ریشهشناسی سمج و سیمیتن از مصدر سیمتاماق به معنی بیاعتنائی، و اسامی سیمجور و سیمیتقو
مصدر تورکی سیمتهمهک Simtemek – سیمتاماق Sımtamaq به معنی بیاعتنائی کردن، بیخیال و لاقید بودن، اهمال و غفلت؛ سیمتالماق Sımtalmaq به معنی بیاعتنا و لاقید شدن؛ سیمتاق Sımtaq به معنی بیخیال و بیاعتناء، سیمتاقسیز Sımtaqsız به معنی فرد به دور از بیاعتنایی و لاقیدی است.
از همین ریشه است کلمات تورکی سیمج Simc که در فورم سمج به زبان فارسی هم وارد شده، و سیمیتهن Simiten به معنی پُررو، سرسخت و مقاوم و مُصِرّ بیاعتنا به ناراحتی و ناخشنودی دیگران: سیمتان ← سیمتهن ← سیمیتهن (کلمهی تورکی سیمیتهن، غیر از کلمهی مرکب فارسی «سیمینتن» با ریشه و معنای کاملا متفاوت است).
ممکن است سیمجور Simcür در نام سیمجوریان، نخستین خاندان-دولت تورک در شرق ایران (نیشابور، قهستان؛ اواخر قرن نهم و اوائل قرن دهم میلادی قبل از غزنویان)، تاسیس شده توسط سیمجور دواتی هم مرتبط با همین ریشه باشد.
کلمهی دیگر از این ریشه نام سیمیتقو Simitqo است که مردم تورک برای رئیس اشقیاء کورد در سالهای جنگ جهانی اول اسماعیل آقا «سمکو» استفاده میکنند. نام سیمیتقو مرکب است از بن تورکی «سیمیت» و پسوند -قو که احتمالا محرف عنوان تورکی – موغولی آقا ← آقو ← قو، جمعا به معنی گستاخ و بیملاحظه است.
نوت: فورم کوردی «سمکو» ظاهرا مرکب از سم، مخفف اسماعیل و -قو محرف عنوان تورکی – موغولی آقا ← آقو ← قو؛ و یا پسوند تورکی تحبیب -کو، -چو است. در زبان تورکی پسوندهای -وْ، -وْش، –هش، –یش، -ان، -چوْ، -کوْ، -کا، ... به اولین هجا و یا دو هجای اول یک اسم اضافه میشوند و مفهوم دوست داشتنی بودن، محبت، صمیمیت و ... را افاده میکنند: سلیمان ← سولوْ؛ محمود ← ماهمیت ← ماهو؛ بهبه - بهبهک ← بهبهش، بهبیش؛ دایی ← دایکو؛ علی ← اهلوْش؛ فاطمه ← فاطما ← فاطوْش؛ منوچهر ← منوْش؛ ابراهیم ← ایبو، ایبوش، ایبیش؛ زینب ← زئینو، زئینوش؛ محمد ← مهمهت ← مهمو، مهمیش؛ ملیحه ← ملان؛ سریه ← سران؛ .... در زبانهای بالکانی (سربی، آلبانیایی، یونانی، ...) هم پسوندهای تحبیب مشابه –چو، کو، -یکو، -کا، ... وجود دارد.