Sunday, June 2, 2019

وزیر کشور سهیلی (١٣١٩): اهالی استان‌های سوم و چهارم به هیچ وجه فارسی نمی‌دانند

وزیر کشور سهیلی (١٣١٩):

اهالی استان‌های سوم و چهارم به هیچ وجه فارسی نمی‌دانند

 

سندی دیگر از تحمیل زبان بیگانه‌ی فارسی بر تورک‌ها و نسل‌کشی زبانی-ملی آن‌ها در ایران

 

مئهران باهارلی


در زیر یک سند رسمی مربوط به سال ١٣١٩ (١٠ فوریه ١٩٤١ ) را آورده‌ام[1]. در این سند علی سهیلی تبریزی وزیر کشور خطاب به نخست‌وزیر رجب‌علی منصور می‌گوید اهالی تورک استان‌های سوم و چهارم (تقریبا منطبق با منطقه‌ی آزربایجان) فارسی نمی‌دانند و سپس تدبیرات دولت برای گسترش فارسی در آن منطقه از جمله ممنوع کردن تکلم به زبان تورکی را بر می‌شمارد. این سند اعتراف صریح دولت ایران به بیگانه و تحمیلی بودن زبان فارسی برای تورک‌ها و وجود یک سیاست رسمی و دولتی نسل‌کشی زبانی تورکی برای ریشه‌کن کردن زبان و هویت ملی تورک در ایران است. در زیر نخست متن این سند را آورده و سپس چند توضیح در باره‌ی آن داده‌ام.


وزارت کشور

اداره‌‌ی اطلاعات

شماره ٧٨٠١٠-٣٣٥٤

تاریخ ٢١-١١-١٣١٩

جناب آقای نخست‌وزیر

استانداری سوم در باب سخن‌رانی‌های پرورش افکار در تبریز گزارشی داده‌اند، دایر بر این که:

جلسات سخن‌رانی هفته یک بار تشکیل، و برای تشویق اهالی به حضور در این جلسات قطعات موسیقی و نمایش‌هایی نیز در برنامه منظور شده. ولی چون اهالی استان‌های سوم و چهارم سوای عده‌ی معدودی به هیچ وجه فارسی نمی‌دانند، از این سخن‌رانی‌ها که منظور اصلی آن پرورش افکار توده است، نتیجه حاصل نشده و موضوع بسط و توسعه [و] تعمیم زبان فارسی در این نقاط آن طوری که باید پیشرفت ننموده.

به نظر استان‌داری نامبرده، برای انجام منظور لازم دانسته که به تعداد کلاس‌های شبانه و مراقبت در حضور سال‌مندان افزوده شده و هم‌چنین کودکستان‌های شبانه‌روزی برای کودکان تحت آموزش آموزگاران فارسی‌زبان تاسیس گردد. و حتی المقدور اهتمام شود که در تمام مراحل تحصیلی، آموزش برای عموم رایگان باشد. به علاوه پیش‌نهاد نموده است ترتیبی داده شود که کارمندان کلیه‌ی وزارت‌خانه‌ها و ادارات دولتی و بنگاه‌ها فارسی‌زبان بوده و برای مامورین نامبرده حرف زدن تورکی با ارباب رجوع مطلقا ممنوع شود.

برای تامین هزینه‌ی این اقدامات، استان‌داری معتقد است که از درآمد اوقاف محل استفاده گردد.

وزارت فرهنگ به ویژه در سال جاری قدم‌های بلندی به عمل تاسیس آموزش‌گاه‌ها و کودکستان‌ها در استان نامبرده برداشته‌اند و وزارت کشور نیز نهایت هم‌کاری را در این موضوع نموده. ولی البته این اقدامات کافی نبوده و برای تعمیم زبان فارسی در تمام مناطق که به زبان غیر فارسی متکلم هستند، به ویژه در استان‌های سوم و چهارم که از لحاظ موقعیت محل حایز درجه اول اهمیت می‌باشند، عقیده‌مند است کومیسیونی در وزارت کشور و با شرکت نماینده‌گان وزارت فرهنگ تشکیل و [یک] برنامه تهیه و تقدیم گردد، تا پس از تصویب هیات دولت به موقع اجرا گذارده شود.

وزیر کشور [امضاء علی سهیلی]


چند نکته

یک- اعترافات سند

-سند اعتراف می‌کند که زبان و نام زبان ما «تورکی» است. از این منظر، موضع کسانی از جمله آزربایجان‌گرایانی که نام زبان ما را از تورکی به آزری و آزربایجانی تغییر می‌دهند، به مراتب خائنانه‌تر از امثال سهیلی‌ها است.

-سند می‌گوید مردم استان‌های سوم و چهارم، به جز عده‌ای معدود، فارسی نمی‌دانند. این اعتراف رسمی و صریح به بیگانه بودن زبان فارسی برای ملت تورک است. واقعیتی که در اسناد و منابع بی شمار دیگر نیز تکرار شده است. هرچند بسیاری از نخبه‌گان تورک، قبل از مشروطیت داوطلبانه زبان فارسی را به عنوان یک زبان ادبی، پرستیژ و یا رابط یاد می‌گرفتند، اما توده‌ی تورک قبل و بعد از دوره‌ی مشروطیت هرگز علاقه‌ای به زبان فارسی از خود نشان نمی‌داد و تلاشی برای یاد گرفتن آن هم نمی‌کرد. گسترش زبان فارسی در میان توده‌ی تورک در آزربایجان و دیگر نواحی تورک‌ایلی و حتی دیگر مناطق تورک‌نشین در سرتاسر ایران (کانتون‌های تورک)، امری جدید و مربوط به دهه‌های اخیر بوده، صرفاً معلول تحمیل سیستماتیک زبان فارسی و میوه‌ی سیاست ۱۳۰ ساله و یا پنج نسله‌ی نسل‌کشی زبانی ملت تورک در ایران توسط دولت است.

-سند می‌گوید دولت ایران دارای یک سیاست و برنامه برای بسط و تعمیم زبان فارسی در آن منطقه است. این اعتراف به نسل‌کشی زبانی تورکی از سوی دولت ایران است. یعنی آن که گسترش و رواج زبان فارسی در میان تورک‌ها و در مناطق تورک‌نشین امری طبیعی و خودجوش و آزادانه نیست، بلکه حادثه‌ای غیرطبیعی و با نقشه و برنامه‌ی قبلی از خارج و استعماری است.

-سند می‌گوید برای سیاست تعمیم و بسط زبان فارسی در مناطق غیر فارس بین نهادهای دولت ایران مانند هئیت دولت، وزارت کشور، وزارت فرهنگ، و اداره‌ی اوقاف هم‌کاری و هم‌آهنگی نزدیک وجود دارد. این، اعتراف صریح به «نسل‌کشی زبانی تورکی به طور رسمی از سوی دولت ایران» است.

-سند می‌گوید در نتیجه‌ی عدم تمایل و بی اعتنایی مردم تورک به یادگیری زبان فارسی، امر رایج ساختن زبان فارسی پیش‌رفت نکرده است (از این سخن‌رانی‌ها... نتیجه حاصل نشده و موضوع بسط و توسعه و تعمیم زبان فارسی در این نقاط آن طوری که باید پیش‌رفت ننموده). این، اعتراف رسمی به «تحمیلی بودن زبان فارسی برای تورکان» است

دو- روش‌های فارس‌سازی تورکان

سند روش‌های تعمیم و بسط زبان فارسی را به شرح زیر بر می‌شمارد:

-به راه انداختن جلسات سخن‌رانی هفته‌گی پرورش افکار برای مغزشویی تورکان

-اجرای موسیقی و نمایش‌های فارسی در این جلسات به منظور جلب اهالی تورک که از خود علاقه‌ای به شرکت در آن جلسات نشان نمی‌دادند

تاسیس کلاس‌های شبانه برای فارس‌سازی سال‌مندان تورک

تاسیس کودک‌ستان‌های شبانه‌روزی برای فارس‌سازی کودکان تورک

رایگان کردن مدارس و کودک‌ستان‌ها و آموزش‌گاه‌های فارس برای تورکان

استخدام آموزگاران فارس‌زبان در مدارس و کودک‌ستان‌ها و آموزش‌گاه‌ها

-ممنوع کردن حرف زدن کارمندان و مامورین کلیه‌ی وزارت‌خانه‌ها و ادارات دولتی و بنگاه‌ها با ارباب رجوع به ‌زبان تورکی

-تشکیل کومیسیونی در وزارت کشور با شرکت نماینده‌گان وزارت فرهنگ برای تهیه و تقدیم برنامه‌ی تعمیم زبان فارسی در میان تورکان و فارس‌سازی آن‌ها.

سه- تاکید بر موقعیت ویژه‌ی شمال غرب تورک

سند می‌گوید استان‌های سوم و چهارم از لحاظ موقعیت محل حایز درجه اول اهمیت می‌باشند. منظور از موقعیت محل،  هم‌جواری این استان‌ها با جمهوری آزربایجان و تورکیه و منظور از حائز بودن اهمیت درجه اول، وجود تمایلات استقلال‌طلبانه در میان اهالی تورک و یا خواست آن‌ها به الحاق به تورکیه (مانند سال‌های جنگ جهانی اول) و یا جمهوری آزربایجان (چهار سال بعد از این سند) است. این سند جای‌گزین کردن زبان فارسی به جای زبان تورکی را تنها راه جلوگیری از انفکاک و استقلال تورک‌ایلی و پیوستن و انضمام آن به تورکیه (و یا جمهوری آزربایجان) می‌داند.

چهار- نقش یگانه‌ی زبان فارسی در سیاست دولتی فارس‌سازی

این سند تائیدی دوباره است بر این واقعیت که نه امروز و نه در گذشته، گسترش و رایج ساختن زبان فارسی در آزربایجان و دیگر مناطق تورک‌ایلی و کانتون‌های تورک در سایر نقاط ایران، ربطی به امر توسعه و معارف و سوادآموزی و ... مردم تورک نداشته، بلکه از همان آغاز و صرفاً ابزاری برای از بین بردن و امحاء زبان و هویت تورکی و فارس‌سازی ملت تورک ساکن در ایران، با هدف غائی از بین بردن احتمال ایجاد هر گونه گرایشات استقلال‌طلبانه در میان تورکان تورک‌ایلی است.

پنج- تجزیه ی تورک ایلی و یا وطن تورک به استان‌های سوم و چهارم و ...

در ۱۹ دی ۱۳۱۶ خورشیدی، با اصلاح قانون تقسیمات کشوری ایران به ۱۰ استان تقسیم و بدین ترتیب منطقه‌ی ملی تورک در شمال غرب ایران و یا تورک‌ایلی، بین ٥ استان جدیدالتاسیس با نام‌های یکم و دوم و سوم و چهارم و پنجم تجزیه شد. هدف از این تدبیر، جلوگیری از تشکل مفهوم وطن واحد تورک در میان تورک‌های ساکن در شمال غرب ایران بود:

استان سوم: شامل شهرهای اردبیل، تبریز، میانه و آستارا بود. این بخش از تورک‌ایلی امروزه بین استان‌های آزربایجان شرقی، اردبیل و گیلان تجزیه شده است.

استان چهارم: شامل شهرهای خوی، رضائیه (اورمیه)، مهاباد (ساوجبلاغ)، مراغه و بیجار ‌بود. این بخش از تورک‌ایلی امروزه بین استان‌های آزربایجان غربی و کوردستان تجزیه شده است

استان یکم: شامل شهرهای زنجان، قزوین، ساوه، سلطان‌آباد، رشت و شهسوار ‌بود. این بخش از تورک‌ایلی امروزه بین استان‌های زنجان، قزوین، گیلان و مرکزی تجزیه شده است.

استان دوم: شامل شهرهای قوم، کاشان، تهران، سمنان، ساری و گرگان ‌بود. این بخش از تورک‌ایلی امروزه بین استان‌های قوم و البورز و تهران تجزیه شده است

استان پنجم: شامل شهرستان‌های کرمانشاه، ایلام، سنندج و همدان می‌بود. این بخش از تورک‌ایلی امروزه بین استان‌های همدان، کوردستان، کرمانشاه و لورستان (بخش شمال آن) تجزیه شده است.

شش- تورک‌های ایران‌گرای صرف

علی سهیلی (۱٨٩٥ در تبریز –۱٩٥٨ لندن)، فرزند میرزا غلام‌علی تبریزی، سیاست‌شخص، چندین مرتبه وزیر خارجه و کشور و نخست‌وزیر و سفیر ایران در کشورهای مختلف بود. وی در جرگه‌ی تورک‌های «ایران‌گرای صرف» است. تورک‌های «ایران‌گرای صرف»، تورک‌های «چپ ایرانی»، «آزربایجان‌گرایان پان‌ایرانیست»، «آزربایجان‌گرایان ایران‌گرا» جریانات هویتی ملی - سیاسی هستند که در میان نخبه‌گان تورک در دهه‌های اواخر قرن نوزده و ربع اول قرن بیستم ظاهر شدند. این جریانات معلول قبول هویت ملی ایرانی با زبان ملی فارسی از سوی این نخبه‌گان تورک و رد هویت ملی تورک توسط آن‌ها بوده و مصداق مانقورتیسم و گؤزقامانیسم هستند.

تورک‌های ایران‌گرای صرف: آن دسته از نخبه‌گان هستند که صرفا به «هویت ملی ایرانی»، «ملت ایران»، «وطن ایران» و «زبان ملی فارسی» معتقدند و بر خلاف آزربایجان‌گرایان پان‌ایرانیست و آزربایجان‌گرایان ایران‌گرا، آزربایجان به عنوان یک مفهوم قومی و .... در اندیشه و حیات سیاسی‌شان محلی از اِعراب ندارد. از آنجائی که این گروه، منکر وجود هویت ملی تورک، وطن تورک (کل سرزمین تورک‌نشین در شمال غرب ایران و یا تورک‌ایلی) و ملی بودن زبان تورکی‌اند، گروهی ضد تورک، به لحاظ هویتی مانقورت – گؤزقامان و به لحاظ سیاسی – ملی - وطنی خائن شمرده می‌شوند. مانند اکثر مقامات دولتی تورک دوره‌ی مشروطیت تا به امروز (سید حسن تقی‌زاده، محمد ساعد مراغه‌ای - ساعدالوزراء، مرتضی‌قلی بیات - سهام‌السلطان، ابراهیم حکیمی تبریزی - حکیم‌الملک، محمود جم تبریزی، سهیلی، ارفع، رضاشاه پهلوی، محمدرضا پهلوی، فرح دیبا،  حاج‌علی رزم‌آرا، .....). نخبه‌گان تورکی مانند زین العابدین مراغه‌ای و طالبوف و .... هم در میان تورک‌های ایران‌گرای صرف هستند. تعدادی از شخصیت‌های این دسته (آخوندزاده و ....)، دارای تمایلات نژادپرستانه‌ی شدید بر علیه تورک و عرب‌اند. پان‌ایرانیست‌های تورک (منشی‌زاده، میرزا رضاخان ارفع الدوله دانش، حسن ارفع تبریزی، ....) نیز یک طیف افراطی داخل در این گروهند.

تورک‌های چپ ایرانی: آن تورک‌های چپ‌گرا هستند که ملیت خود را ایرانی با زبان ملی فارسی می‌دانند.

آزربایجان‌گرایان پان‌ایرانیست: آن تورک‌هایی هستند که معتقد به ملت ایران و قومی به نام آزربایجانی که بخشی از ملت ایران است می‌باشد و طرف‌دار فارس‌سازی تورک‌ها با جبر و زور و روش‌های سخت‌افزاری هستند.

آزربایجان‌گرایان ایران‌گرا: آن تورک‌هایی هستند که معتقد به ملت ایران و قومی به نام آزربایجانی که بخشی از ملت ایران می‌باشد، و طرف‌دار فارس‌سازی تورک‌ها با روش‌های نرم‌افزاری هستند. 


برای مطالعه‌ی بیشتر:

١-بیگانه بودن زبان فارسی برای تورکان

رابینو: روستائیان همدان تورک‌اند و کلمه‌ای فارسی نمی‌دانند.
دانش‌آموزان تورک کوریجان- کبود راهنگ- همدان اصلاً زبان فارسی نمی‌دانند
زدن افسار الاغ به سر کودکان تورک و بستنشان به آخور تا مثل آدم به فارسی حرف بزنند
وزیر کشور سهیلی (١٣١٩): اهالی استان‌های سوم و چهارم به هیچ وجه فارسی نمی‌دانند
تکلم به لهجه‌ی اجنبی تورکی اکیداً ممنوع است. با زبان شیرین فارسی صحبت کنید!
یک سند تاریخی: تحمیل زبان فارسی به شاگردان تورک با توبیخ و اخطار و قدغن نمودن تورکی حرف زدن در مدارس
سندی از ممنوعیت تئاتر تورکی در تهران، بزرگترین شهر تورک‌نشین در ایران
جلوگیری از جار زدن به زبان تورکی در مدارس شهر بین (بن)، استان چهارمحال بختیاری - ایران مرکزی
خانم معلم و صندوق جریمه‌ی تکلم به زبان تورکی، حکایت‌های شهربانو-زن متولد ماکو

٢-تحمیل زبان بیگانه‌ی فارسی بر تورک‌ها به منظور فارس‌سازی آنها در دوره‌ی مشروطیت تا کودتای رضاخان

مغلوبیت‌مان در انقلاب مشروطه‌ی ایران و خبطمان در انجمن آزربایجان ویا تاریخ مختصر بی زبان شدنمان
تبریز مرکز جنبش ملیت‌گرایی ایرانی بوده است
کتاب درسی مشروطیت: بعد از این تورکی حرف نزنیم. اگر او تورکی حرف زد جواب ندهیم
دستور مظفرالدین شاه قاجار برای تدریس زبان تورکی در مدارس آزربایجان و اعتناء بایسته به تعلم آن
مخالفت دولت مشروطه با تحصیل به زبان تورکی و ممنوع کردن آن در سال ١٩١٨

٣-مخالفت احزاب دوره‌ی مشروطیت با تحصیل به زبان تورکی

مخالفت مرامنامه‌ی فرقه‌ی اجتماعیون عامیون (برنامه‌ی جمعیت مجاهدان) دوره‌ی مشروطیت با حقوق زبانی و ملی ملت تورک
مرامنامه‌ی فرقه‌ی اجتماعیون ایران (حزب دموکرات) در دوره‌ی مشروطیت و انکار مساله‌ی ملی و حقوق زبانی، و مخالفت با فدرالیسم در آن
مرامنامه‌ی فرقه‌ی سوسیالیست ایران و نفی فدرالیسم ملی و حقوق زبانی

٤-ترویج فارسی و ممنوع ساختن آموزش به تورکی توسط دموکرات‌های آزربایجان

موضع منفی خیابانی نسبت به زبان تورکی  به ادعای عبدالله بهرامی
دستور موکد خیابانی برای تحمیل زبان فارسی به کودکان تورک و تنبیه آنان به جرم تورکی‌گویی به روایت ناصح ناطق
از خیانت‌های آزربایجان‌گرایان: ممنوع کردن تورکی توسط دموکرات‌های آزربایجان
از خیانت‌های آزربایجان‌گرایان: فیوضات و طراحی نسل‌کشی ملی و زبانی تورکی در ایران

٥-تحمیل زبان بیگانه‌ی فارسی بر تورک‌ها به منظور فارس‌سازی آنها پس از کودتای رضاخان-دوره‌ی پهلوی

اسناد دولتی در باره‌ی منسوخ کردن زبان تورکی و فارس‌سازی اجباری تورک‌ها توسط مدارس فارسی‌زبان بنا به گزارشات رسمی سالهای ١٣٠٤-١٣٠١
سخنرانی تقی‌زاده در مجلس: همه چیز باید فارسی باشد
انتقاد از سید حسن تقی‌زاده به سبب توصیه‌ی او به فارس‌سازی تورک‌ها در ایران
شعار فارسی کردن ایران تقی‌زاده و اعتراض حاج محمدجعفر افشار کنگاوری به آن
قومیت‌گرائی افراطی فارسی و مراسم کتاب‌سوزی ٢٦ آذر سال ١٣٢٥ در آزربایجان
بخش‌نامه‌ی اداره‌ی فرهنگ آزربایجان برای رایج ساختن نام و هویت قومی آذری و آذربایجانی به جای تورک

٦-تحمیل فارسی در دوره‌ی جمهوری اسلامی

اشکالات اصل ١٥ قانون اساسی و مسئله‌ی خط و زبان تورکی
ممنوع کردن خط لاتین تورکی: کومدی ـ تراژیکی دیگر از قومیت‌گرایی فارسی
مصوبه‌ی حکومت احمدی‌نژاد در باره‌ی تدریس اختیاری دو واحد درسی اختیاری زبان و ادبیات تورکی در دانشگاهها
یکی بر سر شاخ، بن می‌برید و یا یونسی دستیار رئیس جمهور و بطحایی وزیر آموزش و پرورش، نفوذی موساد و سیا هستند
خط قرمز فارسی برای عبور کردن است و ضرورت تشکیل «تورک ائوله‌ری- ائل ائوله‌ری» و «شورای سراسری تورک‌تباران فارسی‌زبان»

٧-نسل‌کشی زبانی تورکی در ایران

اعلامیه‌ی جهانی حقوق زبانی    Universal Declaration of Linguistic Rights
مورد ایران: نژادپرستی زبانی، نسل‌کُشی زبانی و زبان‌کُشی دولتی
سیاست انکار و سرکوب هویت و ملت تورک ورشکست شده است
هویت‌پروری و برابری‌خواهی ملی تورک، مبارزه‌ای علیه نژادپرستی، نئوفاشیسم و نئوکولونیالیسم
ناسیونالیست‌های افراطی فارس و پان‌ایرانیست‌ها، از چپ و راست و بنیادگرا و ... نازیست‌های ایران و خاورمیانه‌اند
کانون مبارزه با نژادپرستی و تورک‌ستیزی در ایران
نه‌‌ای به آن چشم‌های مهربان و پر امید
آقای آیت الله، شما چرا تورکی یاد نگرفته‌اید؟!
تحریم مدارس فارسی در یک روز و یا یک ساعت مشخص در سراسر ایران
بهار تورکی‌زبانان ایران




[1] منبع: محمود دلفانی. فرهنگ‌ستیزی و تهاجم فرهنگی در زمان رضا شاه. ت‍ه‍ران‌: س‍ازم‍ان‌ اس‍ن‍اد م‍ل‍ی‌ ای‍ران‌، پ‍ژوه‍ش‍ک‍ده‌ی اس‍ن‍اد، ۱۳۷۵

2 comments:

  1. خریت نزد ایرانیان است و بس. آخه ترک خر این «وزیر کشور» خودش تبریزی بود که در نجات شما احمق ها از زیر چکمه استالین نقش موثری داشت. لعنت به ایرانیانی که خود را نمی شناسند

    ReplyDelete
    Replies
    1. خریت هم سگیت هم نزد نژادپرستان و ناسیونالیستهای ایرانی و فارس مثل شما است. شمای پست تر از فضولات حیوانی بهتر است به جای مزخرف نویسی کامنت نویسی به طرز مدنی را یاد بگیرید

      Delete