Sunday, July 23, 2023

اعتراض دوکتور جواد هئیت به‌ حیدر علی‌یئف برای قرار دادن آزربایجان‌جا به ‌جای تورکی در قانون اساسی جمهوری آزربایجان

 اعتراض دوکتور جواد هئیت به‌ حیدر علی‌یئف برای قرار دادن آزربایجان‌جا به ‌جای تورکی در قانون اساسی جمهوری آزربایجان

 

مئهران باهارلی

Toprak Qala 24 April  ·

چند وقت پیش ویدیوئی از سخنرانی دوکتور جواد هئیت دیدم که ‌از ملاقات اش  با حیدر علی اف رئیس جمهور وقت آزربایجان صحبت می کرد می گفت «من به ‌رئیس جمهور (حیدر علییف) اعتراض کردم که‌ چرا در قانون اساسی جمهوری آزربایجان به‌ جای زبان تورکی کلمه‌‌ی آزربایجان‌جا (آزه‌ربایجان دیلی) را قرار دادید. آزربایجان‌جا بی معناست. حذف کلمه‌ی زبان تورکی از قانون اساسی به‌ تورک‌ها زیان می‌رساند»[1].

Men Cumhurbaşqanına (Héyder Eliyéve) é’tiraz étdim ki niye Azerbaycan Anayasası’nda “Türkce” yérine “Azerbaycanca” (Azerbaycan Dili’) qoydunuz. Azerbaycanca anlamsızdır. Türkce sözünün Anayasa’dan atılması, Türklere zerer vérir.

Doķtor Cavad Héyet

١- دیگرنامگذاری با خودنام‌گذاری فرق می‌کند. تورک نامیده‌ شدن تورک‌ها توسط خودشان یک «خودنام‌گذاری» (اندونیم Endonym، اوتونیم Autonym و یا خودتفسیریSelf definition ، خودهویتی Self Identification وSelf designation)، و نام تورک برای آن‌ها یک اندونیم - اوتونیم طبیعی، تاریخی و داوطلبانه ‌است. خودنام‌گذاری تاریخی و طبیعی و داوطلبانه‌ی مردم ما در ایران «تورک» و خودنام‌گذاری زبان او «تورکی» است. در حالی که «‌آزربایجانی» و کوتاه‌ شده‌ی آن «آزری» یک «دیگرنام‌گذاری» (زنونیم Xenonym، اگزونیم Exonym) استعماری، غیر تاریخی و غیر داوطلبانه، و این نام‌ها برای تورک‌ها زئنونیم - ائگزونیم هستند. آزربایجانی و آزری دیگرنامگذاری‌هایی هستند که ‌خارجیان با اهداف استعماری و نژادپرستانه‌ی ضد تورک جعل و تحمیل کرده‌اند.

زنونیم Xenonym، اگزونیم Exonym: نامی که‌ بیگانه‌گان یک گروه ‌قومی - ملی را با آن می‌خوانند.

اندونیم Endonym، اوتونیم Autonym: نامی که ‌یک گروه‌ قومی- ملی خود را با آن می‌خواند.

٢-اسم ملت (اتنونیم Ethnonym) با اسم دولت (استاتونیم Statonym)، آن هم با اسم سرزمین (پاتریدونیم Patridonym) و آن هم با اسم زبان (گلوسونیم Glossonym) و آن هم با اسم لهجه ‌(دیالکتونیم Dialectonym) فرق می‌کند. ناهنجاری فتیشیسم آزربایجانی، پنج مفهوم متفاوت «ملت تورک»، «زبان تورکی»، «گروه ‌لهجه‌های تورکمانی»، «وطن تورک‌ایلی» و «دولت تورک‌ایلی؟، تورکمانیا؟» را یکی نموده ‌و با ذهنیتی ذات‌گرایانه ‌- تمامیت‌خواهانه‌، کودکانه ‌و بیمارگونه‌ همه‌ را یک کاسه آزربایجان نام گذارده ‌است.

نام ملت – اتنونیم Ethnonym: تورک

نام زبان – گلوسونیم Glossonym: تورکی

نام لهجه‌– دیالکتونیم Dialectonym: تورکمانی

نام وطن – پاتریدونیم Patridonym: تورک‌ایلی

نام دولت – استاتونیم Statonym:  تورک‌ایلی ؟، تورکمانیا ؟، و یا ؟...


 ٣- آزربایجان‌گرایان متوجه ‌نیستند که‌ مساواتی‌ها و عثمانلی‌ها در سال ١٩١٨ اسم دولت جدیدالتاسیس تورکان در قفقاز جنوبی را آزربایجان گذاشتند (که ‌آن هم کار فوق العاده ‌اشتباهی بود، زیرا اولا آزربایجان نه ‌نام یک ملت بلکه ‌نام یک جوغرافیا بود، ثانیا نامی ایرانیک بود، ثالثا تمام منطقه‌ی ملی تورک در شمال غرب ایران – تورک‌ایلی را شامل نمی‌شد) و نه نام ملت و زبان را. آن‌ها اسم ملت تورک و اسم زبان تورکی را قانونا و حقوقا تغییر ندادند. اسم ملت تورک و زبان تورکی برای نامیدن تورک‌های اوغوز غربی ساکن در قفقاز و زبانشان بعد از اشغال قفقاز توسط روسیه‌ی بولشویک هم‌چنان بکار می‌رفت تا آن که ‌بیست سال بعد در ١٩٣٧ استالین و میکویان به ‌طور رسمی نام ملی تورک و زبان او تورکی را قدغن و ممنوع ساخته، آن‌ها را به‌ ملت آزربایجان (آزه‌ربایجان خالقی) و به‌ زبان آزربایجانی (آزه‌ربایجان‌جا، آزه‌ربایجان دیلی) تغییر دادند. هدف روسیه‌ی استالینیستی از تحمیل این دیگرنام‌گذاری‌های جدید استعماری، نابود کردن هویت ملی تورک تورکان اوغوز غربی در قفقاز جنوبی، آفریدن یک هویت ملی و ملت جدید بر اساس پروژه‌ی ملت‌سازی استعماری استالینیستی – روسی، و ایجاد یک کانون ضد تورک دائمی در قفقاز بر علیه ‌تورکیه، مانند آفریدن ملت مولدون از رومانیائی‌های سرزمین اشغال شده‌ی مولدووا توسط روسیه ‌به‌ منظور ایجاد کانونی ضد رومانی بود.

٤-آزربایجانگرایان در ایران می‌گویند که ‌چون در قانون اساسی جمهوری آزربایجان، اسم مردم تورک آن کشور از تورک به ‌آزربایجانی عوض شده ‌است، ملت تورک ساکن در ایران هم باید اسم ملی خود و اسم زبان خود را از تورک و تورکی به‌ آزربایجانی تغییر دهند. اما آزربایجانگرایان درک نمی‌کنند و نمی‌فهمند که‌ روند ملت‌شونده‌گی تورک‌های قفقاز متفاوت از روند ملت شونده‌گی مردم تورک در ایران است. و در نتیجه‌ی این دو روند متفاوت، تورک‌های ساکن قفقاز و ایران دارای دو هویت ملی متفاوت هستند. در قفقاز جنوبی مردم تورک و تورک‌زبان به‌ هویت ملی روسیه‌ی ساخته‌ی آزربایجانی استحاله ‌یافته ‌و به ‌واقع الینه‌ – از خود بیگانه ‌شده‌اند. اما مردم تورک و تورک‌زبان ما در ایران عینا مانند مردم تورکیه ‌و قبرس به ‌یک روند ملت شونده‌گی دیگر، یعنی ملت شونده‌گی تورک وارد شده ‌است. در نتیجه‌ مانند مورد تورکیه‌ و قبرس، نام ملت و زبان ما عیناً، تاریخاً و طبیعتاً تورک و تورکی است و نه ‌آزربایجانی. البته مردم تورک در جمهوری آزربایجان و قفقاز جنوبی که ‌تحت حاکمیت روسیه‌ و شوروی، روند ملت شونده‌گی خاص خود را داشته‌اند، مختارند هویت ملی خود و نام ملت و زبان و الفبا و ... شان را هر چه‌ می‌خواهند بنامند. اما اینها به‌ مردم تورک ساکن در ایران که ‌در روند ملت شونده‌گی تورک است ربطی ندارد. نمی‌توان روند ملت شونده‌گی در تاریخ و جوغرافیای معینی را به طور مصنوعی به ‌یک ملت دارای تاریخ و جوغرافیای دیگری بخیه ‌زد. زیرا در این صورت هویت متفاوت بیگانه تلقی می گردد، به طور طبیعی رد و پس زده می‌شود. همانگونه که ملت تورک ما هویت استعماری وارداتی آزربایجانی از روسیه – قفقاز را رد کرده و پس زده است.

٥-امر بر آزربایجانگرایان در ایران مشتبه ‌شده‌ و گمان می‌کنند که ‌قوانین جمهوری آزربایجان مخصوصا در عرصه‌ی هویت ملی و نام ملت و نام زبان که ‌همه ‌ضد تورک است، شامل مردم تورک و تورک‌زبان ساکن در ایران هم می‌شود و لازم الاجراست. اما نمی‌دانند که ‌جمهوری آزربایجان حقوقا و قانونا اوتوریته‌ و صلاحیتی در مورد ملت تورک ساکن در ایران، مخصوصا در تعیین و تغییر نام ملی تورک او و هویت ملی تورک او و نام زبان ملی تورکی او – که خطوط قرمز ملت تورک است - ندارد. جمهوری آزربایجان نمی‌تواند مصوبات ضد تورک خود در مورد نام ملت و زبان و ... را بر ما تحمیل کند و باید از این هوس و ماجراجویی‌ها مطلقاً دست بردارد. نام ملت ما تورک، و نام زبان ما تورکی است و تا ابد هم خواهد بود.

٦-آزربایجان‌گرایان می‌گویند «ملل تورکمن و قازاق و ... خود را با یک نام مشخص به ‌جز تورک می‌نامند، پس ما هم باید خود را آزربایجانی بنامیم....». آن‌ها در این بیان سفسطه‌آمیز، حق ملل دیگر برای داشتن خودنام‌گذاری را قبول می‌کنند. اما وقتی صحبت به‌ ملت ما می‌رسد، او را از همان حقی که ‌برای تورکمن و قازاق و ... می‌شناسند محروم می‌کنند. آزربایجان‌گرایان نمی‌خواهند این واقعیت و حقیقت را درک و قبول و اعتراف کنند که ‌مردم ما هم از همان حق داشتن خودنام‌گذاری استفاده ‌کرده‌ خود را تورک نامیده و می‌نامد. ریشه‌ی این استاندارد مضاعف آن است که‌ مانقورت‌های آزربایجان‌گرا مردم خود و ملت تورک را در زمره‌ی صغیر و مجنون و سفیه، معیوب و مادون انسان و فاقد بعضی از حقوق بشری و انسانی، از جمله‌ حق نامیدن خود می‌دانند. به ‌زعم آزربایجان‌گرایان مردم تورک حق و صلاحیت داشتن خودنام‌گذاری را نداشته‌ ‌و این آزربایجان‌گرایان هستند که ‌در این مورد دارای «ولایت قهری» بوده، می‌توانند برای مردم تورک نام و هویت ملی جعل و اختراع کنند.  

٧-آزربایجانگرایان به ‌مردم تورک در تورکیه‌ حق می‌دهند که خودشان را تورک بنامند. علاوه بر آن آن‌ها تورکی را به‌ صورت نام یک زبان خاص، صرفا در مورد زبان تورکیه ‌به کار می‌برند و خواستار منحصر کردن تورکی به‌ عنوان نام یک زبان خاص، صرفا برای مردم تورکیه ‌هستند. اما حق مردم تورک ما برای تورک نامیدن خودش را قبول ندارند. قبول و احترام به‌خودنام‌گذاری تورکی برای زبان مردم تورکیه، اما رد کردن و محترم نشمردن خودنام‌گذاری تورکی برای زبان مردم تورک ساکن در ایران و تلاش برای تغییر زبان تورکی به ‌نام ایرانیک زبان آزربایجانی توسط آزربایجان‌گرایان، مصداق بارز مانقورتیسم – گؤزقامانیسم آزربایجانی است، و علاوه‌ بر «ملت خود را مادون انسان و فاقد حقوق بشری و در زمره‌ی مجنون و سفیه‌ شمردن»، ریشه ‌در پدیده‌ی «نفرت از خود» (تورک) در میان آزربایجان‌گرایان، و «تورک‌هراسی – تورک‌فوبی» آن‌ها دارد.

٨-آزربایجان‌گرایان به‌ ناهنجاری روانی فتیشیسم آزربایجانی (چسباندن نام ایرانیک آزربایجان به ‌همه ‌چیز از زبان و لهجه‌ و ملت گرفته‌ تا کشور و دولت و ادبیات و وطن و ....) مبتلا هستند (آیا عشق فتیشیستی آزربایجانگرایان به ‌اسم ایرانیک آزربایجان ریشه ‌در ضمیر ناخودآگاه‌ و اصل ایرانی و ایرانزده‌گی‌شان دارد؟). آزربایجانیسم مبتلا به‌ یک ناهنجاری روانی دیگر به ‌اسم «تورک‌فوبی» (وحشت بی پایه از نام تورک، تورک‌هراسی) هم است. تورک‌فوبی که ‌زائیده‌ی شعوبیسم و ذهنیت صلیبی و شیعی‌گری فارسی و پان‌ایرانیسم و روس‌زده‌گی و تحت تاثیر کلیسای ارمنی بودن و .... است از ناهنجاری‌های مشترک بین آزربایجان‌گرایان و پان‌ایرانیست‌ها – صلیبی‌ها – استالینیست‌ها – داشناک‌ها و ..... است.

٩-مقامات جمهوری آزربایجان شامل حیدر علی‌یئف و آزربایجانگرایان ضد تورک در ایران، هنگامی که ‌می‌گویند زبان ما «یک زبان تورکی» (و نه ‌«زبان تورکی») است، تورکی را به ‌جای تورکیک یعنی به ‌عنوان نام یک خانواده‌ی زبانی و نام عمومی زبان‌های تورکیک بکار می‌برند، و نه‌ به‌ عنوان نام یک زبان خاص. یعنی آزربایجان‌گرایان یا فرق بین یک زبان تورکی (اوغوزی غربی) (عضو یک مجموعه)‌ و خانواده‌ی زبان‌های تورکیک (یک مجموعه)، ‌و ضرورت نام‌گذاری‌های متفاوت برای دو مفهوم متفاوت «مجموعه» و «عضوی از آن مجموعه» را نمی‌توانند درک کنند و یا خود را به ‌نادانی زده‌اند[2].

١٠-آزربایجان‌گرایان برای نامیدن زبان ما بسته ‌به ‌شرایط و مخاطبین نام‌های مختلفی مانند آزربایجانی، آزری، تورکی آزری، تورکی آزربایجانی، تورکی، تورکی ایرانی، تورکی عجمی، تورکی قیزیل‌باشی، و .... را به کار می‌برند. این همان چیزی است که‌ اصغرزاده، یک آزربایجانگرای استالینیست شدیدا ضد تورک، آن را «سیالیت» می‌نامد. که ‌در واقع همان دوروئی و حقه‌بازی سیاسی برای فریفتن عوام است که‌ شیعیان از آن با نام «تقیه» ‌یاد می‌کنند و مانند دشمنی با تورک و خود را ولی و قیم ملت دانستن و ..... از متشرعین شیعه ‌به‌ آزربایجانگرایان ضد تورک به‌ ارث رسیده ‌است. هدف آزربایجان‌گرایان ضد تورک از نام‌های مختلف دادن به‌ زبان و ملت ما، از بین بردن تقدس و خط قرمز بودن نام ملی «تورک»، بی ثبات و سست و بی ارزش کردن آن، و عادی و معمولی ساختن تغییر آن با هدف نهایی حذف کردن آن است.

١١-حیدر علی‌یئف و دیگر مقامات جمهوری آزربایجان زمانی که ‌از «ما» صحبت می‌کنند و می‌گویند نام زبان او تورکی نیست و آزربایجانی است، منظورشان از این «ما» ملت تورک نیست، بلکه ‌«ملت آزربایجان» است. زیرا آن‌ها قبلا نام «ما» یعنی ملت تورک را هم به ‌آزربایجانی تغییر داده‌اند. یعنی خانه‌ - برای آزربایجانگرایان - از پای بست ویران است.

١٢-آزربایجانگرایان با مطرح کردن بحث‌های پایان ناپذیر و بی جای تغییر نام زبان تورکی و نام ملت تورک و نام وطن تورک تورک‌ایلی به ‌نام‌های ایرانیک آزری و آزربایجانی و ... روشن‌فکران و محققین و سیاسیون تورک را از پرداختن به ‌مسائل واقعی ملت تورک منحرف می‌کنند. که‌ خود خیانتی دیگر و خوش خدمتی به ‌پان‌ایرانیسم است. فعالین و روشن‌فکران و محققین تورک نباید به ‌دام آزربایجانگرایان – ماشه ‌و ستون پنجم پان‌ایرانیستها و استالینیستها و صلیبیان بیافتند و با آن‌ها وارد بحثهای بیهوده‌ و زیان‌آور تغییر نام زبان و ملت ما از تورک و تورکی به ‌آزری و آزربایجانی شوند. تنها بحثی که‌ با آزربایجان‌گرایان در این زمینه‌ می‌باید کرد تسلیم و تحویل این هشدار به‌ آن‌ها است که ‌نام تورک و تورکی خط قرمز ملت تورک است و هر کس که ‌برای تغییر آن‌ها از جمله ‌به ‌نام ایرانیک آزربایجانی جهد کند، چه پان‌ایرانیست و چه آزربایجان‌چی، بی شک دشمن ملت تورک و خائن به ‌اوست.

١٣-آزربایجان‌گرایان در بحث‌های مضحکشان دائر بر ملت بودن «آزربایجانیان» و وجود ملت آزربایجان در ایران و ضرورت تغییر نام تورک و تورکی به‌ آزربایجانی و ... بالکل حقیقت و واقعیت وجود توده‌ی عظیم مردم تورک بومی در استان‌های همدان و البورز و قوم و تهران و مرکزی و کرمانشاه و .... را (بگذریم از تورکان بومی در مرکز و در جنوب و در شمال شرق ایران) نادیده‌ می‌گیرند. زیرا فاقد شعور ملی تورک بوده، اساسا آن تورک‌ها را جزئی از ملت خیالی خود نمی‌دانند که ‌یک رفتار خائنانه‌ی علی‌حده‌ است. آزربایجان‌گرایان مطلقا قابلیت فهم ضرر و زیانی که ‌با تبلیغ هویت ملی جعلی آزربایجانی به ‌جای تورک به‌ ملت تورک ساکن در ایران می‌رسانند را ندارند. زیرا «آزربایجان‌گرایی، تجسم جهالت است».

١٤- آزربایجانگرایان در ایران که ‌٩٩ درصدشان از مرکز و شرق آزربایجان (استان‌های اردبیل و آزربایجان شرقی کنونی) کانون پیدایش شیعی‌گری ضد تورک و ناسیونالیسم ایرانی ضد تورک، و وارث سنت دشمنی با تورک شاهان سه‌گانه‌ی صفوی (شاه‌ اسماعیل، شاه ‌تهماسب، شاه ‌عباس حقیر)، مانقورت‌های مشروطه‌طلب و دموکرات‌های آزربایجانی و آزادی ستان و حکومت ملی آزربایجان هستند، مانند موللایان شیعی دوچار سوء تفاهم شده‌ و گمان می‌کنند که ‌حق و صلاحیت تعیین اسم ملی و هویت ملی برای ملت تورک ساکن در ایران و تغییر آن‌ها و سلب حق مردم تورک برای نام‌گذاری خودش را دارند. حال آن که ‌هیچ کس و در راسشان آزربایجان‌گرایان که‌ دارای سابقه‌ای طولانی و پرونده‌ای قطور در خیانت به‌ ملت تورک و وطن تورک و زبان و فرهنگ تورک می‌باشند، صلاحیت و حق تحمیل هویت ملی استعماری و پان‌ایرانیست - صلیبی - استالینیزم ساخته‌ی آزربایجانی به‌ مردم تورک، و تجزیه‌ی مردم واحد تورک ساکن در سراسر ایران را که‌ دارای زبان و تاریخ و فرهنگ و ... یکسان هستند به ‌آزربایجانی و غیر آزربایجانی را ندارد.

١٥- از منظر ملت تورک و تاریخ تورک و فرهنگ تورک هر شخص و جریانی که ‌خودنام‌گذاری ملی ما تورک و زبان ما تورکی را انکار کرده، برای تغییر آن‌ها به ‌نام‌های ایرانیک آزربایجانی و آزری، و هویت ملی ضد تورک و استعماری و نژادپرستانه ‌و استالین ساخته‌ی آزربایجانی تلاش کند، مانقورت بلکه‌ خائن و ماشه‌ی دشمنان تورک است. از این جهت آزربایجانگرایان هیچ فرقی با پان‌ایرانیستها ندارند، صرفا به‌ عنوان ستون پنجم آن‌ها در میان ملت تورک عمل می‌کنند. مقامات جمهوری سوسیالیستی آزربایجان شوروی هم که‌ هویت ملی آزربایجانی را بر تورک‌های قفقاز جنوبی تحمیل کردند، مخصوصا آن‌هایی که ‌پس از فروپاشی شوروی و استقلال جمهوری آزربایجان با بازگردان نام ملی ملت تورک و نام زبان او تورکی مخالفت نمودند و می‌نمایند، دوچار خیانت ملی شده‌اند.

No comments:

Post a Comment