Saturday, May 25, 2024

پیشنهاد آغامحمد خان قاجار به سولطان سلیم سوم برای ایجاد اتحاد نظامی بین دولتین قاجار و عوثمان‌لی و آغاز جنگ مشترک بر علیه روسیه

 پیش‌نهاد آغامحمد خان قاجار به سولطان سلیم سوم برای ایجاد اتحاد نظامی بین دولتین قاجار و عوثمان‌لی و آغاز جنگ مشترک بر علیه روسیه

 

مئهران باهارلی

 

Ağa Memmed Han Kacar'ın Sultan III. Selim'e Kacar ve Osmanlı devletleri arasında askeri bir ittifak kurma ve Rusya'ya karşı ortak savaş başlatma önerisi

 

Agha Memmed Khan Qajar's Proposal to Sultan Selim III. to Establish a Military Alliance Between the Qajar and Ottoman States and Start a Joint War Against Russia

 

 

MÉHRAN BAHARLI

mehranbahari1@yahoo.com

 

https://independent.academia.edu/MBaharli

https://sozumuz1.blogspot.com/

https://www.facebook.com/profile.php?id=100016259447627

خلاصه:

در سال ١٧٨٩ آغامحمد خان قاجار دو نامه حاوی تقاضا برای تاسیس اتحاد نظامی بین دولت‌های قاجار و عوثمان‌لی به دربار سلطان سلیم سوم فرستاد. او در این نامه‌ها بیان می‌کند برای سرکوب اغتشاشات و شورش لزگی‌ها که با روس‌ها متحد شده‌اند در منطقه‌ی دربند داغستان به سفر جنگی بر علیه روسیه آغاز کرده و از سولطان تقاضا می‌کند امپراتوری عوثمان‌لی هم بر علیه روسیه اعلان جنگ به‌دهد و دولتین قاجار و عوثمان‌لی مشترکاً به روسیه حمله کنند. پیش‌نهاد آغامحمد خان برای ایجاد اتحاد نظامی با امپراتوری عوثمان‌لی، ادامه‌ی سیاست «اتحاد اسلام» است که نادر شاه افشار هم قبلاً برای ایجاد آن تلاش می‌کرد. این مفهوم بعدها به اندیشه‌ و پروژه‌ی «اتحاد اسلام عوثمان‌لی» مبدل شد که تمام شاهان قاجار هم معتقد و متعهد به آن بودند و در دوره‌ی مظفرالدین شاه به اوج خود رسید. این پیش‌نهاد هم‌چنین یکی از اقدامات برای تصحیح تخریبات ضد تورک شاه اسماعیل اول، شاه تهماسب اول و شاه عباس اول است. تخریباتی مانند قبول مذهب فارسی شیعی و به راه انداختن برادرکشی بین مسلمانان به اسم شیعه و سنی، فقدان شعور قومی تورک - تورکمان در میان این سلاطین صفوی و دشمنی آن‌ها با مفاهیم تورکمان و تورکمانیا، ماشه‌گی برای دولت‌های صلیبی، دشمنی عمیق با امپراتوری عوثمان‌لی و دیگر دولت‌های تورک وقت. دولت‌های تورکمان افشار و قاجار که بعد از فروپاشی دولت قیزیل‌باش ظاهر شدند، به تصحیح این تخریبات ضد تورک شاهان مذکور صفوی پرداختند. آن‌ها برای از بین بردن دشمنی شیعه و سنی اهتمام کردند، با تورکمان نامیدن خود به احیای مفهوم تورکمانیت تلاش نمودند، به سیاست ماشه‌گی برای دولت‌های صلیبی پایان دادند، و دست ‌دوستی و اتحاد به امپراتوری عوثمان‌لی دراز کردند. این دو نامه‌ی آغامحمد خان و پیشنهاد او برای تاسیس اتحاد نظامی بین دولتین قاجار و عوثمان‌لی هم در ادامه‌ی روندهای «صفوی‌زدایی» و «اتحاد اسلام» و «اتحاد با عوثمان‌لی» آغاز شده توسط دولت‌های تورکمان افشار و قاجار هستند.

Özet

1789da Ağa Memmed Han Kacar, Sultan III. Selim'e, Kacar ve Osmanlı devletleri arasında askeri bir ittifak kurulması talebiyle iki mektup gönderdi. Bu mektuplarında Ağa Memmed Han Dağıstan'ın Derbend bölgesinde Ruslarla birleşen Lezgilerin isyanlarını bastırmak amacıyla Rusya'ya karşı savaş başlattığını belirtti ve Sultan'dan, Osmanlı İmparatorluğu'nun da Rusya'ya savaş ilan etmesini, Kacar ve Osmanlı ordularının birlikte Rusya'ya saldırmasını talep etti. Ağa Memmed Han'ın Osmanlıyla askeri ittifak oluşturma önerisi, Nadir Şah Afşar'ın daha önceler oluşturmaya çalıştığı "İttihad-i İslam" politikasının devamı niteliğindedir. Bu kavram daha sonra olgunlaşarak "Osmanlı İttihad-I İslam " projesine dönüştü. Bütün Kacar şahlarının inandığı ve bağlı bulunduğu "Osmanlı İttihad-i İslam" projesi Muzaffereddin Şah döneminde zirveye ulaştı. Ağa Memmed Han’ın bu önerisi aynı zamanda I. Şah İsmail, I. Şah Tahmasb ve I. Şah Abbas'ın Türk karşıtı yıkımlarını düzeltmeye yönelik tedbirlerden biridir. Bu Safevi Şahların Türk karışı yıkımları şöyle sıralanabilir: Fars milli mezhebi olan Şiiliğin kabulü, Şiilik ve Sünnilik adına Müslümanlar arasında kardeş savaşı ve katliamlarını kışkırtma, anılan Safevi şahlarında Türk ve Türkman etnik bilincinin yokluğu ve onların Türkman ve Türkmanya kavramlarını yok etmeye kalkışmaları, Haçlı devletlerine yaptıkları piyonluk, Osmanlı Devleti ve dönemin diğer Türkik devletleri ile derin düşmanlıkları …. Kızılbaş devletinin yıkılmasından sonra ortaya çıkan Afşar ve Kacar devletleri, bu Safevi şahlarının bütün Türk karşıtı yıkımlarını düzeltmeye çalıştılar: Kendilerine Türkman adını vererek Türkmanlık anlayışını canlandırdılar, Şii-Sünni düşmanlığını ortadan kaldırmaya çabaladılar, Haçlı devletlerine piyon olma politikasına son verdiler, Osmanlı Devleti'ne dostluk elini uzattılar ve onunla siyasi ve askeri ittifak oluşturmaya çalıştılar. Ağa Memmed Han'ın bu iki mektubu ve onun Kacar ve Osmanlı devletleri arasında askeri bir ittifak oluşturma önerisi de, Afşar ve Kacar Türkman devletlerinin sürdürdüğü “Safevizedelikten arınma” (de-Safavidization), “İttihad-i İslam” ve “Osmanlı ile ittifak kurma” süreclerinin devamı niteliğindedir.

Abstract

In 1789, Agha Memmed Khan Qajar sent two letters to Sultan Selim III, requesting the establishment of a military alliance between the Qajar and Ottoman governments. In these letters, he stated that he had started a war against Russia to suppress the rebellions of the Lezgins who had united with the Russians in the Derbend region of Daghistan. He demanded that the Ottoman Sultan also declare war on Russia, and that the Qajar and Ottoman armies launch a joint attack against Russia. Agha Memmed Khan's proposal to form a military alliance with Ottomans is a continuation of the " İttihad-i İslam (Muslim Unity)" policy that Nadir Shah Afshar had previously attempted to establish. This concept later matured and evolved into the "Ottoman İttihad-i İslam" project. The idea of " Ottoman İttihad-i İslam", which all Qajar kings believed in and adhered to, reached its height during the reign of Muzaffereddin Shah. This proposal by Agha Memmed Khan is also one of the measures aimed at correcting the destructive anti-Turkish policies of Shah Ismail I, Shah Tahmasb I and Shah Abbas I. These policies include the acceptance of Shiism, the Persian national religion, provoking fratricidal wars and massacres between Muslims in the name of Shiism and Sunnism, lack of Turkish identification and Turkman ethnic consciousness among the aforementioned Safavid kings, their attempts to destroy the concepts of Turkman and Turkmania, being pawns to the Crusader states, showing deep hostility towards the Ottoman Empire and other Turkish states of that period, …. The Afshar and Qajar Turkman states, which emerged after the collapse of the Qizilbash government, attempted to rectify all the anti-Turkish policies of those Safavid kings: They sought to revive Turkmanism by proudly identifying themselves as Turkman, worked to eliminate the Shiite-Sunni hostility, ceased being pawns of the Crusader governments, extended a hand of friendship to the Ottoman Empire, and endeavored to form an alliance with them. Agha Memmed Khan’s two letters and his initiative to form a military alliance between the Qajar and Ottoman governments are also continuation of the processes that the Afshar and Qajar Turkman States were pursuing: “de-Safavidization” (Safevizedelikten arınma), “İttihad-i İslam”, and establishment of a thorough “alliance with the Ottomans”. 







مقدمه

در کتاب تاریخ جودت پاشا[1] (Târîh-i Cevdet)، مطلب مهمی در باره‌ی پیش‌نهاد آغامحمد خان قاجار به سولطان سلیم سوم برای تاسیس اتحاد نظامی بین دولتین قاجار و عوثمان‌لی، و حمله‌ی مشترک به روسیه‌ی تزاری وجود دارد[2]. لوفچالی احمد جودت پاشا[3] (Lofçalı Ahmed Cevdet Paşa) دولت‌مرد، دانشمند، مورخ، حقوق‌دان و شاعر عوثمان‌لی در قرن نوزده بود. اثر دوازده جلدی تاریخ جودت پاشا، یکی از مهم‌ترین منابع تاریخی دوره‌ی پایانی امپراتوری عوثمان‌لی شمرده می‌شود.

در باره‌ی این مطلب که تاکنون در ایران منتشر نه‌شده، محمدامین ریاحی در کتاب «سفارت‌نامه‌های ایران، گزارش‌های مسافرت و ماموریت سفیران عثمانی در ایران. صص ٢٧٥-٢٧٦» ادعاهایی را مطرح کرده که تماماً نادرست هستند و هیچ‌کدام در کتاب تاریخ جودت وجود نه‌دارند. محمدامین ریاحی که خود به کتاب تاریخ جودت دست‌رسی نه‌داشت و آن را نه‌دیده بود، از جمله ادعا کرده که در آن کتاب گفته می‌شود: «وقتی نامه‌ی او (آغامحمد خان) در شورای باب عالی مطرح شد، پاشاها (فرماندهان نظامی) این پیش‌نهاد را منطقی و منطبق بر مصالح دولت عوثمانی دانستند. اما شیخ الاسلام راغب افندی عمامه بر زمین کوبید که تا من زنده‌ام چنین اتحادی شدنی نیست. بگذارید اینان به دست روسیان نابود شوند». هیچ‌کدام از این ادعاهای محمدامین ریاحی در کتاب تاریخ جودت وجود نه‌دارند و ظاهراً همه محصول خیال شخص محمدامین ریاحی هستند.

به سبب اهمیت این موضوع، مطلب مذکور از کتاب تاریخ جودت در باره‌ی پیش‌نهاد آغامحمد خان به سولطان سلیم سوم برای ایجاد یک اتحاد نظامی بین دولتین قاجار و عوثمان‌لی و حمله‌ی مشترک به روسیه‌ی تزاری در منطقه‌ی داغستان و نیز نامه‌ی سولطان عوثمان‌لی در جواب به پیش‌نهاد آغامحمد خان را، عیناً و برای اولین بار منتشر می‌کنم.

١-پیشنهاد آغامحمد خان: بنا به تاریخ جودت در سال ١٧٨٩ آغامحمد خان قاجار دو ایلچی به نام‌های محمد صادق خان و جعفر قولو خان را با دو نامه به در سعادت – دربار عوثمان‌لی فرستاد. در این نامه‌ها آغامحمد خان بیان می‌کند اخیراً ممالک خوراسان را فتح نموده، اما در منطقه‌ی دربند داغستان مواجه با اغتشاشات و شورش لزگی‌ها که با روس‌ها متحد شده بودند گشته و برای دفع آن به سفر جنگی بر علیه روسیه آغاز کرده است. اکنون آغامحمد خان از سولطان تقاضا می‌کند امپراتوری عوثمان‌لی هم به نام «اتحاد دیانت» و هم‌بسته‌گی اسلامی بر علیه روسیه اعلان جنگ به‌دهد و دولتین قاجار و عوثمان‌لی برای کسب ثواب غزا و جهاد مشترکاً به روسیه حمله کنند.

احمد جودت پاشا می‌گوید هجوم مشترک دولتین قاجار و عوثمان‌لی به روسیه حقیقتاً هم به نفع هر دو دولت بود. اما به چند دلیل مقامات عوثمان‌لی با پیش‌نهاد اتحاد نظامی و اعلان جنگ مشترک قاجار و عوثمان‌لی با روسیه موافقت نه‌کردند:

- مدتی قبل که امپراتوری عوثمان‌لی با دو دولت قوی روسیه و نمسه (پروس) در حال جنگ بود، دولت قاجاری در کومک به او هیچ‌گونه حرکتی نه‌کرده بود.

- دولت عوثمان‌لی اخیراً و به تازه‌گی از جنگ با دولت‌های مذکور خلاص و فارغ شده و مشغول به تنظیم امور داخلی خود و بازسازی و تکمیل استحکامات و تحکیم سرحدات و مرزهایش بود و امکان آغاز جنگ جدیدی را نه‌داشت.

- تا زمانی که آن دول، مفاد عهدنامه‌های صلح منعقده با امپراتوری عوثمان‌لی را نقض نه‌کرده ‌بودند، مجوز حقوقی عرفی و یا شرعی برای آغاز جنگ با آن‌ها و غزا و جهاد وجود نه‌داشت.

-ضیاء پاشا والی ارزروم در گزارش‌هایی که به در سعادت می‌فرستاد عدم اعتماد به آغامحمد خان را توصیه می‌کرد. بنا به این گزارشات آغامحمد خان که بر شاه هندوستان زمان خان و خان بوخارا غلبه کرده و فعلاً درگیر جنگ در داغستان بود، احتمال داشت پس از آن که این مساله را هم حل کرد، مانند نادر شاه با مطرح ساختن بهانه‌هایی به قلمروی عوثمان‌لی هجوم و امنیت او را سلب کند.

بنا به جودت پاشا این ارزیابی باعث شد که مقامات عوثمان‌لی نامه‌ای به آغامحمد خان نوشته و در آن پس از تاکید بر هم‌بسته‌گی اسلامی بین دولتین قاجار و عوثمان‌لی و تعهد محکم سولطان عوثمان‌لی به حمایت از دولت قاجار، به زبانی محترمانه و دیپلوماتیک عدم موافقت با پیشنهاد آغامحمد خان را بیان کنند.

٢- تصحیح فجایع و تخریبات ضد تورک شاه اسماعیل اول، شاه تهماسب اول و شاه عباس اول: ظهور دولت قیزیل‌باش (صفوی) بنا به عده‌ای فاجعه‌ای عظیم در تاریخ تورک است. از جمله به سبب قبول مذهب فارسی شیعی توسط شاه اسماعیل اول، شاه تهماسب اول و شاه عباس اول، ایجاد برادرکشی بین مسلمانان به اسم شیعه و سنی، فقدان شعور قومی تورک -تورکمان در میان سلاطین صفوی، دشمنیشان با مفاهیم «تورکمان» و «تورکمانیا» و تلاش برای از بین بردنشان، ماشه‌گی این سه برای دولت‌های صلیبی، دشمنی عمیقشان با امپراتوری عوثمان‌لی و دیگر دولت‌های تورک وقت، .... دولت‌های تورکمان افشار و قاجار که بعد از فروپاشی دولت قیزیل‌باش ظاهر شدند، به تصحیح تمام تخریبات ضد تورک صفویسم، از جمله موارد مذکور پرداختند. آن‌ها برای از بین بردن دشمنی شیعه و سنی که شاه اسماعیل اول، شاه تهماسب اول و شاه عباس اول آغاز کرده بودند اهتمام کردند، با تورکمان نامیدن خود به احیای مفهوم تورکمانیت که سلاطین قیزیل‌باش منکر آن بودند تلاش نمودند، به سیاست شاه اسماعیل اول، شاه تهماسب اول و شاه عباس اول و .... مبنی بر ماشه‌گی برای دولت‌های صلیبی پایان دادند، و بر خلاف دشمنی عمیق آن‌ها با عوثمان‌لی، دست‌دوستی و اتحاد به امپراتوری عوثمان‌لی دراز کردند. این دو نامه‌ی آغامحمد خان و پیشنهاد او برای ایجاد اتحاد نظامی بین دولتین قاجار و عوثمان‌لی هم تماماً در ادامه‌ی این روندهای «صفوی‌زدایی – صفوی‌زده‌گی‌زدایی»، «اتحاد اسلام» و «اتحاد با عوثمان‌لی» هستند.

٣-اتّحادِ دیانت، اتّحادِ ملّیه‌یِ اسلامیه، جهتِ جامعه‌یِ اسلامیه: بنا به کتاب تاریخ جودت در نامه‌های آغامحمد خان بر «اتحاد دیانت» یعنی بر هم‌بسته‌گی اسلامی بین دولتین قاجار و عوثمان‌لی تاکید شده بود. در جوابیه‌ی مقامات عوثمان‌لی هم مفاهیم «اتّحادِ ملّیه‌یِ اسلامیه، جهتِ جامعه‌یِ اسلامیه» ذکر شده‌اند. این مفاهیم در بستر تاریخی «اتحاد اسلام» که نادر شاه افشار هم قبلاً برای ایجاد آن جهد می‌کرد، مقدمه‌ی آنچه بعدها به اندیشه‌ی «اتحاد اسلام عوثمان‌لی» مبدل شد و تمام شاهان قاجاری معتقد و متعهد به آن بودند و در دوره‌ی مظفرالدین شاه به اوج خود رسید، است. 

٤-عدم وجود مفهوم اتحاد قومی تورک و هم‌بسته‌گی تورکمانی: در نامه‌های آغامحمد خان و جوابیه‌ی سولطان عوثمان‌لی به آن‌ها، ذکری از اتحاد قومی تورک دو دولت تورکمان قاجار و عوثمان‌لی نیست. این وضعیت با شعور قومی تورک و موغولی معلوم آغامحمد خان هم‌خوان نیست. شاید در نامه‌های آغا‌محمد خان مساله‌ی اتحاد قومی تورکمانی هم مطرح شده بود، اما جودت پاشا در تاریخ خود آن را ذکر نه‌کرده است (این مساله صرفا می‌تواند بعد از دست‌یابی به اصل نامه‌های آغامحمد خان روشن شود). این وضعیت هم‌چنین بر خلاف رویه‌ی نادر شاه افشار است که علاوه بر سیاست «اتحاد اسلامی»، سیاست «اتحاد قومی تورک و تورکمان» را نیز در روابط دیپلوماتیک خارجی و مخصوصاً با امپراتوری عوثمان‌لی پیش می‌راند.

٥-اشتباهی دیگر از عوثمان‌لی: اگر چه مخالفت سولطان عوثمان‌لی با پیش‌نهاد آغامحمد خان برای آغاز جنگ با روسیه معقول و منطقی بود، اما عدم استفاده‌ی او از این پیش‌نهاد برای ایجاد یک اتحاد نظامی بین دولتین قاجار و عوثمان‌لی اشتباهی تاریخی بود. اگر چنین اتحاد نظامی تاسیس می‌شد، روسیه‌ی تزاری به سختی می‌توانست دو دهه بعد در دوره‌ی فتح‌علی شاه قفقاز جنوبی را اشغال و ضمیمه‌ی خاک خود کند. امپراتوری عوثمان‌لی قبلاً هم در موضوع تمایلات اتحاد اسلامی و عوثمان‌لی‌دوستی و تورک‌گرایانه‌ی ‌نادر شاه‌ افشار، حتی پیش‌نهاد او برای ضمیمه کردن قلمروی افشاری به امپراتوری عوثمان‌لی، سپس تقاضای خانات اورمو و ماکو و .... در دوره‌ی زندیه برای الحاق به عوثمان‌لی، با احتیاط برخورد کرده و در نتیجه‌ دچار اشتباهی تاریخی شده ‌بود. امپراتوری عوثمان‌لی در دوره‌ی آغامحمد خان هم همان اشتباه ‌را تکرار کرد. البته ‌با توجه‌ به‌ سابقه‌ی خیانت تاریخی شاه اسماعیل اول، شاه تهماسب اول و شاه عباس اول و اتحاد آن‌ها با صلیبیان و دولت‌های استعمارگر اوروپایی و ضربه‌ زدن از پشت به ‌عوثمان‌لی‌یان و مسلمانان و تورک‌ها، امپراتوری عوثمان‌لی در احتیاط و تامل و عدم اطمینان خود به «تورک‌های عجم» چندان ناحق نه‌بود.

به همه حال با سیاستهای درست و اصولی و پی‌گیر فتح‌علی شاه، محمد شاه غازی، عباس میرزا، و ناصرالدین شاه در نزدیکی صادقانه به عوثمان‌لی و اتحاد با او، به ‌تدریج امپراتوری عوثمان‌لی بر فرق ماهوی حاکمیت تورکمان قاجار با شاه اسماعیل اول، شاه تهماسب اول و شاه عباس اول واقف شد و در دوره‌ی مظفرالدین شاه ‌به ‌متحد استراتژیک دولت قاجار تبدیل گشت. در جریان مشروطیت بر علیه‌ روسها به ‌کومک مردم در تورک‌ایلی آمد و در سال‌های جنگ جهانی اول با دادن ده‌ها هزار کشته‌ و شهید در ایران، تمام تورک‌ایلی و بقیه‌ی شمال غرب و غرب ایران را از اشغال روسیه‌ و انگلستان و فرانسه‌ و کشتارها و قتل عام‌های متحدین مسیحی آن‌ها قوای مسلحه‌ی ارمنی و آسوری نجات داد ....

پایان نوت مئهران باهارلی

وقایع سنه ١٢٠٣ (١٧٨٩)

ایران نامه‌رس‌له‌ری‌نین ورودو

وقایعِ خارجیه

بو اثناده ‌ایران شاهی آغامحمّد خان‌ین امراسی‌ندان محمّد صادق خان ایله ‌جعفر قولو خان‌ین نامه‌رس‌له‌ری‌یله‌ مقام صدارته‌ ایکی قطعه‌ مکتوب‌لاری گه‌لیپ، خلاصه‌یِ مضمون‌لاری «آغامحمّد خان طرفی‌نده‌ن ممالکِ خوراسان‌ین تسخیر اولوندوغو، و له‌زگی طائفه‌سی‌نده‌ن بعضی‌له‌ری روسیالی ایله ‌اتّفاق و دربند طرفی‌نه ‌نشرِ شراره‌یِ شقاق ائیله‌دیک‌له‌ری‌نه ‌مبتنی آغامحمّد خان روسیا اوزه‌ری‌نه‌ حرکت ائیله‌میش اولدوغو بیانی‌یله، ‌اتّحادِ دیانت حسبی‌یله ‌احرازِ مَثوبات غزا و جهادا مشترک اولماق اوزه‌ره ‌دولتِ علّیه‌نین داخی روسیایا اعلانِ سفر ائیله‌مه‌سی» خصوصی مندرج ایدی.

دولتِ علّیه‌ ایله‌ دولتِ ایرانیه ‌بالاتّفاق روسیا اوزه‌ری‌نه‌ سفر آچمیش اولایدی‌لار، واقعاً ایکی طرف داخی مستفید اولابیلیردی. لاکین:

-مقدّماً دولتِ علّیه ‌روسیا و نه‌مچه ‌گیبی ایکی قوی دوشمان ایله ‌پنجه‌ پنجه‌یه ‌گه‌لدییی وقت، ایران طرفی‌نده‌ن بیر حرکت اولونماییپ،

-شیمدی ایسه ‌دولتِ علّیه ‌هنوز محاربه ‌غائله‌سی‌نده‌ن قورتولاراق امورِ داخلیه‌سی‌نین تنظیمی‌یله ‌مشغول بولوندوغوندان سفر آچاجاق وقتی دئییل ایدی.

-قالدی کی ارزوروم والی‌سی ضیاء پاشا طرفی‌نده‌ن «آغامحمّد خان هیند شاهی زمان خان‌ا و بوخارا خانی‌نا غلبه ‌ائتمیش و شیمدی داغیستان ایله‌ اوغراشییور، آنی داخی ضبط ائتدیک‌ده‌ن سونرا نادیر شاه ‌گیبی بعض موادّ میدانا قویاراق، ممالکِ دولتِ علّیه‌یه‌ هجوم داعیه‌سی‌نده ‌ایمیش گیبی، امنیتی سلب ائده‌جه‌ک» شئی‌له‌ر یازیلاگه‌لدییی‌نده‌ن، آغامحمّد خان‌ا پئک ده ‌امنیت اولونامییوردو.

بناءً علیه‌ اعتذار سایاقی‌ندا مقامِ صدارت‌ده‌ن صادق خان ایله ‌جعفر قولو خان‌ا جواب‌نامه ‌یازیلمیش‌دیر کی صورتی ١٤ رقمی‌یله‌ ذیل و علاوه‌ قیلینیر.

....

بالادا بیان اولوندوغو وجه‌له‌ آغامحمّد خان داغیستان سفری‌یله‌ مشغول اولاراق، اوْل اثنادا صادق خان‌ی شوشی اوزه‌ری‌نه ‌گؤنده‌ریپ و بعده ‌که‌ندی‌سی داخی گئدیپ شوشی قالاسی‌نی ضبط ائتدیک‌ده‌ن سونرا بیر مادّه‌ده‌ن دولایی، بعض خدمه‌ و قیرناسی‌نا گوجه‌نیپ، یارین بونلاری قتل ائده‌ریم دییو، یمین ائتمیش اولدوغوندان آنلار داها اوّل‌جه ‌داورانیپ ذی الحجّه‌نین ییگیرمینجی گئجه‌سی یاتاغی‌ندا اویورکه‌ن اعدام ائتمیش‌له‌ر. و یانی‌نداکی مجوهراتی آلیپ صادق خان نزدی‌نه‌ گئتمیش‌له‌ردیر. بناءً علی ذالک بو کیفیت‌ده‌ن صادق خان‌ین قبل الوقوع خبری اولدوغو بعض تواریخ‌ده ‌محرّردیر. نه ‌حال ایسه، صادق خان ایران حکم‌دارلیغی داعیه‌سی‌نه‌ دوشه‌ره‌ک اوردوسویلا ایله‌ری‌یه‌ دوغرو حرکت ائیله‌میش‌دیر.

وقایعِ سنه‌١٢١٢

حال‌بوکی آغامحمّد خان‌ین ولی‌عهدی و برادرزاده‌سی اولان بابا خان فتح‌علی شاه‌ عنوانی‌یله ‌ایش‌بو اون ایکی سنه‌سی اوائلی‌نده ‌تخت ایران‌ا جلوس ائده‌ره‌ک، صادق خان‌ین آزه‌ربایجان‌دان عراق‌ا عزیمت ایله‌ قه‌زوین‌ه ‌مواصلت ائیله‌دییی خبری‌نی آلدیغی گیبی، همان مقابله‌یه‌ شفیع خان‌ی گؤنده‌رمه‌ک‌له، تلاقی‌یِ فریقین وقوعوندا صادق خان منهزم اولاراق داعیه‌یِ استقلالی‌ندان فراغت و آغامحمّد خان‌ین مجوهراتی‌نی فتح‌علی شاه‌ا ارسالا مسارعت ایله ‌عرضِ بیعت ائتمیش ایدی. لاکین فتح علی شاه ‌بالآخره ‌صادق خان ایله ‌آغامحمّد خان‌ین قاتل‌له‌ری‌نی اه‌له ‌گئچیره‌ره‌ک، جمله‌سی‌نی نعمت حیات‌دان دور و بیر آرالیق عصیان ائده‌ن برادری حسین قولو خان‌ی توتوپ گؤزله‌ری‌نی کور ائده‌ره‌ک خطّه‌یِ ایران‌دا کسبِ استقلال ائیله‌میش‌دیر. و اتّخاذ ائیله‌دییی مسلکِ اداره ‌آغامحمّد خان‌ین اصولِ اداره‌سی‌نه ‌نسبت‌له ‌عدل و دادا اقرب اولماسی‌یلا اهالی‌یِ ایران که‌ندی‌سی‌نین حکومتی‌نده‌ن خشنود قالمیش‌دیر.

جانبِ ایران‌ا جواب‌نامه‌یِ آصفی

«دولتِ علّیه‌یِ عالیه‌یِ جهان‌بانی یعنی سلطنتِ سنّیه‌یِ سامیه‌یِ عوثمانی ایله ‌ایرانیانِ شهامت‌نشان دولتی میانی‌ندا ابوابِ موالات و تواد مفتوح و آیاتِ مصافات و اتّحاد صفحه‌یِ جانبینه ‌مبین و مشروح اولماق لازم ایدییی‌نی حاوی و بو اثنادا جماعتِ له‌زگییه‌ده‌ن بعضی‌له‌ری‌نین روسیالی ایله ‌موافقت و دربندده ‌تحریکِ سلسله‌یِ شرارت ائیله‌دیک‌له‌ری‌نه‌ بناءً محلّ خیولِ سپاه‌ ائتمه‌ک ممکن اولان طرفه‌ قه‌ده‌ر عنانِ عزیمت اماله‌ اولونماماق اوزه‌ره‌ استیصالِ اصحابِ ضلال و فساد و استحصالِ مَثوبات غزا و جهادا حالا سایبانِ زمین پیرایِ فخامت و رونق فزایِ عرصه‌یِ جلادت شهامت‌لی محمّد خان صلابت منقبت حضرت‌له‌ری‌نین نیّت و همّت‌له‌ری مصروف اولوپ، بین الجانبین جهتِ جامعه‌یِ اسلامیه‌یه‌ نظراً جانبِ سنی الجوانب دولتِ علّیه‌ده‌ن داخی سرعسکرِ ظفرپیکر تعیین و تسیاری‌یله ‌جهاد و غزا ثوابی‌نی تحصیل‌ده‌ شرکت و بو کاردا موافقت اولونماسی ایچون خانِ مشارالیه‌ین امری‌یله ‌اِشعار حالا مبادرت اولوندوغونو» محتوی بو دفعه ‌فرستاده‌ و اسرا قیلینان مکتوبِ مودّت اسلوبونو تعیین اولونان مبعوث‌له‌رینیز وساطت‌له‌ری‌یله ‌مقامِ صدارتِ عظمامیزا وارد و واصل و مفهومِ صداقت مرسومونا اطّلاعِ محبّانه‌میز محیط و شامل اولموش‌دور.

الحالة هذه‌ شهنشاهِ ‌خورشید افسرِ جمشید سریر، و پادشاهِ ‌جهان آرایِ کشورگیر، پیرایه‌یِ چار بالشِ اورنگِ عظمت، و زیب افزایِ طاقِ آرایشِ ابهت و شهامت، خسرویِ قهرمان شکوهِ ‌دارا سپاه، خاقانِ کیوان غلامِ فلک بارگاه، ‌طرازنده‌یِ متکّایِ خلافت و شهریاری، برازنده‌یِ دیهیمِ دولت و بختیاری، شوکت‌لی کرامت‌لی مهابت‌لی قدرت‌لی ولی نعمتیم اه‌فه‌ندیم پادشاهِ ‌فرخنده ‌جناب و خداوندِ همایون القاب حضرت‌له‌ری‌نین دولتِ علّیه‌یِ سرمدی القیام و سلطنتِ سنّیه‌یِ ابدی الدوام‌لاری‌یلا دولتِ ایرانیه ‌بین‌له‌ری‌نده ‌حبّ و وداد و صفوت و تواب پایدار و اتّحادِ ملّیه‌یِ اسلامیه ‌تقریبی‌یله‌ داخی مودّت و مسالماتِ بدیهیة الازدیاد و موالاتِ جلیلة السداد درکار اولوپ، اقامتِ دین مستبینِ احمدی و دامتِ شرعِ مبینِ محمّدی‌یه‌ رعایتِ پادشاهی و علی الخصوص امرِ ذی الجلالِ الهی مقتضاسی اوزه‌ره ‌سلطنتِ سنّیه‌ی عثمانیه‌نین احرازِ مَثوباتِ سرمدی‌یه‌ همّتِ والا نهمتی پدیدار و ذكر اولونان روسیا دولتی و متّفقی اولان نه‌مچه‌ دولتی ایله‌ دولتِ علّیه ‌بینی‌نده ‌منعقد اولان سلم و صفوت بوندان اقدم بعض اسبابا بناءً مبدّلِ عداوت و خصومت اولدوغو هنگام‌دا سلطنتِ سنّیه‌ی قوی شوکت جانبی‌نده‌ن وجوبِ شرعی مقتضاسی اوزه‌ره‌ مجرّد اعلایّ کلمة اللّه‌ العلیا ایله ‌اقامه‌یِ فریضه‌یِ جهاد و غزا نیّتِ خالصه‌سی‌یله ‌دولتینِ مذکورتینین براً و بحراً ترتیب کرده‌له‌ری اولان عسکرله‌ری‌نه ‌تعیینِ لشکرِ نصرت اثرِ اسلامیان ایله ‌مقابله ‌اولونوپ، بیر طرف‌ده‌ن اعانت اولونماق‌سیزین جنگ و پیکار ایله‌ متوکّلاً علی اللّه‌ المستعان و مستمداً بروحانیة حبیب الرحمن امرِ جهادا منفرداً صرفِ مقدور و احرازِ مَثوباتِ غزایا سعیِ موفور اولدوغونو جمله‌یه‌ معلوم و آشکاردیر.

مشاغل محنتِ سفریه‌ و غوائلِ مشقّتِ حربیه ‌بر وجهِ‌ محرّر احرازِ مثوبات غزا ایچون بیر قاچ سنه ‌اختیار اولوندوقدان سونرا بالآخره‌ آسایش عباد ضمنی‌نده‌ طرفینین خواهش و طلبی ایله‌ میانه‌ده ‌نیجه ‌شرائط عهود توثیق و روابط قیود و عقود تنسیق اولوناراق دولتین مذکورتین ایله ‌جواز شرعی اوزه‌ره‌ مصالحه‌یه ‌ابتدار واحد طرفی‌نده‌ن بیری آخری حقینده ‌نقض عهد ائتمه‌دیک‌جه ‌دیگر طرف‌ده‌ن داخی نقض عهد اولونماییپ وقایه‌ی شرایط صلح و صلاحا جانبین‌ده‌ن اقدام اولونماق شرطی داخی عهدنامه‌له‌رده‌ تصریح و اشعار اولونماق حسبی‌یله‌ سلطنت سنیه‌ اول وقت‌ده‌ن به‌ری تنظیم و تتمیم امور داخلیه‌ و تحکیم رصانت سرحدات خاقانیه ‌مهام لازم الاهتمامی‌یله‌ اشتغال و ایجاب شرع مطهر اوزه‌ره ‌وقایه‌ی شروط معاهده‌یه‌ و بو وجه‌له ‌داخی ایفای سنن سنیه‌یه ‌دقت بی‌همال ائتمه‌ک‌ده‌ اولوپ.

قالدی کی جهاد و غزا مومنینه‌ فرضِ کفایه‌ اولدوغونا نظراً دولتِ علّیه‌نین شیمدی‌کی حال‌دا وقایه‌یِ صلح و صلاحا مبادرتی ابوابِ غزا و جهادین انسدادی‌نی ایجاب ائتمه‌ییپ، سلطنتِ سنّیه ‌ایله ‌جهتِ جامعه‌یِ اسلامیه‌سی اولان شجعان حمیت‌نشان و جلادت‌کارانِ هیجان‌پرستان موحّدینین برّاً و بحراً بعض محلّ‌له‌رده‌ احرازِ مَثوبات جهاد و اعلایِ کلمة ربّ العباده‌سی و اجتهادلاری فریضه‌یِ مذکوره‌یی اسقاط ائده‌جه‌یی و دولتینِ مذکورتین طرفی‌نده‌ن مغایرِ عهود و مواثیق طورِ حرکت ظهورا گه‌لمه‌ک‌سیزین دولتِ علّیه‌یِ شوکت بنیان و سلطنتِ سنّیه‌ی ابهّت‌نشان طرفی‌نده‌ن خود به‌خود اعلانِ حربه ‌ابتدار مساغِ شرعی اوزه‌ره‌ عقد اولونان بالادا مسطور شروطِ عهودون خلافی اولماق لازم گه‌له‌جه‌یی، ارباب الباب عندله‌ری‌نده‌ وارسته‌یِ قیدِ آشکاردیر.

قالدی کی دولتِ علّیه‌یِ عوثمانیه‌ ایله ‌دولتِ ایرانیه ‌بینی‌نده ‌منعقد و مربوط اولان حبل المتین مصافات و مسالمه ‌مصون عن الانفصال و جهتِ جامعه‌یِ اسلامیه ‌ملابسه‌سی‌یله ‌ایرانیان حقّی‌نده‌ توجّهاتِ درونیه‌یِ جهان‌بانی درکار و تام اولماق‌لا، بین الدولتین لازم الایفا اولان مراعاتِ خیریتِ آیاتِ حقیقیه ‌و موالاتِ صفوتِ بیّناتِ صدیقیه‌نین اجراسی‌نا بعد از این داخی هممِ سنّیه‌ مصروف اولاجاغی بیانی و درکار اولان تحاب و تواد نو به‌نو قبولِ ترقّی و ازدیاد ائتمه‌ک‌ده ‌ایدییی اعلانی تاییدِ مبانی‌یِ ودّ و محبّت و تشییدِ ارکانِ صدق و مخالصته ‌ذریعه ‌اتّخاذی‌یله ‌مکتوبِ مودّت تحریر و مبعوثونوز مومی الیهما معاودتی‌له‌ تسییر اولونموش‌دور.

ان شاء الله ‌تعالی لدی الوصول کیفیت، قرینِ علمِ درایت‌کاری‌له‌ری اولدوقدا فیما بعد داخی ایفایِ مقتضایِ خلّت‌پروری‌یه ‌رعایت اولدوندوقجا صوبِ محبّانه‌میزده‌ن داخی اجرایِ مبتغای خلوّ صوری‌یه ‌و تزایدِ حبّ و وداد و ترقّی‌ی صفوت و سداد حالاتی‌نا اقدام و دقّت اولوناجاغی بی اشباه‌دیر.

No comments:

Post a Comment