توفیق همدانی:
برپاکردن طاق نصرت در تبریز در پیشواز اوردوی تورک - اسلام
تقدیم دستههای گل از طرف دختران تبریزی به خلاصکاران تورک
قتل شوهر خواهر تزار روسیه در قوشاچای و کونسول روسیه در ساووجبولاق
مئهران باهارلی
در این نوشته، یک مقالهی دیگر سید محمد توفیق بیگ همدانی، از رهبران و شخصیتهای ملی تورک در ربع اول قرن بیستم اصلا از ناحیهی همدان در جنوب تورکایلی، را دادهام[1]. توفیق بیگ همدانی که از تئوریسینهای حرکت اتحاد اسلام و استراتژیستهای نبرد بر علیه دولتهای متخاصم و متجاوز ائتلاف مثلث (روسیه، انگلستان، فرانسه) در سالهای جنگ جهانی اول بود، در آن سالها در نشریات گوناگون به اطلاعرسانی فعالانه و مداوم به افکار عمومی عوثمانلی در بارهی انعکاس این جریانات در عموما جهان اسلام و خصوصا ایران میپرداخت[2].
در این مقاله نیز سید محمد توفیق بیگ همدانی به تاثیرات اعلان جهاد امپراتور عوثمانلی بر علیه ائتلاف مثلث در عالم شیعه، و پیوستن گستردهی مردم و ایلات و روحانیون و روشنفکران و مقامات تورک در ایران به اوردوی اسلام - عوثمانلی پرداخته و در این میان به مطالب بسیار مهم تاریخی، از جمله آزادسازی تورکایلی توسط اوردوی متحد تورک اسلام [عوثمانلی و مجاهدین تورک بومی]، فتح تبریز، مراسم استقبال و پیشواز تاریخی مردم تبریز و برپا ساختن طاق نصرت در استقبال از اوردوی تورک اسلام و تقدیم دستههای گل از طرف دخترکان تبریزی به عساکر عوثمانلی و مجاهدین تورک بومی، گرفتن انتقام ثقه الاسلام که چند سال پیش به همراه یارانش توسط روسها در تبریز به دار آویخته شده بود، قتل شوهر خواهر تزار روسیه در قوشاچای و کونسول روسیه در ساووج بولاق اشاره کرده است.
در زیر نخست چند توضیح، سپس اصل تورکی مقالهی تاریخی سید محمد توفیق بیگ همدانی و در پایان ترجمهی کلمه به کلمهی آن به فارسی را آوردهام.
چند توضیح:
١- طاق ظفر مردم تبریز، دسته گلهای دخترکان تبریزی: سید محمد توفیق بیگ همدانی پیشواز مردم تبریز از طلیعهی اوردوی نجاتبخش تورک - اسلام را چنین توصیف میکند: «ترجمه: پذیرفته شدن واحدهای نظامی عوثمانلی و مجاهدین ایرانی با آغوش باز و مراسم پیشواز و گرامیداشت و مهماننوازیای که آنها در همه جا مخصوصاً در تبریز با آن مواجه شدند، به اندازهای فوق العاده است که با قلم نمیتوان آن را توصیف و بیان کرد. [در تبریز] مجاهدین و غازیان اسلام، از زیر یک طاق ظفر (تاق پیروزی) ساخته شده با شکوه و ظرافتی بینهایت و از میان صفوف پیشواز کنندهگان عبور کردهاند. از پرچمهای عوثمانلی و ایران [قاجار] با حرارت و صمیمیت و به طرزی بی سابقه با ابراز احساسات و دست زدنها استقبال شده، دخترکان کوچک و معصوم دستههای گل به افسران عوثمانلی تقدیم نموده، و این صحنههای عُلْوی و احساسات پاک و بی آلایش، هزاران تن حاضرین را از فرط سرور و شادمانی گریانده است. هزاران شکر و حمد و ثنا بر جناب حق باد!»
در مطبوعات تورک آن دوره اخبار و گزارشهای بسیار از استقبال تاریخی مردم تبریز از اوردوی نجاتبخش عوثمانلی آمده است. مانند گزارش زیر از روزنامهی تصفیر افکار، نومئرو ١٣٢٤، پازار ائرتهسی، ٢ ربیع الاول ١٣٣٣، ١٨ کانون ثانی [ژانویه] ١٩١٥[3]:
«ترجمه: ورود پیروزمندانهمان به تبریز؛ عبور عساکرمان از زیر طاق ظفر، شادمانی و سرورها
تبریز، ٣ کانون ثانی [١٦ ژانویه ١٩١٥]. از گزارشگرمان: اوردویمان در میان کفزدنها و تظاهرات مسرتآمیز اهالی، با گذشتن از زیر طاق ظفر – تاق پیروزی باشکوه، به شهر کاملا پاکسازی شده از قوای روس، وارد شد. تبریزیان با لا اله الا الله گفتن و تکبیر، پرچمهای عوثمانلی و قاجاری را تقدیس نمودند. اتباع و مامورین کونسولگریهای آلمان، اوتریش، مجارستان و آمریکا با تعظیم در مقابل پرچمهای مذکور، بدانها سلام دادند. مراسم استقبال از اوردوی پیروزمند عوثمانلی به درجهی غیر قابل وصفی با هیجان و با شکوه بود. تقدیم گل از سوی دختران شش هفت ساله به فرماندهانمان، منظرهای بسیار تاثیرگزار آفرید. فردای روز ورود به تبریز، کونسولگریهای عوثمانلی ، اوتریش و آلمان در تبریز، طی مراسم فوق العادهای دوباره گشوده شدند و در کونسولگریهای مذکور جشنهای ضیافت برگزار گردید. ع.»
٢- قتل شوهر خواهر تزار نیکولاس سوم: در مقاله گفته میشود یئیهن (برادرزاده و یا خواهر زاده) تزار روسیه نیکولاس سوم در نبردی در قوشاچای (میاندوآب) به قتل رسید. در مطبوعات وقت اوروپا و آمریکا هم، به نقل از بیانات مقامات رسمی وقت عوثمانلی، خبر داده میشد که شوهر خواهر و مشاور تزار روسیه به اسم گراند دوک آلئکساندر میخائیلوویچ (Grand Duke Alexander Mikhailovich: Александр Михайлович; 13 April 1866 – 26 February 1933) در میاندوآب کشته شده است[4]. این خبر دقیق نیست و فرد کشته شده، شخص دیگری و شاید از خویشان تزار - که فعلا برایم معلوم نیست - بود. زیرا گراند دوک آلئکساندر میخائیلوویچ متولد تفلیس، شوهر خواهر تزار نیکولاس سوم و یا گراند دوشئس زئنییا آلئکساندروونا (Grand Duchess Xenia Alexandrovna: Ксения Александровна Романова; 6 April [O.S. 25 March] 1875 – 20 April 1960)، که افسر نیروی دریایی و نیروی هوایی روسیهی تزاری بود، نه در قوشاچای به سال ١٩١٥، بلکه در حیات تبعید پس از انقلاب بولشویکی در آلپ فرانسه و به مرگ طبیعی به سال ١٩٣٣ فوت کرده است[5].
٣-قتل کونسول روسیه در ساووج بولاق: در خبر گفته میشود کونسول ساووج بولاق (مهاباد فعلی) روسیه در اورمیه به قتل رسید. فرد مورد بحث آلئکساندر ایوانوویچ آیاس - یاز (Alexander Ivanovitch Iyas)[6]، یک افسر فنلاندی و مامور اطلاعاتی ارتش تزاری بود که از سال ١٩٠١ مامور به خدمت در ایران شد. وی نخست در تربت حیدریه مشغول به کار و در سال ١٩١٢ کونسول روسیه در ساووج بولاق (مهاباد بعدی) آزربایجان گشت. و نهایتا در نبردهای سال ١٩١٥، نه در اورمیه بلکه در ساووجبولاق که در جنوب اورمیه قرار دارد، توسط عشایر کورد به قتل رسید.
٤- بازنویسی تاریخ از سوی افراطيون کورد و دروغپردازی بی بی سی فارسی در بارهی قتل آیاس:
آلئکساندر آیاس کونسول روسیهی تزاری در ساووج بولاق، توسط عشایر کورد در حوالی قوشاچای (میاندوآب) گردن زده شد. اما رسانهها و فعالین سیاسی فارس و کورد، در راستای بازنویسی تاریخ تورکایلی و جنگ جهانی اول بر مبنای تورکستیزی، اخیرا به تحریف و وارونهنمایی واقعیت معلوم فوق هم پرداختهاند.
به عنوان نمونه بیبیسی فارسی، در ترجمهی مخدوش یک مطلب انگلیسی، ادعا نموده که «ایاس در ۲۹ دسامبر سال ۱۹۱۴به دست نیروهای عثمانی که از مرزهای ایران گذشته بودند، گردن زده شد». در حالی که بر خلاف ادعای دروغ مترجم فارسی، در متن اصلی انگلیسی عبارت «به دست نیروهای عثمانی که از مرزهای ایران گذشته بودند گردن زده شد» وجود ندارد و صرفا گفته میشود که «آیاس در یکی از نبردهای آغازین جنگ جهانی اول در جبههی خاورمیانه ترور شد»[7].
افراطیون کورد نیز به وارونهنمایی کل حوادث سالهای جنگ جهانی اول پرداختهاند. به عنوان نمونه در «گزارش کورد پرس29 دی، یکصد و سومین سالگرد حمله قوای روس به مهاباد»، همچنین در «مصاحبهی اختصاصی ههوال با استاد فریدون حکیم زاده و سید مسعود سعیدی به مناسبت صد و دومین سالگرد قتل عام مردم مهاباد در جنگ جهانی اول» در رابطه با قتل آیاس دروغپردازیهای متعدد زیر شده است: «الکساندر ایوانوویچ ایاس ... از احترام خاصی در بین در میان کردها برخوردار بود و همین احترام زنگ خطری برای ترکان عثمانی به حساب میآمد ..... کنسول مشهور روس (الکساندر ایاس) که در میاندوآب به دست یک ایرانی با دسیسه ترکان عثمانی کشته می شود ... پیکر ایاس نزدیک رودخانه میاندوآب دفن و سر بریدەاش به ساوجبلاغ مکری منتقل میشود.... با تحریک یک مستشار عثمانی ،مردم جلوی منزل قاضی فتاح به ابراز خوشحالی پرداخته و سر ایاس توسط بچهها مفقود گردید. بلافاصله خیانتها و جنایات آل عثمانی بر مردم کرد آشکار گردید حتی در سقز غارت و بی ناموسی از قوای عثمانی گزارش شد....حاکمان شهرهای ساوجبلاغ (محمدحسین خان سردار مکری) ، سقز (سیف الدین خان مظفرالسطنه ) و حاکم بانه(محمد خان) بانگ مخالفت با اشغالگران عثمانی را سردادند. ...البتە ھموطنان آذری بسیاری نیز در این نبرد قربانی شدند».
اینها همه دروغبافی است. واقعیات تاریخی چنیناند: آلئکساندر آیاس در عرفهی ورود اوردوی عوثمانلی از ساووجبولاق به قوشاچای فرار کرد. اما برای برداشتن وسایل شخصی خود از جمله دوربینهای عکاسیاش به ساووجبولاق برگشت و در این حین، نه به دست یک ایرانی و دسیسهی تورکان عوثمانلی، بلکه راسا و مشخصا توسط کوردان گردن زده شد. کوردها سپس در بی احترامی مطلق به جسد وی و قوانین جنگ، بدون دفن یکجای سر و بدن این افسر، سر بریده شدهاش را به داخل شهر آورده و به طور خودجوش در مقابل منزل قاضی فتاح به هلهله و شادمانی پرداختند. در نهایت سر بریده و رها شدهی آیاس توسط بچههای کورد که با آن به جای توپ بازی میکردند، مفقود شد. نیروهای ارتش روسیه پس از تسلط دوباره بر ساووجبولاق در تابستان همان سال، عشایر کورد را به سبب گردن زدن آلئکساندر آیاس کونسول روسیه در ساووجبولاق و احترامی به جسد وی، به سختی مجازات و تنبیه کردند[8].
باید از قومیتگرایان افراطی کورد بازنویسندهی تاریخ پرسید این چه نوع «احترام ویژه و مخصوص کوردان به آیاس» است که وی را گردن میزنند و محروم از حق دفن سر و بدن یکجای وی به طرزی شایسته و انسانی و مدنی، سر بریدهی او را به ساووج بولاق آورده و در خیابانها و کوچهها وحشیانه به هلهله و شادمانی در اطراف آن میپردازند و سپس آن را رها کرده تا کودکان کورد پس از بازی با آن به جای توپ، گم و گورش کنند؟
وانگاه در مقطع مورد بحث، تقریبا تمام اشغالها و تجاوزها و کشتارها و قتل عامها و جنایات جنگی در منطقه به دست دول ائتلاف مثلث (روسیه و فرانسه، بریتانیا) و قوای مسلح متحد مسیحی آسوری و ارمنیشان، و در انتقامجویی از آنها توسط عشایر و اشقیاء و جانیان کورد انجام گرفته است، نه ارتش آزادیبخش عوثمانلی ...
سید محمد توفیق همدانی
مقالات: ایراندا جهادین تاثیراتی
سبیل الرشاد، عدد ٣٢٣، ٥ ربیع الاول ١٣٣٣، [٢١ ژانویه ١٩١٥]، پنجشنبه، ٨ کانون ثانی ١٣٣٠، جلد ١٣، صص ٨٣-٨٤
ذاتِ حضرتِ خلافتپناهینین بیاننامهی همایونونو متعاقب، شهریمیزده مقیم ایرانلی قارداشلاریمیز عقد ائتدیکلهری محتشم بیر میتینگده بوتون قوّتلهرییله جهادِ حاضره اشتراکا آماده بولوندوقلارینی سؤیلهدیلهر. اتّخاذ ائتدیکلهری مقرّراتی دا ایران کابینهسییله، ایرانداکی قبائل و عشایر رئیسلهرینه، عتباتِ عالیاتدا شرفِ مقیم بولونان مجتهدینِ کرام حضراتینا تئلگئرافلا بیلدیردیلهر.
طرفِ والای مَشَیخَتله دارالخلافه علمای محترمهسی طرفیندهن نشر و اعلان بویورولان فتاوای جهاد ایله بیاننامهلهرین مآلینا، غایهسینه کسبِ وقوف ائدهن مجتهدین حضراتی، متعاقباً ایراندا و عراقدا و یئریوزوندهکی بالجمله شیعی قارداشلاریمیزا خطاباً نشر و اِصدار بویوردوقلاری بیاننامهلهرله فتوالاردا، بو سیرادا دولتِ علّیهی عوثمانیه و دولاییسییلا بالجمله مسلمانلارا قارشی ابرازِ عداوت و خصومت ائدیپ اسلامیتی محو و انقراضا سوروکلهمهک ایستهیهن ائتلافِ مثلّث حکومتلهرینه قارشی بوتون شیعیلهرین ده آیاقلاناراق آنلارلا مالاً، بدناً، قلماً و لساناً هر نه صورتله اولورسا اولسون محاربه و مجاهدهده بولونمالاری وجوبونو، شدّتلی بیر لسان ایله تبلیغ ائتدیلهر.
چوخ گئچمهدهن فتاوای مذکورهنین آثارِ فعلیهسی عراقداکی شیعی قبائل و عشائری اوزهرینده گؤرولمهیه باشلادی. هر قبیله کهندی شیخییله برابر، مسلّح [و] مجهّز بیر حالدا میدانِ حربه گئتمهک ایچین حاضرلانیپ، در حال یولا دوشدولهر. مجتهدلهرله علما داخی عشائرین اؤنونه دوشهرهک فعلاً میدانِ کارزارا گئتدیلهر. عشایره منسوب قادینلار بیله اهرکهکلهرییله حربه اشتراک ائتمهک صورتییله آرسلان یاورولاری اولدوقلارینی علناً اثبات ائتدیلهر.
اعلانِ جهاد خبری ایرانا عکس ائدهر ائتمهز، ایرانِ شمالیده متمکّن قبائل و مجاهدینِ ایرانیه بیرهر بیرهر عوثمانلی قطعاتینا التحاق ائدهرهک، اسلامیتین خصمِ جانی و دشمنِ بی امانی اولان موسقوفلارا سَلِّ سیفِ انتقام ائتمهکدهن گئری دورمادیلار. بیر ایکی آیدان بهری گئجه گوندوز قوای عوثمانیه ایله بیرلیکده روسلارلا حرب ائدهرهک اونلاری ایرانین اهن مهم شههیرلهریندهن طرد ائتمهیه موفّق اولدولار. محارباتِ مذکوره اثناسیندا، روسلار بالجمله استنادگاهلارینی، ارزاق و مهمّاتلارینی ترکه مجبور اولاراق، فرار ائتمهیه باشلادیلار. مظفّر اسلام اوردوسو روسلاری تعقیب ائدهرهک ایرانین شمالیندا واقع آزهربایجان ایالتینین قراء و قصبهلهرییله شهیرلهرینی بیرهر بیرهر روسلارین وجودِ ظالمانهلهریندهن تطهیر ائیلهدیلهر. اورالاردا عوثمانلی و [قاجار] ایران - اسلام – بایراقلارینی کمالِ طنطنه و احتشاملا رکزه موفّق اولدولار. اهن نهایت تهبریز یولونو توتوپ روسلارا گؤز آچدیرماقسیزین شههیره گیردیلهر.
عوثمانلی قطعاتییلا ایران مجاهدلهرینین هر یئرده، خصوصییله تهبریزده نائل اولدوقلاری حُسنِ قبول، مراسمِ استقبال، اعزاز و اکرام قلمله توصیف و تعریف ائدیلهمهیهجهک قهدهر فوق العادهدیر. اسلام مجاهدلهری، غازیلهری غایت ظریف و محتشم بیر طرزده انشاء ائدیلمیش بیر «طاقِ ظفر» آلتیندا، صفوفِ مستقبلین آراسیندان گئچمیشلهردیر. عوثمانلی، [قاجار] ایران بایراقلاری حارّ و صمیمی و امثالی نامسبوق صورتده آلقیشلانمیش و عوثمانلی ظابطلهرینه کوچوک، معصوم قیزلار طرفیندهن چیچهک دئمئتلهری، بوکئتلهری تقدیم اولونوپ، او نزیه و صاف دویقولار، عُلْوی منظرهلهر بینلهرجه حضّاری فرطِ سرور ایله آغلاتمیشدیر. جنابِ حقّه بینلهرجه شوکورلهر، حمد و ثنالار اولسون!
داها بیر قاچ گون اوّل وحشی، خونخوار موسقوف قازاقلارینین مردار چیزمهلهرییله کیرلهنهن بو مقدّس اسلام یوردو، بوگون یینه اسلام مجاهدلهرینین موجودیتلهرییله تطهیر اولونموش و اورالاردا اهالییه؛ علمای دینه، موسّساتِ اسلامیهیه، شرف و ناموسِ خلقه دقیقه باشیندا وسائلِ شَتْی ایله تحقیراتدا بولونان اسلامیت دشمنلهرینین موجودیتیندهن بیر اثر قالمامیشدیر. اوچ سنه اوّل محرّمین اونونجو گونونده موسقوفلار طرفیندهن ظالمانه، غدّارانه، پک فجیع بیر صورتده اعدام ائدیلهن مرحوم «ثقه الاسلام» ایله رفقاسینین انتقاملاری بَالِغاً مَا بَلَغْ آلیندی. مستبد روسیه چارینین یئیهنیمیاندوآبدا، ساووجبولاق قونسولوسو «اورمیه»[نین گونئیین]ده تلف اولدولار. کلّیتلی توپ، توفهک، ملزمه روسلاردان اغتنام اولوندو.
بوُگون عوثمانلی و ایران آرسلانلارینین وجههی عزیمتلهری «جولفا» و قافقاسیا جهتلهریدیر که یاخیندا مذکور مجاهدلهره التحاقلاری محقّق اولان «شاهیسئوهن» و «قاراداغ» عشیرتلهرییله ایرانین «سننه» شهههرینده گؤنوللو یازیلان بینلهرجه مجاهدین یاردیمییلا ایران جهتیندهن موسقوفلارا بویوک بیر هجوم اجرا ائدیلهجهک و روسلاری دفع و تنکیل ائتدیکدهن سونرا اسلام اوردولاری إِنْ شَاءَ اللَّهْ قافقاسیانین گؤبهیینی تشکیل ائدهن «تیفلیس»ده بیرلهشهجهکلهردیر.
ایرانین جنوب جهتینده یاشایان قبائل ایله اصفهان اهالیسینین جهادا اولان شوق و رغبت خبرلهرینی ده بیر ایکی گون اوّل تئلگئراف آژانسلاری تبلیغ ائیلهمیشلهردی. قبائلِ مذکورهنین کرمان طریقییله بلوچیستانا گئدهجهکلهری طبیعیدیر. بلوچ قبائلینین انضمام و اشتراکییله هیندیستانا بویوک بیر آخین اجرا ائدیلهجهیی متصوّردیر. إِنْ شَاءَ اللَّهْ ایلک بهاردا روسیه و اینگیلتهرهیه عالمِ اسلام طرفیندهن خاطر و خیالا گهلمهز حقیقی ضربهلهر ایندیریلهجهک و خلافتِ عظمانین، اسلامیتین عظمت و قدرتی او کافرلهره آچیقدان آچیغا تانیتدیریلاجاقدیر.
گؤرولویور که عالمِ اسلام ایچینده اهن حسّاس بیر عنصر تشکیل ائدهن ایرانلی قارداشلاریمیز بو دقیقهده معناً، مادّتاً عوثمانلی قارداشلارییلا کفّارین تجاوزاتینا قارشی بیرلهشیپ، علمالارییلا، رؤسا و مجاهدلهرییله، خطبا و محرّرلهرییله میدانِ جهادا آتیلمیشلاردیر. اعلانِ جهادین شیعیلهرله ایرانیلهر اوزهرینده بیر گونه تاثیر اجرا ائدهمهیهجهیینی ادعا ائدهن اینگیلیزلهرین «تایمس» قزئتهسینین نشریات و افاداتِ بدخواهانه و بدبینانهلهرینه رغماً، حقیقتِ حال کهندیسینی گؤستهرینجه تایمس بیله حیرتده قالدی. گهرهک تایمس گهرهک اینگیلیزلهر، اسلامیتین آفریقادا و آسیادا داها شایانِ حیرت و غرابت جلوهلهرینی ده إِنْ شَاءَ اللَّهْ یاخیندا گؤرمهکله کبر و عظمتلهرینین، واهی ادعالارینین هیچلییینی اؤیرهنهجهکلهردیر.
« هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّی »
دشمنِ
آتشپرستِ بادپیما را بگو
خاک بر سر کُن که آبِ رفته باز آمد به جو
س.
م. توفیق
اصدار:
صادر کردن، ابراز و نمودار کردن
إِنْ
شَاءَ اللَّهْ
آیاقلانما:
قیام، شورش
بَالِغاً
مَا بَلَغْ: زیادهسیله، درجهی کفایهنین ده فوقوندا، اولماسی گهرهکدیییندهن
ده آرتیق، یئتهرینجهدهن ده چوخ، بیش از حد کافی...
بوکئت:
دستهی گل
تنکیل:
سرکوب و عقوبت کردن
حارّ:
داغ و سوزان
دئمئت:
دستهی گل
رَکْز:
پابرجا و پایدار کردن نیزه و پرچم و ... با فرو کردن آن در زمین
سَلّ:
برکشیدن شمشیر و جز آن از غلاف
شَتْی:
کثیر و بسیار، متفرق، پراکنده
گونه:
نوع، تور، جور
مَشَیخَتْ: شیخ الاسلام مسند و مقامی
ترجمه از تورکی به فارسی - مئهران باهارلی
سید محمد توفیق همدانی
مقالات: تاثیرات جهاد در ایران
سبیل الرشاد، عدد ٣٢٣، ٥ ربیع الاول ١٣٣٣، [٢١ ژانویه ١٩١٥]، پنجشنبه،
٨ کانون ثانی ١٣٣٠، جلد ١٣، صص ٨٣-٨٤
به دنبال صدور بیاننامهی همایون [فرمان جهاد] حضرت خلیفه [سلطان عوثمانلی]، برادران ایرانی ما که ساکن در شهرمان [استانبول] هستند، با برگزاری یک میتینگ با شکوه، اعلام نمودند که با تمام نیروی خود آمادهی شرکت در جهاد فعلی میباشند. آنها تصمیمات و قرارهای متّخذهشان را هم، با تلگراف به هئیت وزرای ایران [دولت قاجاری]، روسای طوائف و ایلات ایران و حضرات مجتهدین کرام [شیعی] مقیم عتبات عالیات [در عراق] اطّلاع دادند.
حضرات مجتهدین [در عراق] هم پس از کسب آگاهی و وقوف بر محتوی و اهداف فتاوای جهاد و بیانیههای صادر شده از سوی مقام والای شیخ الاسلام و علمای محترم دارالخلافه [استانبول]، راساً فتاوا و بیاننامههایی خطاب به برادران شیعیمان در ایران و عراق و تمام جهان صادر فرمودند و به طور اجمال در آنها با زبانی قاطع بیان نمودند که واجب است همهی شیعیان نیز، بر علیه دولتهای ائتلاف مثلّث که دشمنی و عداوت خود با دولت علّیهی عوثمانلی و در نتیجه با مسلمانان را ابراز نموده و خواستار نابودی و انقراض اسلامیت شدهاند، قیام کنند و با مال و جان و قلم و زبان و هر وسیلهی ممکن دیگر، به جنگ و مجاهده با آنها بپردازند.
آثار عملی فتواهای مذکور، در مدّت کوتاهی در میان طوائف و قبائل شیعی عراق مشاهده شد. هر طائفه با شیخ خود به سرعت مسلّح و مجهّز و آماده شده، رهسپار میدان جنگ گردید. مجتهدین و روحانیون [شیعی] هم پیشاپیش طوائف عملاً عازم عرصهی کارزار شدند. حتی زنان عشایر با شرکت در جنگ به همراه مردان خود، علناً اثبات نمودند که شیرزادهگان هستند.
به محض انعکاس خبر جهاد در ایران، طوائف ساکن در شمال ایران و مجاهدین ایرانی، یک به یک به واحدهای نظامی عوثمانلی ملحق شده و شمشیر انتقام را بر موْسقوْفها، دشمن جانی و بی امان اسلامیت، برکشیدند. و در یکی دو ماه گذشته، دوشادوش قوای عوثمانلی شب و روز با جنگیدن بر علیه روسها، موفّق شدند آنها را از مهمترین شهرهای ایران برانند. در جریان نبردهای مذکور، روسها مجبور به ترک همهی پایگاهها، ارزاق و مهمّات خود شدند و آغاز به فرار کردند. اوردوی مظفر اسلام، در تعقیب روسها، روستاها و شهرهای ایالت آزربایجان واقع در شمال ایران را یکی پس از دیگری از وجود ظالمانهی روسها پاکسازی کرد و موفّق شد در آنها پرچمهای اسلام عوثمانلی و ایران [قاجار] را در کمال احتشام و شکوه برافراشته سازد و در نهایت راه تبریز را پیش گرفته و بدون آن که فرصت واکنش به روسها بدهد وارد شهر شود.
پذیرفته شدن واحدهای نظامی عوثمانلی و مجاهدین ایرانی با آغوش باز و مراسم پیشواز و گرامیداشت و مهماننوازیای که آنها در همه جا مخصوصاً در تبریز با آن مواجه شدند، به اندازهای فوق العاده است که با قلم نمیتوان آن را توصیف و بیان کرد. [در تبریز] مجاهدین و غازیان اسلام، از زیر یک طاق ظفر (تاق پیروزی) ساخته شده با شکوه و ظرافتی بینهایت و از میان صفوف پیشواز کنندهگان عبور کردهاند. از پرچمهای عوثمانلی و ایران [قاجار] با حرارت و صمیمیت و به طرزی بی سابقه با ابراز احساسات و دست زدنها استقبال شده، دخترکان کوچک و معصوم دستههای گل به افسران عوثمانلی تقدیم نموده، و این صحنههای عُلْوی و احساسات پاک و بی آلایش، هزاران تن حاضرین را از فرط سرور و شادمانی گریانده است. هزاران شکر و حمد و ثنا بر جناب حق باد!
در حالی که چکمههای مردار قزّاقهای روس، [تبریز] این سرزمین مقدّس اسلام را تا چند روز قبل کثیف کرده بود، امروز با حضور مجاهدین اسلام [تبریز] دوباره پاک و مطهّر گشته و در آن از وجود دشمنان اسلام که به انواع طرق به تحقیر و خوار نمودن مدام اهالی، علمای دین، موسّسات اسلامی و شرف و ناموس مردم میپرداختند اثری نمانده است. انتقام مرحوم ثقه الاسلام و یارانش که سه سال پیش در روز دهم محرّم از طرف روسها، به طرزی خائنانه، بیرحمانه و فجیع اعدام شدند، بیش از حد کافی گرفته شد. شوهر خواهر تزار مستبد روسیه در قوشاچای [میاندوآب] و کونسول ساووجبولاق [مهاباد] در [جنوب] اورمیه به هلاکت رسیدند و مقدار متنابهی توپ، توفنگ و ملزمه از روسها به غنیمت گرفته شد.
امروز عزیمت شیران عوثمانلی و ایران متوجه به جولفا و قفقاز است. با پیوستن طوائف شاهیسئوهن و قاراداغ به مجاهدین مذکور که قطعاً در آیندهی نزدیک متحقّق خواهد شد و با کومک هزاران مجاهد که داوطلبانه در شهر سنندج [در اوردوی عوثمانلی] ثبت نام کردهاند، حملهای بزرگ از سوی ایران به روسها انجام و بعد از راندن و سرکوب آنها، ان شاء الله، اوردوهای اسلام در تفلیس که مرکز قفقاز را تشکیل میدهد به هم ملحق خواهند شد.
یکی دو روز قبل آژانسهای تلگراف، اخبار شوق و تمایل طوائف ساکن در جنوب ایران و اهالی اصفهان به جهاد را منتشر کرده بودند. حرکت طوائف مذکور از طریق کرمان به بلوچستان امری طبیعی؛ و با اضافه شدن و پیوستن قبائل بلوچ [بدانها]، اجرای یک تهاجم بزرگ به هندوستان متصور است. در بهار، ان شاء الله، از طرف عالم اسلام ضربههای واقعی که در عقل و خیال نگنجد به روسیه و انگلستان وارد، و عظمت و قدرت خلافت عظما [عوثمانلی] و اسلامیت به روشنی بر آن کافران شناسانده خواهد شد.
دیده میشود که در حال حاضر برادران ایرانیمان که حسّاسترین عنصر در درون جهان اسلام را تشکیل میدهند در مقابل تجاوزات کفّار معناً و مادّتاً با برادران عوثمانلیشان متّحد و به همراه علماء، روساء و مجاهدین، خطبا و اهل قلم خود داخل میدان جهاد شدهاند. نشریات و تبلیغات بدخواهانه و بدبینانهی روزنامهی تایمس انگلیسها، ادّعا میکرد که اعلان جهاد هیچ گونه تاثیری بر شیعیان و ایرانیها نخواهد داشت. اما هنگامی که واقعیت، خود را نمایان ساخت تایمس نیز حیرتزده شد. هم تایمس و هم انگلیسها، ان شاء الله در آیندهی نزدیک، با مشاهدهی جلوههای شگفتانگیزتر و نامانوستر اسلامیت در آفریقا و آسیا، پوچ بودن غرور و عظمت و ادعاهای خود را خواهند آموخت.
و این از فضل پروردگار من است
دشمنِ
آتشپرست بادپیما را بگو
خاک بر سر کن که آبِ رفته باز آمد به جو
س.
م. توفیق
Seyit Mehmet Tevfik Hemedanlı
Makâlat: Îrân’da cihâdın te’sirâtı
Sebîl er-Reşad, sayı 323, 5 Rebi’ ül-Evvel 1333, perşenbe 8 Kânun-i Sâni 1330 [21 yanvar
1915], cilt 13, s 83-84
Zât-ı hazret-i hilâfetpenâhî’nin beyannâme-yi humâyûnun muteâkıp, şehrimizde mukîm Îrânlı [Türk] kardaşlarımız akt ettikleri mühteşem bir mitingde bütün kuvvetleriyle cihâd-i hâzıra iştirâka âmâde bulunduklarını söylediler. İttihâz ettikleri mukarraratı da Îrân [Kacar] kabinesiyle Îrândaki kabâil ve aşâir reislerine, atabât-i âliyatta şeref-i mukîm bulunan müçtehidîn-i kirâm hezerâtına telegrafla bildirdiler.
Taraf-i vâlâ-yi meşeyhetle Dar ül-Hilâfe ulemâ-yi mühterimesi tarafından neşr ve îlân buyurulan fetâvâ-yi cihâd ile beyannâmelerin meâlına, gâyesine kesb-i vukûf eden müçtehidîn hezerâtı, müteâkıben Îrân’da ve Irak’ta ve yeryüzündeki bilcümle Şîi kardaşlarımıza hitâben neşr ve isdâr buyurdukları beyannâmelerle fetvâalarda, bu sırada Devlet-i Aliyye-yi Osmâniye ve dolayısıyla bilcümle Müsülmanlara karşı ibrâz-i adâvet ve husûmet edip İslamiyet’i mahv ve ınkırâza sürüklemek isteyen İ’tilaf-i Müselles hükümetlerine karşı bütün Şîilerin de ayaklanarak anlara mâlen, bedenen, kalemen ve lisanen her ne sûretle olursa olsun muhâribe ve mucâhidede bulunmaları vucûbunu şiddetli bir lisan ile tebliğ ettiler.
Çok geçmeden fetâva-yi mezkûrenin asâr-i fi’liyesi Iraktaki Şîi kabâil ve aşâiri üzerinde görülmeye başladı. Her kabile kendi şeyhiyle beraber müselleh ve mücehhez bir halde meydân-i harbe gitmek için hazırlanıp, derhal yola düştüler. Müçtehitlerle ulema dahi aşâirin önüne düşerek fîilen meydân-i kârzâra gittiler. Aşâire mensup kadınlar bile erkekleriyle harbe iştirak etmek sûretiyle arslan yavruları olduklarını alenen ispat ettiler.
Îlân-i cihâd haberi Îrân’da aks eder etmez, Îrân-i şimâli’de mütemekkin kabâil ve mucâhidîn-i Îrâniye birer birer Osmanlı kıtaâtına iltihak ederek, İslamiyet’in hasm-i canı ve düşman-i bi-amânı olan Moskoflara sell-i seyf-i intikam etmekten geri durmadılar. Bir iki aydan beri gece gündüz kuvâ-yi Osmâniye ile birlikte Ruslarla harp ederek onları Îrân’ın en mühim şehirlerinden tard etmeye muvaffak oldular. Muhâribât-i mezkûre esnasında Ruslar bilcümle istinadgahlarını, erzak ve mühimmatlarını terke mecbur olarak, firar etmeye başladılar.
Müzaffer İslam Ordusu Rusları tâkip ederek Îrân’ın şimâlında vâki Azerbaycan Eyaleti’nin kurâ ve kasabalarıyla şehirlerini birer birer Rusların vucûd-i zâlimânelerinden tathir eylediler. Oralarda Osmanlı ve [Kacar] Îrân İslam bayraklarını kemâl-i tantana ve ihtişamla rekze muvaffak oldular. En nihâyet Tebriz yolunu tutup Ruslara göz açtırmaksızın şehire girdiler.
Osmanlı kıtaâtıyla mucâhitlerinin her yerde, husûsuyla Tebriz’de nâil oldukları hüsn-i kabul, merâsim-i istikbal, i’zâz ve ikram kalemle tevsif ve târif edilemeyecek kadar fevkelâdedir. İslam mucâhitleri, gâzileri zarif ve mühteşem bir tarzda inşa edilmiş bir Tâk-ı Zafer altında sufûf-i müstakbelîn arasından geçmişlerdir. Osmanlı, [Kacar] Îrân bayrakları harr ve samimi ve emsâli nâ-mesbûk sûrette alkışlanmış ve Osmanlı zâbitlerine küçük, mâsum kızlar tarafından çiçek demetleri, büketleri taktim olunup, o nezîh ve saf duygular ülvi manzaralar binlerce hüzzârı fart-ı surûr ile ağlatmıştır. Canâb-ı Hakka binlerce şükürler, hamd ve sinâlar olsun!
Daha bir kaç gün evvel vahşi, hunhar Moskof Kazaklarının murdar çizmeleriyle kirlenen bu mukaddes İslam yurdu, bugün yine İslam mucâhitlerinin mevcudiyetleriyle tathir olunmuş ve oralarda ahâliye, ulemâ-yi dine, müessisât-i İslamiye’ye şeref ve nâmus-i halka dakika başında vesâil-i şety ile tahkiratta bulunan İslamiyet düşmanlarının mevcudiyetinden bir eser kalmamıştır. Üç sene evvel muharremin onuncu gününde Moskoflar tarafından zalimâne, gaddârane, pek fecî bir sûrette i’dam edilen merhum Sıkat ül-İslam ile rufekâsının intikamları bâliğen ma beleğ alındı. Müstebit Rusya Çarı’nın yeyeni Miyanduab’da, Savucbulak konsolosu Urmiye[nin güneyin]de telef oldular. Külliyetli top, tüfek, malzeme Ruslardan iğtinâm olundu.
Bugün Osmanlı ve Îrân [Kacar] arslanlarının veche-yi azimetleri Culfa ve Kafkasya cihetleridir ki yakında mezkur mucahitlere iltihakları muhakkak olan ŞahıSeven ve Karadağ aşiretleriyle Îrân’ın Senne şehrinde gönüllü yazılan binlerce mucâhidin yardımıyla Îrân cihetinden Moskoflara büyük bir hücüm icra edilecek ve Rusları def’ ve tenkil ettikten sonra İslam Orduları inşaallah Kafkasya’nın göbeyini teşkil eden Tiflis’te birleşeceklerdir.
Îrân’ın cenup cihetinde yaşayan kabâil ile İsfahan ahâlisinin cihâda olan şevk ve rağbet haberlerini de bir iki gün evvel telegraf ajansları tebliğ eylemişlerdi. Kabâil-i mezkûrenin Kirman tarîki ile Beluçistan’a gidecekleri tabiidir. Beluç kabâilinin inzimam ve iştirâkiyle Hindistan’a büyük bir akın icra edileceyi mutasavvırdır. İnşaallah ilk baharda Rusya ve İngiltere’ye âlem-i İslam tarafından hatır ve hayâle gelmez hakiki darbeler indirilecek ve hılâfet-i Uzma’nın, İslamiyet’in azamet ve kudreti o kâfirlere açıktan açığa tanıttırılacaktır.
Görülüyor ki âlem-i İslam içinde en hassas bir ünsür teşkil eden Îrânlı kardaşlarımız bu dakikada ma’nen, maddeten Osmanlı kardaşlarıyla küffârın tecâvüzatına karşı birleşip, ulemâlarıyla, ruesa ve mucâhitleriyle, huteba ve müherrirleriyle meydân-i cihâda atılmışlardır. Îlân-i cihâdın Şîilerle Îrâniler üzerinde bir güne te’sir icra edemeyeceyini iddia eden İngiliz Times gazetesinin neşriyat ve ifâdât-i behdâhâne ve bedbinânelerine rağmen, hakikat-i hal kendisini gösterince Times bile hayrette kaldı. Gerek Times gerek İngilizler, İslamiyet’in Afrika’da ve Asya’da daha şâyân-i hayret ve garâbet cilvelerini de İnşaallah yakında görmekle kibir ve azametlerinin, vâhi iddialarının hiçliyini öyreneceklerdir.
Bu, Rabbimin lütfundandır
S. M. Tevfik
گؤروت: سید محمد توفیق بیگ همدانلی، ایستانبولدا یاشایان ایرانلیلارین سولطان احمد میدانی میتینگینده نطق ائدهرکهکن- نووامبر ١٩١٤، عوثمانلی سولطانینین جهاد اعلانینا قوشولمالاری و اورمودا روسلارین بالاو و کؤتالان حاجیلاری داخل ١١١ تورکو آساراق اعدام ائتمهسینی پروتئستو ائیلهمهلهری
سید محمد توفیق بیگ همدانی متفکر، سیاستمدار، محرر، ژورنالیست و مورخ تورک، از اندیشهپردازان، تئوریسینها و استراتژیستهای حرکت اتحاد اسلام، عوثمانلیجیلیق (عثمانیگرایی)، الهامبخش سیاستهای خاورمیانهای و هندوستانی کومیتهی اتحاد و ترقی، و از رهبران فکری و معنوی قیام ضد استعماری مسلمانان افغانستان و هندوستان و ایران بر علیه دولتهای روسیه و بریتانیا در ربع اول قرن بیستم.
سید محمد توفیق بیگ همدانی که مولف دهها مقالهی مهم به زبان تورکی در بارهی تجدد و احیای اسلامی، حرکت اتحاد اسلام، مسائل جهان اسلام، مسلمانان افغانستان و هندوستان و ایران، و .... است، پس از جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی، برجستهترین شخصیت ملی تورک در تورکایلی و ایران است.
در گزارشی از ستاد ارتش بریتانیا در سالهای جنگ جهانی اول گفته میشود «سید محمد توفیق همدانی» معتقد بود که دولت قاجار تنها با کومک تورانیها و تورکها و احزاب اتحاد اسلامچی میتواند از سقوط نجات یابد.
ورود پیروزمندانهمان به تبریز، عبور عساکرمان از زیر طاق
ظفر، شادمانی و سرورها
[6] منبع عکس آلئکساندر ایوانوویچ آیاس
Romik Sarkezians
No comments:
Post a Comment