Thursday, May 4, 2017

نام‌های جالاییر، ایلکا، نویان، ایلکا نویان، ایل‌خانیان و ایل‌خان

نامهای جالاییر، ایلکا، نویان، ایلکا نویان، ایل‌خانیان و ایل‌خان

 

مئهران باهارلی

فورم‌های صحیح نام دولت تورک - موغول جلایری؛ «جالاییر»، «ایلکانویان» (ایلکا نویان) و «ایلکایی» (منسوب به ایلکا) است.

جلایر - جالاییر: نام صحیح به تورکی «جالاییر» و به فارسی «جلایر» است. جلایر - جالاییر یکی از سه طائفه‌ی تشکیل دهنده‌ی کونفدراسیون موغولی خاماگ در قرن ١٢ میلادی و یکی از قبیله‌های بزرگ و مهم موغول مستقر در منطقه‌ی رود اونون در موغولستان که حتی پیش از دوره‌ی چنگیز خان، فرماندهان نظامی برجسته‌ای را عرضه نموده بود. جلایرها در تشکل ملل گوناگون مونقولیک (موغول‌های خالخا در شمال موغولستان، و شرق و جنوب شرق موغولستان داخلی) و تورکیک (اوزبک، قازاق، باشقیر،...)، هم‌چنین ملت تورک ساکن در ایران مخصوصا در شمال غرب ایران - تورک‌ایلی که مرکز دولت جلایری بود و شمال شرق ایران - خوراسان نقش داشتند.

ریشه‌شناسی اسم جلایر – جالاییر قطعی نیست. 

بنا به یک نظر جالاییر مرکب از کلمه‌ی موغولی چالاگو (گه‌نج، ده‌لی قان‌لی، ییییت، جوان) به علاوه‌ی ایر – اه‌ر تورکی (شخص و حاکم، انسان، و مردم در نام قبائل) است: چالاگو + اه‌ر چالاگو اه‌ر جالاگور جالاگیر جالاییر. (بنا به یک نظر کلمه‌ی چالاگو به صورت «چالاک» به زبان فارسی داخل شده است، هر چند به احتمال بسیار چالاک، مانند شلّاق، محرف کلمه‌ی سالاق از مصدر سالماق به معنی اولیه‌ی چالاک، بسیار دلیر و بزن بهادر بود که به مرور زمان معانی چابک و زرنگ و قبراق و جَلْد و تیز و تَرْک را کسب کرده است). کلمه‌ی «جیلاسین-جلاسون» هم مشتق از کلمه‌ی چالاگو است: چالاگو + سون چالاسون جیلاسون. (سین پسوند موغولی اسم‌ساز از اسم است). 

نظر دیگری واژه‌ی جالاییر را تلفظ موغولی ریشه‌ی «یاغلاق + اه‌ر» تورکی (تلفظ چینی: یا‌-او-لو-او-گه 藥羅葛/药罗葛) به معنی شخص و حاکم مسح و تدهین و تقدیس شده با روغن مقدس دانسته است: جاقلاق ایر جاغلاغ ایر جالا ایر جالاییر («یاغ» در تورکی به معنی روغن). ترکیب «یاغلاق ار» به معنی حاکم تقدیس شده، نخستین بار برای نامیدن یک طایفه‌ی سلطنتی تورک نسطوری از خانات دوم اویغور (۸۴۳-۷۵۸) در تورکستان شرقی که یکی از طوائف «اون اویغور» داخل در کونفدراسیون تورکی «توقوز اوغوز» بود به کار رفته است[1].

در برخی منابع احتمال ارتباط جالاییر با «جالای» به معنی دانا و فرزانه؛ «جالا» به معنی منگوله‌ای که موغولان بر سر کلاه می‌دوزند، جنگل در کنار رودخانه، و یا بن جالا در مصدر جالاگو در زبان موغولی به معنای راندن گله به چراگاه، .... مطرح شده است.  (در تورکی فعل جالاماق به معنی سرریز کردن آب، پاشاندن مایع؛ ارتباط و پیوند دادن؛ تلقیح و آبله کوبی کردن؛ و ... است).

ایلکا: نام دیگر سلسله‌ی جلایری، سلسله‌ی ایلکا و یا ایلکایی است. این نام برگرفته از اسم «نویان کؤکه ایلکا» (ایلکا، امیر آسمانی) پسر جوجی‌ ترمله‌ و یا پدر جد شیخ حسن بزرگ است. وی یکی از فرماندهان موغول و امیران‌ بزرگ‌ قوم جلایر در زمان‌ هولاکوخان‌ بود و ایلکاییان آل جلایر بنام او منسوبند. نواده‌گان «نویان کؤکه ایلکا» با تأسیس دولت تورکی جلایری به مدت ۷۳ سال بر عراق عرب، عراق عجم، آزربایجان، قفقاز جنوبی و شرق آسیای صغیر حکومت کردند.

«ایلقه- ایلگه- ایلکا» در زبان موغولی به معانی فرستاده شده – رسول (معادل و هم‌ریشه با «ایلچی» در زبان تورکی، از ریشه‌ی ایلمه‌ک - ایلتمه‌ک به معنی واصل و وصل کردن)، «ایله‌گو» به معنی افزوده و اضافی (معادل و هم‌ریشه با «اولایی» به معنی و، همچنین نام موغولی «هولاکو»، و «اولام» به معنی فزاینده، دائمی، خاقانی، ... در تورکی)، «ایلاگا» به معنی پرواز و .... است. کؤکه در موغولی به معنی آسمان (معادل گؤک تورکی) و ترکیب کؤکه ایلکا به معنی فرستاده‌ی آسمانی است.  

نویان (نوین، نوان، نویین، نوئین، نویون): کلمه‌ای موغولی اصلا به معنی خونسرد و دارای آرامش و سکون، کسی که بر وضعیت مسلط و حاکم است و کونترول دارد. جمع آن نویاد است. در دولت‌مداری تورک-موغول از عناوین اشرافی؛ معادل شوالیه، امیر عربی و بیگ تورکی؛ سرفرمانده، نظامی عالی‌رتبه، فرمانده‌ی سپاه؛ مقام بلندپایه از نسل حکام که مورد اعتماد خاقان‌ها و خان‌ها بودند، شاهزاده. نام مادر بزرگ هرمز تورک‌زاد پادشاه تورک ساسانی از طرف پدر (مادر خسرو انوشیروان که شاهزاده‌ای از قوم زردپوست هپتالیت-آق‌هون بود) نوان‌دخت، به معنی دختر نویان ویا نظامی عالی‌رتبه است. در مراتب نظامی دولت‌های تورک حاکم بر ایران، از جمله دوره‌ی قاجاری که خود را موغول الاصل می‌شمردند در ترکیبات «اولو نویان»، «یئکه نویان» (امیر اعظم، لقب تولوی‌خان)، «نویان تومه‌ن» (امیر تومان= سرلشکر، رتبه‌ی جمشید خان افشار اورومی)، «نویان نویان» (امیرالامراء)، .... به کار رفته است.

ایلکا نویان: در متون فارسی، بعضاً فورم‌های نادرست «ایلکانی» و «ایلکانیان» به کار می‌رود. فورم صحیح این نام «ایلکا نویان» به معنی امیرالایلکاء و یا امیر فرستاده شده می‌باشد و نه ایلکانیان. ایلکا نویان عنوان برخی امرا و شاهزاده‌گان و رجال موغول بود و صاحب آن به هر نقطه‌ای که فرستاده می‌شد در آنجا بر تمام عُمّال دولت و از جمله حاکم و والی محل نیز تفوق داشت. فورم ایلکانیان یا در نتیجه‌ی اجتهاد قیاسی نادرست بر اساس شبیه‌سازی با نام دولت «ایلخانیان»، و یا در اثر اشتباه خواندن نام «ایلکا نویان» از سوی مولفین تاجیک – فارس ناآشنا به زبان تورکی و تاریخ تورک به صورت ایلکانیان حادث شده است.

ایلک خانیان: عنوان «ایلک – ایلگ - الیگ» در ترکیب نام دولت تورک «ایلک خانیان - ایلگ خانیه» (در متون اسلامی ملوک خانیه اتراک، خاقانیه تورکستان، قاراخانیه، ایلک ختنیه، آل افراسیاب، آلپ ایلیگ خان‌لار، آرسلان بوغرا خان‌لار، ...) تاسیس شده توسط تورک‌های یاغما، قارلوق، چیگیل، ...، هم‌چنین در  نام‌های خاص برخی از شخصیت‌های تورکیک («ایله‌ک» فرزند آتیلای هون در قرن پنج میلادی، «ایلیک اه‌ر» یکی از فرماندهان سابار در قرن شش میلادی، «ییله‌ک» فرزند آرپاد از رهبران مجارها در قرن ۱۰ میلادی، «قوتالمیش‌اوغلو آلپ ایلیگ» از سلجوقیان، ...) مشاهده می‌شود.

ایلک در نام ایلک خانیان، غیر از «ایلکا» و همچنین «ایلک» به معنی نخستین بوده، بلکه فورم اصلی آن «ایله‌ک» (ایل+ه‌ک) و یا «ایل‌لیگ» (ایل+لیگ، معادل ایل‌لی معاصر) به معنی حکومت کننده، صاحب دولت، صاحب سلطنت، رهبر اتباع و تبعه‌ها، حاکم و حکمدار، و مجازاً خاقان و شاه است. فورم ایلیگ که مخفف ایل‌لیگ است در کتاب قوتادغو بیلیگ («گون دوغدو ایلیگ») و کتاب ده‌ده قورقوت («ایلیگ قوجااوغلو آلپ ‌اه‌ره‌ن چاپار») نیز آمده است. در تاریخ دولت‌مداری تورکی، با استفاده از ایلیگ، عنوان‌های «ایلیگ به‌یگ» (ولی‌عهد)، «اولوغ ایلیگ» (حاکم کبیر)، .... ایجاد شده‌اند. بعدها در دولت‌های تورک از جمله امپراتوری عوثمان‌لی، به جای عنوان ایلیگ (ایل‌لو)، ترجمه‌ی آن به صورت «دولت‌لو» به کار رفته است[2].

ایل‌خان: عنوان «ایلخان»، مرکب‌ از دو کلمه‌ی تورکی ایل + خان، و به معنی خان و حکم‌داری که ایل شده و فرمان‌بر و تابع و مطیع خاقان است، (و نه خانِ ایل) می‌باشد. واژه‌ی ایل در زبان تورکی به معانی اولیه‌ی دولت؛ مملکت و سرزمین؛ ملت و مردم؛ و از آن‌جا قلم‌رو و اتباع دولت و اهالی مملکت؛ یک‌ واحد سیاسى‌ سازمان‌ یافته‌ که‌ توسط فرمان‌روایی مستقل‌ اداره می‌گردد؛ قبیله‌ و اتحادیه‌ی قبایل؛ سپس تبعه و مطیع شده؛ و نهایتاً به ویژه در زبان موغولی اطاعت و صلح و آشتی می‌باشد (ایل شدن: دست کشیدن از دشمنی و طغیان و تبعه و مطیع شدن و در صلح زیستن).


[1] Yury Zuev proposed that the term Jalair (~ Yyalair) could be the Mongolian version of the Turkic name for the dynastic tribe of the Uyghur Khaganate (758-843): Yaglakar clan ~ yağla er ('anointed sovereign', Turkic ya:ğ il). Yaglakar (Ch. 藥羅葛/药罗葛 Yaoluoge) of the Tiele-Uyghur Toquz Oghuz confederacy.

https://en.wikipedia.org/wiki/Jalairs#:~:text=6%20Sources-,Etymology,Turkic%20ya%3A%C4%9F%20il).

The Yaglakar clan was the first imperial clan of the Uyghur Khaganate. Descendants of the Yaglakar clan would later establish the Ganzhou Uyghur Kingdom.

https://en.wikipedia.org/wiki/Yaglakar_clan

[2] İLİG: Eski Türkler’de bir unvan.

https://islamansiklopedisi.org.tr/ilig

İL: Memleket, yöre, halk, ülke ve devlet anlamında bir terim.

https://islamansiklopedisi.org.tr/il

Fatma Akkuş Yiğit. Ak Koyunlu Beyi Osman Bey’in Unvanı: Yülük mü İlig mi? https://dergipark.org.tr/en/download/article-file/54889

No comments:

Post a Comment