Thursday, February 8, 2018

جنگ‌های نیابتی - وکالتی روسیان – اوروپائیان - آمریکائیان بر علیه تورکان منطقه در قرن بیستم

جنگ‌های نیابتی - وکالتی روسیان – اوروپائیان - آمریکائیان بر علیه تورکان منطقه در قرن بیستم

مئهران باهارلی

مقدّمه

١-با آغاز عملیات شاخه‌ی زیتون ارتش تورکیه در شمال غرب سوریه، تعداد بی‌شماری از فعالین سیاسی تورک‌تبار ایرانی همراه با محکوم کردن این عملیات، علناً و یا ضمناً از اشغال ٢٥ درصد از اراضی سوریه و یا یک چهارم این کشور - شامل مناطق نفت‌خیز و عرب‌نشین «دیرالزور» در جنوب شرقی و «رقه» در مرکز سوریه که هر دو عرب‌نشین بوده و ربطی به کورد و کوردستان نه‌دارند - توسط شاخه‌ی سوری سازمان توتالیتاریست و تروریست «پ‌ک‌ک» - «ک‌ج‌ک» و گروه‌ها - نهادهای وابسته به آن «پ‌ی‌د» (تاسیس ٢٠٠٣) - «ی‌پ‌گ» (٢٠١١) - «ی‌پ‌ژ» - «س‌د‌گ» (٢٠١٥) مدافعه کردند. شماری از این افراد (بهزاد کریمی[1]، محمدرضا شالگونی، رضا دقتی، محمد ارسی، ....) چندی قبل، از اشغال سرزمین‌های تورکمان و عرب در شمال عراق و در راس آن‌ها منطقه‌ی نفت‌خیز تورکمان و عرب‌نشین «کرکوک» -که ربطی به کورد و کوردستان نه‌دارد -، جنایات جنگی، پاک‌سازی قومی، تغییر بافت جمعیتی و الحاق این سرزمین‌های غیر کوردی به «اقلیم کوردستان» توسط نیروهای مسلح کوردی، تحت حمایت تبلیغاتی، مالی، سیاسی و نظامی مرتجع‌ترین مراکز بنیادگرایان دینی مسیحی و موسوی (فعلاً به سردمداری ترامپ - نتانیاهو) و نژادپرستان آریایی (در ایران، ارمنستان و اوروپا)، مدافعه نموده بودند.

یک فعال سیاسی و تحلیل‌گر تورک هم (یونس شاملی) علی رغم آن که منسوب به تشکیلات سیاسی فارس نه‌بوده و حتی معتقد به ملت تورک است، علاوه بر دو موضع‌گیری فوق، به طور ضمنی از عملیات تروریستی «پژاک» و یا شاخه‌ی ایرانی پ‌ک‌ک-ک‌ج‌ک در مناطق تورک‌نشین غرب استان آزربایجان غربی در تورک‌ایلی- با «پارتیزان» نامیدن آن‌ها –حمایت کرده است. وی ماموران دولت و درجه‌داران و سربازان وظیفه‌ای که توسط این گروه توتالیتاریست، توسعه‌طلب و تروریستی کوردی به قتل می‌رسند را «مدافعان رژیم» نامیده و به «شهید آزربایجان» خوانده شدنشان اعتراض کرده است. تحلیل‌گر و مولف تورک دیگری (گونتای جوانشیر - تؤلگه) که اخیراً به جرگه‌ی پان‌ایرانیست‌های خجالتی وارد شده و شخصی عمیقا جاهل در تاریخ و جوغرافیای ملت تورک ساکن در ایران و مخصوصا آزربایجان غربی است، با وارونه‌نمایی و بازنویسی تاریخ معاصر، درگیری‌های مردم بومی تورک و نیروهای نظامی دولت ایران با گروه‌های تروریست کوردی (حزب دموکرات کوردستان، کومله، رزگاری، طرف‌داران عزّ‌الدین حسینی، ...) را، که با حمله و تهاجم این گروه‌های تروریست درست یک روز بعد از انقلاب ٢٢ بهمن به شهرها و روستاهای تورک‌نشین استان آزربایجان غربی در تورک‌ایلی آغاز شد و  منجر به کشتار هزاران تن از مردم بی‌دفاع تورک و کورد و فارس (ماموران دولت و ...) گردید، به صورت «حمله‌ی شیعیان صفوی‌زده به کوردان مظلومی که صرفاً خواستار تحصیل به زبان مادری‌شان بودند» تقدیم کرده است.


٢- تشکیلات توتالیتاریست و تروریست پ‌ک‌ک - ک‌ج‌ک و نهادها - گروه‌های وابسته به آن با حمایت نظامی و سیاسی و تسلیحاتی و تبلیغاتی ایالات متحده و فرانسه بیش از یک چهارم خاک سوریه را اشغال کرده است. هدف این تشکیلات تغییر بافت جمعیتی مناطق تحت اشغالش که آن‌ را روژاوا می‌نامد (نامی جعلی و بی پایه برای بخش سوری پروژه‌ی قومیت‌گرایان افراطی - توسعه‌طلبان - اشغال‌گران کورد اوجالانی[2]) برای آفرینش «کوردستان بزرگ» از طریق ‌پاک‌سازی قومی و انجام جنایات جنگی دیگر است.  هدف ایالات متحده و فرانسه از آفرینش «روژاوا» ایجاد یک کمربند تروریسم کوردی در سرتاسر مرزهای جنوب تورکیه از عراق تا سواحل دریای مدیترانه؛ تاسیس یک پای‌گاه متخاصم در جنوب تورکیه و استفاده از آن به عنوان ابزار فشار بر این کشور و گرفتن امتیازات سیاسی، برپا کردن جنگ‌های نیابتی - وکالتی بر علیه این کشور، محاصره‌ی تورکیه از جنوب و قطع ارتباط آن از خاورمیانه‌ی عربی است. توسعه‌طلبی، اشغال‌گری و الحاق‌طلبی «پ‌ک‌ک» - «ک‌ج‌ک» در سوریه مورد حمایت همه‌جانبه‌ی تبلیغاتی، مالی، سیاسی و نظامی مرتجع‌ترین بنیادگرایان دینی مسیحی و موسوی عصر ما (فعلاً به سردمداری ترامپ - نتانیاهو) و کاملاً مورد تائید نژادپرستان آریایی (در ایران، ارمنستان و اوروپا) و طیف‌های گوناگون ناسیونالیست‌های ایرانی و در راس آن‌ها چپ ایرانی است.

جنگ‌های نیابتی - وکالتی روسیان – اوروپائیان - آمریکائیان بر علیه تورکان منطقه در قرن بیستم

نخستین جنگ نیابتی دولت‌های استعماری و  صلیبی روسیه - اوروپا بر علیه تورکان – عوثمان‌لی‌یان در قرون ١٦-١٨ و  به دست صفویان انجام یافت. از اواخر قرن نوزده دول مذکور به موازات مداخلات و تهاجم نظامی و اشغال مستقیم، چند جنگ نیابتی - وکالتی جدید هم بر علیه تورکان قاجار - ایران، عوثمان‌لی - تورکیه و مساوات - آزربایجان به راه انداختند. این جنگ‌های نیابتی عبارتند از: «انقلاب ضد تورک مشروطیت» توسط قوای وابسته به بریتانیا (سران تورک مشروطه‌طلبان افراطی - مجاهدین و دموکرات‌های آزربایجانی) که کاملاً موفق شد و به اهداف خود دست یافت (ساقط کردن دولت تورک قاجار، انتقال حاکمیت سیاسی بر ایران به فارس‌ها، و ایجاد «ملت ایران»)؛ پروژه‌های ناموفق ایجاد «ارمنستان بزرگ» و «آسورستان - آثورستان» در سال‌های جنگ جهانی اول به دست توسعه‌طلبان و تروریست‌های ارمنی - آسوری که توسط تدابیر و عملیات اوردوی عوثمان‌لی ابدیاً مختومه گردید؛ و به جای آن دو جنگ‌ نیابتی - پروژه‌ی امپریالیستی دولت‌های اوروپایی - روسیه - آمریکا برای ایجاد «کوردستان بزرگ» توسط دسته‌جات مسلح و تروریست کوردی. عملیات‌های اخیر ارتش تورکیه در شمال سوریه تحت نام‌های «سپر فرات» و «شاخه‌ی زیتون»، از تلاش‌های این دولت برای مقابله‌ با دور اخیر جنگ‌های نیابتی - پروژه‌ها‌ی امپریالیستی مذکور («کوردستان بزرگ») است.

ایجاد حاکمیت کوردی در سرزمین‌های غیر کوردی، اشغال است

از آن‌جائی که عملیات عفرین را در مقاله‌ی دیگر بررسی کرده‌ام، در اینجا چند نکته را عجالتاً ذکر می‌کنم:

یک)- تلاش برای ایجاد «ارمنستان بزرگ»، «آسورستان - آثورستان» و «کوردستان بزرگ» به مدیریت دولت‌های استعماری روسیه – اوروپائی - امریکا و افراطیون ضد تورک مسیحی و موسوی، به دست گروه‌های توتالیتاریست و تروریست، و از طریق کشت و کشتار بومیان غیر مسلح و پاک‌سازی قومی و جنایات جنگی و اشغال و الحاق سرزمین‌های دیگران با نام‌های پر طمطراق دموکراتیک و خلق و .... ربطی به مجادله‌ی مدنی و صلح‌جویانه برای احقاق و حفظ حقوق ملی ارمنیان و آسوریان و کوردهای منطقه نه‌دارد، هرگز نه‌داشته است. به طور مشخص هیچ کدام از مجادلات ١٥٠ ساله‌ی اخیر کوردها به رهبری اشقیاء و گروه‌های تروریست کوردی، از شیخ عبیدالله نهری و اسماعیل‌ آقا سیمیتقو گرفته تا حزب دموکرات کوردستان و کومله و پ‌ک‌ک و پژاک، .... حرکاتی دموکراتیک نه‌بوده و نیست.

دو)-حاکمیت نیروهای کوردی در مناطق غیر کوردنشین، مخصوصاً اگر این نیروها مانند کوردهای اوجالانی مسلح و تروریستی باشند، نامشروع و مصداق اشغال است. در سوریه منطقه‌ی تاریخی کوردنشین صرفاً ٣-٥٪ از خاک این کشور (در گوشه‌ی شمال شرقی) را شامل می‌شود. قوای مسلح کورد اوجالانی که اراضی‌ای در خارج این ٣-٥٪ را تصرف کرده‌اند، همه اشغال‌گر هستند و باید بی‌قید و شرط به منطقه‌ی تاریخی کوردنشین ٣-٥٪ بازگردانده شوند. در سوریه، «روژاوا» و «کوردستان سوریه» و ... وجود نه‌دارد. نواحی «عین العرب» (کوبانی) و «عفرین» که امروز از سوی کوردها و منابع غربی به صورت نواحی کوردنشین عرضه می‌شوند، سرزمین‌های عرب و تورکمان هستند که در دهه‌ی گذشته شاهد مهاجرت و اسکان گروه‌های کوردی شده‌اند. این دو منطقه حتی تا سال‌های اخیر در هیچ‌کدام از نقشه‌های «کوردستان بزرگ»، کوردنشین نشان داده نه‌می‌شدند، زیرا کوردنشین نه‌بودند.

سه)- اقدام و تلاش برای ایجاد هر نوع کوردستان مستقل، کونفدرال، فدرال، خودمختار، و یا کانتون و کوریدور و حاکمیت و مدیریت و اقلیم و ... کوردی در سرزمین‌های تاریخاً و فعلاً غیر کوردی تورک، عرب، لک و لور - یعنی آن‌چه اکنون در شمال و شرق سوریه، شمال عراق و شمال غرب و غرب ایران در حال اجراست-؛ دست‌اندازی به و دزدیدن و غصب سرزمین دیگران (تورک، عرب، لور، لک، ...)، توسعه‌طلبی ارضی، نژادپرستی و زمینه‌چینی برای پاک‌سازی قومی بومیان غیر مسلح تورک و عرب و لور و لک در منطقه توسط گروه‌های زیاده‌طلب مسلح کوردی است. بحث خودگردانی مناطق غیر کوردنشین تحت کونترول و حاکمیت کوردها بی‌معنی و «ادبیات اِشغال» است و باید تَرْکْ شود. مناطق غیر کوردنشین نیازی به مدیریت و حاکمیت کوردها نه‌دارند. مساله ساده است: کوردها حق خودگردانی و حق تعیین سرنوشت، حق تشکیل هیچ‌گونه حاکمیت و دولت و مدیریتی را بر اراضی و سرزمین‌های دیگران نه‌دارند. هیچ ملتی هم‌چو حقی نه‌دارد. اگر هم هم‌چو حاکمیت و دولت و مدیریتی به هر نحوی ایجاد شده باشد، صاحبان اصلی آن سرزمین‌ها یعنی تورک‌ها و اعراب و لورها و .... به هر طریق ممکن باید حاکمیت‌ها و دولت‌ها و مدیریت‌های کوردی اشغال‌گر و نامشروع را لغو و نابود سازند.

چهار)- اردوغان در بعضی از عرصه‌ها خدماتی تاریخی به تورکیه (در گسترش و خودکفاسازی صنایع نظامی، ....) و جهان تورکیک و اسلام (آزادسازی قاراباغ، ساقط کردن رژیم بعثی بشار اسد در عراق، ...) نموده است. از طرف دیگر به نظر برخی اردوغان و حاکمیت اسلامی او آسیب‌های جدی به بنیان‌های جمهوری تورکیه در دو عرصه‌ی خصلت دموکراتیک دولت (نظام لیبرال دموکراسی) و سیستم لائیک وارد کرده است که در ابعادی تاریخی هستند[3]. با این‌همه، این مساله که چه کسی در دینامیک‌های داخلی تورکیه خادم آن کشور است و یا خائن، مساله‌ی مردم تورکیه است و خود آن‌ها در این مورد قضاوت خواهند کرد. ما می‌باید بر خادمین و خائنین خود متمرکز شویم.

پنج)-یکی از نتایج سیاست‌های زیان‌بار اردوغان و حاکمیت اسلامی او که مستقیماً با ما نیز مرتبط می‌باشد دوباره جان گرفتن پ‌ک‌ک و گسترش تروریسم، و مشروعیت جهانی پیدا کردن توسعه‌طلبی کوردی است[4]. در حالی که پ‌ک‌ک در اوایل دهه‌ی نخست قرن بیست تقریباً در حال متلاشی شدن بود. یارگیری‌های نادرست اردوغان و دشمن‌سازی‌های هم‌زمان او از همه‌ی بازی‌گران منطقه‌ای و جهانی (اتحادیه‌ی اوروپا، آمریکا، اسرائیل، سوریه و عراق) باعث گشت تروریسم و توسعه‌طلبی کوردی در دو کشور عراق و سوریه، مورد حمایت عملی همه‌ی بازی‌گران بزرگ و کوچک منطقه‌ای و جهانی قرار گیرد، و گروه‌های کوردی با چراغ سبز آن‌ها (در دشمنی با اردوغان) به نهادسازی، دولت‌شونده‌گی و اشغال و پاک‌سازی قومی تورکمانان، اعراب و آسوریان در شمال عراق و شمال سوریه آغاز کنند. به این نیز بسنده نه‌کرده، به محاصره‌ی زمینی تورکیه از مرز ایران تا دریای مدیترانه اقدام نمایند.

شش)-اقدامات و تدابیر سیاسی و نظامی دولت تورکیه برای جلوگیری از تحقق پروژه‌های یک صد ساله‌ی استعماری - صلیبی و جنگ‌های نیابتی مزبور که به دست گروه‌های توتالیتاریست و تروریست ارمنی و آسوری و کوردی انجام می‌گیرد، ربطی به این حکومت و آن حکومت، این رهبر و آن رهبر حاکم بر تورکیه، اسلام‌گرایی و ملی‌گرایی و .... وی نه‌دارد. بلکه امری ملی، زائیده از حق دفاع مشروع دولت‌ها و به منظور دفع یک «تهدید امنیتی سخت» است که وجود دولت تورکیه را هدف گرفته است. اما دشمنی با اردوغان و حاکمیت اسلامی او، و تبلیغات ناسیونالیست‌های کورد چشم‌های فعالین سیاسی تورک‌تبار مدافع پ‌ک‌ک در سوریه را کور و آن‌ها را از دیدین این تصویر بزرگ‌تر ناتوان کرده است.

تهدید تروریسم - توسعه‌طلبی کوردی، برای ملت تورک ما یک تهدید واقعی است

تهدید به صورت‌های زیر تعریف شده است: «بیان و ابراز قصد آسیب رساندن، صدمه، نابودی یا تنبیه کردن دیگران یا دیگر اقدامات خصمانه علیه کسی از روی انتقام یا ارعاب؛ وضعیتی که در آن، خطر یا آسیب جدی، ارزش‌های اساسی و حیاتی یک بازی‌گر را مورد هدف قرار می‌دهد؛ مخاطره‌ای که در نسبت بین (حداقل) دو تصویر موضوعیت پیدا می‌کند و سپس مبنای عمل در مناسبات عینی قرار می‌گیرد....».

تروریسم و توسعه‌طلبی کوردی، یک تهدید مشترک برای ملت تورک ما در تورک‌ایلی و تورکیه است و در همه‌ی انواع آن وجود دارد:

تهدید عمومی»: در نتیجه‌ی کاهش ضریب امنیت افراد جامعه‌ی تورک در تورک‌ایلی از ناحیه‌ی کوردها، به سبب از بین رفتن موازنه‌ی قدرت بین «ملت تورک» ما و «ملت کورد». زیرا «ملت کورد» در یک صد سال اخیر - بر عکس «ملت تورک» ما - دارای شعور ملی بالا و تمایلات قومیت‌گرایانه‌ی افراطی، به خوبی متشکل شده به لحاظ سیاسی، صاحب توان فیزیکی - اقتصادی برتر، تا به دندان مسلح و فوق العاده مجرب و آزموده در امور نظامی - تروریستی؛ مورد حمایت سیاسی، مالی، تبلیغاتی و تحقیقاتی غربی و بین المللی ... است.

تهدید امنیتی»: کوردستان نشان دادن شهرها و روستاهای تورک، و در عمل در گذشته و حال به دفعات اقدام به اشغال آن‌ها کردن، موجودیت ملت ما را نشانه رفته است.

تهدید سخت»: به سبب کاربرد روش‌های خشونت‌آمیز، ابزارها و تجهیزات مرگ‌بار و در نتیجه‌ی آن‌ها حمله و تهاجم به شهرها و روستاهای تورک، اشغال، نابودی، تخریب و انهدام سرزمین‌ها و مراکز جمعیتی تورک؛ وحشت‌آفرینی و کشتار انسان‌ها، انجام پاک‌سازی قومی و .... توسط اشقیاء و تروریست‌های کوردی در ٢٠٠ سال گذشته؛ و پیامدهای سخت‌افزاری آن‌ها از قبیل مهاجرت و فرار و بی‌خانمانی، لشکرکشی دولت مرکزی ...

تهدید نرم»: به صورت استفاده از ابزارهای تبلیغات، رسانه‌ها، احزاب، تشکل‌های صنفی و قشری؛ و شیوه‌ی القاء و اقناع و مغزشویی و به خدمت در آوردن فعالین سیاسی ناآگاه و ناآزموده‌ی تورک‌تبار به نفع تروریست‌های اشغال‌گر کوردی، با تکیه بر روش‌های سیاسی، روانی و غیر خشونت‌آمیز به منظور تأثیرگذاری بر اراده‌ و نیروی ما؛ هم‌چنین چینش و سلطه‌ی مقامات با شعور ملی کوردی بالا - تمایلات قومیت‌گرایانه‌ی افراطی کوردی در نظام سیاسی و ادارات و مجلس ایران و .... به دست دولت ایران.


[1] بهزاد کریمی، از رهبران سازمان فدائی اکثریت و اهل تبریز، سابقه‌ای طولانی در حمایت از تروریسم کوردی دارد. مراجعه کنید به بخش خیانت در حمله‌ی تروریست‌های کوردی به اورمو و سولدوز در همین نوشته.

[2] برای جلوگیری از ایجاد سوء تفاهم تروریست نامیده شدن ملت کورد، در این نوشته به جای گروه‌های تروریست «کورد»، همه‌جا ترکیب گروه‌های تروریست «کوردی»، به معنی منسوب و یا ادعای منسوبیت به کورد به کار رفته است.

[3]اردوغان ريشه‌ي سکولاريسم در تورکيه را خشکاند

http://sozumuz1.blogspot.com/2016/05/blog-post_6.html

ما و اقتدار اسلاميست‌ها – اخوانيست‌ها در تورکيه

http://sozumuz1.blogspot.com/2016/01/blog-post_8.html

[4] اسلاميست‌هاي تورکيه و مشروعيت دادن به تأسيس دولت کوردستان بر روي سرزمين‌هاي غير کوردي

http://sozumuz1.blogspot.com/2016/06/blog-post.html

No comments:

Post a Comment