Sunday, June 30, 2024

پیروزی پزشکیان در اکثریت استان‌های مناطق ملی تورک (تورک‌ایلی، آفشاریورت) و دیگر مناطق ملی (بلوچستان، تورکمن‌یورت، لورستان، گیلان، کوردستان)، و پیروزی جلیلی در استان‌های فارسستان و مازندران

پیروزی کاندیدای تورک پزشکیان در اکثریت استان‌های مناطق ملی تورک (تورک‌ایلی، آفشاریورت) و دیگر مناطق ملی (بلوچستان، تورکمن‌یورت، لورستان، گیلان، کوردستان)،

و 

پیروزی جلیلی کاندیدای فارس در استان‌های فارسستان و مازندران

 

İRAN’DA CUMHURBAŞKANLIĞI SEÇİMİ: “FARSİSTAN” VE DESTEKLEDİĞİ “FARS ADAYI CELİLİ”YE KARŞI “TÜRKİLİ” VE ÖTEKİ FARS OLMAYAN ULUSAL BÖLGELER VE DESTEKLEDİKLERİ “TÜRK ADAYI PEZEŞKİYAN” 

PRESIDENTIAL ELECTION IN IRAN: “FARSISTAN” AND ITS “PERSIAN CANDIDATE JALILI” VERSUS “TURKILI” AND OTHER NON-PERSIAN NATIONAL REGIONS AND THEIR “TURKISH CANDIDATE PEZEŞKIAN”

 خلاصه:

در دور اول انتخابات ریاست جمهوری ایران، کاندیدای تورک «مسعود پزشکیان» نفر اول، و کاندیدای فارس «سعید جلیلی» نفر دوم شده‌ است. اکثریت استان‌های مناطق ملی تورک (در تورک‌ایلی: آزربایجان غربی، آزربایجان شرقی، اردبیل، زنجان، البورز، تهران؛ و در آفشاریورت: خراسان شمالی) و دیگر مناطق ملی (بلوچستان، تورکمن‌یورت، لورستان، گیلان، کوردستان) به کاندیدای تورک پزشکیان رای داده‌اند. در حالی که کاندیدای فارس جلیلی فقط در استان‌های دو منطقه‌ی ملی فارس (فارسستان) و مازنی (مازندران) نفر اول شده است. به عبارت دیگر، ‌این انتخابات آشکارا ماهیت قومی – ملی کسب کرده‌ است. در یک طرف «فارسستان» و کاندیدای فارس جلیلی، و در طرف «تورک‌ایلی» و دیگر مناطق ملی غیر فارس و کاندیدای تورک پزشکیان قرار دارد.

دو دلیل عمده‌ی ملت تورک و دیگر ملل غیر فارس برای حمایت از پزشکیان عبارت است از:

١- سپاس‌گذاری و تشکر از پزشکیان بابت اقدامات و اظهارات  گذشته‌ی او: پزشکیان در مقام نماینده‌گی و نائب رئیس مجلس شورا، «فراکسیون تورک» را تاسیس کرد، به تبعیضات دولتی سیستماتیک قومیتی و اعتقادی و جنسیتی و اقتصادی و ... در ایران اعتراض نمود، و از لزوم تدریس به زبان تورکی و دیگر زبان‌های ملی در مدارس، هم‌چنین ضرورت گذر به نظام ایالتی (فدرالیستی)، ... دفاع کرد.

٢-جمهوری اسلامی ایران یک دولت فارس است و تحت کونترول مقام‌های فارسستانی قرار دارد که اغلب ناسیونالیست افراطی فارس هستند و شدیدا با حقوق و آزادی‌های ملت تورک و دیگر ملل غیر فارس دشمنی دارند. حضور هر چه بیش‌تر مقامات منسوب به ملل غیر فارس در راس هرم قدرت که نسبت به مطالبات ملی آن‌ها نظر مثبت دارند و مخالف تبعضیات قومیتی و ملیتی و ناسیونالیسم افراطی فارسی هستند، به نفع ملت تورک و دیگر ملل ساکن در ایران است. به همین سبب ملت تحت فشار تورک و دیگر ملل ساکن در ایران تلاش دارند پزشکیان را که مدافع بعضی از حقوق ملیشان است، به راس هرم قدرت وارد نمایند. این امر همچنین به باز کردن روزنه‌هایی به نفع جامعه‌ی خود و مطالبات دموکراتیک‌شان در آن خدمت خواهد کرد.

Özet

İran'da cumhurbaşkanlığı seçiminin ilk turunda Türk adayı Mesud Pezeşkiyan birinci olurken, Fars adayı Seid Celili ikinci oldu. Türkili (Batı Azerbaycan, Doğu Azerbaycan, Erdebil, Zencan, Elburz, Tahran) ve Afşaryurt (Kuzey Horasan) dahil olmak üzere Türk Ulusal Bölgeleri’ndeki illerin çoğunluğu ile Fars olmayan diğer Ulusal Bölgeler (Beluçistan, Türkmenyurt, Luristan, Gilan, Kürdistan) Türk adayı Pezeşkiyan'a oy verdi. Fars adayı Celili ise yalnızca Fars Ulusal Bölgesi (Farsistan) ve Mazeni Ulusal Bölgesi (Mazenderan) illerinde birincilik elde etti. Başka bir deyişle, bu seçim açıkça etnik-ulusal bir nitelik kazanmıştır; Bir yanda Farsistan ve desteklediği Fars adayı Celili, karşı tarafta ise "Türkili" ve diğer Fars olmayan Ulusal Bölgeler ve destekledikleri Türk adayı Pezeşkiyan.

Türk milletinin ve Fars olmayan diğer milletlerin Pezeşkiyan'ı desteklemesinin iki temel nedeni vardır:

1- Pezeşkiyan'a geçmiş katkılarından dolayı şükran ve alkışlarını ifade etmek. Pezeşkiyan Şura Meclisi'nin milletvekili ve başkan yardımcısı iken "Türk Fraksiyonu"nu kurmuş, İran'da devletin uyguladığı sistematik etnik, dini, cinsiyet ve ekonomik ayrımcılığına aktif olarak karşı çıkmış, okullarda Türkçe ve diğer ulusal dillerde eğitim verilmesini ve federal sisteme geçilmesini savunmuştur.

2-İran İslam Cumhuriyeti, çoğu aşırı Fars milliyetçisi ve Farsistanlı olan yetkililerin kontrolü altında bulunan bir Fars devletidir. Bunlar genelde Türk milletinin ve Fars olmayan diğer milletlerin hak ve özgürlüklerine son derece düşmandırlar. Genel bir kural olarak Fars olmayan milletlerden olan, onların ulusal taleplerini destekleyen, İran devletinin uyguladığı etnik ve ulusal ayrımcılığa ve aşırı Fars milliyetçiliğine karşı çıkan üst düzey yetkililerin daha fazla olması, Türk milleti ve İran'da yaşayan diğer Fars olmayan milletler için bir avantajdır. Bu nedenle ezilen Türk milleti ve Fars olmayan diğer milletler, bazı ulusal haklarının savunucusu olan Pezeşkian'ı iktidar konumuna yükseltme çabasındadır. Bu, aynı zamanda bu milletlerin gelişmesi ve demokratik özlemlerinin gerçekleştirilmesi için de yeni fırsatlar yaratacaktır.

Abstract

In the first round of Iran's presidential election, the Turkish candidate Masoud Pezeshkian won first place, while the Fars (Persian) candidate Saeed Jalili came in second. The majority of provinces in the Turkish national regions, including Turkili (West Azerbaijan, East Azerbaijan, Ardabil, Zanjan, Alborz, Tehran); and Afsharyurt (North Khorasan), as well as other non-Persian national regions (Baluchistan, Turkmenyurt, Lorestan, Gilan, Kurdistan), voted for the Turkish candidate Pezeshkian. On the other hand, the Fars (Persian) candidate Jalili only won first place in the provinces of Fars National Region (Farsistan) and Mazeni National Region (Mazandaran). In other words, this election has taken on an ethnic-national nature, with "Farsistan" supporting Fars candidate Jalili, and "Turkili" and other non-Fars national regions supporting Turkish candidate Pezeshkian.

The two main reasons for the Turkish nation and other non-Persian nations to support Pezeshkian are as follows:

1- To acknowledge Pezeshkian’s past contributions, and express gratitude and appreciation towards him. As a representative and deputy chairman of the Shura Council, he founded the "Turkish faction" and actively opposed systematic ethnic, religious, gender, and economic discrimination by the state in Iran. He also advocated for education in Turkish and other national languages in schools, as well as transition to a federal system.

2-The Islamic Republic of Iran is a Persian state under the control of Persian officials, many of whom are extreme Persian ultranationalists. They are highly hostile towards the rights and freedoms of the Turkish nation and other non-Persian nations. Having more high ranked officials from non-Persian nations in positions of power, who support their national demands and oppose ethnic and national discrimination as well as extreme Persian nationalism, is advantages for the Turkish nation and other non-Persian nations residing in Iran. The oppressed Turkish nation and other non-Persian nations striving to elevate Pezeshkian, a defender of some of their national rights, to a position of power. This would open up opportunities for progress of their society and advancement of their democratic aspirations.

مقدمه 

طبق آمارهای رسمی منتشر شده‌ مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری در مقیاس کشوری ٣٩.٩ درصد بود که ‌در نتیجه‌ی آن کاندیدای تورک «مسعود پزشکیان» با ٤٢.٥ درصد آرا نفر اول، و کاندیدای فارس «سعید جلیلی» با ٣٨.٦ درصد آرا نفر دوم شده‌ است. این دو، یک هفته ‌بعد در دور دوم با یک‌دیگر رقابت خواهند کرد. 

نتایج انتخابات به تفکیک استانی نشان می‌دهد کاندیدای تورک پزشکیان در اکثریت استان‌های مناطق ملی تورک (تورک‌ایلی، آفشاریورت) و دیگر مناطق ملی (بلوچستان، تورکمن‌یورت، لورستان، گیلان، کوردستان)، و کاندیدای فارس جلیلی در استان‌های مناطق ملی فارس (فارسستان) و مازنی (مازندران) نفر اول بوده‌اند. به عبارت دیگر، ‌این انتخابات به نوعی ماهیت قومی – ملی کسب کرده‌ است. در یک طرف «فارسستان» با پیش‌تازی کاندیدای فارس سعید جلیلی و در طرف «تورک‌ایلی» و دیگر مناطق ملی غیر فارس با پیشتازی کاندیدای تورک مسعود پزشکیان قرار دارد.

نوت: 

مسعود پزشکیان یک کاندیدای «تورک» است. او دارای «ملیت تباری تورک» است، زیرا پدر و مادر او هر دو تورک (اهل اورمو) هستند. او دارای «ملیت انتخابی تورک» هم است، زیرا همیشه خود را تورک نامیده، بر تورک بودن خود تاکید و همواره به آن افتخار کرده است. علاوه بر آن به عنوان یک مقام دولتی، اظهارات و اقدامات متعددی برای احقاق حقوق جامعه‌ی تورک پراکنده در سراسر ایران انجام داده، و در فرصت‌های بی شمار رسمی و غیر رسمی به زبان تورکی صحبت کرده است. در ستاد انتخاباتی پزشکیان هم افراد متعدد دارای شعور قومی – ملی تورک و مدافع حقوق تورک‌ها وجود دارند.

سعید جلیلی یک کاندیدای «فارس» است. او دارای ملیت تباری نیمه‌فارس (از طرف پدر بیرجندی) و نیمه‌تورک (از طرف مادر اردبیلی) است. اما جلیلی دارای «ملیت انتخابی فارس» است. زیرا او هرگز خود را تورک نه‌نامیده و تاکنون هیچ بیان و اقدامی برای احقاق حقوق جامعه‌ی تورک انجام نه‌داده و در هیچ مناسبتی زبان تورکی را – با فرض دانستن– به کار نه‌برده است. در ستاد انتخاباتی جلیلی افراد دارای شعور قومی تورک و یا مدافع حقوق ملی تورک وجود نه‌دارد، بلکه  افغانستانی‌های دری‌زبان بسیاری وجود دارند. 

انگیزه‌های رای دهنده‌گان به مسعود پزشکیان کاندیدای تورک

انگیزه‌های کسانی از ملل غیر فارس و در راس آن‌ها ملت تورک که با یک سیاست‌ورزی عاقلانه در انتخابات شرکت کرده و به پزشکیان رای دادند را می‌توان به صورت زیر خلاصه کرد:

١- تشکر و قدرشناسی از پزشکیان که در گذشته به بهای پان‌تورکیست و تجزیه‌طلب و خائن نامیده شدن، فراکسیون تورک را در مجلس تاسیس کرد، وجود تبعیضات قومیتی و اعتقادی و جنسیتی و اقتصادی و ... در ایران را اظهار، از لزوم تدریس به زبان تورکی، ضرورت گذر به نظام فدرالیستی، ... دفاع نمود.

٢- اقدامات و وعده‌ها و بیانات پزشکیان در بار‌ه‌ی حقوق و آزادی‌های گروه‌های ملی و عقیدتی (و زنان و ...) معطوف به عوامل و موانع ساختاری و بافتاری نظام جمهوری اسلامی ایران است و بی شک او – در صورت کسب مقام ریاست جمهوری – برای رفع و تغییر آن‌ها به انجام اقدامات اثباتی هم دست خواهد زد.

٣- جامعه‌ی تحت فشار تورک و دیگر ملل ساکن در ایران که دارای نظام و انتخاباتی غیر دموکراتیک است، با رای دادن به پزشکیان که مدافع بعضی از حقوق ملیشان مانند تدریس به زبان‌های ملی در مدارس و .... است، تلاش دارند او را به راس هرم قدرت وارد نموده و بدین ترتیب در آن روزنه‌هایی جدید به نفع جامعه‌ی خود و مطالبات دموکراتیکشان باز کنند.

٤-در حال حاضر راس هرم قدرت در جمهوری اسلامی در قبضه‌ی مقام‌ها و شخصیت‌های فارس و فارسستانی اغلب دارای تمایلات ناسیونالیستی افراطی فارسی و ایرانشهری است. این مقامات و شخصیت‌ها شدیدا با حقوق و آزادی‌های گروه‌های ملی مخصوصا ملت تورک سر ستیز دارند. وجود هر چه بیش‌تر مقامات منسوب به ملل غیر فارس در راس هرم قدرت که نسبت به مطالبات ملی آن‌ها نظر مثبت دارند و مخالف تبعضیات قومیتی و ملیتی و ناسیونالیسم افراطی فارسی و ایرانشهری و  ... هستند، در همه حال به نفع ملت تورک و دیگر ملل ساکن در ایران است.

٥-ریاست جمهوری جلیلی و یا هر شخص فارس و فارسستانی که دارای تمایلات ناسیونالیسم افراطی فارسی و ایرانشهری، ... باشد به معنی ادامه و تشدید تبعیضات قومیتی و ملیتی بر علیه ملت تورک و دیگر ملل ساکن در ایران است.

١- مناطق ملی تورک:

الف-تورک‌ایلی:

نتایج انتخابات به ‌تفکیک استانی نشان می‌دهد پزشکیان در تمام استان‌های آزربایجانی تورک‌ایلی (آزربایجان غربی، آزربایجان شرقی، اردبیل، زنجان) و دو استان عراقستانی تورک‌ایلی (البورز، تهران) بر رقیب فارس خود پیشی گرفته‌ است. در حالی که ‌جلیلی در چهار استان دیگر عراقستانی تورک‌ایلی (قزوین، همدان، مرکزی، قوم) نفر اول شده‌ است.

 

آزربایجان غربی- برنده: پزشکیان، درصد آرا: ٧٩،٥. درصد مشارکت در استان: ۴۰.۱

آزربایجان شرقی- برنده: پزشکیان، درصد آرا: ٧٧،٥. درصد مشارکت در استان: ۴۴.۱

اردبیل- برنده: پزشکیان، درصد آرا: ٧٧. درصد مشارکت در استان: ۴۸.۵

زنجان- برنده: پزشکیان، درصد آرا: ٥١،٥. درصد مشارکت در استان: ۴۶.۲

 

البورز- برنده: پزشکیان، درصد آرا: ٤٤. درصد مشارکت در استان: ۴۰.۱

تهران- برنده: پزشکیان، درصد آرا: ٤١. درصد مشارکت در استان: ۳۳

 

قزوین – برنده: جلیلی، درصد آرا: ٤٤ (درصد آرای پزشکیان: ٤١). درصد مشارکت در استان: ۴۲.۸

همدان – برنده: جلیلی، درصد آرا: ٤٨.٥ (درصد آرای پزشکیان: ٣٦). درصد مشارکت در استان: ۳۹

مرکزی – برنده: جلیلی، درصد آرا: ٥٣.٥ (درصد آرای پزشکیان: ٣١). درصد مشارکت در استان: ۳۹.۹

قوم – برنده: جلیلی، درصد آرا: ٦٢ (درصد آرای پزشکیان: ٢٢،٥). درصد مشارکت در استان: ۵۶.۲

 

-اگرچه ‌به‌ جز دو استان تهران و همدان، در تمام استان‌های تورک‌ایلی، درصد مشارکت در انتخابات بیشتر از میانگین کشوری ٣٩.٩ است، با این همه‌ مشارکت در همه‌ی آن‌ها کمتر از ٥٠ درصد است که ‌نشان می‌دهد رفتار انتخاباتی اکثریت مردم تورک‌ایلی – عدم شرکت در انتخابات - بر اساس منافع ملی تورک نه‌‌بوده‌ است.

-در میان استان‌های آزربایجانی تورک‌ایلی، پزشکیان در آزربایجان غربی ٧٩.٥ درصد آرا را به ‌دست آورده‌ است. با توجه ‌به‌ این که‌ اغلب کوردهای مناطق جنوبی استان انتخابات را تحریم کرده ‌بودند، می‌توان گفت نزدیک به ‌٩٠ درصد رای دهنده‌گان تورک در استان آزربایجان غربی به ‌پزشکیان رای داده‌اند. این امر یک بار دیگر تائید می‌کند که‌ توده‌ی تورک استان آزربایجان غربی دارای قوی‌ترین شعور ملی تورک در میان استان‌های آزربایجانی، تورک‌ایلی و کل ایران است.

-در استان‌های آزربایجان شرقی و اردبیل درصد رای پزشکیان اندکی کمتر از اورمو، اما بسیار بالاست. این امر نشان می‌دهد که‌ اکثریت مطلق رای دهنده‌گان در این دو استان هم دارای شعور ملی تورک هستند.

-پزشکیان کمترین رای را در میان استان‌های آزربایجانی تورک‌ایلی، در زنجان به ‌دست آورده ‌است. اگر چه ‌در این استان هم او نفر اول شده، اما اندک بودن رای وی در مقایسه‌ با استان‌های آزربایجان غربی و آزربایجان شرقی و اردبیل، نشان می‌دهد که‌ رفتار انتخاباتی زنجان، به‌ دلیل قرب جوغرافیایی به فارسستان به مناطق عراقستانی تورک‌ایلی نزدیک‌تر است.

- در استان‌های غیر آزربایجانی و یا عراقستانی تورک‌ایلی، پزشکیان در دو استان البورز و تهران نفر اول شده ‌است. با این همه رای او در این دو استان تورک‌ایلی کمتر از استان‌های آزربایجان غربی و شرقی و اردبیل است. دلیل امر، احتمالا وجود نفوس قابل ملاحظه‌ی فارس در این دو استان است.

- در چهار استان جنوبی و غیر آزربایجانی و یا عراقستانی تورک‌ایلی، یعنی در قزوین، همدان، مرکزی، و قوم، علی رغم این که ‌اکثریت مطلق اهالی این استان‌ها تورک هستند، کاندیدای فارس جلیلی برنده‌ی انتخابات شده ‌است. این امر علاوه‌ بر وجود جمعیت انبوه ‌فارس در این استان‌ها، ناشی از آن است که‌ تورکان این استان‌ها در معرض آسیمیلاسیون کامل در ملت فارس قرار دارند که ‌باعث می‌شود رفتارهای انتخاباتی آن‌ها هم مانند رفتارهای انتخاباتی در استان‌های فارسستان شود.

ب-قاشقای‌یورت:

در دو استان در جنوب ایران که ‌کونفدراسیون ایلی تورک قاشقای در آنجا مسکون است، نامزد فارس جلیلی برنده‌ی انتخابات شده‌ است. این امر احتمالا به‌ علت جمعیت انبوه ‌فارس‌ها و تبدیل شدن تورک‌ها در این دو استان به‌ اقلیت است.

فارس – برنده: جلیلی، درصد آرا: ٤٨ (درصد آرای پزشکیان: ٤٠،٥)، درصد مشارکت در استان: ۳۶

بوشهر– برنده: جلیلی، درصد آرا: ٤٧، درصد مشارکت در استان: ۴۶.۴

افشاریورت:

توده‌ی تورک در شمال شرق ایران عمدتا در دو استان خوراسان شمالی و خوراسان رضوی مسکون است. در استان خوراسان شمالی پزشکیان، و در استان خوراسان رضوی – شاید به‌ سبب وجود انبوه ‌گروه‌های ملی و قومی غیر تورک در آن - کاندیدای فارس جلیلی برنده‌ شده ‌است.

خوراسان شمالی- برنده: پزشکیان، درصد آرا: ٤٠، درصد مشارکت در استان: ۴۵

خوراسان رضوی– برنده: جلیلی، درصد آرا: ٥٢، درصد مشارکت در استان: ۴۹.۴

منطقه‌ی ملی تورکمن:

در منطقه‌ی ملی تورکمن یعنی تورکمن‌یورت که ‌قسمت اعظم استان گلستان را شامل می‌شود، پزشکیان کاندیدای تورک برنده‌ی انتخابات شده ‌است.

گلستان- برنده: پزشکیان، درصد آرا: ٤٨.٥، درصد مشارکت در استان: ۴۱.۶

منطقه‌ی ملی بلوچ:

در منطقه‌ی ملی بلوچ و یا بلوچستان، پزشکیان با ٦٠ درصد آرا نفر اول شده‌ است. پزشکیان بیشترین درصد استانی را در خارج استان‌های آزربایجانی، در استان بلوچستان از منطقه‌ی ملی بلوچ با ٦٠٪ آرا، استان ایلام از منطقه‌ی ملی لور با ٦١٪ آرا، (و استان‌های کوردستان با ٦٩.٥ درصد و کرمانشاه ‌با ٦٠.٥ درصد) کسب کرده ‌است.

سیستان بلوچستان- برنده: پزشکیان، درصد آرا: ٦٠، درصد مشارکت در استان: ۴۰

منطقه‌ی ملی لور:

پزشکیان در تمام استان‌هایی که‌ منطقه‌ی ملی لور (و لک) در آن‌ها قرار دارد، نفر اول انتخابات شده ‌است. پزشکیان بیشترین درصد استانی را در خارج استان‌های آزربایجانی، در استان بلوچستان از منطقه‌ی ملی بلوچ با ٦٠٪ آرا، استان ایلام از منطقه‌ی ملی لور با ٦١٪ آرا، (و استان‌های کوردستان با ٦٩.٥ درصد و کرمانشاه ‌با ٦٠.٥ درصد) کسب کرده ‌است.

ایلام- برنده: پزشکیان، درصد آرا: ٦١، درصد مشارکت در استان: ۴۷

چهار محال و بختیاری- برنده: پزشکیان، درصد آرا: ٤٥، درصد مشارکت در استان: ۳۸

لرستان- برنده: پزشکیان، درصد آرا: ٤٤، درصد مشارکت در استان: ۳۶

کهگیلویه و ‌بویر احمد- برنده: پزشکیان، درصد آرا: ٤٣.٥، درصد مشارکت در استان: ۴۶.۸

منطقه‌ی ملی گیلک:

پزشکیان در استان گیلان که ‌منطقه‌ی ملی گیلک در آن واقع شده‌ برنده‌ی انتخابات شده ‌است. با توجه‌ به ‌این که‌ قسمتی از این استان تورک‌نشین (در شمال غرب – آستارا، ... و جنوب شرق آن- منجیل، ...) و جزئی از تورک‌ایلی است، می‌توان گفت قسمت مهمی از آراء داده‌ شده ‌به ‌پزشکیان، رای تورک‌ها است.

گیلان- برنده: پزشکیان، درصد آرا: ٥٠، درصد مشارکت در استان: ۳۲.۶

منطقه‌ی ملی کورد:

گروه‌های ناسیونالیست کورد انتخابات ریاست جمهوری را از جمله ‌به‌ سبب تورک بودن پزشکیان و شعور قومی تورک او، تحریم کرده ‌بودند. اکثریت مردم استان‌های کوردستان و کرمانشاه ‌هم به ‌این تحریم پیوسته ‌و در انتخابات شرکت نه‌کردند. با این همه‌ پزشکیان رای اکثریت مطلق کسانی که ‌در دو استان کوردستان و کرمانشاه ‌در انتخابات شرکت کردند را به ‌دست آورده ‌است. احتمالا رای بالای پزشکیان در این دو استان قسما معلول تورک‌نشین بودن قسمت‌هایی از این دو استان، و قسما نتیجه‌ی کوردی‌دانی پزشکیان است. پزشکیان بیشترین درصد استانی را در خارج استان‌های آزربایجانی، در استان بلوچستان از منطقه‌ی ملی بلوچ با ٦٠٪ آرا، استان ایلام از منطقه‌ی ملی لور با ٦١٪ آرا، (و استان‌های کوردستان با ٦٩.٥ درصد و کرمانشاه ‌با ٦٠.٥ درصد) کسب کرده ‌است.

کوردستان- برنده: پزشکیان، درصد آرا: ٦٩،٥، درصد مشارکت در استان: ۲۳

کرمانشاه- برنده: پزشکیان، درصد آرا: ٦٠،٥، درصد مشارکت در استان: ۱۹.۴

منطقه‌ی ملی عرب:

در دو استانی که‌ قسمت عمده‌ی منطقه‌ی ملی عرب و یا الاحواز را در بر می‌گیرند، نامزد فارس جلیلی برنده‌ی انتخابات شده ‌است. احتمالا این نتیجه ‌به ‌سبب اسکان انبوه ‌فارس‌ها در این منطقه‌ و تبدیل اعراب به ‌اقلیت در نیاخاکشان است.

خوزستان– برنده: جلیلی، درصد آرا: ٤٥.٥، درصد مشارکت در استان: ۲۹.۶

هرمزگان– برنده: جلیلی، درصد آرا: ٤٤، درصد مشارکت در استان: ۴۸

منطقه‌ی ملی مازنی (تبری):

در استان مازندران که ‌منطقه‌ی ملی مازنی در آن قرار دارد نامزد فارس جلیلی برنده‌ی انتخابات شده ‌است. منطقه‌ی ملی مازنی (تبری) به‌ علاوه ‌منطقه‌ی ملی فارس (فارسستان) تنها مناطق ملی ایرانیک‌زبان هستند که ‌در آن‌ها جلیلی نماینده‌ی فارس برنده‌ی انتخابات شده ‌است. این پدیده درجه‌ی شدید فارس‌شونده‌گی در میان مازنی‌ها و شاید رواج تمایلات تورک‌ستیزانه در میان آن‌ها را نشان می‌دهد.

مازندران– برنده: جلیلی، درصد آرا: ٤٥، درصد مشارکت در استان: ۴۲.۳

منطقه‌ی ملی فارس (فارسستان)

نامزد فارس سعید جلیلی، به‌ جز استان مازندران، صرفا در منطقه‌ی ملی فارس و یا استان‌هایی که‌ فارسستان در آن‌ها واقع است برنده‌ی انتخابات شده ‌است. این واقعیت هم جلیلی را به ‌نامزد فارس‌ها، و پزشکیان را به ‌نامزد تورک‌ها و دیگر ملت‌های غیر فارس تبدیل کرده ‌است. 



زنده باد اورمو، و خوش‌خدمتی مجدد مانقورت‌ها به پان‌ایرانیسم فارسی و توسعه‌طلبی کوردی

زنده باد اورموی تورک، و خوش‌خدمتی مجدد مانقورت‌ها به پان‌ایرانیسم فارسی و توسعه‌طلبی کوردی

یاشاسین تورک اورمو، و مانقورت‌لارین فارس پان‌ایرانیسمی و کورد یاییلماجی‌لیغی‌نا یاپدیق‌لاری یئنی دال‌قاووق‌لوق-یالتاق‌لیق

Yaşasın Türk Urmu, ve Mankurtların Fars Paniranismi ve Kürt yayılmacılığına yaptıkları yeni dalkavukluk – yaltaklık

ناسیونالیست‌های افراطی کورد می‌گویند مشارکت تورک‌ها در اورمو در انتخابات ریاست جمهوری بسیار بالا و حدود ٧٠ درصد بود و به پزشکیان رای دادند. اما در دیگر شهرهای عمده‌ی تورک مانند تبریز و اردبیل و زنجان همچو وضعیتی موجود نه‌بود. این امر نشان می‌دهد اورمو – به زعم آن‌ها به دلیل نزدیکی به تورکیه و تحت تاثیر قطب معارض سنی و عوثمان‌لی بودن - هم‌چنان کانون تورکیت است و بر اساس منافع ملی تورک عمل می‌کند. اما مناطق مرکز و شرقی  - به زعم آن‌ها به سبب خاستگاه صفوی بودن - به درجه‌ی بسیار در ایرانیت استحاله یافته‌اند و بدتر از آن تحت تاثیر ناسیونالیست‌های افراطی فارس و کورد ضد تورک و مانند ناسیونالیست‌های فارس‌ و کورد عمل می‌کنند.

ناسیونالیست‌های افراطی کوردی هم‌چنین می‌گویند کوردهای استان آزربایجان غربی مخصوصا در اورمو در مسائل سیاسی کلان هم‌سو با دولت جمهوری اسلامی موضع می‌گیرند و با مرکز بر علیه تورک‌ها تعامل می‌کنند. زیرا می‌خواهند یک سد کوردی و کمربند امنیتی برای ایران میان آزربایجان و تورکیه ایجاد کنند و مانع اتصال جوغرافیایی آزربایجان با تورکیه شوند. در حالی که کوردها در مناطق جنوبی‌تر مانند مهاباد و سنندج در تقابل با جمهوری اسلامی ایران و در تعامل با صلیبیان و اوروپایی‌ها عمل می‌کنند ...

در چنین وضعیتی، شرم‌آور و یک خیانت محض است موضع‌گیری مانقورت‌های منسوب به جریانات چپ ایرانی، آزربایجانگرایی استالینیستی، آزربایجانگرایی کلاسیک، و ایران‌گرا که در صف توسعه‌طلبان و تروریست‌های کورد به مخالفت با پزشکیان و تحریم او پرداختند.

تحریم کننده‌گان اصلی پزشکیان مرکب هستند از سه دسته: ناسیونالیست‌های افراطی فارس و پان‌ایرانیست‌ها، ناسیونالیست‌های افراطی و توسعه‌طلب کورد، و مانقورت‌های ایران‌گرا و آزربایجان‌گرا و چپ ایرانی

١-ناسیونالیست‌های افراطی فارس و پان‌ایرانیست‌ها از دو گروه عمده تشکیل می‌شوند: بنیادگرایان شیعی نظام جمهوری اسلامی و سکولارهای عمدتا خارج‌نشین برانداز. دلیل مخالفت هر دوی این دسته‌جات ناسیونالیست فارس با پزشکیان، تورک‌گرایی او، اظهار صریح تورک بودنش و افتخار به آن، تاسیس فراکسیون مناطق تورک‌نشین در مجلس، حمایت او از تدریس به زبان تورکی و دیگر زبان‌های ملی در مدارس، گذر به نوعی سیستم فدرالیستی (ایالتی) و .... است. با انتخاب پزشکیان تورک به ریاست جمهوری و در بازه‌ای که هنوز خامنه‌ای نیمه‌تورک که علنا ایران‌شهری نیست و هنوز رهبر نظام جمهوری اسلامی است، احتمال گشایشی در امور ملل غیر فارس و مخصوصا مساله‌ی ملی تورک و آغاز به تدریس به زبان تورکی در مدارس مناطق تورک‌نشین، و حتی بدون آن تعمیق و تشدید گسل‌های قومیتی یعنی تقویت تورک‌گرایی بر علیه پان‌ایرانیسم و فاشیسم دولتی فارسی واقعی است و این باعث وحشت ناسیونالیست‌های فارس اعم از بنیادگرای شیعی و سکولار می‌گردد.

٢-ناسیونالیست‌های افراطی کورد، به چند دلیل، به شدت مخالف پزشکیان هستند. دلیل اول، تورک‌گرایی پزشکیان است که دلیل مخالفت ناسیونالیست‌های افراطی فارس با او نیز است. دلیل دوم ناسیونالیست‌های افراطی کورد به همراه حامیان صلیبی – اوروپایی – غربی خود، خواستار رهبریت انحصاری فعل و انفعالات سیاسی اوپوزیسیون ایران هستند که در حال حاضر با جریان موسوم به «زن، زنده‌گی، آزادی» که شعار آن متعلق به اوجالان رهبر پ‌ک‌ک است در کونترول آن‌ها قرار دارد. ناسیونالیست‌های افراطی کورد نه‌می‌خواهند هیچ کس و جریان مستقل از آن‌ها مخصوصا تورک و دارای شعور قومی – ملی تورک بر جریان اصلاح‌طلبی و مخصوصا اوپوزیسیون حاکم و یا در حاکمیت بعد از جمهوری اسلامی سهیم باشد. دلیل سوم و مهم‌تر، اهل اورمو بودن پزشکیان است که باعث وحشت ناسیونالیست‌های کورد شده است. زیرا اورمو بر خلاف تبریز و مخصوصا اردبیل، هم کانون و زادگاه ناسیونالیسم مودرن تورک و قلعه‌ی تورکیت و هم کاملا آشنا به تاریخ تجاوزات توسعه‌طلبان و تروریست‌های کورد است. ناسیونالیست‌های کورد همیشه توانسته‌اند به ساده‌گی فعالین سیاسی از تبریز و اردبیل را که یا بنیادگرای شیعی و یا چپ ایرانی و آزربایجان‌گرا هستند فریب داده و به ماشه و ابزار سیاست‌ها و دسیسه‌های ضد تورک خود تبدیل کنند. اما آن‌ها هرگز نه‌می‌توانند مردم و نخبه‌گان آگاه تورک اورمو (ایضا سالماس و سولدوز و قوشاچای و تیکان تپه و ...) با هر تمایل سیاسی که داشته باشند، مخصوصا تورک‌گرایان را فریب داده به بازیچه‌ی خود مبدل سازند.

٣-طیف‌های رنگارنگ مانقورتیسم مرکب از جریانات چپ ایرانی، آزربایجان‌گرایی استالینیستی و آزربایجان‌گرایی کلاسیک، به مخالفت با پزشکیان و تحریم او پرداختند و با این موضع‌گیری خائنانه‌ی خود یک بار دیگر اثبات کردند که مولود پان‌ایرانیسم و صلیبیان و داشناک و روسیه و ... و مانع اصلی داخلی در راه روند ملت شونده‌گی توده‌ی تورک ساکن در ایران و احقاق حقوق ملی او هستند. به این دسته‌جات شخصیت‌های تورک فاقد شعور ملی تورک و ایران‌گرا که پزشکیان را تحریم کردند مانند شیرین عبادی و موسوی تبریزی و نرگس محمدی و ... را هم باید اضافه کرد. این تورک‌های مانقورت مخصوصا منسوبین به چپ ایرانی و آزربایجان‌گرایی که پزشکیان را تحریم کرده و می‌کنند، بدون اما و اگر و شاید، بازیچه‌ی پان‌ایرانیست‌ها و صلیبیان و توسعه‌طلبان کوردی و اغلب آگاهانه خائن به ملت تورک هستند.




Wednesday, June 26, 2024

اصل مساله برای زن‌ها؛ تورک‌ها و کوردها و عرب‌ها و بلوچ‌ها و تورکمن‌ها و لورها و مازنی‌ها؛ و علوی‌ها و بهایی‌ها و سنی‌ها و ....:


اصل مساله برای زن‌ها؛ تورک‌ها و کوردها و عرب‌ها و بلوچ‌ها و تورکمن‌ها و لورها و مازنی‌ها؛ و علوی‌ها و بهایی‌ها و سنی‌ها و ....:

 

رای دادن به پزشکیان، رای دادن به جمهوری اسلامی ایران است، اما برای کسانی که خود را ناسیونالیست فارس و پان‌ایرانیست می‌دانند. آزربایجانگرایان هم این چنین فکر می‌کنند، زیرا در تحلیل نهایی آزربایجانگرایی، زائیده‌ی پان‌ایرانیسم است.

اما ملت تورک برای رای دادن و رای نه‌دادن معیارهای کاملا متفاوتی از ناسیونالیست‌های فارس و پان‌ایرانیست‌ها و آزربایجان‌گرایان و مقامات جمهوری اسلامی ایران و اوپوزیسیون فارس موسوم به ایرانی دارد. او با معیارهای آن‌ها نه رای می‌دهد و نه رای نه‌می‌دهد.

همان‌گونه که در ارزیابی جریانات حاکم بر پکن بین ملت حاکم چینی با مثلا اویغورها و تبتی‌ها و تایوانی‌ها فرق ماهوی وجود دارد، و معیارها و ملاحظات این دو گروه در تائید و یا عدم تائید تغییر و تحولات در مرکز و ملت حاکم کاملا متفاوت و مغایر هم است، در ارزیابی جریانات و شخصیت‌های حاکم بر تهران - دولت ایران و جمهوری اسلامی بین ناسیونالیست‌های فارس و پان‌ایرانیست‌ها و آزربایجان‌گرایان با مثلا زن‌ها، ایضا تورک‌ها و کوردها و عرب‌ها و بلوچ‌ها و تورکمن‌ها و لورها و مازنی‌ها و ...، و هم‌چنین علوی‌ها و بهایی‌ها و سنی‌ها و ....  نیز فرق ماهوی وجود دارد و معیارها و ملاحظات این دو گروه در تائید و یا عدم تائید تغییرات و تحولات و مقامات در مرکز کاملا متفاوت و مغایر است.

ارزیابی‌های سیاسیون و تحلیل‌گران و رسانه‌های دولتی و غیر دولتی و پوزیسیون و اوپوزیسیون .... منسوب به ملت حاکم فارس، ایضا مانقورت‌های تورک چپ ایرانی (بهزا. کریم.، ....)، آزربایجانگراهای استالینیست و آزربایجانگراهای پان‌ایرانیست (محم. آزاد.، ....) در مورد انتخابات ریاست جمهوری فعلی، حتی کل مسائل ایران و منطقه عموما و نامزدی پزشکیان خصوصا، اغلب بر اساس فارس‌گرایی و فارسیت و از منظر حقوق و آزاد‌ی‌های زنان و تورکیت و کوردیت و عربیت و بلوچیت و تورکمنیت و لوریت و مازنیت و علویت و سنیت و بهائیت و ... بلاموضوع، بلکه بی معنی و نامربوط است. هم‌چنین است موضع بعضی از آزربایجان‌گرایان کلاسیک (مانند کانون دمکراسی و توسعه آذربایجان-با ذال)، و آزربایجان‌گرایان التقاطی (محم. چؤه.، اوغ. تور.، ...).

اصل مساله برای زن‌ها، ایضا تورک‌ها و کوردها و عرب‌ها و بلوچ‌ها و تورکمن‌ها و لورها و مازنی‌ها، و هم‌چنین علوی‌ها و بهایی‌ها و سنی‌ها و ....  چنین است:

١-در صورت انتخاب پزشکیان به ریاست جمهوری و موفقیت او در اجرای برنامه‌هایش، اوضاع برای زن‌ها، ایضا تورک‌ها و کوردها و عرب‌ها و بلوچ‌ها و تورکمن‌ها و لورها و مازنی‌ها، و هم‌چنین علوی‌ها و بهایی‌ها و سنی‌ها و .... بهتر و بعضی از حقوق و آزادی‌های آن‌ها عملا و یا حقوقا تامین خواهد شد. این تثبیت حتی به درجه‌ی معینی – به سبب مبارزه با فشار و رفع تضییقات بر حقوق و آزادی‌های بنیادین و سیاست آشتی با جهان و ....-، برای عموم ملت فارس هم صادق است.

٢-در صورت انتخاب پزشکیان به ریاست جمهوری اما اختلال در اجرای برنامه‌های او، مجبور کردنش به عقب‌گرد و عدول از بیانات و اعمال و وعده‌های گذشته‌اش، خلع کردنش، و یا انتخاب نه‌شدنش با تقلب و مهندسی انتخابات توسط جناح پان‌ایرانیست بنیادگرایان فارسی شیعی حاکم بر دولت، تلقی موجود از کلیت دولت جمهوی اسلامی ایران به عنوان دشمن حقوق زن‌ها، ایضا تورک‌ها و کوردها و عرب‌ها و بلوچ‌ها و تورکمن‌ها و لورها و مازنی‌ها، و هم‌چنین علوی‌ها و بهایی‌ها و سنی‌ها و .... تقویت و تثبیت خواهد شد، واگرایی این‌ها از دولت بسیار سرعت خواهد گرفت و این نیز ادامه‌ی حیات دولت جمهوری اسلامی را  تهدید خواهد کرد.

٣- در صورت انتخاب پزشکیان به ریاست جمهوری و جلوگیری از اجرای برنامه‌های او توسط جناح بنیادگرایان افراطی شیعی پان‌ایرانیست در حاکمیت، موضوع حقوق زن‌ها، ایضا تورک‌ها و کوردها و عرب‌ها و بلوچ‌ها و تورکمن‌ها و لورها و مازنی‌ها، و هم‌چنین علوی‌ها و بهایی‌ها و سنی‌ها و .... به همه حال و بیشتر از پیش به گفتمان اصلی سیاسی ایران و مرکز کشانیده خواهد شد و گسل‌های اجتماعی و مخصوصا قومیتی و در راس آن‌ها واگرایی تورک‌های ساکن در ایران از نظام جمهوری اسلامی و دولت ایران و کل ایرانیت تشدید خواهد گشت.

٤- حذف کردن عناصر به زعم او نامطلوب از رقابت انتخابات رئیس جمهوری و یا بعدا از مقام ریاست جمهوری، در جمهوری اسلامی سابقه دارد. اما پزشکیان محصول و مرحله‌ای جدید از «مجادله‌ی ملی تورک» است که توانسته بسیاری از مطالبات و مفاهیم حقوق و آزادی‌های ملی تورک و دیگر ملت‌های ساکن در ایران و گروه‌های عقیدتی غیر شیعی، و دفاع از آن‌ها را مقبول جریانات و مقامات جمهوری اسلامی اعم از اصلاح‌طلب و اصول‌گرا به‌کند. «مجادله‌ی ملی تورک» فارغ از آخرین محصول خود پزشکیان، دیگر حذف‌شدنی نیست. بلکه خود او با آفرینش پزشکیان‌های بسیار بیشتر، پان‌ایرانیسم و آزربایجانگرایی را در میان ملت تورک کاملا به حاشیه رانده و در نهایت حذف خواهد کرد.

٥-صرف نامزد شدن پزشکیان تاکنون، باعث هجوم شدید ناسیونالیست‌های سکولار و بنیادگرای فارس، پان‌ایرانیستها، ناسیونالیست‌های افراطی کورد، هم‌چنین آزربایجانگرایان پان‌ایرانیست و خجالتی (محم. آزاد.، بهز. کریم.، ....)، دیگر مانقورت‌های تورک، و عده‌ای از آزربایجان‌گرایان التقاطی (محم. چؤه.، اوغ. تور.، ...) به او شده است. این موضع‌گیری نیز به تبارز و روشن شدن هر چه بیشتر ماهیت این دسته‌جات و افشاء و تثبیت عدم تمایل و یا دشمنی‌شان با احقاق حقوق و آزادی‌های زن‌ها، ایضا تورک‌ها و کوردها و عرب‌ها و بلوچ‌ها و تورکمن‌ها و لورها و مازنی‌ها، و هم‌چنین علوی‌ها و بهایی‌ها و سنی‌ها و .... و ناخشنودیشان از بهبود اوضاع و حیات این گروه‌های جنسیتی، ملی و اعتقادی، کومک کرده است. مخصوصا خودافشاگری مانقورت‌های آزربایجان‌گرا با موضع‌گیریشان بر علیه پزشکیان، از آن‌جایی که در مورد طیف دشمنان ملت تورک و آگاهی‌ می‌دهد، به نفع امر دشمن‌شناسی و در نتیجه اعتلا و تعمیق مبارزه‌ی انسانی و دموکراتیک ملت تورک و گروه‌های اجتماعی مذکور است.

٦-مجبور شدن اصلاح‌طلبان حکومتی و غیر حکومتی و قسمتی از اصول‌گرایان و اوپوزیسیون و .... فارس به حمایت از پزشکیان، باعث شده که آن‌ها در مورد برنامه‌های پزشکیان در مورد حقوق و آزادی‌های بنیادین بشری، زنان، گروه‌های ملی و عقیدتی، از جمله دو مورد کلیدی لزوم تحصیل در مدارس به زبان تورکی و لزوم گذر به سیستم ایالتی - فدرالیسم یا سکوت کنند و یا مجبورا و یا واقعا مدافع آن‌ها شوند. این نیز به تضعیف پان‌ایرانیست‌ها و جبهه‌ی ضد حقوق و آزادی‌های زن‌ها، تورک‌ها و کوردها و عرب‌ها و بلوچ‌ها و تورکمن‌ها و لورها و مازنی‌ها، و علوی‌ها و بهایی‌ها و سنی‌ها و .... ، و در نتیجه به نفع ایشان است.

٧-اگر پزشکیان به سبب عدم شرکت زن‌ها، ایضا تورک‌ها و کوردها و عرب‌ها و بلوچ‌ها و تورکمن‌ها و لورها و مازنی‌ها، و هم‌چنین علوی‌ها و بهایی‌ها و سنی‌ها و .... در انتخابات ریاست جمهوری انتخاب نه‌شود، این امر به معنی آن است که مجادله‌ی ملی تورک و دیگر مجادلات دموکراتیک گروه‌های اجتماعی هنوز نه‌توانسته‌‌اند پیوندهای لازم با مخاطبان و پایگاه‌های مربوطه‌ی خود را تاسیس و توسعه و تعمیق کنند و به اندازه‌ی کافی به آن‌ها در باره‌ی حقوق‌شان و طرق و مواضع و مانورهای سیاسی هم‌سو و لازم که بسته به شرایط می‌بایست اتخاذ کرد آگاهی‌دهند و روشن‌گری نمایند. 

٨-عدم رای دادن زن‌ها، ایضا تورک‌ها و کوردها و عرب‌ها و بلوچ‌ها و تورکمن‌ها و لورها و مازنی‌ها، و علوی‌ها و بهایی‌ها و سنی‌ها و .... به پزشکیان، هم‌چنین نشان خواهد داد که دولت ایران در امر لاقید کردن این گروه‌ها به تامین حقوقشان، مخصوصا مانقورت‌سازی تورک‌ها به موفقیت نسبی رسیده است. مشخصا رای نه دادن بعضی از تورک‌ها و مناطق تورک‌نشین به پزشکیان هم‌چنین می‌تواند بدین صورت تفسیر شود که این تورک‌ها و مناطق تورک‌نشین در پایان مسیر آسیمیلاسیون و فارس‌شونده‌گی کامل هستند.

٩- عدم رای دادن بعضی از تورک‌ها و مناطق تورک‌نشین به پزشکیان، وجود ناهنجاری دیگری – بی اخلاقی مزمن - در میان آن‌ها را نیز اثبات خواهد کرد. و نشان خواهد داد که این تورک‌ها و مناطق تورک‌نشین  ناشکر و قدرنه‌شناس بوده و حتی به کسانی مانند پزشکیان که به بهای پان‌تورکیست و تجزیه‌طلب و خائن نامیده شدن، فراکسیون تورک را در مجلس تاسیس کردند و از حقوق آن‌ها و لزوم تدریس به زبان تورکی و گذر به نظام فدرالیستی دفاع نمودند  بی اعتنایی و ناسپاسی می‌کنند.


Tuesday, June 18, 2024

بستان ‌السیاحه: ایروان از مضافات آزربایجان، و مردمش تورک‌زبان است. اهل ارمن و مردم ارمنیه‌ی صغری، تورک‌زبان هستند.

 بستان ‌السیاحه: ایروان از مضافات آزربایجان، و مردمش تورک‌زبان است. اهل ارمن و مردم ارمنیه‌ی صغری، تورک‌زبان هستند.

مئهران باهارلی

 

İREVAN AZERBAYCAN’IN PARÇASIDIR VE SÂKİNLERİ TÜRKÇE KONUŞUR. ERMEN VE KÜÇÜK ERMENİYE’NİN SÂKİNLERİ DE TÜRKDİLLİDİRLER.

IREVAN (YEREVAN) IS PART OF AZERBAIJAN AND ITS RESIDENTS SPEAK TURKISH. THE RESIDENTS OF ARMEN AND LITTLE ARMENIA ARE ALSO TURKISH-SPEAKING.

Bûstan es-Seyâhe (1831)

ولایت چوخور ساییت (سعد) و مرکز آن ایروان در قرون اخیر قسمتی از جوغرافیای آزربایجان و واحدهای سیاسی – اداری با نام آزربایجان (بیگلربیگی، خانات، ایالت) در دولت‌های تورک بود. اکثریت جمعیت این شهر و ولایت هم، تورک و تورک‌زبان بود. این دو واقعیت در اسناد و منابع متعدد تاریخی ذکر شده است. از جمله در کتاب‌های بستان السیاحه و ریاض السیاحه تالیف حاج زین‌العابدین شیروانی ملقب به مَست علی‌شاه به سال ١٨٣٢ در دوره‌ی سلطنت فتح‌علی شاه قاجار.

بنا به کتاب بستان السیاحه ایروان قسمتی از ایالت و جوغرافیای آزربایجان و مردم آن تورک‌زبان و شیعی‌مذهب (جعفری، علی اللهی)، و کمی مسیحی؛ اهالی ارمنیه‌ی صغری واقع در جنوب شرقی – مرکزی آناتولی تورک‌زبان، بر مذاهب حنفی و علی‌اللهی و مرکب از طوایف ذوُلقدر [دولقادار] و تورکمان و قاجار و باهارلی و آفشار، و بعد کورد و نصاری هستند. کتاب به هنگام ذکر ایران، علاوه بر شیروان و موغان و آران و آزربایجان، اهالی ارمن را هم تورک‌زبان ذکر می‌کند. اهالی شهر اخلاط (در ساحل شمالی دریاچه‌ی وان) در هر دو کتاب بستان السیاحه و ریاض السیاحه تورک‌زبان و حنفی‌مذهب توصیف شده‌ است.

١-تثبیت‌های حاج زین‌العابدین شیروانی نشان می‌دهند که اولاً ایروان و کل ولایت چوخور ساییت، قسمتی از ایالت و جوغرافیای آزربایجان بود. دوماً اکثریت جمعیت این منطقه را تورک‌ها تشکیل می‌دادند. سوماً در قرون ١٨-١٩ اراضی موسوم به ارمنیه در آناتولی شامل ارمنیه‌ی صغری، ارمن و اخلاط هم، دارای اکثریت جمعیتی تورک بودند.

٢- ناسیونالیست‌های ارمنی و دولت‌های صلیبی اوروپایی بر ارمنیه نامیدن جنوب و شرق آناتولی، جنوب قفقاز و شمال غرب ایران اصرار کرده و می‌کنند. در حالی که همان‌گونه که در بستان السیاحه و ریاض السیاحه هم ذکر شده است، این مناطق اگر چه دارای اقلیت مسیحی، اما دارای اکثریت جمعیتی و هویت قومی -ملی تورک بودند. ارمنیه نامیدن این مناطق در حالی که اکثریت جمعیتشان تورک است، با مقاصد سیاسی و به منظور تجزیه‌ی عوثمان‌لی و تاسیس دولت ارمنستان بزرگ بر اراضی آن بود.


Monday, June 17, 2024

مسعود پزشکیان نامزد ریاست جمهوری: من تورک هستم. پدرم تورک، مادرم هم تورک است. و قطعیاً به تورک بودنم افتخار می‌کنم.

 مسعود پزشکیان نامزد ریاست جمهوری:

من تورک هستم. پدرم تورک، مادرم هم تورک است.

و قطعیاً به تورک بودنم افتخار می‌کنم.

 مئهران باهارلی

 

Mesud Pezeşkiyan, Cumhurbaşkanı Adayı:

BEN TÜRKÜM. BABAM TÜRK, ANNEM DE TÜRK.

VE KESİNLİKLE TÜRK OLMAKTAN GURUR DUYUYORUM.

Presidential Candıdate Masoud Pezeshkian: 

I AM A TURK. MY FATHER IS TURK, MY MOTHER IS ALSO TURK.

AND I AM DEFINITELY PROUD TO BE A TURK.

 

OKULLARDA KENDİ DİLİMİZDE KONUŞAMIYORUZ, YAZAMIYORUZ. TÜRK OLAN BİRİ OKULDA TÜRKÇE YAZABİLMELİDİR. KÜRT, OKULDA KÜRTÇE YAZMALIDIR. BİR KAÇ KİŞİNİN ZEVKLERİNE GÖRE İNSANLARIN KENDİ DİLLERİNDE KONUŞMASININ YASAKLANMASI, KONUŞTUKLARINDA İSE ONLARA PANTÜRKİST VEYA PANKÜRDİST DİYE YAFTALANMASI OLAMAZ. HALK BİZDEN HAKKINI İSTİYOR.

ETNİKLERİN HAKLARINI VERMİYORUZ. VERMİYORUZ ÇÜNKÜ DİYORUZ HERKES FARSLAŞMALDIR, FARSÇA YAZMALIDIR, MAĞAZA TABLOSU FARSÇA YAZILMAZSA CEZAİ İŞLEM YAPILMALIDIR. KİM DEMİŞ, DİNİN VE MEZHEBİN NERESİNDE DENMİŞ YAZDIĞIM BİR ŞEY FARSÇA DEYİLSE BENİ CEZALANDIRMAK GEREKİYOR?

Méhran Baharlı

خلاصه:

مسعود پزشکیان، یک تورک اصلاً از شهر اورمو در آزربایجان غربی، نامزد ریاست جمهوری شده است. او به سبب اشتغال و سکونت پدر و مادرش در شهر ساووج‌بولاغ  (مهاباد) آزربایجان، در آن شهر متولّد شد و تحصیل کرد و به این سبب بر لهجه‌ی موکریانی زبان کوردی هم مسلّط و آشنا با فرهنگ کورد است. نامزدی مسعود پزشکیان برای ریاست جمهوری، علاوه بر دموکراتیزاسیون عمومی کلّ ایران، از جنبه‌ی خاصّ مربوط به ملّت تورک ساکن در ایران و «مجادله‌ی ملّی تورک» هم دارای اهمّیت است. در تاریخ معاصر ایران پزشکیان عالی‌رتبه‌ترین مقام دولتی است که صراحتاً بیان کرده دارای هویت قومی تورک است، به تورک بودن خود افتخار می‌کند، و زبان فارسی زبان مادری و اوّل تورک‌ها نیست. پزشکیان با تأکید بر نام تورک و تورک بودن و افتخار به تورکیت، ضربه‌ای تاریخ و مهلک به ایدئولوژی رسمی دولت مودرن ایران، و پروژه‌های ملّت‌سازی‌های استعماری ایران - پان‌ایرانیست‌ها و آزربایجان - آزربایجان‌گرایان وارد نموده است. زیرا آن‌ها در یک صد سال گذشته ادّعا می‌کردند که در ایران هویّت قومی و ملّی به اسم تورک وجود نه‌دارد، تورکی زبان مادری و اوّل تورک‌ها نیست، و تورک بودن پدیده‌ای خجالت‌آور است. پزشکیان هنگامی که نائب رئیس مجلس بود در تشکیل «فراکسیون مناطق تورک‌نشین» اشتراک داشت و پس از تشکیل، رئیس آن شد. فراکسیون مناطق تورک‌نشین که نماینده‌گان همه‌ی تورک‌های ساکن از سرتاسر ایران با گرایشات سیاسی گوناگون را دربرمی‌رفت، باعث تثبیت نام ملّی «تورک»، تقویت یگانه‌گی ملّی اوغوزهای غربی ساکن در ایران، و تبدیل آن‌ها به یک نیروی سیاسی واحد تحت نام تورک و مستقلّ از فارسیّت و فارسستان شد. و بدین ترتیب عامل قومی – ملّی مستقل تورکیت پس از ساقط شدن دولت تورک قاجار، بار دیگر در صحنه‌ی سیاسی ایران ظهور پیدا کرد. در حالی که دولت ایران و ناسیونالیست‌های فارس و آزربایجانیسم در یک صد سال گذشته تلاش کرده‌اند تا «تورک» را به عنوان یک عامل و نیروی مستقلّ از صحنه‌ی سیاسی ایران حذف کنند. پزشکیان در سخن‌رانی‌ها و مصاحبه‌ها و مناظره‌هایش، از آزادی‌های شهروندان، حقوق زنان، گروه‌های ملّی و اعتقادی، و لزوم گذر به سیستم ایالتی – نوعی فدرالیسم – دفاع نموده است. او به دفعات به تبعیضات ملّی و قومیتی و مذهبی و جنسیتی و ... نهادینه، سیاست رسمی فارس‌سازی ملل غیر فارس، نسل‌کشی زبانی و ملّی تورک توسّط دولت ایران، تمسخر تورک‌ها در نشریه‌ها و رسانه‌ها، ... اعتراض کرده است. پزشکیان بر لزوم تدریس زبان تورکی برای تورک‌ها و دیگر زبان‌های ملّی برای صاحبان آن‌ها در مدارس، و دوستی با تورکیه و جمهوری آزربایجان اصرار نموده است. به همین دلائل، نام پزشکیان حتی قبل از آن که به ریاست جمهوری به‌رسد، به عنوان شخصیتی مهمّ و محبوب در تاریخ ملی تورک و «مجادله‌ی ملی تورک» ثبت گردیده است.

Özet

Aslen Batı Azerbaycan'ın Urmu (Urmiye) şehrinden bir Türk olan Mesud Pezeşkiyan (Masoud Pezeshkian), İran cumhurbaşkanlığına aday olmuştur. Pezeşkiyan anne ve babasının işi ve ikametgahı nedeniyle Azerbaycan'ın Savucbulaq (daha sonra Mahabad) şehrinde doğup eğitim görmüş, Kürt dilinin Mukriyani lehçesini akıcı bir şekilde konuşmaktadır ve Kürt kültürüne aşinadır. Pezeşkiyan'ın cumhurbaşkanı adaylığı, sadece İran'ın genel demokratikleşmesi açısından değil, aynı zamanda İran'da yaşayan Türk milleti ve "Türk Milli Davası" açısından da önem taşıyor.

Pezeşkiyan, yakın İran tarihinde Türk etnik kimliğine sahip olduğunu, Türk olmaktan gurur duyduğunu, Farsçanın Türklerin ana dili veya öncelikli dili olmadığını açıkça ifade eden en üst düzey devlet yetkilisidir. Pezeşkiyan, Türk kimliğini vurgulayarak ve Türk olmaktan gurur duyduğunu ifade ederek, modern İran devletinin resmi ideolojisinin yanı sıra pan-İranizm ve Azerbaycancılık ideolojilerine ve sömürge ulus inşası süreçlerine tarihi ve ölümcül bir darbe indirmiştir. Geçtiğimiz yüzyıl boyunca bu ideolojiler, İran'da Türk olarak adlandırılan ayrı bir etnik ve ulusal kimliğin varlığını inkar etmiş, Türkçenin Türklerin ana dili ve öncelikli dili olduğu gerçeğini reddetmiş ve Türk olmayı utanç verici bir olgu olarak tasvir etmiştir.

Pezeşkiyan parlamento başkan yardımcısı iken “Türk Nüfuslu Bölgeler Fraksiyonu”nun kurulmasında belirleyici rol oynadı. Oluşumunun ardından da bu Fraksiyonunun başkanlığını üstlendi. İran genelinden ve çeşitli siyasi eğilimlere sahip tüm Türklerin temsilcilerinden oluşan bu fraksiyon, "Türk"ün milli adını ve kimliğini sağlamlaştırmış, İran'da yaşayan Batı Oğuz halkının milli birliğini güçlendirerek onları Farslar ve Farsistan'dan bağımsız ve ayrı, “Türk” bayrağı altında faaliyet gösteren birleşik bir siyasi güç ve tek bir varlık haline getirmiştir. Böylece “Türkçe Konuşulan Bölgeler Fraksiyonu”, Türk Kacar Devleti'nin devrilmesinden sonra bağımsız Türk etnik-milli unsurunu İran'ın siyaset sahnesinde yeniden ortaya çıkarmıştır. Oysa geçtiğimiz yüzyıl boyunca İran devleti ve Fars milliyetçileri, bağımsız bir siyasi faktör ve güç olarak "Türk"ü İran siyasi sahnesinden silmeğe çalışıyorlardı.

Pezeşkiyan konuşmalarında, röportajlarında ve tartışmalarında sürekli olarak yurttaşların temel özgürlükleri ve kadın haklarının yanı sıra ulusal ve dini grupların haklarını ve bir tür federalizm olan Eyalet sistemine geçişi savunmuştur. Ulusal, etnik, dini, ve cinsiyete karşı kurumsallaşmış ayrımcılığın yanı sıra, Fars olmayan uluslara dayatılan resmi Farslaştırma politikasına da güçlü bir şekilde karşı çıktığını dile getirmiştir. Pezeşkiyan, İran devletinin Türklere yönelik dilsel ve ulusal soykırımını, yayınlarda ve medyada Türklerin alaycı ve aşağılayıcı bir şekilde tasvir edilmesini kınamıştır. Pezeşkiyan, okullarda Türklere Türkçe, diğer milletlere ve azınlık gruplara da kendi dillerinde eğitim verilmesinin gerekliliği üzerinde ısrar etmiştir. Ayrıca Türkiye ve Azerbaycan Cumhuriyetleri ile dostane ilişkilerin geliştirilmesinin önemini vurgulamıştır.

Bu nedenlerle Pezeşkiyan'ın adı, Cumhur başkanı seçilmeden bile, Türklerin milli tarihinde ve "Türk Milli Mücadelesi"nde önemli ve olumlu bir şahsiyet olarak kabul edilmiş ve yerini almıştır.

Abstract

Masoud Pezeshkian, a Turk originally from the city of Urmu (Urmia) in West Azerbaijan, is a candidate for the Iranian presidency. Born and educated in the city of Savucbulaq (Savujbulagh, later Mahabad), Azerbaijan due to his parents' employment and residence, he is fluent in the Mukriyani dialect of the Kurdish language and familiar with the Kurdish culture. The candidacy of Pezeshkian for the presidency, is significant not only for the general democratization of Iran but also for the Turkish nation living in Iran and the "Turkish National Cause".

In the contemporary history of Iran, Pezeshkian is the highest-ranking government official who has openly stated that he has a Turkish ethnic identity, is proud of being a Turk, and that Persian is not the mother tongue or the first language of Turks. By emphasizing his Turkish identity and expressing pride in being a Turk, Pezeshkian has delivered a historic and fatal blow to the official ideology of the modern state of Iran, as well as pan-Iranism and Azerbaijanism ideologies and their colonial nation building processes. For the past century, these ideologies have denied the existence of a distinct ethnic and national identity known as Turk in Iran, rejected the idea that Turkish is the mother tongue and primary language of Turks, and portrayed being a Turk as a shameful phenomenon.

When Pezeshkian was the deputy speaker of the parliament, he was involved in the establishment of the “Faction of Turkish-Populated Regions”. Following its formation, he assumed leadership of the Faction. This Faction, consisted of representatives of all Turks residing throughout Iran with various political leanings, solidified the national name and identity of "Turk" and strengthened the national unity of the Western Oghuz people living in Iran, transforming them into a single entity and a cohesive political force operating under the banner of “Turk”, which is independent and separate from Farsis (Persians) and Farsistan (Persia).

In this way, the independent Turkish ethnic-national factor reappeared in the political scene of Iran after the overthrow of the Turkish Qajar state. Over the past century, the Iranian state and Fars nationalists have been attempting to eliminate the "Turk" as an independent political factor and remove it from the Iranian political scene.

In his speeches, interviews, and debates, Pezeshkian has consistently advocated the rights of women, as well as national and religious groups and the transition towards the Eyalet system - a form of federalism. He has voiced strong opposition to institutionalized discrimination against national, ethnic and religious groups, as well as gender discrimination. He also opposes the official policy of Farsification imposed on non-Persian nations. Pezeshkian has condemned the linguistic and national genocide of Turks by the Iranian state, mockery and demeaning portrayal of Turks in publications and media. Pezeshkian has insisted on the necessity of providing education in the Turkish language for Turks and in the languages of other nations and minority groups, in schools. Additionally, he has stressed the significance of fostering friendly relations with Turkey and the Republic of Azerbaijan.

For these reasons, Pezeşkiyan's name is considered an important and positive figure in the national history of the Turks and the "Turkish National Struggle", even before being elected as President.