Wednesday, May 27, 2020

فارسی و تورکی دو زبان عمومی ایران هستند.غالب محاورات و مکالمات ناصرالدین شاه به فارسی و تورکی است.


المآثر و الآثار:
فارسی و تورکی دو زبان عمومی ایران هستند.
غالب محاورات و مکالمات ناصرالدین شاه به فارسی و تورکی است.
ناصرالدین شاه بر تورکی جغتایی (چاغاتای) مسلط و آشنا به تورکی عثمانلی است.

مئهران باهارلی

محمد حسن خان اوتوزایکی‌لی (مقدم)[1] مراغه‌ای (۲۶ شهریور ۱۲۲۲ مراغه، ۱۴ فروردین ۱۲۷۵ تهران) ملقب به صنیع‌الدوله و سپس اعتمادالسلطنه؛ دولت‌مرد، نویسنده و جوغرافی‌دان تورک و وزیر «انطباعات و دارالترجمه» عهد ناصرالدین شاه، فصل اول کتاب خود «المآثر و الآثار» را تحت نام «بابِ اوّل در ذکرِ شمّه‌ای از شمایل و فضائلِ خاصّه‌یِ پادشاهِ جمجاه خلّدالّله ملکه و سلطانه» به خصوصیات شخصی ناصرالدین شاه، از جمله قابلیت‌های وی در عرصه‌های زبان‌دانی و شعر، هنرهای نقاشی و خوش‌نویسی، فن دیپلوماسی، علوم مودرن جوغرافیا و ستاره‌شناسی، و ورزش‌های تیراندازی و اسب‌سواری و .... اختصاص داده است[2].

در بخش مربوط به زبان‌دانی، محمدحسن خان اوتوزایکی‌لی مراغه‌ای نکات مهمی را، هم در مناسبت ناصرالدین شاه با زبان تورکی (فصاحت و بلاغت وی در تورکی رایج در ایران، تسلط وی بر تورکی جغتایی، ...)، و هم در موقعیت تورکی در ایران (یک زبان عمومی بودن آن) ذکر کرده است. در زیر نخست پاراگراف مذکور و سپس چند توضیح مربوطه را داده‌ام:

کتاب الماثر و الاثار، جلد اول؛ صص ٥- ٦، داش باسما[3]

اما تکلّم خسروانی ناطقه در کمال فصاحت است و منتهای بلاغت. و اگر کسی به سرعت نوشتن تواند و بیانات و خطابه‌ها که در هر مورد و مقام تقریر می‌فرمایند، حتی دستورالعملی که در مقاصد و مهام می‌دهند عیناً تحریر نماید، هر که بخواند بداند که به لطف عبارات و انسجام کلمات و استعارات افصح المتکلّمین شیخ سعدی علیه الرّحمه می‌باشد. و با وجود طلاقت لسان و ذلاقت بیان جهیر الصوت می‌باشند و این را نیز ارباب قیافت، دلیل بر شجاعت گرفته‌اند.

غالب محاورات و مکالمات ملوکانه به زبان فارسی و تورکی آزربایجانی است که دو لغت عمومی مملکت ایران می باشد. و از السنه‌ی خارجه زبان فرانسه را در کمال خوبی می‌دانند و زیاده از سی هزار لغت در خاطر دارند. به این زبان هم سخن می‌گویند و هم می‌نویسند و هر کتاب و مطلب مشکلی را بدون معاونت مترجم و کتاب لغت ترجمه می‌کنند و اگر به زبان فرانسه کمتر حرف زنند محض تعمّد است. انگلیسی را در اوان ولیعهدی تحصیل کرده می‌خوانند. تورکی جغتایی [- و تورکی عثمانی]که اینک در ممالک عثمانی متعارف است- را کاملا می‌دانند و مشکلات که در املاء و منشات آن زبان است جمله در آن حضرت واضح و آسان باشد. چندی هم به تحصیل زبان روسی پرداخته و با صعوبت خواندن الفبای آن، این کار را نیز ساخته‌اند.



تورکی و فارسی دو زبان سراسری-رابط-رسمی ایران

١- محمد حسن خان اوتوزایکی‌لی (مقدم) مراغه‌ای می‌گوید در دوره‌ی ناصری تورکی و فارسی دو «زبان عمومی» ایران بودند. در اینجا «عمومی» به معنی «زبان سراسری» رایج در همه‌ی کشور، و «زبان رابط» که گروه‌های زبانی گوناگون در ارتباط با یکدیگر آن را بکار می‌بردند است. زبان تورکی اکنون نیز یک زبان سراسری در ایران و برای بسیاری از گروه‌های زبانی و قومی، هنوز یک زبان رابط برای تفاهم متقابل است.

٢-معنی سوم زبان عمومی ایران در اینجا، «زبان رسمی دوفاکتو» است. تاکید بر عمومی بودن زبان تورکی و فارسی پس از ذکر اینکه اکثر محاورات و مکالمات ناصرالدین شاه به این دو زبان است هم موید این معنی است. زیرا صرف استفاده‌ی راس کشور و صدر دولت و در اینجا شاه، از یک زبان در مکالمه و دیالوق با مقامات دولتی و مناسبات رسمی، به آن زبان و در اینجا تورکی، موقعیت رسمی بودن را اعطا می‌کند.

٣-موقعیت عمومی-رسمیت دوفاکتوی زبان تورکی، یک سنت و عادت و عرف دولتی در تاریخ ایران؛ و در دوره‌ی قاجاری برای همه‌ی مقامات دولتی تورک و فارس این دولت امری معلوم و مقبول و طبیعی بود. اساسا آن‌ها به ریشه‌های تورکی-موغولی دولت قاجاری کاملا واقف بودند. به عنوان نمونه حاج میرزا محمدخان سینکی ملقب به مجدالملک از دولت‌مردان دوره‌ی ناصری، در تثبیتی واقع‌گرایانه دولت‌مداری قاجاری را مرکب از سنن و عرف تورک و تاتار (تورکان شرق و شمال) و روم (عثمان‌لی) و افغان (تاجیک) و فرس ...دانسته است: «حکومت ایران ... حکومتی است مرکب از عادات تورک و فرس و تاتار و موغول و افغان و روم.... و در این عهد همه‌ی آن عادات کاملا جاری می‌شود»[4].

٤- رسمیت دوفاکتوی زبان تورکی در ایران، پدیده‌ای مختص به دوره‌ی ناصری نیست، بلکه ویژه‌گی تمام دولت‌های تورک در تاریخ تورکی ایران، از غزنویان-سلجوقیان تا تاسیس سلطنت پهلوی است.

تورکی رسا و شیوا و روان و خالی از ضعف ناصرالدین شاه

١- بنا به محمد حسن خان اوتوزایکی‌لی (مقدم) مراغه‌ای، اکثر محاورات و مکالمات ناصرالدین شاه به زبان‌های تورکی و فارسی بود: «غالب محاورات و مکالمات ملوکانه به زبان فارسی و تورکی آزربایجانی است».

٢- ناصرالدین شاه، در «کمال فصاحت» و «منتهای بلاغت» سخن می‌گفت و دارای «طلاقت لسان» و «ذلاقت بیان» بود: «تکلم خسروانی ناطقه در کمال فصاحت است و منتهای بلاغت.... و با وجود طلاقت لسان و ذلاقت بیان...». با توجه به اینکه ناصرالدین شاه اغلب به تورکی سخن می‌گفت و صحبت می‌کرد، نتیجه‌ی منطقی بیان مذکور آن است که تورکی ناصرالدین شاه هم رسا و شیوا و روان و خالی از ضعف بود.

٣-ناصرالدین شاه کاملا بر تورکی جغتایی-چاغاتای و یا شرقی مسلط بود. در حدی که دشواری‌ها و پیچیده‌گی‌هایی که در املا و نوشته‌جات تورکی جغتایی با آن‌ها برخورد می‌شد، برای ناصرالدین شاه- به سبب تسلط او بر تورکی جغتایی- همه بدیهی و آسان بود و موضوعیتی نداشت: «تورکی جغتایی را ... کاملا می‌دانند و مشکلات که در املاء و منشات آن زبان است جمله در آن حضرت واضح و آسان باشد».

٤- محمد حسن خان اوتوزایکی‌لی (مقدم) مراغه‌ای، در مقام مقایسه با لهجه‌های جغتایی و عثمانلی، که در سطور بعدی از آن‌ها نام می‌برد، لهجه‌ی تورکی رایج در ایران را با صفت «آزربایجانی» مشخص کرده که شاخص لهجه است. (صحیح آن است که گروه لهجه‌های اوغوز غربی در ایران و یا زبان تورکی در مقایسه با عثمانلی و ... لهجه‌ی تورکمانی نامیده شود).

٥- از جمله‌ی احتمالا اشتباه نگاشته شده‌ی آتی محمد حسن خان اوتوزایکی‌لی (مقدم) مراغه‌ای، می‌توان نتیجه گرفت که ناصرالدین شاه بر تورکی عثمانلی هم مسلط بود: «تورکی جغتایی را که اینک در ممالک عثمانی متعارف است کاملا می‌دانند...». حال آنکه تورکی جغتایی در ممالک عثمانی معمول و رایج نبود؛ بلکه در آسیای میانه و تورکستان معمول و رایج بود. آنچه در ممالک عثمانی معمول و رایج بود، تورکی عثمانی است. به نظر اینجانب در این جمله احتمالا یک کلمه‌ی «عثمانی» افتاده و جمله باید به صورت زیر تصحیح شود: « تورکی جغتایی -(و عثمانی) که اینک در ممالک عثمانی متعارف است- را کاملا می‌دانند ».

ناصرالدین شاه پولیگلوت

بنا به محمد حسن خان اوتوزایکی‌لی (مقدم) مراغه‌ای، ناصرالدین شاه علاوه بر زبان مادری و ملی خود تورکی و سه لهجه‌ی تورکمانی (رایج در ایران که مراغه‌ای آن را به صورت آزربایجانی توصیف کرده) و جغتایی و عثمانلی، از زبان‌های رایج در ایران بر زبان فارسی مسلط، و از زبان‌های اوروپایی به زبان فرانسوی گفتاری و نوشتاری و در حد ترجمه مسلط، قادر به خواندن متون انگلیسی و آشنا به زبان روسی بود. در منابع دیگر (ناظم الدوله کرمانی-تاریخ بیداری ایرانیان)، گفته می‌شود که وی عربی هم می‌دانست. با این وصف ناصرالدین شاه یک پولیگلوت آشنا به شش زبان تورکی، فارسی، عربی، فرانسوی، انگلیسی و روسی بود.

یحیی آریان پور و ناهنجاری تورک کوری:

در منابع ایران‌گرایانه به موضوع علاقه‌ی ناصرالدین شاه (و دیگر شاهان قاجار) به زبان تورکی و تسلط وی بر تورکی جغتایی –شرقی و .... اشاره‌ای نمی‌شود. آزربایجان‌گرایان استالینیست هم به منظور وجهه‌تراشی برای جنبش ضد قاجاری مشروطیت، با وارونه‌نمایی قاجارها را دشمن زبان تورکی عرضه می‌کنند. به عنوان نمونه یحیی آریان پور تبریزی، مولف کتاب از صبا تا نیما، در حالیکه به فرانسه‌دانی ناصرالدین شاه اشاره می‌کند، سخنی در باره‌ی تورکی‌دانی و علاقه‌مندی وی به زبان تورکی نمی‌گوید: «ناصرالدین شاه خود اندکی به زبان فرانسه آشنا بود....»[5]. در حالیکه حتی ناظم الاسلام کرمانی، مولف فارس در کتاب خود «تاریخ بیداری ایرانیان» تورکی‌دانی ناصرالدین شاه را ذکر کرده است: «عربی، فارسی، تورکی و فرانسوی می‌دانست». دلیل این امر آن است که ملیت انتخابی یحیی آریان پور تبریزی، علی رغم تورک بودن خود او، ایرانی بود و وی مانند بسیاری از نخبه‌گان تبریزی در قرون نوزده و بیست، خود را متعلق به ملت ایران با زبان ملی فارسی می‌دانست. (به لحاظ سیاسی یحیی آریان پور تبریزی دارای مواضعی ملتقط و رفو شده از ایران‌گرایی صرف، تورک چپ ایرانی، آزربایجان‌گرایی ایران‌گرا و آزربایجان‌گرایی استالینیستی بود). به همین سبب وی کتاب خود «از صبا و نیما» را در سیر تحول ادب فارسی و نه ادب تورکی نوشت و در آن «ادبیات فارس» را به جای «ادبیات ایران» جا زد....

برای مطالعه‌ی بیشتر: نوشته‌هایی در مورد ناصرالدین شاه

المآثر و الآثار: فارسی و تورکی دو زبان عمومی ایران هستند. غالب محاورات و مکالمات ناصرالدین شاه به فارسی و تورکی است. ناصرالدین شاه بر تورکی جغتایی (چاغاتای) مسلط و آشنا به تورکی عثمانلی است.
از اشعار فلسفی ناصرالدین شاه: کفر و دین، دِیر و حرم شد؛ سُبحه شد، زنّار شد
سلیمان نظیف: ناصرالدّین شاه‌ین شو گوزه‌ل بیت‌له‌ری
شاهِ مغفورِ ایران ناصرالدین شاه حضرت‌له‌ری
گذرنامه‌های قاجاری به زبان تورکی در دوره‌ی ناصرالدین شاه – تذکره‌ی مرور سید جمال الدین (اسدآبادی افغانی) به زبان تورکی
تدریس زبان تورکی در مدرسه‌ی دارالفنون دوره‌ی ناصرالدین شاه قاجار، نخستین دانشگاه در تاریخ مودرن ایران
مدحیه‌ی تورکی قُمْری دربندی در ستایش ناصرالدین شاه قاجار
مئهران باهارلی- رفورم‌های مذهبی و تدابیر اتحاد اسلامی ناصرالدین شاه: جعفری مذهب پنجم اسلام، ممنوع کردن لعن خلفای راشدین، ریشه کن کردن جشن عمرکشان، قدغن کردن جعلیات و خرافات شیعی، منسوخ کردن جنگ حیدری-نعمتی، ...
دولت قاجار و سرکوب جنبش بابی



[1] مقدم نام بعدی طائفه‌ی تورک-موغول «اوتوزایکی» است که به سبب مانگلای –پیشاهنگ بودن این طائفه در اوردوهای تورک به هنگام جنگ، بعدها جایگزین نام اصلی تورکی اوتوزایکی شده است.
[2] برای مقاله‌ای دیگر در باره‌ی کتاب الماثر و الاثار:
مئهران باهارلی- رفورم‌های مذهبی و تدابیر اتحاد اسلامی ناصرالدین شاه: جعفری مذهب پنجم اسلام، ممنوع کردن لعن خلفای راشدین، ریشه کن کردن جشن عمرکشان، قدغن کردن جعلیات و خرافات شیعی، منسوخ کردن جنگ حیدری-نعمتی، ...
[3] لینک دانلود پدف نسخه‌ی داش‌باسمای کتاب المآثر و الآثار
لینک نمایش و دانلود کتاب المآثر و الآثار به صورت تک صفحه‌ای
[4] رساله‌ی مجدیه، تالیف حاج میرزا محمدخان سینکی ملقب به مجدالملک، ١٢٨٧ قمری
[5] از صبا تا نیما، انتشارات زوار، چاپ چهارم، ١٣٧٢، تهران. جلد اول، ص ٢٢٧

No comments:

Post a Comment