آییننامهی تورکیسازی نامهای اشخاص و اماکن (کیشی و یئر آدلارینی
تورکجهلهشدیرمه یؤنهرگهسی)
مئهران باهارلی- ٢٠٠٧
سؤزوموز
هر
اسم، ماجرا و تاریخ ویژهی خود را دارد و حامل فرهنگ، بلکه یک بردار فرهنگی است. نامگذاری
در میان هر ملت ریشه در زبان، فولکلور، تاریخ، اساطیر و فرهنگ آن ملت داشته و
منعکس کنندهی روحیات و روانشناسیاش و سیستمهای ارزشی و سیاسی حاکم بر وی است.
گروههای انسانی و افراد میتوانند با نامها و فلسفههای نامگذاریهایشان از هم
تمایز یابند. نامهای جدید اشخاص برای خود و فرزندانشان، بیانگر هویت انتخابی و
شخصیت درونی افراد و نشآنهای در بارهی چهگونهگی اندیشه و نگاه و احساس اغلب
متفاوت و خاص انتخابکنندهگان آنها به جهان و تاریخ است. افراد با انتخاب اسامی
مورد دلخواه خود، به واقع «من» خود را بازتعریف و معرفی کرده و تعلق و منسوبیت و
همبستهگی و پیوندشان به گروه و فرهنگی که آن نام را بکار میبرد اعلام میکنند.
اسم همچنین یک نماد و آیینه و پیغامبر قوی است که دیگران میتوانند بر اساس آن در
بارهی صاحب اسم قضاوت و رفتار کنند.
در برخی موارد، کاربرد حق انتخاب آزادانهی
نام، راهی برای همرنگ شدن با جماعت و اعلام تعلق بدآنها به منظور دفاع از خود و
خانواده در مقابل تبعیضات دولتی و پیشداوریهای ملی و حملات نژادپرستانه و سرکوبهای
دینی ... است. در مواردی هم بالعکس یک نام انتخاب شده اعلام همرنگ نشدن با جماعت،
تبری از آنها و عصیان بر گلهواری است. و در نهایت، بنا به بسیاری از تحقیقات،
نام انسان میتواند بر رفتار آیندهی شخص، توسعه و رشد شخصیت وی نیز تاثیر گذارد.
چرا که امکان دارد شخص از یک سو برای انطباق رفتارهای خود با فرهنگ و شخصیتی که
اسم وی حامل آن است بر آید، و از سوی دیگر سعی کند انتظارات و داوریهای پیرامونیان
نسبت به اسم خود را برآورده سازد. به عبارت دیگر با تغییر و جرح و تعدیل در شخصیت
و رفتارهای خود، سعی کند به مسمایی صحیح برای اسم خود تبدیل شود.
در ضرورت تورکیسازی نامهای اشخاص و نامهای خانوادهگی
سیستم
نامگذاری سنتی در میان ملت تورک ساکن در ایران نیز محصول و میراث احترام، محبت و
شیفتهگی صمیمانه به زبان و فرهنگ تورک بوده و با استفاده از امکانات فوق العاده
گستردهی این زبان و در طول تاریخ بسیار طولانی خود آفریده شده است. این سیستم نامگذاری
که در طول تاریخ متناسب با جوغرافیا و آداب و رسوم ملی و مذهبی خلق تورک و در سیر
طبیعی خود دچار تحول و تطور گشته است، در سدههای اخیر به دلائل غیر طبیعی و صنعی
گوناگون، چه در ایران و چه در رسپوبلیکای آزربایجان، به سرعت شاخص ملی تورک خویش
را از دست داده است. آن چنان که در دورهی جنبش مشروطیت -که «ملت مودرن ایران» و
«هویت ملی ایرانی» را از جمله در میان تورکهای ساکن در ایران تثبیت و همهگانی
کرد- همچنین در دورهی رژیم تورکستیز پهلوی، به موازات فراموشی و ترک اسامی اصیل
تورکی، برخی از تورکان به استفاده از نامهای فارسی و زرتشتی ناب، همچون کامبیز،
داریوش، کورش، پرویز، رامین، فرزاد، پریسا و ... برای نامگذاری فرزندان خود آغاز
کردند.
امروز
ابعاد هویتزدائی از سیستم نامگذاری ملت تورک در تورکايلی (آزربایجان اتنیک) و ایران
آن چنان وسیع است که برای یک ناظر و محقق بیطرف، با بررسی و مشاهدهی سیستم نامگذاری
این خلق، امکان پی بردن به هویت ملی تورکیاش وجود ندارد. زیرا سیستم نامگذاری
فعلی در میان تورکان، کمابیش همان سیستم نامگذاری مرسوم بین «ملت فارس» و یا «ملت
ایران فارسزبان» بوده، تماماً غیر ملی است. هم از این روست که روند در حال گسترش
و همهگانی شدن تورکیسازی نامها، به یکی از بنیادیترین مولفههای بیداری ملی،
بازگشت به خویشتن تورک و هویتپروری تورک در میان خلق تورک ساکن در ایران تبدیل
شده است. چنانچه در کونگرهی دوم زبان مادری در تهران، مسابقهی تعویض نامهای
فارسی به تورکی انجام شد و صد نفر، به طور جمعی نامهای خود را از اسامی فارسی به
اسامی تورکی عوض کردند.
در این رابطه:
١- همهی نوزادان تورک ترجیحاً میباید دارای نام تورکی باشند. این نام تورکی باید نام اصلی کودک باشد که خانوادهها آن را در خانواده و اجتماع بکار میبرند.
٢-خانوادهها
میباید برای ثبت رسمی نام تورکی در شناسنامه و دیگر اسناد رسمی کودک، تمام مراحل
و اقدامات قانونی لازم را تا آخر، با سماجت و بدور از ناامیدی، امتحان و طی کنند.
٣- اگر مقامات و دوائر رسمی، ادارات ثبت احوال و اسناد و ... با نام تورکیای که والدین انتخاب نمودهاند مخالفت نمایند، باید نام تحمیلی و قانونی فارسی-غیر تورکی تنها بر کاغذ و صرفاً در مواقع رسمی، آن هم به صورت غیر داوطلبانه و با اکراه بکار رود.
٤- در صورت مخالفت مقامات و ادارات سازمان ثبت احوال و اسناد با نامهای تورکی انتخابی والدین، میبایست برای تظلم و دادخواهی علیه این عمل نژادپرستانه، از تمام امکانات موجود در داخل و خارج کشور استفاده نمود و تضییق حق بشری والدین و کودکان را در گستردهترین شکل ممکن افشاء نمود.
٥
- در درجهی نخست این وظیفهی فرهنگیان و نخبهگان تورک است که در امر انتخاب نام
تورکی پیشقدم گردند. در اخبار آمده است که منوچهر عزیزی، گ. جوانشیر و دوکتور
چهرگانی، هر سه از فعالین سیاسی تورک، نامهای خود را به ترتیب به هارای عزیزی،
گونتای گنجآلپ و چاغری چؤهرهگانلی تغییر دادهاند.
٦- علاوه بر نامهای شخصی که ترجیحاً باید تورکی باشند، ضروری است به تورکی نمودن مطلق و رسمی نامهای خانوادهگی نیز اقدام نمود.
٧- سیستم نامگذاری شخصی و خانوادهگی در رسپوبلیکای آزربایجان، فاقد هویت و وجههی ملی تورکی، همچنین عاری از هر گونه استتیزم میباشد. این سیستم عمیقاً بدوی از نظر زبان، و فقیر از جنبهی زیباییشناسی، عمدتاً عبارت است از یک نام شخص عربی و یا فارسی (احمد، انتقام، کامران، حسن، آذر، ...) که با اضافه نمودن پسوند -اوف روسی و یا –زادهی فارسی به یک نام عربی و فارسی دیگر حاصل شده است: مانند احمد علییف، کامران مردانوف، حسن حسینوف، آذر ولیزاده، .... . این سیستم نامگذاری به شدت ضد ملی مطلقاً نمیبایست به عنوان اولگو و مدلی برای انتخاب نامهای شخص و خانوادهگی تورکان ساکن در ایران بکار گرفته شود.
٨- در مورد انتخاب نامهای خانوادهگی تورکی میتوان از تجربهی غنی تورکیه استفاده نمود. در این سیستم نامهای نخست و میانی اغلب تورکی و در درجهی دوم عربی است. اما تقریباً همهی نامهای خانوادهگی تورکی و برگرفته از مفاهیم مجرد و ... است. مانند: نازلی دنیز قورواوغلو، جم قاراجا، باریش مانچو، سئزهن آقسو، ارکین قورآی، کمال سونال، زولفو لیوانائلی، آتیلا ایلخان، عزیز نهسین، آیسون قاراجی، اسین آفشار، اردال ایناؤنو، اورخان ولی قانیق، جاهیت صیدقی تارانجی، خالیده ادیپ آدیوار، ملیح جودت آندای، یحیی کمال بیاتلی، ریضا توفیق بؤلوکباشی، فاضیل حوسنو داغلارجا، رشات نوری گونتکین، نجیپ فاضیل قیساکورهک، احمد تانار قیشلالی، خالید ضیا اوشاقلیگیل، محمت امین یورداقول، عبدالحق حامید تارخان،...
٩-نکتهای
که به هنگام اخذ نامهای تورکی رایج در تورکیه میبایست به آن توجه نمود، کاربرد این
نامها در فورم بومیشان است. مانند مارال Maral (به جای مئرال
تورکیه Méral)، خاقان Xaqan (به جای هاکان
تورکیه Hakan)، آلتین Altın (به جای آلتون تورکیه Altun)، دادلی Dadlı (به جای تاتلی
در تورکیه Tatlı)، اورخانOrxan (به
جای اورهانOrhan
در تورکیه)، بایات Bayat (به
جای بیات Beyat
در تورکیه)، ....
١٠- بعضی از فورمهای اسمساز در نامهای خانوادهگی با نام ملل خاصی شناخته شدهاند. هم چنان که اسامی مختوم به –ین و –وف در میان روسها (لنین، پاولوف)، -یدزه و –ویلی در میان گورجیها (اورجونیکیدزه، ساکاشویلی)، -یان در میان ارمنیان (قاسپاریان)، -یسکی در میان لهستانیها (تارکوفسکی)، -ئسکو در میان رومانیها (یونسکو)، -ی و –جی در میان ایتالیائیها (فلینی، بللوجی)، -ایچ در میان صربها (کارادزیچ)، -ئز در میان اسپانیاییها (لوپز، گومز)، -سین، -سون در میان انگلیسها (ویلسین، رابینسون)، مک- در میان ایرلندیها (مک کارتی)، .... -زاده، -فر، -پور، -نیا، -نژاد در میان فارسها (اصغرزاده، سلطانزاده، ...)، -وند در میان لکها و لورها (رسولوند، کاکاوند).
در
میان تورکان اوغوز نیز پسوند اسمساز (خانوادهگی، گروهی و ایلی) –لی وجود دارد که
معادل پسوند –ار در تورکی باستان است (مانند «کانقلی» مودرن، معادل «کنگر»
باستان). هرچند که پسوند –لی در میان تورکمنها (اوغوزهای شرقی) و نیز تورکان تورکیه
(از اوغوزهای غربی) نیز رایج است، با این همه بر خلاف آنها، این پسوند در میان تورکان
تورکایلی-ایران آنچنان گستردهگی دارد که میتوان آنرا به عنوان پسوند نام خانوادهگیساز
ویژهی تورکان این مناطق و گروههای وابسته دانست. از ای نرو شایسته است که حتی
المقدور به رایج نمودن این پسوند و تثبیت آن به عنوان پسوند نام خانوادهگی تورک
اقدام نمود. جمشیدخان افشار اورومی، برجستهترین شخصیت تورکگرا در تاریخ معاصر و
صدر حکومت تورک اتحاد هم، نام خانوادهگی خود را «سوباتایلی» (از نام تیره ی
سوباتایلوی افشار در اورمیه که با افزودن پسوند –لو به اسم موغولی سوباتای حاصل
شده- انتخاب کرده بود.
١١- ضروری است نام و القاب شخصیتهای تاریخی مهم و برجسته، فارغ از تبار تورکی و یا غیر تورکی آنها، در شکل تورکی و بر اساس قواعد زبانی و الفبا-املای تورکی بکار برده شوند.
نمونهی نامها و القاب شخصیتهای تاریخی:
بایبک Baybek (به جای بابک)، توغرول Tuğrul(به جای طغرل)، سوبک تیگین Sübek Tigin (به جای سبکتکین)، باهادیر Bahadır (به جای بهادر)، خاتین Xatın (به جای خاتون)، بهییم Beyim (به جای بیگم)، خاقان نادیرXaqan Nadir (به جای نادر شاه)، قاغان مسعود Qağan Mes'ud (به جای سلطان مسعود)، عابباس میرزه تیگین Abbas Mirze Tigin (به جای شاهزاده عباس میرزا)، ترکهن جاهان Terken Cahan (به جای تورکان، ملکه جهان)، ....
١٢- میبایست همواره نامهای اصیل و تاریخی گروهها و ایلات تورک، فارغ از ریشهشناسی تورکی و یا غیر تورکی آنها، و همچنین نام ملی «تورک» خود را با وسواس تمام بکار برد و از استفاده از نامهای دولتی بیپایه و استعماریای مانند «آزری» و «آزربایجانی» (به جای «تورک»)، «ائلسئوهن» (به جای شاهیسئوهن) و .... خودداری کرد.
١٣- هنگام انتخاب نامهای خانوادهگی تورکی، به عنوان یکی از منابع میتوان از هزاران نام تورکی بامسماء و زیبای توپونیمهای جوغرافیائی تاریخی، نامهای تورکی ایلات، تیرهها، طوائف تورک معاصر و یا باستانی، نامهای شخصیتهای تاریخی و دولتمردان و دولتزنان تورک، همچنین نامهائی که دارای مفاهیم و معانی مجرد و یا جدیدند استفاده نمود. در زیر نمونههائی از این منابع داده میشود:
نمونهی نامهای خانوادهگی تورکی از میان نامهای جوغرافیائی- جزیرههای دریاچهی اورمیه:
آداجیق Adacıq، آغداغ Ağdaş، آغجاداش Ağcadaş، آفشارجیق Afşarcıq، آلداغ Aldağ، آلتینداش Altındaş، ایریداش İridaş، بارینما Barınma، بایاتلی Bayatlı، بایراقلی Bayraqlı، باییندیر Bayındır، بزهکلی Bezekli، بوجاقلی Bucaqlı، بوزجا Bozca، پاخلان Paxlan، تؤرهمه Töreme، تاپداق Tapdaq، تکداغ Tekdağ، گدیکتپه Gediktepe، دوقوزلار Doquzlar، توخسون Toxsun، تورکلهر Türkler، چالاغان Çalağan، قایا Qaya، چاناق Çanaq، چاییرلی Çayırlı، داشآدا Daşada، داشلیجا Daşlıca، دانالی Danalı، دلیجه Delice، دمیرداش Demirdaş، دیلهک Dilek، دینج Dinc، ساخلیجا Saxlıca، ساریتپه Sarıtepe، ساریجا Sarıca، سامانلی Samanlı، سانجاق Sancaq، سایینقالا Sayınqala، قاباداش Qabadaş، قاپاقلیجا Qapaqlıca، قاراآدا Qaraada، قاراتپه Qaratepe، قارلی Qarlı، قاشقالاق Qaşqalaq، قالخانلی Qalxanlı، قامچیلار Qamçılar، قانقلی Qanqlı، قایاجیق Qayacıq، قایاقاپان Qayaqapan، قاینارجا Qaynarca، قوتانقوش Qutanquş، قورشاقلی Qurşaqlı، قوزقون Quzqun، قوشقایاسی Quşqayası، قوشقونماز Quşqonmaz، قویونداغی Qoyundağı، قیپلیجا Qıplıca، قیرنالی Qırnalı، قیزیل Qızıl، قیزیلجا Qızılca، قیلیج Qılıc، قیرخلار Qırxlar، اییدیر İydir، کنگهرلی Kengerli، گؤتورگه Götürge، گؤیجه Göyce، گدیک Gedik، گمیچی Gemiçi، مئرکیت Mérkit، یاپاقلی Yapaqlı، یارماقلی Yarmaqlı، یاریلقان Yarılqan، یاسیآدا Yasıada، یالمان Yalman،....
نمونهی نامهای خانوادهگی از میان نام ایلات و تیرههای تورک در کانتون تورک در جنوب ایران:
آغاجاری Ağaceri، افشار Afşar، چاغاتای Çağatay، بهیدیلی Beydili، خاتایلی Xataylı، دمیرلی Demirli، قیلیچ Qılıç، آغالی Ağalı، قوتلو Qutlu، قاراقانلی Qaraqanlı، ایناللی İnallı، دوقوزلو Doquzlu، قایالی Qayalı، چیرپانلی Çırpanlı، قورت Qurt، قاجارلی Qacarlı، آسلانلی Aslanlı، قاراجالی Qaracalı، یاریمتاقلی Yarımtaqlı، گوندوزلو Gündüzlü، آغقویونلو Ağqoyunlu، دهوهلی Develi، بولاق Bulaq، بایات Bayat، آوشات Avşat، قیزیلباش Qızılbaş، تکه Teke، چایان Çayan، باغیملی Bağımlı، قاراگؤزلو Qaragözlü، اوریات Oryat، قوجالی Qocalı، بهیلی Beyli، قارالی Qaralı، بوداقلی Budaqlı، قارایلی Qaraylı، گیرایلی Giraylı، بوجاقچی Bucaqçı، اوسانلی Usanlı، قاباقلی Qabaqlı، تؤرهمیشلی Töremişli، یوردخانلی Yurdxanlı، خلهجی Xeleci، بللی Belli، ساریلی Sarılı، یالاما Yalama، درمهلی Dermeli، ساپانلی Sapanlı، ساریجالی Sarıcalı، ....
نمونهی نامهای خانوادهگی از میان نامها و القاب شخصیتها، دولتمردان و دولتزنان تورک در تاریخ ایران:
سوباتایSubatay (سوباتایلی، نام خانوادهگی انتخابی جمشیدخان افشار اورومی برجستهترین شخصیت تورکگرای تاریخ معاصر و صدر حکومت تورک اتحاد)، هولاگو Hulagu، تکیش Tekiş، سالقیر Salqır، آتابهک Atabek، دمیر Demir، منگی Mengi، آبیش Abış، سویورقامیش Suyurqamış، اینجی İnci، قاراخیتای Qaraxıtay، قوتلو Qutlu، ایلخان İlxan، داشی Daşı، اولجایتی Olcaytı، سانجار Sancar، قازان Qazan، چاغری Çağrı، آرسلان Arslan، قاوروت Qavrut، سالدیق Saldıq، توغرول Toğrul، دوغان Doğan، بورلا Burla، سالور Salur، بارچین Barçın، بوز Boz، آرپا Arpa، سونقور Sonqur، تکله Tekle، جالاییر Calayır، ساتیق Satıq، بوغرا Buğra، دولون Dolun، آیبهک Aybek، بایبارس Baybars، بایداش Baydaş، قاراخان Qaraxan، آدسیز Adsız، بکتاش Bektaş، بؤرو Börü، قوتآلمیش Qutalmış، قیلیج Qılıc، آرقین Arqın، ائلدنیز İldeniz، پیشگین Pişgin، آرتیق Artıq، قارامان Qaraman، پرچهم Perçem، بایدی Baydı، آباقا Abaqa، سولدوز Sulduz، کورهکهن Küreken، اولوبهی Ulubey، بایقارا Bayqara، بایرام Bayram، یولوق Yuluq، اوغورلو Uğurlu، اولدوز Ulduz، اؤگهدهی Ögedey، دورسون Dursun، اردوغدو Erdoğdu،....
نمونهی نامهای خانوادهگی از میان مناصب دولتی، اداری و نظامی تاریخ تورک:
آبا Aba، آقا Aqa، آتا Ata، آتامان Ataman، آلپ Alp، آلپاووت Alpavut، آلچی Alçı، آخینچی Axınçı، پیتیکچی Pitikçi، تیگین Tigin، تومان Tuman، ائلچی Élçi، آیقیچی Ayqıçı، نویان Noyan، خاقان Xaqan، خان Xan، اؤروکلو Örüklü، چاپار Çapar، ارکین Erkin، ایناق İnaq، اینالİnal ، اینانج İnanc، ایچهرگی İçergi، ایلیک İlik، بایار Bayar، باسقاق Basqaq، بیلگه Bilge، بویلا Boyla، بوکو Bökü، بورقوچان Burquçan، بویروق Buyruq، بکچی Bekçi، چاووش Çavuş، چور Çor، قاوقان Qavqan، قام Qam، قاراوول Qaravul، قانچی Qançı، قوروقچو Qoruqçu، ساغین Sağın، سوباشی Sübaşı، شاد Şad، دیلماج Dilmac، تریم Terim، توتقاوول Tutqavul، تاپقیرچی Tapqırçı، دامقاچی Damqaçı، دورقاق Durqaq، ترکهن Terken، یابقی Yabqı، یاساوول Yasavul، اولوسبهیی Ulusbeyi، ایلبهیی İlbeyi، بهیلهربهیی Beylerbeyi، .. ..
در ضرورت تورکیسازی نام معابر، خیابانها، کوچهها و اماکن جوغرافیایی
نامهای اماکن تاریخی و جوغرافیایی در یک منطقه و شهر و روستا، سند و قبالهی مالکیت ملت و مردم ساکن آن منطقه و شهر و روستا بر آنهاست. با جنبش مشروطیت ایران، تورکیزدائی از و فارسسازی نامهای معابر، خیابانها، کوچهها، اماکن تاریخی و محلهای جوغرافیایی و ... به سیاست راهبردی دولت قومیتگرای فارس تبدیل گردید، تا تعلق مناطق و شهرها و روستاهای تورکنشین به ملت تورک، نفی و انکار گردد. در نتیجهی این سیاست ضد انسانی اکنون نزدیک به یک صد و بیست سال است که روند تاریخی قبلاً موجود نامگذاری معابر و اماکن و محلهای جوغرافیایی به زبان تورکی در ایران و تورکایلی کاملاً متوقف شده است. و هم از این رو است که در سراسر تورکایلی و دیگر مناطق تورکنشین در ایران، این گونه نامهای فارسی، به عنوان ابزارها و سمبولهای استعمار و نژادپرستی و نسلکشی ملت تورک؛ و مانعی در انعکاس فرهنگ ملی، هویت اصیل و تاریخ حقیقی خلق ما و سند تعلق این سرزمین به ملت تورک، میباید تورکیسازی شوند:
در
این رابطه:
١- در مناطق تورکنشین ایران، نام مغازهها و محلهای کار، شرکتها و کارخانهها و کارگاهها، مدارس و موسسات و ساختمانها .... میبایست تورکی باشد و از نامگذاری اماکن و معابر جدید به زبان فارسی نیز اکیداً میباید جلوگیری نمود.
٢- برای انتخاب نام اماکن و محلهای گوناگون -در صورت وجود میتوان نامهای سنتی و بومی رایج تورکی بین مردم برای این اماکن و محلها را به رسمیت شناخت و یا ترجیحاً از نامهای تورکی تاریخی منسوخ شدهی محل استفاده نمود.
٣- در صورت نبود نامهای سنتی رایج و یا تاریخی متروک، میتوان به تناسب محل و امکان، نامهای جدید تورکی متناسبی انتخاب نمود.
٤- در مناطق تورکنشین ایران، نام اماکن و محلهای دارای اسامی شخصیتهای منسوب به قوم فارس مانند شعرا- به سبب نبود اماکن و محلهای دارای نام شخصیتهای تورک در فارسستان- میبایست با نام شخصیتهای معادل تورک و یا هر نام مناسب تورکی دیگری تعویض شود.
٥- دولت قومیتگرای فارس و آزربایجانگرایان پانایرانیست، مدعیاند که در طول تاریخ، زبان فارسی زبان ادبی و علمی معمول و داوطلبانهی تورکان در تورکایلی و ایران بوده و در این راستا به بزرگنمائی فارسیسرایان تورک دست میزنند. با توجه به این ادعای نادرست و تاکتیک ناشایست، هنگام استفاده از نامهای ادبای برجستهی تورک، در شرایط کنونی و فعلاً میباید از کاربرد نامهای شخصیتهای صرفاً فارسینویس و منحصراً فارسیسرای تورک، مانند نظامی، قطران، پروین اعتصامی، ایرج میرزا و ...... در نامگذاری اماکن و موسسات، معابر و جادهها و ... خودداری نمود.
٦-
میباید توجه خاصی به بازگرداندن نامهای اصلی تورکی اماکن تاریخی و جوغرافیایی که
در صد و بیست سال گذشته از مشروطیت بدین سو به فارسی تغییر داده شدهاند، نمود. نامهای
اصلی تورکی این گونه اماکن تاریخی و جوغرافیایی بلااستثناء در سرتاسر ایران میباید
قانوناً و رسماً عودت داده شوند.
٧-در
تمام موارد فوق، مسئولیت اصلی بر عهدهی مقامات محلی و از جمله شوراهای شهرها و
شهرداریهاست. نخبهگان و مردم میباید برای نامگذاری تورکی اماکن و بازگرداندن نامهای
اصلی تورکی در صورت تعویض شدنشان به فارسی، مقامات و مسئولین را تحت فشار و
بازخواست قرار دهند.
٨-در
صورت مخالفت مسئولین و مقامات و قوانین با نامگذاری تورکی بر اماکن، مردم تورک میباید
این گونه قوانین و مسئولین مخالفت کننده را کان لم یکن فرض کرده به هیچ شمارند و
راساً به انتخاب نام مردمی تورکی برای همهی اماکن در همهی مناطق و شهرها و
روستاهای تورک اقدام نمایند.
٩- هم چنین میباید از کاربرد کلمات فارسی خیابان، کوچه، بازار و ..... مطلقاً اجتناب نمود:
چند واژهی تورکی در بارهی شهرنشینی، اماکن و معابر:
ارتیک Ertik، اورام Uram، اوغرات Uğrat(هر سه به معنی خیابان)؛ گئچیک Géçik، یولاق Yolaq (هر دو به معنی کوچه)؛ یول Yol (راه)؛ سورگه Sürge (جاده)؛ سورلهک Sürlek (بزرگراه)؛ آنایول Anayol (شاهراه)؛ گئچیت Géçit (معبر، گذر)؛ ساتاق Sataq (مغازه)؛ یئکهساتاق Yéke Sataq (سوپرمارکت)؛ اوخول Oxul (مدرسه)؛ بیلییوردو Biliyurd (دانشگاه)؛ گزیملیک Gezimlik (پارک)؛ یئگیائوی Yégiévi (رستوران، غذاخوری)؛ دوراق Duraq (ایستگاه)؛ سایریائوی Sayrıévi (بیمارستان)؛ توغراق Tuğraq(اداره)؛ ساتلاق Satlaq (بازار)؛ قاپالی ساتلاقQapalı Satlaq (بازار سرپوشیده)؛ بلگی Belgi، هیم Him (علامت، نشانه)؛ پیتیکچی Pitikçi (کتابفروشی)؛ پیتیکائوی Pitikévi (کتابخانه)؛ قاراوول Qaravul (شهربانی)؛ اورلوق Urluq (شهرداری)؛ داروخانه Emçi (امچی)؛ ....
سؤزلوک:
آنایول Anayol: شاهراه
ارتیک Ertik: خیابان
اوخول Oxul: مدرسه
اوخولقاOxulqa : قرائتخانه
اورام Uram: خیابان
اورلوق Urluq: شهرداری
اوغرات Uğrat: خیابان
بلگی Belgi: علامت، نشانه
بیلییورد
Biliyurd: دانشگاه
پیتیکائوی
Pitikévi: کتابخانه
پیتیکچی
Pitikçi: کتابفروشی
توغراق Tuğraq: اداره
امچی Emçi: داروخانه
دوراق Duraq: ایستگاه
ساتاو Satav: مغازه
ساتلاق Satlaq: بازار
سایریائوی
Sayrıévi: بیمارستان
سورگه Sürge: جاده
سورلهک Sürlek: بزرگراه
سیمگهSimge : سمبول
سینجیSinci
: سمبول
قاپالی
ساتلاق Qapalı Satlaq: بازار سرپوشیده
قاراوول Qaravul: شهربانی
گزیملیک
Gezimlik: پارک
گئچیت Géçit: معبر، گذر
گئچیک Géçik: کوچه
هیم Him: علامت، نشانه
یول Yol: راه
یولاق Yolaq: کوچه
یئکهساتاو Yéke Satav: سوپرمارکت
یئگیائوی
Yégiévi: رستوران، غذاخوری
گئرچهیه هو!!!
No comments:
Post a Comment