رابینو: روستائیان همدان تورکاند و کلمهای فارسی نمیدانند.
مئهران باهارلی
در
زیر ترجمهی فارسی بخشهائی از مقالهی ه. ل. رابینو به زبان فرانسه در بارهی ایالت
همدان، که در سال ١٩٢١ (٩٥ سال پیش) منتشر شده است، را آوردهام. وی در این مقاله
میگوید که اغلب روستائیان ایالت همدان تورکاند و معمولا کلمهای فارسی نمیدانند:
Les villageois sont pour la plupart Turcs, et
ne savent d’ordinaire pas un mot de Persan.
١- یاسنت لویی رابینو (١٨٧٧-١٩٥٠، Hyacinth
Louis Rabino) اصلا ایتالیائی، متولد فرانسه و دارای تابعیت انگلیسی. پدر وی مدیر
بانک شاهی ایران بود. رابینوی پسر، یک تاریخنگار، جوغرافیدان، دیپلومات و کارمند رسمی دولت
انگلیس در وزارت امور خارجه و ادارهی مستعمرات بریتانیای کبیر است. او در مناصب
گوناگونی در ایران دورهی قاجاری از جمله در کونسولگریهای بریتانیا و شعبات بانک
شاهی در این کشور خدمت کرده است. رابینو علاقهمند به مطالعات آکادمیک و خطاطی و سکهشناسی
بود و دارای تالیفات متعدد و مهمی در بارهی ایران است.
٢-رابینو
یکی از شرقشناسان و ایرانشناسانی است که از اوائل دورهی قاجاریه اهتمام جدی در
ایجاد تصوری نادرست از ایران کردهاند و به مهندسی استعماری هویت ملی و قومی آن، کشوری
در آن موقع با اکثریت جمعیتی تورک و تحت حاکمیتی تورک، پرداختهاند. این شرقشناسان
و ایرانشناسان با نگارش و انتشار هزاران نوشته و کتاب و مقاله و تحقیقات و ... بالاخره
توانستند از دورهی مشروطیت بدین سو این تصور غیر واقعی را که گویا ایران یک کشور
فارسی با هویت و تاریخ پارسی و آریائی و .... است، به خوبی و بویژه در مراکز سیاسی
و آکادمیک غرب جا بیاندازند.
٣-
رابینو مانند اغلب شرقشناسان و ایرانشناسان انگلیسی از سوئی بسیار به مطالعه و
بررسی گروههای ایرانیک (فارس، گیلک، مازندرانی، تالش، تات، لک، لور، کورد، ...) و
بزرگنمائی آنها علاقهمند بود و از طرف دیگر بیعلاقه به اکثریت تورک ساکن در ایران
و تاریخ و زبان و فرهنگ تورک او و متمایل به ندیدن آنها. از همین رو تثبیتهای وی
در بارهی شیوع و گسترش زبان تورکی و هویت تودهی تورک در آن دوره فارغ از بزرگنمائی
و نتیجتا حائز اهمیتاند.
٤-
مقالهی رابینو نشان میدهد که حتی یک صد سال پیش، یعنی دو دهه پس از آغاز سیاست
فارسسازی و تورکیزدائی- تورکیستیزی در ایران، که در دورهی مشروطیت به سیاست
رسمی دولت ایران تبدیل شد، حافظهی تاریخی دور و نزدیک خلق تورک ساکن در ناحیهی همدان
زدوده نشده بود. تورکهای این ناحیه از تورکایلی-آزربایجان اتنیک هنوز نیاخاک خود
(در تاریخ دور) را تورکستان، و موسس طائفهی خود (در تاریخ نزدیک) را دولت تورکمان
قاراقویونلو میدانستند.
٥-رابینو
در این مقاله همانند همهی دیگر آثار خود از مردم ما با نام «تورک» (به
فرانسه Turc) یاد میکند. در مقالهی وی از ترکیبهائی مانند تورک همدانی، تورک
خمسه، تورک آزربایجانی، آزربایجانی، آزری و .... که در راستای تورکزدائی و تورکستیزی
توسط استعمارگران اوروپایی، پانایرانیستها، آزربایجانگرایان پانایرانیست و
استالینیست اختراع و متداول شدهاند خبری نیست. تغییر نام تورک، انکار اصلیت تورک
خلق ما و تلاش برای تجزیهی تودهی تورک ساکن در ایران به دهها قوم و قومک مانند
آزربایجانی و آزری .... تدابیری پیشرفتهتر مربوط به فازهای متاخر سیاست تورکستیزی
و تورکزدائی در ایران است.
٦-
در حالی که بنا به تثبیت رابینو در سالهای ١٩٢٠ اکثریت اهالی تورک همدان کلمهای
فارسی نمیدانستند، پس از اِعمال یک صد سال و بیست سیاست دولتی تورکزدائی موثر، امروز
این منطقهی تورکنشین دگرگشت سریع و گستردهی زبانی-هویت ملی خود و تغییر ترکیب
دموگرافیک از تورک به فارس را تجربه کرده و در راه فارس شدن کامل است.
نامهای اصلی طوائف قراگوزلو (قاراغزلو، قاراغوزلو، قارااوغوزلو)، خربندهلو
(هارمان دلی، خارمان دلی)، شاهسوند (شاهی سئوهن)، اشکلو-عاشقلو (ایشیقلی)، حاجیلو
(اؤزبکلی)، ...
در
مقاله نامهای برخی از طوائف تورک بکار برده میشود. این نامها، فورمهای متاخر و
دیگرگون شدهی نامهای قدیمی این طوائف هستند که به مرور زمان جای نامهای واقعی و
اولیهی تورکی را گرفتهاند (در بارهی نام هر کدام از این طوائف تورک مقالهی علیحدهای
در سؤزوموز منتشر خواهم کرد). به عنوان نمونه و به اختصار:
قاراگؤزلو- بنا به تورکولوژیستها و مورخین تاریخ تورک، نام اولیهی
این طائفهی تورک، قاراغوز و یا قارا اوغوز (مانند قارابایات،
قاراتاتار، ....) است. غز، غوز و یا اوغوز در بسیاری از نامها در طول زمان دستخوش
تغییر شده است. چنانچه نام طائفهی گؤک غوز - گؤک اوغوز به گاگاووز (در
مولداوییا و شبه جزیرهی بالکان) تغییر یافته است.
شاهسوند- نام اصلی این طائفه، شاهی سئوهن است. در لهجههای
تورکمانی گاها حرف د به آخر کلمات مختوم به ن افزوده میشود. مانند تبدیل آسان به هاساند،
ساپان به ساپاند. بنابراین در فورم جدید شاهسوند، پسوند فارسی-لوری وند
وجود ندارد.
خربندهلو- نام اصلی این طائفه، هارمان دلی-خارمان دلی
است. خارمان دلیها طائفهای تورک از غرب آناتولی بودند که در کوچ تورکمانان
قزلباش به تورکایلی و دیگر نقاط ایران مهاجرت کردند.
اشکلو-عاشقلو- نام اصلی این طائفهی تورک، احتمالا ایشیقلی است.
ایشیقها زمرهای از تورکمانان آبدال و درویش و غالی آناتولی غربی بودند که
در کوچ تورکمانان قزلباش به تورکایلی و دیگر نقاط ایران مهاجرت کردند. نام ایشیق،
در ریشهشناسی آشیق تورک (که به اشتباه با ع، عاشق نوشته میشود) هم
مطرح شده است.
حاجیلو- نام اصلی این طائفه ازبکلو است، که به سبب تبدیل حروف
س-ز به حروف ج-چ در برخی لهجهها (مانند تبدیل «سار-زار» به «جار-چار» به معنی
پوشش، در سارقات-چارقات-چرقد، ساریق-چاریق، ...) نخست به اجبکلو و سپس با ریشهشناسی
عامیانه و فارسیسازی به حاجبکلو و حاجیلو ... تبدیل شده است.
٨-در
زیر ترجمهی فارسی بخشهائی از مقالهی مزبور به زبان فرانسه را که مستقیما در
ارتباط با هویت قومی و طوائف تورک بودند آوردهام. توالی جملات و پاراگرافها
مطابق ظهورشان در مقاله نیست و توسط من چیده شدهاند (اصل مقاله، ضمیمهی این
مقاله است).
گلچینی از مقالهی "همدان" نوشتهی ه. ل. رابینو (از ص ١٥ و صص
٢٢٢-٢٢٧)
ترجمه از زبان فرانسه توسط مئهران باهارلی
"جمعیت [ایالت همدان] متشکل است از فارسها و از تورکها (اعقاب
طوائف اَشِکلو [ایشیقلی] و حاجیلو [اوزبکلی]). همچنین یهودیها و ارمنییان نیز
هستند. .... روستائیان اغلب تورکاند و معمولا کلمهای فارسی نمیدانند. اکثریت،
اعقاب طوائف حاجیلو [اوزبکلی]، اَشِکلو [ایشیقلی] و خدابندهلو [خارمان دلی] هستند.
آنها فقیرند، زیرا محصولات کشاورزییشان را به علت گران بودن هزینه حمل و نقل،
ارزان میفروشند.
درجِزین: ٥٠ روستا. در شرق و شمال شرق همدان. در شرق محدود به نوبِران
[نوْواران]، در جنوب به سردَرود، در غرب به کوههای کانی داغ و در جنوب به نواحی
چاررو و درجِزینِ عراق (اراک). اهالی تورکاند. ... اوتراق شاهسوندها [شاهیسئوهن]
در تابستان در این ناحیه است. ... شاهسوندها [شاهیسئوهن] در این ایالت آذوقه خود را از جو
و گندم تهیه میکنند و آنها را در زمستان که از نواحی گرمتری میگذرند با خود
حمل میکنند.
مهربان: ١٠٠ روستا. در شمال همدان، در شمال محدود
به خمسه، در شمال و غرب به اسفندآباد، در شرق به سردَرود و در جنوب به دوروب و
توابع. اهالی تورک هستند.
سردَرود: ٥٠ تا ٦٠ روستا. در شمال شرق همدان، در
شمال محدود به خمسه، در غرب به مهربان، در شرق به خرقان [قاراقان] و در جنوب به
درجِزین. اهالی تورک و از اعقاب طائفهی اَشِکلو [ایشیقلی] هستند.
دوروب و توابع: ٦٠ روستا در همسایهگی نزدیک شهر
همدان. اهالی به سمت جنوب و شرق فارس، به سمت شرق تورک و به سمت شمال مخلوطی از این
دو نژاداند. .... ناحیهی بین سورخ اباد و بوبوک آباد برگرفته از نام طائفهای که
در آنجا ساکن است، اغلب حاجیلو [اوزبکلی]
نامیده میشود.
همچنان این نواحی باید ذکر شوند:
وفس، زیرناحیهی مهربان، همسایهی ایالت عراق [اراک].
پیشخور، زیرناحیهی درجِزین، و یا به طور دقیقتر بین درجِزین و
نوبِران [نوواران].
تاسِران، زیرناحیهی درجِزین محدود به مهربان، خمسه، خرقان [قاراقان] و
سردَرود.
ازنارد، زیرناحیهی کوچکی که به جوراقان، ٦ کیلومتری شمال شرق همدان تا
زتگاه [لتگا؟] امتداد دارد.
طائفهی قاراگؤزلو [قارااوغوزلو] به دو شاخه تقسیم شده است: اَشِکلو [ایشیقلی] و حاجیلو [اوزبکلی]. اَشِکلوها [ایشیقلی] در ناحیهی درجِزین ساکناند و تا
نوبِران [نوواران] گسترده میشوند. شناختهشدهترین روستایشان روستای شاوارین است.
ریشسفید و یا رئیس طائفه عالیجناب ابوالقاسمخان ناصرالملوک
میباشد. حاجیلوها [اوزبکلی] ساکن ناحیهی مهرباناند. مهمترین روستاهای آنها کبود
راهنگ [کورهنگ] و بوبوک آباد میباشد. خدابندهلوها [خارمان دلی] که ساکن همان ناحیهاند تابع آنها
هستند.
قاراگؤزلوها [قارااوغوزلو] کاملا
یکجانشین شدهاند و به سختی میتوان صفت طائفه را در بارهی آنها بکار برد، زیرا
آنها همهی خصوصیات [طائفهگی] را از دست دادهاند. تعداد آنها بالغ بر ٢٠٠٠ تا
٣٠٠٠ خانوار است. بنا به سنن طائفه، قاراگؤزلوها [قارااوغوزلو] اصل خود را از تورکستان
و موسس طائفهشان را قارا محمد، برادر قارا یوسف، یکی از حاکمان سلسلهی قاراقویونلو
میدانند.
در نواحی همدان فرشهای بسیاری اعمال میشود، اما نه در همسایهگی نزدیک
شهر همدان. بهترین فرشها از آن قاراگؤزلوها [قارااوغوزلو] است که بیشتر در بوبوک
آباد بافته میشوند. آنها محکماند و در هر زر مربع دارای ١٢٠ گره [تورکی] اند.
فرشهای نواحی درجِزین، مهربان و سردَرود کیفیت پائینتری دارند. اکثر فرشها از
طریق تبریز به استانبول و اوروپا صادر میشود.
ه. ل. رابینو"
منبع:
H. L.
Rabino, “Hamadan”, Revue du Monde Musulman , 43 (1921): 15, 222-227, Paris.
لینک
دانلود نشریه:
برای مطالعهی
بیشتر:
رابینو:
روستائیان همدان تورکاند و کلمهای فارسی نمیدانند.
دانشآموزان
تورک کوریجان- کبود راهنگ- همدان اصلاً زبان فارسی نمیدانند
همدان میخواست
تورکی، زبان رابط بین المللی جهان اسلام شود
٩٨مین
سالگرد تاسیس مدرسهی تورک خیر یوردو (صلاحیه) اورمیه و ١٠٧مین سالگرد مدرسهی
تورک بالو و یادی از حاجی میرزا فضل الله مجتهد اورمولو
دستور
مظفرالدین شاه قاجار برای تدریس زبان تورکی در مدارس آزربایجان و اعتناء بایسته به
تعلم آن
کتاب درسی
مشروطیت: بعد از این تورکی حرف نزنیم. اگر او تورکی حرف زد جواب ندهیم
جلوگیری از
جار زدن به زبان تورکی در مدارس شهر بین (بن)، استان چهارمحال بختیاری - ایران
مرکزی
زدن افسار
الاغ به سر کودکان تورک و بستنشان به آخور تا مثل آدم به فارسی حرف بزنند
تکلم به
لهجهی اجنبی تورکی اکیداً ممنوع است. با زبان شیرین فارسی صحبت کنید!
یک سند تاریخی:
تحمیل زبان فارسی به شاگردان تورک با توبیخ و اخطار و قدغن نمودن تورکی حرف زدن در
مدارس
قومیتگرائی
افراطی فارسی و مراسم کتابسوزی ٢٦ آذر سال ١٣٢٥ در آزربایجان
بخشنامهی
ادارهی فرهنگ آزربایجان برای رایج ساختن نام و هویت قومی آذری و آذربایجانی به جای
تورک
مورد ایران:
نژادپرستی زبانی، نسلکُشی زبانی و زبانکُشی دولتی
اسناد دولتی
در بارهی منسوخ کردن زبان تورکی و فارسسازی اجباری تورکها توسط مدارس فارسیزبان
بنا به گزارشات رسمی سالهای ١٣٠٤-١٣٠١
هویتپروری
و برابریخواهی ملی تورک، مبارزهای علیه نژادپرستی، نئوفاشیسم و نئوکولونیالیسم
تورکیخوانی
و تورکینویسی و رسمیت زبان تورکی، ضرورت مودرنیته و مدنی و معاصر شدن مردمان ایران
است
سیاست
انکار و سرکوب هویت و ملت تورک ورشکست شده است
ناسیونالیستهای
افراطی فارس و پانایرانیستها، از چپ و راست و بنیادگرا و ... نازیستهای ایران و
خاورمیانهاند.
کانون
مبارزه با نژادپرستی و تورکستیزی در ایران
نهای به
آن چشمهای مهربان و پر امید
آقای آیت
الله، شما چرا تورکی یاد نگرفتهاید؟!
اشکالات
اصل ١٥ قانون اساسی و مسئلهی خط و زبان تورکی
مطالبات بنیادین
مردم تورک در سراسر ایران فارغ از استان، لهجه، مذهب و گرایشات سیاسی
تحریم
مدارس فارسی در یک روز و یا یک ساعت مشخص در سراسر ایران
بهار تورکیزبانان
ایران
No comments:
Post a Comment