Thursday, August 17, 2017

از خیانت‌های آزربایجان‌گرایان: فیوضات و طراحی نسل‌کشی ملی و زبانی تورکی در ایران

از خیانت‌های آزربایجان‌گرایان: فیوضات و طراحی نسل‌کشی ملی و زبانی تورکی در ایران

 

مئهران باهارلی


در زیر مراسله‌ای از ابوالقاسم فیوضات، یکی از «آزربایجان‌گرایان» و از «آزادی‌خواهان» مشهور تبریز در دوره‌ی مشروطیت، از رهبران جنبش آزادی‌سِتان و مدیر نشریه‌ی «تجدد» اورگان آن حاکمیت ایران‌گرا، یکی از نخستین طراحان سیاست نسل‌کشی ملی و زبانی ملت تورک در تاریخ که در نزد آزربایجان‌گرایان از «مفاخر آزربایجان» شمرده می‌شود را آورده‌ام. در این مراسله که فیوضات آن را در سال ١٩٢٣ یعنی دو سال قبل از سقوط دولت تورک قاجار خطاب به وزارت معارف دولت مشروطه – حکومت کودتای سردار سپه نوشته، وی تدابیر و اقدامات جامعی را برای ترویج زبان ملی فارسی و اتحاد لسان (یک‌سان‌سازی زبان)، فارس‌سازی ملت تورک، و نسل‌کشی ملی و زبانی ملت تورک به دولت ایران پیشنهاد می‌کند.




١-این مراسله را محمدعلی صفوت در کتاب خود بنام «تاریخ فرهنگ آزربایجان (با فوائد ادبی)» آورده است. بنا به صفوت، ابوالقاسم فیوضات از ابتدای ماموریت خود در اداره‌ی معارف، شروع به اجرائی کردن هدف یک‌سان‌سازی زبانی در آزربایجان (ریشه‌کن کردن زبان تورکی) کرد. وی می‌گوید امر توحید لسانی و تعمیم زبان فارسی در میان تورکان و آزربایجان به عنوان زبان ملی، از سابق نیت و هدف اساسی روشن‌فکران و وطن‌خواهان محل یعنی تبریز  بود. این ادعای صفوت صحیح  است. زیرا تبریز از اوائل قرن نوزده تبدیل به مهد و قلعه‌ی تورک‌های‌ فارس‌گرا، آزربایجان‌گرایان ایران‌گرا و آزربایجان‌گرایان پان‌ایرانیست تورک‌ستیز که همه‌گی مبلغ زبان فارسی به عنوان زبان ملی همه‌ی ایرانیان و لزوم جای‌گزین ساختن آن به جای زبان تورکی بودند، و به عبارت دیگر تبدیل به یک کارخانه‌ی عظیم مانقورت‌سازی و خائن‌پروری شده بود.

٢-صفوت به عنوان یک آزربایجان‌گرای ایران‌گرا در کتاب خود از ملی بودن زبان فارسی و لزوم تعمیم آن و یک‌سان‌سازی لسانی در ایران، یعنی نابود ساختن زبان تورکی دفاع می‌کند. با این‌ همه وی مخالفت خود را با سیاست‌های خشن و رادیکال اعلام و بدان‌ها اعتراض می‌نماید. زیرا به نظر وی اینگونه سیاست‌های خشن نتیجه‌ی معکوس داده و با تحریک مخالفت‌ها و اعتراضات تورکان، به هدف مطلوب که گسترش زبان فارسی و ریشه‌کن کردن سریع و بی هزینه‌ی زبان تورکی است ضرر می‌رساند.

٣-صفوت هم مانند فیوضات و دیگر «آزربایجان‌گرایان ایران‌گرا» و «آزربایجان‌گرایان پان‌ایرانیست» از فعالین مشروطه‌طلب، از رهبران جنبش آزادی‌سِتان، از گروه موسوم به آزادی‌خواهان و دموکرات‌های آزربایجان و یک آزربایجان‌گرا بود:

-«آزربایجان‌گرایان ایران‌گرا» (ستارخان، خیابانی، صفوت، محمدعلی تربیت، ....)، همانند «آزربایجان‌گرایان پان‌ایرانیست» (حسن تقی‌زاده، حسین کاظم‌زاده ایران‌شهر، اسماعیل امیرخیزی، سید جلیل اردبیلی، احمد کسروی، رضا تربیت، صادق رضازاده شفق، ناصح ناطق، ابوالقاسم فیوضات، رضا افشار، محمود غنی‌زاده، ....)، و « تورک‌های چپ‌ ایرانی» (جوادزاده خلخالی بعدا پیشه‌وری، یوسف افتخاری، سلیمان میرزا اسکندری، خلیل ملکی، ...)، به «هویت ملی ایران» که در دوره‌ی مشروطیت ایجاد شد اعتقاد داشتند و «ایران» را وطن خود می‌دانستند.

-«آزربایجانی» برای هر دو دسته از آزربایجان‌گرایان ایران‌گرا و آزربایجان‌گرایان پان‌ایرانیست، یک خرده‌هویت قومی جزئی از «ملت ایران»، و آزربایجان سرِ «وطن ایران» بود. آزربایجان‌گرایان، چه ایران‌گرا و چه پان‌ایرانیست، به هویت ملی تورک، وجود ملت تورک در ایران و وطن تورک (منطقه‌ی ملی تورک‌نشین در شمال غرب ایران - تورک‌ایلی) اعتقادی نداشتند، بلکه مخالف آ‌ن‌ها بودند.

-هر دو گروه آزربایجان‌گرایان پان‌ایرانیست و آزربایجان‌گرایان ایران‌گرا از عوامل اصلی در به انحراف کشانیدن حرکت مشروطیت، آغشتن آن به آنارشیسم و تروریسم و هرج و مرج و حرکتی براندازانه، تبدیل آن به یک پروژه‌ی ضد تورک، ایجاد جنگ داخلی بین تورکان، براندازی دولت تورک قاجاری، به حاکمیت رسیدن رضاخان، تاسیس رژیم دیکتاتوری رضاشاه، و تدوین و اجرای سیاست نسل‌کشی ملی و زبانی ملت تورک در دوره‌ی پهلوی بودند.

-هر دو گروه آزربایجان‌گرایان «زبان فارسی را زبان ملی» خود می‌دانستند و به ضرورت رسمی شدن زبان تورکی اعتقادی نداشتند. بر عکس، به لزوم یک‌سان‌سازی زبانی در ایران (توحید لسانی)، از طریق ریشه‌کن کردن زبان تورکی و فارس‌سازی تورک ها معتقد بودند.

اما آزربایجان‌گرایان پان‌ایرانیست، علاوه بر تمایلات فارس‌گرایانه و عقاید ضد تورک، شدیدا ضد مساوات و ضد عثمانلی بوده، خواستار استفاده از روش های رادیکال و حتی خشونت‌آمیز سخت‌افزاری برای فارس‌سازی سریع ملت تورک و نسل‌کشی ملی و زبانی وی در آزربایجان و ایران بودند. در حالیکه آزربایجان‌گرایان ایران‌گرا خواهان اِعمال دیپلوماسی و اتخاذ روش های فرهنگی و تربیتی نرم‌افرازی برای وصول به همان هدف بودند.


طرح پیشنهادی فیوضات برای نسل‌کشی زبانی تورکی و فارس‌سازی ملت تورک به روایت محمدعلی صفوت

از کتاب تاریخ فرهنگ آزربایجان (با فوائد ادبی)، صص ١١٦-١١٣


«پیش از آن که به قسمتی از کارهای فرهنگی فیوضات اشاره شود، نگارنده از نقل یک جمله از کلمات حکمت آیت علی بن ابی طلب (ع) ناگزیر است: «حق در عالم اندیشه و خیال مانند آب زلال صاف و سهل است. ولی وای بر آن روزی که به مرحله‌ی عمل قدم گذارد. چه قدر سخت و دشوار است به وجود آوردن آن».

آقای فیوضات از بدو ورود و ماموریت خود به عملی کردن بعض نیات اساسی اقدام نمود. در درجه‌ی اول مساله‌ی توحید زبان و ترویج ادبیات فارسی در آزربایجان بود که به وسیله‌ی فرهنگ و فرهنگیان آن را بهتر می‌توان رایج کرد. و از زمان سابق هم جزو مرام وطن‌خواهان و روشن‌فکران محل [تبریز] بوده است. اما نه به آن ترتیبی که بعض مامورین اعزامی قدم برداشته‌اند، نه با تشدید و تحکّم که آن نتیجه‌ی معکوس و اثر بد بخشد.

..... نگارنده همواره با مامورین اعزامی از مرکز در آن باب مخالفت اصولی داشته و تذکراتی داده است و لاینقطع آثار و شواهد درستی نظر و صداقت خود نسبت به کشور از بام و در ریزش داشته، ولی توجه علاقه‌مندانه از رتبه‌داران مشاهده نشده است.

....

آقای فیوضات برای فراهم آوردن وسایل توحید لسان مراسله‌ی ذیل را به وزارت فرهنگ نوشت:


اداره‌ی معارف و اوقاف آزربایجان

مقتضیات محلی را در نظر گرفته و از تقدیم معروضات ذیل ناگزیر است.

البته لزوم و محسنات توحید لسان خصوصاً در یک مملکت مستقل و بالاخص در محیطی که عدم مرکزیت نسبت به آن سم مهلکی است و به هیچ وجه محتاج به اقامه‌ی برهان نیست. و نیز قابل انکار نیست که مساله‌ی لسان و ادبیات و تربیت فکری هر مملکت از نقطه‌ی نظر سیاست خارجی و سد تلقین و تزریق بیگانه‌گان لامحاله به اندازه‌ی یک قوه‌ی نظامی دیسیپلینی حائز اهمیت است. پس تصدیق می‌فرمایند که تعمیم لسان مرکزی ایران خاصه در بلاد و نواحی آزربایجان از الزم و اهم ضرورات بوده و تهیه‌ی وسایل و عمل کردن آن از وظائف مهم وزارت جلیله‌ی معارف می‌باشد.

اسهل و اقصر طرق برای نیل به این مقصد مهم همانا توسعه‌ی معارف و تکثیر عده‌ی معلمین فارسی‌زبان است. و با سه راه می‌توان به اجرای آن نائل و توفیق حاصل گردد:

اول: تاسیس دارالمعلمین با فرستادن چند نفر معلم کافی از مرکز تا در محل معلمین فارسی‌زبان تربیت نمایند که مدارس نقاط جزء آزربایجان هم از وجود تعلیم‌یافته‌گان استفاده کنند.

دوم: تغییر پوست معلمین مدارس دولتی آزربایجان با معلمین مدارس مرکزی یا نقاط دیگر فارسی‌زبان. نظر به اجرای پیش‌نهاد دومی، عده و اسامی معلمین مدارس دولتی که از بودجه‌ی مصوب یا عوارض محلی اداره می‌شوند تقدیم می‌گردد که در صورت صلاح به تدریج تغییرات معروض را مبذول و معمول فرمایند.

سوم: نمایشات ادبی و اخلاقی در زبان فارسی، مشروط به اینکه بلیط‌های نمایش مجانی و یا به قیمت بسیار نازل باشد. و با همین ملاحظه ارسال پیس‌های فارسی تحت نومره ٤٢٨٠ از وزارت فرهنگ تقاضا شده بود.

و نیز برای نیل به مقصود فوق، به عرض دو فقره‌ی دیگر جسارت می‌ورزد. در صورتی که قابل توجه هئیت محترم دولت باشد، طرح و اخذ تصمیم فرمایند:

١-تسطیح و شوسه کردن راه تهران و تبریز که وسایل ربط و آمیزش در میان این دو نقطه‌ی مهم سهل و آسان گردد.

٢-در این موقع که دولت به خلع اسلحه‌ی عشایر موفقیت حاصل کرده، عشایر نقاط مغرب و جنوب را به نقاط [دیگر] آزربایجان کوچ داده و نقل عشایر شمال غربی را به نقاط مزبور امر فرمایند»


پایان نقل قول از کتاب تاریخ فرهنگ آزربایجان


چند نکته:

١-رئوس طرح فیوضات برای نسل‌کشی زبانی و ملی تورک‌ها: فیوضات در مراسله‌ی خود، طرحی جامع برای نسل‌کشی ملی و زبانی ملت تورک به دولت ایران عرضه می‌کند. این طرح بر اساس و شامل مواد زیر است:

-لزوم و فوائد یک‌سان‌سازی زبان‌ها (ریشه‌کن کردن زبان تورکی و فارس ساختن تورک‌ها) امری بدیهی است و ضرورتی برای آوردن دلیل و سبب برای آن نیست.

-یکسان‌سازی زبان‌ها (ریشه‌کن کردن زبان تورکی و فارس ساختن تورک‌ها) از جهت سد کردن تاثیرات و تلقینات خارجی نیز واجب است. منظور فیوضات از تاثیرات و تلقینات خارجی، بسط شعور ملی تورک و ظهور جریانات استقلال‌طلبی و خواست الحاق به عثمانلی – تورکیه و نیز به قفقاز - جمهوری آزربایجان که با الهام از مستقل بودن این دو کشور در آن دوره بین مردم تورک مخصوصا در غرب آزربایجان بسیار رایج و مقبول بود، است.

-رایج ساختن زبان فارسی در آزربایجان از الزم واجبات و بسیار مهم‌تر از فارس‌سازی دیگر مناطق غیرفارس در ایران است.

-امر یک‌سان‌سازی زبان‌ها در ایران و ریشه‌کن کردن تورکی، تهیه‌ی وسایل و اجرایی کردن آن، باید توسط نهادهای دولتی و در راس آن‌ها وزارت معارف انجام گیرد. یعنی سیاست نسل‌کشی ملی و زبانی تورکی می‌باید به یک سیاست دولتی و متولیان فرهنگ در مرکز تبدیل شود.

-کوتاه‌ترین راه برای فارس‌سازی تورک‌ها و ریشه‌کن کردن زبان تورکی، تربیت و ازدیاد معلمین فارسی‌زبان است.

- بند پیشنهاد برای تاسیس مدارس تربیت معلم فارسی‌زبان (دارالمعلمین) در آزربایجان. نشان می‌دهد که هدف از ایجاد تربیت معلم و دانش‌سرا و .... در مناطق تورک‌نشین، نه بسط معارف و فرهنگ، بلکه فارس‌سازی تورک‌ها و ریشه‌کن کردن زبان تورکی بوده و است.

-اعزام معلمین فارس به مناطق تورک به جای معلمین بومی تورک که باید به مناطق فارس منتقل شوند.

-تبلیغ زبان فارسی از طریق اجرای نمایش‌های فارسی‌زبان به طور مجانی. هزینه و پیس‌های این نمایش‌های فارسی باید از طرف وزارت فرهنگ پرداخته و تامین شود. قابل ذکر است که در آن مقطع نمایش‌های تورکی‌زبان در شهرهای مختلف تورک اجرا می‌شد و مورد استقبال مردم قرار می‌گرفت. منظور فیوضات، مقابله با این نمایش‌های تورک و هدف او جلوگیری و از بین بردن تئاتر تورک است.

-ایجاد راه‌های شوسه و ...  به منظور تسهیل امر آسیمیلاسیون تورک‌زبانان در تورک‌ایلی و دسترسی راحت‌تر دولت و فارسستان به این مناطق برای فارس‌سازی تورک‌ها از طریق تاسیس مدارس و ادارات فارس، توزیع نشریات فارس، ازدیاد رفت وآمد و اختلاط انسانی بین تورک‌ایلی و فارسستان به جای رفت و آمد و اختلاط انسانی موجود بین تورک‌ایلی و قفقاز جنوبی و عثمانلی که قبلاً وجود داشت، ...

-جابجائی عشایر و طوائف تورک و تهجیر و تبعید آن‌ها به فارسستان و عربستان و لورستان؛ در مقابل اسکان عشایر و طوائف غیر تورک آن مناطق در تورک‌ایلی به منظور تسهیل آسیمیلاسیون تورک‌ها در تورک‌ایلی و تغییر دموگرافی آن.

٢-ماهیت فارس‌گرای حرکات مشروطیت و آزادی‌سِتان: فیوضات در طرح خود، هیچ چیز تازه‌ای را که جنبش‌های مشروطیت و آزادی‌سِتان قبلاً خواهان آن نباشند مطرح نکرده است. هر دوی این جنبش‌های ضد تورک معتقد به «ملت ایران، ملی بودن زبان فارسی، وطن بودن ایران و مخالف عدم تمرکز بر اساس خطوط ملی یعنی فدرالیسم ملی» بودند. طرح فیوضات برای نسل‌کشی زبانی و ملی ملت تورک، نتیجه‌ی طبیعی ایدئولوژی و هویت ملی ضد تورک حرکت‌های مشروطیت و آزادی‌سِتان و وفاداری و اعتقاد فیوضات بدان‌ها است.

٣- خوش‌خدمتی فیوضات: فیوضات یکی از رهبران جنبش مشروطه، از رهبران حرکت آزادی‌سِتان و از زعمای گروه موسوم به آزادی‌خواهان و دموکرات‌های آزربایجان بود. وی طرح خود برای نسل‌کشی ملی و زبانی ملت تورک را – مانند دیگر مانقورت‌ها و خائنین تورک آن دوره در تبریز - نه در اثر فشار دولت و یا ناخواسته و بزور، بلکه کاملاً داوطلبانه و در دوره‌ی سردار سپه‌ی رضاخان، در حالیکه هنوز دولت قاجار وجود داشت و از سر خوش خدمتی به حکومت کودتای سردار سپه تهیه کرده و به دولت مشروطه پیشنهاد می‌کند (رضاخان در اسفند سال ١٢٩٩ -١٩٢٠ کودتا کرد و به مقام فرماندهی کل قوا رسید. در خرداد ١٣٠٠ – ١٩٢١ وزیر جنگ و در آبان ١٣٠٢ – ١٩٢٣ نخست‌وزیر شد. در آذر ١٣٠٤- ١٩٢٥ با ساقط کردن سلسله‌ی تورک قاجار بر تخت سلطنت نشست).

٤-مخالفت با عدم تمرکز: نکته‌ی قابل توجه دیگر، «سم مهلک خواندن عدم تمرکز» از سوی فیوضات است. وی مخالف هر گونه عدم تمرکز است، حتی عدم تمرکز اداری که در حرکت مشروطیت مطرح شد، اما هرگز عملی نگشت. تقدیم حرکت‌های مشروطیت در آزربایجان و حرکت آزادی‌ستان به عنوان حرکت‌های ملی، خواهان عدم تمرکز ملی (فدرالیسم ملی) و یا استقلال ملی از سوی آزربایجان‌گرایان، بویژه از سوی تاریخ‌‌نگاران آزربایجان‌گرای رسپوبلیکای آزربایجان، دروغ محض و فریب دادن خود و مردم و استحماق آن‌ها است. دو حرکت مشروطه و آزادی‌سِتان مطلقاً فاقد هویت ملی تورک و اهداف ملی تورک از جمله عدم تمرکز ملی و یا استقلال ملی بودند. آن‌ دو حرکت، حرکت‌هایی برای «نجات ایران، ملت ایران و وطن ایران؛ و تعمیم زبان و فرهنگ فارسی به مثابه‌ی زبان و فرهنگ ملی ایران، توحید لسان – یکسان‌سازی – فارسی‌سازی زبان‌های گوناگون مردمان ساکن در ایران» بودند که صرفاً به سبب توسعه‌ی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نسبی تورک‌ایلی در آن منطقه ظهور کردند.

٥-دموکرات‌های آزربایجان، آغاز کننده‌ی نسل‌کشی زبانی و ملی ملت تورک و دیگر ملل غیر فارس در ایران هستند. فیوضات از زعمای حرکت مشروطیت در آزربایجان، از رهبران جنبش آزادی‌ستان، از آزادی‌خواهان و احرار و دموکرات‌های آزربایجان در هر دو دوره بود. وی طرح نسل‌کشی ملی و زبانی ملت تورک را به عنوان «معارف آزربایجان» و به نیت «نجات آزربایجان» تهیه کرده است. علاوه بر آن، آزربایجان‌گرایان، فعالین سیاسی و تاریخ‌نگاریان آزربایجان‌گرا هم، جنبش مشروطیت و آزادی‌ستان را حرکت‌های ملی، و رهبران آن‌ها از جمله فیوضات را از «مفاخر آزربایجان» می‌شمارند. این همه باعث می‌شود که طرح و اقدام فیوضات برای نسل‌کشی زبانی و ملی ملت تورک، بدون کوچک‌ترین خطا به عنوان طرح و اقدام آزربایجان‌گرایان برای نسل‌کشی زبانی و ملی ملت تورک شناخته شود.

٦-خیانت در خیانت «مفاخر آزربایجان» ‌نویسان آزربایجان‌گرا: تاریخ آزربایجان‌گرایی در ایران، از همان آغاز یعنی تاسیس انجمن آزربایجان در تهران و انجمن ایالتی آزربایجان (انجمن غیبی) در تبریز در دوره‌ی مشروطیت و ظهور دموکرات‌های آزربایجان، با «عَلَم کردن هویت قومی آزربایجانی بر اساس جوغرافیا به جای هویت ملی تورک؛ با اعتقاد به ملت ایران و نبود ملتی بنام تورک در ایران، باور به ملی بودن زبان فارسی، وطن بودن ایران»، .... ؛ حتی قبل از آن با انتشار نشریات فارسی‌زبان توسط تبریزیان در داخل ایران و خارج، و با ایجاد «انجمن معارف تبریز» که بر اساس اعتقاد به لزوم یک‌سان‌سازی زبانی و فارس‌سازی تورک‌ها در ایران، به ایجاد شبکه‌ی مدارس فارس در تورک‌ایلی پیش از مشروطیت پرداخت؛ تاریخ خودزنی و خیانت به ملت تورک است. اما فعالین سیاسی و تاریخ‌نگاران آزربایجان‌گرا در ایران و مخصوصاً در جمهوری آزربایجان، با مخفی نمودن ماهیت ضد تورک و فارس‌گرای حرکات مشروطیت و آزادی‌ستان و در عوض تقدیم خائنین آزربایجان‌گرای ایران‌گرا و آزربایجان‌گرای پان‌ایرانیست به عنوان حرکات ملی و قهرمانان ملی و مفاخر آزربایجان و ... خیانت به مراتب زشت‌تری را مرتکب شده‌اند و اکنون نیز می‌شوند. این خیانت، علاوه بر دروغ‌پردازی و تحریف تاریخ، تلاش برای تحمیق و در جهالت نگاه داشتن ملت تورک و آسیب پذیر ساختن و در غفلت نگهداشتن او و در نتیجه تسهیل و تسریع امر فارس‌سازی و نسلی‌کشی زبانی و ملی تورک در ایران است.

در این راستا آزربایجان‌گرایان و تاریخ‌نگاری آزربایجان‌گرایانه بویژه در تبریز، با سائقه‌های هم‌شهری‌گری، محلی‌گرایی، قبیله‌گرایی و در نتیجه‌ی نبود شعور ملی تورک، فیوضات - این یکی از نخستین طراحان سیاست نسل‌کشی ملی و زبانی ملت تورک در تاریخ - را هم مانند دیگر هم‌سنخ‌های او و بدون اشاره به اقدامات ضد تورک و خائنانه‌اش، به صورت صرفا مثبت معرفی می‌کند (به عنوان نمونه نگاه کنید به کتاب مشاهیر آزربایجان، اثر صمد سرداری‌نیا، صص ٣٦٩-٣٥٥). در تاریخ‌نگاری آزربایجان‌گرایانه فیوضات، این شخصیت ضد تورک چنین تقدیم می‌شود: از چهره‌های برجسته‌ی فرهنگی آزربایجان، فرهنگی پرتلاش، از پیش‌روان آزادی‌خواهی، روزنامه‌نگار و نویسنده‌ی انقلابی، نماینده‌ی مجلس و مرد خیر، از تبریزیان پاك‌دامن، آزادی‌خواه، وطن‌پرست و از خادمان به فرهنگ، پیش‌قدم در نهضت‌های مردمی، تماماً در خدمات فرهنگی، مرد دانش دوست، ..... .


منبع:

تاریخ فرهنگ آزربایجان (با فوائد ادبی)، به قلم محمدعلی صفوت. چاپ‌خانه‌ی قم. صص ١١٦-١١٣ 

No comments:

Post a Comment