Monday, August 7, 2017

تورک‌ایلی است نه روژهه‌لات: توسعه‌طلبی ارضی کوردستانی در پوشش دفاع از حقوق بشر

«تورک‌ایلی» است نه «روژهه‌لات»

 

توسعه‌طلبی ارضی کوردستانی در پوشش دفاع از حقوق بشر

 

مئهران باهارلی

 

۲۹ مارس ۲۰۰۷

 


 سؤزوموز

 موضع سازمان دفاع از حقوق بشر کوردستان در قبال برخی شهرها و مناطق تورک‌ایلی مخصوصا بخش آزربایجانی آن

 سازمان دفاع از حقوق بشر کوردستان گزارشی تحت نام «خبرهائی از کوردستان» صادر کرده است[1]. روح و دیدگاه حاکم بر این گزارش مانند بسیاری از گزارشات قبلی این سازمان نوعی قومیت‌گرائی بدوی و زیاده‌خواهی کوردی و توسعه‌طلبی ارضی کوردستانی در پوشش دفاع از حقوق بشر است. این روح و دیدگاه بسیار ناسالم و فوق العاده مضر، در ضدیت کامل با روح و فلسفه‌ی دفاع از حقوق بشری ایرانیان کورد و تبلیغ هم‌زیستی مسالمت‌آمیز ملل ساکن در ایران قرار دارد.

گزارشات سازمان دفاع از حقوق بشر کوردستان، که علی القاعده می‌باید مربوط به کوردستان و کوردها باشند، نوعاً و همواره شامل مواردی مربوط به تورکان و شهرها و مراکز جمعیتی‌ی تورک‌نشین و تاریخی‌یِ غیر کوردستانی در شمال غرب ایران متعلق به تورک‌ایلی مخصوصا بخش آزربایجانی آن، از جمله سالماس (سلماس)، خوی، سولدوز (نقده)، بیجار (بایجار)، اورمو (اورمیه)، ماکی (ماکو)، قوشاچای (میاندوآب)، مراغه، قوروا (قروه)، سایین قالا (شاهین دژ)، تیکان تپه (تکاب) و .... نیز می‌باشد. ظاهراً سازمان دفاع از حقوق بشر کوردستان با گنجاندن اخبار شهرهای تورک‌نشین و مناطق تاریخی سرزمین تورک‌ایلی مخصوصا بخش آزربایجانی آن در گزارشات منتشره‌ی خود، سعی در القاء توهم نخست «کوردستانی» و سپس «کوردنشین بودن» این شهرها و مناطق تورک را دارد. در این گزارشات و اخبار، به عنوان قاعده‌ای عمومی، جمعیت اصلی و صاحبان تاریخی آن یعنی تورکان به عنوان «اقلیت حاشیه‌ای تورک‌زبان» و یا «مهمان آذری» در این مناطق گویا «اصلاً کوردنشین» و گویا «همیشه کوردستانی» نشان داده می‌شوند.

ناگفته پیداست که این همه، بیش از پرداختن صادقانه به مسائل حقوق بشری کوردان و اخبار منطقه‌ی ملی کوردنشین و یا کوردستان، تبلیغ و جا انداختن ایده‌ی «کوردستان بزرگ» (الکردستان الکبری) و تثبیت اراضی و مرزهای این کشور خیالی و سرزمین مجازی در میان فارسی‌زبانان و تشکیلات حقوق بشری جهانی و مراکز و نهادهای سیاسی بین المللی است. «کوردستان»، به نحوی که سازمان دفاع از حقوق بشر کوردستان آن را ادراک و تعریف می‌کند با «کوردستان بزرگ» افراطیون کورد، گروه استالینیستی – مائوئیستی - تروریستی پ.ک.ک. و بازوی ایرانی آن پژاک عینیتی تمام دارد و ملهم از آن است. این سرزمین تخیلی، بخش وسیعی از مناطق زیست ملل همسایه در خارج کوردستان و به دور از حیطه‌ی زیست تاریخی کوردان، از جمله بسیاری از شهرهای ده‌ها و صدها هزار نفری تورک‌نشین در جمهوری آزربایجان، عراق، تورکیه و سوریه را نیز شامل می‌شود. جالب توجه آن که بسیاری از شهرها و مراکز جمعیتی تورک‌نشین گنجانده شده در این گویا کوردستان بزرگ یا اصلاً دارای جمعیت کورد نیستند و یا صرفاً چند ده و یا چند صد نفر کورد در آن‌ها ساکن‌اند. در ایران نیز این کوردستان تخیلی (کوردستان شرقی، روژهه‌لات)، مناطق بسیار وسیعی از منطقه‌ی ملی تورک و  تورک‌نشین در شمال غرب ایران و یا تورک‌ایلی مخصوصا بخش آزربایجانی آن، و همچنین بخش‌هائی از مناطق زیست تاریخی ملل لک (لکستان) - لور (لورستان)، فارس (فارسستان) و عرب (عربستان) را در برمی‌گیرد.

به نظر می‌رسد توهمی کاملاً جدی در بسیاری از سازمان‌ها و سیاسیون کورد در ایران و منطقه ایجاد شده است که هر مرکز جمعیتی، حتی با یکی دو درصد نفوس کورد، و حتی اگر این نفوس کورد در سال‌ها و ماه‌ها و هفته‌های اخیر به این مناطق مهاجرت کرده باشند، متعلق به «کوردستان بزرگ» است و می‌باید در نقشه‌های - چنانچه خود می‌نامند - «آخرین مستعمره‌ی جهان» گنجانده شود. این منطق به جز صدور دعوتیه برای جنگ‌های قومی و برادرکشی، خون‌ریزی و مصیبت چیز دیگری نیست. کاربرد این منطق غریب، تورک‌ها را نیز مجاز و محق می‌سازد که اکثر مناطق عراق و قفقاز حتی روسیه و همچنین سراسر ایران را از جمله خود شهرستان‌های سنندج و ساووج بولاغ (مهاباد) و کرمانشاه را به سبب حضور گروه‌های بی شمار تورک در آن‌ها، آن هم از قرن‌ها پیش، جزء «تورک‌ایلی بزرگ» دانسته و داخل در نقشه‌های خود کنند! و یا به بلوچ‌های مهاجر و اسکان داده شده در تورکمن‌یورتو (تورکمنستان صحرا) این حق را می‌دهد که تورکمنستان جنوب غربی را بلوچستان بنامند و داخل در نقشه‌های «بلوچستان بزرگ» سازند.

و این در حالی است که سازمان دفاع از حقوق بشر کوردستان که با اصرار مناطق تورک‌نشین استان‌های آزربایجان غربی و همدان و زنجان و .... را جزء کوردستان قلمداد می‌کند، هنگام درج اخبار مربوط به مناطق تورک‌نشین آزربایجانی و غیر آزربایجانی متعلق به «تورک‌ایلی» قرار داده شده در استان‌های امروزی کوردستان و کرمانشاهان توسط دولتین پهلوی و جمهوری اسلامی، مانند بخش اعظم شهرستان‌های سونقور - سنقر، بیجار و قوروا - قروه و .... که تورک‌نشین هستند، صماً و بکماً ساکت بوده و کوچک‌ترین لزومی به اشاره به تورک‌نشین بودن این مناطق و تعلق آن‌ها به تورک‌ایلی، و یا دفاع از حقوق بشری و ملی تورکان ساکن در آن‌ها نمی‌بیند.

سناریوی تکراری کوردسازی، کوردستان‌سازی، الحاق و اشغال کوردی و پاک‌سازی قومی

آنچه سازمان دفاع از حقوق بشر کوردستان و دیگر نیروهای سیاسی کورد مشغول به انجام آنند، ادامه و مشابه همان سناریوئی است که قبلاً از طرف مقامات و نیروهای کورد و ارمنی در مقابل چشم جهانیان و در مناطق تورک‌نشین عراق و قفقاز اجرا شده است:

-این سناریو نخست با تبلیغات همه‌جانبه و جنگ روانی بسیار گسترده برای آماده ساختن افکار عمومی و ایجاد زمینه‌ی ذهنی برای الحاق سرزمین‌های تورک‌نشین آغاز می‌شود،

-در نشریات و کتاب‌ها و نقشه‌ها اسامی تاریخی و جوغرافیائی تورکی موجود در این مناطق به ارمنی و کوردی تغییر می‌یابند،

-برای این مناطق سابقاً و یا فعلاً تورک‌نشین، تاریخی نو و عاری از تورک ساخته و بازنوشته می‌شود،

-برای این مناطق نام‌های جدید کوردی گذاشته می‌شود: کوردستان شرقی (ایران) و یا روژهه‌لات، کوردستان جنوبی (عراق) و یا باشور، کوردستان غربی (سوریه) ویا روژاوا، کوردستان شمالی (تورکیه) ویا باکوره، ....

-این سرزمین‌ها در نقشه‌ها در داخل محدوده‌ی «کوردستان بزرگ» و «ارمنستان بزرگ» نشان داده می‌شوند،

-در ادامه به روش‌های گوناگون از جمله ایجاد ناامنی و جو امنیتی – پولیسی در منطقه به سبب انجام عملیات تروریستی، قاچاقچی‌گری از جمله کولبری و ...، تورکان بومی فرار داده شده و در هماهنگی با دولت‌های متخاصم (ایران و ارمنستان و ....)، کوردان و ارمنیان تازه وارد از دیگر کشورها و مناطق به جای آن‌ها اسکان داده شده و بدین ترتیب ترکیب اتنیک و ملی اهالی روستاها و شهرهای تورک‌نشین مذکور به نفع کوردها و ارمنی‌ها دگرگون می‌گردد،

-و در نهایت در شرایط مناسب و با حمایت نیروهای خارجی (روسیه، آمریکا، فرانسه، ...) این سرزمین‌ها اشغال و پس از چندی ضمیمه‌ی خاک کوردستان و یا ارمنستان می‌شود. 

با این شیوه است که ایروان، شهری آزربایجانی که در آغاز قرن بیستم بیش از نیمی از جمعیت آن را تورکان تشکیل می‌دادند، امروز از تورکان تصفیه و به پایتخت ارمنستان تبدیل گردیده است.

سوء استفاده از سرکوب حقوق ملی خلق کورد در خاورمیانه از طرف رهبران گروه‌های کوردی منطقه، و تعدی و دست‌درازی آن‌ها به سرزمین‌های ملل همسایه، پشت کردنشان به دوستی و مودت با این ملل، و  ... علاوه بر تسلیم شدن به موج قومیت‌گرائی زیاده‌خواه کوردی و توسعه‌طلبی کوردستانی، با وضعیت و فعل و انفعالات اخیر جهانی و منطقه‌ای بویژه آنچه در عراق (و سوریه) می‌گذرد و اعتماد به نفس حاصله از این وقایع در میان نیروهای کورد، وعده و وعیدهای آشکار و پنهانی دولت‌های استعماری – صلیبی غربی به کوردان در مورد عدم مخالفت آن‌ها با اشغال و ضمیمه کردن مناطق تورک‌نشین و عرب‌نشین منطقه به کوردستان بزرگ، و اشتراک داوطلبانه‌ی رهبران و تشکیلات مسلح کوردی در جنگ‌های نیابتی در صف آن دول استعماری غرب بر علیه دیگر ملل منطقه و مشخصا تورک‌ها، از نزدیک در ارتباط است.

هنوز صدای طالبانی رئیس اتحادیه‌ی میهنی کوردستان که چند سال پیش اعلام می‌کرد «کرکوک شهری کوردستانی نیست و ما قصد الحاق آن به کوردستان را نداریم» در گوش تورک‌های ساکن در ایران و عراق طنین‌انداز است. این شهر نه تنها اکنون «کوردستانی» اعلام شده، بلکه با اسکان ده‌ها هزار کورد تازه وارد در حال تبدیل گردیدن به شهری «کوردی» است. مقامات کورد و رهبران نیروهای سیاسی کورد بدنبال حذف تورکیه از معادلات سیاسی عراق (در نتیجه‌ی سیاست‌های نادرست این کشور در قبال تحولات عراق) و تمایل آمریکا به شکرگذاری و دادن پاداش به کوردها که متفق آن‌ها در ساقط کردن رژیم صدام و اشغال عراق بودند، مطمئن از شمسیه‌ی حمایتی سیاسی و نظامی اشغال‌گران و دریافت چک سفید از سوی آنان برای توسعه‌طلبی ارضی و زیاده‌خواهی خاکی، آشکارا و بدون ملاحظه شروع به این ادعا نموده‌اند که کرکوک، «قلب کوردستان» و «پایتخت کوردستان»، حتی «قدس کوردستان» است. پیش‌تر از آن هم، جهانیان شاهد اعلام اربیل، شهری که تا این اواخر مسکن حدود ٣٠٠ هزار تورکمان بود، به عنوان پایتخت رسمی اقلیم کوردستان شده بودند.

با این همه، با توجه به محافظه شدن و زنده بودن حافظه‌ی تاریخی تورکان تورک‌ایلی مخصوصا در استان آزربایجان غربی در باره‌ی قتل عام‌ها و تهاجمات و غارت‌های شیخ عبیدالله و سیمیتقو و حزب دموکرات کوردستان و .... در تاریخ معاصر و نزدیک، و با پیش چشم داشتن تجربه‌ی کرکوک و .... تورک - که در اثر توسعه‌طلبی کوردان عراق، همکاری آن‌ها با مداخله‌ی اشغال‌گران و دول امپریالیستی، غفلت تورکان این کشور و سیاست‌های نادرست دولت تورکیه و به زور و حیله - در حال مصادره و بلعیده شدن از سوی قومیت‌گرائی توسعه‌طلب کوردی و الحاق به کوردستان بزرگ‌اند؛ بسیار بعید است که هیچ کدام از شهرهای آزربایجانی و غیر آزربایجانی تورک‌ایلی از ماکو تا سونقور به عاقبت ایروان و کرکوک و .... دچار شوند. این شهرها و مناطق، چه آزربایجانی و چه غیر آزربایجانی، همه متعلق به «تورک‌ایلی» هستند و هرگز جزئی از «روژهه‌لات» نخواهند شد[2].

هم‌سوئی قومیت‌گرائی کورد با دیدگاه‌های پان‌ایرانیستی و سیاست‌های رسمی تورک‌ستیزانه‌ی دولت جمهوری اسلامی

یکی دیگر از نکات منفی موجود در دیدگاه‌ها و گزارشات سازمان دفاع از حقوق بشر کوردستان، که به شدت به دوستی و مودت تاریخی و لازم دو ملت تورک و کورد آسیب می‌رساند، هم‌سوئی این سازمان با دیدگاه‌های پان‌ایرانیستی و سیاست‌های رسمی تورک‌ستیزانه‌ی دولت جمهوری اسلامی در کاربرد ترمینولوژی دولتی و سعی برای تغییر اسامی شهرها و نیز نام خود ملت تورک است.

سازمان دفاع از حقوق بشر کوردستان در حالیکه به عنوان نمونه در گزارش اخیر خود برای نامیدن شهر «دیاربکر» در تورکیه، در اعتراض به حق به سیاست‌های نادرست دولت تورکیه در تغییر اسامی تاریخی مناطق کوردنشین از اسم تاریخی «آمِد» (عمید) استفاده می‌کند، از کاربرد نام‌های تورکی تاریخی و اصلی شهرهای تورک‌نشین تورک‌ایلی مانند «سولدوز»، «سایین قالا» و ... خودداری کرده و به جای آن نام‌های تحمیلی دولتی - فارسی «نقده»، «شاهین دژ»، ... را بکار می‌برد. این سازمان در مورد شهرهای سابقاً تورک‌نشین اما در حال حاضر کوردنشین مانند «ساووج بولاغ»، «خانا»، و ... نیز همین سیاست را تعقیب کرده و به جای کاربرد نام‌های تاریخی و اصلی تورکی این مناطق، از آن‌ها با نام‌های جدید و جعلی دولتی - فارسی «مهاباد»، «پیرانشهر» و ... یاد می‌کند.

پیروی سازمان دفاع از حقوق بشر کوردستان و دیگر تشکیلات و شخصیت‌های کوردی از سیاست‌های نژادپرستانه و پان‌ایرانیستی و ضد تورک دولت‌های ایران در تغییر نام‌های تاریخی تورکی، محدود به اسامی جوغرافیائی شهرهای استان‌های آزربایجان غربی و کوردستان نبوده، به تغییر نام ملت «تورک» نیز سرایت کرده است. آن چنانکه سازمان دفاع از حقوق بشر کوردستان به همراه اکثر تشکیلات و شخصیت‌های کوردی، بی‌مهابا یکی از اساسی‌ترین اصول حقوق بشری را  که عبارت است از احترام به خودنام‌گذاری اقوام و ملل و گروه‌های ملی و تقید به حق نامیده شدن آن‌ها با  اسامی تاریخی و ملی خودشان- زیر پا گذارده و با اصرار از ملت «تورک» کائن در ایران با نام‌های جعلی و راسیستی - دولتی «آذری» و «آذربایجانی» یاد می‌کند. حمایت کوردان ایرانی از سیاست ضد انسانی «آذری» و «آذربایجانی» نامیدن تورکان ساکن در ایران توسط جمهوری اسلامی – در حالیکه خود از سیاست «تورک کوهی» نامیده شدن کوردان تورکیه پس از جنگ جهانی دوم توسط بعضی گروه‌های افراطی آن کشور سخت ناخشنودند - رفتاری تاسف‌آمیز و فوق العاده سوال‌برانگیز است. 

خطاهای خانمان‌سوز شخصیت‌ها و گروه‌های سیاسی کوردستانی و مقامات ایرانی کورد

طمع به خاک دیگری داشتن، کوشش برای الحاق اراضی تورک‌نشین متعلق به تورک‌ایلی مخصوصا در استان آزربایجان غربی به کوردستان بزرگ، حتی اگر صرفاً در نقشه‌ها و گزارشات و اخبار بوده باشد؛ و تغییر نام ملت تورک و اسامی تورکی شهرهای تورک‌ایلی در هم‌سوئی با مراکز دولتی و غیر دولتی پان‌ایرانیست، خطاهای خانمان‌سوزی هستند که گروه‌های سیاسی کوردستانی و نیز شخصیت‌ها و مقامات ایرانی کورد می‌بایست به نام حقیقت، مصلحت‌گرائی و دوستی دو ملت تورک و کورد از ارتکاب به آن‌ها به شدت پرهیز کنند. پیروی از همچو سیاست‌های ناشایستی از سوی شخصیت‌ها و انجمن‌های حقوق بشری کوردی و کوردستانی، وهیم‌تر از یک خطائی سیاسی صرف بوده، ملعبه نمودن مبارزه‌ی شریف حقوق بشری، آلوده ساختن آن به قومیت‌گرائی بدوی و خیانت به دوستی ملل تورک و کورد است.

آنچه تورکان و کوردان ساکن در ایران محتاج آنند روشن‌گری و آگاهی یافتن بر حقوق ملت خود و ملت همسایه، دعوت مردم به هم‌زیستی و مدارا، ایجاد جو اعتماد متقابل، مخالفت با ماشه‌ی دول امپریالیستی در جنگ‌های نیابتی‌شان بر علیه ملل همسایه شدن و دوری از توسعه‌طلبی ارضی و زیاده‌خواهی قومی توسط روشن‌فکران و فعالین سیاسی طرفین است و این همه متاسفانه در تناقض آشکار با آنچه سازمان حقوق بشر کوردستان و دیگر گروه‌های قومیت‌گرای کورد و حتی بسیاری از مقامات کورد جمهوری اسلامی در حال انجام آنند می‌باشد. آنچه که این دسته‌جات و شخصیت‌های کورد در حال انجام آنند عبارت است از قومیت‌گرائی ارزان، یک‌ جانبه‌نگری، خولیاهای توسعه‌طلبانه، نقشه‌کشی‌های بی‌پایه، صدور دعوتیه برای جنگ‌های قومی و برادرکشی، و خون‌ریزی و مصیبت.

سکوت احزاب و فعالان و شخصیت‌های سیاسی و فرهنگی انسان‌دوست، صلح‌طلب و دموکرات کورد در مقابل روند غیر دموکراتیک و سعی تنش‌زای افراطیون قومیت‌گرای کورد در آسیمیلاسیون و کوردسازی مناطق تورک‌نشین متعلق به تورک‌ایلی در استان‌های کوردستان و کرمانشاهان، تلاش برای استثمار منابع و ذخائر آن‌ها و ادعاهای ناسنجیده‌ی ارضی کوردان ایرانی و خارجی بر این مناطق و دیگر مراکز جمعیتی تورک‌نشین در استان‌های آزربایجان غربی و همدان، اعم از اینکه آن‌ها تحت تاثیر سیاست ارعاب قرار گرفته باشند، به خاطر مراعات بعضی ملاحظات و یا در نتیجه‌ی یک انتخاب آگاهانه‌ی استراتژیک این مواضع را اتخاذ کرده باشند، بیش از هر زمان نامشروع، ناموجه و زیان‌بار است.

وقت آن رسیده است که بنام دوستی و هم‌زیستی ملت‌های ساکن در ایران، همه‌ی احزاب سیاسی و همه‌ی فعالان سیاسی و فرهنگی و شخصیت‌ها و روشن‌فکران مسئول و روشن‌بین کورد، یک صدا این اعمال ضد انسانی گروه‌ها و شخصیت‌های افراطی زیاده‌خواه را محکوم کرده و بدین ترتیب فشار اجتماعی نیرومندی علیه قومیت‌گرائی بدوی و توسعه‌طلب دشمنان هر دو ملت کورد و تورک و برای جلوگیری از تکرار فجایع در آینده ایجاد نمایند.

گئرچه‌یه هو


[2] رامبد لطفی‌پور یکی از کادرهای بلندپایه‌ی حزب دموکرات کوردستان: «چنانکه می‌دانیم شهر ماکو همچون برخی از دیگر شهرهای کردستان مانند اورمیه، نقده، میاندوآب، سلماس و …. بافت جمعیتی آن از ترکیب دو ملت کورد و تورک به وجود آمده است. همچنانکه جمعیت کرکوک در کوردستان جنوبی را کورد و تورک و عرب تشکیل می‌دهند. اما واقعیت این است که کرکوک شهری کوردستانی است. به همین صورت ماکو، ارومیه، نقده، میاندوآب، سلماس و ….. هم شهرهای کوردستانی هستند. این واقعیت مناقشه‌بردار نیست. تظاهرات و قیام ملی اخیر کوردها در ماکو سند غیر قابل انکار اثبات این واقعیت می‌باشد. این شهرها هر چند که ساکنان تورک‌زبان هم داشته باشند، اما سرزمین کورد هستند و تورک‌ها در آنجا مهمانند و قابل احترام و باید با آن‌ها محترمانه رفتار نمود. آن‌ها همچون اقلیتی ساکن این سرزمین‌اند و در سرزمین کوردها به سر می‌برند. بر این مسأله هیچ ایرادی نیست». کوردستان شماره‌ی ۴۳۲ و تارنمای حزب دموکرات کوردستان ایران

No comments:

Post a Comment