Monday, June 5, 2017

مرثیه‌ای تورکی برای سعید سلماسی: سُعَدانین امیرِ والاسی - سعید سالماس‌لی آغیتی: قوت‌لولارین اولو نویانی

مرثیه‌ای تورکی برای سعید سلماسی: سُعَدانین امیرِ والاسی

سعید سالماس‌لی آغیتی: قوت‌لولارین اولو نویانی 

مئهران باهارلی


با ظهور حرکت آزادی‌خواهانه و ضد استبدادی در قلمروی قاجاری با الهام از انقلابات مشروطیت و اصلاحات تنظیمات در عوثمان‌لی، تورک‌گرایان قفقاز و عوثمان‌لی و تورک‌ایلی و دیگر نقاط ایران هم، به حمایت از این حرکت برخاستند و بدان پیوستند. سعید سلماسی نیز یکی از آن‌هاست. حیات سیاسی بسیار کوتاه سعید سلماسی، مانند حیات سیاسی محمدامین رسول‌زاده، احمد آقایف، علی بیگ حسین‌زاده و ... سیری از سوی ایران‌گرایی به تورک‌گرایی را نشان می‌دهد. البته در این گونه ایران‌گرایی تورکان مذکور مفهوم ایران صرفاً نام یک سرزمین و کشور با یک حاکمیت و دولت مشروع تورک (قاجار)، با تاریخی تورک و با اکثریت جمعیتی تورک، اما مطلقاً فاقد بار نژادی و ملی - اتنیک بود. هم‌رزمان و هم‌مسلکان سعید سلماسی (عمر ناجی، علی بیگ حسین زاده، خلیل پاشا، ...) همان‌هائی‌اند که یک - دو دهه‌ی بعد موسسین دو جمهوری آزربایجان در قفقاز و جمهوری تورکیه بر میراث عوثمان‌لی از میان آن‌ها پدیدار شدند.

اما در تاریخ‌نگاری‌های ایرانی – فارسی و آزربایجانی، و به ویژه آزربایجان‌گرایان ایران‌گرا، پان‌ایرانیست و استالینیست (احمد کسروی، یحیی دولت‌آبادی، اسماعیل امیرخیزی، سلام‌الله جاوید، طاهرزاده بهزاد، نصرت‌الله فتحی، ...)، این تورک‌گرایان و در این میان سعید سلماسی به قصد و نادرستی صرفاً با عنوان واعظ مشروطیت‌طلب، بانی شعرنوی فارسی و .... در قالب و بستر ایرانیت و فارسی‌گرایی دسته‌بندی و معرفی می‌گردند. و با این توصیف و طبقه‌بندی اشتباه برانگیز هم، مشی و باور اصلی این دسته‌ی تورک‌گرا مخفی نگاه داشته حتی انکار می‌شود. به عبارت دیگر شخصیت‌دزدی شده و تاریخ ملت تورک و جنبش ملی دموکراتیک تورک تحریف می‌گردد.

آقابالا سعید خلیل‌زاده سلماسی ( ۱۸۸۸ دیلمقان - ۱۹۰۹ خوی) از نسل نخستین بسترسازان تورک‌گرایی مودرن، حتی از تورک‌گرایان در تاریخ معاصر تورکی‌ایلی است. وی در تماس اورگانیک و فعال با محافل و تشکیلات و نشریات تورک و تورک‌گرای قفقاز  - باکو و عوثمان‌لی - استانبول، شهرهایی که به دفعات به آن‌ها رفت و آمد داشت بود. سعید سلماسی از محررین نشریه‌ی تورک‌گرای فیوضات چاپ باکو به مدیریت علی بیگ حسین‌زاده از موسسین جمعیت اتحاد و ترقی عوثمان‌لی بود (به این نشریه از سوی آزربایجان‌گرایان ضد تورک استالینیست و پان‌ایرانیست، مارک پان‌تورکیست زده شده است). وی علی‌رغم سن بسیار کم خود یکی از قلم‌های مطرح تورک در آغاز قرن بیستم بوده و در جرگه‌ی نسل نخستین تورکی‌نویسان در ایران (جمشید خان سوباتای‌لی افشار اورومی مجدالسلطنه، تقی رفعت، محمود غنی‌زاده، حبیب ساحر، .....) و نوآوران در شعر تورک قرار دارد.

سعید سلماسی در مدت اقامت خود در استانبول وابسته به جریان ژؤن تورک و عضو حزب اتحاد و ترقی عوثمان‌لی و ممثل حرکات خودجوش و بومی متاثر از آن‌ها در تورک‌ایلی بود. در استانبول در نشستی که در بنای تئاتر ته‌په‌باشی در بیگ‌اوغلو برگزار شد و چند تن از ایرانیان هر کدام به زبان ملی خود و به نماینده‌گی از ملت خود (فارس، تورک، کورد، ارمنی، ...) سخن‌رانی کردند، یحیی دولت‌آبادی به زبان فارسی و به نماینده‌گی از ملت فارس و سعید سلماسی به زبان تورکی و به نماینده‌گی از طرف ملت تورک سخن راند. او مدتی بعد از سلانیک، مقرّ حزب اتحاد و ترقی عوثمان‌لی هم‌راه با «دوکتور عمر ناجی بیگ» یکی از افسران عضو حزب اتحاد و ترقی و تشکیلات مخصوصه به سلماس آمد و در این شهر مدرسه‌ی «سعیدیه» را بر اساس اصول نو بنیان نهاد.

سعید سلماسی نهایتاً در دوره‌ی جنگ داخلی در تورک‌ایلی (بین تورک‌های مشروطه‌طلب و مخالفان آن‌ها) در سال ۱۹۰۹ و در سن ۲۱ ساله‌گی در ترکیب گروهی چریکی به فرماندهی خلیل بیگ و دوش به دوش ناسیونالیست‌های تورک عوثمان‌لی و اعضای اتحاد و ترقی که به یاری آزادی‌خواهان تورک در آزربایجان آمده بودند (اسماعیل افندی، یعقوب افندی، مصطفی افندی، خلیل افندی، ....)، در نبرد با نفرات کورد نیروهای ماکویی وفادار به محمدعلی شاه به قتل رسید (خلیل بیگ و یا خلیل پاشای بعدی، عموی انور پاشا وزیر جنگ و صدراعظم عوثمان‌لی بود که بعدها در جریان تاسیس یک دولت واحد تورک از دربند در شمال تا تهران و کنگاور در جنوب بنام آزربایجان و تحت حمایت عوثمان‌لی قرار گرفت. وی با عنوان فرمانده‌ی اوردوی اسلام به همراه جمشید خان سوباتای‌لی افشار اورومی مجدالسلطنه تورک‌ایلی را از اشغال نیروهای ارمنی و آسوری و روسیه و انگلستان آزاد ساخت. تقی رفعت یکی دیگر از تورک‌گرایان آن دوره به هنگام ورود نیروهای متحده‌ی تورک عوثمان‌لی - تورک‌ایلی به تبریز به فرماندهی خلیل پاشا با تقدیم شعری تورکی با نام «استقلال دهنده» به استقبال وی شتافت). 

مرگ سعید سلماسی انعکاس وسیعی در میان محافل و محیط‌های تورک‌گرا در عوثمان‌لی و قفقاز داشت و باعث گردید که موجی از سروده‌ها و نوشته‌های سوگواری و یادبود و گرامی‌داشت و تجلیل از وی به زبان تورکی تالیف و نشر شوند. خلیل بیگ عموی انور پاشا در تلگراف خود که پس از درگیری منجر به قتل سعید سلماسی فرستاد از وی به صورت «خطیب شهید» یاد کرد. محمدامین رسول‌زاده رئیس جمهور آینده‌ی جمهوری مردمی آزربایجان که در آن زمان مخبر نشریه‌‌ی ترقی بود، در نوشته‌های خود یاد وی را گرامی داشت. دوکتور علی بیگ حسین‌زاده توران، صاحب امتیاز نشریه‌ی فیوضات در باکو و از موسسین حزب اتحاد و ترقی عوثمان‌لی و الهام‌بخش ضیاء گؤک‌آلپ پدر ناسیونالیسم تورک، کتاب خود با نام «سیاستِ فروست»  Siyâset-i Fürûset(١٩٠٨) را - که در آن اصول و تئوری انقلاب مشروطیت و شکوه از استبداد شاهان قاجار را در قالب گفتگو بین آن‌ها و میرزا سعید بیان می‌کند - با عبارت «شهیدِ آزادی، سعید سلماسی نامی‌نا اتحاف اولونور» به وی تقدیم کرد ....

در زیر یکی از اشعار – مرثیه‌های تورکی سروده شده در سوگ سعید سلماسی را آورده‌ام. این شعر تورکی در نشریه‌ی شمس، شماره‌ی ۳۰، سال اول، صفحه‌ی ۸، چاپ استانبول، ۱۰ ربیع الاول ۱۳۲۷ – اوّل آوریل ۱۹۰۹ منتشر شده است. منابع آزربایجان‌گرا ادعا کرده‌اند که «سراینده‌ی این بیت که تیتر اول نشریات عوثمان‌لی شده بود با تخلص شورش‌مند، دوست و هم‌شهری او محمود غنی‌زاده سلماسی است». این ادعا نادرست است. اولا این سروده که معلوم نیست تیتر اول کدام نشریات عوثمان‌لی شده بود، بیت نیست شعر است. ثانیا همان‌گونه که در مقاله‌ای دیگر و برای نخستین بار نشان داده‌ام[1]، این شعر - مرثیه اثر شاعر ملی تورک معلم فیضی افندی سرابی تبریزی است.

در این شعر مفهوم «ایران»، به همان معنائی به کار رفته که تورک‌گرایان دوره‌ی قاجار به ویژه قبل از انحراف و قلب حرکت مشروطیت به ماهیتی فارسی - آریایی و ضد تورک  به کار می‌بردند. یعنی صرفاً نام یک سرزمین و کشور با یک حاکمیت و دولت مشروع تورک (قاجار)، با تاریخی تورک و با اکثریت جمعیتی تورک، اما مطلقاً فاقد بار نژادی و ملی - اتنیک، و نه به معنای ملت مودرن فارس‌محور و آریانژاد ایران که توسط مدیران ضد تورک حرکت مشروطیت ایجاد شد.

سعید سلماسی آغیتی: سُعَدانین امیرِ والاسی (قوت‌لولارین اولو نویانی)

یینه بیر نخلی سرنگون ائتدی

تیشه‌یِ جان‌شکافِ استبداد

یینه بیر ذاتی غرقِ خون ائتدی

شاهِ گم‌راه، او بی‌امان جلّاد

بیدق‌افرازِ جیشِ حرّیت

سُعَدانین امیرِ والاسی

جانِ پژمرده‌ پیکرِ ملّت

روحِ ایران «سعید سلماسی»

قییدی‌لار اوْل جوانا، وا اسفا!

تیرِ تدمیر ایله عساکرِ شاه

چوخ مودور ایش‌بو فتنه‌ده‌ن عجبا

سارسیلیرسا بو نیل‌گون خرگاه؟

قتلی تا سالدی اورتایا شیون

بو شهیدِ فضائل‌آموزون

قالمادی فرقی هیچ محرّم‌ده‌‌ن

نزدِ ایرانیان‌دا نوروزون

وطن اوغروندا ترکِ جان ائتدی

فقط احرارا دا بِلا اکراه

عمرِ جاوید اصولون اؤیره‌تدی

ایشبو مَقْتُولُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ (۱)

ساخین ائی خاکِ تیره، خوار ائتمه

بو شهیدِ مقدّس‌عنوانی!

باغرینا باس دا، خوش توت، اینجیتمه

سنی تشریف ائده‌ن بو مهمانی!

خاکا دا منّت ائیله‌مه‌م، زیرا

ملّتین قلبی‌دیر اونا مدفن

بوراسی بیر مزاردیر، زیبا

تا قیامت مشعشع و روشن!


اوّلِ آوریل ۱۹۰۹

 (۱)-«وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتُ، بَلْ أَحْیاءُ» کریمه‌سی‌نه اشارت‌دیر.

شورش‌مند

۱۵ مارت، سنه ۱۳۲۵

سؤزلوک

احرار: آزاده‌گان، «احرار» بیشتر برای مشروطه‌طلبان معتدل و تورک‌گرا (در مقابل «آزادی‌خواهان» برای مشروطه‌طلبان افراطی و فارس‌گرا) استفاده می‌شد.

ایش‌بو: این  

بیدق: بیرق - بایراق، پرچم - په‌رچه‌م

تدمیر: هلاک کردن

تشریف: شرف دادن

جیش: اوردو، قوشون

ساخین: زینهار، مبادا

سارسیلیر: به شدت تضعیف و نزار می‌شود

سعدا: سعیدله‌ر، قوت‌لولار

قییدی‌لار: آجیماییپ اؤلدوردوله‌ر

مودور؟: آیا است؟

یینه: باز هم

SEÎD SALMÂSÎ AĞITI

SÜEDÂNIN EMÎR-İ VÂLÂSI (QUTLULARIN ULU NOYANI)

Yine bir nexli sernigûn étdi

Tişé-yi canşikâf-i istibdâd

Yine bir zâtı qerq-i xûn étdi

Şâh-i gümrâh, o bî eman cellâd

Béydeq  efrâz-ı céyş-i hürriyyet

Süedânın emîr-i vâlâsı

Cân-i pejmürde péyker-i millet

Rûh-i Îran Seîd-i Salmâsi

Qıydılar ol cevâna, vâ esefa

Tîr-i tedmir ile esâkir-i Şah

Çox mudur işbu fitneden eceba

Sarsılırsa bu nîlgûn xergah?

Qetli tâ saldı ortaya şîven

Bu şehîd-i fezâyil âmûzun

Qalmadı ferqi hiç Müherrem’den

Nezd-i Îrâniyanda Novrûz’un

Veten uğrunda terk-i cân étdi

Feqet ehrâra da bila ikrâh

Ömr-i câvîd usûlun öyretdi

İşbu meqtûlun fi sebîl ellâh

Saxın éy xâk-i tîre, xâr étme

Bu şehîd-i müqeddes ünvânı!

Bağrına bas da, xoş tut, incitme

Seni teşrif éden bu mihmânı!

Xâka da minnet éylemem, zîra

Milletin qelbidir ona medfen

Burası bir mezârdır zîba

Tâ qiyâmet müşe’şe’ ü rövşen

Şûrişmend

1 April 1909

برای مطالعه‌ی بیشتر:

روزنامه‌ی شمس، سایی ۳۰، ییل اول. صفحه ۸. استانبول. ۱۰ ربیع الاول ۱۳۲۷ – اول آوریل ۱۹۰۹

1892 (HTU no. 2218) Ruzname-i Şems  Sayılar : 1-29, 29 (30)-48 (22 Ağustos 1324H/ 8 Şaban 1326-23 Temmuz 1325/19 Receb 1327).

http://www.tufs.ac.jp/common/fs/asw/tur/htu/data/HTU1892/index.djvu

مرثیه‌ای تورکی برای سعید سلماسی: سُعَدانین امیرِ والاسی، سعید سالماس‌لی آغیتی: قوت‌لولارین اولو نویانی

https://sozumuz1.blogspot.com/2017/06/blog-post_5.html

شاعر ملی معلم فیضی افندی، سراینده‌ی مرثیه‌ی سعید سلماسی به مناسب قتل او توسط اشقیای کورد است

https://sozumuz1.blogspot.com/2019/08/blog-post_92.html

انعکاس شهادت میرزا سعید سلماسی قهرمان ملی آذربایجان

http://melikzade.ir.domains.blog.ir/1394/11/03/seid1


[1] شاعر ملی معلم فیضی افندی، سراینده‌ی مرثیه‌ی سعید سلماسی به مناسب قتل او توسط اشقیای کورد است

https://sozumuz1.blogspot.com/2019/08/blog-post_92.html

No comments:

Post a Comment