تذکرهی مرور سید جمال الدین (اسدآبادی افغانی) به زبان تورکی
گذرنامههای قاجاری به زبان تورکی در دورهی ناصرالدین شاه
مئهران باهارلی
تذکرهی مرور
از باششهبندریهیِ دولتِ علّیهیِ ایران در مصر
دارندهیِ تذکره، دولتِ علّیهیِ ایران تبعهسیندهن «السّید المحترم جمال الدّین متوجّه الی استانبول» جانبینه عزیمت ائدهجهییندهن،
دولتینِ علّیتین میانهلهرینده موجود و بردوام اولان دوستی و مودّتِ کامله اقتضاسینجا، ضابطان و مامورینِ دولتِ علّیهیِ عثمانیه طرفلهریندهن ممانعت اولونماماق، و لدی الحاجه حمایت و رعایت و مدد و معاونت قیلینماق بابیندا، ایشبو تذکره یدِ مرقوما عطا اولونموشدور.
فی یوم الشبّت ١٣ ؟ ذوالحجه ؟ ١٢٨٥ ق. [٢٧ مارس ١٨٦٩]
[KACAR
DEVLETİ’NİN CEMALEDDİN AFGANİ’YE VERDİYİ TÜRKÇE PASAPORT, 1869
TURKISH
PASSPORT ISSUED BY KACAR STATE FOR CEMALEDDIN AFGANI, 1869]
TEZKİRE-Yİ
MURÛR
EZ
BAŞŞEHBENDERİYE-Yİ DEVLT-İ ALLİYYE-Yİ ÎRÂN DER MISIR
Dârende-yi Tezkire, Devlet-i Alliyye-yi Îran tebaasından “Es-Seyyid el-Mühterem Cemaleddin Müteveccih ilâ İstanbul” cânibine azîmet edeceyinden,
Devleteyn-i Alliyyeteyn miyânelerinde mevcut ve berdevam olan dûsti ve meveddet-i kâmile iktizâsınca, zâbitân ve memûrin-i Devlet-i Alliyye-yi Osmâniye taraflarından mümâneat olunmamak, ve ledi-l-hâce himâyet ve riâyet ve meded ve müavinet kılınmak babında, işbu tezkire yed-i merkûma atâ olunmuştur.
Fi Yevm-İ Eşşebbet 13 ? Zülhecce ? 1285 K. [27 March 1869]
[باشقونسولوسون
اوخوناق اولمایان دامقاسی- مهر ناخوانای سرکونسولگری] ... باششهبندری ...
[آرخادا-در پشت] بنامِ مبارکِ اعلی حضرت شنهشاهِ ایران ناصرالدین شاه
نمره:
١٥٩، اشکال: -، سن: ٣٠، قد وسط، چشم: سیاه، ابرو: سیاه، ریش: کوسه، سبیل: سیاه،
اشکالِ مخصوصه: تمام
چند توضیح کوتاه:
١-در اواخر سال ١٨٦٨ سید جمال الدین از طرف شیر علی حاکم جدید افغانستان از این کشور اخراج شد. پس از سفری کوتاه به هندوستان و از آنجا به قاهره و اقامتی کوتاه در آنجا، در سال ١٨٦٩ روانهی استانبول پایتخت امپراتوری عثمانلی شد و به حرکت اصلاحات تنظیمات عثمانلی ملحق گشت.... سید جمال الدین در این سفر، گذرنامهی رسمی دولت قاجاری به زبان تورکی -که عکس آن در این نوشته داده شده - را حمل میکرد.
٢- وزارت امور خارجه برای نخستین بار در زمان فتحعلیشاه قاجار در شکل یک دفتر با نام «دفترخانهی غُرَبا» به سال ١٨٠٩ تاسیس شد. در سال ۱۸۲۱ به شکل وزارتخانه که تا سالهای متمادی صرفا مركب از وزیر و نایب او و چند نفر منشی بود درآمد. در این دوره سفرای خارجی در تبریز مقیم بودند و در نتیجه اغلب اعضای این وزارت از اهالی ایالت آزربایجان انتخاب میشد و تورک بود. با شتاب گرفتن فرآیند تجدد و نوگرایی و گشایش کشور به غرب در زمان ناصرالدین شاه که خود یکی از حامیان و مشوقین اصلی آن بود، در ارگ تهران و به تقلید از ادارهی تذکرهخانهی عثمانلی (Tezkirehâne)، ادارهای به نام «تذکرهخانه» تأسیس شد.
٣-نام رسمی اسناد سفری دولت قاجاری همان اصطلاح عثمانلی «تذکرهی مرور» (معادل گذرنامه و یا پاسپورت امروزی) بود که برای استفاده در عبور و مرور صادر و در آن نام و مشخصات ظاهری مسافر و مقصد و راه عبور وی درج میشد. تذکرهی مرور برای منظورهایی چون تعیین هویت و تصدی برخی مناصب هم بکار میرفت و برخی از آنها که به افراد خاصی داده میشد معادل «گذرنامهی خدمت» امروزی بود. در کونسولگریهای دولت قاجاری کسانی با نام «امینِ تذکره» مسئول عرضهی خدمات مربوط به تذکره بودند. امین تذکره هنگام ورود و خروج مسافران در مرز تذکره را بازدید میکرد و برای هر عبور مبلغی از ایشان میگرفت. از زمان پیدایششان تا پایان دورهی قاجاری، سه نسل تذکرهی مرور وجود داشت: «تذکرهی دستی-خطی قاجاری» تا سالهای آخر دههی ١٨٤٠، «تذکرهی چاپی قاجاری» تا سالهای جنگ جهانی اول که دارای نشان شیر و خورشید بود (مانند تذکرهی مرور تورکی موضوع این نوشته)، و «تذکرهی عکسدار قاجاری» که نخستین بار در سالهای جنگ جهانی اول برای سفر به سه کشور روسیه، بریتانیا و عثمانلی مورد استفاده قرار گرفت.
٤-همانگونه که فوقا گفته شد، اصطلاحات «تذکره»، «تذکرهخانه»، «امین تذکره»، و «تذکرهی مرور» و «باششبهندریه» (به معنی سرکونسولگری) که در بالای این تذکرهی تورکی هم چاپ شده، همه ماخوذ از تورکی عثمانلی هستند. متن تورکی این گذرنامه چاپی است و صرفا عبارت حاوی نام مسافر (السّید المحترم جمال الدّین متوجّه الی استانبول) با دست و به عربی نوشته شده است. این امر نشان میدهد که گذرنامههای تورکی به دستور وزارت خارجهی قاجاری چاپ شدهاند و میبایست نمونههای متعددی از آنها در آرشیوهای وزارت خارجهی ایران یافت شود (که تاکنون منتشر نشدهاند). تورکی بکار رفته در گذرنامه، تورکی ادبی و معیار و فصیح است که نشانگر تسلط مسئولین وزارت خارجهی قاجاری دورهی ناصری بر تورکی ادبی و معیار، و اهمیتی است که دولت ناصری به تورکیدانی مقامات دولتی میداده است[1].
٥-تذکرهی مرور (و یا گذرنامه و یا پاسپورت) دورهی قاجاری، یک سند بسیار مهم اداری و دولتی رسمی بود. صدور گذرنامه، این سند رسمی و دولتی به زبان تورکی در دورهی قاجاری، هر چند به منظور ورود به قلمروی عثمانلی، یک بار دیگر نشان میدهد که بر خلاف وارونهنماییهای پانایرانیستها و تاریخبافی رسمی ایرانی-فارسی که ادعا میکنند دولتهای حاکم بر ایران همواره زبان فارسی را مولفهی اصلی ایرانی بودن تلقی میکردند، دولت قاجاری به هیچ وجه ایرانیت را بر مبنای زبان قوم فارس تعریف نمیکرد، زبان فارسی را صرفا به عنوان یک زبان رابط سنتی و مکتوب – هر چند عمدتا- بکار میبرد و سیاست بی طرفی نسبی زبانی را رعایت مینمود. اما از بکار بردن زبان تورکی به عنوان زبان مکتوب رسمی و دولتی، از جمله در چاپ گذرنامهها هم - اقلا تا اواخر دورهی ناصری- ابائی نداشت.
٦- زبان تورکی در آن دوره در مصر که هنوز توسط خدیو عثمانلی اداره میشد دارای جایگاه مهمی بود. اما زبان عربی هم در آنجا جایگاه مهمی داشت. در حالیکه متن چاپی این گذرنامه به عربی نیست و به تورکی (و در پشت به فرانسه) است. کاربرد زبان تورکی در گذرنامههای قاجاری به سبب یک زبان بین المللی بودن تورکی در آن دوره، همچنین مسافرت آن اشخاص به قلمروی عثمانلی بود (متن خطاب به مقامات عثمانلی است). عواملی مانند موضع مثبت دولت قاجاری تا اواخر عصر ناصری به زبان تورکی هم در چاپ گذرنامههای تورکی این دولت موثر بود. چنانچه در دارالفنون ناصری زبان تورکی نه به عنوان یک زبان خارجی، بلکه به موازات زبان فارسی یعنی یک زبان ملی بومی تدریس میشد.
آنچه برای ما مهم است اینکه کاربرد زبان تورکی از سوی دولتهای قبلی ایران، به عنوان یک زبان مکتوب در هر سند رسمی و دولتی و به هر دلیل - از جمله زبان بین المللی بودن تورکی- میباید به عنوان رسمیت زبان تورکی در ایران محسوب شود. چرا که آن دولتها تورک، و اکثریت نسبی مردم ایران تورک بود و است.
٧-زبان تورکی تا گذشتهای نزدیک یکی از زبانهای رسمی دوفاکتوی دولت مرکزی در ایران بود. موقعیتی که دوباره و در آیندهای بسیار نزدیک و بدون کوچکترین تردیدی، دوباره آن را کسب خواهد کرد. فارسگرایان و دولت ایران چارهای جز قبول این فرجام محتوم ندارند. وظیفهی روشنفکران و سیاسیون تورک هم تهیهی مقدمات عملی و عینی رسمیت زبان تورکی در مقیاس سراسری و تسهیل و تسریع آن است. از جمله از طریق کاربرد گستردهی زبان تورکی در همهی عرصههای هنری و علمی و اجتماعی و اقتصادی و دولتی و رسمی و خصوصی و شخصی؛ و طرد زبان فارسی در این عرصهها از مناطق تورکنشین.
[1] تدريس زبان تورکی در مدرسهی دارالفنون دورهی ناصرالدين شاه
قاجار، نخستين دانشگاه در تاريخ مدرن ايران
منظور از تدریس ترکی در دارالفنون ترکی عثمانی است و نه تر کی آذربایجانی. انقدر فرافکنی نکنید
ReplyDeleteمنظور از تدریس فارسی در دارالفنون هم دری افغانستانی است. آن قدر فرافکنی نکنید
Delete