کورسیهای زبان و ادبیات فارسی در تورکیه، یک تهدید امنیتی
مئهران باهارلی
TÜRKİYE'DEKİ FARS DİLİ VE EDEBİYATI DEPARTMANLARI, MİLLİ TEHDİTTİRLER.
Türkiye'de
yerel Fars halkı yaşamadığına rağmen, yüzlerce Fars dili ve edebiyatı
departmanı ve bilimsel araştırma merkezi vardır. İran'da nufusun görece
çoğunluğu Türk olmasına rağmen, tek bir Türk dili ve edebiyatı departmanı ve
bilimsel araştırma merkezi yoktur. Bu milli tehdit ve dengesizliye son
verilmelidir.
تورکیه، جمهوری آزربایجان، تورکمنستان و قازاقیستان، حتی دیگر کشورهای تورکیک آسیای میانه، باید تا زمانی که دپارتمانها و کورسیهای زبان و ادبیات تورکی (و تورکمنی و قازاقی و...) در ایران راهاندازی نشدهاند، کورسیهای زبان و ادبیات فارسی در کشورهای خود را تعطیل کنند.
دولت ایران از زبان فارسی به عنوان یک سلاح سیاسی برای مقاصد استعمار داخلی و امپریالیسم منطقهای خود استفاده میکند. دولتهای همسایه هم باید به مسالهی زبان در رابطه با ایران به عنوان یک مسالهی سیاسی نگاه کنند و اصل بنیادین مقابله به مثل را اعمال نمایند.
از آنجائی که در ایران ملل تورکیک تورک، تورکمن و قازاق ساکن هستند، دولت ایران باید کورسیهای دانشگاهی زبان و ادبیات تورکی، تورکمنی و قازاقی را در این کشور تاسیس کند.
تا زمانی که در دانشگاههای ایران کورسیهای زبان تورکی دائر نیست، دولتین آزربایجان و تورکیه؛ تا زمانی که کورسیهای زبان تورکمنی موجود نیست، دولت تورکمنستان؛ و تا زمانی که کورسی زبان قازاقی گشوده نیست، دولت قازاقیستان باید کورسیهای زبان فارسی در کشور خود را تعطیل کنند.
١-بحث راجع به آموزشگاهها و کلاسهای خصوصی زبان تورکی نیست؛ راجع به کورسیهای دانشگاهی و دپارتمانهای آکادمیک دولتی زبان و ادبیات تورکی در ایران است. در تورکیه نزدیک به صد کورسی دانشگاهی زبان و ادبیات فارسی وجود دارد، اما در دانشگاههای ایران حتی یک مرکز معتبر علمی و آکادمیک زبان و ادبیات تورکی وجود ندارد.
٢-نفوذ تورکی در ایران مسالهی دیگری است. موضوع این نوشته عدم تعادل در مسالهی دپارتمانهای زبان و ادبیات به زبانهای فارسی و تورکی به ترتیب در کشورهای تورکیه و ایران است که از زمان عثمانلی و قاجاری وجود دارد. در تمام دارالفنونهای عثمانلی کورسیهای زبان و ادبیات فارسی وجود داشتند، اما در دارالفنون قاجاری کورسی زبان و ادبیات تورکی وجود نداشت (هر چند تورکی در آن تدریس میشد[1]). پس از تاسیس دولت پهلوی و جمهوری تورکیه این عدم تعادل شدت گرفت و در دورهی اسلامیستهای تورکیه به اوج خود رسید. چنانچه امروز در تورکیه نزدیک به صد مرکز دانشگاهی و آکادمیک زبان و ادبیات فارسی وجود دارد، اما در ایران یک مرکز دانشگاهی و آکادمیک معتبر زبان و ادبیات تورکی وجود ندارد. این عدم تعادل یک تهدید ملی و امنیتی برای تورکیه، ایضا جمهوریهای آزربایجان و تورکمنستان و قازاقستان است. زیرا زبان فارسی یک سلاح سیاسی و ابزار استعمار داخلی و امپریالیسم منطقهای دولت ایران و آلتی برای مغزشوئی نخبهگان کشورهای مذکور و تضعیف هویت ملی و حاکمیت ملی و استقلال ملی کشورهای تورکیک است.
٣-در مسائل سیاسی و بخصوص تهدیدهای امنیتی، دولتها موظف به اخذ تدبیر و در این میان استفاده از «حق مقابله به مثل» (Principle Of Reciprocity, Retorsion) هستند. زبان فارسی به همراه شیعهی امامی فارسی یک ابزار سیاسی دولت ایران، بلکه مهمترین آن در پیشبرد اهداف استعمار داخلی و امپریالیسم منطقهای آن دولت است. گسترش زبان و ادبیات فارسی توسط دولت ایران در داخل کشور و افغانستان و تورکیه و جمهوری آزربایجان، یک مسالهی فرهنگی معصومانه نیست. سلاح زبان و ادبیات فارسی را که دولت ایران برای پیشبرد مقاصد استعماری و امپریالیستی خود هر ساله با خرج صدها میلیون دولار و با حمایت همهجانبهی صدها نهاد و موسسه و وزارتخانه و خانهی فرهنگ و ... بکار میبرد، نفوذ زبان و فرهنگ تلقی کردن، در بهترین حالتها سادهلوحی محض است. به دلیل همین سادهلوحی است که دهها میلیون تن تورک در ایران به زبان فارسی مینویسند و مانند فارس میاندیشند، همین سادهلوحي آمیخته با مانقورتیسم - گؤزقامانیسم بود که باعث شد رهبران تورک مشروطیت، زبان فارسی را زبان رسمی خود اعلام کنند و دموکراتهای آزربایجان تبریز – آزادی سِتان در حرکتی خائنانه مدارس تورک و تدریس به تورکی را ممنوع سازند....
٤-مسالهی زبان فارسی - در حالی که تورکی ادبی و مکتوب و معیار در ایران عملا ممنوع است و هیچ مرکز آکادمیک و یا نهاد متولی علمی ندارد - تنها چیزی که نیست مسالهی فرهنگی بودن است .... از این منظر، کورسیهای بی شمار زبان و ادبیات فارسی بدون وجود کورسیهای زبان و ادبیات تورکی مشابه آنها در ایران، سهل است، بلکه حتی وجود یک کلمهی فارسی در زبان تورکی تورکیه و جمهوری آزربایجان و دیگر زبانهای تورکیک، سم مهلک و سلاح کشنده برای هویت ملی و استقلال ملی آنها است.
٥- بنا به «ادگار بلوشه» (Gabriel-Joseph Edgard Blochet) شرقشناس فرانسوی و مورخ دین و هنر، در زبان فارسی نزدیک به بیست هزار کلمهی تورکی و تورکیسم وجود دارد. بسیاری از نمونههای کلاسیک ادبیات قدیم تاجیکی و مودرن فارسی را تورکان آفریدهاند. بنا به «تادئوش کووالسکی» (Tadeusz Jan Kowalski) شرقشناس و عربولوق، تورکولوق، ایرانولوق لهستانی، رباعی تاجیکی - دری از تورکان گرفته شده است؛ فرهنگ و شیعی امامی مذهب فعلی – دین ملی فارسها، دولتمداری اقلا در تاریخ هزار و دویست سال گذشتهی ایران، انقلاب مشروطیت و حتی مفهوم ملت مودرن ایران و میهن ایران با مرزها و پرچم کنونی ... منحصرا و یا به درجهی مهمی در ارتباط با و محصول تورکان است. اکثریت نسبی جمعیت ایران تورک و اکثر همسایهگان ایران کشورهای تورکیک هستند (تورکیه و آزربایجان و تورکمنستان. همچنین افغانستان و عراق که در آنها جمعیتهای قابل ملاحظهی تورک و تورکیک وجود دارد) ... یعنی آن که بدون عنصر تورک، میراث زبانی و ادبی و سیاسی و فرهنگی و مذهبی فارسی - ایران را دشوار بتوان تصور کرد و آموخت.
با این همه در ایران حتی یک مرکز آکادمیک معتبر دانشگاهی برای زبان تورکی (چه برسد به تاریخ و فرهنگ و ... تورک) وجود ندارد. اگر دولت تورکیه به صرف تسهیل امر یاد گرفتن میراث کلاسیک تورکی عثمانلی، دهها کورسی دانشگاهی زبان و ادبیات فارسی دایر کرده، دولت ایران به دهها دلیل دیگر باید صدها کورسی دانشگاهی زبان و ادبیات تورکی دائر میکرد، اما نکرده است. چرا که مساله، مسالهی فرهنگی صرف و یاد گرفتن میراث کلاسیک نیست. مساله، تورکستیزی و تورکهراسی و تورکگریزی موجود در ذات هویت ملی ایران، تلاش برای نامرئی و ناموجود کردن عنصر تورک از تاریخ و جوغرافیای ایران است ....
برای مطالعهی بیشتر:
عشق يک طرفهی تورکيه به ايران فارسی-پارسی
https://sozumuz1.blogspot.com/2018/04/blog-post_17.html
گشایش کورسی زبان و ادبیات تورکی در دانشگاه تبریز توسط
رئیس جمهور تورکیه احمد نجدت سزر
https://sozumuz1.blogspot.com/2023/06/blog-post_48.html
کورسیهای زبان و ادبیات فارسی در تورکیه، یک
تهدید امنیتی
https://sozumuz1.blogspot.com/2019/06/blog-post_21.html
[1] تدريس زبان تورکی در
مدرسهی دارالفنون ناصرالدين شاه قاجار، نخستين دانشگاه در تاريخ مودرن ايران
No comments:
Post a Comment