Tuesday, August 1, 2023

مجدالسلطنه‌ اورمیه‌ که ‌جزو مهاجرین بود وارد شده‌ و جنگ‌های قابل تمجیدی نموده

 

مجدالسلطنه‌ اورمیه‌ که ‌جزو مهاجرین بود وارد شده‌ و جنگ‌های قابل تمجیدی نموده

 

مئهران باهارلی

 

در کتاب روزنامه‌ی خاطرات سید محمد کمره‌ای[1] یک پاراگراف در ستایش از عملیات قوشون عثمانلی و رهبر ملی تورک جمشید خان سوباتایلی افشار اورمی – مجدالسلطنه ‌در مقابله ‌با قوای انگلیسی و متفقین آن‌ها قوای مسلحه‌ی مسیحی آسوری و ارمنی در سال‌های آخر جنگ جهانی اول وجود دارد. از آن جایی که‌ این پاراگراف کوتاه ‌می‌تواند بر بسیاری از مسائل تاریخی و سیاسی معاصر، از جمله ‌تورک‌ستیزی فعلی ناسیونالیسم ایرانی (شیعی و سکولار) و آزربایجان‌گرایی پرتوافشانی کند، در زیر آن را نقل و سپس برداشت‌های خودم را نوشته‌ام.

نقل قول:

پیشرویهای قوشون عثمانی در آزربایجان .....

آقا سید یعقوب شیرازی را دیده، کاغذی از تاریخ غره‌ی ذی‌قعده ‌از تبریز به ‌من نشان داد که ‌نوشته ‌بودند قوشون عثمانی فتوحات و تطهیرات خوبی از عساکر کفر و پلید ارامنه ‌و طرف‌داران انگلیس در اورمیه‌ و سلماس نموده. و از هفتاد هزار نفر جمعیت طرف، بیشتر از بیست هزار نفر نتوانستند فرار نمایند و آن‌ها را مخذول و منکوب نمودند.

و مجدالسلطنه‌ اورمیه ‌که‌ جزو مهاجرین بود وارد شده‌ و جنگ‌های قابل تمجیدی نموده. و مقدار پنجاه ‌هزار نفر قوشون از طرف منطقه‌ی همدان حرکت خواهند کرد. من به ‌آقا سید یعقوب گفتم به‌ مجدالسلطنه ‌کاغذ بنویسد و استفسار از حال رفقای مهاجرین فرداً فرداً بنماید.

پایان نقل قول

برداشت‌های من:

اسلام‌گرایان شیعی و ناسیونالیست‌های فارس آن دوره‌ و این دوره: سید محمد کمره‌ای[2] نویسنده‌ی خاطرات و سید یعقوب شیرازی[3]، کسی که ‌اخبار مربوط به‌ قوشون عثمانلی و مجدالسلطنه ‌از او نقل شده‌ به ‌لحاظ ملیت فارس و به‌ لحاظ سیاسی ناسیونالیست‌های ایرانی و اسلامیست‌های شیعی، به‌ ترمینولوژی معاصر افرادی «ملی – مذهبی» بودند. آن‌ها علی‌رغم فارس، ناسیونالیست ایرانی و اسلام‌گرای شیعی بودن، نیروهای انگلیسی و قوای ارمنی متفق آن‌ها و طرف‌دارانشان را عساکر کفر[4] و پلید نامیده، از فتوحات و تطهیرات اوردوی عثمانلی و جنگ‌های مجدالسطنه‌ی اورمیه‌ای در اورمیه ‌و سالماس و منکوب و مخذول شدن عساکر انگلیسی و ارمنی و طرف‌دارانشان تمجید و ستایش می‌کنند. در حالی که ‌ناسیونالیست‌های امروزی فارس و اسلامیست‌های شیعی در قالب جمهوری اسلامی ایران، نه ‌تنها به ‌بازنویسی تاریخ آن دوران در راستای دشمنی با تورک پرداخته‌اند (عثمانلی را متجاوز و اشغال‌گر نشان می‌دهند، ...) بلکه‌ در سیاست معاصر داخلی و خارجی و منطقه‌ای هم مواضعی به‌ شدت ضد تورک و تورک‌ستیز دارند و در این رابطه ‌از سیاست‌های صلیبی و توسعه‌طلبی ارمنی حمایت می‌کنند.

مانقورتیسم آزربایجانی در دشمنی با تورک، شدیدتر از ناسیونالیسم ایرانی است: در حالی که ‌این افراد فارس از قوشون عثمانلی و جمشید خان مجدالسلطنه ‌تمجید و ستایش می‌کنند، در همان زمان فرقه‌ی دموکرات آزربایجان در تبریز، که ‌نیرویی پان‌ایرانیست و ضد تورک بود، در موضعی خائنانه‌ و ننگین، متفق انگلیس‌ها و قوای مسلح ارمنی و دشمن سرسخت اوردوی عثمانلی و رهبر قوای ملی تورک بومی جمشید خان سوباتایلی افشار اورمیه ‌بود. تاریخ‌‌نگاری آزربایجانی هم در این استقامت، موضعی تماما خائنانه ‌داشته ‌با وارونه‌نویسی تاریخ، قوای آزادی‌بخش عثمانلی را اشغال‌گر و رهبر ملی تورک جمشیدخان مجدالسطنه ‌را سانسور و بایکوت کرده ‌است.

تمجید از قوای عثمانلی: شیطان‌سازی و دشمن‌انگاری عثمانلی و عملیات او در سال‌های جنگ جهانی اول، یکی از وجوه ‌مشترک پان‌ایرانیسم و آزربایجان‌گرایی استالینیستی است که‌ امروز هم توسط آزربایجان‌گرایانی مانند رئیس‌نیا و اوبالی و مددی و اصغرزاده ‌و آزادگر و .... به‌ آن دامن زده می‌شود. از این منظر هم مانقورتیسم آزربایجانی به ‌مراتب ضد تورک‌تر از پان‌ایرانیسم است.

وقوف بر اتحاد رهبران مسیحی آسوری و ارمنی با قوای انگلیس: همان‌طور که‌ در این پاراگراف هم دیده‌ می‌شود، در آن سال‌ها همه‌ چه ‌تورک و چه ‌فارس و چه ‌کورد واقف بودند که‌ رهبران آسوری و ارمنی با قوای اشغال‌گر انگلیس و فرانسه‌ و روسیه ‌و ... متفق بودند و به‌ همین سبب هم با آن‌ها دشمنی می‌ورزیدند. در حالی که ‌امروز رهبران و مولفین فارس و دولت جمهوری اسلامی (ایضا کورد)، بر خلاف آن سال‌ها و در چرخشی ١٨٠ درجه‌ای، به ‌سبب دشمنی با تورک علنا متفق توسعه‌طلبی صلیبی – ارمنی در منطقه‌ هستند.

تمجید از مجدالسلطنه: مولف خاطرات که ‌یک فارس ناسیونالیست ایرانی و اسلامیست شیعی است، به ‌تمجید از جمشیدخان مجدالسلطنه‌ پرداخته ‌است. زیرا اقدامات او را به ‌نفع مردمان ایران و مسلمانان می‌دانست. در حالی که‌ مانقورتیسم آزربایجانی و تاریخ‌نگاری ضد تورک آزربایجان‌گرا، مانند جن از بسم الله ‌از رهبر ملی تورک جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی مجدالسلطنه ‌رهبر ملی تورک وحشت و از تلفظ نام او ترس دارد و دشمن سرسخت او و دیگر شخصیت‌ها و قهرمانان ملی تورک است.

جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی - مجدالسلطنه برای ملت تورک و تاریخ تورک و تورکیت به مثابه‌ی یک کاغذ تورنوسول است: همان گونه که در تورکیه آنان که آتاتورک - شخصیتی که جنگ استقلال آن کشور را با موفقیت فرماندهی کرد و جمهوری مودرن تورکیه را تاسیس نمود - را نادیده گرفته و یا سانسور می‌کنند غیر ملی و ضد ملی، و کسانی که او را تخریب می‌کنند خائن شمرده می‌شوند، برای ملت تورک ساکن در ایران و وطن تورک‌ایلی هم، کسان و جریانات و تشکیلات و تاریخ‌نگاری‌ها و دوکترین‌های سیاسی و فعالین آزربایجان‌گرا که ‌نام جمشیدخان را ذکر نمی‌کنند، او را رهبر ملی تورک و قهرمان ملی تورک نمی‌دانند، به سانسور کردن و حذف، و یا شیطان‌سازی و تخریب و لجن مال کردن او می‌پردازند؛ و در عوض شخصیت‌های ضد تورک و پان‌ایرانیست و متفقین کلیسای ارمنی و داشناک‌ها و پارسی‌ها و تروریست‌های ازلی و مزدوران روسیه و انگلستان و فرانسه و صلیبیان و استالینیست را به عنوان قهرمان ملی به مردم تورک عرضه می‌کنند؛ همه ‌بی ربط با تورکیت، غیر ملی و ضد ملی و در خدمت پان‌ایرانیسم و صلیبیون، و یا پان‌ایرانیست خجالتی هستند و می‌باید با آن‌ها رفتاری متناسب با دشمنان تورک نشان داد. هیچ جریان ملی تورک، چه ملی‌گرا، چه چپ، چه لیبرال، چه مذهبی و ... وجود ندارد که جمشید خان را رهبر ملی تورک و قهرمان ملی تورک نداند.

نامه ‌به‌ مجدالسلطنه: بنا به ‌پاراگراف، سید یعقوب شیرازی کاغذی از تبریز را در شرح عملیات قوشون عثمانلی و مجدالسلطنه‌ به‌ او نشان داده‌ و سید محمد کمره‌ای به‌ سید یعقوب شیرازی توصیه‌ کرده ‌که‌ نامه‌ای در تشکر و حالجوئی به ‌مجدالسلطنه ‌بنویسد. بی شک در ارتباط با یک اَبَرشخصیت مانند جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی که‌ محبوب مردمان چه ‌تورک و غیر تورک و خود نیز صاحب قلم و دولت‌مردی ادیب، یک آریستوکرات و کولکسیونر و به ‌خوبی شناخته ‌شده‌ توسط مقامات عثمانلی و بریتانیایی و روسیه ‌و ایران و گورجستان و ارمنستان و  ... بود، مدارک و اسناد و نامه‌های شخصی و دولتی و عکس‌ها و اشارات در کتب دیگر و نشریات و .... بی شماری وجود داشته ‌و دارد. اما متاسفانه ‌به ‌سبب تحریم و بایکوت و سانسور مطلق این شخصیت ملی تورک و بی شعوری ملی گویا محققین و روشن‌فکران آزربایجانی در یک قرن اخیر و لاقیدی بازمانده‌گان او، مدارک و اسناد و مکاتیب و کتب و نشریات و ... مذکور تاکنون کشف و منتشر نشده‌اند.

برای مطالعه‌ی بیشتر:

مجدالسلطنه‌ اورمیه‌که ‌جزو مهاجرین بود وارد شده‌ و جنگ‌های قابل تمجیدی نموده

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/08/blog-post.html

اورمولو و افشار اولان «جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی» (مجدالسلطنه) و آزه‌ربایجان‌چی‌لارین اونا قویدوغو بایکوت

https://sozumuz1.blogspot.com/2016/12/blog-post_15.html

جهالت است یا مانقورتیسم؟ بایکوت شخصیت‌ها و جریانات ملی تورک از طرف آزربایجان‌گرایان، و تقدیر و تقدیم خائنین و پان ایرانیست‌ها به عنوان قهرمان ملی از طرف ایشان

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/12/blog-post_24.html

فعالین سیاسی آزربایجان‌گرا، تحریف تاریخ و معرفی کردن رهبران فاقد شعور ملی تورک جنبش مشروطیت به عنوان شخصیت‌های ملی

http://sozumuz1.blogspot.com/2020/02/blog-post_19.html

مقاومت و عناد آزربایجان‌گرایان در مقابل حقایق کم کم در هم شکسته می‌شود

http://sozumuz1.blogspot.com/2021/01/blog-post_3.html

قهرمان ملی ساختن از علیرضا نابدل

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/02/blog-post_24.html

دلایل شیطان‌سازی از قاجارها در تاریخ‌نگاری‌های ایران‌گرا و آزربایجان‌گرا

http://sozumuz1.blogspot.com/2022/03/blog-post_31.html


[1] منبع: روزنامه‌ خاطرات سید محمد کمره‌ای، به‌ کوشش محمدجواد مرادی نیا، نشر و پژوهش شیرازه، تهران 1382، ج 1 . صص: 441, 442

http://kakheaseman.ir/aaa_new/aseman_aseman/aseman_show_page.php?name_id=63420&name=rozname%20khaterat_1_10&b=rozname_khaterat/

[2] سید محمد کمره‌ای: دارای ملیت فارس، از رجال صدر مشروطه، تا سن چهل ساله‌گی به ‌آموختن فقه ‌شیعی اشتغال داشت و سپس بر اثر گرفتاری‌های اداری حوزه ‌را ترک کرد. وی از موسسین حزب دموکرات در کنار سید جمال‌الدین  واعظ اصفهانی، صور اسرافیل، علی‌اکبر دهخدا و... بود.

[3] سید یعقوب انوار اردکانی شیرازی – صدرالعلماء، دارای ملیت فارس، یک واعظ و روحانی شیعی و مشروطه‌خواه، بعدها از هواداران حزب دموکرات ایران به‌ رهبری سلیمان میرزا بود. در سال‌های جنگ جهانی اول به‌ دولت نظام السلطنه ‌مافی در غرب کشور پیوست و پس از متلاشی شدن آن به ‌استانبول رفت و در مسجد ایاصوفیه‌ در حضور هزاران نفر از مهاجرین قاجاری و  سران دولت عثمانلی خطابه‌ای در اتحاد مسلمین ایراد کرد.

[4] مفهوم «کفر» و کافر شمردن افراد و جوامع و یا «تکفیر»، که در طول تاریخ اسلام همیشه در میان جوامع مسلمان وجود داشته است، مفهومی ضد انسانی و خشونت‌گرا و ادبیات - جنایت نفرت، در مخالفت با حقوق بنیادین بشر، از جمله حق حیات و آزادی عقاید و بیان و طرز زنده‌گانی و عدالت و مدارا و تساهل و .... است. کسانی که قوای اشغال‌گر صلیبی و متفقین مسیحی بومی آن‌ها در سال‌های جنگ جهانی اول را «کافر» می‌شمردند، بنیادگرایان اسلامی - شیعی بودند. حال آن که مجادله‌ی قوشون عثمانلی و مجدالسلطنه و مردم تورک دارای ماهیت سکولار بوده، ربطی به کفر و بنیادگرایی و اسلام‌گرایی و .... نداشت، یک مجادله‌ی ملی تورک و نبرد با اشغال‌گران و اراذل و اوباش تروریست و خون‌ریز بود.

No comments:

Post a Comment