Sunday, December 20, 2015

فرمان تورکى شاه اسماعيل صفوى خطاب به موسى‌بيگ تورقوت‌اوغلو


فرمان تورکى شاه اسماعيل صفوى خطاب به موسى‌بيگ تورقوت‌اوغلو

مئهران باهارلى

در آرشيو موزه‌ى توپقاپى سارايى استانبول، فرمانى (بويروق) به زبان تورکى صادره از سوى شاه اسماعيل (١٥٢٤-١٥٠٢) موسس دولت تورک قزلباش (صفوى) نگهدارى مىشود. اين فرمان کوتاه از جهات بسيار (تاريخ‌هاى عثمانى، قزلباشیه-صفوىه، مذهب علوى قزلباشى، طوائف تورک، زبان تورکى، روابط تورک ایلی-آزربايجان اتنیک -تورکيه،...) داراى اهميت است. 


١-اين فرمان در تاريخ ١٥١٢ يک ماه پس از به تخت نشستن سلطان سليم عثمانى صادر شده است. در آن دوره شاه اسماعيل به عنوان مراد (مرشد کامل) و رهبر سياسى عمده‌ى طوائف تورک آسياى صغير-  خاورميانه – قفقاز، در صدد متحد کردن طوائف تورکمان جنوب و مرکز آناتولى وابسته به خود بر عليه سلطان سليم عثمانى بود. تورقوت‌اوغلو موسى‌بيگ نيز راس خانواده‌ى بزرگ و معتبر تورقوتلوها، از تورکمانان وابسته به قارامان‌اوغوللارى، و يکى از برجسته‌ترين متحدين شاه اسماعيل در آناتولى و فرمانبردار او بود. شاه اسماعيل دو سال قبل از جنگ چالديران يکى از امراى خود بنام احمدآقا قارامانلى را به نزد تورقوت‌اوغلو موسى‌بيگ که اين فرمان خطاب به او صادر شده فرستاد. 

در اين فرمان شاه اسماعيل اعلام مى‌کند که احمدآقا قارامانلى را به عنوان ايلچى دولت قزلباشیه (صفوى) و مسئول سازماندهى و حکومت بر «آن طرفها» يعنى قارامان‌ایلى در آناتولى (همه آناتولى مرکزى و به جنوب شامل مناطق جوار درياي مديترانه مشرف به جزيره‌ى قبرس) تعيين کرده است. او از تورقوت‌اوغلو موسى‌بيگ مى‌خواهد که با احمدآقا قارامانلى ارتباط بر قرار کرده و از دستورات وى اطاعت کند. شاه اسماعيل مى‌گويد که احمدآقا قارامانلى از افراد معتمد و محترم اوست و تقاضاهايش در بارگاه سلطنتى پذيرفته مى‌شوند. بنابراين هر مطالبه‌اى که تورقوت‌اوغلو موسى‌بيگ داشته باشد، مى‌بايد آنرا پس از مصلحت با احمدآقا قارامانلى و از طريق او به بارگاه شاه اسماعيل ارسال کند. شاه اسماعيل همچنين دستور مى‌دهد که همه‌ى امور واقعه در منطقه با جزئياتشان و در هماهنگى با قارامانلى احمدآقا به وى گزارش شوند.

در اين نامه شاه اسماعيل به تورقوت‌اوغلو موسى‌بيگ بسان کارگزار و مامور زيردست خويش خطاب مى‌کند و آشکارا به وى فرمان مى‌دهد طبق اوامر شاهانه‌اش عمل نمايد. مضمون اين فرمان نشان مى‌دهد شاه اسماعيل نه تنها در صدد هدايت و مديريت مريدانش در منطقه‌ى قارامان‌ائلى آناتولى بود، بلکه عملا به ايجاد يک نظام دولتى و ادارى در ميان توده‌ى طائفه‌هاى تورک آناتولى در قلمروی عثمانى اقدام کرده بود. اين فرمان که به زبان تورکى و يک ماه پس از به تخت نشستن سلطان سليم‌خان عثمانى نوشته و فرستاده شده است، نشان از گستردگى و عمق نفوذ شبکه‌ى دولت قزلباشى (صفوى) در آناتولى دارد.

٢- فرمان شاه اسماعيل به لحاظ تاريخ زبان تورکى نيز داراى اهميت است و به موقعيت ويژه‌ى زبان تورکى نزد شاه اسماعيل، طوائف بنيانگزار دولت تورک قزلباش (صفوى)، و کاربرد اين زبان در روابط و مراسلات داخلى قزلباشان تورک و صدور فرامين و دستورالعملهاى رسمى آنها اشاره مى‌کند. زبان تورکى‌اى که شاه اسماعيل در اين فرمان بکار برده، بر خلاف زبان مطنطن و پرتصنع مکتوبات تورکى شاهان بعدى صفوى که داراى جملاتى بسيار طولانى و انبوهى از القاب و نيز عبارات مغلق فارسى و عربى بودند، متناسب با زبان تورکى سره‌ى طوائف تورک و مناسب براى القاى سريع پيام نگارنده‌ى آن، روان و ساده، نزديک به زبان محاوره، بدون القاب و با جملات کوتاه است.

در اين فرمان کلماتى مانند شؤيله، کندى (خود)، يارديم، بولسا (بولماق)، ... که در دوره‌ى شاه اسماعيل در لهجه‌ى قزلباشى-تورکمانى زبان تورکى نيز رايج بودند، اما در سده‌هاى بعدى کم‌استعمال و یا فراموش شدند بکار رفته است. نامه‌ى شاه اسماعيل با عبارت "سؤزوموز" که در آغاز فرامين و وثيقه‌هاى خاقانهاى تورک بکار مى‌رفت و بدانها رسميت مى‌داد (معادل عبارت "يارليغيميز" دوره‌هاى قبلى) شروع مى‌شود. به زير عبارت سؤزوموز مهرى با نام دوازه امام شيعى زده شده است.

٣-در زير متن فرمان (بويروق) شاه اسماعيل صفوى به زبان تورکى خطاب به تورقوت‌اوغلو موسى‌بيگ را به دو الفباى عربى و لاتين آورده‌ام. کلمات و پسوندهاى تورکى با رسم‌الخط مدرن فونتيک تورکى نوشته و کلمات و عبارات فارسى و عربى مطابق زبان مبداء حفظ شدند (مئهران باهارلى)

"بسم اللهِ الرّحمنِ الرّحيم
يا على، الحکم لله
ابوالمظفّر اسماعيل باهادير

سؤزوموز

اميرِ اعظمِ اکرم، موسا تورقوت‌اوغلو عنايت و شفقتيميزه اميدوار اولاندان سونرا،

شؤيله بيلسين کيم: 

افتخار الاعاظم و الاعيان احمدآغا قارامانلى[نى] اول طرفه گؤنده‌رديک و اول يئرين اختيارليغينى کندينه شفقت ائتديک. گره‌ک کيم، مشاراليه سؤزونده‌ن و مصلحتينده‌ن چيخماسين و متابعت و يارديم اونا قيلسين. کيم، انشاءالله تعالىٰ هر نه کيم آنين مرادى و ايسته‌يى اولسا، حاصلدير. گونده‌ن گونه نه ايش واقع بولسا، احمدآغا اِنعامى ايله درگاهِ معلّاميزا بيلديرسينله‌ر. کيم، هر نوع بويروغوموز اولسا عمل ائتسين، گؤنلونو خوش توتوپ مرحمتيميزه اميدوار اولسون.

تحريراً فى ٧ ربيع الاوّل، سنه ٩١٨ [٢٣ مى ١٥١٢]

ختم"

اِنعام: کسی را نَعَمْ گفتن، کسی را بلی گفتن، به چيزي رضايت دادن و تائید و قبول کردن

Bismillahirrrahmanirrrahim
Yâ Eli, El hükmü lillah
Ebu’l-müzeffer İsmayıl Bahadır

Sözümüz

Emir-i e’zem-i ekrem Musa Turqutoğlu inâyet ve şefqetimize ümidvar olandan sonra. Şöyle bilsin kim iftixâr ül-eâzim vel-e’yân Ehmed Ağa Qaramanlı[nı] ol terefe gönderdik ve ol yérin ixtiyârlığını kendine şefqet étdik. Gerek kim müşar ün-eléyh sözünden ve meslehetinden çıxmasın ve mutâbiet ve yardım ona qılsın. Kim, inşâallah teâla her ne kim anın murâdı ve isteyi olsa hâsildir. Günden güne ne iş vaqé’ bulsa Ehmed Ağa en’âmı ile dergâh-i müellâmıza bildirsinler. Kim, her növ buyruğumuz olsa emel étsin, gönlünü xoş tutup merhemetimize ümidvâr olsun!

Tehriren fî 7 Rebi ül-evvel, sene 918 [M. 23 Mayıs 1512]

Xetm

منابع:

اصل اين نامه در آرشيو موزه توپ‌قاپی سارايی نگهداری مي‌شود. Topkapı Sarayı Arşivi (TSA), Nr. E 5460
-Adel Allouche, The Origins and Development of the Ottoman-Safawid Conflict, Berlin, 1983.
-Tekindağ, Şehabeddin. Yeni Kaynak ve Vesîkaların Işığı Altında Yavuz Sultan Selim’in İran Seferi, Tarih Dergisi 17. 22 (1967): 49-78.
-Faruk Sümer, Safevî Devleti’nin Kuruluşu ve Gelişmesinde Anadolu Türklerinin Rolü, Ankara: TTK, 1999, p. 51, footnote 100
-Riza Yildirim, Turkomans Between Two Empires:  The Origins of the Qizilbash Identity in Anatolia  (1447-1514), phd Dissertation
-Cihat Aydoğmuşoğlu, Safevî Çağına Ait Üç Türkçe Mektup Ve Değerlendirilmesi  
-Tufan Gündüz, Son Kızılbaş Şah İsmail, Yeditepe Yayinevi 
-Sümer, Faruk, Turgutlular, IA (İslam Ansiklopedisi)
-Sadık Müfit Bilge, Karaman Eyâleti’nin Tarihî Coğrafyası ve İdarî Taksimatı (XV.-XVIII. Yüzyıllar)

No comments:

Post a Comment