Monday, December 24, 2018

جهالت است یا مانقورتیسم؟ بایکوت شخصیت‌ها و جریانات ملی تورک از طرف آزربایجان‌گرایان، و تقدیر و تقدیم خائنین و پان ایرانیست‌ها به عنوان قهرمان ملی از طرف ایشان

جهالت است یا مانقورتیسم؟ 

مئهران باهارلی

 

راه با پرسش به پیما، همچو اشخاصِ فهیم

حفظ کن خود را به بینش، از بلایِ ناگهی

 

جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی







بایکوت شخصیت‌ها و جریانات ملی تورک از طرف آزربایجان‌گرایان و تقدیر و تقدیم خائنین و پان‌ایرانیست‌ها و مزدوران صلیبیان و روسیه‌ی استالینیستی به عنوان قهرمان ملی از طرف ایشان

بسیاری از آزربایجان‌گرایان (به جز آزربایجان‌گرایان پان‌ایرانیست) به بزرگ‌داشت تاسیس جمهوری مردم آزربایجان در قفقاز جنوبی به سال ١٩١٨ توسط تورک‌گرایان بومی (ملی‌گرایان، لیبرال دموکرات‌ها، سوسیال دموکرات‌ها، اسلامیست‌ها... ی تورک قفقازی) در راس آن‌ها محمد امین رسول‌زاده و سیاسیون عثمانلی و فرماندهان و عساکر اوردوی اسلام- مجاهدین مانند نوری پاشا که متعاقب نبردهای قهرمانانه و با دادن هزاران شهید، اوردوهای امپراتوری روسیه و متحدان آن در قفقاز را پس رانده و باکو و دیگر شهرهای تورک را آزاد ساختند و بدین ترتیب عملا دولت مستقل معاصر آزربایجان را به وجود آوردند می‌پردازند.

اما همین آزربایجان‌گرایان نه تنها به بزرگ‌داشت تورک‌گرایان بومی در تورک‌ایلی و در راس آن‌ها رهبر ملی و قهرمان ملی تورک جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی – مجدالسلطنه و حاجی بیگ بلوری تبریزی و مرتضی‌قلی خان بیات و ابوالفتوح عُلْوی و... فرماندهان و عساکر اوردوی اسلام –عثمانلی مانند علی احسان پاشا، خلیل پاشا، یوسف ضیاء طالب‌زاده و ... که در همان ایام و طی نبردهایی به مراتب خونین‌تر و قهرمانانه‌تر و با دادن نه هزاران بلکه ده‌ها هزار شهید، اوردوهای امپراتوری روسیه و انگلستان و متحدان آن‌ها (داشناک‌ها، جیلوها، سیمیتکو، ..) را درهم کوبیده؛ اورمیه و خوی و تبریز و همدان و بیجار و ساوه و ماکو و ... سراسر شمال غرب تورک-تورک‌ایلی و غرب ایران را آزاد ساختند و به تاسیس حاکمیت تورک اتحاد - «دولت بیرلیک» موفق شدند نمی‌پردازند، بلکه به جای آن سابقون و پیشتازان و دلاوران تاریخ‌ساز دارای شعور ملی تورک؛ عناصر معدود ضد تورک، ایران‌گرا و پان‌ایرانیست و عمّال روسیه و انگلستان و فرانسه و متحدان داشناک و تروریست‌های ازلی و تورک‌های چپ ایرانی (رهبران مشروطه‌ی انگلیسی و فرقه‌ی دموکرات آزربایجان و آزادی‌ستان و نویسنده‌گان آزربایجان جزء لاینفک ایران، مانند تقی‌زاده و ارانی و خیابانی و جوادزاده پیشه‌وری و ... ) را به عنوان قهرمانان ملی و رهبران ملی و شخصیت‌های ملی معرفی می‌کنند. کسانی که در هم‌سویی با دشمنان اشغال‌گر و متهاجم و در خیانتی تاریخی بر علیه این نیروهای ملی تورک بومی و آن نیروهای ملی تورک قفقازی و اوردوی اسلام-عثمانلی آزاد سازنده‌ی قفقاز و شمال غرب تورک ایران –تورک‌ایلی موضع گرفته و عمل کردند و تورک را دشمن قدیمی خود می‌دانستند.

جهالت است یا مانقورتیسم؟ خوی حقیقت‌ستیزی است یا تورک‌هراسی پنهان و آشکار؟ ترکیب بعضی و یا همه‌ی آن‌ها؟ واقعیت هر چه باشد، نتیجه‌ی نهایی تغییر نخواهد یافت. همان‌گونه که بالاخره مقاومت ایدئولوژی ضد تورک آزربایجان‌گرایی استالینیستی در جمهوری آزربایجان درهم شکست و امروز حتی متعصب‌ترینشان مجبورا متظاهر به اعزاز و تکریم از رسول‌زاده و نوری پاشا و دیگر یارانشان شده‌اند، دیری نخواهد کشید که ما هم در تورک‌ایلی شاهد تکریم و اعزاز رهبران و شخصیت‌ها و قهرمانان ملی تورک چون جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی و حاجی بیگ بلوری تبریزی و مرتضی‌قلی خان بیات و علی‌احسان پاشا و خلیل پاشا و یوسف ضیاء طالب‌زاده و یاران کرامشان از سوی آزربایجان‌گرایان وطنی و حرکت ملی آزربایجان‌شان خواهیم بود. 

این حرکت مضحکه که «م» ملی را هم ملتفت نشده است (در ایران نه ملتی به اسم آزربایجان، و نه وطنی به اسم آزربایجان وجود ندارد، قائل شدن به این‌ها به معنی نفی ملت تورک، وطن تورک و یگانه‌گی و یک‌پارچه‌گی آن‌ها، دشمنی علنی با ملت تورک و وطن تورک و خیانت بدان‌ها، غیر ملی و ضد ملی بودن است)، تنها حرکت ملی‌گرا در جهان است که مانند نام ملی خود «تورک»، از شخصیت‌های ملی خود هم وحشت داشته آن‌ها را تحریم و لجن‌مال و سانسور می‌کند، و در عوض همراه با قبول دیگرنام‌گذاری ایرانیک و پان‌ایرانیستی و استالینیستی و صلیبی «آزربایجانی»، شخصیت‌های خائن به ملت و وطن خود را هم قهرمان می‌شناسد. (شخصیت‌های ملی آزربایجان‌گرایان – از بابک گرفته تا شاه عباس حقیر و ستارخان – تروریست‌های مشروطه‌طلب و خیابانی - آزادی‌سِتان و ...-، با شخصیت‌های ملی ایران‌گرایان و ملت ایران و پان ایرانیست‌ها یکی است، زیرا آزربایجان‌گرایی به لحاظ هویت ملی و تاریخ‌نگاری و .... در اساس محصول و زاییده‌ی ایران‌گرایی – شعوبیسم ضد تورک و مکمل و متمم آن، با افزوده‌هایی از ذهنیت صلیبی و استالینیزم است ...).

برای مطالعه‌ی بیشتر:

مجدالسلطنه‌ اورمیه‌که ‌جزو مهاجرین بود وارد شده‌ و جنگ‌های قابل تمجیدی نموده

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/08/blog-post.html

اورمولو و افشار اولان «جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی» (مجدالسلطنه) و آزه‌ربایجان‌چی‌لارین اونا قویدوغو بایکوت

https://sozumuz1.blogspot.com/2016/12/blog-post_15.html

جهالت است یا مانقورتیسم؟ بایکوت شخصیت‌ها و جریانات ملی تورک از طرف آزربایجان‌گرایان، و تقدیر و تقدیم خائنین و پان ایرانیست‌ها به عنوان قهرمان ملی از طرف ایشان

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/12/blog-post_24.html

فعالین سیاسی آزربایجان‌گرا، تحریف تاریخ و معرفی کردن رهبران فاقد شعور ملی تورک جنبش مشروطیت به عنوان شخصیت‌های ملی

http://sozumuz1.blogspot.com/2020/02/blog-post_19.html

مقاومت و عناد آزربایجان‌گرایان در مقابل حقایق کم کم در هم شکسته می‌شود

http://sozumuz1.blogspot.com/2021/01/blog-post_3.html

قهرمان ملی ساختن از علیرضا نابدل

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/02/blog-post_24.html

دلایل شیطان‌سازی از قاجارها در تاریخ‌نگاری‌های ایران‌گرا و آزربایجان‌گرا

http://sozumuz1.blogspot.com/2022/03/blog-post_31.html

No comments:

Post a Comment