اعتراف رسمی به وجود «حکومت ملی تورک» («دولت اتحاد تورکایلی») به صدارت جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی-مجدالسلطنه در سالهای آخر جنگ جهانی اول
TÜRKİLİ İTTİHAD DEVLETİ – BİRLİK HÜKÜMETİ (8 June 1918 –
1 Octover 1918)
CEMŞİD XAN SUBATAYLI AFŞAR URUMİ - MECDÜLSELTENE (1864 – 1940)
مئهران باهارلی
تاریخنگاری
آزربایجانگرایانه زائیده و زائده، ادامه و
متمم تاریخنگاری ایرانگرایانهی پانایرانیستها، قومیتگرایان افراطی فارس، شرقشناسی
اوروپایی، ذهنیت صلیبی دولتهای مسیحی و در نهایت توسعهطلبی روسیه است. عمدهترین
وجه مشترک این دو در عرصهی هویتی عبارت است از انکار هویت ملی تورک با مطرح
ساختن و تبلیغ هویتهای جعلی و استعمارگرایانه و نژادپرستانهی ملی مانند «ملت ایران»
و «ملت آزربایجان»، انکار وجود وطنی تورک در شمال و غرب ایران بنام «تورکایلی» («تورکستان»
مردمی تاریخی سابق)، انکار یگانهگی ملی ملت تورک ساکن در ایران شامل همهی گروههای
متکلم به لهجههای گوناگون اوغوز غربی و یا تورکی از طریق تکه پارچهکردن آن به ملتهای
خیالی و دروغین آزربایجان و آزری و گروهها و طوائف و ایلات بیشمار گویا مستقل و
جدا بر اساس جوغرافیا و لهجه و مذهب و استان و ... ،
از دیگر وجوه اشتراک بنیادین تاریخنگاری آزربایجانگرا
و تاریخنگاری ایرانگرا یکی هم تحریف و وارونهنویسی و دروغپردازی در مورد تاریخ
معاصر ایران، از جمله ملی نمایاندن جریانات و تشکّلات ضد تورک و ایرانگرا و متفق
و متحد داشناکها و دولتهای استعمارگر اوروپایی بریتانیا و روسیه، و رهبران آنها
مانند جنبش مشروطیت و انجمن آزربایجان و فرقهی دموکرات آزربایجان شاخهی ایالتی
فرقهی دموکرات ایران و آزادیسِتان، .... است.
به موازات این وارونهنویسی و دروغپردازی، تاریخنگاریهای
ایرانگرا - پانایرانیستی در ایران و آزربایجانگرا - استالینیستی در جمهوری
آزربایجان که تاریخنگاریهای رسمی –دولتی در این دو کشور هستند، رهبران و شخصیتهای
ملی تورک متفق و متحد عوثمانلی و جریانات و تشکلات ملی تورک، مانند حرکت اتحاد
اسلام و فرقههای تورک مجاهد فرقهسی و فرقهی اتحاد تورک و فرقهی اتحاد اسلام و
مخصوصا حکومت ملی تورک («دولت اتحاد تورکایلی»، ٨ ژوئن ١٩١٨ - ١ اوکتوبر ١٩١٨) تاسیس
شده به صدارت رهبر و قهرمان ملی تورک جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی - مجدالسلطنه
(١٨٦٤-١٩٤٠) را بالکل از حافظهی تاریخی ملت تورک زدوده و ناموجود کردهاند. این
وضعیت اکنون نیز ادامه دارد.
به عنوان نمونه جریان موسوم به «حرکت ملی آزربایجان»
که به لحاظ هویت ملی و تاریخنگاری چیزی نیست به جز ملقمه و وئرسیون معاصر جریانات
تاریخی معتقد به هویتهای ملی جعلی، استعماری، نژادپرستانه و ضد تورک ایرانی و
آزربایجانی ساخته و پرداختهی پارسیان و بریتانیا و فرانسه و روسیه و ارمنستان و
فارسستان و ... هنوز هم به اصرار حرکتها و رهبران جنبشهای ایرانگرا و ضد تورک
و متحد پارسیان و ازلیها و ماسونها و ناسیونالیستهای ارمنی و ماشهگان بریتانیا
و روسیه از جمله جنبش مشروطیت و انجمن آزربایجان و فرقهی دموکرات آزربایجان شاخهی
ایالتی فرقهی دموکرات ایران و آزادیستان و حکومت ملی آزربایجان و ... را به عنوان
حرکتهای ملی و رهبران و قهرمانان ملی خود پذیرفته، حتی از ذکر نام و یاد شخصیتها
و رهبران و قهرمانان ملی تورک و در راس آنها جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی و
حکومت ملی تورک به صدارت او وحشت دارند.
علی رغم این وحشت، بعضی منابع مخصوصا قدیمیتر، به
واقعیت وجود حکومت ملی تورک به صدارت جمشیدخان در تاریخ معاصر معترف هستند. مانند منبع
رسمی-دولتی[1]
«.... در سالهای جنگ یکم جهانی، تورکان عثمانی بخش غربی آذربایگان را اشغال کردند و در تاریخ هشتم ژوئن سال ١٩١٧ میلادی به تبریز در آمدند و حکومتی دست نشانده و هواخواه تورکان بر سر کار آوردند.
پس از انقلاب روسیه، تورکان به سرزمین قفقاز نیز حمله بردند. سپاهیان تورک به فرماندهی نوری پاشا در پانزدهم سپتامبر سال ١٩١٨ میلادی شهر باکو را به تصرف آوردند. از ماه ژوئن سال ١٩١٨ به دستیاری تورکان عثمانی حکومتی بنام حکومت مساواتیان در سرزمین آران و شیروان تاسیس شد».
تثبیتهای دو پاراگراف کوتاه فوق بسیار حائز اهمیت و کلیدی هستند:
١-پاراگراف میگوید در سالهای جنگ جهانی اول تورکان عثمانلی بخش غربی آزربایجان را اشغال کردند. واقعیتِ از دریچهی پانایرانیستی اشاره شده در این پاراگراف، آن است که در سالهای جنگ جهانی اول و ربع اول قرن بیستم، بخشهای گوناگون آنچه امروز استان آزربایجان غربی نامیده میشود، بسته به مورد به طور رسمی، نیمه رسمی و یا غیر رسمی بخشی از قلمرو و خاک امپراتوری عثمانلی بود. این وضعیت حتی در مورد بخشهای جنوبیتر تورکایلی، مانند بیجار و قسمتهای غربی استان همدان و بخشهای تورکنشین شرقی استانهای کوردستان و کرمانشاه امروزی هم صادق بود.
٢-پاراگراف میگوید تورکان عثمانلی در تاریخ هشتم ژوئن سال ١٩١٧ به تبریز درآمدند و حکومتی دست نشانده و هواخواه تورکان بر سر کار آوردند. آنچه در این جمله به زبانی پانایرانیستی گفته میشود آن است که پس از آزادسازی تورکایلی و دیگر نقاط غرب ایران توسط اوردوی عثمانلی، در تاریخ ٨ ژوئن سال ١٩١٨ یک دولت دارای هویت ملی تورک به صدارت جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی – مجدالسلطنه به مرکزیت تبریز تاسیس شد. این دولت ملی تورک، تا تاریخ اول اوکتوبر ١٩١٨ در حیات بود.
٣-پاراگراف میگوید از ماه ژوئن سال ١٩١٨ به دستیاری تورکان عثمانی حکومتی بنام حکومت مساواتیان در سرزمین آران و شیروان تاسیس شد. شرح دقیق چنین است که در ٢٨ ماه مه ١٩١٨ «آزهربایجان خالق جومهوریتی» (جمهوری مردمی آزربایجان) به پایتختی گنجه با پیشنهاد، صلاحدید، حمایت و پشتوانهی عثمانلی در قفقاز جنوبی تاسیس، و با آزادسازی باکو توسط اوردوی اسلام به فرماندهی نوری پاشا در تاریخ ١٥ سپتامبر ١٩١٨ از مهاجمین و اشغالگران بریتانیائی، ارمنی، بولشویکها و خائنین تورک از آزربایجان ایران (فرقههای همت و عدالت و اشخاصی مانند ابوالقاسم موسوی تبریزی، یوسف افتخاری اردبیلی، سید جعفر جوادزاده خلخالی - پیشهوری و ...) که متحد آنها بودند، پایتخت این جمهوری تورک به شهر باکو منتقل شد.
٤-نقطهی مهم و کلیدی در این پاراگراف نام بردن از حاکمیت جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی به صورت «حکومت» در ردیف «حکومت مساواتیان»، یعنی دولت جمهوری مردمی آزربایجان است. در حالیکه دیگر منابع ایرانی - فارسی، در صورت ذکر، این حاکمیت را «والیگری» مینامند (مانقورتیسم آزربایجانگرا اساسا این حاکمیت را سانسور کرده با هیچ نامی ذکر نمیکند). «حکومت» در زبان فارسی به معنی «دولت» در زبان تورکی است. این بدین معنی است که حاکمیت جمشیدخان افشار اورومی یک «دولت» عینا مانند دولت جمهوری مردمی آزربایجان (آزربایجان خالق جمهوریتی) بود. بدین سبب من از این به بعد این حاکمیت تورک را «دولت اتحاد تورکایلی - تورکایلی بیرلیک دولتی» مینامم.
٥- این پاراگراف دولت اتحاد تورکایلی را «هواخواه تورکان» مینامد. این توصیف، ماهیت و تیپولوژی ملی و جهتگیری سیاسی دولت اتحاد تورکایلی را صراحتا مشخص و معین میکند. دولت اتحاد تورکایلی به صدارت جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی - مجدالسلطنه خود را حاکمیت ملت تورک میدانست و متحد عثمانلی و بر علیه بریتانیا - روسیه بود. بر خلاف حکومت آزادیسِتان که خود را به ملت ایران و قوم آزربایجان میدانست و متحد و متفق داشناکها و بریتانیا و ضد عثمانلی بود؛ و یا رهبران حکومت ملی آزربایجان که خود را به ملت آزربایجان و ملت ایران منتسب میدانستند و ماشهی روسیهی استالینیستی و ضد تورک و ضد تورکیه بودند (پیشهوری در سالهای جنگ جهانی اول در نشریهی پانایرانیستی «آزربایجان جزء لاینفک ایران» مینوشت؛ در صف بولشویکها و داشناکها و بریتانیا بر علیه استقلالطلبان تورک در قفقاز و جمهوری مردمی آزربایجان رزمیده بود؛ مانند پانایرانیستها «تورک» را صرفا برای نامیدن عثمانلیها - تورکیهایها بکار میبرد؛ و در سالهای صدارت حکومت ملی آزربایجان هم، تورکها را «از قدیم دشمن ما» میخواند).
٦-نقطهی قابل توجه دیگر در ارتباط با دو دولت تورک تاسیس شده با حمایت عثمانلی در دو سوی ارس به سالهای جنگ جهانی اول، آن است که دولت اتحاد تورکایلی در ٨ ژوئن ١٩١٨ یعنی تنها ١٠ روز پس از تاسیس دولت جمهوری مردمی آزربایجان در ٢٨ مه ١٩١٨، و سه ماه و یک هفته قبل از آزادسازی باکو و انتقال پایتخت آن دولت از گنجه به باکو تاسیس شده است.
٧- این نشریهی دولتی - پانایرانیستی، «تورک» را صرفا در اشاره به عثمانیان بکار برده است. این ترمینولوژی را علاوه بر پانایرانیستها، چپ ایرانی و آزربایجانگرایی استالینیستی هم بکار میبرد. به عنوان نمونه احم. اوب. و علی. اصغ. از رهبران حرکت ملی آزربایجان در برنامهای تلویزیونی مدعی شدهاند که در ایران ملتی به اسم تورک وجود ندارد. در توضیح علل بیان همچو مطلب اندیشهسوز، کافی است که بند اول این مقاله را تکرار نمود:
تاریخنگاری آزربایجانگرایانه زائیده و
زائده، ادامه و متمم تاریخنگاری ایرانگرایانهی پانایرانیستها، قومیتگرایان
افراطی فارس، شرقشناسی اوروپایی، ذهنیت صلیبی دولتهای مسیحی و در نهایت توسعهطلبی
روسیه است. عمدهترین وجه مشترک این دو در عرصهی هویتی عبارت است از انکار هویت
ملی تورک با مطرح ساختن و تبلیغ هویتهای جعلی و استعمارگرایانه و نژادپرستانهی
ملی مانند «ملت ایران» و «ملت آزربایجان»، انکار وجود وطنی تورک در شمال و غرب ایران
بنام «تورکایلی» («تورکستان» مردمی تاریخی سابق)، انکار یگانهگی ملی ملت تورک
ساکن در ایران شامل همهی گروههای متکلم به لهجههای گوناگون اوغوز غربی و یا
تورکی از طریق تکه پارچهکردن آن به ملتهای خیالی و دروغین آزربایجان و آزری و
گروهها و طوائف و ایلات بیشمار گویا مستقل و جدا بر اساس جوغرافیا و لهجه و
مذهب و استان و ... ،
در تورکگرایی جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی-مجدالسلطنه
جمشیدخان
افشار اورومی-مجدالسلطنه بیشتر از «اتحاد اسلام»، متمایل به «اتحاد تورک»، و متوجه
به و ساعی در یک ناسیونالیسم افراطآمیز [تورک] است.
https://sozumuz1.blogspot.com/2021/08/blog-post_91.html
حسین
جاوید: مجدالسلطنه تنها شخصیت طرفدار تورک و ضد انگلیس؛ و خیانات فرقهی دموکرات
آزربایجان
https://sozumuz1.blogspot.com/2021/04/blog-post.html
مجدالسلطنه
در سال ١٩١٠، شدیدا تورکگرا و سخت تورکیست بود.
https://sozumuz1.blogspot.com/2021/01/blog-post_2.html
اعتراف
رسمی به وجود حکومت ملی تورک (دولت اتحاد تورکایلی) به صدارت جمشیدخان سوباتایلی
افشار اورومی-مجدالسلطنه در سالهای آخر جنگ جهانی اول
https://sozumuz1.blogspot.com/2021/07/blog-post_8.html
ویلیام
ویگرام: مجدالسلطنه، یکی از روشنفکرترین و آزاداندیشترین نجبای ایران، فرماندهای
سلحشور و دلاور و رهبر قوای بومی تورک بر علیه متجاوزین آسوری-ارمنی و متحدین صلیبی
آنها
https://sozumuz1.blogspot.com/2021/05/blog-post_20.html
جمشید
سوباتایلی آوشار اورومی (جمشیدخان مجدالسلطنه افشار ارومی) والی آزربایجان نیمهمستقل-
تحت الحمایهی امپراتوری عثمانلی (٨ ژوئن ۱۹۱۸ - اول اوکتوبر ۱۹۱۸)
https://sozumuz1.blogspot.com/2017/08/blog-post_29.html
پیوستن
جمشیدخان افشار اورومی و نیروهای تحت فرماندهیاش به اوردوی اسلام-عثمانلی به
فرماندهی خلیل پاشا
https://sozumuz1.blogspot.com/2019/02/blog-post_5.html
دستگیری،
تبعید و حبس جمشیدخان افشار اورومی توسط دولتین روسیه و بریتانیا
https://sozumuz1.blogspot.com/2019/01/blog-post_20.html
مستوره
افشار اورومی، یک شخصیت ملی تورک و دفاع او از «تورک میللی موجادیلهسی»، بر اساس
عرض حال و شکایت وی به مجلس شورای ملی
https://sozumuz1.blogspot.com/2018/03/blog-post_8.html
انعکاس
شعور ملی تورک در نامهای اشخاص خانوادهی جمشیدخان افشار اورومی و نادرشاه افشار،
و نبود آن در نامهای اشخاص خانوادهی پیشهوری، خیابانی، ستارخان و شاه اسماعیل
https://sozumuz1.blogspot.com/2017/01/blog-post_14.html
مقالات و آثار رهبر ملی تورک جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی-مجدالسلطنه
جماعت ارامنه و آخرین نقشهی آنها برای تاسیس دولت ارمنی، به قلم جمشیدخان
سوباتایلی افشار اورومی مجدالسلطنه- سال ١٨٩٤
http://sozumuz1.blogspot.com/2021/02/blog-post_28.html
ایراندا تورک صنایعِ نفیسهسی. مقالهی تورکی جمشیدخان سوباتایلی
افشار اورومی مجدالسلطنه در بارهی ادب و شعر تورکی در ایران- سال ١٩١٥
https://sozumuz1.blogspot.com/2016/01/blog-post_14.html
جمشیدخان
افشار اورومی: ایران ادبیاتینا بیر نظر. مقالهی
تورکی جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی مجدالسطنه در دفاع از تاریخ تمدّن و میراث
مدنی تورک – ١٩١۶
https://sozumuz1.blogspot.com/2017/06/blog-post_12.html
مقالهای
از جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی: قتل عام سی هزار تورک توسط شیخ عبیدالله
نهرینی به اسم ترویج شریعت در اورمیه، میاندوآب، بناب، مراغه، ملکان، ... مقدمه،
تصحیح، ویرایش، زیرنویسی: مئهران باهارلی
https://sozumuz1.blogspot.com/2019/04/blog-post.html
حکما و دانشمندان اوروپایی که از طرف روحانیها تکفیر شدهاند. مولف: جمشیدخان
سوباتایلی افشار اورومی- ١٩١٣
https://sozumuz1.blogspot.com/2018/12/blog-post_30.html
جمشیدخان
سوباتایلی افشار اورومی، تورک اولوسال اؤندهرین تورکجه و فارسجا قوشوقلاریندان
https://sozumuz1.blogspot.com/2018/12/blog-post_23.html
مجدالسلطنه
افشار اورومی: تورکها، برجستهترین و غیورترین ملت دنیا-دونیانین ان معظم و
غیور ملتی اولان تورکلهر
https://sozumuz1.blogspot.com/2016/09/blog-post_73.html
جمشیدخان
افشار اورومی: سلاطین تورک حامیان و مروجان علوم و فنون و هنرها بودند. زبان
تورکی وسیع و بینیاز است.
https://sozumuz1.blogspot.com/2016/12/blog-post_25.html
جمشیدخان
سوباتایلی افشار اورومی-مجدالسلطنه ١٩٠٢: گئرچهک رئفورملارین اویقولانماسی
اولاناقسیز، رئفورمدان قونوشماق یارارسیزدیر
http://sozumuz1.blogspot.com/2021/02/blog-post_23.html
روایت
تورکی از قتل عامِ مردمِ ولایتِ اورمیه توسط آسوریان و ارمنیان و کوردان؛ و
قدردانی مردم تورک از رهبر ملی مجدالسلطنه افشارِ نجات دهنده
https://sozumuz1.blogspot.com/2020/10/blog-post_9.html
اولوسال
اؤندهر جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی-مجدالسلطنه، دوغو تورکیستان باغیمسیزلیق
موجادیلهسی اوزهره-١٩١٦
http://sozumuz1.blogspot.com/2021/01/blog-post_29.html
رهبر
ملی تورک جمشیدخان افشار اورومی: در ماهیت واقعی حرکت
مشروطه و تخریبات و قساوت اوباش و اشرار موسوم به فدائی و مجاهد
https://sozumuz1.blogspot.com/2021/01/blog-post.html
نادرشاه
افشار از زبان رهبر ملی تورک جمشیدخان افشار اورومی -١٩١٣
https://sozumuz1.blogspot.com/2018/12/blog-post_7.html
جمشیدخان
سوباتایلی افشار اورومی-مجدالسلطنه، ١٨٩٨ میلادی -١٢٧٧ شمسی: «دولتِ عّلیهیِ
عثمانیه امروز اسبابِ مفاخرتِ عمومِ اسلامیان میباشد.»
https://sozumuz1.blogspot.com/2020/10/blog-post_13.html
در بارهی رهبر ملی تورک جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی-مجدالسلطنه
پروفسور
ویلیامز جکسون: مجدالسلطنه افشار اورومی، جامع سه شخصیت دانشمند، نظامی و درباری
https://sozumuz1.blogspot.com/2016/11/saturdaydecember-17-2011-abraham_13.html
جمشیدخان
سوباتایلی افشار اورومی-مجدالسلطنه (١٨٦٤-١٩٤٠)
https://sozumuz1.blogspot.com/2020/10/blog-post.html
جمشیدخان
سوباتایلی بکیشلو مجدالسلطنه افشار اورومی
https://sozumuz1.blogspot.com/2016/09/blog-post_20.html
جهالت
است یا مانقورتیسم؟ بایکوت جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی و حاجی بیگ بلوری
تبریزی و علیاحسان پاشا و خلیل پاشا و یاران کرامشان
https://sozumuz1.blogspot.com/2018/12/blog-post_24.html
اورمولو
و افشار اولان «جمشیدخان افشار اورومی» (مجدالسلطنه) و آزهربایجانچیلارین اونا قویدوغو
بایکوت
https://sozumuz1.blogspot.com/2016/12/blog-post_15.html
جمشیدخان
مجدالسلطنه و قیصرخانیم افشار در کتاب نیکیتین
https://sozumuz1.blogspot.com/2017/12/blog-post_24.html
برای مطالعهی بیشتر:
ما
تورکیم! از نامهی دانشآموزان اورمیه به انجمن ملی تبریز در یک صد و ده سال پیش
https://sozumuz1.blogspot.com/2016/07/blog-post_3.html
زبان
معیار مودرن تورکی
http://sozumuz1.blogspot.com/2016/08/blog-post_31.html
یاشاسین
تورک جوانلاری! خطابهی تورکی غنیزاده سلماسی به جوانان تورک نوشته شده در ١٠٩
سال پیش
http://sozumuz1.blogspot.com/2016/01/blog-post_30.html
نامهی
تورکی تقی رفعت به محمدامین رسولزاده
http://sozumuz1.blogspot.com/2016/01/blog-post_23.html
٩٨مین
سالگرد تاسیس «مدرسهی تورک خیر یوردو» (صلاحیه) اورمیه و ١٠٧مین سالگرد «مدرسهی
تورک بالو« و یادی از «حاجی میرزا فضل الله مجتهد اورمولو»
http://sozumuz1.blogspot.com/2016/02/blog-post_22.html
[1] در پیرامون آذربایگان. وزارت آموزش و پرورش، مرکز مطالعات و
تحقیقات ملی، نشریه شماره ٧. صص ٢٥، ٢٦
No comments:
Post a Comment