Saturday, June 29, 2019

زنده باد اسپانیایی در آمریکا- مرده باد تورکی در ایران، مناظره‌ی داوطلبان دموکرات نامزدی ریاست جمهوری در آمریکا

زنده باد اسپانیایی در آمریکا- مرده باد تورکی در ایران، مناظره‌ی داوطلبان دموکرات نامزدی ریاست جمهوری در آمریکا

مئهران باهارلی

١-دو روز پیش نخستین سری از مناظرات داوطلبان دموکرات نامزدی ریاست جمهوری ٢٠٢١ در آمریکا در دو شب متوالی انجام شد. این مناظرات که به سبب تاثیر نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بر آن کشور و جهان از طرف بخش قابل توجهی از جامعه‌ی جهانی هم به دقت تعقیب می‌شد، دارای چندین سورپریز-تابوشکنی بود. مهمترین اینها یکی آن بود که نامزدهای زن و منسوبین به گروه‌های رنگین‌پوست غیر اوروپایی‌تبار، یهودی و هم‌جنس‌گرا در هر دو شب استار و برندگان مناظرات بودند.

برنده‌گان شب اول مناظرات خانم الیزابت وارن سناتور لیبرال و مترقی ماساچوست؛ آقای خولیان کاسترو هیسپانیک[1] مکزیکی‌تبار؛ خانم تولسی گابارد نیمه پولینزی‌تبار (از جزایر ساموآن در اقیانوس آرام) هندومذهب از هاوایی، خانم کرستن جیلیبرند یهودی از نیویورک؛ و استارهای مناظره‌ی دوم خانم کمالا هریس نیمه‌هندی-نیمه‌جامائیکایی از کالیفورنیا، آقای پته بوتیجیج شهردار هم‌جنس‌گرا و مالتزتبار (گروهی مسیحی و اصلا عرب از جزیره‌ی مالتا)، و سناتور برنی سندرز یهودی سوسیالیست بودند. این مناظرات شاهد برخی نخستین‌های دیگر نیز بود؛ از جمله برنی سندرز برای اولین بار در تاریخ مناظرات انتخاباتی آمریکا در رسانه‌های سراسری، یک رئیس جمهور (دونالد ترامپ) را «متقلب» و «نژادپرست» نامید. اغلب نامزدها خواستار پوشش بیمه‌ی درمانی برای مهاجرین غیر قانونی شدند، ...

٢-از دیگر سورپریزهای این مناظرات یکی هم «سورپریز زبانی» بود. بدین شرح که بتو اورورک از تگزاس بی مقدمه شروع به پاسخ دادن به سوالات به زبان اسپانیایی روان کرد. به دنبال وی کوری بوکر نامزد سیاه‌پوست از نیوجرسی بخشی از گفتارهای خود را به زبان اسپانیولی بیان نمود («این رئیس جمهور، به مهاجران حمله کرده و به شیطان‌سازی از آنها پرداخته است، این وضعیت غیر قابل قبول است و من آن را تغییر خواهم داد»). سپس مودراتور هیسپانیک خوزه دیاز بالارت به اسپانیایی فصیح و بلیغ یک سوال کامل از بتو اورورک پرسید که وی به زبان اسپانیولی پاسخی معنی‌دار به آن داد («ما با هر فرد و هر شخص، با احترام و کرامتی که یک انسان مستحق آن است برخورد خواهیم کرد»). در پایان مناظره خولیان کاسترو نامزد مکزیکی‌تبار، جمله‌ی معروف و تاریخی خود به اسپانیولی متعالی را بیان کرد («اسم من خولیان کاسترو است. در ٢٠ ژانویه‌ی ٢٠٢١ ما به دونالد ترامپ «آدیوس» (الوداع) خواهیم گفت»). در روز دوم مناظرات نیز پته بوتیجیج شهردار هم‌جنس‌گرا و مالتزتبار یکی از شهرهای ایالت ایندیانا، به زبان اسپانیولی آغاز به سخن کرد. (خانم کمالا هریس، و دئبلاسیو شهردار چپ نیویورک هرچند مسلط بر اسپانیولی و دارای سایت‌های تبلیغات انتخاباتی به زبان اسپانیایی هستند، اما در این مناظرات به اسپانیولی صحبت نکردند).

سخن گفتن سه نامزد مذکور به اسپانیایی، نامزدهای دیگر را به اعلام وضعیت اسپانیول‌دانی خود مجبور ساخت. چنانچه دئبلاسیو شهردار نیویورک روز بعد در خطاب به یک تجمع اتحادیه‌ای در میامی، جمله‌ای اسپانیولی از چه گورا را بر زبان آورد (تا پیروزی، همیشه Hasta la victoria, siempre!)؛ خانم ماریان ویلیامسون به مزاح گفت که وی باید تا فردا زبان اسپانیولی را بیاموزد؛ آقای آندرو یانگ چینی‌تبار در عذرخواهی از صحبت نکردن به اسپانیایی گفت که اسپانیایی او وحشتناک است.....

٣-این اولین بار در تاریخ آمریکا بود که زبان اسپانیایی در یک مناظره‌ی انتخاباتی ریاست جمهوری که از تلویزیون‌های سراسری پخش می‌شد، در این سطح و اندازه بکار می‌رفت. (در سال ٢٠٠٠ ال گور از دموکرات‌ها و جورج بوش از جمهوری‌خواهان در تبلیغات خود عباراتی را به اسپانیولی اما با لهجه‌ی غلیظ گیرینگو[2] بکار برده بودند. جئب بوش و مارکو روبیو از فلوریدا از نامزدهای جمهوری‌خواه انتخابات سال ٢٠١٦ هر دو مسلط به اسپانیولی روان بودند. در همین سال روبیو در مناظره‌ای نامزد دیگر حزب جمهوری‌خواه تئد کروز را که پدرش کوبایی است متهم کرد که قادر به صحبت کردن به اسپانیولی نیست. تئد کروز که قبلا اعتراف کرده بود اسپانیایی‌اش «چرکین» است، در جواب شروع به سخن گفتن به اسپانیولی کرد. اما روی‌کرد جمهوری‌خواهان به زبان اسپانیولی در این موارد، صرفا در متابعت از گزارش اوتوپسی انتخابات کومیته‌ی ملی جمهوری‌خواهان ٢٠١٣ بود که توصیه به جلب جوامع هیسپانیک و دیگر اقلیت‌ها از سیاه‌پوستان و آسیایی‌ها و همجنس‌گرایان و ... می‌کرد)


٤-مواضع نژادپرستانه‌ی ترامپ بر علیه مهاجرین و پناهندگان، لاتینئکس‌ها[3] و هیسپانیک‌ها، مسلمانان، رنگین‌پوست‌ها و سیاه‌پوست‌ها، دگرباشان جنسی، فقرا، به حاشیه رانده شدگان و .... معلوم است. تروریزه کردن، جانی نشان دادن و شیطان‌سازی از گروه‌های غیر سفیدپوست اوروپایی‌تبار مسیحی، مخصوصا مهاجرین و پناهندگان و  اعمال خشونت بر آنها و محروم نمودنشان از حقوق بشری و ... محور اصلی سیاست داخلی حاکمیت ترامپ را تشکیل می‌دهد. در عرصه‌ی زبانی نیز ترامپ سیاست «آمریکای فقط انگلیسی‌زبان» را تعقیب می‌کند. وی دشمنی خود با زبان اسپانیولی را علنا و به دفعات بیان کرده است (٢٠١٥: سپتامبر ١٦: سوال: کجای اسپانیایی صحبت کردن غلط است؟ ترامپ: کشوری هست که برای آسیمیله کردن، شما باید در آن به انگلیسی صحبت کنید. ...ما برای آنکه یک کشور داشته باشیم باید آسیمیله بکنیم... اینجا کشوری است که ما انگلیسی صحبت می‌کنیم، نه اسپانیولی)[4]. در سال ٢٠١٦ ترامپ به تئد کروز رقیب جمهوری‌خواه خود به خاطر صحبت کردن وی به زبان اسپانیولی در تبلیغات انتخاباتی حمله کرده بود. پس از ریاست جمهوری او هم، در رسانه‌ها گزارشات بسیاری از ایذاء حتی حمله‌ی پولیس و طرفداران ترامپ به هیسپانیک‌ها و کسانی که به اسپانیولی صحبت می‌کنند، در نتیجه‌ی تحریکات و خط‌دهی‌های ضد هیسپانیک-ضد لاتینئکس وی منتشر می‌شود

٥- واکنش عده‌ای مخصوصا جمهوری‌خواهان سفیدپوست اوروپایی‌تبار، به اسپانیولی صحبت کردن نامزدهای دموکرات، منفی و حتی استهزاءآمیز بود. برخی از هیسپانیک‌ها هم بر اشتباهات گرامری و لهجه‌ی گیرینگوی نامزدها متمرکز شدند (بتو اورورک به اشتباه صفات مذکر را برای کلمات اقتصاد و دموکراسی که در اسپانیولی مونث هستند بکار برد، کوری بوکر دارای اشتباهات گرامری بیشتری بود، ...).

اما رسانه‌ها و جامعه‌ی هیسپانیک و لاتینئکس آمریکا عموما از این رفتار سمبولیک استقبال و سپاسگذاری کرده، آنرا مایه‌ی افتخار و غرور خود توصیف کردند. زیرا برای اولین بار نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا مستقیما هیسپانیک‌ها را مورد خطاب قرار می‌دادند. علاوه بر آن، بتو اورورک همچنین کوری بوکر و پته بوتیجیج که به اسپانیولی سخن گفتند، هیچکدام دارای تبار هیسپانیک و لاتینئکس نیستند و زبان اسپانیولی را بعدها یاد گرفته‌اند. به زعم آنها تلاش و تقلای نامزدهای غیر هیسپانیک ریاست جمهوری برای صحبت به زبان اسپانیولی، ژستی صادقانه و مهم در ادای احترام به جامعه و فرهنگ هیسپانیک و پاسداری از زبان اسپانیولی بود. این ژست در شرایط موجود که ترامپ و حاکمیت وی حملات و تدابیر نژادپرستانه‌ی پی در پی بر علیه هیسپانیک‌ها و لاتینئکس‌ها را به اجرا می‌گذارد، حتی گروه‌هایی از طرفداران ترامپ علنا از لزوم گشودن آتش بر هیسپانیک‌ها سخن می‌رانند، دارای اهمیت دو چندان بوده و به معنی اعلام همبستگی با هیسپانیک‌ها و مهاجران و پناهندگان و اعتراض به سیاست‌های ضدانسانی ترامپ در این مورد است. دموکرات‌ها با این حرکت عاقلانه و دوراندیشانه‌ی خود بیان کردند که زبان اسپانیولی و جامعه‌ی هیسپانیک-لاتینئکس همان قدر آمریکایی است که زبان انگلیسی و جامعه‌ی انگلیسی‌زبان.

٦-یکی از دلایل روی‌کرد مثبت دموکرات‌ها به زبان اسپانیایی آن است که آنها سعی در جلب آرای هیسپانیک‌ها-لاتینئکس‌ها دارند که اکنون اقلا تا حدود ۵۲ میلیون تن از اهالی آمریکا و یا دومین گروه زبانی پس از انگلیسی‌زبانها را تشکیل می‌دهند (تعداد صرفا انگلیسی‌زبان‌ها حدود ٢٣٠ میلیون نفر است). دلیل دیگر، انعکاس واقعیت تنوع قومی، تباری و زبانی جامعه‌ی آمریکایی در شعارها و سیاست‌های احزاب و دولت آمریکا است. ایالات متحده‌ی آمریکا پس از مکزیک دومین کشور دارای بیشترین جمعیت اسپانیایی زبان در جهان (حتی بیشتر از خود اسپانیا) است؛ ٧٠٪ جمعیت شهر میامی در ایالت فلوریدا، محل برگزاری مناظرات، هیسپانیک است؛ نزدیک به یک سوم جمعیت متروپول نیویورک و ایالت‌های مهمی مانند کالیفورنیا و تگزاس هم هیسپانیک-لاتینئکس هستند...

٧- پاسخ بتو اورورک به زبان اسپانیولی مشخصا در مورد مساله‌ای مختص به گروه‌های هیسپانیک‌تبار و یا مهاجر لاتینو نبود، بلکه در باره‌ی یک مساله‌ی عمومی، مالیات هفتاد درصدی بر درآمد طبقه‌ی فوقانی یک درصدی جامعه، بود: («لازم است که ما هر فرد را در این موفقیت اقتصادی سهیم کنیم. اما برای این امر، ما نیاز داریم که هر فرد را در دموکراسی خود سهیم سازیم. ما احتیاج داریم که هر رای دهنده را نمایندگی کنیم و به هر صدایی گوش فرا دهیم»). به عبارت دیگر، در این مناظره زبان اسپانیایی به عنوان یک زبان رابط فراقومیتی-فراملی و سراسری بکار برده شد. این کاربرد، نقطه‌ی عطفی در تاریخ آمریکا و یک پیروزی تاریخی  برای زبان و رسانه‌های اسپانیول‌زبان بشمار می‌رود و زبان اسپانیولی را به یکی از برندگان و قهرمان اصلی مناظرات فوق تبدیل می‌کند.

مقایسه‌ی اسپانیایی در آمریکا، تورکی در ایران

در ایران، سیاستی مشابه سیاست «آمریکای فقط انگلیسی‌زبان ترامپ»، به صورت «ایران فقط فارسی‌زبان» از سال‌های جنبش مشروطیت از سوی دولت ایران در حال اجرا است. با اینهمه وضعیت زبان اسپانیولی در آمریکا با زبان تورکی در ایران متفاوت است:

در آمریکا وزنه‌ی اسپانیایی‌زبان‌ها کمتر از یک چهارم جمعیت کشور است، یعنی اسپانیایی یک زبان اقلیتی در آمریکا است. در حالیکه در ایران تورکی زبان اکثریت نسبی و فارسی زبان دوم اقلیتی است.

در آمریکا بخش بزرگی از هیسپانیک‌ها و لاتینئکس‌ها را مهاجرین از کشورهای آمریکای لاتین تشکیل می‌دهند. در حالیکه تورک‌ها در ایران بومی هستند و آنچه از خارج یعنی فارسستان بر آنها تحمیل می‌شود زبان و فرهنگ فارسی است.

در آمریکا زبان‌های بومی (سرخپوستان) همه مورد حمایت دولت قرار دارند و رسمی هستند. در حالیکه در ایران زبان‌های بومی و در راس آنها زبان تورکی غیر رسمی و در معرض سیاست نسل‌کشی زبانی توسط دولت ایران است.

در آمریکا زبان اسپانیایی آزادانه در جاهایی که رایج است در رسانه‌های محلی و سراسری و اسناد دولتی از قبیل ورقه‌های رای‌گیری و .... بکار می‌رود. در حالیکه در ایران زبان تورکی از جمله در شهر تهران که بزرگترین شهر تورک‌نشین در ایران است، آزادانه در رسانه‌های محلی و سراسری و اسناد دولتی و ... بکار نمی‌رود.

در آمریکا مردم و نخبگان و مقامات انگلیسی‌زبان در صف اول حمایت از زبان و فرهنگ هیسپانیک‌ها و لاتینئکس‌ها و دیگر گروههای زبانی؛ و مبارزه با نژادپرستی و شوونیسم زبانی قرار دارند. در حالیکه در ایران نخبگان و دولتمردان فارس در صف اول حمایت از نژادپرستی و شوونیسم زبانی فارسی جای دارند و مدافع و حامی جدی سرکوب فرهنگ و زبان تورکی هستند.

بر خلاف دولت آمریکا، دولت ایران در صدد ریشه‌کن کردن زبان تورکی از ایران است. طرح بسندگی تنها یکی از تدابیر اخیر دولت ایران برای تسریع امر نسل‌کشی زبانی تورکی در ایران است. برخی اظهارات به ظاهر مثبت مقامات دولتی در رابطه با زبان تورکی و لزوم حمایت از آن و ... که هیچکدام و هرگز عملی نمی‌شوند، چیزی نیست به جز فریب دادن جامعه‌ی تورک و وقت‌کشی به امید آنکه سیاست نسل‌کشی زبانی تورکی در ایران به بار بنشیند و زبان تورکی از این کشور مخصوصا شمال غرب آن ریشه‌کن شود

با توجه به فرق‌های موجود بین وضعیت زبان تورکی در ایران و زبان اسپانیولی در آمریکا، ضروری است که تورکان ساکن در ایران هم با روش‌های متفاوتی برای حفظ زبان و فرهنگ خود قیام کنند. از جمله با به هیچ شمردن تمام قوانینی که بر علیه رسمیت و کاربرد گسترده‌ی زبان تورکی و به نفع تحمیل و ترویج زبان فارسی در مناطق تورک‌نشین هستند، خارج شدن از ذهنیت و حالت التماس کردن برای تحقق حقوق بشری و ملی خود، تحریم مدارس فارسی‌زبان، تورکی‌نویسی گسترده، تورکی‌سازی تابلوهای تجاری و علائم خیابانی، اعتراض‌های گسترده و صریح به تحمیل زبان فارسی به تورک‌ها، به نظام آموزشی فارسی، به رسمیت انحصاری زبان فارسی، ایجاد شبکه غیر دولتی و در صورت لزوم غیر قانونی مدارس تورک، خائن شمردن روشنفکران و نخبگان و مقامات تورکی که در گذشته و حال زبان فارسی را زبان ملی تورکان قلمداد کرده و یا به مبارزه با زبان تورکی و رسمیت آن پرداخته‌اند (سران تورک مشروطیت، انجمن معارف تبریز، انجمن ایالتی آزربایجان، فرقه‌ی دموکرات آزربایجان، ....) و یا برای تغییر نام آن به آزری و آزربایجانی برخاسته‌اند و ....
....

ضمیمه: موقعیت زبان‌های بومی در آمریکا[5]

١-در آمریکا در سطح فدرال یعنی کشوری، زبان رسمی دوژور (حقوقی-قانونی) وجود ندارد. هر چند انگلیسی به طور دوفاکتو زبان رسمی دولت مرکزی است و ٣٢ ایالت از مجموع ٥٠ ایالت به زبان انگلیسی موقعیت زبان رسمی دوژور اعطا کرده اند.
٢- طبق قانون، ورقه‌های انتخاباتی و اغلب اسناد دولتی باید در هر منطقه به زبان‌های رایج در آن منطقه هم چاپ و منتشر شود. به عنوان نمونه اسناد انتخاباتی در متروپول نیویورک همزمان به زبان‌های انگلیسی و اسپانیایی و چینی و کوره‌ای و روسی و بنگلادشی و لهستانی و هندی و ... منتشر می‌شود و بسیاری از خدمات پزشکی به بیش از ٣٠ زبان عرضه می‌گردد. و یا در ایالت کالیفورنیا بسیاری از اسناد دولتی به زبان‌های اسپانیایی و چینی و کوره‌ای و تاگالوگ و فارسی و روسی و ویتنامی و تائی هم منتشر می‌گردد.
٣-تقریبا همه‌ی زبانهای بومی (سرخ‌پوستی) پیش از مهاجرت اوروپاییان، دارای موقعیت زبان رسمی دوژور هستند. به عنوان نمونه در هاوایی زبان هاوایی، در آلاسکا ٢٠ زبان بومی سرخ‌پوستی (اینگوپییاق، یوپیک مرکزی، گویچین، یوپیک سیبیریایی، کویوکون، تاگالوگ، ...)، در داکوتای جنوبی سه زبان لاکوتا، داکوتا و ناکوتا، در گوام زبان چامورو، در ساموآی آمریکا زبان ساموآن، در جزایر ماریانای شمال زبان‌های چامورو و کارولینیان، ... علاوه بر آن زبان‌های بومیان سرخ‌پوست در تمام پوئبلوها[6] زبان رسمی دوژور هستند، مانند زبان چئروکی در پوئبلوی چئروکی در ایالت اوکلاهوما.
٤-تنها استثناء در مورد زبان‌های اوروپایی، زبان اسپانیایی در پوئرتو ریکو است که هم زبان رسمی اصلی و هم زبان انحصاری نظام تحصیلی و موسسات دولتی در آن ایالت است. علاوه بر آن، در ایالت نیومکزیو علی رغم رسمی نبودن، تمام قوانین به زبان اسپانیولی هم منتشر می‌شوند و اسناد دولتی می‌باید به زبانهای اسپانیایی و ناواخو و چندین زبان پوئبلو منتشر گردند؛ در آریزونا اوراق انتخاباتی باید به زبان‌های اسپانیایی و چندین زبان سرخ پوستی مانند ناواخو، اوودهام و هوپی منتشر شود؛ در لوئیزیانا اسناد دولتی به زبان فرانسوی نیز منتشر می‌شود..... 

برای مطالعه‌ی بیشتر

١-بیگانه بودن زبان فارسی برای تورکان

ا. اسمیت و ه.گ.او. دووایت (١٨٣٣ میلادی): فارسی برای تورک‌ها زبانی بیگانه؛ و پرشیا نامیدن ایران یک دروغ یونانی است.
رابینو: روستائیان همدان تورک‌اند و کلمه‌ای فارسی نمی‌دانند.
دانش‌آموزان تورک کوریجان- کبود راهنگ- همدان اصلاً زبان فارسی نمی‌دانند
زدن افسار الاغ به سر کودکان تورک و بستنشان به آخور تا مثل آدم به فارسی حرف بزنند
وزیر کشور سهیلی (١٣١٩): اهالی استان‌های سوم و چهارم به هیچ وجه فارسی نمی‌دانند
تکلم به لهجه‌ی اجنبی تورکی اکیداً ممنوع است. با زبان شیرین فارسی صحبت کنید!
یک سند تاریخی: تحمیل زبان فارسی به شاگردان تورک با توبیخ و اخطار و قدغن نمودن تورکی حرف زدن در مدارس
سندی از ممنوعیت تئاتر تورکی در تهران، بزرگترین شهر تورک‌نشین در ایران
جلوگیری از جار زدن به زبان تورکی در مدارس شهر بین (بن)، استان چهارمحال بختیاری - ایران مرکزی
خانم معلم و صندوق جریمه‌ی تکلم به زبان تورکی، حکایت‌های شهربانو-زن متولد ماکو

٢-تحمیل زبان بیگانه‌ی فارسی بر تورک‌ها به منظور فارس‌سازی آنها در دوره‌ی مشروطیت تا کودتای رضاخان

مغلوبیت‌مان در انقلاب مشروطه‌ی ایران و خبطمان در انجمن آزربایجان ویا تاریخ مختصر بی زبان شدنمان
تبریز مرکز جنبش ملیت‌گرایی ایرانی بوده است
کتاب درسی مشروطیت: بعد از این تورکی حرف نزنیم. اگر او تورکی حرف زد جواب ندهیم
دستور مظفرالدین شاه قاجار برای تدریس زبان تورکی در مدارس آزربایجان و اعتناء بایسته به تعلم آن
مخالفت دولت مشروطه با تحصیل به زبان تورکی و ممنوع کردن آن در سال ١٩١٨

٣-مخالفت احزاب دوره‌ی مشروطیت با تحصیل به زبان تورکی

مخالفت مرامنامه‌ی فرقه‌ی اجتماعیون عامیون (برنامه‌ی جمعیت مجاهدان) دوره‌ی مشروطیت با حقوق زبانی و ملی ملت تورک
مرامنامه‌ی فرقه‌ی اجتماعیون ایران (حزب دموکرات) در دوره‌ی مشروطیت و انکار مساله‌ی ملی و حقوق زبانی، و مخالفت با فدرالیسم در آن
مرامنامه‌ی فرقه‌ی سوسیالیست ایران و نفی فدرالیسم ملی و حقوق زبانی

٤-ترویج فارسی و ممنوع ساختن آموزش به تورکی توسط دموکرات‌های آزربایجان

موضع منفی خیابانی نسبت به زبان تورکی  به ادعای عبدالله بهرامی
دستور موکد خیابانی برای تحمیل زبان فارسی به کودکان تورک و تنبیه آنان به جرم تورکی‌گویی به روایت ناصح ناطق
از خیانت‌های آزربایجان‌گرایان: ممنوع کردن تورکی توسط دموکرات‌های آزربایجان
از خیانت‌های آزربایجان‌گرایان: فیوضات و طراحی نسل‌کشی ملی و زبانی تورکی در ایران

٥-تحمیل زبان بیگانه‌ی فارسی بر تورک‌ها به منظور فارس‌سازی آنها پس از کودتای رضاخان-دوره‌ی پهلوی

اسناد دولتی در باره‌ی منسوخ کردن زبان تورکی و فارس‌سازی اجباری تورک‌ها توسط مدارس فارسی‌زبان بنا به گزارشات رسمی سالهای ١٣٠٤-١٣٠١
سخنرانی تقی‌زاده در مجلس: همه چیز باید فارسی باشد
انتقاد از سید حسن تقی‌زاده به سبب توصیه‌ی او به فارس‌سازی تورک‌ها در ایران
شعار فارسی کردن ایران تقی‌زاده و اعتراض حاج محمدجعفر افشار کنگاوری به آن
قومیت‌گرائی افراطی فارسی و مراسم کتاب‌سوزی ٢٦ آذر سال ١٣٢٥ در آزربایجان
بخش‌نامه‌ی اداره‌ی فرهنگ آزربایجان برای رایج ساختن نام و هویت قومی آذری و آذربایجانی به جای تورک

٦-تحمیل فارسی در دوره‌ی جمهوری اسلامی

اشکالات اصل ١٥ قانون اساسی و مسئله‌ی خط و زبان تورکی
ممنوع کردن خط لاتین تورکی: کومدی ـ تراژیکی دیگر از قومیت‌گرایی فارسی
مصوبه‌ی حکومت احمدی‌نژاد در باره‌ی تدریس اختیاری دو واحد درسی اختیاری زبان و ادبیات تورکی در دانشگاهها
یکی بر سر شاخ، بن می‌برید و یا یونسی دستیار رئیس جمهور و بطحایی وزیر آموزش و پرورش، نفوذی موساد و سیا هستند
خط قرمز فارسی برای عبور کردن است و ضرورت تشکیل «تورک ائوله‌ری- ائل ائوله‌ری» و «شورای سراسری تورک‌تباران فارسی‌زبان»

٧-نسل‌کشی زبانی تورکی در ایران:

اعلامیه‌ی جهانی حقوق زبانی    Universal Declaration of Linguistic Rights
مورد ایران: نژادپرستی زبانی، نسل‌کُشی زبانی و زبان‌کُشی دولتی
سیاست انکار و سرکوب هویت و ملت تورک ورشکست شده است
هویت‌پروری و برابری‌خواهی ملی تورک، مبارزه‌ای علیه نژادپرستی، نئوفاشیسم و نئوکولونیالیسم
ناسیونالیست‌های افراطی فارس و پان‌ایرانیست‌ها، از چپ و راست و بنیادگرا و ... نازیست‌های ایران و خاورمیانه‌اند
کانون مبارزه با نژادپرستی و تورک‌ستیزی در ایران
نه‌‌ای به آن چشم‌های مهربان و پر امید
آقای آیت الله، شما چرا تورکی یاد نگرفته‌اید؟!
تحریم مدارس فارسی در یک روز و یا یک ساعت مشخص در سراسر ایران
بهار تورکی‌زبانان ایران
زنده باد اسپانیایی در آمریکا- مرده باد تورکی در ایران، مناظره‌ی داوطلبان دموکرات نامزدی ریاست جمهوری در آمریکا

٨-ضرورت رسمیت یافتن دوباره‌ی زبان تورکی

دهکده‌ی جهانی و زبان فارسی
رسمی بودن انحصاری زبان فارسی در تضاد با حقوق بشر، دموکراسی و مودرنیته
افول ستاره‌ی زبان فارسی به عنوان زبان رابط. فارسی می‌باید به مرزهای طبیعی خود عقب‌نشینی کند
تورکی‌خوانی و تورکی‌نویسی و رسمیت زبان تورکی، ضرورت مودرنیته و مدنی و معاصر شدن مردمان ایران است
همه‌ی زبانهای رایج در ایران، بلا استثناء می‌باید رسمی شوند
رفع بعضی از شبهات در باره‌ی رسمیت زبان تورکی
باز هم معضل رسمیت زبان تورکی
عقب‌گرد به سنگر ملی، مشترک و سراسری
در دفاع از تات‌ها، تالش‌ها، گیلک‌ها و حقوق و زبانشان
مطالبات بنیادین مردم تورک در سراسر ایران؛ فارغ از استان، لهجه، مذهب و گرایشات سیاسی
جمهوریت‌خواهی فارسی و مساله‌ی ملی در ایران، نگاهی به طرح پیشنهادی و. انصاری-س. مددی




[1] هیسپانیک  (Hispanic)مردم اسپانیایی‌زبان که ریشه‌ و تبار آنها به کشورهای آمریکای لاتین و یا اسپانیا بر می‌گردد.
[2] گیرینگو (Gringo): در آمریکای لاتین به معنی آمریکایی غیر هیسپانیک‌ اغلب اوروپایی‌تبار بکار می‌رود.
[3] لاتینو (مذکر Latino)، لاتینا (مونث Latina) و لاتینئکس ( Latinxبدون جنسیت) در آمریکای شمالی به کسانی که اصلیت و تبار آنها از آمریکای لاتین است گفته می‌شود.
[4] Lili Loofbourow. The Democrats’ Cringey Spanish Contest Is Better Than the Alternative
Spanish-language networks loved hearing Democrats debate en español
[6]  پوئبلو (Pueblo) به معنی جوامع بومیان سرخ پوست آمریکایی، در گذشته و یا حال است.

No comments:

Post a Comment