کلمهی تورکی دچار – دوچار - توشار
TÜRKÇE
DUÇAR KELİMESİ
مئهران باهارلی
کلمهی دچار – دوچار به معنی ملاقات کردن ناگاه، رسیدن بی خبر، تصادم ناگهانی، مبتلا شدن، ...؛ کلمهای تورکی و دارای ریشهی تورکی است. اما این کلمه مانند کلمات بیشمار دیگر تورکی، موغولی و آلتائیک موجود در زبان فارسی، با سوء استفاده از شباهت قسمت اول آن دُ با دو - ٢، و شباهت چار با چهار - ٤ فارسی، به صورت «دو چهار» شدن ریشهیابی – ریشهبافی و در بعضی موارد نوشته شده است. (ریشهبافی برای قسمت «دو» در کلمات تورکی و موغولی به صورت دو -٢ فارسی، و «چار» در کلمات تورکی و موغولی به صورت چهار -٤ فارسی، به صورت یک سنت در آمده است. مانند ریشهبافی کلمهی «دوغولو»ی تورکی به معنی متولد شده به صورت دوقلو و یا دو عدد قلو، و ریشهیابی کلمهی «چارقات» تورکی به معنی پارچه ی پوشاننده، لایهی پوشش به صورت چهار قد و ...). طبق این ریشهبافی فارسی، هنگام ملاقات و رسیدن دو نفر به همدیگر به سبب جفت شدن چشمها و این که تعداد چشمهای این دو نفر جمعاً چهار عدد میشود، کلمهی دچار ایجاد شده است!
کلمهی دوچار محرف اسم فاعلی تورکی «توشار» به معنی آن که مواجه و مصادف میشود، مرکب از توش + آر است. توش + آر ← توشار ← دوشار ← دوچار ← دچار. توشار - دوچار اولماق یعنی دچار شدن، مواجه گشتن، مبتلا شدن.
بن توُش، تۆش، دوُش، دۆش: در تورکی قدیم دارای معانی ١-وجه، جهت، سو، سمت، استقامت، طرف ٢- قارشی، مقابل، روبرو ٣- جنب، نزد پیش ٤-هدف، نشانه، آماج ٥-تصادف، تصادم، برخورد ٦-قرین، مشابه، معادل، دوست، ... بود. در معنای ششم، توش – دوش در کلمات «ساغدوش» و «سولدوش» و اصطلاح «تای توش» محرف «دهنگ توش» تورکی قدیم وجود دارد. از همین ریشه است مصادر توشالماق و توش گهلمهک (قارشی گهلمهک، اوچراشماق، مواجه شدن)، توشانماق و توشلانماق (برخورد کردن، مواجه شدن، تصادف کردن، مواجهه، روبهرو شدن، ملاقات کردن)؛ توش ائیلهمهک (مواجه کردن، نائل کردن)، توشماق – دوشماق (سرزدن)، توشالیق - دوشهلیک (محل سرزدن)، توشاق – دوشهک (فرصت)، توش - دوش گهله! (راست گهله!، اوغور به خیر!)، توشوتماق (نشان دادن، اشاره کردن)، توشلاماق (نشانه گرفتن هدف)، توشامیشی (محول کردن کاری به کسی)، توشلوق (سمت، طرف، جهت)، ادات توشی در تورکی قدیم به معنی مقابل، ... [1]
تبدیل حرف ش به حرف چ: قاعدهای بسیار رایج در لهجههای تورکی است. مانند تبدیل یاخشی ← یاخچی (در ایران و آزربایجان)، ساغدوش ← ساغدیچ (در آناتولی)، سوتلوآش ← سوتلاچ (در آناتولی)، ... طبق همین قاعده توشار - دوشار مبدل به توچار – دوچار شده است. توشار ← دوچار اولماق (دوچار شدن).
فورم دوچ: علاوه بر کلمهی توشار که مبدل به دوچار شده، بن «توش» هم دارای فورم «دوچ» در بعضی زبانهای تورکیک است. به عنوان نمونه در زبانهای اویغوری نو[2] و اوزبیکی[3] «دوُچ» به معنی یوز یوزه – روبهرو، قارشی – مقابل؛ و دوچ کیلماق، دوچ بوْلماق به معنی یوز یوزه گهلمهک (روبهرو شدن)، قارشیلاشماق (مواجه شدن)، یوْلوُقماق (در راه برخورد کردن) است.
اسم «جوْچی، جوْجی»: کلمهی دیگری ساخته شده از بن توش، اسم موغولی «جوْچی، جوْجی» به معنای مهمان ناخوانده (قونوق، قوناق) است. جوچی تلفظ موغولی کلمه و نام تورکی توْشی، دوْشی، طوشی است که در آن حرف اول ت به حرف ج (مانند چنگیز به دنیز) و حرف میانی ش به حرف چ مبدل شده است. نام تورکی توشی مرکب از توش (برخورد کردن، مواجه و روبهرو شدن) به علاوهی پسوند اسمساز از فعل –ی است[4].
[1] İdris Nebi UYSAL. Kutadgu Bilig’deki “Tuşı” Çekim Edatı Üzerine
[2] دوُچ ← دوُچ کهلمهك: ئوُچرٮماق، یولوُقماق، ئوُدوُل، روبٮرو کهلمهك. ئوُیغوُر تٮلٮنٮڭ ئزاهلٮق لوُغتی. شنجاڭ ئوُیغوُر ئاپتونوم رایونلوُق مٮللهتلهر تںل یېزٮق خٮزمٮتی لوُغهت بۆلوٰمی توٰزگهن. د – ف، مٮللهتلهر نهشرٮیاتی 1992
Duch 【دۇچ 【f. Duch bolmaq – Karşılaşmak. Duch kelmek – Karşılaşmak.
UYGHURCHE-TÜRKCHE LUGHET / U - یYGURCA-TÜRKÇE SÖZLÜK. E.N. NECİP’in “YENİ UYGUR TÜRKÇESİ SÖZLÜĞÜN” yeni baskısı. Rusçadan çeviren Yrd.Doç.Dr. İKLİK KURBAN
Duç F. : Duç bolmak Karşılaşmak. Duç kelmek karşılaşmak.
Emir Necipoviç Necip. Yeni Uygur Türkçesi Sözlüğü. Atatürk kültür, dil ve tarih yüksek kurumu. Türk dili kurumu yayınları: 615
[3] Duç (b.f.) ~ kelmoq, Yüz yüze, karşılaşmak.
ÖZBEKÇE TÜRKÇE SÖZLÜK (Özbekçe Dersinde Kullanılmak Amacıyla Hazırlanmıştır. Orijinali: Natalie Waterson, Uzbek-English dictionary, New York 1980. Türkçeye çev.: Y. Onat, S. Demirtaş, N. Tüzümet)
Duç kilmåḳ دوچ کیلماق: Rastlamak, denk gelmek.
NURULLAH ALTAY’IN ÖZBEK TÜRKÇESİ SÖZLÜĞÜNÜN TÜRKİYE TÜRKÇESİNE AKTARIMI, Pamukkale Üniversitesi, Sosyal Bilimler Enstitüsü, Yüksek Lisans Tezi, Çağdaş Türk Lehçeleri ve Edebiyatları Ana Bilim Dalı
https://gcris.pau.edu.tr/bitstream/11499/50176/1/10478930.pdf
[4] Peter B. Golden (Newark), TUŠI: THE TURKIC NAME OF JOČİ. Acta Orientalia Academiae Scientiarum Hung. Volume 55 (1-3), 143-151 (2002)
https://www.jstor.org/stable/23658344
The Turkic
Name of Jočî, Tuşi: Cüçi’nin Adı Üzerine
No comments:
Post a Comment