Wednesday, January 4, 2017

پارچه‌ی گل‌دوزی قاجاری با ابیات تورکی در دانشگاه هاروارد

پارچه‌ی گل‌دوزی قاجاری با ابیات تورکی در دانشگاه هاروارد 

مئهران باهارلی


در کتاب‌خانه‌ی دانشگاه هاروارد (آرشیو دیجیتالی ایران قاجار، قسمت جهان‌های زنان، بخش خاورمیانه، کتاب‌خانه‌ی وایدنر)، یک دست‌مال گل‌دوزی از دوره‌ی دولت تورک قاجار با ابیات تورکی و فارسی بر آن وجود دارد. این گل‌دوزی در سایت دانشگاه هاروارد معرفی شده است[1].

۱-این اثرِ صنایع دستی تورک «چئوره» (پیرامون) نام دارد که خود یکی از نمونه‌های «ایش‌له‌مه‌چی‌لیک» (هنر گل‌دوزی) است. چئوره پارچه‌ای چهارگوش با نقش‌ها، نوشته‌ها (شعر، دعا) و ... بافته ‌شده با تارهای ابریشمی، نقره‌ای و طلائی در پیرامون آن است و به عنوان دست‌مال (یاغ‌لیق)، سارقات (چارقد، سرپوش زنان)، حوله، پوشش کتاب و قرآن، رومیزی کوچک، ... به‌ کار می‌رود.

۲-گل‌دوزی مذکور متعلق به مجموعه‌ای به اسم دو شخص - شخصیت تورک از ایل محمدخان‌لو، میر علی‌خان احمدی و تاج‌دار خانم محمد‌خان‌لو است. ایل محمدخان‌لو، یک ایل تورک اصلا از زنوز و مقیم حسن‌بیگلو، روستایی در جنگل‌های قاراداغ (ارسباران)، مرکز حسنو (محال حسن‌آباد)، دهستان منجوان غربی، بخش خداآفرین، شهرستان کلیبر، استان آزربایجان شرقی است. از خان‌های معروف این ایل، میر عبدالصمدخان احمدی، میر مصطفی‌خان، میر علی‌خان احمدی و اجداد این خان‌ها سید حسن فرزند سید احمد میر احمدی است. یکی دیگر از افراد مشهور خانواده‌ی احمدی‌ها، میر صمدخان احمدی ملقب به اشجع السلطان است که در سال ۱۳۲۴ در صف دولت مرکزی ایران ماه‌ها بر علیه حکومت ملی آزربایجان جنگید و پس از اتمام مهماتش و عدم کومک حکومت مرکزی، توسط نیروهای حکومت ملی آزربایجان دست‌گیر و به هم‌راه پسرش میر حسن احمدی در تبریز تیرباران گردید. در زمان محمدرضاشاه لوح یادبودی به نام آن‌ها در خیابان صائب تبریز ساخته شده بود که در اوایل انقلاب توسط مردم تخریب شد.

۳-ابیات تورکی این گل‌دوزی، از دو شاعر مشهور تورک قرن نوزده از تورک‌ایلی، نباتی و راجی است. در زیر نخست این ابیات تورکی را به نحوی که در گل‌دوزی آمده‌اند، و در پایان این نوشته متن کامل دو شعری که این ابیات از آن‌ها گرفته شده‌اند را نقل کرده‌ام:


الف- یک بیت از شاعر علوی‌مذهب «سید ابوالقاسم نباتی» (اوشتبین، جلفا، ۱۷۷۷- ۱۸۴۶)

خزان اولان‌دا دییه‌رله‌ر شجر تؤکه‌ر برگین

زمانا باخ کی مه‌نی نوبهار یاندیردی

ب-دو بیت از «میرزا ابوالحسن راجی» (تبریز، ۱۸۳۱ -۱۸۷۶) 

عشق اهلی بو آفاق‌دا رسوا گه‌ره‌ک اولسون،

مجنون کیمی سرگشته‌یِ صحرا گه‌ره‌ک اولسون.

بو رسم‌دیر عاشیق‌له‌ره دیوانه دییه‌رله‌ر،

بو طاییفه‌ده، حوصله دریا گه‌ره‌ک اولسون

۴-در توضیحات سایت هاروارد گفته می‌شود این ابیات تورکی ترجمه‌ی ابیات فارسی آمده در دست‌مال‌اند: «پارچه‌نوشت گل‌دوزی‌شده در غم برادر. پارچه با اشعار تورکی و ترجمه‌ی آن به فارسی که خواهر پدرزن عبدالله‌خان یعنی عمه خانم عبدالله‌خان در فراق برادرانش گل‌دوزی کرده است». این تثبیت نادرست است. ابیات فارسی این گل‌دوزی، که آن‌ها را در انتهای این نوشته آورده‌ام، ربطی به ابیات تورکی ندارند و ترجمه‌ی آن‌ها نیستند.

۵-تثبیت نادرست سایت هاروارد در باره‌ی ابیات تورکی بدین سبب است که فرد ایرانی – و محتملا فارس - معرفی‌کننده‌ی این ابیات، به زبان تورکی و شعر و ادبیات تورک آشنا نبوده است. این یک کم‌بود و اولگوی رایج ناخوشایندی است که در تمام موسسات و نهادهای مربوط به تاریخ فرهنگ و تمدن و مردم‌شناسی و جامعه‌شناسی و ... ایران، به ویژه در کشورهای غربی دیده می‌شود. در حالی که کسانی که مسلط بر زبان و فرهنگ و تاریخ تورک نیستند، صلاحیت ورود به این عرصه‌ها، و در راس آن‌ها ایران‌شناسی را ندارند. زیرا ایران، در هزار و دویست سال گذشته، یک قلمرو با جمعیت غالب تورک، حاکمیت تورک، مذهب و فرهنگ تورک، همسایه‌گان تورک و به عبارت دیگر بخشی، آن هم مرکزی، از دنیای تورک بوده است. در غیر این صورت شاهد اشتباهات بسیار، حتی از سوی معتبرترین مراکز علمی مانند فلاکت سایت هاروارد خواهیم بود.

۶-در معرفی این گل‌دوزی نه از تعلق آن به یک شخص تورک و نه به تورک بودن دولت قاجاری اشاره‌ای شده است. این، نمونه‌ی بارز بیماری تورک‌کوری و سیاست انکار هویت ملی و ملت تورک و سانسور و نامرئی کردن آن‌ها در ایران است. در حالی که به عنوان نمونه هر شخصیت و پدیده‌ی معنوی و یا مادی مربوط به ارمنیان و کوردان ایران، در همه‌ی اسناد و مطالعات و منابع و مراکز و رسانه‌های داخلی و خارجی با تاکید به صورت شخصیت و پدیده‌ی ارمنی و کوردی معرفی و مشخص می‌گرد، از سوی آن‌ها هیچ شخصیت و پدیده‌ی تورک، هرگز به عنوان یک شخصیت تورک و یا پدیده‌ی تورک معرفی نمی‌گردد، بلکه همواره به صورت ایرانی - فارسی عرضه می‌شود.

۷-در سایت هاروارد از تعلق این صنعت دستی به میراث فرهنگی و هنری تورک سخنی نرفته است. این رفتار هم، مصداق فرهنگ‌دزدی و دست‌برد به میراث مدنی و تاریخی و هنری ملت تورک، به عنوان مولفه‌ای از نسل‌کشی فرهنگی ملت تورک است. اصولا آثار بی‌شمار مادی و باستان‌شناسی و میراث فرهنگی و تاریخی ملت تورک ساکن در ایران در دوره‌ی اسلامی و پیش از آن (شامل آثار هنری، معماری، صنایع ظریفه، محصولات پوشاکی، فرهنگ غذائی، موسیقی، رقص و ....) توسط محققین اوروپائی و ایرانی - فارس به خانه‌ی اقوام ایرانیک حتی قوم فارس نوشته شده و به عنوان پرشین و ایرانیک عرضه‌ می‌شوند.

۸- یکی از موثرترین راه‌های مقابله با سیاست انکار ملت تورک در ایران و میراث‌دزدی - فرهنگ‌ربائی فارسی - ایرانی، کاربرد گسترده‌ی زبان تورکی، در هر فرصت ممکن، در آفرینش‌های هنری، صنایع دستی، گل‌دوزی‌ها، قالی‌ها، خطاطی‌ها، مینیاتورها، چینی‌ها، ماده‌های تاریخ بناها و سازه‌ها، سنگ‌های قبور، کارت‌های عروسی، ظَهْرنویسی در عکس‌ها و کارت‌های تبریک، اعلامیه‌های عزا، ..... است. زبان تورکی به کار رفته در این‌گونه میراث مادی فرهنگی، سند حضور ملت تورک در این سرزمین و مالکیت او بر آن‌هاست.

۹-یکی دیگر از روش‌های مقابله با سیاست انکار ملت تورک در ایران، آن است که به هنگام معرفی و یا بحث در باره‌ی هر شخص و شخصیت و پدیده‌ی مادی و معنوی مربوط به و از آنِ ملت تورک ساکن در ایران، حتما و با اصرار و مطلقا با آوردن واژه‌ی «تورک» در مقابل آن‌ها (شاعر تورک، نویسنده‌ی تورک، فیلسوف تورک، دانش‌مند تورک، شاه تورک، سیاست‌مدار تورک، موسیقی تورک، ادبیات تورک، خطاطی تورک، معماری تورک، رقص تورک، نواندیشی دینی تورک، فلسفه‌ی تورک، دولت تورک، مطبوعات تورک، هنرپیشه‌ی تورک، ...)، به هویت ملی تورک این اشخاص و پدیده‌ها تاکید و پرتوافکنی کرد. آوردن نام «آزربایجانی» - از آنجا که در ایران نام ملت و یا هویت ملی نبوده و نمی‌تواند به عنوان معادل و جای‌گزین ملت تورک به کار رود - در عمل، همان‌گونه که در هفتاد سال گذشته تجربه شد، به سیاست انکار ملت تورک در ایران و میراث‌دزدی فارسی و پان‌ایرانیسم خدمت می‌کند.

۸-افراد و انجمن‌های صاحب‌نظر و صلاحیت‌دار تورک می‌باید رسما و به طرق مقتضی به سایت‌ها و رسانه‌ها  و مراکز آکادمیک و تحقیقاتی و علمی و .... که هویت ملی شخصیت‌ها و پدیده‌های تاریخی و معاصر تورک را مخفی و یا انکار می‌کنند و یا در معرفی آن‌ها دچار اشتباه شده آن‌ها را به عنوان شخصیت‌های ایرانی - پرشین و با ملیت ایرانی و نه ملیت تورک تقدیم و معرفی می‌کنند، اعتراض نمایند.

ابیات فارسی به کار رفته در گل‌دوزی قاجاری:

از حافظ:

کوکبِ بختِ مرا هیچ منجّم نشناخت

یا رب از مادرِ گیتی به چه طالع زادم

از سعدی:

مرا دردیست اندر دل، که گر گویم زبان سوزد

وگر پنهان کنم ترسم، که مغزِ استخوان سوزد.

منجّم، کوکبِ بختِ مرا از برج بیرون کن

که من کم طالع‌ام، ترسم ز آهم آسمان سوزد.

از غمِ زمانه خورم، یا فراقِ یار کشم

به طاقتی که ندارم، کدام بار کشم؟

از ابن حسام خوسفی:

شب نیست که آهم به ثریا نرسد

از چشمِ ترم اشک به دریا نرسد (در اصل: وز دیده‌یِ من سیل به دریا نرسد)

ترسم که از این غصّه بمیرم روزی

دیدار به دیدار رسد یا نرسد (در اصل: دل گلشنِ وصلِ تو به جان می‌طلبد /  تا عاقبت آنجا برسد یا نرسد)

از ناشناس؟:

ناله‌یِ من اگر اثری داشتی

دوست زِ حالم خبری داشتی

 

متن کامل شعر تورکی نباتی:

آمان آمان، مه‌نی بیر زلفِ یار یاندیردی!

گؤرون مه‌نی نئجه بو زهرِ مار یاندیردی!

چه‌کیپ هارای، قیلیپ نوحه، ائیله‌ره‌م فریاد

نه گیزلی سؤز، مه‌نی بیر گول‌عوذار یاندیردی!

قیلیپ کباب مه‌نی، چه‌کدی شیشه هر ساعت

تؤکوپ گؤزوم یاشی‌نی، زار  و زار یاندیردی.

نئجه دیییم کی، مه‌نی یاندیری نه غایت‌ده

مجوس اؤلوسو کیمی تؤکدو خار، یاندیردی.

او جادو گؤز، سه‌نه قربان، مه‌نی بو حاله سالیپ،

سه‌نه گمان کی، مه‌نی روزگار یاندیردی؟

خزان اولاندا، دییه‌رله‌ر شجر تؤکه‌ر برگین،

قضانی گؤر کی، مه‌نی نوبهار یاندیردی.

نه جامِ وصل ایچیپ، نه گولِ مراد ده‌ریپ،

عبث عبث، مه‌نی رنجِ خومار یاندیردی.

نباتی، ائتمه شکایت کی، اود توتوپ یاندیم،

او بینوانی دا چوخ انتظار یاندیردی.


متن کامل شعر تورکی راجی:

عشق اهلی بو آفاق‌دا رسوا گه‌ره‌ک اولسون،

مجنون کیمی سرگشته‌یِ صحرا گه‌ره‌ک اولسون.

بو رسم‌دیر عاشیق‌له‌ره دیوانه دییه‌رله‌ر،

بو طایفه‌ده، حَوْصله دریا گه‌ره‌ک اولسون.

اغیاردا‌ن عشق اهلی گه‌ره‌ک بر حذر ائتسین،

قلبی‌نده اونون یعنی تبرّا گه‌ره‌ک اولسون.

اؤز جانی‌نی قوربان ائله‌سین دوست یولوندا،

لازیم‌دی تبرّاده تولّا گه‌ره‌ک اولسون.

عاشیق اودور اولسون اؤزو معشوق بِنَفْسِهْ،

یعنی کی، او بیر بی‌من و بی‌ما گه‌ره‌ک اولسون.

باش‌دان آیاغا یارسالا گر تیغ ایله عاشیق،

معشوق ایله مملوّ و سراپا گه‌ره‌ک اولسون.

مجنون کیمی آشفته‌یِ خال و خطِ لیلی،

وامیق کیمی محوِ رخِ عوذرا گه‌ره‌ک اولسون.

 شهباز کیمی دور ائله‌سین دورِ جهانی،

تا بیر چه‌مه‌نه بولبولِ شیدا گه‌ره‌ک اولسون.

مین ظلم و ستم ائیله‌سه جانان دئمه‌سین بیر،

آیا نییه بو ظلم و تعدّی گه‌ره‌ک اولسون.

دؤزسون ستم و محنت و اندوه و بلایا،

اوممیدگهی صبر و شکیبا گه‌ره‌ک اولسون.

گؤرسون رخِ جانانی عیان دایم اؤزونده،

آیینه کیمی قلبی مصفّا گه‌ره‌ک اولسون.

بیگانه‌دی سؤز عاشیق و معشوق آراسی‌ندا،

جان وئرمه‌یی موقوفِ بیر ایما گه‌ره‌ک اولسون.

هیچ ائیله‌مه‌سین وصل ایله هجران اونا توفیر،

هجرآن‌دا جانان ایله یک‌جا گه‌ره‌ک اولسون.

عشق عالمی‌نی سیر ائله‌سین پایه به پایه،

تا جلوه‌گهی عالَمِ بالا گه‌ره‌ک اولسون.

اؤز جانی‌نی پامال ائله‌سین کُنجِ بلادا،

تا کنگره‌یِ عرش اونا مأوا گه‌ره‌ک اولسون.

بخل و حسد و کینه و بغض ایله ریادان،

عاشیق اولان عالم‌ده مبرّا گه‌ره‌ک اولسون.

عاشیق اودور عالم‌ده «اویسِ قَرَنی» ته‌ک،

مستِ می و می‌خانه‌یِ مولا گه‌ره‌ک اولسون.

مولا نئجه مولا علی و عالی و اعلا،

اوْل اسمِ خدا ایله مسمّا گه‌ره‌ک اولسون.

رفعت‌ده اونون پایه‌یِ الوانِ جلالی،

مین مرتبه بو عرش‌ده‌ن اعلا گه‌ره‌ک اولسون.

بو پادْشهین چاکری‌نین چاکری خسرو،

دربانِ درِ حشمتی دارا گه‌ره‌ک اولسون.

ساقی، دولانیم باشینا، وئر باده پیاپی،

باشیم‌دا مه‌نیم نشئه‌یِ صهبا گه‌ره‌ک اولسون.

گؤسته‌ر گولِ رخساری و جانیم سه‌نه قربان،

کؤنلوم قوشو بولبول کیمی گویا گه‌ره‌ک اولسون.

اؤز خواهشی‌نی ترک ائله‌سین طالبِ جانان،

نه طالبِ دنیا و نه عقبا گه‌ره‌ک اولسون.

تأثیرِ نَفَس بوندان آلیپ حضرتِ عیسی،

حقّا کی، بو محیی مسیحا گه‌ره‌ک اولسون.

«موتو» دئسه ذرّاتا، سراسر اولو فانی،

«قومو» دئسه، کلیّته احیا گه‌ره‌ک اولسون.

هم دیده‌یِ یعقوبا بو مولادی وئره‌ن نور،

یوسوف‌دا نشان حُسنِ دلارا گه‌ره‌ک اولسون.

فیضی بو شهین خضرده‌کی عمردو جاوید،

داوددا صوتِ فرح‌افزا گه‌ره‌ک اولسون.

مجموعِ پئیمبرله‌ره بو فیض وئریپ‌دیر،

موسیٰ‌دا نشان اول یدِ بیضا گه‌ره‌ک اولسون.

حقّا کی، بو شاهنشهین آثارِ جلالی،

بیر ذرّه سولیمان‌دا هویدا گه‌ره‌ک اولسون.

علّت بودور ایجاد اولوپ خلقْ عدم‌ده‌ن،

بی‌شک سببِ آدم و حوّا گه‌ره‌ک اولسون.

مولانی قویوپ وصف ائله‌یه حورِ جنانی،

زاهد سؤزو بو باره‌ده بی‌جا گه‌ره‌ک اولسون.

جان وئرمه‌ک، اوزون گؤرمه‌ک اگر اولسا میسّر،

چوخ نفع‌لی سودادی، بو سودا گه‌ره‌ک اولسون

ائتمه‌ز سه‌نه بو عشق سؤزو ذرّه‌جه تأثیر،

زاهد، اوره‌یین صخره‌یِ صمّاء گه‌ره‌ک اولسون

دوشمن نه گؤره‌ر شب‌پره ته‌ک مهرِ جمالین،

دیداری‌نا بیر دیده‌یِ بینا گه‌ره‌ک اولسون

یاز مدحی‌نی، راجی، نه قه‌ده‌ر اولسا میسّر،

اوصافِ علی عالمه افشا گه‌ره‌ک اولسون


[1] Cloth embroidered in mourning for brothers, undated. Mir ‘Ali Khan Ahmadi and Tajdar Khanum Muhammad Khanlu Collection. Women's Worlds in Qajar Iran Digital Archive. Middle Eastern Division, Widener Library, Harvard Library.

بدون تاریخ . ابعاد ۳۲ × ۳۰ سانتیمتر . متعلق به مجموعه‌ی میرعلی خان احمدی و تاجدار خانم محمد خانلو. مجموعه‌ای شامل اشیاء زندگی روزمره، تعدادی نکاح‌نامه و اسناد دیگر. شماره‌ی سند 14143A12

https://iiif.lib.harvard.edu/manifests/view/drs:424427708$1i

منابع:

Levent Gündüz. Kaçarlar devrine âit Türkçe ve Farsça mısralarla bezenmiş bir bez.

https://www.facebook.com/photo.php?fbid=10210048135454268&set=a.3194815143616.148855.1063069597&type=3&theater

۳نسخه‌ی خطی دیوان نباتی

http://turuz.com/book/title/nebati-divani

۴چاپ سنگی کلیات دیوان راجی

http://turuz.com/book/title/kuliyati-divani-raci

No comments:

Post a Comment