهی قاجاریه، بانیان و پیشروان» (اقبال قاسمی پویا)، و مقالهی «تاریخ آموزش و پرورش نوین در خوی» (زهرا عاشرزاده، خوی نگار، ص ١٩٣) ذکری از این مدرسهی تورک نیست. اطلاعات فعلی در دسترس در باب این مدرسه فعلا منحصر به یک منبع، کتاب «تاریخ خوی» (چاپ اول، صفحه ۴۶۵) تالیف محمدامین ریاحی[1] - یک ایرانگرا و پانایرانیست - است. بی شک در مورد مدرسهی مودرن تورک اتحاد اسلام خوی اطلاعات دیگری در آرشیوهای قاجاری و مخصوصا عوثمانلی وجود دارند که در آینده بازیابی و منتشر خواهند شد.
در سالهای اخیر محقق تورک خویی رضا جنتی با نشر نوشتهای در بارهی مدرسهی فراموش شدهی اتحاد اسلام خوی اطلاعرسانی نمود و به درستی تثبیت کرد که این مدرسه، از سری مدارس تاسیس شده پس از آزادسازی شهرهای تورکایلی توسط اوردوی عوثمانلی، و مفردات و زبان تعلیم و تعلم آن مانند دیگر مدارس اتحاد اسلام تورکی بود. (نوشتهی رضا جنتی ضمیمهی آخر این مقاله است).
تعریف مدرسهی تورک: منظور از مدرسهی تورک، صرفا سبک آموزش مودرن و جدید آن اخذ شده از عوثمانلی - تورکیه و یا قفقاز، و یا تدریس زبان تورکی در آن به صورت تکدرس نیست. در خوی و دیگر نقاط آزربایجان، تورکایلی و حتی در پایتخت تهران، مشهد، .... در قرن نوزده و ربع اول قرن بیستم مدارس متعددی با اصول جدید الهام گرفته از مدارس جدید در عوثمانلی و قفقاز، توسط افراد تحصیل کرده در آن سرزمینها و یا توسط اتباع آنها در ایران تاسیس شده است. این مدارس و نیز مدارس با اصول جدید که توسط تورکهای بومی مخصوصا در تورکایلی و آزربایجان تاسیس میشدند (مدارس رشدیه، ...)، مشابه مکاتب سنتی چندزبانه بودند و در آنها همزمان زبانهای فارسی، عربی و تورکی تدریس میشد و در همهی این مدارس، زبان تعلیم و تعلم همیشه تورکی بود. در مدارس مودرن میسیونری در مناطق تورکنشین نیز، همواره زبان تورکی به عنوان تکدرس آموخته و حتی مراسمی به زبان تورکی (سرودخوانی، دعاخوانی، مارش و ....) برگزار میشد. (این وضعیت چندزبانی و تعلیم و تعلم به زبان تورکی و داشتن تک درس تورکی و ... در چند مرحله متوقف و سپس وارونه شد: تاسیس انجمنهای معارف تهران -١٨٩٨ و تبریز-١٩٠٠، انقلاب مشروطیت-١٩٠٦، کودتای سردار سپه-١٩٢١، تاسیس سلسلهی پهلوی-١٩٢٥).
با این همه، مکاتب و مدارس مزبور را نهمیتوان مدارس مودرن تورک نامید. زیرا طبق تعریف، مدرسهی تورک آن مدرسهای است که دارای سه خصوصیت آتی باشد:
-زبان آموزشی و تدریس و تعلم و تعلیم معلمان و آموزگاران تورکی باشد،
-زبان رسائل و کتب و مفردات و مشقهای درسی که برای تدریس و تعلیم و تعلم به کار میرود تورکی باشد،
-زبانی که برای صدور کارنامه و گواهینامههای آن بهکار میرود تورکی باشد.
-خصوصیت دیگر مدارس تماما تورک آن است که آنها نوعا توسط افراد تورکگرا (بومی، عوثمانلی، قفقازی، ....) و یا غیر تورکستیز تاسیس میشدند.
مدارسی که در آنها این سه (زبان آموزشی، مفردات، کارنامهها) فارسی بودند و هستند را میباید «مدارس فارس» (اما در مناطق تورکنشین)، و مدارسی که این سه تورکی هستند را باید «مدارس تورک» طبقهبندی کرد. بدون ذکر این موضوع حیاتی یعنی تورک و یا فارس بودن نوع یک مدرسه، امر آگاهیدهی در بارهی مدارس جدید پیش و حین دورهی مشروطیت و بعد از آن و عموما نظام تحصیلی در تورکایلی و آزربایجان ناتمام میماند، و حتی تبدیل به گمراهسازی میشود. چنانچه که در تاریخنگاری آزربایجانی تاسیس مدارس فارس با اصول جدید توسط عناصر ضد تورک بابی ازلی و مشروطهطلب و پانایرانیست و دموکراتهای آزربایجان تبریز که تعلیم و تعلم به تورکی در آنها ممنوع بود، به عنوان حرکتی مترقی و نشر معارف و نهضت فرهنگی و .... تقدیم، و موسسان آنها به عنوان عناصر و شخصیتهای ملی تقدیر میشوند. در حالی که صرفا مدارس تورک (به شرحی که رفت) را میتوان مدارس ملی، و تاسیس آنها در آزربایجان و تورکایلی را حرکتی مترقی و نشر معارف و ... خواند. مدارس به زبانهای دیگر همه مدارس غیر ملی هستند. مخصوصا مدارس فارسیزبان که مشروطهطلبان و دموکراتهای آزربایجان تبریز تاسیس میکردند، مدارسی ضد ملی و موسساتی استعماری برای فارسسازی کودکان تورک بودند (و هستند). چرا که فارسی از سال ١٨٩٨ برای ملل غیر فارس ساکن در ایران و در راس آنها ملت تورک، تبدیل به یک زبان قاتل، تحمیلی و استعماری شده؛ و در این مدت ابزار اصلی دولت ایران برای «توحید لسانی» و یا فارسسازی و نسلکشی زبانی و ملی تورک در ایران بوده است.
مدرسهی تورک مودرن اتحاد اسلام در خوی - ١٩١٨
اطلاعات موجود در بارهی مدرسهی اتحاد اسلام خوی را میتوان به صورت زیر خلاصه کرد:
-نام مدرسه «اتحاد اسلام» بود.
-این مدرسه در بستر مجادلهی ملی تورک و پس از آزادسازی خوی توسط قوای ملی تورک مرکب از تورکهای بومی و اوردو و مقامات عوثمانلی، در سال ١٩١٨ تاسیس شد.
-مدرسهی اتحاد اسلام خوی یکی از مدارسی بود که توسط حزب جمعیت اتحاد و ترقی اسلام (بعدا حزب اتحاد تورک) تاسیس شد. در سال ١٩١٥ در شهر ساووجبولاق آزربایجان یک حزب تورکیست به اسم جمعیت اتحاد و ترقی اسلام توسط رهبر ملی تورک جمشید خان سوباتایلی افشار اورمویی – مجدالسلطنه و یاران تورکگرای او – حاجی بیگ بلوری تبریزی، حاجی پیشنماز سالماسی، .... تاسیس شد. در پروگرام و مرامنامهی این حزب، تاسیس مدارس تورک مودرن با مفردات و کتب درسی تورکی هم درج شده بود[2]. پس از آن با آزادسازی دیگر شهرهای تورکایلی توسط قوای مسلح تورک بومی و اوردوی عوثمانلی و گشایش شعبات حزب تورکیست جمعیت اتحاد و ترقی اسلام در آنها، در این شهرها مدارس مودرن تورک اتحاد اسلام تاسیس میشد: مدرسهی تورک اتحاد اسلام اورمو به نام خیر یوردو – صلاحیه[3]-١٩١٨، مدرسهی تورک اتحاد اسلام خلخال-١٩١٨، .... حتی مدرسهی تورک روستای بالاو – بالوو[4]-١٩١٠ که توسط نائب کونسول عوثمانلی در آن روستا تاسیس شده بود را میتوان در جرگهی مدارس مودرن تورک اتحاد اسلام طبقهبندی کرد. مدرسهی اتحاد اسلام خوی نیز یکی از این مدرسهها بود. محمدامین ریاحی هم در کتاب تاریخ خوی تاکید میکند تاسیس این مدرسه جزئی از برنامه و سیاست اتحاد اسلام عوثمانلی (گویا برای تصرف مناطقی از ایران) بوده است: «مدتی بعد روسها رفتند و عساكر عثمانی آمدند. آنها که زیر پوشش "اتحاد اسلام" نقشهٔ تصرف مناطقی از ایران را داشتند، "نام آن تنها دبستان خوی را به «اتحاد اسلام» تبدیل كردند» (محمدامین ریاحی. تاریخ خوی. چاپ اول، صفحه۴۶۵).
- بی شک زبان تعلیم و تعلم و کتب درسی و مفردات مدرسهی اتحاد اسلام خوی مانند دیگر مدارس اتحاد اسلام تاسیس شده در شهرهای تورکایلی توسط حزب تورکیست جمعیت اتحاد و ترقی اسلام پس از آزادسازی آنها توسط قوای مسلح تورک بومی و اوردوی عوثمانلی، تورکی بود. به عبارت دیگر «مدرسهی اتحاد اسلام خوی» در سنخ یک مدرسهی مودرن تماما تورک است. این وضعیت، متفاوت از مرحلهی قبلی حیات این مدرسه تحت اسامی «نوبر ترقی» و «اعتمادیه» است که تورکی نیز در آنها تدریس میشد، اما تماما یک مدرسهی تورک نهبودند. این مدرسه در مرحلهی «نوبر خیریه» که توسط مشروطهطلبان مدیریت میشد، یک مدرسهی فارس و زبان تعلیم و تعلم آن صرفا فارسی بود (در ادامهی مقاله).
- زبان تورکی به کار رفته در کتب و مفردات این مدرسه، مانند دیگر مدارس اتحاد اسلام، عوثمانلی بسیط - تورکی مشترک بود. زیرا حزب جمعیت اتحاد و ترقی اسلام با هدف توحید لسانی در بستر اتحاد تورک، در اورگان و مکاتبات و مدارس خود همین تورکی بسیط و مشترک و یا به تعبیر اسماعیل گاسپیرالی موسس نشریهی ترجمان «آچیق تورکجه» را به کار میبرد. عموما این تورکی زبان مکتوب تورکگرایان و تورکینویسان و نشریات تورک آن دوره در ایران و قفقاز بود.
-بر خلاف مدارس تورک خیر یوردو در اورمو و اتحاد اسلام در ساووجبولاق که موسسین و مدیرانشان معلوم هستند، فعلا اطلاعاتی در بارهی موسسین و مدیران مدرسهی اتحاد اسلام خوی در دست نیست. اما قطعی است که «میرزه ابوالقاسم امین الشرع خویی» در ارتباط با این مدرسه، و شاید مدیر آن بود. زیرا او پرچمدار حرکت اتحاد اسلام عوثمانلی و صدر شعبهی حزب تورکیست جمعیت اتحاد و ترقی اسلام در شهر خوی بود. در هر دو شهر اورمو و ساووجبولاق صدر شعبههای محلی حزب (در اورمو حاجی میرزه فضلالله ناصحی مجتهد اورمویی، در ساووجبولاق بینباشی دوکتور احمد وجدانی)، مدیر مدرسهی اتحاد اسلام شهرشان هم بودند. میرزه ابوالقاسم امین الشرع خویی در خاطرات خود اطلاعات دست اولی در مورد حزب تورکیست جمعیت اتحاد و ترقی اسلام[5] که در هیچ منبع دیگری وجود نهدارد، از جمله در بارهی پرچم آن داده است[6]. (احتمال دیگر آن که مدیر مدرسه میر موسی نقیبی بود. در ادامهی مقاله)
-در مورد محل این مدرسه ابهام وجود دارد. ظاهرا حزب تورکیست جمعیت اتحاد و ترقی اسلام و مقامات عوثمانلی پس از آزادسازی خوی، ساختمان مدرسهی «اعتمادیه» که در آغاز «نوبر ترقی» و ... نام داشت را به مدرسهی تورک اتحاد اسلام تبدیل کردهاند. بنا به محقق تورک خویی رضا جنّتی مدرسهی اعتمادیه در کوچهی باقر خان، و بنا به کتاب خوی در گذر زمان (نویسنده بهروز نصیری، ویراستار زهرا عاشرزاده، خوی: قراقوش، ۱۳۸۱) در كوچهی امیر واقع بود[7].
سیر و مراحل قبلی مدرسهی مودرن تورک اتحاد اسلام خوی[8]
مرحلهی «نوبر ترقی»: میر موسی نقیبی که قبل از مشروطیت مکتبخانهای در خوی داشت، پس از مهاجرت به استانبول و تحصیل در آن جا، اصول مدارس جدید را یاد گرفت. او پس از بازگشت مکتبخانهی سابق خود را به شکل یک دبستان چهار کلاسه به نام «نوبر ترقی» درآورد (تاسیس سپتامبر ١٩٠٤، افتتاح ١٩٠٧ یک سال بعد از اعلان مشروطیت؟). این نام در اغلب منابع به صورت «نوبر ترقی»، یعنی نوباوهی ترقی، و در یک سایت اینترنتی به صورت «نور ترقی» آمده است. (نور ترقی و نور معارف و ... اصطلاحاتی رایج در نشریات تورک عوثمانلی و قفقاز آن دوره بودند). نوبر ترقی یکی از نخستین مدارس نوین در خوی شمرده میشود (بعد از مدرسهی حاکم سابق اورمو علی خان والی ١٨٨٥ با اصول جدید، و مدرسهی اعتضادیه منسوب به محمدعلی میرزا اعتضادالسلطنه و یا محمدعلی شاه بعدی ١٨٩٢ که حد وسط مکتب سنتی و مدرسهی نوین بود). اما از آنجا که میر موسی نقیبی در معرض آزار اقشار سنتی بود، مدرسهی خود را به صورت نیممکتب-نیممدرسه در آورد.
در مرحلهی «نوبر ترقی» به احتمال قریب به یقین در این مدرسه زبان تورکی هم تدریس میشد. چرا که میر موسی نقیبی تحصیلکردهی استانبول بود. عموما مهاجرین به استانبول در آن دوره حتی اگر غیر تورک و یا دارای تمایلات مشروطهطلبی، فارسگرایی، ایرانگرایی، پانایرانیستی بودند، تورکی یاد میگرفتند و به تورکی هم مینوشتند[9] (بر عکس مهاجرین به قفقاز و روسیه که عموما ایرانگرا و فارسگرا و فارسینویس میشدند). علاوه بر آن قرائنی وجود دارند که نشان میدهند نقیبی پرورده و دارای فرهنگ تورک و محب زبان و ادبیات تورک بود. بنا به روایت دوستانش او كتابخانهای داشت كه اغلب کتب آن را از توركیه آورده بود. در میان كتابهای وی هوپ هوپ نامه و یا دیوان صابر شیروانی چاپ قفقاز هم بود.
مرحلهی «نوبر خیریه»: در سال ١٩١٠ مشروطهطلبان با مساعدت حكمران خوی و سلماس ارفعالدوله که گویا از ترس مشروطهطلبان انگلیسی افراطی و خشونتگرا، تظاهر به مشروطهخواهی میکرد، انجمنی به اسم انجمن خیریه به ریاست حسام دفتر تشکیل دادند. انجمن خیریه هزینهی مدرسهی نوبر ترقی را بر عهده گرفت و پس از اضافه کردن دو کلاس جدید به آن نام مدرسه را به نوبر خیریه تغییر داد. در این مرحله به احتمال بسیار در این مدرسه زبان تورکی تدریس نهمیشد و زبان تعلیم و تعلم در این مدرسه صرفا فارسی بود. زیرا مشروطهطلبان زبان فارسی را زبان ملی خود میدانستند و رهبرانشان به ضرورت «توحید لسانی» یعنی فارسسازی تورکها، و «نشر معارف – نهضت فرهنگی» یعنی تاسیس مدارس فارس در مناطق تورک و آزربایجان معتقد بودند. پیشگامان مشروطهطلبان هم در سالهای ١٨٩٨-١٩٠٠ تعلیم و تعلم به زبان تورکی در مدارس را ممنوع کرده بودند.
مرحلهی «اعتمادیه»: با اشغال خوی توسط قوای روسیه و انتصاب اعتمادالدوله ملقب به حضرت اشرف که یک شاهزادهی قاجار بود به حکومت خوی و سالماس و اورمو، نام مدرسه در سال ١٩١٥ با تغییر اسم آن به اعتمادیه بازگشایی شد. عکسی از افتتاح مدرسهی اعتمادیه در دست است. در این مرحله مدیریت مدرسه را حاج محمد رحیم نصرتالملک عهدهدار و اعتمادالدوله متولی هزینهی مدرسه بود (اعتمادالدوله خود در اورمو مستقر بود و برادرش ملقب به حضرت اجل از طرف او بر خوی حکمرانی میکرد[10]). به احتمال قریب به یقین در این مرحله در این مدرسه زبان تورکی نیز تدریس میشد. شاید هم مدرسه تماما یک مدرسهی تورک بود. زیرا بسیاری از روسها و مقامات روسوفیل در صدد الحاق آزربایجان و خمسه و شاید تمام تورکایلی به آزربایجان قفقاز بودند و به این انگیزه به تقویت پیوندهای بین این دو که زبان تورکی و مطبوعات تورکی و نظام آموزشی تورک اسّ و اساس آن را تشکیل میداد سعی میکردند[11]. همچنین روسها و مقامات روسوفیل، در دشمنی با مشروطهطلبان انگلیسی و ضد تورک که زبان فارسی را زبان ملی خود میدانستند و تورکی در مدارس را ممنوع میکردند و نهضت فرهنگی برای تاسیس مدارس فارس در مناطق تورک به راه انداخته بودند، به زبان تورکی سمپاتی داشتند. (در باب مدارس با اصول جدید، در سالهای پیش از مشروطیت، حین انقلاب مشروطیت، سالهای جنگ جهانی اول و ... نامهای مشروطهخواه و آزادیخواه و دموکرات آزربایجان مترادف با دشمنی با زبان تورکی، ترویج زبان فارسی، تاسیس مدارس استعماری فارسیزبان و تعطیلی مدارس تورک است. دموکراتهای آزربایجان - مانقورتیسم تبریزی مانند میسیونرهای فارسگرایی و فارسزدهگی عمل میکردند و هر جا که میرفتند با خود مدارس فارسی را هم میبردند. با دور شدن دموکراتهای آزربایجان، مدارس فارسیزبان هم برچیده میشد. نمونهی مدرسهی اقبال ماکو هم موید این اولگو است)[12].
مرحلهی اتحاد اسلام: بعد از عزل اعتمادالدوله از حکومت خوی در سال ١٩١٧، مدرسهی اعتمادیه با فورمات قبلی منحل شد. پس از آن موسی نقیبی برای مدتی - احتمالا تا موقع ورود قوای ملی تورک به خوی - دوباره مدرسه را با نام اولیهی نوبر ترقی اداره میکرد. پس از آزادسازی خوی توسط قوای مسلح تورک بومی – عوثمانلی، مدرسهی مذکور مبدل به مدرسهی اتحاد اسلام شد. فوقا گفته شد این احتمال وجود دارد که ابوالقاسم امین الشرع خویی مدیر مدرسهی اتحاد اسلام خوی باشد. اما با توجه به تحصیلات میر موسی نقیبی در استانبول، الهامپذیری او از مدارس جدید عوثمانلی، و محب زبان و ادبیات تورکی بودنش، این احتمال هم وجود دارد که مدیریت مدرسهی اتحاد اسلام را او عهدهدار بوده است. بعید نیست که قوای ملی تورک با ادامهی مدیریت مدرسه توسط میر موسی نقیبی تحت نام اتحاد اسلام موافقت و او را در مقام مدیر مدرسه ابقاء کرده باشند.
مرحلهی آخر: پس از
خروج اوردوی عوثمانلی و فروپاشی حکومت تورک اتحاد – بیرلیک به صدارت رهبر ملی تورک
جمشید خان سوباتایلی افشار اورمویی – مجدالسلطنه و حزب تورکیست اتحاد تورک، شهر خوی
توسط اسماعیل آقا سیمیتقو یکی از رهبران اشقیاء کورد اشغال شد.
او مدرسهی اتحاد اسلام را بست و محل آن را اقامتگاه خود کرد. بعد از رفتن سیمیتقو
و تشکیل ادارهی فرهنگ توسط دولت ضد تورک مشروطه در سال ١٩٢٠، این اداره (بنا به بهروز نصیری)
در همان محل در كوچهی امیر دبستان نوبر ترقی، یک دبستان فارس به نام
«سیروس» تاسیس كرد. این مدرسه بعد از زلزلهی١٩٣٠ و شكسته شدن
دیوار آن به محل جدید در باغ زینت از آن حاتم خان دونبولی انتقال یافت، و در همان موقع (و یا در سال ١٩٣٦؟) خسروی نامیده شد.
تتمه:
مدرسهی «نوبر ترقی» جدید - موسی نقیبی موسس مدرسهی اولیهی نوبر ترقی، پس از تشکیل ادارهی فرهنگ در خوی، در خانهی شخصی خود (ظاهرا خانهای بزرگ جنب مسجد قومسال در محلهی امامزاده که خانوادهاش در آنجا زندهگی میکردند) مجددا دبستانی به نام «نوبر ترقی» دایر كرد. این مدرسه غیر از مدرسهی نوبر ترقی اولیه – اعتمادیه که به مدرسهی اتحاد اسلام تبدیل شده بود، است.
مدرسهی «اتحاد»: در سال ١٩١٨ مدرسهی دیگری در خوی به نام «اتحاد» تاسیس شده است که ظاهرا غیر از مدرسهی اتحاد اسلام خوی است. حاج میرزا محمدعلی موحد (متولد ١٢٧٢ تبریز، متوفی ١٣٤٤ خوی و مدفون در بقعهی شیخ نوایی) که مكتبخانهای در زاویهی مسجد محل خودش مسجد مطلب خان در شووهنه (شهانق) داشت، با یک مکتبدار دیگر به نام میرزا عباس مرتاض مکتبهایشان را با هم ترکیب و به صورت یک مدرسهی جدید در مركز شهر ویا در منزل عباس مرتاض تحت نام «اتحاد» در میآورند. (تاریخ فرهنگ آزربایجان، حسین امید).
گؤروتلهر:
میر موسی نقیبی، تحصیل کردهی استانبول و دوستدار زبان و ادبیات تورک، موسس مدرسهی نوبر ترقی، یکی از نخستین مدارس با اصول جدید در خوی پیش از مشروطیت است. نوبر ترقی که در آن زبان تورکی هم تدریس میشد، پس از آزادسازی خوی توسط قوای تورک، تبدیل به مدرسهی تورک اتحاد اسلام شد.
میرزه ابوالقاسم امین الشرع، در سال ١٩١٨ پرچمدار و رئیس شعبهی حزب تورکیست جمعیت اتحاد و ترقی اسلام در خوی بود. او احتمالا مدیر مدرسهی تورک اتحاد اسلام خوی هم بود.
مدرسهی اعتمادیهی خوی که در آن زبان تورکی هم تدریس میشد و در سال ١٩١٨ مبدل به مدرسهی مودرن تورک «اتحاد اسلام» شد.
ضمیمه:
Rıza Cenneti. January 21, 2020
مدرسه تورک "اتحاد اسلام" در خوی[13]
محمدامین
ریاحی در کتاب تاریخ خوی صفحه ۴۶۵ (چاپ اول) حین ذکر اولین مدارس نوین
تاسیس شده در خوی به مدرسهای به نام "اتحاد اسلام" اشاره میکند:
"با اعلان مشروطیت انجمنی به نام «انجمن خیریه» به ریاست
حسام دفتر تشكیل شد. این انجمن هزینه مدرسه نوبر ترقی را بر عهده گرفت و دو كلاس دیگر
بر آن افزود و نام آن را به «نوبر خیریه» تغییر داد. عوض کردن نام موسسات هم یکی
از آن کارهای زشت و نفرت انگیز و خلاف فضیلت و اخلاق انسانی بود. آن نخستین مدرسه
جدید خوی، بعدا که روسها خوی را اشغال و اعتمادالدوله را حاکم کردند "اعتمادیه"
نام گرفت. مدتی بعد روسها رفتند و عساكر عثمانی آمدند. آنها که زیر پوشش
"اتحاد اسلام" نقشهٔ تصرف مناطقی از ایران را داشتند، "نام آن تنها دبستان خوی را به «اتحاد
اسلام» تبدیل كردند."
*در سالهای جنگ جهانی اول اردوی عثمانی بعد از ورود به منطقه اقدام به تشکیل
مجالس اتحاد اسلام و مدارس مدرن تورکی اتحاد اسلام در شهرها کرد که مدرسه اتحاد
اسلام خوی نیز از این سری مدرسهها است. این مدرسه مشابه مدرسه صلاحیه (خیر یوردو)
در خوی است که عثمانی در اورمیه افتتاح کرده بود.
پس میتوان نتیجه گرفت توضیحات مربوط به زبان و مفردات و... مدرسه صلاحیه
برای مدرسه اتحاد اسلام خوی نیز صادق است. در مدرسه صلاحیه اورمیه زبان تدريس و
همه مفردات و دروس مدرسه صالحيه به زبان ترکي بودند. زبان فارسي نيز هر روز به مدت
يک ساعت به مثابه يک زبان خارجي به عالقهمندان تدريس ميشد. مدرسين و معلمان مدرسه
را روشنفکران ترک بومي و افسران جوان اردوي عثماني تشکيل ميدادند.
*باتوجه به متن، این مدرسه در محل مدرسه اعتمادیه افتتاح شده بود که عکسی
نیز از این مدرسه (اعتمادیه) در دست هست. برای داشتن تصویری از مکان مدرسه
"اتحاد اسلام" این عکس را نیز ضمیه این نوشته کردم.مدرسه در کوچه باقر
خان قرار داشته است. (عکس از تصاویر موجود در شهرداری خوی)
منبع توضیحات در مورد زبان و مفردات این مدرسه: ٩٨ مین سالگرد تاسیس مدرسهی تورک خیر یوردو (خئییر-خئیر یوردو، صلاحیه) اورمیه و ١٠٧ مین سالگرد مدرسهی تورک بالو، مئهران باهارلی
[1] «این
نامگذاری [کاربرد آذری به جای تورک و تورکی] برای خنثی کردن فریبکاری سیاستهای
خارجی و فریفتهگان و خدمتگزاران آنها، البته قرین مصلحت است». دوکتور محمدامین
ریاحی. از مقالهی «ملاحظاتی در بارهی زبان کهن آزربایجان» تقدیم به روان پاک
دوکتور محمود افشار عاشق صادق ایران و فرهنگ ایرانی.
https://www.facebook.com/photo.php?fbid=362247410802286&set=p.362247410802286&type=3
[2] تاسیس حزب تورکیست
«جمعیت اتحاد و ترقی اسلام» و مدرسهی تورک «اتحاد و ترقی اسلام» در شهر ساووجبولاق
موکری – آزربایجان ١٩١٥
[3] جشن افتتاح مدرسهی
تورک خیر یوردو – صلاحیه در اورمو (اورمیه) - ١٩١٨، و یادی از حاجی میرزه فضلالله
مجتهد اورمولو
[4] مدرسهی تورک بالاو
(بالوو، بالو) اورمو (اورمیه) - ١٩٠٩، از نخستین مدارس مودرن و ملی تورک در تورکایلی
و ایران
[5] تاريخ تهاجمات و
جنايات ارامنه، اسماعيل سيميتقو و سردار ماکو در آزربايجان. مقدمه، لغتنامه،
ويرايش و بازنويسي مئهران باهارلي
[6] نخستین پرچم ملی تورک
و تورکایلی: «بیرلیک بایراغی» (پرچم حاکمیت اتحاد) – ١٩١٨
[7] کوچهی امیر در خیابان طالقانی رو
به روی خیابان شیخ مهدی قرار دارد. نامهای کوچهی امیر، بازار امیر و بندر امیر،
همه به خاطر امیرخان سردار، دایی عباس میرزا قاجار نایبالسلطنه میباشد. پدر امیر
خان سردار به نام فتحعلی خان قاجار مدتها حاکم خوی بود. بعد از مرگ پدر در ۱۲۳۸ق امیر خان حاکم شد.
او در جنگ با روسها در سال ۱۲۴۲ق به شهادت رسید.
کوچهی باقر خان از خیابان محله (امام) شروع و به مسجدِ خان منتهی
میشود. احتمالاً به علت سکونت باقر خان ضرغامالملک در این کوچه که در سال ۱۳۱۶ق حاکم خوی بود، به نام
باقر خان نامیده شده است.
عباس
ملاعباسزاده. وجه تسمیهی کوچههای قدیم داخل قلعهی خوی
[8] محمد علی کریم زاده
تبریزی خویی. یادواره شهر خوی
اولین
مدارس خوی
[9] تاسیس حزب تورکیست
«جمعیت اتحاد و ترقی اسلام» و مدرسهی تورک «اتحاد و ترقی اسلام» در شهر ساووجبولاق
موکری – آزربایجان ١٩١٥
[10] زهرا عاشرزاده، تاریخ
آموزش و پرورش نوین در خوی. در خوی دیار باصفا، مجموعه مقالات در باب تاریخ و
فرهنگ خوی. ص ١٩٣-٢٠١
[11] صمدخان شجاعالدوله،
تلاش او برای الحاق زنجان به آزربایجان و استقلال مجموع آن دو از ایران، و دروغپردازی
در بارهی قاجارها توسط تاریخنگاری مشروطهخواه-محمد سعید اوردوبادی
[12]خوانین، فرزندان خود
را اکثراً به روسیه میفرستند و در مدارس آنجا تربیت میشوند. آنها با زبان روسی
مینویسند و حرف میزنند و جای خیلی تأسف است که هیچکدام نهمیتوانند یک کاغذ یا
خط فارسی نوشته و یا با زبان فارسی حرف بهزنند. تعدادی از زنان ماکویی هم برای
تحصیل به روسیه میروند. البته پنج سال قبل زمانی که
دموکراتهای تبریز در نقاط مختلف آزربایجان نفوذ داشتند خوانین ماکو برای جلب نظر
آنها مدرسهای به نام اقبال تأسیس کرده، از تبریز مدیر و معلم آورده، پسران خوانین
در آنجا مشغول تحصیل شده و جمعی از فقرا را هم رایگان به مدرسه اقبال راه دادند
که مخارجشان از موقوفهی مرحوم تیمور آقا داده میشد. با از بین رفتن نفوذ دموکراتها
مدرسه هم از رونق افتاد. (اسناد وزارت امور خارجه،٢٤-٢٥-٣٢-٣٣-١٣٠١)
اسناد
دولتی در بارهی منسوخ کردن زبان تورکی و فارسسازی اجباری تورکها توسط مدارس
فارسیزبان بنا به گزارشات رسمی بین سالهای ١٣٠٤-١٣٠١ (١٩٢٢-١٩٢٥)
No comments:
Post a Comment