Monday, May 29, 2023

انتخاب نام ایرانیک آزربایجان برای دولت جدیدالتاسیس تورک‌های قفقاز جنوبی، یک خبط مهلک تاریخی و خانمان‌سوز بود.

 

انتخاب نام ایرانیک آزربایجان برای دولت جدیدالتاسیس تورک‌های قفقاز جنوبی، یک خبط مهلک تاریخی و خانمان‌سوز بود.

 

مئهران باهارلی


با از هم پاشیدن جمهوری‌ی مردم فدرال ماورای قفقاز، در سیر حوادث در سال ١٩١٨ جمهوری‌های مستقل گورجستان، هایستان – ارمنستان[1] و آزربایجان تاسیس شدند. اسامی دو جمهوری نخست حاوی نام ملی‌ ملت‌های مربوطه («گورجی»، «های - ارمنی») بود. اما در اسم دولت ملی تازه‌ تاسیس تورک‌های قفقاز جنوبی که با تدابیر و به کومک امپراتوری عثمانلی تاسیس شد[2]، نام ملی آن‌ها «تورک» وجود نداشت.

دولت آزربایجان تنها دولت در قفقاز بود که‌ در عنوان خود اسم ملت موسس آن (تورک) نیامده‌ بود. زیرا آن‌ها بر عکس دو ملت هم‌سایه‌ی گورجی و های - ارمنی (و تورک‌های آناتولی که چند سال بعد دولت جدید خود پس از فروپاشی امپراتوری عثمانلی را با الهام از نام ملت خود تورک «تورکیه» نامیدند)، نام جوغرافیایی و غیر اتنیک – ملی (آزربایجان)، اسم ایالت شمال غربی دولت قاجاری با ریشه‌ی ایرانیک را بر دولت ملی خود نهاده بودند. این رفتار، با توجه به آن که حتی در اسم نیروی سیاسی بومی اصلی موسس این دولت، یعنی «تورک عدم مرکزیت فرقه‌سی مساوات» هم نام ملی «تورک» وجود داشت، بسیار عجیب بود.

دلیل انتخاب اسم آزربایجان برای نامیدن دولت تورک جدید –‌ ظاهرا به صلاح‌دید و توصیه‌ی مقامات عثمانلی از جمله روشنی بیگ، خلیل پاشا و ... – آرزو و اومیدواری آن‌ها به تحریک و جلب تورک‌های ایالت - منطقه‌ی آزربایجان ایران برای الحاق و پیوستن آن ایالت به دولت جدیدالتاسیس تورک‌ها (اوغوزهای غربی) با همان نام در قفقاز بود.

اما تاریخ نشان داد که انتخاب نام ایرانیک آزربایجان برای دولت جدیدالتاسیس تورک‌های قفقاز جنوبی، نه تنها آن آرزو را متحقق نکرد، بلکه از جهات متعدد نادرست و مضر و اشتباه و یک خبط مهلک تاریخی و استراتژیک و خانمان‌سوز بود. از جمله:

-در متون تاریخی و فرهنگ مردمی تورک‌های (اوغوزهای غربی) ساکن در شمال غرب ایران و قفقاز جنوبی، سرزمین‌های تورک‌نشین آن مناطق که موطن آن‌ها بود، به همراه «تورکمانیا»، از جمله «تورکستان» (به تورکی: «تورک‌ایلی») هم نامیده شده بود که به ترتیب حاوی نام‌های قومی (تورکمان) و ملی (تورک) آن‌ها بودند. اما رهبران تورک‌های قفقاز به جای این نام‌های تاریخی - ملی تورکی فوق العاده مناسب، نام ایرانیک – فارسی آزربایجان را برای تسمیه‌ی دولت جدیدالتاسیس خود انتخاب کردند.

-انتخاب نام آزربایجان برای دولت جدیدالتاسیس تورک‌های قفقاز جنوبی نشان می‌داد که پیشنهاد کننده‌گان و قبول کننده‌گان آن درک درستی از حدود و ثغور وطن تورک در شمال غرب ایران - «تورک‌ایلی» نداشتند و تنها ایالت آزربایجان را سرزمین تورک می‌پنداشتند، و یا فاقد آینده‌نگری در اهمیت و لزوم تاسیس دولت ملی تورک که قلمروی آن تمام منطقه‌ی ملی تورک در شمال غرب ایران را شامل شود بودند. چرا که وطن تورک – تورک‌ایلی و یا سرزمین تورک‌نشین در شمال غرب ایران و همسایه‌گی قفقاز صرفا عبارت از ایالت آزربایجان نبود و نیست، بلکه‌ مناطق تورک‌نشین هفت ولایت دیگر واقع در خارج ایالت آزربایجان («ولایت زنجان»، «ولایت همدان»، «ولایت کوردستان»، «ولایت گیلان»، «ولایت کرمانشاهان»، «ولایت عراق-اراک» و «دارالسطنه‌ی تهران»)[3]را هم شامل می‌شد که‌ جمعا دارای مساحتی برابر با ایالت آزربایجان بودند.

-اسم جمهوری «آزربایجان» به سبب منعکس نکردن هویت ملی‌ی «تورک» در خود، در عمل و بر خلاف آرزوی انتخاب کننده‌گان آن نه تنها به تمایلات الحاق‌طلبانه در میان تورکان ساکن در آزربایجان ایران و دیگر قسمت‌های «تورک‌ایلی» («تورکستان» سابق، وطن تورک) به قفقاز دامن نزد، بلکه بر عکس، به ایجاد حسیات فوق العاده شدید ایران‌گرایی و تورک‌ستیزی و مرکزگرایی و یونیتاریسم در میان دموکرات‌های آزربایجان – آزادی سِتان و باقی‌مانده‌ی مشروطه‌طلبان و دیگر نخبه‌گان ضد تورک تبریزی و اردبیلی و خلخالی و .... و تبریزیان برلینی و .... منجر شد.

-نام جمهوری «آزربایجان» از یک طرف واگرایی‌ ملی بین تورکان ساکن در آزربایجان و تورکان ساکن در بخش‌های جنوبی‌تر تورک‌ایلی (خمسه و جنوب آن در همدان و استان مرکزی و ...) که در خارج جوغرافیای آزربایجان قرار دارند و تجزیه‌ی او، و از طرف دیگر انشقاق ملی بین تورکان ساکن در آزربایجان و دیگر گروه‌های تورک‌زبان پراکنده در مرکز و در جنوب و در شمال شرق ایران که همه متعلق به یک ملت واحد تورک هستند را دامن زد.

-نام جمهوری «آزربایجان» به ایجاد بحران هویت ملی در میان تورکان قفقاز منجر شد و بستری مناسب برای غربیان و صلیبیان و روسیه برای بی هویت‌سازی ملی‌ و مهندسی‌های قومی استعماری و نژادپرستانه‌ی ضد تورک ایشان را فراهم ساخت.

-انتخاب نام ایرانیک آزربایجان برای دولت جدید التاسیس تورک‌های قفقاز جنوبی، منجر به تشدید تمایلات ایران‌گرایی و فارس‌گرایی و باستان‌گرایی و اسلام‌ستیزی در تاریخ‌نگاری آزربایجانی در شوروی و غرب، و تورکی‌زدایی از او با ربط دادن جمهوری آزربایجان قفقاز و ایالت آزربایجان قاجاری به آتورپاتگان پارسی - زرتشتی آرمانی مطابق با روایات متاخر زرتشتی و ایران پیش از اسلام و مادها و آریائی‌ها و پارسی‌سازی – زرتشتی‌سازی هویت و تاریخ آن‌ها، همچنین پارسی – فارسی‌گرایی در زبان و ادبیات و واژه‌سازی و انتخاب اسامی شخصی افراد، .... شد[4].

-نام جمهوری «آزربایجان» زمینه‌ و امکان مناسبی برای مهندسی‌ی استعماری‌ی هویت قومی - ملی‌ی ملت تورک ساکن در قفقاز و شمال غرب ایران از سوی روسیه‌ی کومونیست – شوروی را فراهم نمود. عدم انعکاس اسم «تورک» در نام دولت ملی تورک‌های قفقاز جنوبی، باعث شد که‌ استالین در دهه‌ی ١٩٣٠ بتواند به‌ راحتی نام ملت تورک ساکن در قفقاز را به ‌آزربایجانی تغییر داده و هویت ملی ضد تورک «آزربایجانی» را بیافریند. زیرا وجود نام ملی یک ملت در اسم دولتش، یکی از مهم‌ترین ضمانت‌های بقا و لنگر ثبات نام و هویت ملی اوست. تغییر نام ملت تورک در تورکیه ‌و یا ملت گورجی در گورجستان به‌ اسم دیگری، از جمله به ‌سبب انعکاس نام آن ملل در نام دولت‌های‌شان غیر ممکن شده‌ است.

-انتخاب نام آزربایجان برای دولت ملی تورک‌های قفقاز جنوبی، هویت قومی ضد تورک «آزربایجانی» را که به عنوان بخشی از «ملت ایران» در دوره‌ی مشروطیت ضد تورک توسط انگلستان و فرانسه و پارسی‌ها و .... ایجاد شده بود تثبیت کرد.

-وجود دولتی با نام غیر اتنیک و ایرانیک «آزربایجان» (جمهوری آزربایجان، سپس رسپوبلیکای آزربایجان) که‌ هویت ملی خود را ترکیبی از دو هویت قومی آزربایجانی ضد تورک ایجاد شده‌ در دوره‌ی مشروطیت، و هویت ملی آزربایجانی ضد تورک ایجاد شده‌ توسط استالین در قفقاز می‌داند، مجموعا باعث ایجاد یک جریان مانقورتی و گؤزقامانی و جهالت‌نشان آزربایجان‌گرا در شرق و مرکز آزربایجان متشکل از وارثان مشروطه‌طلبان و دموکرات‌های آزربایجان ضد تورک (موسوم به «آزربایجان‌چی‌لیق» و «حرکت ملی آزربایجان») در دشمنی با هویت ملی تورک و بازی خوردن فعالین سیاسی و فتیشیست‌های آزربایجان‌زده که همه چیز را (زبان، ملت، کشور، دولت، لهجه، ادبیات، ...) را آزربایجانی گمان می‌کنند به مدت بیش از یک قرن شده است.

-آزربایجان‌گرایی مدام تغذیه شونده از جمهوری آزربایجان در طول قرن بیستم و اکنون با تجزیه کردن توده‌ی تورک ساکن در ایران، ضربه‌ای مهلک بر روند ملت شونده‌گی توده‌ی تورک (اوغوزهای غربی) وارد آورده، و به مانع اصلی در روند تشکل هویت ملی تورک ساکن در ایران تبدیل شده است. آزربایجان‌گرایی تبلیغ شونده از جمهوری آزربایجان همچنین با تکه پارچه کردن وطن تورک – تورک‌ایلی، به آزربایجان که گویا وطن است و بقیه که گویا خارج وطن هستند، روند وطن شونده‌گی تمام مناطق تورک‌نشین در شمال غرب ایران – تورک‌ایلی و یا تورکستان سابق را متوقف و از تشکیل مفهوم وطن تورک جلوگیری کرده است. (در ایران دشمن اصلی داخلی هویت ملی تورک، هویت قومی و ملی آزربایجانی[5] صادره از جمهوری آزربایجان، و دشمن اصلی خارجی آن پان‌ایرانیسم – ذهنیت صلیبی است).


[1] زبان تورکی به مثابه‌ی یکی از سه زبان رسمی دوفاکتوی ارمنستان

https://sozumuz1.blogspot.com/2018/09/blog-post_9.html

[2] توصیه‌ی انورپاشا به ‌اعلان استقلال مسلمانان (تورک‌های) قفقاز جنوبی، عقد پیمان اخوت بین این دولت و دولت مستقل گورجی با امپراتوری عثمانلی و جلوگیری از تشکیل قوای مسلح ارمنی

https://sozumuz1.blogspot.com/2022/06/blog-post_5.html

[3] قانون تشکیل ایالات و ولایات مشروطه و تجزیه‌ی منطقه‌ی ملی تورک، و بی ربطی آن به گفتمان فدرالیسم ملی کنونی

https://sozumuz1.blogspot.com/2017/01/blog-post_24.html

[4] پان‌ایرانیست‌های انجمن آزربایجان در دوران مشروطیت

https://sozumuz1.blogspot.com/2019/09/blog-post_22.html

[5] هویت‌های اتنیکی قازاق و تاتار و قیرقیز و اوزبیک و .... بر خلاف هویت آزربایجانی، توسط استالین و شوروی ساخته نشده است. آن‌ها از قرن‌ها قبل و در منابع و متون قدیمی از جمله تورکی وجود داشتند. از سنگ‌نوشته‌های اورخون تا آثار میرزا مهدی خان استرآبادی. در حالی که هویت قومی ضد تورک آزربایجانی توسط انگلستان در دوره‌ی مشروطه و هویت ملی ضد تورک آزربایجانی توسط روسیه‌ی استالین اختراع شده است.

مورد کشورهای عرب‌زبان و انگلیسی‌زبان و فرانسه‌زبان و اسپانیایی‌زبان با نام‌های گوناگون، مقوله‌ی دیگری است و وضعیت آن‌ها مشابه ما نیست. در مورد ما نام دولت و ملت آزربایجان و وطن آزربایجان و زبان آزربایجانی و ..... با هدف مشخص زدودن و یا جلوگیری از تشکل دولت تورک و ملت تورک و وطن تورک و زبان تورکی و .... از طرف دولت‌های متخاصم ضد تورک طراحی شده و این گونه هم عمل کرده است.

در مورد فارس‌ها، هویت ایرانی نام دیگر هویت ملی فارسی است مانند ارمنی که نام دیگر هویت ملی «های» است و افغان که نام دیگر هویت ملی پشتون است. نام تاجیکستان از نام قومی ملی تاجیک گرفته شده و هیچ شباهتی به نام آزربایجان که از نام هیچ قوم و ملت گرفته نشده ندارد ....

کاربرد اصطلاح دری برای زبان فارسی امروز رایج در ایران غلط است. برای زبان رایج در ایران باید فارسی و برای زبان رایج در افغانستان باید دری را بکار برد.

No comments:

Post a Comment