Wednesday, December 19, 2018

جمهوری‌ی مردم آزربایجان (آزه‌ربایجان خالق جمهوریتی) است، نه‌ جمهوری‌ی دموکراتیک آزربایجان

جمهوری‌ی مردم آزربایجان (آزه‌ربایجان خالق جمهوریتی) است، نه‌ جمهوری‌ی دموکراتیک آزربایجان 

مئهران باهارلی


١-در برخی اخبار و نوشته‌ها، از جمهوری‌ی تاسیس شده توسط تورکان در جنوب - جنوب شرقی‌ی قفقاز به سال آخر جنگ جهانی‌ی اول با نام «جمهوری‌ی دموکراتیک آزربایجان» یاد می‌شود. حال آنکه نام کامل و دقیق آن دولت «آزه‌ربایجان خالق جمهوریتی» (جمهوری‌ی مردمی - مردم آزربایجان؛ به انگلیسی Azerbaijan People's Republic، به فرانسوی La République populaire d’Azerbaïdjan، به روسی Азербайджанская Народная Республика) است.

کلمه‌ی خالْقْ (مردم، مردمی) در نام این جمهوری نتیجه‌ی اشتباه‌ و سوء تفاهم و ... نیست. بلکه بخشی از نام کامل آن جمهوریت (آزه‌ربایجان خالق جمهوریتی) و به منظور تاکید بر شکل مدیریت سیاسی‌ی آن دولت، بیان شده در ماده‌ی ٢ اعلانیه‌ی استقلال آن دولت است.

ترکیب جمهوری‌ی مردمی - مردم در نام دیگر دولت‌های جدیدالتاسیس در قفقاز آن دوره هم بکار رفته است. مانند «جمهوری‌ی مردمی - مردم گورجستان» (گورجوستان خالق جمهوریتی)، «جمهوری مردمی‌ی - مردم فدرال ماورای قفقاز» (ماورای قافقاس قوْشما خالق جمهوریتی. نام این جمهوری به اشکال دیگر نیز آمده است. از جمله «ماورایِ قافقاس جمهوریتِ متّحده‌سی»).

«جمهوری‌ی دموکراتیک آزربایجان» یک اسم ناشی از ترجمه‌ی «مردمی» به صورت «دموکراتیک» در زبان‌های فرانسوی، روسی و دیگر زبان‌های اوروپایی است. این نام‌گزاری به طور وسیع از طرف فعالین سیاسی‌ی آزربایجان‌گرا هم بکار می‌رود.

علاوه بر نام کامل «آزه‌ربایجان خالق جمهوریتی»، در اسناد و عکس‌ها و منابع و روزنامه‌های تورکی‌ی قفقازی و عثمانلی آن دوره، نام این دولت «آزه‌ربایجان جمهوریتی»، «آزه‌ربایجان دولتی»، «آزه‌ربایجان حکومتی»، و در منابع عثمانلی حتی «آزه‌ربایجان حکومتِ اسلامیه‌سی» هم ذکر شده است. کاربرد آزه‌ربایجان جمهوریتی در روزنامه‌ها و عکس‌ها و .. اغلب به‌ منظور کوتاه‌نویسی است. «آزه‌ربایجان دولتی»، «آزه‌ربایجان حکومتی»، اشاره‌ی غیر دقیق به دولت آزربایجان است. کاربرد «آزه‌ربایجان حکومتِ اسلامیه‌سی» بدان سبب است که در آن مقطع خاص، در قفقاز جنوبی و آناتولی حتی شمال غرب تورک‌نشین ایران، «اسلام» (به معنی‌ی مسلمان در زبان تورکی) مترادف «تورک» بکار می‌رفت. چنانچه «ارمنی» هم مترادف «مسیحی») بکار می‌رفت، مانند اصطلاح «ائرمه‌نی آسوری» که به معنی آسوری‌ی مسیحی بود.

٢- در زیر دو گونه از متن اعلانیه‌ی استقلال جمهوری‌ی مردم آزربایجان را آورده‌ام. جمله‌بندی و عبارات این دو گونه اندکی از هم متفاوت، اما مضمون و ترمینولوژی‌ی آن‌ها یک‌سان است. در هر دو نام کامل «آزه‌ربایجان خالق جمهوریتی» (جمهوری‌ی مردم آزربایجان) سه بار (ماده‌های ٣، ٤، ٥) بکار رفته ‌است. ماده‌ی ٢ شکل اداره‌ی سیاسی‌ی این دولت را «خالق جمهوریتی»، یعنی جمهوری مردم - مردمی تعیین می‌کند.  ماده‌ی ٣ در باره‌ی روابط بین الملل «آزه‌ربایجان خالق جمهوریتی» و مناسبات دوستانه‌ی آن با دولت‌ها و ملت‌های هم‌جوار؛ ماده‌های ٤ و ٥ در باره‌ی برابری‌ی حقوق سیاسی، مُلکی و وطنی‌ی اتباع «آزه‌ربایجان خالق جمهوریتی»، بدون توجه به ملیت، مذهب، شغل، وضعیت اجتماعی، طبقه و جنسیت آن‌ها است.





 ٣-در بیانیه‌ی استقلال، تعبیر «آزه‌ربایجان خالقی» به معنی‌ی مردم آزربایجان است و نه ملت آزربایجان. زیرا خود این بیانیه مردم آزربایجان را مرکب از ملیت‌های گوناگون دانسته است که بنا به مقامات همان جمهوری و در راس آن‌ها رئیس شورای ملی یعنی محمدامین رسول‌زاده، بزرگ‌ترین و پرشمارترین آن‌ها «ملت تورک» بود. در ترمینولوژی‌ی جمهوری‌ی مردم آزربایجان، «آزربایجان» صرفا نام دولت (و نه ملت)، «مردم آزربایجان» به معنی اتباع دولت آزربایجان (و نه ملت) و «ملت تورک» پرشمارترین ملت تبعه‌ و موسس آن دولت هستند. کاربرد آزربایجان به عنوان اسم ملت، مربوطه به دوره‌ی استالین و در بستر تورک‌ستیزی و تورک‌زدائی از قفقاز  و پروژه‌ی مهندسی قومی استالینیستی برای تغییر هویت ملی مردم تورک در آن منطقه است.

٤-با از هم پاشیدن جمهوری‌ی مردم فدرال ماورای قفقاز، جمهوری‌های مستقل گورجستان و ارمنستان، هر دو به نام ملت‌های مربوطه («گورجی»، «ارمنی») تاسیس شد. اما دولت تورک‌های قفقاز جنوبی، نام ملت خود «تورک» را در اسم دولت خویش بکار نبرد، و به جای آن نام جوغرافیایی (آزربایجان) با ریشه‌ی ایرانیک را برای خود انتخاب کرد. دلیل انتخاب اسم آزربایجان برای نامیدن دولت تورک جدید – که به صلاح‌دید و توصیه‌ی مقامات عثمانلی از جمله روشنی بیگ انجام گرفت - اومیدواری به تحریک و جلب تورک‌های ایالت - منطقه‌ی آزربایجان ایران برای الحاق و پیوستن به دولت جدیدالتاسیس با همان نام در قفقاز بود.

اما تاریخ نشان داد که انتخاب نام آزربایجان برای دولت جدیدالتاسیس تورک‌های قفقاز جنوبی، از جهات متعدد نادرست و مضر و اشتباه و یک خبط مهلک تاریخی و خانمان‌سوز بود. از جمله:

-در متون تاریخی و فرهنگ مردمی تورکهای ساکن در شمال غرب ایران و قفقاز جنوبی، سرزمینهای تورک نشین آن مناطق که موطن آن‌ها بود، به همراه «تورکمانیا»، از جمله «تورکستان» (به تورکی: تورک ایلی) هم نامیده شده بود که حاوی نام‌های قومی (تورکمان) و ملی (تورک) آن‌ها بود. اما به جای این نام‌های تاریخی - ملی تورکی، نام ایرانیک – فارسی آزربایجان برای دولت جدیدالتاسیس تورک‌های قفقاز انتخاب شد. 

-انتخاب نام آزربایجان برای دولت جدیدالتاسیس تورک‌های قفقاز جنوبی نشان می‌داد که پیشنهاد کننده‌گان و قبول کننده‌گان آن درک درستی از حدود و ثغور وطن تورک در شمال غرب ایران و یا «تورک‌ایلی» که شامل بخش‌های تورک‌نشین ایالت آزربایجان و هشت ولایت دیگر در خارج آن بود نداشتند، و تنها ایالت آزربایجان را سرزمین تورک می‌پنداشتند.

-اسم جمهوری «آزربایجان» به سبب منعکس نکردن هویت ملی‌ی «تورک» در خود، بر خلاف آرزوی انتخاب کننده‌گان آن نه تنها به تمایلات الحاق‌طلبانه در میان تورکان ساکن در آزربایجان ایران و دیگر قسمت‌های «تورک‌ایلی» («تورکستان» سابق، وطن تورک) به قفقاز دامن نزد، بلکه بر عکس، به ایجاد حسیات فوق العاده شدید ایران‌گرایی و تورک‌ستیزی در میان دموکرات‌های آزربایجان – آزادی سِتان و باقی‌مانده‌ی مشروطه‌طلبان و دیگر نخبه‌گان ضد تورک تبریزی در مرکز آزربایجان منجر شد.

-نام جمهوری «آزربایجان» واگرایی‌ ملی بین تورکان ساکن در آزربایجان و تورکان ساکن در بخش‌های جنوبی‌تر تورک‌ایلی (خمسه و جنوب آن در همدان و استان مرکزی و ...) که در خارج جوغرافیای آزربایجان قرار دارند  و تجزیه‌ی او، همچنین انشقاق ملی بین تورکان ساکن در آزربایجان و دیگر گروه‌های تورک‌زبان پراکنده در ایران اما متعلق به همان ملت واحد تورک را دامن زد.

-نام جمهوری «آزربایجان» به ایجاد بحران هویت ملی در میان تورکان قفقاز منجر شد و بستری مناسب برای غربیان و صلیبیان و روسیه برای بی هویت ملی‌ سازی ایشان را فراهم ساخت.

-انتخاب نام ایرانیک آزربایجان برای دولت جدید التاسیس تورک‌های قفقاز جنوبی، منجر به تشدید ایران‌گرایی و فارس‌گرایی در تاریخ‌نگاری در حال ایجاد آزربایجانی در شوروی و غرب، و تورکی‌زدایی از او با ربط دادن جمهوری آزربایجان و ایالت آزربایجان قاجاری به ایران پیش از اسلام و زرتشتی‌گری و مادها و آریائی‌ها و .... شد.

-نام جمهوری «آزربایجان» ابزاری شد برای مهندسی‌ی استعماری‌ی هویت قومی - ملی‌ی ملت تورک ساکن در قفقاز و شمال غرب ایران از سوی روسیه‌ی کومونیست - استالینیست و امتزاج و ربط دادن آن‌ به «قوم آزربایجانی» غیر تورک - که به عنوان بخشی از «ملت ایران» در دوره‌ی مشروطیت ضد تورک توسط استعمار انگلیس ایجاد شده بود.

-نام جمهوری «آزربایجان» تبدیل به ابزاری شد برای بازی دادن و بازی خوردن فعالین سیاسی مانقورت و گؤزقامان آزربایجان‌گرا در شرق و مرکز آزربایجان در دشمنی با هویت ملی تورک به مدت بیش از یک قرن و تبدیل آزربایجان‌گرایی به مانع اصلی در روند ملت شونده‌گی توده‌ی تورک (اوغوزهای غربی) ساکن در ایران که تاکنون ادامه دارد. در مورد تورک‌های قفقاز و ایران، در یک صد سال گذشته نام آزربایجان به عنوان اسم دولت و اسم ملت و اسم زبان و .... عامل درجه اول در متوقف کردن روند ملت شونده‌گی آن‌ها و جلوگیری از تشکیل مفهوم وطن تورک بوده و در حال حاضر هم است. ما در باره‌ی واقعیات میدانی صحبت می‌کنیم، نه در باره‌ی اومیدها و آرزوهایمان. در ایران دشمن اصلی داخلی هویت ملی تورک، هویت قومی و ملی آزربایجانی، و دشمن اصلی خارجی پان‌ایرانیسم است ...[1].

٥-زبان اعلانیه‌ی اسقلال «آزه‌ربایجان خالق جمهوریتی»، ایضا زبان رسمی‌ی آن دولت، تورکی‌ی معیار و مشترک آن دوره و یا عثمانلی بسیط است (که‌ندی، بولونان، داخی، ایچین، ائدییور، گیبی، توپلانینجا، اؤیله، یاپماق، چیخارمایی، شیمدی، دورویور، ییلدا، ائتمه‌یی، قومشولوق، ..). تورکی‌ی معیار و مشترک آن دوره را «آزربایجانی» (آزه‌ربایجان‌جا و یا آزه‌ربایجان دیلی) نامیدن که از طرف دولت آزربایجان و آزربایجان‌گرایان انجام می‌گیرد، یک غلط و تحریف واقعیت‌هاست. زیرا «آزربایجانی» یک زبان معیار ایجاد شده‌ی دیگر در سال ١٩٣٧ توسط روسیه‌ی استالینیستی، از قضا برای منسوخ کردن همان تورکی‌ی معیار و مشترک به کار برده شده در اعلانیه‌ی استقلال جمهوری مردمی‌ی آزربایجان است.

٦-نکته‌ی مهم دیگر در بیانیه‌ی استقلال، ذکر صریح این واقعیت تاریخی است که استقلال تورک‌های قفقاز و تشکیل دولت آزربایجان، محصول و نتیجه‌ی مستقیم محاربات بین امپراتوری‌ی عثمانلی و روسیه بود.

بیرینجی نسخه:

عقدنامه

بویوک روسیا انقلابی‌نین جریانی‌ندا دولت وجودونون آیری آیری حصّه‌له‌ره‌ آیریلماسی ایله‌ زاقافقاسیانین روس اوردولاری طرفی‌نده‌ن ترکی‌نی موجب، بیر وضعیتِ سیاسیه‌ حاصل اولدو. که‌ندی قوایِ مخصوصه‌له‌ری‌نه‌ ترک اولونان زاقافقاسیا ملّت‌له‌ری مقدّرات‌لاری‌نین اداره‌سی‌نی بالذّات که‌ندی اه‌ل‌له‌ری‌نده ‌آلاراق «زاقافقاسیا قوْشما خالق جمهوریتی»نی تاسیس ائتدی‌له‌ر. وقایعِ سیاسیه‌نین انکشاف ائتمه‌سی اوزه‌ری‌نه‌ گورجو ملّتی زاقافقاسیا قوشما خالق جمهوریتی جزءوندان چیخیپ، مستقل «گورجو خالق جمهوریتی» تاسیسی‌نی صلاح گؤردو.

روسیا ایله ‌عوثمانلی ایمپاراتورلوغو آراسی‌ندا ظهور ائده‌ن محاربه‌نین تسویه‌سی یوزونده‌ن حاصل اولان وضعیتِ حاضره‌یِ سیاسیه ‌و مملکت داخلی‌نده‌ بولونان مثل‌سیز آنارشی، جنوبِ شرقی زاقافقاسیادان عبارت بولونان آزه‌ربایجانا داخی، بولوندوغو خارجی و داخلی مشکلات‌دان چیخماق ایچین، خصوصی بیر دولت تشکیلاتی قورماق لزومونو تلقین ائدییور.

بونا بناءً، آراءِ عمومیه‌ ایله‌ انتخاب اولونان «آزه‌ربایجان شورایِ ملّیه‌یِ اسلامیه‌سی» بوتون جماعته‌ اعلان ائدییور که:

١-بوگون‌ده‌ن اعتباراً آزه‌ربایجان خالقی حاکمیت حقّی‌نه‌ مالک اولدوغو گیبی، جنوب - شرقی زاقافقاسیادان عبارت اولان آزه‌ربایجان داخی، کامل الحقوق مستقل بیر دولت‌دیر.

٢-مستقل «آزه‌ربایجان دولتی»‌نین شکلِ اداره‌سی، «خالق جمهوریتی» اولاراق تقرّر ائدییور.

٣-«آزه‌ربایجان خالق جمهوریتی» بوتون ملّت‌له‌ر و بالخاصّه‌ هم‌جوار اولدوغو ملّت و دولت‌له‌رله ‌مناسباتِ حسنه‌ تاسیسی‌نه ‌عزم ائده‌ر.

٤-«آزه‌ربایجان خالق جمهوریتی» ملّت، مذهب، صنف، مسلک و جنس فرقی گؤزه‌له‌مه‌ده‌ن، قلمروووندا یاشایان بوتون وطن‌داش‌لاری‌نا حقوقِ سیاسیه‌ و وطنیه ‌تامین ائیله‌ر.

٥-«آزه‌ربایجان خالق جمهوریتی» اراضی‌سی داخلی‌نده‌ یاشایان بالجمله ‌ملّت‌له‌ره‌ سربستانه ‌انکشاف‌لاری ایچین گئنیش میدان بیراخیر.

٦-«مجلسِ موسسان» توپلانینجایا قه‌ده‌ر، آزه‌ربایجان اداره‌سی‌نین باشی‌ندا آراءِ عمومیه ‌ایله ‌انتخاب اولونموش «شورایِ ملّی» و شورایِ ملّی‌یه‌ قارشی مسئول «حکومتِ موقّته» ‌دورور.

٢٨ ماییس ١٩١٨ نجی ییل‌دا

تیفلیس شه‌هه‌ری‌نده

آزه‌ربایجان ملّی شوراسی رئیس معاونی: دوقتور حسن بگ آقایوف (؟)، کاتب: مصطفی محمدوف (؟)

[ایزباسی‌لار- امضالار]: فتح‌علی خان خویسکی، ؟، یوسف‌بگ‌لی نصیب (؟)، جامو بگ حاجینسکی، خلیل بگ حاجی محمدوف، ؟، نریمان نریمان‌بکوف، شفیع بگ رستم‌بکوف، ؟، جواد بگ ملیک یکان‌لی، ؟


ایکینجی نسخه:

آزه‌ربایجان جمهوریتی‌نین اعلانِ استقلال بیان‌نامه‌سی

٢٨ ماییس سنه ‌١٩١٨ده‌ تیفلیس شهه‌ری‌نده‌ آزه‌ربایجان ملّی شوراسی آزه‌ربایجان استقلالی حقّی‌نده‌ ذیل‌ده‌کی عقدی اعلان ائتدی:

بویوک روسیا انقلابی جریانی‌ندا روسیادا اؤیله ‌بیر وضعیتِ سیاسیه‌ حصولا گه‌لدی که ‌اونون نتیجه‌سی‌نده ‌آیری آیری حصّه‌له‌ر وجودِ دولت‌ده‌ن انقسام، و روسیا اوردوسو ماورایِ قافقاسی ترک ائتدی. که‌ندی قوّه‌له‌ری عهده‌سی‌نه ‌بیراخیلمیش ماورایِ قافقاس ملّت‌له‌ری طالع‌له‌ری‌نی که‌ندی اه‌ل‌له‌ری‌نه‌ آلاراق، «ماورایِ قافقاس قوشما خالق جمهوریتی» تاسیس ائتدی‌له‌ر. فقط حادثاتِ سیاسیه‌نین سونراکی جریانی‌ندا گورجو ملّتی ماورایِ قافقاس قوشما خالق جمهوریتی هئیتی‌نده‌ن آیریلاراق، «گورجوستان خالق جمهوریتی» تشکّل ائتمه‌یی صلاح گؤردو.

روسیا ایله ‌عوثمانلی ایمپئرییاسی میانی‌ندا ظهور ائتمیش محاربه‌نین تسویه‌سی‌یله ‌مربوط اولان آزه‌ربایجان‌ین حاضرکی وضعیتِ سیاسیه‌سی، هکذا مملکت داخلی‌نده‌کی بی‌مثل آنارشی شرقی و جنوبی ماورای قافقاس‌دان عبارت اولان آزه‌ربایجانا که‌ندی‌سی‌نه ‌مخصوص دولتی تشکیلات یاپماق لزومونو، و بو صورت‌له ‌آزه‌ربایجان خالقی‌نی دوشموش اولدوغو آغیر داخلی و خارجی وضعیت‌ده‌ن چیخارمایی آمرانه‌ صورت‌ده ‌تلقین ائدییور.

بناءً علیه، ‌آرایِ عمومیه‌ اوزه‌ری‌نه ‌سئچیلمیش «آزه‌ربایجان ملّی شوراسی» شیمدی عموما اعلان ائدییور که:

١-بوگون‌ده‌ن اعتباراً آزه‌ربایجان خالقی حقِّ حاکمیته ‌مالک، و شرقی و جنوبی ماورایِ قافقاس‌دان عبارت اولان آزه‌ربایجان، کامل الحقوق مستقل بیر دولت‌دیر.

٢-مستقل آزه‌ربایجان‌ین شکل اداره‌یِ سیاسیه‌سی «خالق جمهوریتی» تعیین اولونویور.

٣-«آزه‌ربایجان خالق جمهوریتی» عموم مناسبات بین المللی عضوله‌ری‌یله‌، علی الخصوص هم‌حدود ملّت‌له‌ر و دولت‌له‌رله ‌دوستانه‌ قومشولوق مناسبات حصولونا سعی ائده‌جه‌ک‌دیر.

٤-«آزه‌ربایجان خالق جمهوریتی» که‌ندی حدودو داخلی‌نده ‌بلا فرقِ ملّیت، دین، جنس و وضعیتِ اجتماعیه‌ بوتون وطن‌داش‌لارین مُلکی و سیاسی حقوقونو تامین ائدییور.

٥-«آزه‌ربایجان خالق جمهوریتی» که‌ندی اراضی‌سی‌نده‌ یاشایان عموم ملّت‌له‌ره ‌آزاده‌یِ ترقّی و انکشاف ایچین گئنیش میدان وئره‌جه‌ک‌دیر.

٦-«مجلسِ موسسان» دعوتی‌نه‌ قه‌ده‌ر بوتون آزه‌ربایجان اداره‌سی باشی‌ندا آرایِ عمومیه ‌ایله ‌سئچیلمیش «ملّی شورا» و بو ملّی شورا قارشی‌سی‌ندا مسئول «موقّتی حکومت» دورویور.

برای مطالعه‌ی بیشتر:

توصیه‌ی انورپاشا به ‌اعلان استقلال مسلمانان (تورک‌های) قفقاز جنوبی، عقد پیمان اخوت بین این دولت و دولت مستقل گورجی با امپراتوری عثمانلی و جلوگیری از تشکیل قوای مسلح ارمنی

https://sozumuz1.blogspot.com/2022/06/blog-post_5.html


[1]-هویت‌های اتنیکی قازاق و تاتار و قیرقیز و اوزبیک و .... بر خلاف هویت آزربایجانی، توسط استالین و شوروی ساخته نشده است. آن‌ها از قرن‌ها قبل و در منابع و متون قدیمی از جمله تورکی وجود داشتند. از سنگ‌نوشته‌های اورخون تا آثار میرزا مهدی خان استرآبادی. در حالی که هویت قومی ضد تورک آزربایجانی توسط انگلستان در دوره‌ی مشروطه و هویت ملی ضد تورک آزربایجانی توسط روسیه‌ی استالین اختراع شده است.

-مورد کشورهای عرب‌زبان و انگلیسی‌زبان و فرانسه‌زبان و اسپانیایی‌زبان با نام‌های گوناگون، مقوله‌ی دیگری است و وضعیت آن‌ها مشابه ما نیست. در مورد ما نام دولت و ملت آزربایجان و وطن آزربایجان و زبان آزربایجانی و ..... با هدف مشخص زدودن و یا جلوگیری از تشکل دولت تورک و ملت تورک و وطن تورک و زبان تورکی و .... از طرف دولت‌های متخاصم ضد تورک طراحی شده و این گونه هم عمل کرده است.

-در مورد فارس‌ها، هویت ایرانی نام دیگر هویت ملی فارسی است مانند ارمنی که نام دیگر هویت ملی «های» است و افغان که نام دیگر هویت ملی پشتون است. نام تاجیکستان از نام قومی ملی تاجیک گرفته شده و هیچ شباهتی به نام آزربایجان که از نام هیچ قوم و ملت گرفته نشده ندارد ....

-کاربرد اصطلاح دری برای زبان فارسی امروز رایج در ایران غلط است. برای زبان رایج در ایران باید فارسی و برای زبان رایج در افغانستان باید دری را بکار برد.

No comments:

Post a Comment