رد نظریهی ایرانیکمنشاء بودن نوروز: آئینهای نوروزی مراسمی فراملی و جهانیاند و منسوبیتی انحصاری به قوم فارس، دیگر اقوام ایرانیک، زرتشتیگری، ایرانیت، آریائیان، ... ندارند. همانطور که امروز نوروز مختص ملل ایرانیکزبان نیست، در دورهی باستان هم مختص اقوام ایرانیکزبان نبود. نوروز میراث معنوی مشترک بشریت است، نه فقط ایرانیان و یا ایرانیکزبانان.
برخلاف عوام فارس و همهفارسانگاران که عید نوروز را جشنی با منشاء خالص ایرانیک میدانند، خواص و دانشمندان فارس و از آن جمله اوسطورهشناس مشهور دوکتور مهرداد بهار در مقالهی «نوروز جشنی آریایی نیست» از کتاب «جستاری چند در فرهنگ ایران»، آنرا برگرفته از «جشن دوموزی» («داموزید» سومری، «تامموزی» آککادی، «تمموزی» عبری) دانسته که در سه هزار سال پیش از میلاد در منطقهی بینالنهرین توسط سومریان بوجود آمده بود. دوکتور مهرداد بهار در مدخل کتاب «تخت جمشید» خود و هم در مصاحبه با مجلهی آدینه (شماره بهار ١٣٧٢) در این باره چنین میگوید: «... جشن نوروز در اصل یک جشن آریایی نبوده، بلکه نخست در بین سومریان مرسوم بوده است... این آیین از بین النهرین به دیگر مناطق جهان و از جمله ایران رفته است».
در کتاب اوستا (دست کم در گاتها) سخنی از نوروز نمیرود. در دیگر متون کهن دینی و غیر دینی اقوام ایرانیکزبان نیز اشارهای به عید نوروز و آئینهای نوروزی نشده است. از مراسم نوروز در دربار شاهنشاهان هخامنشی و اشکانیان هم اطلاعاتی در دست نیست. در سنگنوشتههای بهجا مانده از دوران هخامنشیان، اشارهای مستقیم به برگزاری نوروز نشده است. در حالی که بنا به تثبیت محمود روح الامینی «رسم نوروز، پیش از آیین زردتشت نیز در ایران برپا بوده است». این بدان معنی است که در آن ایام زرتشتیان، در صورت اطلاع از سنت و پدیدهی نوروز، آن را در آغاز امری خارجی و نامربوط به خود میدانستهاند و سپس به مرور زمان مانند بسیاری از مظاهر تمدنهای مجاور آن را اخذ و خودی کردهاند. همچنین باید ذکر کرد که اساساً آغاز سال ایرانیک قدیم، نه نوروز در اول بهار، بلکه در اول تابستان بود. ایرانیکزبانان باستان در فصلبندی سال به دو فصل تابستان هفتماهه و زمستان پنجماهه معتقد بودند و فصلی به نام بهار نمیشناختند که آغاز آن را جشن گیرند.
در سالهای اخیر ناسیونالیستهای افراطی کورد نیز بویژه در تورکیه به جریان همهخودانگاری پیوسته و ادعا میکنند نوروز و زرتشت و ... همه منشاء و ریشهی کوردی دارند. آنها در این راستا جشن نوروز را هم به عنوان سمبولی سیاسی و در جهت ملتسازی بکار میبرند. در حالیکه کوردان تورکیه که نوعا سنیاند، در سطح مردمی و علی القاعده تا سالهای اخیر عید نوروز را بر گزار نمیکردند.
جشن دوموزی-عید آکیتو، رابطهی سومری- بین النهرینی: عید نوروز آنگونه که امروز در میان ملل ساکن در ایران و از جمله فارسها (تاجیکهای غربی سابق) مرسوم است، ریشه در «جشن دوموزی» (سومری: داموزید، آککادی: تامموزی، عبری: تمموزی)، «عید آکیتو» بین النهرینی-سومری (سومری: ازهن آکیتوم، آکیتی شکینکو؛ بابلی: آکیتو، آکیتوم، رش شاتتیم) در عراق کنونی و سنن و گاهشماریهای بابلی-آکادی- آسوری- ایلامی در «اوّل نیسسانو» دارد. کهنترین نشانهای که از نوروز به جای مانده، متعلق است به نخستین خاندان سلطنتی «اور» سومری که در خاورمیانهی باستان و عراق فعلی زندگی میکردند. از این رو برخی از محققین، سومریان را کاشف نوروز عد کردهاند. در این قدیمیترین نوروز، بنا بر آیینی که ازدواج مقدس محسوب میشد، رابطهی زناشویی میان الههی آب و خدای باروری صورت میگرفت. در معابد شهر اور، شاه شهر نقش خدای باروری را بازی میکرد و نقش الههی آب را کاهنهی معبد شهر اور ایفاء مینمود. سومریان از روز اول بهار (نوروز) جشنهای مفصلی به مدت دوازده روز برپا و روز سیزدهم استراحت میکردند. در این روز زنخدای سومری به نام «نانشه» که الههی عدالت، مهربانی و راستی بود به حساب نیک و بد مردم رسیدهگی میکرد. عید «خاب-نیسان» آسوری و «ساهارانه» یهودیان شمال عراق، غرب ایران و جنوب تورکیه ادامهی مستقیم جشن آکیتوی در دو هزار سال اخیر است.
جشن زاگموگ، رابطهی بابلی: نوروز در میان اقوام سامی نیز از کهنترین زمانها شناخته شده بود. چنانچه برخی از روایتهای تاریخی آغاز نوروز را به بابلیان نسبت میدهند. طبق این روایتها نوروز پدیدهای ادخال شده از عراق امروزی است و رواج آن در قلمروی ایران امروزی به ۵۳۸ سال قبل از میلاد یعنی زمان حملهی کوروش به بابل بازمیگردد. ابوالقاسم اسماعیلپور، در کتاب «اوسطوره، بیان نمادین» در این باره چنین میگوید: «آئینهای نوروزی ما شبیه مراسم مربوطه به ایزدان بابلی - یونانی، مصری است. نوروز بابلیان دوازده روز طول میکشید». در میان بابلیهای ساکن بین النهرین فستیوالی بوده است نظیر جشن نوروز موسوم به «جشن زاگموگ» که در سالهای حدود ٢٣٠ پیش از میلاد در فصل اعتدال ربیعی، در یازده روز از اول ماه نیسان به یاد و احترام «مردوک» (بت بزرگ بابلیان، خدای مسلط و قهرمان خدایان) در معبد «آزگیلا» واقع در شهر بابل برپا میشد. آرتورکریستن سن ایرانشناس دانمارکی نیز از جملهی کسانی است که نوروز ایرانیان را در اساس جشنی بابلی میداند: «زگموک و یا جشن آغاز سال به مدت ١٢ روز در آغاز بهار در معبد اساگیلای - آزگیلای مردوک در شهر بابل با شکوه تمام برگزار میشد. در این روز پادشاهان بابل در حضور مردوک و همهی خدایان تحت ریاست وی، دست تندیس مردوک را در دست گرفته و با وی تجدید عهد و پیمان میکردند. به تصور آنها، خدایان در روز زگموگ (نوروز) سرنوشت مردم و جهان و زندهگی شاه را برای یک سال آینده رقم میزنند. بدین مناسبت در روز اول سال آتش افروخته و شاهان بار عام با شکوهی را به بزرگان ملک خود میدادند».
رابطهی سامی-عربی: بسیاری از جوامع عرب دورهی جاهلیت جزیره العرب و مندائیان - صائبیان عراق و عربستان ایران - الاحواز نیز نوروز را جشن میگرفتند. آلوسی در کتاب «بلوغ الارب» خود، نوروز و مهرگان را دو عید مردم مدینه پیش از ظهور اسلام معرفی میکند. به واقع همهگانی شدن نوروز در قلمروی غیر سامی از جمله در ایران، مصادف با دورهی اسلامی و حاکمیت مامون خلیفهی امپراتوری عرب عباسی و نتیجهی آن است. در زمان دولت عرب عباسیان، خلفا برای پذیرش هدایای مردمی، از نوروز استقبال میکردند.
دیگر فرهنگها و تمدنهای نوروزساز: نوروز و آئینهای همسان آن در دیگر فرهنگهای منطقه و از جمله در میان فنیقیهای حوزهی دریای مدیترانه، در میان یونانیان باستان، در آسیای صغیر، مصر باستان و آسیای میانه نیز گرامی داشته میشد. به عنوان نمونه مراسم جشن نوروز در کتاب مشهور «سینوهه پزشک مخصوص فرعون» در سفر سینوهه و خدمتکار وی «کاپتا» به کشورهای امروزی خاورمیانه نیز دیده میشود.
رابطهی موغولیک- تورکیک: در تشکل هویت عید نوروز، آنگونه که امروز در آسیای میانه و خاورمیانه و قفقاز شناخته میشود، تورکان نیز سهم تعین کنندهای داشتهاند. معادل نوروز در فرهنگ تورک بیشتر دو جشن بهارهی «ارگهنه قون» و «یئنگیگون» (فورم باستانی: یانگی گون) است.
طبق متون تاریخی صدها سال قبل از میلاد در بین اقوام تورک باستانی هون، جشنهایی در ٢٢ مارس برابر با اول فروردین برپا میشد. در زیر یک سنگنوشتهی تورکی بنام «قییا داشی» پیدا شده در وادی یئنیسئی که به شکل بوزقورت (گرگ خاکستری) است، در بارهی عید بهار و یا نوروز چنین گفته میشود: «بیگهای هون، بیکیهای هون با ما در یانگیگون (روز نو)، این نخستین روز و نخستین شادی بهار که برای ما ارزش خاصی دارد، در سرزمینی بزرگ از چین و ماچین به سوی غرب، و آن سوتر از غرب تا هندوستان شریک شدند».
در میان تورکان مسیحی - پاگان چوواش در روسیهی مرکزی، جشنی به اسم آکاتوی (Акатуй)، برگذار میشود که نام و برخی از مولفهها و محتوی آن شباهت به جشن آکیتوی سومری دارد.[1] آکا معادل اکین (کِشْتْ) در زبان تورکی ما است. این جشن با نامهای «سوهاتوی» در چوواشیای شمالی، «سابانتوی» (Сабанту́й) تاتاری، «هابانتوی» (Һабантуй) باشقیری، و نامهای گوناگون دیگر در میان ملل تورکیک بالقار و نوقای در قفقاز شمالی و ملل اوقوریک ماری، موردوا، اودمورت، ... در ناحيهی وولگا هم رایج است.
رابطهی آزربایجانی-تورکایلی: در روایتهای زرتشتی متاخر در ذکر ورود جمشید به منطقهی آزربایجان در تورکایلی و سپس روز جلوس او بر تخت مرصع خود نیز، تشکل نوروز با آزربایجان ارتباط داده شده است. برهانالدین خلف تبریزی در این باره چنین میگوید: «جمشید ... سیر عالم میکرد. چون به آزربایجان رسید، فرمود تخت مرصعی را بر جای بلندی رو به جانب مشرق گذارند و خود تاج مرصعی بر سر نهاده بر آن تخت بنشست. همین که آفتاب طلوع کرد و پرتوش بر آن تاج و تخت افتاد، شعاعی در غایت روشنی پدید آمد. مردمان از آن شادمان شدند و گفتند این (روز نو) است». روایت مشابه فردوسی در این باره چنین است:
«چو
خورشید تابان میان هوا،
نشسته
برو شاه فرمانروا؛
به
جمشید بر گوهر افشاندند،
مر آن روز را (روز نو) خواندند».
همانگونه که مشاهده میشود در این روایات از «آفتاب و خورشید» سخن میرود که میتواند بر ریشهی تورکیک گونهی رایج نوروز در منطقه پرتوافکنی کند (مراجعه کنید به معنی یئنگیگون در زیر).
یئنگی گون و یئنگی ایل- نحو تورکی ترکیب نوروز: ترکیب نوروز (مانند ترکیب چهارشنبه سوری) به لحاظ نحوی تورکی است. در نحو فارسی، این ترکیب «روز نو» گفته میشود. بر این اساس، عدهای این احتمال را مطرح کردهاند که ترکیب فارسی «نوروز» و معادل پهلوی آن «نوگ روج» در اصل ترجمهی اصطلاح «یئنگیگون» تورکی به معنی آفتاب و خورشید نو است. بنا به این نظر از آنجائی که «گون» در زبان تورکی همزمان به دو معنی روز و خورشید-آفتاب میباشد، به هنگام اخذ این اصطلاح از سوی زبانهای ایرانیک، «یئنگی گون» تورکی به جای «خورشید نو» به صورت «روز نو»، و با حفظ نحو تورکی به صورت «نوگ روج، نو روز» ترجمه و یا به مرور زمان تبدیل شده است. به همین سیاق، فورم قدیمی «ناوا سرِدا» یعنی سال نو در میان ایرانیکزبانهای باستان و «نوسارد» و «نوسارجی» نزد ایرانیکزبانهای آسیای میانه در زمان سوغدیان و خوارزمشاهیان، نیز ترجمهی تحت الفظی ترکیب تورکی «یئنگی ایل» به معنی سال نو است. قابل توجه است که در بسیاری از لهجههای کنونی زبان تورکی در بخشهای جنوبی تورکایلی از جمله در مناطق تورکنشین استانهای همدان، مرکزی و کوردستان، هنوز به سال نو «یئنگیل» گفته میشود.
ارگهنه قون اورال-آلتاییک و همگرائی و ادغام نوروز با آن: نوروز امروزه تقریباً در میان تمام ملل تورکیک از محمدی (مسلمان) و مسیحی و موسوی و شامان و بودیست و آنیمیست و تحت نامهای گوناگون عزیز نگاه داشته میشود. یکی از قدیمیترین نامهای نوروز در میان این گروههای تورکیک، «ارگهنه قوْن» (آرێقێنا گۆن، ارگهنه گۆن، اۆرگهنه گۆن، ...) است. به تورکی ارگهنه به معنی معدن، و قوْن به معنی محل سکونت و یا کوهپایه؛ فورم «ارگهنه» از ریشهی ارمهک به معنی رسیدن و بالغ شدن؛ فورم «آرێقێنا» از ریشهی آرێ به معنی خالص و صاف، و در صورت خوانش به صورت «اۆرگهنه» به معنی مولد و تولید کننده، و گۆن به معنی روز و مردم است. در میتولوژی تورک، ارگهنه قون موطن اولیهی تورکان جهان و عید نوروز هم روز خروج تورکان از ارگهنه قون به راهنمائی بوزقورت و با ذوب کردن کوهی که آنها در غاری در آن محبوس بودهاند است. معادل ارگهنه قون در اساطیر مجاری (از ملل اورالیک) «اؤرئک هون» به معنی وطن باستانی است. برخی محققین کلمهی ارگهنه قون را به صورت «ارگهن گون» (مخفف ارگهن گون) و به معنی روزی که بسیار میرسد یعنی آغاز سال نو که همواره تکرار میشود خوانده و معنی کردهاند. اما این دیدگاه در میان تورکیشناسان مقبولیت نیافته است.
اوغوز بایرامی و یا روایت اوغوزی عید نوروز: داستان پیدایش عید نوروز در افسانههای تورکان اوغوز به اوغوزخان، بنیادگذار امپراتوری هونهای آسیایی (هیونگ نو) در سال ۲۰۹ پیش از میلاد ارتباط داده میشود. در این روایات پسر اوغوزخان در یک زمستان خیلی طولانی و سرد پس از مصرف کردن همهی آزوقهی خود، روز سیام «چلهی بزرگ» (نگاه کنید به مراسم یلدا در همین نوشته)، به دنبال پیدا کردن آزوقه به جستجو میپردازد. در راه در حالی که بدنش از سوز سرما بیحس شده بود با بچه گرگی مواجه میشود. بچه گرگ محل یک دوراهی که در آنجا یک گلهی گوسفند، یک دستهی گندم، یک جهره و یک آسیاب دستی در انتظار پسر اوغوزخان میباشد را به وی نشان میدهد. سپس رهنمودها و پندهائی به او در بارهی پرورش گله، ریسیدن پشم گوسفندان با جهره، دوختن لباس از پوست گوسفندان، کاشتن دانههای گندم، آرد کردن آنها با آسیاب دستی و پختن نان میدهد. بدین طریق پسر اوغوزخان از آن زمستان سخت نجات پیدا کرده و از آن به بعد در رفاه و آسایش زندهگی میکند. به شکرانهی این امر، وی هر سال روز سیام چلهی بزرگ، روزی که به بچه گرگ برخورد کرده بود را تدارک عید میدید و پنج روز آخر زمستان را جشن میگرفت. از آن تاریخ روز اول بهار به نام «اوغوز بایرامی» نامیده شد.
تؤرهی نوروزی: در برخی از لهجههای تورکی در ایران امروز به مراسم نوروزی، «نووروز تؤرهسی» (تورهی نوروزی) گفته میشود. این ترکیب به زبان فارسی نیز داخل شده است. تورهی نوروزی به معنی مجموعهی مراسم نوروزی است. کلمهی «تؤره» در زبان تورکی به معنی مراسم، آئین، رسم، قاعده، قانون، طرز، روش و به مجاز نام شریعتی که چنگیزخان از خود وضع کرده بود است. مراسم عید نوروز در تاریخ فرهنگ و دولتمداری تورک، از عهد تورکان باستان هون، گؤک تورک، اویغور، قاراخانلی و همهی دیگر دول و امپراتوریهای تورک مسلمان از سلجوقیان، خوارزمشاهیان و غزنویان گرفته تا ایلخانان و تیموریان و قاراقویونلو و آغقویونلو و قیزیلباشیه (صفوی) و افشار و قاجار همواره وجود داشته است. تثبیت تقویمی نوروز در موقعیت کنونی آن، ناشی از تدابیر و زیجهای امپراتوران و شاهزادهگان تورک مانند جلال الدین ملکشاه سلجوقی، هولاکوخان، غازانخان، اولوغبیگ، ... (زیج ملکشاه و زیجهای مقتبس از آن زیج هولاکوخان، زیج غازانخان، ...) است.
رونق نوروز به صورتی که امروزه در ایران مرسوم است و تبدیل آن به جشنی فراملی، مدیون حمایتها و تلاشهای بیدریغ دولتهای تورک - اوغوز سلجوقی، و بویژه سه دولت تورک - تورکمان قیزیلباش (صفوی)، آوشار (افشار) و قاجار میباشد. حتی برخی از سنن نوروز، این سنت التقاطی و آمیزهای، مستقیماً ایجاد شده در دربارهای دولتهای تورک است. مانند سنت «هفتسین» که در فورم امروزی برای نخستین بار در پایتخت دولت تورکی قاجار ایجاد شده است.
جشن نوروز در قلمروی عثمانلی: آئین نوروزی در امپراتوری عثمانلی، هم در سطح مردمی بویژه در میان تورکمانان (بعدها تورکهای ایران و قفقاز و تورکهای مرکز، جنوب، شرق و یؤروک عثمانلی)، علویان تورک قیزیلباش (آناتولی، عراق - سوریه) و بکتاشیان (شبه جزیرهی بالکان - آلبانی)، و هم در سطح دولتی توسط آریستوکراسی عثمانلی، که خلیفهی جهان اسلام بود برگزار میشد. تودههای تورک در نوروز به آغوش طبیعت باز میگشتند. طوائف تورک قایی که موسس دولت عثمانلی بودند همهساله در نوروز بر مزار ارتوغرول موسس این دولت رفته ادای احترام میکردند. تهیهی معجونهایی به نام «نوروزیه» در میان مردم و مطبخ دربار عثمانلی مرسوم بود. سنت «نوروزیهنویسی» و تقدیم هدیهی نوروزی به سلطان از سوی صدراعظم، مانند دربار قیزیلباشیه (صفویان) در دربار عثمانلی نیز وجود داشت. در زمان امپراتوری عثمانلی تقویم اخذ مالیاتها به خصوص در مناطق شرقی آناتولی و یا تورکمانیای غربی سابق، اول فروردین ماه هر سال تعیین شده بود.
گرامیداشت نوروز که در آناتولی از دورهی سلجوقیان تا سالهای پایانی امپراتوری عثمانلی به طور رسمی برگزار میشد، پس از مشروطیت دوم (١٩٢٠-١٩٠٨) به تدریج کم رنگتر شد، در دورهی جمهوریت به صورت نیمه رسمی برگزار و پس از جنگ جهانی دوم متوقف گشت. یکی از آخرین مراسم رسمی نوروز در تورکیه، در ٢٢ مارس ١٩٢٢ به سالهای «جنگ استقلال» و آماده شدن برای «هجوم بزرگ» با حضور غازی مصطفی کمال پاشا – آتاتورک بعدی- در میدان تاشخان – حاکمیت ملیه آنکارا به طرزی باشکوه برگزار شد.
در
سالهای ١٩٨٠ پس از آنکه مراسم نوروز که قبلا کوردان سنی در تورکیه آن را برگزار
نمیکردند، توسط سازمان پکک با سوء استفاده به سمبول این جنبش تروریستی در آمد، حکومت
نظامی – کودتا برگزاری مراسم نوروز مخصوصا در جنب شرقی آناتولی را ممنوع کرد. این
ممنوعیت، که کمابیش معادل ممنوعیت آئینها و سنن تورکی در ایران- مانند عید خیدیرنبی
و ...- در همان برههی زمانی است، در سال ١٩٩٠ لغو گردید و از آن به بعد برگزاری مراسم نوروز به
عنوان یک عید جهان تورکیک به طور رسمی دوباره از سر گرفته شد. اما علی رغم این
ممنوعیت، علویان تورک در تورکیه با جمعیتی که اکنون بالغ بر ٢٠ میلیون نفر است و نیز
تورکان جعفری، تورکان شرق آناتولی، بکتاشیان بالکان و ... عید نوروز را همواره
برگزار کرده و میکنند.
رپرتوار موسیقی تورک نوروزی: در دورهی حاکمیت دولتهای تورک، «موسیقی آئینی نوروزی» یکی از مولفههای اساسی تؤرهی تورکی نوروز در میان نخبهگان و توده بود. این موسیقی طیف گستردهای مانند تصنیف «مقامات نوروزی»، «نوروزیهخوانی» توسط آشیقها و باخشیهای تورک و رامشگران خیابانی، نمایشهای موزیکال مانند «تکهمچی» و «کوسا کوسا»،... را شامل میشود.
اولین مقام نوروزی در جهان اسلامی و تورکیک را موسیقیدان تورکایلیلی-آزربایجانی صفیالدین عبدالمومن اورموی (١٢٢٤-١٢٩٤) تصنیف کرد. موسیقیدان تورک و تورکایلیلی-آزربایجانی دیگر، عبدالقادر مراغی برای نامیدن مجموع گوشههائی که واژهی نوروز دارند اصطلاح «نوروزات» را ابداع نمود. وی برای اجرا در نوروز عرب، شعر تورکی زیر را سروده و آن را در «ضمایم مقاصد الالحان» آورده است.
بنزییور جنّته یازِ نوبهار
خاصّه با رویِ خوشِ آن گۆلعذار
یار ایله ذوق و صفا قێل در چیمهن
چونکه بوْلۇپدۇر چیمهن چون رویِ یار
چون شاهیم گیرسه چیمهنگه عیش اۆچۆن
گۆل آیاغینا ساچار، آقچا نثار
دوله ائیلهر بلبلِ دستانسرا
ال قاخارلار سروِ بوستان و چنار
موسمِ عیش و طربدیر سلطانیم
جانی خوش کیم قێلدێ عشرت اختیار
بر لبِ جو و کنارِ بوستان
یار دوْداغێن سوْر، و تۇتقێل در کنار
صوفییِ صافی کی بوْلمۇش توبهکار
آنین اۆچۆن ساقییا جامِ می آر
چونکه گؤردون شهنی عبدالقادر′ا
بخت یارین بوْلدو، سنسین بختیار
سنت تصنیف مقام نوروزی در دورهی دیگر دولتهای تورک بویژه عثمانلی و قیزیلباش (صفوی) ادامه داده شد. چنانچه به امر سلطان مراد دوم عثمانلی (١٤٢١-١٤٥١) چندین مقام نوروزی (نوروز بوسهلیک، نوروز عشاق، نوروز نوا، ...) تصنیف شد. همزمان در دورهی قیزیلباشیه (صفوی)، آثار فراوانی در زمینهی عید نوروز، اغلب با نام «نوروزیه» نوشته شد. یکی از بهترین نوروزیهها در ادبیات تورکی «بهاریه» اثر شاه اسماعیل ختایی موسس دولت قیزیلباشی (صفوی) میباشد که در اثر دهنامهی وی آمده است.
آیین رسمی «سلام نوروزی» که موسیقی جزئی از آداب برگزاری آن بود در دربار دولتهای تورک حاکم بر ایران تا تاسیس سلسلهی پهلوی اجرا میشد. در دورهی دولت تورک قاجار این آیین به «سلامِ مبارک» موسوم بود و شامل تشریفات خاص از جمله شلیک توپ از توپخانهی شاهی همراه با اجرای مارش نظامی مخصوص و مراسم سلام به همراه رسنبازی و اجرای دوهول و ... میشد. در دورهی دولت تورک قاجاری، نقش نقارهچیها و نقارهخانهها در اعلان مراسم نوروزی نیز بخشی از رپرتوار موسیقی تورک مرتبط با نوروز شمرده میشود.
لینک بخشهای نوشته:
مراسم و آئینهای
التقاطی و فراملی شب یلدا، چهارشنبه سوری، نوروز، هفتسین، و سیزده بدر
http://sozumuz1.blogspot.com/2016/03/blog-post_17.html
شب
یلدا، چیلله گئجهسی، ٢٢ آرالیق-دسامبر (اول دی)
http://sozumuz1.blogspot.com/2020/03/blog-post_20.html
چهارشنبه
سوری- اوْدگۆن سۇرۇ: آخرین چهارشنبه و یا سهشنبه شب قبل از ٢١ مارس- یئلینآی
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/03/blog-post_16.html
نوروز-
ارگهنه قون، یئنیگون، یئنگیل، ٢١ یئلینآی-مارس (اول فروردین)
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/03/blog-post_21.html
هفتسین-هفتشین-
هفتچین و منشاء آن سینی سدر موسوی
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/03/blog-post_18.html
سیزده بدر، گزی گونو
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/04/blog-post_7.html
İstiklal Savaşı sırasında, Büyük Taarruz’a hazırlık yapıldığı günlerde 22 Mart 1922, Ankara’da Taşhan (Hâkimiyet-i Milliyye) Meydanı’nda Atatürk’ün katılımı ve öğrencilerin geçit töreni ile yapılan en görkemli Nevruz Kutlaması.
No comments:
Post a Comment