Sunday, January 27, 2019

سخنرانی تقی‌زاده در مجلس: همه چیز باید فارسی باشد

سخنرانی تقی‌زاده در مجلس:

همه چیز باید فارسی باشد

 

مئهران باهارلی


در سال ١٩٢٥ (١٣٠٤) یعنی سال ساقط کردن دولت تورک قاجار و به تخت سلطنت رسیدن رضاخان پس از یک کودتای غیر قانونی با حمایت بریتانیا و سپس مصوبات مجالس فرمایشی شورا و موسسان مشروطه‌طلبان ضد تورک، سید حسن تقی‌زاده‌ تبریزی در مقالات و در سخن‌رانی‌های خود مکررا به دولت جدید ایران – رضاشاه پیشنهاد و توصیه می‌کرد که زبان فارسی را به عنوان زبان ملی و به منظور تحکیم وحدت ملی (ایجاد ملت ایران) در مناطق سرحدی غیر فارس‌زبان از جمله آزربایجان و مخصوصا در میان کودکان ترویج دهد. در این مقاله به یکی از این موارد پرداخته‌ام. تقی‌زاده تبریزی در این سخنان زبان فارسی را معارف و زبان ملی، و زبان‌های غیر فارسی از جمله تورکی را باعث ضعف ایران نامیده است.

١-خائن اعظم: پاپ‌تر از پاپ

این نخستین بار بود که یکی از عالی‌ترین مقامات سیاسی و قوه‌ی مقننه در ایران، که از قضا رهبر عملی انقلاب مشروطه در ایران مخصوصا در آزربایجان هم بشمار می‌رفت، یعنی سید حسن تقی‌زاده‌ی تبریزی در تهران پایتخت دولت قاجار آن هم به طور علنی و در صحن رسمی مجلس شورای ملی با گستاخی خواستار توحید لسان و یا نابود ساختن زبان‌های غیر فارسی، مخصوصا زبان تورکی که بر خلاف دیگر زبان‌های غیر فارسی رایج در ایران، عینا مانند زبان فارسی تا آن زمان در تمام مراکز و منابع داخلی و خارجی یکی از دو زبان «عمومی» (سراسری) و رسمی ایران شمرده می‌شد، زبان سلسله‌ی حاکم و زبان اکثریت مردم نسبی ایران بود می‌گشت.

تقی‌زاده خود تبریزی و دارای ملیت تباری تورک بود. خواست وی برای نابود ساختن زبان تورکی یعنی زبان ملی‌اش، بی درنگ او را در صف اول زمره‌ی موسوم به مانقورتیسم و گؤزقامانیسم تبریزی – آزربایجانی یعنی نخبه‌گان خائن به ملت خود قرار می‌دهد[1]. بی جهت نیست که تقی‌زاده تبریزی در ادبیات سیاسی و تاریخ ملی تورک معروف به «خائن اعظم» گشته است. این رفتار تقی زاده به عنوان یک شخصیت سیاسی و نخبه‌ی تورک لکه‌ی ننگی ابدی بر پیشانی نخبه‌گان تورک گؤزقامان مخصوصا تبریزی است.

 بنا به اسناد و منابع بی شمار، خواست توحید لسانی و فارس‌سازی زبان ملت تورک مخصوصا آزربایجان یک خواست همه‌گانی در میان نخبه‌گان و زعما و بزرگان و .... تبریز و اردبیل عموما مرکز و شرق آزربایجان در تمام قرن نوزده و نیمه‌ی اول قرن بیستم بوده است. (ممنوع کردن زبان تورکی در نظام تحصیلی توسط انجمن معارف تبریز در سال ١٩٠٠، تاسیس مدارس فارسی‌زبان در آزربایجان و دیگر مناطق تبریز توسط آزادی‌خواهان تبریزی و اردبیلی دوره‌ی مشروطیت و دموکرات‌های آزربایجانی، ممنوع کردن زبان تورکی در مدارس و ادارات و گذاشتن صندوق جریمه برای تورکی زدن توسط حکومت آزادی سِتان، آماده کردن طرح برای ریشه‌کن کردن زبان تورکی در ایران توسط فیوضات تبریزی از سران دموکرات آزربایجان، ....)

با توجه به آنکه از سال‌های ١٩٢٣-١٩٢٢، دو سه سال قبل از این سخن‌رانی، سردار سپه در هم‌گامی با پیشنهادات و تشبثات و اصرار رهبران تورک ضد تورک مشروطیت و دموکرات‌های آزربایجان و ... مانند خود تقی‌زاده، سیاست رسمی و دولتی ریشه‌کن کردن زبان تورکی در ایران و نسل‌کشی زبانی تورک‌ها و فارس‌سازی آن‌ها را آغاز کرده و کاربرد زبان تورکی را مخصوصاً در نظام آموزشی و مطبوعات و ادارات و .... ممنوع ساخته بود، خواست ترویج و تحمیل زبان بیگانه‌ی فارسی در مناطق تورک‌نشین که از طرف تقی‌زاده در مجلس شورا مطرح می‌شد، بدان معنی بود که وی از سرعت کم و دامنه‌ی محدود نسل‌کشی زبانی و فارس‌سازی تورک‌ها ناخشنود، و خواهان تدوین سیاستی جامع‌تر و تهاجمی‌تر و شتاب دادن و تخصیص بودجه‌ی بیشتر برای آن بوده است. یعنی مانقورت‌ها و گؤزقامان‌های تورک تبریزی در امر ریشه‌کن کردن زبان تورکی از ایران و آزربایجان، بی‌صبرتر، مصرتر و مشتاق‌تر از معادلین پان‌ایرانیست فارس خود، به عبارت دیگر پاپ‌تر از پاپ بودند.

در این نشست علاوه بر تقی‌زاده، چند نماینده‌ی دیگر شامل نماینده‌گان تورک گؤزقامان (سلیمان میرزا رهبر آینده‌ی حزب توده، نماینده‌ی ایلات خمسه،...) هم خواستار ترویج زبان فارسی به عنوان زبان ملی در مناطق سرحدی غیر فارس‌زبان از جمله آزربایجان مخصوصاً در میان کودکان و فارس‌سازی آن‌ها ‌شدند[2].


٢- خواست تقی‌زاده برای یک‌زبانی ایران به روایت کسروی

سید احمد کسروی تبریزی - هم‌شهری سید حسن تقی‌زاده تبریزی – که مانند او یک آزربایجان‌گرای پان‌ایرانیست بود اشاره‌ای دارد به گفتار مذکور او که در آن تقی‌زاده خواستار ترویج زبان فارسی در همه‌جای ایران و یک‌زبانه شدن کشور شده بود: «اساساً در باره‌ی زبان [ترویج فارسی] من هیچ‌گونه اقدامی از سوی دولت به یاد ندارم. تاریخ‌چه‌ی آن را نوشتم که از خود آزربایجان سرزده. در تهران تا آنجا که من می‌دانم، تنها یک کاری شده ‌و آن اینکه در سال ١٣٠٤ آقای تقی‌زاده ‌گفتاری در باره‌ی «یک‌زبانی» ایران رانده ‌و ایرانیان را به ترویج فارسی در همه‌جای کشور تشویق کرده. تقی‌زاده‌ هم از خود آزربایجانیان بوده‌ و آن روز که این سخن را گفته ‌نماینده‌گی مجلس را داشته و سمتی از سوی دولت نداشته». (نشریه‌ی پیمان، سال هفتم، شماره‌ی هفتم، ص ٤٨٨)

این گفته‌ی کسروی صحیح است که ترویج زبان فارسی، خواست قاطبه‌ی نخبه‌گان تبریز پیش از تاسیس سلطنت پهلوی (در تمام طول قرن نوزده، در دوره‌ی مشروطیت، آزادی‌ستان، دموکرات‌های آزربایجان، نیمه ی اول قرن بیستم و ...) بوده و «از آزربایجان سرزده» است. اما ادعای کسروی مبنی بر عدم دخالت دولت در امر ترویج زبان فارسی نادرست است، حتی وی آگاهانه دروغ می‌گوید. سیاست رسمی و دولتی ترویج تهاجمی زبان فارسی در مناطق تورک‌نشین و مخصوصاً در آزربایجان (نیز در مدارس ایرانیان باکو و استانبول و ...)، و ممنوع ساختن زبان تورکی در مدارس و استعمال آن در مطبوعات و چاپ کتب و ادارات و ... اقلا از سال‌های ١٩٢٢-١٩٢٤ (١٣٠٣-١٣٠١) توسط سردار سپه، با جار و جنجال بسیار آغاز شده بود[3] و همه مخصوصاً اهل قلم و از جمله کسروی، حتی افکار عمومی کشورهای خارجی مانند عثمانلی و اوروپا بر آن واقف بودند. قبل از آن نیز در سال ١٩١٨ دولت مشروطه طرح محتشم السلطنه برای تدریس زبان تورکی را لغو کرده بود[4]. حتی پیش از مشروطیت، همانگونه که فوقاً ذکر شد انجمن معارف تبریز در سال ١٩٠٠ و انجمن معارف تهران که نهادهایی دولتی بودند در سال ١٨٩٨، بر تدریس تورکی در مدارس ممنوعیت گذاشته و تدریس زبان فارسی را اجباری اعلام کرده بودند که با مخالفت و اعتراض مظفرالدین شاه قاجار روبرو شده بود[5].

٣-دروغ‌پردازی آگاهانه، سیستماتیک و مزمن مورخین آزربایجان‌گرا مخصوصا تبریزی

آزربایجان‌گرایی و مخصوصا تاریخ‌نگاری آزربایجان‌گرایی محصول ترکیب سه ذهنیت و تاریخ‌نگاری ضد تورک پان‌ایرانیستی، صلیبی و استالینیستی بوده، اساس آن را دروغ و فریب و نیرنگ تشکیل می‌دهد. در مورد فارس‌سازی زبانی تورک‌ها (توحید لسان) و ریشه‌کن کردن زبان تورکی نیز وضعیت مشابهی وجود دارد و تاریخ‌نگاری آزربایجان‌گرا به دروغی بسیار بی شرمانه، گسترده و سیستماتیک متوسل شده، عاملین و پیشگامان و طراحان و مجریان اولیه‌ی نسل‌کشی زبانی و ملی تورک در ایران را که خود آزربایجان‌گرایان تبریزی قرن نوزده و دوره‌ی مشروطیت و جنگ جهانی اول و ... بودند، به قرن بعد کشانده، به رضاشاه و دولت پهلوی منتسب کرده‌اند. و در ضمن آن خائنین زبان‌کش تبریزی – اردبیلی و آزربایجان‌گرای اولیه یعنی رهبران مشروطیت و آزادی‌ستان متفق انگلیس و داشناک را به عنوان حرکاتی ملی به مردم ناآگاه و مظلوم تورک جا زده‌اند. در حالیکه باید صریحاً بیان کرد: نسل‌کشی زبان تورک در ایران توسط آزربایجان‌گرایان تبریزی - اردبیلی در قرن نوزده و ربع اول قرن بیستم، بسیار پیشتر از تاسیس سلسله‌ی پهلوی آغاز شده است.

یکی دیگر از خیانات تاریخ‌نگاری آزربایجان‌گرا مخصوصا مورخین و اهل قلم تبریزی آن است که آ‌ن‌ها با وارونه‌سازی حقایق و بی شرمی و شارلاتانی به پاک‌سازی و تطهیر خائنین ننگین تاریخ تورک که عمدتا از تبریز و اردبیل بودند دست می‌زنند. در تاریخ‌نگاری مورخین تبریزی، هیچ شخصیت خائن وجود ندارد، همه‌ی تبریزیان پان‌ایرانیست و ضد تورک و متنفر از تورک و باستان‌گرای آریایی و تروریست و ماسون و مزدور انگلیس و ارمنی و روس و .....شخصیت ملی است و بر عکس همه‌ی شخصیت‌های معتقد به ملت تورک و هویت ملی تورک یا پان‌تورکیست است و یا کلا ناموجود و از صحنه‌ی تاریخ آزربایجان‌گرایان تبریزی حذف و سانسور شده. 

آن‌ها به عنوان مثال مصرا با جعل و تحریف و دروغ‌بافی و خیال‌پردازی این داستان را تکرار می‌کنند که گویا کسروی تبریزی و تقی زاده‌ی تبریزی و ارانی تبریزی و ...، که همه تورک‌ستیزانی شدید و محکم بودند، در اواخر عمر به یک‌باره توگویی با وحی و الهام از گذشته‌ی ضد تورک متنبه شده‌اند. آن‌ها در مورد نابدل تبریزی که کتابی سخیف و نژادپرستانه بر علیه ملت تورک و تاریخ معاصر تورک قلمی کرده[6] هم به این دروغ متوسل می‌شوند که گویا این کتاب اثر او نیست و به قلم کس دیگری است. این‌ها همه داستان‌پردازی و فریب‌کاری تاریخ‌نگاری آزربایجان‌گرایان تبریزی است.

مورخین و محررین تبریزی و عموما آزربایجان‌گرایان باید دیر یا زود در برابر حقیقت سر تسلیم فرود آوردند و آشکارا اعتراف کنند که این نخبه‌گان تبریزی نه تنها همه دشمنان قسم خورده‌ی ملت و زبان ملی خود یعنی ملت تورک و زبان تورکی در طول تمام حیات سیاسی و فرهنگی خود بوده‌اند، بلکه از سابقون و پیشگامان و طراحان نسل‌کشی زبانی و ملی تورک در ایران هستند. همچنین آزربایجان‌گرایان عموما و مورخین و اهل قلم و سیاسیون تبریزی خصوصا می‌باید از جانب آن نخبه‌گان مانقورت و گؤزقامان تبریزی و هم به سبب دروغ‌هایی که خودشان در یک صد و بیست سال گذشته در این باره در ایران و جمهوری آزربایجان و تورکیه و جهان پراکنده‌اند، مخصوصا دروغ ملی نمایاندن حرکات ضد تورک از عموم ملت تورک ساکن در ایران و افکار عمومی جهانی عذر خواسته طلب بخشش کنند.

پایان مقدمه‌ی مئهران باهارلی


سخن‌رانی تقی‌زاده در مجلس: همه چیز باید فارسی باشد

در نشست ۲۵۲ مجلس شورای ملی به تاریخ ۲۱ بهمن ۱۳۰۴ تقی‌زاده در یک سخن‌رانی نخست خواستار شد که «در موقع نوشتن قانون، همه‌ چیز از کلمات و اصطلاحات تا واحدهای به کار شده، به زبان فارسی باشد». سپس در ادامه، خواستار ترویج زبان فارسی در مناطق غیر فارس به منظور تبدیل ایران به کشوری بزرگ شد، چرا که به زعم او «اتصال اجزائی که ایران را تشکیل می‌دهند و باعث آن می‌شوند که ایران مملکت بزرگی باشد، در ولایات سرحدی به جهت تفاوت زبانی و یا دوری از مرکز ضعیف است. باید از طریق تدریس زبان فارسی در ولایات سرحدی، اتصال آن‌ها را به مرکز، و معارف و زبان ملی را که فارسی است تقویت کرد»[7].

مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۱ بهمن ۱۳۰۴ نشست ۲۵۲.

«تقی زاده – ..... ما در موقع نوشتن قانون نباید از کلمات و اصلاحات خارجی‌ها اقتباس کنیم و باید به فارسی باشد. مثلاً اینکه می‌نویسد (صد هزار قران) این اصطلاح خارجی است. ما باید تومان که معمولا واحد مملکت خودمان است بنویسیم و به قران نوشتن بر خلاف زبان فارسی است. مثلاً یک بلژیکی ۲۰ سال قبل رفته است به تبریز و من را (باتمان) گفته، حالا همین طور باتمان باقی مانده و اصطلاح شده. و این معنی ندارد و باید همه چیز [کلمات، اصطلاحات و واحدها] به زبان فارسی باشد......

خواهش دارم از آقایان که به این یک قلم رای بدهند برای ولایات سرحدی که در آنجاها زبان فارسی تدریس شود. زیرا معارف و زبان ملی را باید تقویت کرد ..... اشخاصی که با علاقه‌مندی دارند که ایران یک مملکت بزرگی باشد و اتصال اجزائی که به یک جهاتی ضعف دارند یا به واسطه‌ی زبان است یا به واسطه دوری از مرکز است. هرچه هست باید اتصال آن‌ها را به مرکز مملکت تقویت کنند»

برای مطالعه‌ی بیشتر:

سخن‌رانی تقی‌زاده در مجلس: همه چیز باید فارسی باشد

http://sozumuz1.blogspot.com/2019/01/blog-post_27.html

انتقاد از سید حسن تقی‌زاده به سبب توصیه‌ی او به فارس‌سازی تورک‌ها در ایران

http://sozumuz1.blogspot.com/2019/01/blog-post_26.html

شعار فارسی کردن ایران تقی‌زاده و اعتراض حاج محمدجعفر افشار کنگاوری به آن

http://sozumuz1.blogspot.com/2019/01/blog-post_92.html

تقی‌زاده آفریننده‌ی پدیده‌ی محمود افشار یزدی، پدر پان‌ایرانیسم

https://sozumuz1.blogspot.com/2019/09/blog-post_5.html

جهالت است یا مانقورتیسم؟ بایکوت شخصیت‌ها و جریانات ملی تورک از طرف آزربایجان‌گرایان، و تقدیر و تقدیم خائنین و پان ایرانیست‌ها به عنوان قهرمان ملی از طرف ایشان

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/12/blog-post_24.html

فعالین سیاسی آزربایجان‌گرا، تحریف تاریخ و معرفی کردن رهبران فاقد شعور ملی تورک جنبش مشروطیت به عنوان شخصیت‌های ملی

http://sozumuz1.blogspot.com/2020/02/blog-post_19.html

مقاومت و عناد آزربایجان‌گرایان در مقابل حقایق کم کم در هم شکسته می‌شود

http://sozumuz1.blogspot.com/2021/01/blog-post_3.html

قهرمان‌سازی از تروريست‌ها و شخصيت‌های خشونت‌طلب تاريخی توسط تاریخ‌نگاری آزربایجان‌گرا

https://sozumuz1.blogspot.com/2018/02/blog-post_10.html


[1] از دیگر شخصیت‌های اغلب تبریزی دخیل در آفرینش آزربایجان‌گرایی ضد تورک ایران‌گرا و آزربایجان‌گرایی پان‌ایرانیستی و آزربایجان‌گرایی استالینیستی: محمدعلی تربیت تبریزی (مولف کتاب دانشمندان آزربایجان)، سید احمد کسروی تبریزی (تاریخ هیجده ساله‌ی آزربایجان، آذری یا زبان باستان آزربایجان)؛ تقی ارانی تبریزی (آزربایجان، یا یک مسئله‌ی حیاتی و مماتی در ایران)، عباس الحسینی تبریزی- رسام ارژنگی بعدی (آذربایگانی چطور ترک‌زبان شد؟)، طاهرزاده بهزاد تبریزی (قیام آزربایجان در انقلاب مشروطه‌ی ایران)، اسماعیل امیرخیزی تبریزی (قیام آزربایجان و ستارخان)، محمد علی صفوت (تاریخ فرهنگ آزربایجان)، سید جعفر جوادزاده خلخالی- پیشه‌وری بعدی و دیگر مولفین (نشریه‌ی آزربایجان جزء لاینفک ایران در باکو)؛ غولام ممدلی تبریزی، تقی شاهین تبریزی، میرزه ابیراهیموف سرابی، نیز بسیاری از رهبران و اعضای ایران‌گرا و پان‌ایرانیست انجمن آزربایجان تهران، انجمن ایالتی آزربایجان – انجمن غیبی تبریز، فرقه‌ی دموکرات آزربایجان، جمعیت آزربایجانی‌ها در تهران و ... مانند زین العابدین کاظم‌زاده ایران‌شهر تبریزی، حسین کاظم‌زاده ایران‌شهر تبریزی، سید جلیل اردبیلی، رضا تربیت تبریزی، صادق رضازاده شفق تبریزی، ناصح ناطق تبریزی، ابوالقاسم فیوضات تبریزی، رضا افشار، محمود غنی‌زاده دیلمقانی، اسماعیل یکانی، محمدعلی بادامچی تبریزی، بیرنگ تبریزی، و از معاصرین محمدزاده صدیق تبریزی، ناهیدی آزر تبریزی، رحیم رئیس نیا تبریزی، هما ناطق تبریزی، علیرضا نابدل تبریزی، رضا همراز تبریزی، ....

[2] سلیمان میرزا- در طهران یا در ولایات معلمی که بتواند کاملاً زبان فارسی را درس بدهد نیست. چونکه دانستن غیر از درس دادن است. علی الخصوص به اطفال کوچک. پس باید معلم تربیت کرد تا معارف اصلاح شود ...  همانطوری که آقای تقی زاده فرمودند ماها تمام وکیل مملکتیم. وکیل شیراز فرقی با وکیل اصفهان ندارد و باید همه‌گی برای پیش‌رفت و خیر امور مملکت حرف بزنیم. این پیشنهادی که شده بود برای معارف سرحدات بود.

میرزا محمد خان وکیل – ....بنده نظر کومیسیون را شرح می‌دهم. این جا می‌نویسد رشت، خوزستان، بلوچستان، کوردستان، آزربایجان. در اینجا اساس نظر مجلس و کومیسیون بودجه این است که زبان فارسی در تمام مملکت بسط و توسعه پیدا کند..... در تمام دویست فرسخ بلوچستان یک مدرسه نیست. هزار نفر زبان فارسی می‌دانند و بقیه نمی‌دانند. این بود که از این نظر این‌طور تقسیم‌بندی شد و تمام منظور این بوده است که زبان فارسی در تمام مملکت اعم از خوزستان یا کوردستان یا جاهای دیگر توسعه پیدا کند. حالا اگر آقا می‌خواهند برای عراق هم پیشنهاد بفرمائید البته داده شود. ولی اساساً مقصود همان است که اول عرض کردم

شیروانی –مقصود از زبان فارسی که آقای وکیل الملک فرمودند نوشتن زبان فارسی است و ما مدرسه در تمام مملکت برای نوشتن زبان فارسی لازم داریم و البته در قسمت آزربایجان از جهات مختلفه و نقطه نظرهائی باید زیادتر رعایت بشود. چنانچه پریروز هم اینکار را کردیم

آقا میرزا شهاب –این تقریباً یک یادگاری است از این تغییر وضع مملکت که باید به تمام نقاط سهمی داده شود و این برای ترویج زبان فارسی است، نه ترویج تعلیم اجباری

آقا سید یعقوب –بنده وکیل ایلات خمسه هستم .... ما کاملاً اطراف ممکلت را در تحت نظر گرفته‌ایم. دولت و مجلس درنظر داشتند که در کوردستان و تورکمن و همینطور بنادر جنوب و خوزستان مدارس ابتدائی زیاد شود و برای خاطر توسعه دادن به معارف و ازدیاد مدارس ابتدائی این کار را کردیم

[3] اسناد دولتی در باره‌ی منسوخ کردن زبان تورکی و فارس‌سازی اجباری تورک‌ها توسط مدارس فارسی‌زبان

http://sozumuz1.blogspot.com/2016/03/blog-post.html

[4] مخالفت دولت مشروطه با تحصیل به زبان تورکی و ممنوع کردن آن در سال ١٩١٨

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/10/blog-post.html

No comments:

Post a Comment