در ایران «تورک» نام قومی - ملی «اوغوزهای غربی»، «تورکمن» نام قومی -
ملی «اوغوزهای شرقی» است
تورک صرفاً نام قومی-ملی اغوزهای غربی است، نه همهی ملل تورکیک
مئهران باهارلی
اکثراً سوء تفاهم در دو زمینه پیدا میشود: یا یک چیز را نامهای
گوناگون میدهند، و یا چیزهای گوناگون را یک نام.
(ایسپینوزا - اسپینوزا)
نامگذاری بد اشیاء و پدیدهها، افزودن بر بدیهای عالم است.
(آلبرت كامو)
نامیدن اشیاء با نامهای حقیقی، نشان آغاز عقل است
(ضرب المثل چینی)
تصحیح اسامی، قدم اوّل مرد عاقل است. اگر اسامی ما به ازاء
واقعی نداشته باشند، زبان هم حاکی از حقایق نخواهد بود. رفاه و تربیت هم به سامان
نخواهد بود، لذا تنبیه و مجازات در موضوع خود نخواهد بود. و مردم نخواهند دانست که
با دست راه بروند یا با پا.
(کونفوسیوس - کنفوسیوس)
در ایران چهار ملت تورکیک «تورک»، «تورکمن»، «خلج» و «قازاق» ساکن است. «تورک» نام قومی ملی «اوغوزهای غربی»، «تورکمن» نام قومی ملی «اوغوزهای شرقی» است.
یکی
از روشهای بسیار موثر که دولتهای استعمارگر و مراکز تورکستیز، برای جلوگیری از
تشکل و تثبیت هویت ملی تورک در میان مردم تورک ساکن در ایران و منطقه، و بی هویت و
نهایتا نابود کردن وی به کار برده و میبرند، استفاده از نامهای قومی و ملی جعلی،
مبهم، سردرگم کننده، منسوخ شده و یا غلط است. مشهورترین این گونه نامها «ایرانی»
و «پارسی» است. به عنوان نمونه دولت ایران، پانایرانیستها و قومیتگرایان افراطی
فارس، «ایرانی» را هم به عنوان نام تابعیت اهالی کشور ایران، هم به عنوان هویت ملی
آنها، هم به عنوان نام یک خانوادهی زبانی متعلق به زبانهای هند و اوروپایی و هم
به معنی فارس؛ و یا «پارسی» را هم به معنی فارس، هم به معنی پرسهای باستان، هم به
معنی اقلیت دینی زرتشتی در ایران و هندوستان، هم به معنی فارسی سره و ... بکار میبرند.
در حالی که نامگذاری دقیق و بی ابهام بدین صورت است: «ایرانی» نام تابعیت،
«ایرانیک» نام خانوادهی زبانی، «فارس» نام تاجیکهای غربی معاصر که زبان او فارسی
و اصلا عرب و تورک تغییر زبان داده است، «پارسی» نام اقلیت زرتشتی در هندوستان،
«پرس» نام یک قوم باستانی ایرانیک که ساسانیان و ... منسوب به آنند، .....
آزربایجانگرایی هم که به لحاظ تاریخی و هویتی محصول و برآیند جریانات و اندیشههای شعوبیه و صلیبیون و پانایرانیسم و استالینیزم و ... بوده به اندازهی آنها خصم هویت ملی تورک است، از روش نامگذاریهای جعلی و مبهم و سردرگم کننده، برای جلوگیری از وحدت ملی و خودآگاهی ملی تورک در ایران و منطقه، به حاشیه راندن و طرد نام ملی تورک، و تورکزدایی از هویت ملی و تاریخ ملت تورک ساکن در ایران و آزربایجان استفاده میکند. به عنوان نمونه ایدئولوژی آزربایجانگرایی، «آزربایجانی» را هم به عنوان نام تابعیت تمام اهالی و تبعهی جمهوری آزربایجان، هم نام همهی ساکنان در جوغرافیای نه چندان معین آزربایجان، و هم به عنوان نام قومی – ملی ملت تورک ساکن در جمهوری آزربایجان و جوغرافیای آزربایجان در ایران بکار میبرند.
آزربایجانگرایان همچنین در راستای تورک زدایی و بی هویتسازی ملت خود، نام «تورک» را صرفا در دو مورد زیر به کار میبرند:
١-تورک به عنوان نام فراملی یک خانوادهی زبانی و ملل متکلم به آن زبانها: این کاربرد آزربایجانگرایانه در شرایط فعلی مشکلزا است، زیرا اولا در عصر حاضر گروههای متکلم به این زبانها یک ملت واحد تورک نیستند، بلکه هر کدام یک ملت علیحده هستند. دوما این خانوادهی زبانی «تورکیک» و به تورکی «تورکول» نامیده میشود و تورک صرفا یک عضو و زیرمجموعهی اوغوز غربی آن است.
٢-تورک به عنوان نام انحصاری قومی – ملی تورکهای تورکیه – قبرس – بالکان: این کاربرد آزربایجانگرایانه هم از چند جنبه و بالکل غلط است. زیرا تورک همان طور که خودنامگذاری شاخهی غربی اوغوزهای غربی در تورکیه، قبرس، بالکان است؛ همان طور هم خودنامگذاری شاخهی شرقی اوغوزهای غربی در ایران، قفقاز و ... است. وانگاه آزربایجان با مجاز شمردن مردم تورکیه به استفاده از خودنامگذاری تورک، اما مجاز نشمردن مردم تورک ساکن در ایران و قفقاز به استفاده از خودنامگذاری تورک، هم دوچار تناقض و استاندارد مضاعف میشوند، و هم حق مردم تورک برای داشتن خودنامگذاری تورک را به هیچ گرفته حقوق بشری ملت خود را زیر پا میگذارند.
ناخرسندی و وحشت دولت ایران، قومیتگرایان افراطی فارس، ارمنی، آسوری، کورد، تالش و .... از نام قومی و ملی ما «تورک» امری معلوم است. اما طیفهای گوناگون آزربایجانگرا از جمله «آزربایجانگرایان استالینیست»، «آزربایجانگرایان پانایرانیست»، همچنین «تورکهای چپ ایرانی» و دیگر «تورکهای تورکهراس» هم با نام و هویت قومی و ملی «تورک» ما به اندازهی آن قومیتگرایان افراطی، بلکه بیشتر از آنها مساله دارند. آزربایجانگرایان به منظور ایجاد بحران و سردرگمی هویت قومی - ملی، نفی و انکار «تورک» بودن نام و هویت قومی و ملی ملت تورک ما، و مهندسی الیتیست هویت قومی - ملی وی، ادعا میکنند اگر ما نام «تورک» را به عنوان نام قومی خود بکار ببریم (یعنی همان طور که صدها سال است مردم ما به کار میبرد)، آن وقت جهان ملتفت نخواهد شد که ما کدام گروه تورک هستیم. زیرا از چین تا اوروپا همه «تورک»اند.
آن چه این دستهجات «تورکگریز» از ادراک آن غافلند آن است که در ایران اقلاً از قرون شانزده - هفده میلادی «تورک» صرفاً خودنامگذاری (Autonym, Endonym) قومی - ملی «اوغوزهای غربی» است، نه دیگر ملل تورکیک. در ایران دیگر ملل تورکیک هر کدام خودنامگذاری قومی - ملی خاص خویش را، که غیر از «تورک» است دارند، مانند «تورکمن»، «قازاق» و «خلج». حتی نام قومی - ملی «اوغوزهای شرقی» «تورکمن» است و نه «تورک». در خارج از ایران هم در ادبیات سیاسی معاصر، تورک صرفاً نام قومی «اوغوزهای غربی» (تورکیه، قبرس، کشورهای بالکان) است و نه نام قومی ملل تورکیک دیگر. هنگامی هم که در بعضی آثار، نام «تورک» با بیدقتی و به سیاق گذشته هنوز برای نامیدن دیگر ملل تورکیک بکار برده میشود، این نام نه به عنوان یک نام قومی و ملی، بلکه به عنوان یک نام فراقومی و فراملی و معادل تورکیک است.
خودنامگذاریهای قومی-ملی اوغوزهای شرقی به «تورکمن» و اوغوزهای غربی به «تورک»، نه اختراع استالین و شوروی است و نه رضاشاه و دولت پهلوی. در ایران – همان گونه در زیر نشان خواهم داد - قرنهاست که اوغوزهای غربی خود را صرفاً «تورک»، و اوغوزهای شرقی خود را صرفاً «تورکمن» مینامند.
به عنوان نمونه مهدی خان استرآبادی دولتشخص و دانشمند تورک و منشی و مورخ تورکیست نادرشاه افشار، در اثر خود به نام «مبانی الغت»، در موارد متعدد «تورک» را به عنوان نام قومی «تورکهای ایران و روم» (تورکیه) به کار میبرد: «اتراک ایران و روم» (صص ۹، ۱۶، ۱۷، ۲۰، ۲۲، ۲۷، ۳۰، ۳۴، ۴۳، ۱۰۰، ۱۰۱، ۱۱۸، ۱۲۷). او در عین حال برای نامیدن اقوام تورکیک آسیای میانه و ... از خودنامگذاریهای قومی «تاتار»، «تورکمن»، «اوزبک» و غیره استفاده میکند: «اوزبکیهی توران» (۳، ۱۰۱)، «تورکمانیه» (۳، ۱۰۱)، «ایل تاتار» (۱۰۰)
بر خلاف ادعاهای آزربایجانگرایان التقاطی، در اتحاد شوروی هم نامهای قومی «اوزبک»، «تاتار»، «تورکمن»، «قیرقیز» و .... قبل از استالین رایج بود. چنانچه در روزنامهی کومونیست اورگان حزب کومونیست آزربایجان، چاپ باکو در دههی ١٩٢٠، «تورک» صرفاً به عنوان نام قومی-ملی خلق تورک ساکن در قفقاز جنوبی و جمهوری آزربایجان سوسیالیستی شورایی (و نیز عثمانلی و تورکیه) به کار برده شده است (یعنی اوغوزهای غربی)، و نه به عنوان نام عمومی ملل تورکیک جهان. در این روزنامه و کلاً جمهوری سوسیالیستی آزربایجان تا سال ١٩٣٧ برای هر کدام از دیگر ملل تورکیک، نام قومی-ملی جداگانهای به کار میرفت. مانند «تاتار»، «اوزبیک»، «تورکمن»، «قیرقیز»: «اؤزبهک قادینلاری، تاتار ایشچی قادینلاری، قیرقیز نماینده، قیرقیز اهالی؛ تورکمهن نماینده، تورکمهن اهالی، ......». این همان کاربرد دقیق، واضح، علمی، مردمی، ریشهدار و تاریخی است که در ایران هم عیناً و همواره موجود بوده و اکنون نیز بیابهام و بدون اشکال بکار میرود. در حال حاضر در ایران چهار ملت تورکیک با خودنامگذاریهای قومی-ملی «تورک»، «تورکمن»، «خلج» و «قازاق» ساکنند.
جنایتی که استالین و میکویان و روسیهی کومونیستی در این رابطه مرتکب شدند اختراع نامهای ملی اوزبیک و تورکمن و قازاق و ... نبود، بلکه آن بود که:
-به
منظور جدا نمودن ملت تورک ساکن در قفقاز از تورکیه، نام قومی وی را از «تورک» به
«آزربایجانی» تغییر دادند؛
-برای تضعیف ملت «تاتار»، یعنی دومین ملت پرشمار روسیه پس از روسها، وی را به بیش از ده قوم هر کدام با نام قومی و هویت قومی جداگانه مانند «تاتارهای قازان، نوقرات، پرم، کرشن، ناقای بک، تیپتر، میشار، قاسیم، آستراخان، نوقای، قوندرا، بارابا، قاراچای-مالکار، قوموق، قارائیم و ....» تجزیه کردند (پدیدهی تاتاریزاسیون[1]).
روشنفکران و پیشگامان دور اخیر حرکت ملی دموکراتیک تورک در تورکایلی و ایران نیز، با توجه به واقعیات تاریخی و میدانی و خودنامگذاریهای موجود طبیعی، معتقد به وجود هویتهای قومی - ملی جداگانهی تورک و تورکمن و ... و تخصیص نام قومی «تورک» صرفاً به «اوغوزهای غربی» بودند و هستند. چنان چه پروفسور حمید نطقی دو قوم و هویت ملی «تورک» و «تورکمن» را در عرض هم و در ردیف «فارس» و «عرب» و «کورد» و «بلوچ» ذکر میکند: «در کشور ما اقوامی که در راه تکامل و شکل گرفتن به مرحلهی مشخصی رسیدهاند و سزاست که از آنها چون اقوامی دارای شخصیت و خصوصیت و «هویت ملی» سخن بگوئیم شش قوم است. به ترتیب الفباء: «بلوچ»، «تورک»، «تورکمن»، «عرب»، «فارس» و «کورد». این اقوام دارای زبان، سرزمین و سنتهای خاصاند. .... عدهای از «تورکان» شرق در مشهد ساکناند. این گروه از نظر اراضی با «فارسها» و «کوردها» مجاورند. در میان سرزمینهای «تورکان» شرق و «تورکمنها»، «فارسها» قرار دارند.»[2]
همان گونه که مردم ما و جهانیان قرنهاست نام قومی «تورک» را، بدون کوچکترین مسالهای، صرفاً برای نامیدن ما (اوغوزهای غربی) و نام قومی «تورکمن» را برای نامیدن تورکمنها (اوغوزهای شرقی) بکار میبرند، اکنون هم این خودنامگذاریهای تاریخی و طبیعی باعث ایجاد کوچکترین اشتباه و سوء تفاهم و یا برداشت و تصور نادرستی، نه در میان مردم ما و نه در میان دیگر ایرانیان نمیشود.
و اما سوء تفاهم برخی از فعالین سیاسی آزربایجانگرا که از نامیدن مردم تورک به اسم قومی «تورک»، دچار اشتباه میگردند، اغلب ریشههای عمیقتر و ابعاد گستردهتری دارد. زیرا نتیجه و بخشی از معضل خودخواستهی بیهویتی ملی و باور آنها به مهندسی هویت قومی استعماری از سوی شعوبیان – صلیبیان است. درک آزربایجانگرایان نه تنها در بارهی «نام قومی و ملی ملت تورک»، بلکه در بارهی «تودههای تشکیل دهندهی ملت تورک»، ایضا «وطن تورک» و «تاریخ تورک» و .... نیز مخدوش و معیوب، غیر ملی و ضد ملی؛ و آزربایجانگرایی در این عرصهها ماهیتاً و کلاً فاقد خودآگاهی و شعور است. در نتیجهی این وضعیت است که آزربایجانگرایان، تودههای تورک و یا اوغوزهای غربی ساکن در ایران را اقوام جداگانهای گمان میکنند؛ همهی سرزمین تورکنشین در شمال غرب ایران را وطن خود نشمرده تنها ناحیهی موسوم به آزربایجان را، چه تورکنشین و چه غیر تورکنشین، وطن خود میدانند؛ نام قومی ملت «تورک» را به «آزربایجانی» و «تورک آزربایجانی»،... تغییر میدهند؛ ..... (از منظر ملت تورک، این مواضع و رفتارها همسو با و در خدمت سیاست نسلکشی ملی تورک اجرا شده توسط دولت ایران بوده، آشکارا خائنانه و وطن فروشی و مصداق مانقورتیسم است).
اما همان گونه که جهان میداند خودنامگذاری قومی و ملی مردم تورک در تورکیه و قبرس و بولغارستان و یونان و ... «تورک» است و دیگر ملل تورکیک هر کدام برای خودنامگذاریهای قومی-ملی خاص دیگری را (تورکمن، اوزبیک، تاتار، اویغور، قازاق، قیرقیز، ....) دارا هستند، فعالین سیاسی آزربایجانگرا هم بالاخره یاد خواهند گرفت که خودنامگذاری قومی و ملی ملت ما «تورک» است و ملت تورک هرگز و تحت هیچ شرایطی آن را – مخصوصا به نام بی پایه و ایرانیک و پانایرانیست – صلیبی ساختهی «آزربایجانی» - تغییر نخواهد داد.
ملت تورک مصمم است که پس از یک قرن مانند هر ملت آگاه، زنده و متمدن دیگر، ضمن پاسداری از نام و هویت ملی «تورک» خود، با حیات و مسائل واقعی خویش مشغول باشد. نه با خودنشناسی، عدم توانایی فهم واقعیتها، کجفهمیهای بیشمار و بحرانهای هویتی پایانناپذیر ایجاد شده توسط هویتهای ملی جعلی و استعماری آزربایجانی و ایرانی و تاریخنگاریهای ضد تورک آزربایجانی و ایرانی و فعالین سیاسی ناآگاه و الینه و مسخ شدهی آزربایجانگرا و ایرانگرا، و دیگرنامگذاریهای بی پایه و جعلی و من درآوردهی آنها مانند «آزربایجانی» و «ایرانی» و .....
برای مطالعهی بیشتر:
پانتورک،
پانآزربایجانیسم، تورکباوری، تورکیسم، پانتورکیسم، پانتورکیکیسم، تورانیسم
http://sozumuz1.blogspot.com/2018/05/blog-post_20.html
ایضاحاتی در بارهی کاربرد مودرن و دموکراتیک دو
نام تورک و آزربایجان
http://sozumuz1.blogspot.com/2016/10/blog-post_9.html
مناطق ملی در ایران؛ و منطقهی ملی و یا
اتنودموگرافیک تورک در شمال غرب آن
http://sozumuz1.blogspot.com/search/label/تاتاریزه%20کردن
تورک صرفاً نام قومی-ملی اوغوزهای غربی است، نه
همهی ملل تورکیک
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/08/blog-post_12.html
در ایران شش ملت و اقلیت ملی تورکیک وجود دارد،
هیچ کدام از آنها «آزربایجانی» و یا «تورک آزربایجانی» نیست
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/08/blog-post_11.html
در ایران چهار ملت تورکیک با نامهای تورک،
تورکمن، خلج و قازاق زندگی میکنند
http://sozumuz1.blogspot.com/2016/06/blog-post_9.html
روح دوکترین آزربایجانگرایی عَلَم کردن هویت
آزربایجانی به جای هویت ملی تورک
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/03/blog-post_85.html
ایراندا نه «آزهربایجانلی» وار، نه «آزهربایجان
تورکو» و نه باشقا بهنزهر اویدورما و قوندارما میللتلهر و کیملیکلهر
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/03/blog-post_10.html
اصطلاح «ایران تورکچولهری»، صرفاً میتواند
محصول مغز علیل و پاک باختهی یک آزربایجانگرای ضد تورک باشد
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/03/blog-post_95.html
در هویت ملی آزربایجانی، «انکار هویت ملی تورک»
مندرج و مستتر است
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/08/blog-post.html
بحرانهای آزربایجانگرایانه
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/08/blog-post_1.html
آزربایجانگرایی تالشی: گل بود به چمن نیز آراسته
شد
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/08/blog-post_95.html
باز هم ملت جعلی آذربایجان، اعتراض به تیتر خبر
آیتالله منتظری
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/11/blog-post_8.html
در ایران، یک «مسالهی تورک» وجود دارد و یک
«مسالهی حق تعیین سرنوشت ملت تورک». مسالهای به اسم آزربایجان و حق تعیین سرنوشت
آزربایجان و ... وجود ندارد
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/02/blog-post_5.html
تورکان تکانی خوردهاند. هویت ملی تورک در حال
شکلگیری، اما بر مبانی مبهم و نه چندان درست است
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/01/blog-post_29.html
ایراندا تورک خالقی اؤزونه «تورک» دییهر. بو دا
مسالهنی بیتیریر
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/02/blog-post.html
لهجهگرائی، طائفهگرایی و محلیگرایی، سه مانع
عمده در مسیر روند ملت شدن خلق تورک در ایران
http://sozumuz1.blogspot.com/2016/09/blog-post_47.html
هدف از بررسی زیرگروههای لهجهای، جوغرافیایی،
مذهبی، طائفهای، ... خلق تورک
http://sozumuz1.blogspot.com/2016/09/blog-post_9.html
ناکارآمدی، ناقص و عقیم و غیر واقعی بودن آزربایجانگرایی
صرف
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/01/blog-post_23.html
Türk yérine koloniyal Azerbaycan Étnosu-Milleti
qavramı Quzéyde de iflas étmekdedir
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/01/turk-yerine-kolonliyal-azerbaycan.html
قانون تشکیل ایالات و ولایات مشروطه و تجزیهی
منطقهی ملی تورک
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/01/blog-post_24.html
نقشهای نادرست، ذهنیتی مغشوش، طرزی مضر
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/06/blog-post_29.html
تورکیستان ایله تورکییه دوغرویسا، تورکایلی ده
دوغرودور.
http://sozumuz1.blogspot.com/2016/08/blog-post_64.html
نام و ترکیب تورکایلی
http://sozumuz1.blogspot.com/2018/01/blog-post_25.html
موضوعِ بحث وطن (تورکایلی) ایسه، گئریسی
تفرّعات
http://sozumuz1.blogspot.com/2018/01/blog-post_31.html
تورکایلی، احمد جواد
http://sozumuz1.blogspot.com/2018/05/blog-post_6.html
جمهوریتخواهی فارسی و مسالهی ملی در ایران،
نگاهی به طرح پیشنهادی و. انصاری-س. مددی
http://sozumuz1.blogspot.com/2018/05/blog-post_31.html
[1] روسیه و سیاست تاتاریزه
کردن ملت تورک ما نمونهی اوبلاست قارس
[2] از سخنرانی دوکتور حمید
نطقی تورکولوق، عضو هئیت تحریریهی مجلهی وارلیق، استاد دانشگاه، و عضو کومیتهی
اجرائی انجمن آزربایجان در سمینار خواستهای ملت ایران از قانون اساسی در دانشگاه
تهران. ١٣٥٨
No comments:
Post a Comment