Thursday, September 20, 2018

نامه‌‌ی تورکی سیّد جمال‌الدین سعد اووالی افشار (افغانی) به عبدالحمید خان دوم سلطان عوثمان‌لی در باره‌ی رساله‌ی نیچریه

نامه‌‌ی تورکی سیّد جمال‌الدین سعد اووالی افشار (افغانی) به عبدالحمید خان دوم سلطان عوثمان‌لی در باره‌ی رساله‌ی نیچریه 

مئهران باهارلی

در زیر یکی از نامه‌های تورکی «سیّد جمال‌الدّین سعد اوْوالی افشار» مشهور به افغانی و یا الافغانی (۱۸۳۸ -۱۸۹۷) را نقل و سپس چند توضیح کوتاه داده‌ام. سیّد جمال‌الدّین اسعد اوْوالی افشار (افغانی) این مکتوب تورکی را خطاب به سلطان عبدالحمید خان دوم امپراتور عوثمان‌لی، در رابطه با ترجمه‌ی تورکی «رساله‌ی نیچریه‌»اش توسط «منیر افندی» نگاشته و به صورت تقریض و تقدیم به آخر این ترجمه‌ افزوده است.

به طور خلاصه وی در مکتوب خود می‌گوید رساله‌ی مذکور را بدان سبب تالیف کرده که دریافته بود عقاید طبیعیون در حال ورود به ممالک اسلامی هندوستان و ضرر زدن به دیانت اسلام هستند. بنا به او این اثر بعد از تالیف به هر زبان ترجمه و در هر طرف نشر شده است. ترجمه‌ی رساله به زبان تورکی نیز از طرف منیر افندی یعقوب افندی‌زاده به صورت بسیار مکمّل و استوار انجام یافته و باعث شده که سیّد جمال‌الدّین، علاوه بر دانش منیر افندی، توانایی‌های قلمی‌یِ او را هم تقدیر کند. سپس سیّد جمال‌الدّین دو تقاضا از سلطان عوثمان‌لی استرحام می‌کند: نخست اجازه‌ی مقام خلافت برای تدریس رساله‌ی مذکور در مدارس شاهانه‌ی عوثمان‌لی که به نظر او فوائد بسیاری دربر خواهد داشت. و دیگری بهره‌مند شدن منیر افندی مانند دیگر خیرخواهان اسلام، از الطاف ظل اللّه سلطان عوثمان‌لی. 


[سیّد جمال‌الدّین سعد اوْوالی افشار (افغانی)نین عوثمان‌لی  سولطانی عبدالحمیدخان‌ا یازدیغی تورک‌جه مکتوب]

ممالکِ اسلامیه‌یِ هندیه‌یه بعض بدخواهانِ دین‌ین اِدخال ائتمه‌ک تشبّثوندا بولوندوق‌لاری عقایدِ طبیعیون، اوْل حوالی‌ده دیانتِ اسلامیه‌یه معاندت و ایراثِ خلل ائده‌بیله‌جه‌یی‌نی تفرّس ائتدیییم‌ده‌ن، طبیعیون‌ون عقایدی‌نی ردّ یولوندا تالیفی‌نه موفّق اولدوغوم بو رساله، اربابِ عِلم طرفی‌نده‌ن هر لسانا نقل و ترجمه و هر طرفه نشر اولونموش ایدییی گیبی، شامِ شریف خاندانی‌ندان یعقوب اه‌فه‌ندی‌زاده منیر ا‌ه‌فه‌ندی قول‌لاری دا [اونو] تورک‌جه‌یه ترجمه ائدیپ، [بو] قول‌لاری‌نا گه‌تیردی. لدی المطالعه حقیقتاً اِتْقان ائدیلمیش و فوق العاده حُسنِ اسلوب ایله ترجمه ائدیلمیش اولدوغونو گؤردوم. و آن‌دان منیر اه‌فه‌ندی‌نین علمی‌یله برابر، قدرتِ قَلَمیه‌سی‌نی تقدیر ائیله‌دیم.

رساله‌یِ معروفه مکاتبِ اِعدادیه‌یِ شاهانه‌ده تدریس اولوندوغو حال‌دا، په‌ک چوخ فائده‌له‌ر تحقّق ائده‌جه‌یی‌نی مطالعه ائتدیییم‌ده‌ن؛ آنا رفع، عَتَبه‌یِ عُلیایِ حضرتِ خلافت‌شاهی ائده‌ر. و بو مِثل‌لی خیرخواهانِ اسلامیان حقّی‌نده سزاوار بویورولا گه‌له‌ن عواطفِ سنّیه‌یِ جنابِ ظلّ اللّهی‌له‌ری‌نده‌ن شو وسیله ایله، منیر اه‌فه‌ندی قول‌لاری‌نین داخی حصّه‌مند بویورولماسی‌نی استرحاما جرات ائیله‌ریم.

الداعی جمال‌الدّین الحسینی


SEYİD CEMÂLEDDİN SE’DOVALI AFŞAR’IN [AFGANÎ’NİN] OSMANLI SULTANI ABDÜLHAMİD HAN’A YAZDIĞI TÜRKÇE MEKTUP

TURKISH LETTER OF SAYYID JAMAL AL-DIN ESEDOVALI [AL-AFGHANI] TO THE OTTOMAN SULTAN ABDULHAMID HAN

Memâlik-i İslâmiye-i Hindiye’ye bâz bedhâhân-i dînin ithal etmek teşebbüsünde bulundukları akâid-i Tebiiyyûn ol havâlide diyânet-i İslâmiye’ye müânidet ve îrâs-ı halel edebileceyini teferrüs ettiyimden, Tebiiyyûn’un akâidini redd yolunda te’lifine muvaffak olduğum bu risâle erbâb-i ilim tarafından her lisana nakıl ve tercüme ve her tarafa neşir olunmuş idiyi gibi, Şâm-i Şerif Hânedânından Ya’kub Efendizâde Münir Efendi kulları da onu Türkçeye tercüme edip, bu kullarına getirdi.

Ledi-l-mütalaa hakikaten itkân edilmiş ve fevkelâde hüsn-i uslup ile tercüme edilmiş olduğunu gördüm. Ve andan Münir Efendi’nin ilmiyle beraber, kudret-i kalemiyesini takdir eyledim.

Risâle-i ma’rufe mekâtib-i İ'dâdiye-i Şâhâne’de tedris olunduğu halde, pek çok fâideler tahakkuk edeceyi mütalaa ettiyimden, ana ref’ atebe-i ulyâ-i hazret-i hilafetşâhî eder.

Ve bu misilli hayırhahân-i islâmiyan hakkında sezâvar buyurula gelen avâtıf-ı senniye-i cenâb-ı zil-lillâhîlerinden şu vesîle ile Münir Efendi kullarının dahi hissemend buyurulmasını istirhama cür’et eylerim.

Ed-dâi Cemâleddin El-Hüseynî

چند نکته:

١- این نوشته نخستین اثر قلمی‌یِ تورکی‌یِ سیّد جمال‌الدّین است که برای مخاطب ایرانی منتشر می‌شود. در منابع و بررسی‌های ایرانی، مانند آثار دیگر شخصیت‌های برجسته‌ی تورک از ایران، به آثار قلمی تورکی سیّد جمال‌الدّین هم اشاره نمی‌شود و آن‌ها نقل و باز نشر نمی‌گردند. در این جا مخصوصا آثار سیّد هادی خسروشاهی تبریزی در باره‌ی سیّد جمال‌الدّین را می‌باید ذکر کرد که علی رغم تورک بودن وی، از یک موضع فارس‌گرایانه‌ی افراطی و تورک‌ستیز تالیف شده و آثار تورکی سیّد جمال‌الدین را سانسور کرده‌اند. (هادی خسروشاهی شخصیتی تماماً ذوب شده در هویت شیعی - فارسی بود و ذرّه‌ای شعور ملّی‌یِ تورک نداشت. من در نوشته‌های مختلف نمونه‌های پراکنده‌ای از این خصلت وی را ذکر کرده‌ام. از جمله در عدم نشر نوشته‌جات تورکی سیّد جمال‌الدّین اسدابادی توسّط او و تبدیل مسجد تورک‌ها و کتاب‌خانه‌اش در تهران به مسجدی بی هویت و یا با هویت فارسی...[1]).

٢-ادبیات و تاریخ ادبیات و تاریخ رجال و ... آزربایجان‌گرایانه (هر دو نوع پان‌ایرانیستی و استالینیستی) که معتقد به قومیت و یا ملتی استعماری - جعلی به اسم «آزربایجانی»، و نه «تورک» است و طبیعتاً توده‌ی تورک واقع در تورک‌ایلی اما خارج از آزربایجان – مانند ناحیه‌ی افشار بین همدان و کنگاور که موطن سیّد جمال‌الدّین است – را جزء قوم-ملت و وطن خود نمی‌شمارد، کلاً وی را - مانند بخش‌های دیگر شخصیت‌های ملت تورک ما که منسوب به خارج منطقه‌ی آزربایجان هستند - نادیده می‌گیرد و سانسور می‌کند. چنانچه نام سیّد جمال‌الدّین در هیچ کتاب تاریخ و ادبیات آزربایجان و یا کتب رجال و مشاهیر آزربایجان و ... ذکر نمی‌شود.

٣- آثار تورکی سیّد جمال‌الدّین از جهت ادبیات معاصر تورک، ادبیات تورکی کولونی تورک‌های ایرانی در عوثمان‌لی، تاریخ و میراث مدنی، فرهنگی و ادبی کولونی تورک‌های ایرانی در عوثمان‌لی - تورکیه؛ ترمیم و تقویت ارتباطات دو شاخه‌ی شرقی (تورکمانی) و غربی (عوثمان‌لی) اوغوزهای غربی؛ و نهایتاً به عنوان نمونه‌هایی از تورکی ادبی و مکتوب که تورکان ایرانی در قرن نوزده به کار می‌بردند و باید در تشکل زبان ادبی - معیار مودرن تورکی لحاظ شوند، حائز اهمیت هستند.

٤-تورکی سیّد جمال‌الدًین، عوثمان‌لی متعالی و یا نوعی تورکی معیار است که برخی از محررین تورک قاجاری و قفقازی در قرن نوزده و ربع اوّل قرن بیستم آن را به کار می‌بردند. این گونه، اغلب توسط ایرانیان فارس (عبدالبهاء افندی، حسین دانش، ...)؛ ایرانیان تورک که به تدریس زبان و ادبیات فارسی اشتغال داشتند (معلم احمد فیضی افندی، حبیب افندی بینی، ...)؛ و یا دارای تحصیلات عالی در موضوعات اسلامی بودند (سیّد جمال‌الدّین، ...) به کار می‌رفت. دائره‌ی لغات و دستور زبان این گونه، تحت تاثیر فارسی و آکنده از کلمات و عبارات مغلق و مهجور عربی و فارسی، و اصطلاحات و تعابیر تخصصی مذهبی و عرفانی، اسلامی و قرآنی بود[2].

٥- بحث‌های دور و درازی در باره‌ی منسوبیت کشوری و موطن سیّد جمال‌الدّین انجام گرفته است. در ایران بسیاری با سائقه‌های ایرانی‌گری وی را ایرانی، و در افغانستان او را افغانستانی شمرده‌اند. از آن جا که در مقاله‌ی دیگر به مساله‌ی ملیت سیّد جمال‌الدّین پرداخته‌ام، در این‌جا صرفاً به ذکر این نکته کفایت می‌کنم: آن‌چه که بیش‌تر از منسوبیت کشوری وی اهمیت دارد، منسوبیت ملی و یا ملیّت سیّد جمال‌الدّین است. ملیت سیّد جمال‌الدّین، وی چه متولد ایران باشد و چه متولد افغانستان، به احتمال قریب به یقین «تورک» است. امضاهای سیّد جمال‌الدّین به صورت افغانی و کابلی و استانبولی و طوسی و رومی  ... در دوره‌های گوناگون، صرفاً نشان‌گر سکونت و اقامت قبلی وی در آن مکان‌ها بوده، و نافی ملیت تورک او نیست.

٦- به احتمال بسیار، سیّد جمال‌الدّین متولد قریه‌ی «اسعد اوْوا» (Es’edova) در جولگه‌ی افشار (واقع در غرب ﻫﻤﺪان و شرق ﻛﻨﮕﺎور - در جنوب شرقی تورک‌ایلی) از املاک سلیمان‌خان‌ افشار اسعد اووالی (اسدآبادی‌) است که به همراه خانواده‌ی خود در سنین کودکی (شاید حدود ٩-١٢ ساله‌گی) از آنجا خارج و بعدها (شاید حدود ١٨-١٩ ساله‌گی) در افغانستان سکنی گزیده است. از آن پس نیز همواره در سفرهای طولانی بوده، تا این‌که در ١٨٦٩ (حدود ٣١ ساله‌گی) رهسپار استانبول پایتخت امپراتوری عوثمان‌لی شده است. با این وصف همان‌گونه که مولانا جلال‌الدّین که متولد بلخ و بزرگ شده‌ی روم بود، به درستی «مولانا جلالالدّین بلخی، ثمّ رومی» نامیده می‌شود، سیّد جمال‌الدّین هم باید به صورت دقیق «سیّد جمال‌الدّین اسعد اووالی افشار، ثمّ افغانی» نامیده شود.

٧-نام قریه‌ی محل تولد سیّد جمال الدّین به زبان تورکی و مردم بومی آن جا که تورک هستند، اسعد اوْوا Es’edova (اسعدوا)، و در بعضی منابع سه‌دآواSedava  (سداوه) است که در راستای فارس‌سازی اسامی جوغرافیایی تورکی به شکل فارسی «اسدآباد» تحریف و تلفظ و نوشته می‌شود. (سیّد جمال‌الدّین امضاهای جمال‌الدّین السعد آبادی و الاسد آبادی را هم به کار برده است). بنابراین در نام سیّد جمال‌الدّین باید فورم اصلی و صحیح «اسعد اووا» و یا «سه‌داوا» بکار رود و نه فورم دولتی و جعلی فارسی آن. هم‌چنین در منابع فارسی گفته می‌شود «عوام» این نام را به «لهجه‌ی محلی» سعدوا تلفظ می‌نمایند، که ادعایی نژادپرستانه است. این تلفظ عوام به لهجه‌ی محلی نیست، بلکه نام مکان مزبور به زبان ملی تورکی مردم تورک است و مخفف اسدآباد فارسی هم نیست. نام‌های جوغرافیایی در مناطق تورک‌نشین که توسط دولت به اسامی با پسوند فارسی «آباد» تغییر می‌یابند، در اصل دارای یکی از پسوندهای تورکی «اوواova » (به معنی جولگه، دشت)، «آواava » (به معنی مرکز جمعیتی)، «اوباoba » (بعد از نام یک تیره‌ و ایل و یا سرکرده‌ی آن)، «آوارavar » (به معنی سبزه‌زار)، احتمالا در برخی موارد منسوب به قوم باستانی «آوارAvar »، .... هستند. همیشه باید این فورم‌های تورکی و غیر فارسی را به کار برد و مطلقا از کاربرد فورم‌های تحمیلی و جعلی فارسی مختوم به «آباد» اجتناب کرد.

٨-در افغانستان اغلب سیّد جمال‌الدّین را متولد شهر اسدآباد مرکز استان کونر (کُنَر) در شرق کابل - کابول می‌دانند. جالب توجّه است که ظهیرالدّین محمّد بابور موسس و خاقان امپراتوری موغال در کتاب خود بنام بابورنامه که به تورکی جغتایی تالیف کرده، ادعا می‌کند در این ناحیه معبد یک شاعر و صوفی شافعی از طریقت کبرویه به نام «میر سیّد علی همدانی» متوفی به سال ١٣٤٨ وجود دارد. شاید انتخاب این ناحیه از افغانستان برای اسکان از طرف خانواده‌ی سیّد جمال‌الدّین که از ناحیه‌ی همدان تورک‌ایلی بود، به سبب وجود یک شخصیت تورک مشهور و محبوب همدانی قرن‌ها قبل از آن در منطقه‌ی مذکور و سابقه‌ی شهرت خوب همدانیان در آن جا باشد.

٩-اضافه کردن کلمه‌ی افشار بنام سیّد جمال‌الدّین، از طرف اینجانب انجام گرفته و به سبب تولد او در محال افشار منطقه‌ی همدان تورک‌ایلی و تاکید بر تاثیر افشاریت بر نواندیشی اسلامی وی است.

الف- منطقه‌ی مذکور از تورک‌ایلی همواره متعلق به خوانین و حاکمان تورک افشار بوده است. قدمت افشارها در منطقه‌ی اسعد اوْوا (اسدآباد) در غرب استان همدان و شرق استان‌های کوردستان و کرمانشاه، به اوایل حکومت تورکان سلجوقی، فرار شومله - شوملا افشار از همدان به عربستان ایران[3] و ایجاد حکومت افشارها در آن جا در قرن ١٢ میلادی باز می‌گردد. در قرون ١٦-١٧ منطقه‌ی افشارنشین مذکور پیوسته بین دولت‌های عوثمان‌لی و قیزیل‌باشیه (صفوی) دست به دست می‌گشت تا آن که در قرن ١٨ بخشی از قلمروی عوثمان‌لی شد. در نهایت نادرشاه افشار بر آن جا تسلط یافته و حکومت منطقه را به خاندانی از تیره‌ی قاسملوی ایل افشار سپرد. در سال‌های جنگ جهانی اول، تمامی تورکان این منطقه به اوردوی نجات‌بخش عوثمان‌لی و حرکت اتحاد اسلام پیوسته و نیروهای مسلحشان در قالب «فوج افشار» در منطقه جای گرفتند.

ب- افشارها از سکولارترین گروه‌ها در تاریخ تورک و عوثمان‌لی‌دوست‌ترین طوائف قیزیل‌باش هستند. نادر شاه یکی از برجسته‌ترین رفورماتورها در تاریخ اسلام و پروتستانیسم اسلامی و اتحاد اسلام و نماینده‌ی اسلام تورکی، ... هم تبار افشاری دارد. تبار افشاری و یا اقلاً حیات عایله‌ی سیّد جمال‌الدّین در ناحیه‌ای افشار، بی شک در تشکل اندیشه‌های رفورمیستی دینی و اتحاد اسلامی وی هم موثر بوده است. سیّد جمال‌الدّین به این اعتبار، در خط نادرشاه و پس از او دومین شخصیت برجسته‌ی رفورمیسم افشاری - تورک در تاریخ اسلام است. (نادرشاه افشار که برای تاسیس وحدت در جهان اسلام تلاش می‌نمود، واضع مذهب جعفری نادری – که غیر از مذهب شیعه‌ی امامی و یا اسلام فارسی است - به عنوان مذهب پنجم اهل سنّت می‌باشد). 

١٠- سیّد جمال‌الدّین «حقیقت مذهب نیچریه و بیان حال نیچریان» یا «رساله‌ی نیچریه» را در پاسخ به نامه‌ی محمد واصل، از مدرسان ریاضی مدرسه‌ی حیدرآباد دکن، به زبان فارسی و در حیدرآباد دکن هندوستان نوشت. محمد واصل در نامه‌ی خود با اظهار نگرانی از پراکنده شدن افکار مادی‌گرایی در بسیاری از کشورهای شرق و غرب، از جمله هندوستان، از سیّد خواسته بود که نظر خود در باره‌ی «حقیقت نیچری» و نسبت دیانت و مدنیت با دیدگاه‌های نیچریون را بیان کند. شیخ محمد عبده به کومک «میرزا ابوتراب ساوجی» شاگرد سیّد، آن را تحت عنوان «الرد علی الدهریین» («رساله فی ابطال مذهب الدهریین») به عربی برگرداند و با مقدمه‌ی مشروحی در قاهره چاپ کرد. «میرزا ابوتراب ساوجی» (ابوتراب عارف افندی الکابلی افغانی؟) شاگرد سیّد جمال و از فعالین حرکت اسلام هم یک تورک از منطقه‌ی ساوه‌ی تورک‌ایلی، واقع در غرب موطن سیّد جمال‌الدّین است (بیوگرافی او در سؤزوموز منتشر خواهد شد).

١١- سیّد جمال‌الدّین شخصیتی دارای وجوه متفاوت و تاثیرات تاریخی متناقض است. وی مانند بسیاری از رهبران تورک ایرانی آن دوره، مبلغ اندیشه‌ی اتحاد اسلام و وحدت جهان اسلام بر علیه دول استعمارگر غربی زیر بیرق سلطان و خلافت عوثمان‌لی بود. این جریان بعدها به عوثمان‌لی‌گری و در مدت کوتاه به تورک‌گرایی مبدل گشت. وی هم‌چنین از اولین تئوریسین‌های بنیادگرایی اسلامی و یا اسلامیسم سیاسی (بعدا به سلفیه و اخوان المسلمین منتهی شد)؛ و در عین حال در جرگه‌ی رفورماتورهای تورک در تاریخ اسلام، طرف‌دار اصلاح دین، پروتستانیسم و نواندیشی تورک اسلامی و نماینده‌ی نوعی از اسلام تورک هم می‌باشد.

١٢-به نظر می‌رسد سیّد جمال‌الدّین - بر خلاف دیگر رهبران تورک ایرانی اتحاد اسلام مانند اوجان‌لی معلم احمد فیضی، اسدالله ممقانی و ... - دارای شعور ملی تورک نبوده است. اما او در حالی که از پدیدآورنده‌گان ناسیونالیسم جدید عربی در جهان عرب شمرده می‌شود، در تشکل ناسیونالیسم ایرانی فارس‌محور و ضد تورک و ضد عرب در ایران، و آغشته شدن جنبش مشروطیت بدان‌ها و نیز تروریسم (از جمله ترور و قتل ناصرالدین شاه قاجار) سهم دارد. نبود خودآگاهی ملی تورک در سید جمال الدین، در تالیف نکردن هیچ اثر و مقاله به زبان تورکی از طرف او هم مشاهده می‌شود.

الف-در نوشته‌های سیّد جمال‌الدّین ایران‌گرایی - فارس‌گرایی و ایدئالیزه کردن و تقدیس ایران باستان که در میان نخبه‌گان تورک ایرانی آن دوره (نشریه‌ی اختر، آخوندزاده، طالبوف، ....) بسیار رایج بود، هر چند خفیف امّا دیده می‌شود: «به خلاف نیچری‌ها که در یونان ظهور کردند، مردم فارس قومی بودند که اصول ستّه‌ای که اساس هر تمدّن است، در میان آنان به درجه‌‌ی اعلی رسیّده بود...... مردم فارس در رعایت امانت و صداقت تا حدّی کوشا بودند که اگر محتاج می‌شدند، از ترس آن که مبادا مجبور به دروغ گفتن باشند، وام نمی‌گرفتند. از این رو، به سبب همین عقاید، آنان به درجه‌ای از عزّت و رفعت رسیدند که بیان آن را شه‌نامه‌ای باید. اگر در سلطنت آنان فترتی پدیدار می‌شد، با رعایت اصول و عقاید درست در اندک زمانی اوضاع به حال نخست باز می‌گشت». (رساله‌ی نیچریه)

ب-در نوشته‌های سیّد جمال‌الدّین نوعی تورکی‌هراسی نیز مشاهده می‌شود: «اندکی پس از آن نیز گروهی از اوباش تاتار و تورک و موغول همراه چنگیز خان به شهرهای محمدیان سرازیر شدند و آن شهر را ویران کردند». (رساله‌ی نیچریه)

قیسا سؤزلوک:

اِتقان: کاری محکم کردن، استوار کردن کار

استرحام: رحم خواستن، بخشایش طلبیدن

ایدییی: ایدوگو، اولدوغو  İdüği, İdiği, Iduğu, İdüğü

ایراث: گه‌تیرمه‌ک، وئرمه‌ک، گه‌تیریلمه‌ک، وئریلمه‌ک، میراث دادن، وارث گردانیدن

تفرّس: دانستن به علامت و نشان، دریافتن چیزی در نظر اول به علامات و آثار، همریشه با فراست

خلل ایراث ائتمه‌ک: مضرت، فتور، خسارا سبب اولماق، آغری وئرمه‌ک

داعی: دعا ائدیجی

رفع: قالدیرماق، یوکسه‌لتمه‌ک، یوخاری‌یا چیخارماق

سنّیه: نیک، نیکو، عالی، خوب

عَتَبه: استانه، سرحد

مِثْلْلی: مانند، گیبی

مدرسه‌ی اِعدادیه: مدرسه‌ی راهنمایی، دبستان

معاندت: عداوت و دشمنی

طبیعیون: سیّد جمال‌الدین در رساله‌ی خود طبیعیون را عموما به معنی مخالفین دین و اسلام، و خصوصا به معنی دهریون و قائلین به اصالت مادّه و مادّه‌گرایان به کار می‌برد.

برای مطالعه‌ی بیشتر

نامه‌‌ی تورکی سیّد جمال‌الدین سعد اووالی افشار (افغانی) به‌ عبدالحمید خان دوم سلطان عوثمان‌لی در باره‌ی رساله‌ی نیچریه

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/09/blog-post_13.html

عریضه‌ی تورکی سید جمال‌الدین افغانی‌ به‌ سلطان عوثمان‌لی عبدالحمید ثانی و استدعایش برای دادن اجازه‌ به خروج او

https://sozumuz1.blogspot.com/2022/02/blog-post.html

گذرنامه‌های قاجاری به‌ زبان تورکی در دوره‌ی ناصرالدين شاه ‌– تذکره‌ی مرور سيد جمال‌الدين (اسدآبادی افغانی) به ‌زبان تورکی

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/09/blog-post_22.html

ترور ناصرالدین شاه ‌قاجار توسط تروریست‌های بابی - ازلی، و قهرمان‌سازی از تروریست قاتل او توسط قومیت‌گرایی فارس - دولت ایران

http://sozumuz1.blogspot.com/2021/05/blog-post_5.html


[1] مدرسه و مسجد تورک‌ها در دهه‌ی ۵۰ تا ۶۰ شمسی توسط سید هادی خسروشاهی اداره میشد. وی شخصیتی فارس‌گرا و فاقد شعور ملی تورک و منسوب به مانقورتیسم تبریزی بود. هم اکنون متولی مدرسه، از سال ١٣٧٥ سید باقر خسروشاهی، فرزند سید هادی خسروشاهی است.

بزرگ‌داشت مصطفی کمال پاشا آتاتورک در «تورک‌له‌ر مه‌چیتی»- مسجد تورک‌های تهران

https://sozumuz1.blogspot.com/2018/05/blog-post_27.html

[2] تورکَمْپورلو معلم فيضی افندی: سنی تفهيم ائده‌ن سنه کيم‌دير؟

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/08/blog-post_32.html

[3] یکي از نخستين دولت‌هاي محلي که ملت تورک در قلمروي ايران فعلي تاسيس کرده است، دولت «شوملا آي دوغدو» در عربستان ايران بود که در قرن ١١ ميلادي توسط طوائف منسوب به ايل تورک افشار به رهبری «قوش (گوج) دوغان‌اوغلو  ایله‌ی‌دوغدو» ملقب به «شوملا» (شوملو) تاسيس شده است.

مئهران باهارلی- فورم صحيح نام ايل بوجاق‌چي و ريشه‌شناسی آن

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/01/blog-post_9.html

No comments:

Post a Comment