Monday, September 16, 2019

اعلان التحاق سنندج و توابع آن به دولت عثمانی

اعلان التحاق سنندج و توابع آن به دولت عوثمان‌لی

 

مئهران باهارلی


آزه‌ربایجان‌دا بیر شهر‌ین حکومت عوثمان‌لیه‌یه اعلان التحاقی

«نووییئه وئرئمییا»[1] قه‌زئته‌سی‌نده‌ن نقلاً «فیرانقفورتئر چایتونق»[2] قزئته‌سی‌نده اوخوندوغونا گؤره، کوردوستان داخلی‌نده بولونان و اهالی‌سی ایرانی اولان «صلنا» [صننا، سننه] شهری ایله ملحقاتی، تورکییه‌یه التحاق ائیله‌دیک‌له‌ری‌نی اعلان ائتمیش‌له‌ردیر. اورمییه‌نین ٣٠٠ کیلومئتر جنوبوندا کائن اولان بو شهرین نفوسو ٣٥،٠٠٠ راده‌سی‌نده‌دیر.

٥ ربیع الاول ١٣٣٣، ٢٤ کانون ثانی [ژانویه] ١٩١٥

ترجمه:

اعلان التحاق یک شهر در آزربایجان به دولت عوثمان‌لی

طبق گزارش روزنامه‌ی فرانکفورتر زایتونگ به نقل از روزنامه‌ی نوویه وریمیا، شهر سننه و توابع آن که اهالی آن‌ها ایرانی و در داخل کوردستان هستند، التحاق خود به دولت عوثمان‌لی را اعلان کرده‌اند. جمعیت این شهر که در ٣٠٠ کیلومتری اورمیه قرار دارد، حدود ٣٥٠٠٠ نفر است.

٥ ربیع الاول ١٣٣٣، ٢٤ کانون ثانی [ژانویه] ١٩١٥

چند توضیح:

١- در تیتر خبر گفته می‌شود شهر سننه - سنندج در داخل کوردستان و در آزربایجان قرار دارد. سنندج و کوردستان را جزئی از آزربایجان تلقی و معرفی کردن، اگر اشتباه چاپی روزنامه نباشد، شاید به این دلیل باشد که در گذشته، مخصوصا در منابع دوره‌ی اسلامی، سنندج (سنه، سِنَه، سننا، صلنا، سیسر، سیسر صدخانیه) به هم‌راه کل استان کوردستان و مناطق شمالی و شرقی استان کرمانشاه فعلی، جزئی از آزربایجان جوغرافیایی محسوب می‌شدند. علاوه بر آن، این مناطق مانند مناطق کوردنشین امروزی ساوجبلاغ (مهاباد)، اوشنو (اشنویه)، ... تا قرون اخیر عمدتا تورک‌نشین و به صورت مختلط تورک‌نشین – کوردنشین هم بودند:

الف-ابوالقاسم عبیدالله‌ بن ‌عبدالله (٨٢٦-٩١٢ میلادی)، مشهور به ابن‌خردادبه ویا ابن‌خرداذبه، دارای مقام "صاحب برید و خیر" (خبرگزاری آن روزگار) ایالت جبال به دوران واثق خلیفه‌ی عباسی، در فهرستی که در کتاب خود المسالک و الممالک از شهرها و رستاق‌های مملکت آزربایجان در دوره‌ی اسلامی به دست داده، نام شهرهائی از قفقاز در جمهوری آزربایجان فعلی (ورثان، باجروان، موقان، گنجه،.... ) و برخی شهرهای استان‌های کوردستان و کرمانشاهان امروزی مانند سیسر (سنندج در استان کوردستان)، برزه= (سقز، در استان کوردستان)، ماینهرج (در استان کرمانشاهان)، .... را، به عنوان شهرهای آزربایجان داده است[3].

ب-بلاذری در کتاب فتوح البلدان، "جوذمه" در کوره‌ی برزه (سقز) و به طریق اولی برزه (سقز) را جزئی از آزربایجان، و ناحیه‌ی "سیسر" و یا سنندج را حد آزربایجان و دینور دانسته است[4].

ج-به اعتقاد دوکتور حسن آلیاری، با استناد به نگاشته‌های جهان‌گردان و جوغرافی‌نگاران دوره‌ی اسلامی، شهرهای سنندج، سقز، ماینهرج و سرزمین‌های واقع در شمال آن‌ها در استان‌های کوردستان و کرمانشاهان امروزی جزئی از آزربایجان در آن دوره بوده‌اند.[5]

٢-در این خبر گفته می‌شود کوردستان که سنندج در آن قرار دارد جزئی از آزربایجان است. در این بیان، کوردستان به معنی محل زیست و اسکان کوردها، یعنی یک توپونیم قومی - ملی است. اما آزربایجان که بخشی از آن کوردستان و یا کوردنشین است، یک اسم قومی - ملی نیست، بلکه صرفاً نام یک منطقه‌ی جوغرافیایی است. به واقع نیز، منطقه‌ی قومی - ملی تورک‌نشین در شمال غرب ایران که از تهران در جنوب شرق و جنوب اراک و همدان و کنگاور و ... آغاز و تا به مرزهای جمهوری‌های آزربایجان و تورکیه امتداد می‌یابد، با آزربایجان عینیتی ندارد. بلکه وسعت آن حدود دو برابر وسعت جوغرافیای آزربایجان بوده، علاوه بر مناطق تورک‌نشین منطقه‌ی آزربایجان، مناطق تورک‌نشین عراقستان و یا عراق عجم سابق را نیز در بر می‌گیرد. برای مشخص کردن این منطقه‌ی ملی تورک، نام «تورک‌ایلی» به کار می‌رود که یک توپونیم قومی - ملی و معادل نام مناطق ملی کوردستان و بلوچستان و فارسستان و لورستان و عربستان و لارستان و .... در ایران است.

٣-خواست الحاق به عوثمان‌لی در سال‌های جنگ جهانی اول که دولت قاجاری در حال فروپاشی و ایران عملا بین روسیه و بریتانیا تقسیم شده بود، در میان چند گروه قومی-ملی و دینی-مذهبی در شمال غرب و غرب ایران فوق العاده قوی بود. این گروه‌ها شامل تورک‌ها (سنی، شیعه، علوی)، کوردها (سنی، شیعه)، تالش‌ها (سنی) و گوران‌ها (اهل حق) می‌شد.

از تاریخ الحاق‌طلبی با عوثمان‌لی

پشت کردن خاندان صفوی به تورک‌ها و قیزیل‌باشان

http://sozumuz1.blogspot.com/2016/10/blog-post_28.html

نامه‌ی تورکی یکی از احفاد جهان‌شاه قاراقویون‌لو به سلطان سلیم عوثمان‌لی در شکایت از شاه اسماعیل ظالم

http://sozumuz1.blogspot.com/2019/05/blog-post_18.html

تقاضای فضل الله بن روزبهان خنجی اصفهانی از سلطان سلیم برای الحاق مُلْکِ فارس و خوراسان و عراق و ماوراء النّهر به قلمروی عوثمان‌لی

http://sozumuz1.blogspot.com/2019/07/blog-post_24.html

نامه‌ی تورکی والی آزربايجان به سفير پاپ - واتيکان در دوره‌ی سلطان محمد خدابنده صفوی

http://sozumuz1.blogspot.com/2016/07/blog-post_24.html

آزربایجان عوثمان‌لی، کوردستان عوثمان‌لی، لورستان عوثمان‌لی، الاحواز عوثمان‌لی

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/11/blog-post_24.html

تقاضای نادرشاه برای الحاق رسمی دولت تورک افشاری - ایران به امپراتوری عوثمان‌لی و تحت الحمایه‌ی آن دولت شدن

https://sozumuz1.blogspot.com/2019/08/blog-post_24.html

خواست مردم تبریز، اهالی ولایات ایرانی مجاور عوثمان‌لی و کولونی ایرانیان استانبول برای قبول تابعیت عوثمان‌لی-١٩٠٨

http://sozumuz1.blogspot.com/2019/01/blog-post_9.html

ایرانِ عوثمان‌لی: پاتریک‌های غرب آزربایجان در قلمروی عوثمان‌لی

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/08/blog-post_27.html

تلاش معتبران و متنفذان اورمیه برای گرفتن تابعیت عوثمان‌لی

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/11/blog-post_17.html

تروئیکایی برای استقلال آزربایجان از ایران، اتحاد با قفقاز و ایجاد دولتی تورک تحت الحمایه‌ی عوثمان‌لی در سال ۱۹۱۸

http://sozumuz1.blogspot.com/2017/02/blog-post_27.html

از تاریخ معاصرمان: حکومت موقت ملی قفقاز جنوب غربی

http://sozumuz1.blogspot.com/2017/12/blog-post_9.html

عبدالله بیگ ته‌کمه‌ن سالماس‌لی (عبدالله بیک تکمن سلماسی) در اوردوی عوثمان‌لی

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/11/blog-post_10.html

مارشِ ایرانی- قاجار. ٦ آغوستوس ١٩٠٩. میللی شاعیر تورکه‌مپورلو معلم احمد فیضی سرابی تبریزی

http://sozumuz1.blogspot.com/2019/01/blog-post.html

همدان می‌خواست تورکی، زبان رابط بین المللی جهان اسلام شود

http://sozumuz1.blogspot.com/2016/10/blog-post_12.html

قصیده‌ی تورکی کونسول قاجار در شام در مدح فخرِ شاهان، حضرتِ سلطان حمید

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/11/blog-post.html

اهمیت سلیمان نظیف برای ملت تورک ما

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/09/blog-post_43.html

جمشید سوباتای‌لی آوشار اورومی (جمشیدخان مجدالسلطنه افشار ارومی) والی آزربایجان نیمه‌مستقل - تحت الحمایه‌ی امپراتوری عوثمان‌لی. ٨ ژوئن ۱۹۱۸ - اول اکتبر ۱۹۱۸

http://sozumuz1.blogspot.com/2017/08/blog-post_29.html

٩٨مین سال‌گرد تاسیس مدرسه‌ی تورک خیر یوردو (خئییر-خئیر یوردو، صلاحیه) اورمیه و ١٠٧ مین سال‌گرد مدرسه‌ی تورک بالو و یادی از حاجی میرزا فضل الله مجتهد اورمولو

http://sozumuz1.blogspot.com/2016/02/blog-post_22.html

اعلان جهاد میرزا فضل الله ناصحی اورومی و میرزا مسیح افشار بر علیه روسیه و بریتانیا، پیوستن جمشیدخان افشار اورومی و پارتیزان‌های وی به اوردوی خلیل پاشا، و خواست شاهسون‌ها از عوثمان‌لی برای فتح تبریز

http://sozumuz1.blogspot.com/2019/02/blog-post_5.html

زیرنویس عکس‌ها:

-سلطنتِ سنّیه‌نین ایران داخلی‌نده سَنّه [سنندج] شهری باش‌شهبدرخانه‌سی‌نده ولادتِ حضرتِ خلافت‌پناهی‌یه یومِ مسعوددا اجرا قیلینان مراسم. فوتوقراف: عبدالکریم

-ایران ممالکی‌نده‌ن «سَنّه» [سنندج] شهری‌نده‌کی جامعِ کبیرین قاپی‌سی

-ایران وقایعی مناسبتی‌له- ایران‌دا ساووج‌بولاق‌[مهاباد]دا عثمان‌لی شهبندرخانه‌سی‌نده مراسم


[1] Новое Время (Novoye Vremya), St. Petersburg, Russia

[2] Frankfurter Zeitung, Frankfurt, Germany

[3] ابن‌خردادبه شهرهای آزربایجان را چنین بر می‌شمارد: "ورثان، باجروان، مراغه، میانج (میانه)، اردبیل، سیسر [سنندج]، برزه [سقز]، سابرخاست (شاپور خاست) [=میاندوآب= قوشاچای]، تبریز، مرند، خوی، کولسره، موقان (مغان)، لشکله، برزند، جنزه (گنجک، گنجه) که شهر ابرویز (پرویز) است، جابروان، نریز، اورمیه (شهر زردشت)، سلماس، شیز که در آن آتش‌کده‌ی آذرجشنس (آذر گشنسپ) قرار دارد و نزد زردشتیان دارای ارج والایی است و اگر پادشاهی به قدرت رسید پای پیاده از مدائن قصد زیارت آن آتش‌کده کند. ... رستاق‌ها: روستای سَلَق (سلق) و روستای سِنْدَبابا (سندبایا) و بَذّ (بذ) و روستای اُرْم (ارم، اُرم) و بلوانکر (بلوانکرج، بلوانکرح)، روستای سراه (سراب) و دسکیاور و روستای ماینهرج از روستاهای ناحیه‌ی آزربایجان است.

منبع: المسالک و الممالک، ابن خردادبه، ترجمه: حسین قره جانلو، چاپ اوّل، نشر نو، ١٣٧٠، صص ١١٩-١٢٠

به نقل از مقاله‌ی «کوردستان و کرمانشاهان در جوغرافیای تاریخی آزربایجان دوره‌ی اسلامی». مئهران باهارلی

[4] به گفته‌ی بلاذری: سیسر چراگاه چارپایان کوردان و دیگران بود. در زمان مهدی عباسی این ناحیه که حد آزربایجان و دینور و همدان بود پناه‌گاه راهزنان شد. مهدی فرمان داد تا در آن موضع شهری بنا کنند که پناه‌گاه و حصن در برابر دزدان باشد. عاملان مهدی شهر سیسر را ساختند و به دور آن بارویی کشیدند و مردم را در آن جای دادند و رستاق ماینهرج را از دینور؛ و رستاق جوذمه را از آزربایجان، از کوره‌ی بَرْزه؛ و رسطف (رستاق) خانیجر را به آن پیوستند و از جمع این رستاق‌ها کوره‌ای پدید آمد و مالیات آن به سیسر تعلق گرفت.

منبع: فتوح البلدان، بلاذرى، ترجمه: محمد توکل، چاپ اوّل، نقره، (ص ٣١٨)

به نقل از مقاله‌ی «کوردستان و کرمانشاهان در جوغرافیای تاریخی آزربایجان دوره‌ی اسلامی». مئهران باهارلی

[5] دوکتور حسین آلیاری نام شهرهای آزربایجان در آن دوره را به شرح ذیل تلخیص کرده و آورده است. در این لیست شهرهای سیر (سنه)، برزه (سقز)، ماینهرج امروزه در استان‌های کوردستان و کرمانشاهان واقع‌اند: تبریز، اردبیل، مراغه، خنج، ورثان، سیر [سنه]، میانج [میانه]، برزه [جنوب دریاچه‌ی اورمیه]، اورمیه، جابروان [جنوب دریاچه اورمیه]، خوی، مرند، گلسره [کولسره] در ٥٣ کیلومتری مراغه در شرق گل‌تپه، باجروان، برزند [در شمال اردبیل]، سلماس، شیز [گنجک = تحت سلیمان، به تورکی "سوغورلوق"]، سلق [رستاق السلق]، نریز [در مشرق اورمیه]، سندبابا، سابرخاست [میاندوآب = قوشاچای]، سراو [سراب، جوغرافی‌نویسان اسلامی سراه ضبط کرده‌اند]، ماینهرج [میان دینور و سیر]، بذ، میمذ، نیر، زنجان.

منبع: دکتر حسین آلیاری، نام شهرها و وضع راه‌های آذربایجان در قرون نخستین اسلامی. نشریه‌ی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز، ص ٨٣

به نقل از مقاله‌ی «کوردستان و کرمانشاهان در جوغرافیای تاریخی آزربایجان دوره‌ی اسلامی». مئهران باهارلی

No comments:

Post a Comment