قصيدهی تورکی کونسول قاجار در شام در مدح فخرِ شاهان، حضرتِ سلطان حميد
مئهران باهارلی
در
زیر قصیدهای به زبان تورکی سروده شده توسط جعفرقولو، کونسول سابق دولت قاجاری به
دورهی مظفرالدین شاه در شام (سوریه) در مدح سلطان عبدالحمید عثمانی را آوردهام. این
قصیده در نشریهی معلومات، شمارهی ٣٦١، ١٧ نووامبر ١٩٠٢ منتشر شده است. جعفر قولو
در این قصیده، سلطان حمید را خلیفهی مسلمین نامیده و ولادت وی را عید و نعمتی
برای خلق عثمانی و جهان اسلام شمرده است. قصیدهی تورکی جعفرقولو از چند جهت دارای
اهمیت است:
١-سالهای
مورد بحث دورهی اوج گسترش اندیشهی اتحاد اسلام بود. این اندیشه که ادامهی پروژهی
اتحاد اسلام نادر شاه افشار بود و دور جدید آن توسط سلطان عبدالحمید عثمانی رسما
آغاز شده بود؛ جنب و جوش و انقلابی در میان مقامات، نخبگان و دولتمردان و روشنفکران
کشورهای با جمعیت مسلمان و مخصوصا خادمان دینی فرق و مذاهب اسلامی و در راس آنها
دو مذهب شیعی و سنی، از شبه جزیرهی بالکان تا هندوستان و از آسیای میانه تا
آفریقا ایجاد کرده بود. رها کردن فرقهگرایی و دشمنی بین مذاهب اسلامی، تجدد و
نواندیشی در تفسیر و قرائت از اسلام، رد خرافات و سنن دینی ناهماهنگ با مقتضیات
زمان، اتحاد ملل مسلمان در مقابله با استعمار و تجاوزات دولتهای غربی-اوروپائی به رهبری امپراتوری عثمانی، اخذ مظاهر فرهنگی و تکنولوژی جدید
اوروپایی، اصلاحات اجتماعی مانند تلاش برای تاسیس مدارس نو و تامین آزادیهای زنان و
... خطوط اصلی دور جدید اتحاد اسلام را تشکیل میداد. اندیشه ی اتحاد اسلام تقریبا
در میان همهی تورکان ایران و قفقاز از عوام و خواص- به جز رهبران مشروطیتطلب
افراطی که دارای تمایلات ایرانگرایانه و باستانگرایانهی قبل از اسلام بودند،
از مقبولیت بسیار گسترده برخوردار شد.
٢-یکی
از نتایج طبیعی پذیرش دوکترین اتحاد اسلام، دوری از و پس راندن اسلام فارسی- فرقهگرایی
شیعی امامی بود. اسلام فارسی- فرقهگرایی شیعی امامی به مدت صدها سال عامل اصلی تحریک
دشمنی تورکان شیعی ایران-قفقاز با بقیهی جهان تورکیک و مانع اصلی جلوگیری کننده
از تشکیل شعور ملی تورک در میان آنها بود. بر عکس، اندیشهی اتحاد اسلام طبیعتا به
صورت زمینهساز و تسهیل کنندهی پیدایش خودآگاهی ملی تورک در میان تورکان شیعی
ایران و قفقاز عمل میکرد. در این قصیده نیز، جعفرقولو این مقام دولتی و دیپلومات
قاجاری، از فرقهگرایی دوری کرده، صرفا از اسلام و مسلمین سخن میگوید و صراحتا
سلطان عبدالحمید عثمانی را به عنوان خلیفه و رهبر جهان اسلام میستاید. این مواضع
نشان میدهند دولت قاجاری تماما به سیاستهای ضد اسلامی دولت صفوی پشت کرده و دارای
نگرشی مترقی و مدرن نسبت به امر وحدت مسلمانان و دوری از تعصبات و فاناتیسم مذهبی
و فرقهگرایی بود.
٣-دولت
قاجاری به عنوان یک دولت تورک تاسیس شد. موسس این دولت آقامحمدخان قاجار دارای
شعور قومی تورک بود، اوردوی قاجاری تا به آخر عمدتا از تورکها تشکیل مییافت و
پایتخت این دولت در تهران، شهری مرزی بر خط فاصل دو منطقهی ملی تورک (تورکایلی)
و منطقهی ملی فارس (فارسستان) قرار داشت. هرچند دولت بریتانیا از همان آغاز به
دشمنی با دولت قاجاری پرداخت و با هدایت و مدیریت جنبش مشروطیت توانست به بدنهی
سیاسی آن رخنه کرده آنرا به کونترول خود در آورد و در نهایت ساقط کند، نیز علی رغم گرایش
دربار در دورهی محمدعلی شاه به روسیهی تزاری، کلا خط اصلی و ثابت سیاست خارجی
دولت قاجار را بهبود و گسترش و تعمیق همه جانبهی روابط با امپراتوری عثمانی تشکیل
میداد. این روابط در دورهی حاکمیت مظفرالدین شاه که هم به دوکتورین اتحاد اسلام
معتقد و هم دارای شعور ملی تورک بود[1] به اوج
خود رسید و به سمت اتحاد استراتژیک بین دولتین قاجاری و عثمانی متمایل شد. احمدشاه
قاجار علاوه بر امضای عهدنامههای دفاعی بین دو کشور، تلاش کرد تا از طریق ازدواج
با یک شاهزادهی عثمانی، این اتحاد را تحکیم کند. قصیدهی تورکی جعفرقولو دیپلومات
قاجاری در مدح سلطان عبدالحمید عثمانی، نمودی دیگر از روابط صمیمی و مخلصانه بین دولتین
قاجاری و عثمانی است.
٤-
کاربرد زبان تورکی از سوی جعفرقولو دیپلومات قاجاری از منظر رسمیت زبان تورکی نیز مهم
است. دولت قاجاری دشمنی خاصی با زبان تورکی نداشت و حتی در مواردی، آن را به عنوان
زبانی رسمی بکار میبرد (به عنوان زبانی که در دارالفنون ناصری تدریس میشد[2]، در چاپ
گذرنامهها[3]، در صدور
برخی بیانیهها[4]،
...). اهمیت دیگر این قصیده آن است که نشان میدهد تورکی عثمانی بسیط (تورکی
مشترک)[5] به طور
گسترده از سوی تورکان ایرانی به عنوان زبان معیار و ادبی مکتوب به کار میرفت.
٥-
محتویات و زبان این قصیده از جهت تعیین تیپولوژی ملی دولت قاجاری (در آغاز «تورک» و در
نهایت «ایرانی») و دولت جمهوری اسلامی («فارس») نیز بسیار آموزنده است:
-در
حالیکه این دیپلومات مظفری، سلطان عثمانی را خلیفهی همه مسلمانان شامل مسلمانان
ایرانی میداند، جمهوری اسلامی تورکیه را نه تنها رقیب، بلکه دشمن تاریخی خود میشمارد.
-در
حالیکه این دیپلومات قاجاری در راستای روح اتحاد اسلامی صرفا از اسلام و مسلمین سخن
میگوید، جمهوری اسلامی سیاستهای منطقهای خود را بر اساس فرقهگرائی و تشدید
اختلافات مذهبی و شیعهی امامیگری بنیان نهاده است.
-در
حالیکه این دپیلومات قاجاری بر زبان ادبی مکتوب و معیار تورکی مسلط بوده و بدان میآفریند،
مقامات و دیپلوماتهای جمهوری اسلامی اساسا از میان فارسها انتخاب میشوند. دولتمردان
و دیپلوماتهای احیانا تورک جمهوری اسلامی هم که شمارشان بسیار اندک است، در زبان
ادبی و معیار و مکتوب تورکی نوعا بیسواد هستند. علاوه بر آن، تورکینویسی مقامات
دولتی ایرانی، مخصوصا در عرصههای رسمی به یک تابو و خط قرمز دولت ایران تبدیل شده
است.
-
محل کار این دیپلومات قاجاری که به زبان تورکی سروده و از اتحاد اسلام و رهبری
عثمانی در جهان اسلام سخن میگوید شام در سوریه است. در حالیکه جمهوری اسلامی
امروز در سوریه در راستای توسعهطلبی فارسی در صف دیکتاتور این کشور و بر علیه
مسلمانان سوری و منافع مسلمانان منطقه و جهان اسلام موضع گرفته است.
پايان نوت
قصيدهی تورکی کونسول قاجار در شام در مدح فخرِ شاهان، حضرتِ سلطان حميد
مژده
ائی اسلامیان، الطافِ حقّ اولدو پدید
گئتدی
محنت، گلدی مجدت، دوغدو بیر صبحِ امید
ائتدی
دنیایی منوّر، نور فی نورِ مزید
دوغدو
خورشیدِ سعادت، ساچدی انوارِ عدید
شُکْر
لِلله غیبدهن هاتف وئریر بؤیله نوید
مرحمت
قیلدی جهانا لطفونو ربِّ مجید
مهدآرایِ
وجود اولدو شهنشاهِ حمید
کیم
بوگون اسلامیانا اولدو بیر عیدِ سعید
دوغدو
خورشیدِ خلافت، اولدو عالم مستفید
ظلِّ
سبحان، فخرِ شاهان، حضرتِ سلطان حمید
هر
کسین وجهینده بیر شوق و شطارتدیر بوگون
هر
یانا توجیه اولان نورِ مسرّتدیر بوگون
حور
و غلمان شادمان، هر سویْ جنّتدیر بوگون
عالَمی
پر نور ائدهن انوارِ قدرتدیر بوگون
بو
تجلّی ائیلهیهن مِهرِ خلافتدیر بوگون
هر
کسی مسرور ائدهن یومِ ولاتدیر بوگون
بیر
ولادتدیر که بو اِحیایِ ملّتدیر بوگون
دستِ
قدرتدهن آچیلمیش بابِ رحمتدیر بوگون
مسلمینه
فرض اولان تحدیثِ نعمتدیر بوگون
دوغروسو
اسلاما بیر یومِ سعادتدیر بوگون
دوغدو
خورشیدِ خلافت، اولدو عالم مستفید
ظلِّ
سبحان، فخرِ شاهان، حضرتِ سلطان حمید
مژدهلهر،
بین مژدهلهر ای زمرهیِ اسلامیان
گئتدی
غم، گلدی فرح، اولدو جهان رشکِ جنان
دولت
و ملّت ایچین بیر عیدِ اکبردیر همان
مولدِ
مسعودلا امن و امان بولدو جهان
فیضِ
خاصّی انفس و آفاقا وئردی تازه جان
بو
ولادت سایهسینده اولدو دنیا شادمان
غازی
الغزّاتدیر نامِ جلیلی بی گمان
مُلْکو
احیا ائیلییور لطفویله هر آن و زمان
سایهیِ
شاهانهسیله سایبانْ عثمانیان
اولدولار
شادان و خندان، ائتدیلهر ابقایِ شان
دوغدو
خورشیدِ خلافت، اولدو عالم مستفید
ظلِّ
سبحان، فخرِ شاهان، حضرتِ سلطان حمید
اوْل
زمان که اولدو خورشیدِ خلافت آشکار
سؤیلهدی
والدلهری سلطان مجیدِ تاجدار
کندی
صدرِ اعظمینه: ای وزیرِ ذی وقار
یاز
همان بو مژدهیی هر جانبه سن بر مسارّ
مهدآرایِ
وجود اولدو حمیدِ کامکار
قیلدی
شادان دهری بو شاهنشهِ عالیتبار
بو
مبارک مولدی حفظ ائیلهیه پروردگار
دین
و دولت اوستونه اَقدامین ائتسین پایدار
ملک
و ملّت سایهسینده ائیلهسینلهر افتخار
حامیِ
دین، ماحیِ کیندیر بو سلطان آشکار
دوغدو
خورشیدِ خلافت، اولدو عالم مستفید
ظلِّ
سبحان، فخرِ شاهان، حضرتِ سلطان حمید
خلقِ
عثمانی بوگون بالجمله مبرور اولدولار
وسعتِ
اقبال ایله شادان و مسرور اولدولار
رنج
و محنتدهن بوگون آزاده و دور اولدولار
شُکْر
لِلله هر جهتدهن دیده پرنور اولدولار
دوغدو
خورشیدِ خلافت، اولدو عالم مستفید
ظلِّ
سبحان، فخرِ شاهان، حضرتِ سلطان حمید
صورتِ
پاکی آنین مهرِ سمایِ سلطنت
سیرتیدیر
نور بخشایِ لقایِ سلطنت
اولدو
حاصل سایهسینده اعتلایِ سلطنت
دولدو
نورِ عدل و دادیله فضایِ سلطنت
بولدو
قوت قدرتیله بو بنایِ سلطنت
سطوتیله
یوکسهلیر هر دم لوایِ سلطنت
سؤیلییور
«جعفر قولو» هرگون ثنایِ سلطنت
ائیلییور
جان و گؤنولدهن بین دعایِ سلطنت
دائم
اولسون اول شهِ مجدتنمایِ سلطنت
تا
ابد ذاتیله فر بولسون سمایِ سلطنت
دوغدو
خورشیدِ خلافت، اولدو عالم مستفید
ظلِّ
سبحان، فخرِ شاهان، حضرتِ سلطان حمید
سابق
شامِ شریف ایران سرکارپردازِ سابقی جعفر
سؤزلوک:
اَقدام: قدملهر،
آدیملار
تحدیث:
لسان شکران ایله ذکر، نقل، روایت و بیان ائتمهک
شطارت: شنلیک، شوخلوق،
چوست و چئویک (چابک) و شن اولان آدامین حالی
عدید: چوخلو، چوخ
ساییدا، بسیار، متعدد
کارپرداز:
عجم شهبندری، ایران کونسولوسلوغو کارگذاری=ایش گوذاری، ایران شهبندرینین رسمی عنوانی
(کارپردازخانه= شهبندرخانهیِ ایران)
ماحی: محو ائدهن، نیست
و نابود کننده
مبرور:
خیرلی، مقبول
مجدت: اولولوق،
یوجالیق، بزرگی، بزرگواری
مزید: افزونی، زیادتی
مَسارّ:
مسرّتلهر، سئوینجلهر
مستفید: یارارلانان،
آس گوده ن، فائده گیرنده، سود طلب
مهدآرای
وجود اولماق: دونیایا گلمهک، دوغولماق، دوغماق
[1] دستور مظفرالدين شاه براي تدريس زبان تورکي در مدارس آزربايجان و
اعتناء بايسته به تعلم آن
مظفرالدين
شاه قاجار: بايد همه به تورکي با من حرف بزنيد
[2] تدريس زبان تورکی در مدرسهی دارالفنون ناصرالدين شاه قاجار،
نخستين دانشگاه در تاريخ مدرن ايران
[3] گذرنامههای قاجاری به زبان تورکی در دورهی ناصرالدين شاه –
تذکرهی مرور سيد جمال الدين (اسدآبادی افغانی) به زبان تورکی
[4] دو نامهي تورکي ناصرالملک همداني به سلطان عثماني مَحْمَدْ خان رشاد (سلطان مَحْمَدْ خامس)
به نيابت احمدشاه قاجار
[5] مقدمهی ميرزا حبيب افندی بنی (بينلی) بر کتاب تورکی اش خط و
خطاطان
No comments:
Post a Comment