فریاد «یاشا یاشا مصطفی کمال پاشا، یاشا - تورک اوغلویوم بهن» در تهران -١٩٢٧
ترنّم «مارش قفقاز» توسط مهاجران جمهوری خلق آزربایجان - مساوات در تهران
مئهران باهارلی
در زیر گزارشی از اجتماع ملتگرایان مهاجر و پناهندهی جمهوری خلق آزربایجان – مساوات در تهران به سال ١٩٢٧ را آوردهام. در این اجتماع که به یادبود روز استقلال جمهوری خلق آزربایجان برگزار شده بود، از جمله «مارش قفقاز» از سوی حاضرین به پا خواسته یک صدا ترنم شده است. در سه بند از این مارش معروف «زنده باد، زنده باد مصطفی کمال پاشا، زنده باد - نامت بر سنگهای قیمتی حک خواهد شد» (یاشا یاشا موصطافا کمال پاشا یاشا - آدین یازیلاجاق مُجَوْهَر داشا)؛ و در یک بند آن «من فرزند تورکم، به استقبال مرگ می روم» (تورک اوغلویوم بهن، اؤلمهک ایستهریم) گفته میشود.
در زیر متن تورکی این گزارش و سپس ترجمهی فارسی آن و در پایان چند توضیح مختصر و متن کامل مارش قفقاز را دادهام.
٢٨ ماییس تئهراندا [١٩٢٧]
تئهران مخابر مخصوصوموزدان
٢٨ ماییس مناسبتییله تئهراندا مقیم آزهربایجان ملّتچی و مهاجرلهری اجتماع ائدهرهک، سئوگیلی وطنلهرینین استقلالینی اعلان ائتدییی بو مسعود گونو موقّرانه، فقط چوخ صمیمی بیر صورتده تسعید ائتدیلهر. اجتماعدا گونه مناسب نطقلار ایراد اولوندو.
نتیجهده شانلی آزهربایجان بایراغینین تکرار وطن افقلاری اوزهرینده اهتزازینی تامینه متوجّه، بویوک مجادلهنین موفّقیتی یولوندا چالیشماق عهدینی تهزهلهمهک، ملّی استقلال مجادلهسینین رهبرلهرینی تقدیر و یئنی قافقاسیا هیئتِ تحریریهسی ایله باشمحرّرینی تبریکی متضمّن بیر تقریر قبول ائتدیلهر.
اجتماعداکیلار حرّیت و استقلال شهیدلهرینین خاطرهسینی یاد مقصدییله قیام ائدهرهک و بیر آغیزدان «تورک اوغلویوم بهن، اؤلمهک ایستهریم ....» شرقیسینی ترنّم ائتمیشلهردیر.
ج. [جعفر صادق]
(یئنی قافقاسیا، ١٨ هازیران ١٩٢٧، سایی ١٨، صحیفه ١٤)ترجمهی گزارش
٢٨ مه در تهران [١٩٢٧]
از خبرنگار ویژهمان در تهران
به مناسبت ٢٨ ماه مه ملتگرایان و مهاجرین آزربایجانی در تهران گرد هم آمده، و این روز مبارک اعلان استقلال وطن محبوب خود را به طرزی با وقار، اما بسیار صمیمانه جشن گرفتند. در گرد همایی سخنرانیهایی به تناسب روز ایراد شد.
در پایان گرد همایی، حاضرین پیمان خود مبنی بر تلاش در راه به پیروزی رساندن مجادلهی بزرگ به اهتزار در آوردن دوبارهی پرچم با احتشام آزربایجان بر افقهای وطن را تازه کردند. و یک بیاننامه حاوی تقدیر و گرامیداشت رهبران مجادلهی استقلال ملی، و تبریک به هئیت تحریریه و سردبیر نشریهی یئنی قافقاسیا را قبول نمودند.
حاضرین در گرد همایی، برای ادای احترام به خاطرهی شهیدان آزادی و استقلال به پا خاستند و یک صدا مارش «من فرزند تورکم، به استقبال مرگ میروم ....» را خواندند.
ج.
(یئنی قافقاسیا، ١٨ ژوئن ١٩٢٧، شمارهی ١٨، صفحه ١٤)
پایان نقل قول
چند توضیح:
١-مارش قفقاز در آغاز جنگ جهانی اول به سال ١٩١٤ و برای اتحاف به اوردوی اسلام در جبههی قفقاز سروده شده است. اوردوی اسلام یک واحد نظامی وابسته به گروه اوردوهای شرق امپراتوری عوثمانلی بود که مستقیما به امر وزیر جنگ انور پاشا و تماما از مسلمانان قفقاز تشکیل شد و تحت فرماندهی او بود. (خونینترین پردهی جنگهای جبههی قفقاز فاجعهی ساریقامیش بود که در طی آن در سرمای سوزان زمستان ارزروم و شرق آناتولی دهها هزار سرباز اوردوی اسلام تلف شدند). اوردوی اسلام نهایتا با ظفر در جنگ باکو به تاریخ ١٥ سپتامبر ١٩١٨ وارد این شهر شد و آن را از اشغال آزاد نمود.
مارش قفقاز که حماسهی قهرمانان را بیان میکند، ظاهرا با الهام از عبارتی از رومان کمال طاهر به نام «یورقون ساواشچی»[1] در جبههی قفقاز و حین جنگ نوشته شده است. این مارش یک سرودهی آنونیم است و نویسندهی شعر و آهنگساز آن تاکنون شناخته نشده است. (تنها نام یکی از آرانژورهای آن به نام معمر سون معلوم است). در سالهای جنگ استقلال تورکیه (١٩١٩-١٩٢٣)، با تغییر اسم «قافقاسیا داغلاریندا» به «ایزمیرین داغلاریندا» و یا «ایناؤنو داغلاریندا»، این مارش از «مارش قفقاز» به «مارش ایزمیر» و از یک مارش امپراتوری عوثمانلی به یک مارش جمهوریت مبدل شد. امروز مارش ایزمیر در تورکیه بسیار محبوب و جزئی جداناپذیر بسیاری از مراسم این کشور است.
٢- مهاجرت تورکان قفقاز به ایران که در طول بیش از یک صد سال صورت گرفته، مبحثی از تاریخ است که تاکنون در بارهی آن تحقیق و بررسی اساسی انجام نگرفته است.
نخستین موج این مهاجرت پس از انتزاع قفقاز از قلمروی دولت قاجاری در دهههای اول ١٨٠٠ رخ داد. این مهاجران تورک در سرتاسر ایران پخش شدند. در میانشان از طبقات مرفه تا کمدرآمد، روحانیون و تجار و نظامیان و .... بودند. این مهاجران در مناطقی از ایران که مستقر شدند، در آنجا کولونیهایی تشکیل دادند که چندین نسل به حیات خود ادامه داد، تا آن که آنهایی که در مناطق غیر تورکنشین ایران مستقر شده بودند، کاملا در تودهی فارس و آنهایی که در مناطق تورکنشین و در راس آن آزربایجان مستقر شده بودند کاملا در میان تورکان بومی مستحیل شدند. در مجموع این دسته تقریبا هیچ تاثیر مثبتی بر رشد شعور ملی تورک در میان تودهی تورکزبان ایران نداشت. حتی شماری از این مهاجران به مرور زمان به مقامات عالی نظامی و دولتی ایران دست یافتند، برخی نیز از برجستهترین مهرههای ضد تورک و پانایرانیست ایران شدند.....
موج دوم مهاجرت تورکان قفقاز به ایران با اشغال قفقاز جنوبی توسط بولشویکها و داشناکها و سقوط جمهوری خلق آزربایجان – مساوات متحقق شد. بخش عمدهای از این مهاجرین را ملیتگرایان تورک و مقامات اداری و لشکری دولت مساوات تشکیل میداد. اینها در تهران، رشت، انزلی و .... مستقر شدند. برای خود تشکیلات و دستهجاتی ایجاد کردند. اما به سبب حاکمیت دولت رضا شاه که سیاست شدید ضد تورک را اجرا میکرد، همواره مورد تعقیب بودند. از طرف دیگر این دسته مانند رهبران جهموری مساوات مهاجرت کرده به تورکیه و اوروپا، به سبب ضد کومونیست بودن رژیم رضاخانی اغلب به این رژیم ضد تورک به دیدهی سمپاتی مینگریستند. به این سبب و دلایل دیگر، این مهاجرین نیز تاثیر مثبتی بر ایجاد و رشد شعور ملی تورک در میان تودهی تورک زبانایران نداشتند.
٣- در زیر متن اصلی مارش قفقاز به زبان تورکی را نقل کردهام
قافقاسیا مارشی
قافقاسیا داغلاریندا چیچهکلهر آچار
آلتین گونهش اوردا سیرمالار ساچار
پوزولموش دوشمانلار یئل گیبی قاچار
یاشا یاشا موصطافا کمال پاشا، یاشا!
آدین یازیلاجاق مُجَوْهَر داشا
قافقاسیا داغلارینا بومبا قویدولار
تورکون سانجاغینی اؤنه قویدولار
شانلی ظفرلهرله دوشمانی بوغدولار
قهدهر بؤیله ایمیش ائی غریب آنا
قانیم فدا اولسون گوزهل وطنه
قافقاسیا داغلاریندا اوتوردوم، قالدیم
شهید اولانلاری دفتره یازدیم
اؤکسوز یاورولاری باغریما باسدیم
قهدهر بؤیله ایمیش ائی غریب آنا
قانیم فدا اولسون گوزهل وطنه
پیغمبر قوجاغی، شهیدلهر یئری
چالیندی بورولار، هایدی ایلهری!
پوزولدو چادیرلار، قالمایین گئری
یاشا موصطافا کمال پاشا، یاشا!
آدین یازیلاجاق مُجَوْهَر داشا
تورک اوغلویوم بهن، اؤلمهک ایستهریم
توپراق تیکهن اولسا یاتاغیم یئریم
آللاهیندان اوتانسین دؤنهنلهر گئری
یاشا
موصطافا کمال پاشا، یاشا!
آدین یازیلاجاق مُجَوْهَر داشا
KAFKASYA MARŞI
Kafkasya dağlarında
çiçekler açar
Altın güneş orda sırmalar
saçar
Bozulmuş düşmanlar yel
gibi kaçar
Yaşa Mustafa Kemal Paşa
yaşa
Adın yazılacak mücevher
taşa
Kafkasya dağlarına bomba
koydular
Türk’ün sancağını öne
koydular
Şanlı zaferlerle düşmanı
boğdular
Kader böyle imiş ey garip
ana
Kanım feda olsun güzel
vatana
Kafkasya dağlarında
oturdum kaldım
Şehit olanları deftere
yazdım
Öksüz yavruları bağrıma
bastım
Kader böyle imiş ey garip
ana
Kanım feda olsun güzel
vatana
Peygamber kucağı şehitler
yeri
Çalındı borular haydi
ileri
Bozuldu çadırlar kalmayın
geri
Yaşa Mustafa Kemal Paşa
yaşa
Adın yazılacak mücevher
taşa
Türk oğluyum ben ölmek
isterim
Toprak diken olsa yatağım
yerim
Allah’ından utansın
dönenler geri
Yaşa Mustafa Kemal Paşa
yaşa
Adın yazılacak mücevher
taşa
[1] Kemal Tahir, Yorgun Savaşçı: “Umduğumuz gibi,
Kafkasya dağlarnda çiçekler açsaydı, düşman önümüzden kaçsaydı bile biz, 95 bin
kişi ile Turana ulaşamazdık…”
No comments:
Post a Comment