Saturday, February 22, 2020

مینیاتورهای رسّام تورک «عبدالمومن نقّاش خویی» به سبک اویغوری-سلجوقی و اهمّیت آن‌ها در هنر نقّاشی تورک

مینیاتورهای  رسّام تورک «عبدالمومن نقّاش خویی» به سبک اویغوری-سلجوقی و اهمّیت آن‌ها در هنر نقّاشی تورک 

تورک رسّام خوی‌لو عبدالمومن نقّاش‌ین اویغور-سالجوق‌لو اوسلوب‌لو مینیاتورلاری ١٣. یوزایل 

مئهران باهارلی

 

TÜRK RESSAM HOYLU EBDÜLMÜ’MİN NAKKAŞ’IN UYGUR-SALÇUKLU ÜSLÜBLÜ MİNYATÜRLERİ, 13. YÜZYIL. 

Uyghur  - Seljuk style Miniatures of Turkish Painter Abdülmü’min b. Muhammed en-Nakkāş el-Hoyî (‘Abd al-Mu’min b. Muhammad al-Naqqash al-Khoyi), 13th century

 

MÉHRAN BAHARLI

mehranbahari1@yahoo.com 

https://independent.academia.edu/MBaharli

https://sozumuz1.blogspot.com/

https://www.facebook.com/profile.php?id=100016259447627

خلاصه:

خوْی‌لو عبدالمومن مَحْمَداوغلو (عبدالمومن بن محمّد نقّاش خویی) هنرمند، نقّاش، مینیاتوریست و خطّاط تورک قرن ١٣ میلادی؛ متولّد خوی، آزربایجان، تورک‌ایلی؛ رسّام و احیاناً کاتب مینیاتورهای یک نسخه‌‌ی منحصر به فرد «مثنوی ورقه و گل‌شاه» به فارسی در قونیه – آناتولی سلجوقی و یا «تورکمانیای غربی» است. مینیاتورهای عبدالمومن نقّاش خویی در این نسخه‌ که ابعاد گوناگون حیات در قلمروی امپراتوری تورک سلجوقی را به دقّت ثبت کرده‌اند، در زمره‌ی عالی‌ترین نمونه‌های «سبک اویغوری» (تورکستان چین) هنر تصویری، نقّاشی و مینیاتور تورک در قلمروی سلجوقی به‌شمار می‌روند. سبک اویغوری هنر مینیاتور و نقّاشی تورک بین قرون هفتم تا ١٥ میلادی توسّط تورک‌ها از آسیای میانه در شرق به قلمروی اوغوز غربی شامل خاورمیانه و سپس آسیای صغیر در غرب منتقل و در آنجا به سبک سلجوقی موسوم شده است. بدین سبب مینیاتورهای عبدالمومن خویی از یک طرف نشانه‌هایی از هنرهای تورفان، چینی، آسیای مرکزی، موغولی و حتّی هندی را در خود داراست و از طرف دیگر مشابهت و عینیت‌هایی با دیگر نمونه‌های هنر نقّاشی تورک (نسخه‌های خطّی و تصاویر دیواری، چینی‌ها و سرامیک‌ها و کاسه‌ها و ...) باقی‌مانده از اواخر دوره‌ی دولت تورک غزنوی و سراسر دوره‌ی سلجوقی در ایران، آزربایجان، آناتولی، تورک‌ایلی، شمال عراق-موصل، شمال سوریه-رققا و حتّی شمال آفریقا نشان می‌دهد.

Özet

13. Yüzyılda Hoy'da (Batı Azerbaycan, Türkili) doğmuş Türk sanatçı, ressam, minyatürcü ve hattat, Hoylu Ebdülmü’min Mehmedoğlu Nakkaş, Varga ile Gülşah Mesnevi'nin Konya kentinde, Selçuklu Anadolusu veya Batı Türkmanya'da yazılmış Farsça bir nushasındaki minyatürlerin ilüstratörü ve muhtemelen yazıcısıdır. O dönemde Türk Selçuklu İmparatorluğu topraklarındaki yaşamın çeşitli yönlerini titizlikle tasvir eden bu minyatürler, Türk resim sanatı ve minyatüründe Uygur (Çin Türkistanı) stili olarak bilinen stilin en iyi örneklerinden sayılır. "Uygur stili" Orta Doğu ve Küçük Asya'yı da kapsayan Batı Oğuz topraklarına, 7. - 15. yüzyıllar arasında Orta Asya'dan gelen Türkler tarafından getirilen ve burada Selçuklu adlandırılan stildir. Bunun sonucunda Hoylu Ebdülmü’min'nin minyatürleri bir yandan Turfan, Çin, Orta Asya, Moğol hatta Hint sanatlarının izlerini taşır, öte yandan Türk Gazneli döneminin sonu ve bütün Selçuklu dönemi boyunca İran, Azerbaycan ve Türkili, Kuzey Irak (Musul), Kuzey Suriye (Rakka) ve hatta Kuzey Afrika'da yaratılmış diğer Selçuklu tarzı Türk resim örnekleriyle (el yazmaları, duvar resimleri, seramikler, kaseler, vb.) aynilik ve benzerlikler gösteriyor.

Abstract

Turkish artist, painter, miniaturist and calligrapher Hoylu Ebdülmü’min Mehmedoğlu Nakkaş (Abdulmu’min bin Mohammad Naqqash Khoei), born in Khoy city (West Azerbaijan, Türkili) in the 13th century, is the illustrator and possibly the scribe of the miniatures in a unique Persian manuscript of Varga and Gulshah Mesnevi written in Konya, Seljuk Anatolia, or Western Turkmania. These miniatures meticulously depict various aspects of life in the territories and time of the Turkish Seljuk Empire. They are considered to be among the best examples of the style known as the Uyghur (Chinese Turkistan) style in Turkish pictorial art, painting, and miniature. The "Uyghur style" was brought to the Western Oghuz lands, including the Middle East and Asia Minor, by the Turkics from Central Asia between the 7th and 15th centuries, over time it evolved in to the "Seljuk style". As a result, the miniatures of Hoylu Ebdülmü’min bear traces of Turfan, Chinese, Central Asian, Mongol, and even Indian arts, while also showing similarities with other examples of Seljuk style Turkish painting (manuscripts, wall paintings, ceramics, bowls, etc.) created in Iran, Azerbaijan and Türkili, Northern Iraq (Mosul), Northern Syria (Raqqa), and even North Africa during the end of the Turkish Ghaznavid period and the throughout the entire Seljuk period.

مقدمه:

تمام مینیاتورهای عبدالمومن خویی در این نسخه را، اغلب به صورت رنگی، در پایان این مقاله داده‌ام.

https://sozumuz1.blogspot.com/2020/02/blog-post_22.html

لینک مینیاتورها در آلبوم فیس‌بوکی:

Xoylu Ebdülmü’min Naqqaş’ın Uyqur-Selçuqlu üslübünde Türk minyatürleri.

خوی‌لو عبدالمومن نقّاش‌ین اویغور-سالجوق‌لو اوسلوبوندا تورک مینیاتورلاری

Uyghur  - Seljuk style Turkish Miniatures of Abdülmü’min b. Muhammed en-Nakkāş el-Hoyî ('Abd al-Mu'min b. Muhammad al-Naqqash al-Khoyi), 13th century

https://www.facebook.com/profile.php?id=100016259447627&sk=media_set&set=a.581420515743258&type=3


منشاء عربی داستان ورقه و گل‌شاه:

داستان ورقه و گل‌شاه، ملهم از افسانه‌ای عربی شکل گرفته در قرن هفتم میلادی حول زنده‌گی و ماجرای عشق ناکام «عروة بن الحزام العذری» شاعر عرب زیسته در دوره‌ی دو خلیفه‌ی اول عمر و عثمان (٦٤٤-٦٨٠)، به دختر عمویش «عفراء بنت عقال»، هر دو از عشیرت بنی شیبه در منطقه‌ی مکه، عربستان است. این ماجرا نخست به داستانی مردمی تبدیل و سپس چند دهه بعد توسط شاعر عرب دوره‌ی اموی «ابو حرزه جریر بن عطیة الخطفی التمیمی» (٦٥٠-٧٢٨) اهل یمامه (فلات نجد، عربستان) برای نخستین بار به زبان عربی به نظم کشیده شد.  

نخستین ترجمه‌ی تاجیکی – دری - فارسی:

چهار قرن بعد در سده‌ی ١١ میلادی «مجدالدین عَیوُقی» شاعر اهل غزنه-غزنین افغانستان این داستان عرب را با زبانی ساده و  به شکل مثنوی به زبان تاجیکی - دری ترجمه و به «سلطان ابوالقاسم محمود» (سلطان تورک محمود غزنوی، ٩٩٧-١٠٣٠) اهدا نمود. در ترجمه‌ی تاجیکی - دری این داستان عرب، نام عروه (به معنی درختی با برگ‌های دائما سبز) به ورقه (به معنی درختی بسیار بزرگ و یا گیاهی که در شاخه‌هایش شاخک‌ها نمو می‌کنند)، و نام عفراء (مونث اعفر به معنی آهو) با گل‌شاه عوض شد.

ترجمه‌های تورکی:

سه قرن بعد در سال ١٣٤٢ – نیمه‌ی اول سده‌ی ١٤ میلادی، مثنوی ورقه و گل‌شاه عیوقی توسط «یوسف مدّاح» با اضافاتی در ١٧٤٣ بیت به تورکی ترجمه شد. (یکی از نسخه‌های خطی قدیمی این ترجمه‌ی تورکی، نسخه‌ی قویون‌لواوغلو در سؤزوموز منتشر شده است[1]). وی که به مسلک مداحی و خوانش اشعار در مقابل بزرگان و مردم هم مشغول بود، این اثر خود را در هم‌خوانی با این مسلک، در شش مجلس و یا باب تنظیم کرده است. قدیمی‌ترین نسخه‌ی خطی ترجمه‌ی تورکی حکایت ورقه و گل‌شاه توسط یوسف مدّاح، نسخه‌ای نوشته شده در سال ١٣٤٢ میلادی در سیواس آناتولی-تورکمانیای غربی است که در موزه‌ی ناسییونال بیبلییوتک پاریس نگهداری می‌شود[2]:

یئدی یۆز قێرخ اۆچ یێلێ‌ندادێر بۇ دم

کیم بۇنۇن تاریخی‌نه اۇردۇق قدم

باشلادێق سیواس شهری‌نده بۇنۇ

کیم ربیع الاوّل‌ین اوّل گۆنۆ

شاعر تورک «صدرالدین مصطفی شیخ اوغلو ارزینجان‌لی» معروف به یوسف مدّاح (Yûsuf Meddah) و یا یوسفی (Yûsufî)، جوانی خود را در آزربایجان گذراند، بعدها به آناتولی-تورکمانیای غربی آمد. پس از سیر و اقامت در شهرهای گوناگون، نهایتاً در قونیا –قونیه مسکن گزید، و به طریقت مولویه پیوست. وی علاوه بر زبان تورکی مسلّط بر زبان‌های عربی و فارسی؛ مسلّط بر ادبیات دیوانی تورک، اوزان عروضی و هجایی تورک؛ دارای تحصیلاتی شایسته و واقف بر علوم دینی اسلامی بود. یوسف مدّاح در آثار خود ضرب‌المثل‌ها و اصطلاحات تورکی بسیار به همراه آیه و حدیث را به‌کار برده است. او علاوه بر ترجمه‌ی تورکی مثنوی ورقه و گل‌شاه، مولّف مثنوی «خاموش‌نامه» مرکّب از ده داستان به زبان فارسی در ارزینجان به سال ١٣٠٠؛ و مثنوی تورکی «مقتل حسین» در ٢٨٢٤ بیت در ده مجلس به سال ١٣٦٢ در کاستامونو (ترجمه‌ی اثری به همین نام از مولّف عرب ابو محنف)؛ مثنوی تورکی «داستان ابلیس علیه اللعنه» در ٢٤٠ بیت (ظاهراً بر اساس یک ترجمه‌ی منثور تورکی از یک اثر عربی) است. چند اثر دیگر مانند مثنوی تورکی «حکایه‌ی قیز و جهود» و  مثنوی تورکی «قاضی و اوغرو» در ٢٥٠ بیت هم به یوسف مدّاح منتسب شده است. این دو مثنوی جزو نخستین آثار طریقت مولویه به‌شمار می‌روند.

پس از ترجمه‌ی تورکی یوسف مدّاح، مثنوی ورقه و گل‌شاه به دفعات به زبان تورکی ترجمه و در ادبیات کلاسیک و ادبیات مردمی تورک، مخصوصاً در ساحه‌ی اوغوز غربی (تورک‌ایلی، آناتولی، بالکان)، بازگویی و بازنویسی شده است:

-ترجمه‌ی تورکی مثنوی ورقه و گل‌شاه توسط «دفتر امینی مصطفی چلبی» (متولد پیریشتینه، کوسووا؛ فوت ١٥٦٩). نسخه‌ی خطی این ترجمه که در برخی منابع تاریخی به اشتباه «مهر و وفا» نامیده شده، تحت نام «بدیعی» در موزه‌ی آرکئولوژی استانبول محافظه می‌شود.

-ترجمه‌های تورکی «موستارلی ضیایی» (در بوسنی هرزگوین، بنا به مقدمه‌ی مثنوی قصه‌ی شیخ عبدالرزاق نوشته شده در سال ١٥٨٣)، و «ضیایی» (سلامی). هیچ‌کدام از این دو اثر تاکنون به‌دست نیامده است.

-ترجمه‌ی تورکی توسط شاعری اهل آزربایجان با تخلص «مسیحی»، با بیش از ٥٠٠٠ بیت در قرن هفدهم میلادی که به شاه عباس اول و یا شاه صفی، صوفوهای قیزیل‌باش (شاهان صفوی) تقدیم شده است. یک نسخه‌ی خطی از آن در کتاب‌خانه‌ی دانشگاه تهران با شماره‌ی ۳۲۲۱ نگه‌داری می‌شود.

- داستان ورقه و گل‌شاه علاوه بر ادبیات کلاسیک-دیوانی تورک؛ در ادبیات مردمی تورک آناتولی، تورک‌ایلی، تورکمنستان، اؤزبیکستان، قازاقستان و ساحه‌ی جغتایی (چاغاتای) - تورکی شرقی در شکل حکایات مردمی منظوم و منثور آنونیم هم وجود دارد.

-ترجمه‌ای منثور از این داستان با چند شعر پراکنده در متن، از فارسی به تورکی شرقی- جغتایی توسط موللا عبدالله بن حاجی بن میر کریم با عنوان «حکایه‌ی عجیبه از احوال گل‌شاه و ورقه؛ به اهتمام مترجم که موللا عبدالله حاجی ابن میر کریم از یک متن فارسی در مطبعه‌ی غلامی به زیور طبع آراسته و پیراسته و در سال ١٩٠٦ در تاشکند، ١٣٢٤، (موللا آرتوق یازی‌سی ایله) داش‌باسما» چاپ شده است.

نسخه‌ی فارسی با مینیاتورهای عبدالمومن نقاش خویی

یکی از نسخه‌های فارسی داستان ورقه و گل‌شاه، نسخه‌ی مصور کتاب‌خانه‌ی موزه‌ی توپ‌قاپی سارایی در استانبول [3] که توسط پروفسور احمد آتش کشف و معرفی شده، است[4]. این نسخه‌، قدیمی‌ترین نسخه‌ی مصور از یک متن ادبی به زبان فارسی به‌شمار می‌رود که تاکنون به‌دست آمده است. در این نسخه ٧١ تصویر و مینیاتور وجود دارد. این نسخه که متن آن به خط نسخ مدور سلجوقی آناتولی (موسوم به نسخ سلجوقی) نگاشته شده و با یک جلد پیش‌عوثمان‌لی مجلّد گشته، در اواخر قرن دوازده میلادی و به احتمال بیش‌تر در نیمه‌ی اول قرن سیزده میلادی در آناتولی ترتیب داده شده است.

خوانش صحیح نام نقاش:

در تصویر شماره‌ی ٥٨-ب از این نسخه، نام نقّاش و مینیاتوریست در یک عبارت عربی متقارن پخش شده در اضلاع و گوشه‌های داخلی یک چادر ذکر شده است. کمال اؤز ارگین محقّق تورکیه‌ای و مولّف نخستین مونوگرافی در باره‌ی نقاش و مینیاتوریست این نسخه[5]، و اسداللّه سوره‌ن ملکیان شیروانی[6] عبارت مذکور را به صورت «(عَملِ؟) عبدُالمومن بِنْ محمَد اَلنقاش الخُوَی»؛ و کریم‌زاده‌ی تبریزی خویی در کتاب یادواره‌ی شهر خوی[7] این عبارت را به صورت «عبده المومن محمد الخویی النقاش» خوانده‌اند.

قرائت صحیح عبارت عربی و نام نقّاش و مینیاتوریست 

در عکس رنگی این تصویر:

-حرف « ع » کلمه‌ی نخست به وضوح؛ و ردّ فتحه بر حرف « ع » به طور محو خوانده می‌شود. امّا کسره‌ای در زیر حرف آخر وجود نه‌دارد. بر عکس، ضمّه بر روی حرف آخر آن دیده می‌شود: « عَملُ »

-کلمه‌ی دوّم، چه عبدُ و چه عبده، خوانده نه‌می‌شود. اما فتحه‌ی حرف اوّل و کسره‌ی حرف آخر خوانده می‌شوند. با توجّه به این که «عبدالمومن» نامی مرسوم در آن دوره بود و بخش دوم المومن در اسامی مرکّب تقریباً منحصراً بعد از کلمه‌ی عبد می‌آمد، می‌توان بخش اول این اسم را «عبد» فرض نمود. امّا چرا این نام به جای ضمّه (عبدُالمومن) با کسره (عبدِالمومن) نوشته شده، جای بحث دارد.

-حرف « ب » در کلمه‌ی بِن به وضوح خوانده می‌شود.

-اَلخُوَیی، با فتحه بر روی حرف « الف »، ضمّه بر روی حرف « خ » و اشارت تزئین کوچک « خ » در زیر حرف « خ »، فتحه بر روی حرف « و » و دو حرف « ی » در پایان کلمه (El Xoveyy-i) به وضوح خوانده می‌شود. «خُوَیّ» شکل مصغّر کلمه‌ی عربی «خَوّ» به معنی وادی پست و کم ارتفاع است که مولّفین عرب در قرن سیزده میلادی نام شهر خوی در آزربایجان – تورک‌ایلی را، با عرب‌انگاری ریشه‌‌اش، بدان ربط می‌دادند.

-الخویی قبل از النقاش نیست، بلکه آخرین کلمه‌ی عبارت است.

با این وصف، قرائت صحیح این عبارت:

«عَملُ (عَبدِ؟) المومن بِن محمَد اَلنقاش اَلخُوَیی»[8]

و در نتیجه نام تصویرگر محتملاً «خوی‌لو محمداوغلو عبدالمومن» و یا«عبدالمومن بن محمد نقّاش خویی» است.

حیات عبدالمومن نقّاش خویی

کمال اؤز ارگین محقّق تورکیه‌ای مولّف نخستین مونوگرافی در باره‌ی عبدالمومن نقاش خویی تثبیت‌ها و احتمالات آتی را بیان کرده است:

عبدالمومن نقاش خویی در قونیه می‌زیسته و از خانواده‌ای است که در اوایل قرن هفتم هجری در این شهر مسکن گزیده بودند. (قابل ذکر است که تمام تورک‌ایلی، منطقه‌ی ملی تورک‌نشین در شمال غرب ایران و یا شرق تورکمانیا شامل هر دو بخش آزربایجانی و غیر آزربایجانی آن، و آناتولی –آسیای صغیر –روم و یا غرب تورکمانیا، در دوران سلجوقیان و اتابکان و بعد از آن هولاکوییان و ایلخانان و قاراقویون‌لو و آغ‌قویون‌لو، یک واحد انسانی، جمعیت‌شناسی و فرهنگی و زبانی و ادبی و ... بودند. به این و دیگر دلایل از قرن ١٠-١١ میلادی تا به امروز یک حرکت انسانی و مهاجرت بلاانقطاع و مدام از شرق - ایران و تورک‌ایلی، به غرب - آسیای صغیر در جریان بود. خود سلجوقیان روم اصلاً از تورکان خوراسانی مهاجرت کرده به ناحیه‌ی همدان تورک‌ایلی و از آنجا به آناتولی بودند. خانواده‌ی عبدالمومن خویی نیز یکی از ده‌ها هزار خانوار تورک مهاجرت کرده از تورک‌ایلی - شرق تورکمانیا به آسیای صغیر و روم - غرب تورکمانیا است).

بنا به کمال اؤز ارگین عبدالمومن خویی همان شخصی است که نام او به صورت «الشیخ عبدالمومن بن محمد الخویی» در میان نخستین افراد از بیش از پنجاه شاهد، در یک وقفیه‌ی تنظیم شده به سال ١٢٥٣ در مدرسه‌ی «اتابک جلال الدین قاراتای» از اعیان سلجوقیان روم در قونیه آمده است[9]. بنابراین وی که در این تاریخ شخصی مسّن بوده، متولّد اواخر قرن دوازده میلادی است و تاریخ فوت او می‌باید بعد از سال ١٢٥٣ باشد. بنا به کمال اؤز ارگین «عبدالله بن محمد الخویی» که نام او هم در این وقفیه برده شده، احتمالاً برادر عبدالمومن بن محمد الخویی؛ «حسام الدین الحسن بن عبدالمومن الخوی المظفری» از منشیان و شاعران دربار «یاولاق (یلق) آرسلان» سومین بیگ خاندان تورک چوپان‌اوغول‌لاری که منطقه‌ی کاستامونو - قسطمونی را تحت حاکمیت خود داشتند، پسر عبدالمومن نقاش خویی؛ و «نصرالله حسن» فرزند حسام‌الدین خویی، نوه‌ی اوست. رضا مقّدم در مقاله‌ی فوقاً مذکور خود، «عبدالمومن بن حسن الخویی» کاتب کنزالطایف را هم فرزند حسام‌الدین حسن و بنابراین نوه‌ی عبدالمومن خویی دانسته است.

حسام‌الدین حسن خویی که پس از مدتی سیر در تورکستان و اقامت در ماردین ساکن کاستامونو شد، به بیان خود دارای «اصلیت خویی، اما اهلیت سیواسی» است[10] ، یعنی نسب او از خوی، امّا متولّد سیواس است (اهلیت یعنی متولّد و تربیت شده در یک مکان، اصلیت یعنی منسوب بودن به یک مکان و یا انتساب به شخصی که اهل آن مکان است). وی ابداع‌گر نوع شعری «ملتمسات» – خواهش‌های شاعری و دارای آثار منظوم و منثور چندی است. از جمله «نزهة الکتّاب و تحفة الاحباب»؛ «قواعد الرسائل و فوائد الفضائل»؛ «رسوم الرسائل و نجوم الفضائل»؛ «غُنیة الکاتب و مُنیة الطالب»؛ لغت‌نامه‌ی منظوم عربی به فارسی «نصیب الفتیان و نسیب التبیان»، لغت‌نامه‌ی منظوم تورکی به فارسی «تحفه‌ی حسام»؛ «ملتسمات» منظوم، ...[11]

تصاویر-مینیاتورهای عبدالمومن نقاش خویی و اهمیت آن‌ها در هنر نقاشی و مینیاتور تورک

پس از کشف و انتشار نسخه‌ی خطی مصور توپ‌قاپی سارایی استانبول، در باره‌ی مینیاتورهای عبدالمومن الخویی در این نسخه‌ی بی همتا بررسی‌ها و تحقیقات متعددی منتشر شده و این تصاویر که مانند آلبوم عکس و فیلمی ابعاد گوناگون حیات آن دوره را به دقت ثبت کرده‌اند، از جهات متعدد و با علاقه‌ی روز افزون مورد بررسی صاحب‌نظران قرار گرفته‌اند. از جمله صنایع و تکنیک‌های نقاشی و رنگ‌آمیزی به کار رفته در آن‌ها، جای‌گاه و تاثیر این مینیاتورها در هنر اسلامی و هنر تصویرگری، نگارگری و نقاشی تورک، فیگورهای تورک و قیافه‌ی اشخاص، پوشاک‌ها و سرپوش‌های مردان و زنان و سپاهیان؛ آرایش چهره‌ها و زیورآلات؛ فنون و ابزار و آلات جنگ و اسب‌ها؛ چادرهای تورک؛ زنده‌گی در دربار سلجوقی و بازارها و مشاغل شهری؛ طبقات اجتماعی؛ سرگرمی‌ها؛ مراسم دفن؛ سمبولیسم حیوانات، و انواع گیاهان و درخت‌ها و گل‌ها و بوته‌ها و میوه‌ها؛ انعکاس طبیعت و مناظر طبیعی دریاچه، ....

اوسلوب و سبک مینیاتورهای عبدالمومن خویی، «اوسلوب و سبک سلجوقی» «هنر مینیاتور و نقاشی تورک» می‌باشد که خود عبارت است از «سبک اویغوری» (تورکستان چین) که بین قرون هفتم تا ١٥ میلادی توسط تورک‌ها از آسیای میانه در شرق به قلمروی اوغوز غربی شامل خاورمیانه و سپس آسیای صغیر در غرب منتقل شده است. مولّفه‌ی اویغوری این تصاویر در خود نشانه‌هایی از هنرهای تورفان، چینی و آسیای مرکزی و حتی موغولی و هندی را دارد. مولّفه‌ی سلجوقی آن‌ها هم مشابهت و عینیت‌هایی با دیگر نمونه‌های سبک سلجوقی هنر نقاشی تورک (نسخه‌های خطّی و تصاویر دیواری، چینی‌ها و سرامیک‌ها و کاسه‌ها و ...  باقی‌مانده از اواخر دوره‌ی دولت تورک غزنوی و قلمروی سلجوقی شامل ایران، آزربایجان، شمال عراق-موصل، شمال سوریه-رققا و مخصوصاً آناتولی-تورک‌ایلی و حتّی شمال آفریقا) نشان می‌دهد.

پان‌ایرانیسم و مراکز دولتی ایران در راستای غارت میراث مدنی و تمدّنی تورک، عبدالمومن خویی را به عنوان یک نقّاش ایرانی و سبک اویغوری-سلجوقی نقّاشی تورک را هم به صورت نقّاشی و مینیاتورهای ایرانی جا زده و آن‌ها را به نقّاشی ساسانی و هخامنشی و مادی و .... ربط می‌دهند. در منابع غربی نیز عبدالمومن خویی این هنرمند تورک و هنر مینیاتور تورکی، ... به صورت پئرسان (ایرانی، فارسی) معرّفی می‌شود. این وضعیت ناخوشایند ادامه خواهد یافت مگر آن که «فرهنگستان هنر تورک» از سوی هنرمندان و محقّقین مسئول و متعهّد تورک ساکن در ایران راساً و در اسرع وقت تاسیس گردد و از غارت میراث مدنی و تمدّنی تورک مخصوصاً تورکان ساکن در ایران و فرهنگ‌دزدی فارسی-ایرانی-آریایی جلوگیری نماید.

برای ورقه و گل‌شاه و یوسف مداح:

YÛSUF MEDDAH  یوسف مدّاح . Varaka ve Gülşah adlı mesnevisiyle tanınan XIV. yüzyıl şairi.

https://islamansiklopedisi.org.tr/yusuf-meddah

Grace Martin Smith, Yūsuf-ı Meddāḥ: Varqa ve Gülşāh A Fourteenth Century Anatolian Turkish Mesnevî, Leiden 1976.

Yûsuf-ı, Meddâh, and Kâzım Köktekin. Varka Ve Gülşah: İnceleme-Metin-Dizin. Ankara: Türk Dil Kurumu, 2007.

İsmail Hikmet Ertaylan, Türk Dili ve Edebiyatı Örnekleri I: Varaka ve Gülşah, İstanbul 1945.

İsmail Hikmet Ertaylan, “Yûsufî-i Meddâh”, TDED, I (1946), s. 105-121.

B. Flemming, “Die Hamburger Handschrift von Yūsuf Meddāḥs Varḳa vü Gülşāh”, Hungaro-Turcica: Studies in Honour of Julius Németh (ed. Gy. Káldy-Nagy), Budapest 1976, s. 267-273.

Ahmet Ateş, “Varaka ve Gülşah Mesnevisinin Kaynakları”, TDED, II/1-2 (1947), s. 1-19.

Ahmet Ateş, “Farsça Eski Bir Varka ve Gülşah Mesnevisi”, a.e., V (1953), s. 33-50.

Şahamettin Kuzucular, Varka-İ Gülşah Mesnevileri Ve Mesnevicileri

https://edebiyatvesanatakademisi.com/divan-nesri-mesnevi-tarih/varka-i-gulsah-mesnevileri-ve-mesnevicileri/1176

Gıyasettin aytaş, Varka Ve Gülşah Mesnevisi Hakkında Bazi Tespitler

https://www.salakfilozof.com/varka-ve-gulsah-mesnevisi-hakkinda-bazi-tespitler-prof-dr-giyasettin-aytas/

Banu Mahir, Varka ve Gülşah’la Minyatürde Aşk”, Art+Decor, sy. 119, Şubat 2003, s. 74-77.

Yıldız, Ayşe. Mustafa Çelebi Varka ve Gülşah , part III Transcription, Index = Metin, Dizin. The Department of Near Eastern Languages and Literatures, Harvard University 2009. (Harvard üniversitesi Yakındoğu dilleri ve medeniyetleri), 2009 - 490 pages

http://yayinlar.yesevi.edu.tr/files/article/636.pdf

برای عبدالمومن خویی و مینیاتورهایش:

ABDÜLMÜ’MİN el-HÛYÎعبد المؤمن الحویی XII. yüzyıl sonlarıyla XIII. yüzyılın ilk yarısında yaşadığı kabul edilen Anadolu Selçuklu nakkaşı.

https://islamansiklopedisi.org.tr/abdulmumin-el-huyi

M. Kemal Özergin, “Selçuklu Sanatçısı Nakkaş Abdül Mü’nin El Hoyi Hakkında”, TTK Belleten, XXXIV/134 (1970), s. 219-229.

http://katalogtarama.cekulvakfi.org.tr/resimler/3/4/1285/ab00000029.pdf

Prof. Dr. Suut Kemal Yetkin “Bir Selçuki Elyazması Üzerine” Milletlerarası Birinci Türk Sanatları Kongresi : Ankara, 19-24 Ekim 1959

Gray, Basil Persian Painting (Treasures of Asia) , 1961

Gray, Basil Les trésors de l'Asie, La Peinture Persane , 1961

Ahmed Ateş Un Vieux Poème Romanesque Persan: Le Récit De Warqah Et Gulshah.” Ars Orientalis 4 (1961): 143–53.

https://www.notesdumontroyal.com/document/211r1.pdf

Ahmet Ateş. Farsça Eski Bir Varka Vü Gülşah Mesnevîsi. Türk dili ve edebiyatı dergisi. V. Cilt (31 Aralık 1953). 33-50, 4 levha

https://dergipark.org.tr/tr/download/article-file/157677

Assadullah Souren Melikian-Chirvani, « “Varqe et Golshâh”, illustré de miniatures persanes du 13e siècle : un roman millénaire d’amour courtois » dans « Le Courrier de l’UNESCO », vol. 24, no 10, p. 26-29 [Taille : 470 Ko].

https://www.notesdumontroyal.com/document/211r2.pdf

Traduction de M. Assadullah Souren Melikian-Chirvani (1970) [Taille : 6,8 Mo].

https://www.notesdumontroyal.com/document/211a.pdf

Grube, Ernst J.  The World Of Islam (Landmarks of the World's Art). Published by Paul Hamlyn Limited (1966)

Grube, Ernst J.  The Classical Style in Islamic Painting – 1968, 16 vd.

Richard Ettinghausen. Turkish miniatures, from the 13th to the 18th century. Milano 1965 (UNESCO).

Nildem BERBER, Tarihsel, Öyküsel Ve İllüstratif Açidan Varka Ve Gülşah) Historical, Narrative And Illustrative Terms Of Varka And Gulshah)

Nuşin Asgari, A. (1957). Varka ve Gülşah Mesnevisi Minyatürleri. İstanbul: İstanbul Üniversitesi, Edebiyat Fakültesi (Yayınlanmamış Bitirme Tezi).

علیرضا مقدم. عبدالمومن بن محمد خویی نقاش قرن هفتم هجری

https://www.academia.edu/2239779/عبدالمؤمن_بن_محمد_خویی_نقاش_قرن_هفتم_هجری

Large Coloured Military Illustrations from the Manuscript of the Romance of Varqa and Gulshah, c1250.

http://warfare.ga/Turk/Romance_of_Varqa_and_Gulshah.htm

Varka ve Gulsah Images from the Turkish Cultural Foundation From the Topkapi Saray Museum, Istanbul, Turkey.

http://warfare.ga/Turk/Varka_ve_Gulsah-Turkish_Cultural_Foundation.htm

Warka and Gulshah Turkiye 13th Century

http://www.selcuklumirasi.com/historical-items-detail/warka-and-gulshah 


TÜRK RESSAM HOYLU EBDÜLMÜ’MİN NAKKAŞ’IN UYGUR-SALÇUKLU ÜSLÜBLÜ MİNYATÜRLERİ, 13. YÜZYIL.

تورک رسّام خوی‌لو عبدالمومن نقّاش‌ین اویغور-سالجوق‌لو اوسلوب‌لو مینیاتورلاری ١٣. یوزایل 

Uyghur  - Seljuk style Miniatures of Turkish Painter Abdülmü’min b. Muhammed en-Nakkāş el-Hoyî (‘Abd al-Mu’min b. Muhammad al-Naqqash al-Khoyi), 13th century



[1] یوسفِ مدّاح. ورقه ایله گول‌شاه مثنوی‌سی. ١٣٤٢. سیواس

Yûsif-i Meddâh (Yusuf Meddah), Varka ile Gülşah Mesnevisi, 1342. Sıvas

Yūsuf-ı Meddāḥ, Turkish Manuscript of the Romance of Varqa and Gulshah. Date of work: 1342- Sivas, transcribed in 1628

A.R. İzzet Koyunoğlu Private Library, no. 12895

https://sozumuz1.blogspot.com/2020/02/blog-post_64.html

[2] Paris, Bibliothèque Nationale De France, Supplément Turc. 645

https://gallica.bnf.fr/ark:/12148/btv1b10082876f

[3] İstanbul Topkapı Sarayı Müzesi Kütüphanesi (Hazine, nr. 841)

[4] Ahmet Ateş. Farsça Eski Bir Varka Vü Gülşah Mesnevîsi. Türk dili ve edebiyatı dergisi. V. Cilt (31 Aralık 1953). 33-50, 4 levha

https://dergipark.org.tr/tr/download/article-file/157677

[5] Kemal Özergin Selçuklu sanatçısı nakkaş abdül mü’nin el hoyi hakkında

http://katalogtarama.cekulvakfi.org.tr/resimler/3/4/1285/ab00000029.pdf

[6] Traduction de M. Assadullah Souren Melikian-Chirvani (1970) [Taille : 6,8 Mo].

https://www.notesdumontroyal.com/document/211a.pdf

[7] به نقل از: علیرضا مقدم. عبدالمومن بن محمد خویی نقاش قرن هفتم هجری

https://www.academia.edu/2239779/عبدالمؤمن_بن_محمد_خویی_نقاش_قرن_هفتم_هجری

[8] Abdülmü’min b. Muhammed en-Nakkāş el-Hoveyyî, 'Abd al-Mu'min b. Muhammad al-Naqqash al-Khovayyi

[9]  شهادت چنین است: «اشهدنی الواقف والحاکم دام علاهما بجمیع ما رقمه کاتبه الشیخ عبد المؤمن بن محمد الخویی فی التاریخ المزبور»، به نقل از مقاله‌ی اؤز ارگین.

[10] وی در ملتمسات چنین می‌گوید: «خود را چه سبب خویی نویسد؟ - خوی منشاءِ اوست، شهرْ سیواس». در این بیت، حسام‌الدین خویی شهر را به معنی اهل و مردم شهر استعمال کرده است. مانند بیت زیر از فردوسی (به حذف مضاف، اهل): همه شهر توران گریزان چو بادکسی را نیامد بر و بوم یاد.

[11] دوکتور شهریار حسن زاده. دربار ادبی آل چوپان (سلجوقی) و حسام الدین خویی، مبدع ملتمسات شعری

https://www.sid.ir/fa/journal/ViewPaper.aspx?id=211102

No comments:

Post a Comment