Friday, January 6, 2017

نخستین پرچم ملی تورک در تورک‌ایلی: پرچم اتحاد اسلام (بیرق بیرلیک)– ١٩١٨

نخستین پرچم ملی تورک در تورک‌ایلی

پرچم اتحاد اسلام (بیرق بیرلیک)– ١٩١٨


مئهران باهارلی-٢٠٠۷

«بیدق‌های آن مجلس را هم مرکب از شیر و خورشید و ماه و ستاره قرار داده بودند». ... شبانه از خوی با جمعی محترما و ده نفر سواره‌ی حکومت جلیله و چهار پنج چرخه‌ی دوروشکه و «بیرق‌های گوناگون دائر بر اتحاد و مبارک باد عید ملی» حرکت نمودیم ..... اهالی مملکت ما هم ...، دامن محبت و دوستی «تورکان» را محکم گرفته و از نام و نژاد قدیمی خود [تورک] یادها کرده و افسانه‌ها می‌خواندند. و اثبات می‌کردند که ما نیز قدیما از «ایل و اولوس تورکان» بوده و از «خاک پاک تورکستان قدیم» بوده و هستیم ....». (میرزا ابوالقاسم امین الشرع خویی)

۱- با شکست جنبش مشروطه، متعاقب تصاحب مدیریت آن توسط مراکز و جریانات ضد تورک همسو (قومیت‌گرایان فارس، باستان‌گرایان و نژادپرستان آریائی، تورکان الینه‌شده و فارس‌زده، وزارت مستعمرات بریتانیا و سازمان‌های اطلاعاتی این دولت، دولت‌مردان فراماسون، اولیگارشی پارسی هندوستان و سران زرتشتی فارسستان، میسیونرهای مسیحی اوروپائی، بسیاری از شرق‌شناسان غربی، برخی از رهبران بابی و ازلی، توسعه‌طلبان ارمنی و داشناک‌سوتیون،........)، میراث‌ربائی-فرهنگ‌دزدی فارسی  و غصب و تحریف تاریخ تمدن تورک در ایران به صورت یکی از روش‌ها و منابع عمده‌ی فراهم آوردن ملزمه‌ی مادی و معنوی لازم برای ساخت «ملت جدید ایران» در آمد. در این میان، پرچم تورکی- قاجاری-مشروطیت نیز به عاقبت شوم تمدن تورک گرفتار شد و به طور روزافزونی هویت و شناسنامه‌ی پارسی-ایرانی-آریائی و زرتشتی کسب کرد. قلب ماهیت و تغییر شناسنامه و هویت پرچم اصلا تورکی و قاجاری-مشروطیت توسط حرکت مشروطیت و ایران‌گرایان فارس‌محور و تغییر در عمل‌کرد نمادین آن از سوی فارس‌ها و دولت ایران، باعث گردید که تورکان دو سوی ارس در واکنشی اعتراضی تدریجا از آن اِعراض نمایند. در جنوب، نخستین ضربه‌ی جدی و آگاهانه بر این پرچمِ اکنون پارسی-ایرانی-آریائی-زرتشتی شده، با طرح بیرق جدیدی از طرف «مجلس اتحاد اسلام» در عرفه‌ی جنگ جهانی اول وارد شد.


۲- مجلس-حزب اتحاد اسلام (در منابع گوناگون از آن به صورت مجلس، حزب، انجمن، .... نام برده می‌شود) در تورک‌ایلی معادل «جمعیت اتحاد» در قفقاز، «جمعیت دفاع اسلام» در کوردستان (کرمانشاه)، «هئیت اتحاد اسلام» در گیلان و ... بود. اتحاد اسلام مرحله‌ی نخستین رهائی از اسلام فارسی-شیعه‌ی امامی، تشکل هویت ملی تورک و تورک‌گرائی مودرن در میان تورکان ساکن در ایران و آزربایجان-تورک‌ایلی بشمار می‌رود. شعبات مجلس-حزب اتحاد اسلام در زمان حکومت نیمه‌مستقل- تحت الحمایه‌ی عثمانلی «اتحاد» (بیرلیک) و یا والی‌گری-رهبری جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی مجدالسلطنه (٨ ژوئن ۱۹۱۸ تا اول اوکتوبر ۱۹۱۸) در اغلب شهرهای عمده‌ی تورک‌ایلی (اورمیه، خوی، سلماس، تبریز، همدان، اردبیل، ...) تاسیس شده بود. صدر عثمانلی مجلس-حزب اتحاد اسلام در اورمیه «خلیل پاشا» سردار عثمانلی و ناجی غرب آزربایجان و در تبریز «یوسف ضیاء بیگ» قفقازی سرهنگ ارتش عثمانلی [اصلا اهل شمال آزربایجان و برادر عبدالله شایق، استاد مشهور دانشگاه باکو]، صدر آزربایجانی آن در اورمیه «حاج فضل الله ناصحی» و در تبریز «میرزا علی هئیت» بود. «میرزا ابوالقاسم امین الشرع خویی» از اعضاء هئیت رئیسه‌ی اتحاد اسلام و «بهجت بیگ» مباشر آن در خوی، رهبر حرکت «اتحاد اسلام» در همدان «شیخ علی ثقه الاسلام همدانی» بود. «روشنی بیگ» و «بهاء بیگ» از اعضای مشهور مجلس اتحاد اسلام در تهران بودند. اورگان مطبوعاتی مجلس-حزب اتحاد اسلام، آزربایجان نام داشت و توسط جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی - مجدالسلطنه صدر حکومت اتحاد، به مدیریت محسن رفعت و سردبیری تقی رفعت، به زبان تورکی در تبریز به صورت هفته‌گی منتشر می‌شد.



۳- «میرزا ابوالقاسم امین الشرع خویی» در اثر خود که بخشی از آن تحت نام «تاریخ تهاجمات و جنایات ارامنه، اسماعیل سیمیتقو و سردار ماکو در آزربایجان» منتشر شده است، اطلاعات فوق العاده ذی قیمتی در باره‌ی مراحل مختلف حرکت ملی دموکراتیک تورک در سال‌های جنگ جهانی اول و بویژه جنگ‌های اوردوی متحده‌ی تورک عثمانلی-بومی تورک‌ایلی بر علیه قوای متجاوز آسوری -ارمنی، فلسفه‌ی سیاسی و تشکیلات مجلس -حزب اتحاد اسلام در شهرهای تورک‌ایلی-آزربایجان اتنیک و ... داده است. امین الشرع خویی که خود عضو هئیت رئیسه‌ی مجلس اتحاد اسلام بود در اثر خود به «بیدق مجلس مقدس اتحاد اسلام»- تورک‌ایلی (از این به بعد پرچم و یا بیرق بیرلیک) هم اشاره کرده است.

وی می‌گوید این حزب دارای کارت عضویت (بلیت) که بدون آن کسی نمی‌توانست وارد نشست‌های حزبی شود و پرچم خاص خود بوده است: «... و مابقی اوردوی عثمانلی‌ها در تبریز و خوی و سلماس اقامت کرده و با مردم به طریق مهربانی رفتار همی‌کردند. و در هر یک از این شهرها «مجلسی به اسم اتحاد اسلام» تشکیل داده و مردم را عموما به اتحاد و دوستی دعوت می‌کردند. و به جهت آن مجلس مقدس، «هیئت رئیسه»‌ای انتخاب نمودند. و چون این بنده داخل بعضی ادارات و تشکیلات نشده بودم، لاجرم حقیر را حسب الخواهش جماعت هم، از اجزای آن مجلس انتخاب نمودند ..... و کسی را بدون بلیت داخل آن مجلس اتحاد نمی‌کردند. و بیدق‌های آن مجلس را هم مرکب از شیر و خورشید و ماه و ستاره قرار داده بودند.........» (بخش‌های مربوطه‌ی نوشته‌ی امین الشرع خویی را در آخر این نوشته نقل کرده‌ام).


۴- پرچم مجلس-حزب اتحاد اسلام و یا بیرق بیرلیک از همه جهت در تاریخ تورک‌ایلی و تورکان ساکن در ایران، یک نخستین بشمار می‌رود:


-پرچم مجلس-حزب اتحاد اسلام در تورک‌ایلی عبارت بود از پرچم عثمانلی به علاوه‌ی شیر و خورشید و شمشیر تورکی (که در اصل خود یک محصول و نشان سلجوقی-موغولی-قزلباشی بود). به عبارت دیگر پرچم اتحاد اسلام و یا بیرلیک بایراغی، مصداق و منعکس کننده‌ی دقیق فلسفه‌ی این حرکت و تشکیلات، مبنی بر یگانه‌گی تورکان ایران-تورک‌ایلی با تورکان آناتولی-عثمانلی و نیز اتحاد تورکان شیعی و تورکان سنی بود.

-پرچم بیرلیک بر مبانی هویتی ملت تورک و سرزمین تورک‌ایلی و تعلق آن‌ها به دنیای تورکیک شکل گرفته بود. از جمله این پرچم سه نوار سبز و سفید و سرخ پرچم مشروطیت را برداشته و آن‌ها را با رنگ سرخ یک‌پارچه، یعنی رنگ پرچم‌های دولت‌های تورک باستان و قدیم جای‌گزین کرده بود.

-مجلس-حزب اتحاد اسلام تورک‌ایلی پس از قرن‌ها و در اقدامی بی‌سابقه، نشان ماه و ستاره‌ی تورک را دگرباره به پرچم تورکان تورک‌ایلی و ایران بازگردانده بود (هلال و ستاره در سایه‌ی امپراتوری عثمانلی در اوروپا به عنوان سمبول اسلام هم پذیرفته شده بود).

-ستاره‌ی بیرق مجلس-حزب اتحاد اسلام تورک‌ایلی، مانند ستاره‌ی بیرق متاخر عثمانلی پنج‌پر بود. ستاره‌ی تورکان باستان از جمله امپراتوری گؤک‌تورک هم پنج‌پر است. (پرچم قبلی عثمانلی دارای ستاره‌ای هشت‌پر بود که اصلی سلجوقی داشت که احتمالا خود ماخوذ از فرهنگ ایرانیان قدیم بود. جمهوری خلق آزربایجان به رهبری محمد امین رسول‌زاده در همان سال، این هلال ماه و ستاره‌ی هشت‌پر عثمانلی-سلجوقی را بر پرچم خود جای داده بود. ستاره‌ی پنج‌پر در اواخر دوره‌ی سلطان عبدالمجید به جای ستاره‌ی هشت‌پر بکار رفت و پس از تاسیس جمهوری تورکیه‌ی مودرن، بر پرچم‌های آن نقش بست).

-پرچم بیرلیک، نخستین پرچم صرفا طراحی‌شده برای یک تشکیلات تورک و تورک‌ایلی- جنوب آزربایجان، و نه برای همه‌ی ایران و یا دولتی حاکم بر همه‌ی قلمروی ایران مانند دولت قاجار و یا یک حرکت فراملی ایرانی مانند مشروطیت....  در تاریخ می‌باشد.

-پرچم مجلس-حزب اتحاد اسلام، با قبول نمادهای «تورکی و اسلامی» به جای نمادهای «ایرانی و شیعی»، چرخشی تاریخی و بنیادی در تعریف هویت خود  تورکان ساکن در ایران- تورک‌ایلی از «ایرانیت و شیعیت» به «تورکیت و اسلامیت» بشمار می‌رود. امین الشرع خویی ریشه‌ی حسیات و ذهنیات مردم تورک الویه‌ی ثلاثه‌ی (سه ولایت) خوی-سلماس-اورمیه نسبت به نیروهای عثمانلی، مجلس اتحاد اسلام و سمبول‌های آن- پرچم بیرلیک را به وضوح بیان کرده است: «اهالی مملکت ما هم دامن محبت و دوستی «تورکان» را محکم گرفته و از نام و نژاد قدیمی خود [تورک] یادها کرده و افسانه‌ها می‌خواندند و اثبات می‌کردند که ما نیز قدیما از «ایل و اولوس تورکان» بوده و از «خاک پاک تورکستان قدیم» بوده و هستیم»

-اقدام آگاهانه‌ی مجلس - حزب اتحاد اسلام در انتخاب و طراحی بیرق بیرلیک، در عمل به تلقی پرچم سه رنگ و شیر و خورشید و شمشیردار به عنوان سمبل ملی و یا دولت‌مداری تورکان تورک‌ایلی پایان داد.

بخش‌های مربوط به «مجلس مقدس اتحاد اسلام» در تورک‌ایلی و پرچم آن به قلم «میرزا ابوالقاسم امین الشرع خویی»

"... عمومی ارامنه و نصاری تحمل حملات مردانه‌ی تورکان را نیاورده و از جولگه‌ی سلماس فرار کرده، در اورمیه اوتراق نموده و عسکر عثمانلی هم تا قله‌ی کریوه‌ی قوشچی که کریوه‌ی بسیار سختی است رفته و در آن قله جماعت ارامنه و نصاری سنگر کرده و تورک‌ها هم در همان کدوک [گردنه] نشسته، مشغول زد و خورد بودند. و در این بین محاربات و مضاربات بسیار فقره فقره خیلی اتفاق افتاده بود.... به مجرد وصول لشکر تورک - ایدهم اللَّهِ تعالی- گویا خون در عروق حضرات مسیحی‌ها منجمد گردید و شریان اجسام ایشان دیگر از کار بیافتاد. که بعد از آن به کلی از خیال هجوم‌آوری به خوی منصرف گردیده و بر احوال خویش پیچیده شدند...... و نیز «علی ‌احسان پاشا» قوماندان اوردوی ششم با جماعت کافیه بر سر اورمیه هجوم کرده و مسیحی‌ها را از جلو برداشته، در مدت قلیلی شهر اورمیه و اطراف آن را نیز از ارامنه و نصاری تخلیه کرده و عموم مسیحیان به جانب موصل و بغداد ره‌سپار شدند و از ممالک محروسه‌ی ایران بالتمام خارج گردیدند.  .... . اشهد بالله تورک‌ها را در این جنگ که با ارامنه و نصاری اتفاق بیفتاد شجاعت و شهامتی و دلیری و جسارتی نشان داده بودند که از یادها فراموش و از تاریخ‌ها محو نخواهند بود و شایان همه قسم تعریف و تمجید می‌باشند.. ....

و مابقی اوردوی عثمانلی‌ها در تبریز و خوی و سلماس اقامت کرده و با مردم به طریق مهربانی رفتار همی‌کردند و در هر یک از این شهرها «مجلسی به اسم اتحاد اسلام» تشکیل داده و مردم را عموما به اتحاد و دوستی دعوت می‌کردند. و به جهت آن مجلس مقدس، «هیئت رئیسه»‌ای انتخاب نمودند. و چون این بنده داخل بعضی ادارات و تشکیلات نشده بودم، لاجرم حقیر را حسب الخواهش جماعت هم، از اجزای آن مجلس انتخاب نمودند .. و کسی را بدون بلیت داخل آن مجلس اتحاد نمی‌کردند. و بیدق‌های آن مجلس را هم مرکب از شیر و خورشید و ماه و ستاره قرار داده بودند.........

حضرات تورکان بعد از آمدن به صفحه‌ی آزربایجان مردم را با خودشان بر دوستی و اتحاد دعوت کرده و بنایشان بر این بود که چنانچه ما بین عموم فرق خاچ‌پرست اتفاق و اتحادی واقع است که در سایه‌ی آن اتفاق و اتحاد عمومی در روی زمین با عزت و شرف زنده‌گانی می‌نمایند. با وجودی که اختلاف مذهبی مابین کاتولیک و اورتودوکس و پروتستانی چه قدر است و مابین این‌ها نیز اختلافات بسیار و مسالک بی‌شمار دارند. ارمنی و نصرانی از جهت مذهبی هیچ موافقتی ندارند، مگر اینکه در خاچ‌پرستی و ستایش صلیب اتحادی دارند. و هکذا روس و انگلیس و دول دیگر. هکذا اسلام را هم لازم است که مابین خودهاشان اتفاقی و اتحادی در حمایت همدیگر کرده و معاونت از یک‌دیگر داشته باشند به جهت پیشرفت مقاصدشان. تا بیشتر از این گرفتار مذلت و بدبختی و نکبت و بی‌شرفی نبوده باشند.

از این جهت مجلس اتحادی به اسم «اتحاد اسلام» افتتاح کرده و مردم را به دوستی دعوت همی‌کردند. و این اتحاد در قفقاز چند سال قبل مابین شیعه و سنی خصوصا با تورکان پس از جنگ ارمنی و مسلمان در کار بوده است. لاجرم «بهجت» نامی که در آن تاریخ مامور سیاسی و مباشر «مجلس اتحاد اسلام» بود در عید اضحی از سنه‌ی هزار و سیصد و سی و شش اصرار نمود که باید هیئتی منتخبه از شماها محض اظهار دوستی و اتحاد، به اورمیه رفته و از [علی احسان] پاشا قوماندان قول‌اوردو دیدنی بنمائید و ضمنا بعضی مطالب خود را راجع به عامه‌ی اهل بلدات به پاشا برسانید. چون در آن جزء زمان به غیر از اطاعت و قبول چاره و بدی نداشتیم، لاجرم این بنده با چند نفر دیگر از محترمین، که همه را کتبا انتخاب کرده و رسما خواهش نموده بودند، به همراهی جناب آقای «شجاع نظام مرندی» - أَطَالَ اللَّهُ اقباله- که در حقیقت شخصی است کافی و قابل و نجیب و خانوادتا حکم‌ران بلد بودند، شبانه از خوی با جمعی محترما و ده نفر سواره‌ی حکومت جلیله و چهار پنج چرخه‌ی دوروشکه و بیرق‌های گوناگون دائر بر اتحاد و مبارک باد عید ملی [عید اضحی] حرکت نمودیم.

.... و [در اورمیه] شب ما را دعوت کرده و مجلس بسیار عالی مرتب کرده بود. حکومت اورمیه و کارگزار و تمامی ضابطان حضور داشتند. و نیز نطق‌های مشروح چنانچه مقتضای آن مجلس عالی بود در تهییج به تشدید مبانی دین و اتحاد ما بین ملت اسلام به نحوی دل‌پذیر و خوش‌آینده هم به عمل آمده و پاشا از حالتش، از وضع آن محفل شریف غایت خوشحالی را اظهار کرده و بهجت و شگفتی مخصوص داشت......

باری اهالی مملکت ما هم از ترس گلوله‌های ارامنه و نصاری، دامن محبت و دوستی تورکان را محکم گرفته و از نام و نژاد قدیمی خود [تورک] یادها کرده و افسانه‌ها می‌خواندند و اثبات می‌کردند که ما نیز قدیما از ایل و اولوس تورکان بوده و از خاک پاک تورکستان قدیم بوده و هستیم. لیکن بعد از رفتن عثمانلوها آنوقت ورق برگردیده و چه شکایت‌ها که اظهار کرده و چه نفاق‌ها که به قالب نزدند.....

برای مطالعه‌ی بیشتر:

تاریخ تهاجمات و جنایات ارامنه، اسماعیل سیمیتقو و سردار ماکو در آزربایجان. میرزا ابوالقاسم امین الشرع خویی. به کوشش علی صدرایی خویی. مقدمه، لغتنامه، ویرایش و بازنویسی مئهران باهارلی
-مئهران باهارلی. تاریخ فشرده‌ی پرچم آزربایجان جنوبی در سده‌ی بیستم

1 comment: