Wednesday, December 16, 2015

نسخه‌ی تورکی عهدنامه‌ی فینکن‌شتاین منعقده بین فتح‌علی‌شاه قاجار و ناپلئون بوناپارت

نسخه‌ی تورکی عهدنامه‌ی فینکن‌ا‌شتاین منعقده بین فتح‌علی‌ شاه قاجار و ناپلئون بناپارت

عوثمان‌لی تورک‌جه‌سی‌نده یازیلمیش فتح‌علی شاه قاجار ایله ناپلئون بوناپارت آراسی‌ندا یاپیلان فینکئن‌ایشتاین آنلاشماسی‌ 

مئهران باهارلی-٢٠١١

 

OSMANLI TÜRKÇESİNDE YAZILMIŞ FETHALİŞAH KACAR İLE NAPLEON BONAPART ARASINDA YAPILAN FİNKENIŞTAYN ANLAŞMASI 

FINKENSTEIN (FINCKENSTEIN) AGREEMENT BETWEEN FETHALISHAH QAJAR AND NAPOLÉON BONAPARTE WRITTEN IN OTTOMAN TURKISH

Méhran Baharlı – 2011

خلاصه

معاهده‌ی نظامی فینکن‌اشتاین در سال ١٨٠٧ بین فتح‌علی شاه ‌قاجار و ناپلئون بوناپارت منعقد شد. یک نسخه‌ از این معاهده ‌که ‌از طرف هئیت‌های سیاسی دو دولت امضاء و مهر شده، به‌ زبان تورکی است. این امر نشان می‌دهد که ‌زبان تورکی در دوره‌ی فتح‌علی شاه‌ کماکان یک زبان رسمی دوفاکتو بود و در عرصه‌ی دیپلوماسی و روابط بین‌الملل این دولت‌ به ‌طور مکتوب استفاده ‌می‌شد. در نوشتن متن این عهدنامه، از تورکی عوثمان‌لی استفاده ‌شده ‌است. این هم نشان‌گر آن است که‌ در دوره‌ی قاجاری، لهجه‌ی عوثمان‌لی هم، مانند لهجه‌های تورکمانی و جغتایی، دارای موقعیت زبان رسمی دوفاکتو بود و در نگارش اسناد دیپلوماتیک به ‌کار می‌رفت. در این مقاله، متن تورکی اصلی معاهده‌ی فینکن‌اشتاین را به‌ دو الفبای عربی و لاتینی داده‌ام.

اؤزه‌ت

فینکئن‌ایشتاین عسکری آنلاشماسی ١٨٠٧ده ‌فتح‌علی شاه ‌قاجار و ناپلئون بوناپارت آراسی‌ندا یاپیلدی. هر ایکی اه‌رکله‌تین (دولتین) سیاسی سایلاولاری (نماینده‌له‌ری) ساری‌ندان (طرفی‌نده‌ن) ایزباسیلیپ (ایمضالانیپ) دامقالانان (مهرله‌نه‌ن) بو آنلاشمانین بیر نسخه‌سی تورک‌جه ‌یازیلمیش‌دیر. بو دوروم، تورک‌جه‌نین فتح‌علی شاه ‌دؤنه‌می‌نده‌ هه‌له ‌ده ‌دو فاکتو توغرالی (رسمی) دیل قونومونو (ایستاتوسونو) قورودوغونو، دیپلوماتیک و اولوس‌لارآراسی ایلیشکی‌له‌رده ‌قول‌لانیلدیغی‌نی گؤسته‌رمه‌ک‌ده‌دیر. آنلاشمادا عوثمان‌لی تورک‌جه‌سی قول‌لانیلدیغی‌ندان، قاجار دؤنه‌می‌نده ‌ده ‌تورکمان و چاغاتای لهجه‌له‌ری‌نین یانی سیرا، عوثمان‌لی لهجه‌سی‌نین توغرالی (رسمی) دیل قونومونا (ایستاتوسونا) یییه‌ (صاحب) اولدوغو آنلاشیلماق‌دادیر. بو یازیم‌دا فینکئن‌ایشتاین آنلاشماسی‌نین هم عرب هم ده‌ لاتین آلفابئله‌ری‌نده‌کی اوریژینال تورک‌جه ‌متنی‌نی سوندوم.

Özet

Finkenstein askeri anlaşması 1807’de Fetheli Şah Kacar ve Napolyon Bonapart arasında yapıldı. Her iki hükümetin siyasi saylavları (delegasyonları) sarından (tarafından) imzalanıp damgalanan (mühürlenen) bu anlaşmanın bir kopyası Türkçe yazılmıştır. Bu durum, Türkçenin Fetheli Şah döneminde, hala fiili (de fakto) tuğralı (resmi) dil statüsünü koruduğunu, diplomatik ve uluslararası ilişkilerde kullanıldığını göstermektedir. Antlaşmada Osmanlı Türkçesi kullanıldığından, Kacar döneminde de, Türkman ve Çağatay lehçelerinin yanı sıra, Osmanlı lehçesinin resmi dil statüsüne yiye (sahip) olduğu anlaşılmaktadır. Bu yazımda Finkenstein antlaşmasının hem Arap hem de Latin alfabesindeki orijinal Türkçe metnini sundum.

Abstract

The Finckenstein military treaty was concluded in 1807 between Fath Ali Shah Qajar and Napoleon Bonaparte. A copy of this treaty, signed and sealed by the political delegations of both governments, is written in Turkish. This indicates that Turkish was still a de facto official language during Feth Ali Shah’s reign and was used in diplomatic relations and international affairs. Ottoman Turkish was used in writing the treaty, suggesting that during the Qajar period, the Ottoman dialect, along with Turkman and Chaghtai dialects, also had official language status. In this article, I have provided the original Turkish text of Finckenstein's treaty in both the Arabic and Latin alphabets.

معاهده‌ی فینکن‌شتاین (Finkenstein, Finckenstein) یک قرارداد دفاعی است که در چهارم می ١٨٠٧ (١٣ اردیبهشت ١١٨٦ شمسی) بین دیپلومات تورک میرزه رضا خان قزوینی نماینده‌ی فتح‌علی‌ شاه قاجار (١٧٧١-١٨٣٤) و هوگ برنار ماره (Hugues-Bernard Maret، ١٧٦٣١٨٣٩) نماینده‌ی ناپلئون بوناپارت (١٧٦٩-١٨٢١) امپراتور فرانسه در اوردوی نظامی او در فینکن‌شتاین (پروس شرقی، شرق لهستان امروزی) عقد شد. طبق این قرارداد که در ١٦ ماده تنظیم گردیده، اتحادی دفاعی بین ناپلئون بوناپارت و فتح‌علی ‌شاه ایجاد و دولت فرانسه مودرن‌سازی ارتش دولت قاجار را متعهد شد. فتح‌علی ‌شاه بعد از امضاء عهدنامه‌ی فینکن‌‌‌‌‌‌‌شتاین، آن را توسط هئیت دیپلوماتیک دولت قاجار به ریاست دیپلومات تورک اورمولو عسگر خان افشار (اورمویی) به دربار ناپلئون بوناپارت فرستاد.

در میان مجموعه‌های موزه‌ی تاریخ فرانسه، علاوه بر نسخه‌های فارسی و فرانسه‌ی عهدنامه‌ی فینکن‌شتاین، نسخه‌ای از آن به زبان تورکی نیز وجود دارد. این نسخه‌ی تورکی از جهات متعدد دارای اهمیت است:

-نسخه‌ی تورکی معاهده‌ی فینکن‌شتاین از اسناد و وثیقه‌های بی‌شماری است که نشان می‌دهند زبان تورکی در اوائل قرن ١٩ میلادی در دوره‌ی قاجاری، مانند دولت‌های تورک پیش از خود، کماکان به عنوان یک زبان رسمی دو فاکتوی دولتی و زبان دیپلوماسی در روابط بین‌الملل به کار می‌رفت.

-لهجه‌ی به کار رفته در متن تورکی عهدنامه‌ی فینکن‌شتاین، لهجه‌ی عوثمان‌لی و یا عوثمان‌لی‌جا است که در آن دوره تورکی مکتوب معیار و مشترک بین تورکان اوغوز غربی بود. هرچند این متن در هر دو لهجه‌ی عوثمان‌لی و تورکمانی ما، کمابیش عین هم نوشته می‌شود. عوثمان‌لی بودن لهجه‌ی این متن را کلمات آتی نشان می‌دهند: کاربرد «گیبی» (به جای کیمی)، «ائیلییور» (ائیله‌ییر)، که‌ندی (اؤزو)، اؤیله (ائیله)، دئندییی (دیییلدییی)، دایمٰا (دایماً)، و استفاده از اصطلاحات دولتی و نظامی معمول در عوثمان‌لی مانند در سعادت (به جای دربار)، قارا (نیروی زمینی)، دونانما (نیروی دریایی)، شهبندر (قونسول)، بالیوز (قونسول)، ....

-در عهدنامه نام‌های خاص با املای تورکی آن‌ها نوشته شده‌اند. مخصوصا فورم‌های قزبین (به جای قزوین)، اوغان (افغان)، اینگیلته‌ره (انگلستان) جالب توجه هستند. هم‌چنین چند کلمه‌ی عربی به صورت فونتیک نوشته شده است: ایرسال (به جای ارسال)، مزکور (مذکور)، زخایر (ذخیره).

-در اغلب مکتوبات و اسناد رسمی و دیپلوماتیک تورکی نوشته شده به لهجه‌ی عوثمان‌لی در دوره‌ی دولت‌های تورک قیزیل‌باش (صفوی)، افشار و قاجار، ویژه‌گی‌های لهجه‌ی تورکی ما یعنی تورکی تورکمانی (در بعضی منابع با نام‌گذاری نادرست قیزیل‌باشی ویا قیزیل‌باش‌جا) هم منعکس شده است. درجه‌ی این انعکاس، وابسته به زمان و متناسب با مخاطبان این مکتوبات و اسناد است. به عنوان نمونه مکتوبات دیپلوماتیک نوشته شده خطاب به روسیه، دارای عناصر بیش‌تری از لهجه‌ی تورکمانی بودند. اما آن دسته از مراسلات و مکتوبات که مخطابشان اوروپا بود، بیشتر به لهجه‌ی خالص عوثمان‌لی زبان تورکی که در اوروپا کاملا شناخته شده بود نگاشته می‌شدند. هر چند در هر دو مورد نمونه‌هایی از استفاده از لهجه‌های دیگر زبان تورکی مانند تاتاری و مخصوصا جغتایی هم، از طرف منشیان دولت‌های تورکمان (قیزیل‌باش، افشار، قاجار) مشاهده شده است.

-مفید است که در هر مورد خاص، دلائل تکنیکی‌ای که باعث نگارش اسناد و مکاتبات به لهجه‌ی عوثمان‌لی شده، به عنوان مثال آشنائی میرزای رابط بین طرفین و یا نگارنده‌ی عهدنامه به لهجه‌ی عوثمان‌لی زبان تورکی، مشخص و بررسی شود. اما این دلائل تکنیکی هر چه باشند، در اصل ماجرا که بسیار مهم است تفاوتی حاصل نه‌می‌شود. و آن این که لهجه‌ی عوثمان‌لی زبان تورکی هم، مانند لهجه‌های تورکمانی و جغتایی آن، در دوره‌ی قاجاری (و دیگر دول تورکمان مانند افشار و قیزیل‌باش) به عنوان زبان رسمی دوفاکتو در اسناد دیپلوماتیک و روابط بین‌الملل این دولت‌ها به کار می‌رفت.

-همان‌گونه که این سند نشان می‌دهد، زبان تورکی در تاریخ ایران و عرف دولت‌مداری آن قریب به یک هزار سال، یک زبان رسمی دوفاکتو و دولتی بوده است. به همین سبب نیز، خواست رسمی شدن دوباره‌ی زبان تورکی در مقیاس کشوری و دولت مرکزی که امروز در سپهر سیاسی تورک به عنوان یک مطالبه‌ی اساسی مطرح است، مطالبه‌ی یک حق و وضعیت نو و تجربه نه‌شده، و یک بدعت‌گذاری نیست. بلکه طلبی است برای احیاء یک سنت دیرین نیکو و عرف سیاسی حسنه‌ی قبلا موجود در تاریخ این کشور، و به نوعی «بازگشت به خویش» و «بومی و ملی شدن» که در سده‌ی اخیر، به دست مراکز استعماری خارجی در آن انقطاع و گسست به‌وجود آمده است. از همین رو انتشار اسنادی از این دست که تاریخ رسمیت زبان تورکی در ایران را روشن‌تر و تثبیت می‌سازند، علاوه بر عرصه‌های تاریخ ایران و تاریخ تورک و تاریخ دولت‌مداری تورک و تاریخ زبان تورکی و اورتوگرافی تورک و توکولوژی و .... ، به لحاظ سیاسی و توسعه‌ی اجتماعی ایران نیز دارای اهمیت است.

در زیر متن نسخه‌ی تورکی عهدنامه‌ی فینکن‌شتاین منعقده بین فتح‌علی ‌شاه قاجار و ناپلئون بناپارت را داده‌ام. در بازنویسی متن، کلمات و پسوندهای تورکی، هم‌چنین کلمات اوروپائی با املای مودرن فونتیک تورکی، کلمات و عبارات فارسی و عربی با رسم‌الخط رایج در این زبان‌ها نوشته شدند. پسوندهای تورکی که از طرف من به برخی کلمات اضافه شده‌اند را پس از یک . (نقطه) آورده‌ام. به عنوان نمونه پادشاه.ی، که پسوند .ی در آن از طرف من اضافه شده است.

مئهران باهارلی

[فینکئن ایشتاین آنلاشماسی] 

فیرانسا ایمپاراتور.و و ایتالیا پادشاه.ی جناب‌لاری و ایران شاهِ سعادت‌گاه جناب‌لا‌ری، اتّحاد عهدنامه.سی ایله محبّتین بنالاری.نی مثبوت ائتمه‌سی‌نه خواهش ائدیپ. بناءً علیه رخصتِ کامله ایله رخصت‌گزارلار تعین ائدیپ. یعنی:

فیرانسا ایمپاراتور.و و ایتالیا پادشاه.ی طرفی‌نده‌ن دولتین وزیری و سرکاتبِ اعظم، چه‌له‌نکِ همایون ایله و باویر و باد دولت‌له‌ری نشان‌لار.ی ایله مشر‌ّف اولان موسیو ر. هوگ بئرنار مارئ نام مامور؛ و ایران شاهِ صاحبِ دست‌گاه و سعادت‌گاه طر‌ف‌له‌ری‌نده‌ن سفیرِ بی‌نظیرِ عالی‌جاه و رفعت‌گاه میرزه محمّدرضا خان قه‌زبین شه‌هه‌ری‌نین ناظری و محمّدعلی میرزا حضر‌ت‌له‌ری‌نین وزیری و مشارالیها رخصت‌نامه‌له‌ری‌نین تبدیلی ائیله‌دیک‌ده‌ن سونرا ادنا.دا مشروح اولان مادّه‌‌له‌ری ربط ائتمیش‌له‌ر:

مادّه ١- فیرانسا ایمپاراتور.و و ایتالیا پادشاه.ی جناب‌لاری و ایران شاهِ سعاد‌ت‌له‌ری مابینی‌نده صلح و محبّت و اتّحاد انشاءالله تعالیٰ مستدام اولسون!

مادّه ٢- فیرانسا ایمپاراتور.و و ایتالیا پادشاه.ی جناب‌لاری ایران شاه.ی جناب‌لارین.ین دولتی‌نده اولان مُلک‌له‌رین حراستی‌نه کفیل‌دیر.

مادّه ٣- گورجوستان اقلیمی.نین حلالاً ایران شاهی‌ن.ین مُلکو اولدوغو[نو]، فیرانسا ایمپاراتورو و ایتالیا پادشاه.ی‌نا مشخّص و معلوم‌دور.

مادّه ٤- فیرانسا ایمپراتور.و و ایتالیا پادشاه.ی روسیا دولتی.نی گورجوستان‌دان اخراجا و بوتون ایران خاکی‌ندان اخراج و ترکی‌نه مجبور ائیله‌مه‌له‌ری ایچون و مستقبل عهدنامه‌ده ایش‌بو شرطین مخصوص تضمینی ایچون تماماً و کاملاً جهد ائده‌ریم دییو، تعهّد ائیلییور، چون‌کو بو مادّه دایمٰا ایمپاراتورِ مشارالیه جناب‌لاری‌نین دولت ایش‌له‌ری‌نده و عٰالی همّتی‌نده‌دیر.

مادّه ٥- فیرانسا ایمپاراتور.و و ایتالیا پادشاه.ی طرف‌له‌ری‌نده‌ن بیر سفیرِ رخصت‌گزارِ متعیّن، ایران شاهی‌ن.ین درِ سعاد‌تی‌نده مقیم اولسون.

مادّه ٦- ایران پادشاه.ی جناب‌لاری پیاده عساکری‌نی و توپ‌لاری‌نی و قالالاری‌نی فیره‌نگ معرفتی اوزه‌ره تعلیم و ترتیبی‌نه اشتیاقی.نی بیلدیریپ. فیرانسا ایمپاراتور.و و ایتالیا پادشاه.ی جناب‌لاری بونا بناءً توپِ سفریه و حرب‌لی توفه‌نگ شاه طرفی‌نده لازم اولان نه قده‌ر مطلوب اولورسا ارسالی‌نا تعهّد ائیلییور. و بو سلاح‌لارین قیمتی فیره‌نگیستان قیمتی‌یله مدفوع اولونا.

مادّه ٧- ایران دولتی‌نین قالالاری.نی فیر‌ه‌نگ عاد‌تی اوزه‌ره تحصین و توپ‌خانالاری.نی ترتیب و پیاده عسکری.نی تعلیم ائتمه‌ک ایچون، توپ‌چو و مهندس و تعلیم‌چی معتبر اوفیسییال‌لاری‌ندان ایران پادشاهی جناب‌لاری‌نا نه مقدار مناسب گؤر.و‌ر.له‌رسه ارسال ائتمه‌سی‌نه فیرانسا ایمپاراتور.و و ایتالیا پادشاهی تعهّد ائده‌ر.

مادّه ٨- ایران پادشاهی که‌ندی طر‌فی‌نده‌‌ن اینگیلته‌ره‌ ایله هر وجهی‌یله مکاتبه و مراسله.یی قطع ائیله‌مه‌سی‌نه؛ و حالاً مذکور طایفه‌یه سفر آچماسی‌نا و دوشمان‌لیق اوزه‌ره حرکت ائتمه‌سی‌نه تعهّد ائیله‌ییپ. بناءً علیه

-بریتانیایا مرسول اولان شاه‌ین سفیری رجوعونا امر اولونا.

-اینگیلیز کونپانیا.سی طر‌فی‌نده‌ن ایران‌دا و بند‌رله‌ری‌نده مقیم اولان بالیوس‌لاری و سایر وکلا.س.ی اقامت‌له‌ری‌نده‌ن فی‌الحال مردود اولا.

-و اینگیلیز مال‌لاری و متاع‌لاری.نی ضبط ائتمه‌سی‌نه و تجار‌ت‌له‌ری.نی برّاً و بحراً قطع ائتمه‌سی‌نه پادشاهانه فرمان اولونا.

-و بو سفرین وقتی‌نده اینگیلته‌ره‌ طرفی‌نده‌ن سفارت ایچون و یاخود دیگر بهانه‌سی‌یله گه‌له‌نی مردود اولا.

مادّه ٩- فی‌المستقبل اگر روسیا و اینگیلیز دولت‌له‌ری ایران و فیرانسا دولت‌له‌ری اوزه‌ری‌نه اتّفاق ائده‌رله‌ر ایسه، فیرانسا و ایران دولت‌له‌ری داخی اتّفاق و اتّحاد اوزه‌ره اولسون‌لار. ایش‌بو ایکی دولت‌له‌رین بیری‌سی‌نین طر‌فی‌نده‌ن عداوت ظهور ائده‌رسه، اوّل بیری‌نه رسماً خبر و دئندییی گیبی دوشمان اوزه‌ری‌نه حرکت اولونا. و او اثنادا اعلاً مادّه‌ده شرح اولونان وجهی‌یله عمل اولونا.

مادّه ١٠- ایران پادشاه.ی اغوان (افغان) طایفه‌سی‌یله و سایر قندهار طایفه‌له‌ر.ی ایله اتّفاق ائدیپ و مملکت‌له‌ری‌نده‌ن عبورو مشخّص اولدوغوندا هیندیستان‌دا اینگیلیزین یدی‌نده اولان مملکت‌له‌ری تسخیر ائتمه‌ک ایچون اینگیلیز اوزه‌ری‌نه تمشیتِ عساکر اولونا.

مادّه ١١- اگر فیرانسیزلارین بیر دونانماسی ایران دریاسی‌ندا و ایران بند‌رله‌ری‌نده ظهور ائده‌رسه، اقتضا اوزه‌ره اولان تسهیلات و معاونت و محبّتِ کامله ایله مقبول اولسون.

مادّه ١٢- هیندیستان‌داکی اینگیلیز مملکت‌له‌ری‌نه هجوم ائتمه‌ک ایچون، قارادان بیر لشکر ارسال ائتمه‌سی فیرانسا ایمپاراتورون.ون نیت‌له‌ری‌نده ایسه، اتّحاد اوزه‌ره ایران پادشاه.ی لشکرِ مذکورو که‌ندی توپراغی‌ندان عبوری وئرسین. ولاکین اؤیله اثنادا مقدّماً ایکی دولت‌له‌ر مابینی‌نده مخصوص عهدنامه مربوط اولونوپ و مذکور عهدنامه‌ده نه راهی‌نی متو‌جّه اولاجاق‌لاری و نه وجه ایله ذخایر و مراحلات ایچون تدارک گؤرونه‌جه‌ک‌له‌ری و نه مقدار ایران عسکری‌نده‌ن برابر ارسال.ین ایران دولتی‌نه مناسب اولاجاق‌لاری بو مذکور عهدنامه‌ده تفصیلاً مشروح اولسون.

مادّه ١٣- بون‌دان اعلاکی مادّه‌له‌رین موجبی‌نجه، یاخود دونانمالارا و یاخود عسکرله‌ره هر شئی کی وئره.‌ر.له‌رسه، ایران اهلی‌نه گیبی قیمتی و بهاسی ایله وئریلسین.

مادّه ١٤- بون‌دان اعلا اونونجو مادّه‌سی‌نده مذکور اولان شرط‌له‌ری فیرانسا دولتی‌نه مشخّص اولسون. بناءً علیه نه اینگیلته‌ره و نه روسیا دولت‌له‌ری‌نه ایش‌بو شرط‌له‌ر هیچ بیر یئرده مربوط اولماسین.

مادّه ١٥- تجّار.ین امورلاری ایچون و دولتین انتفاعی ایچون تجار‌ته متعلّق بیر عهدنامه تئهران‌دا مربوط اولسون.

مادّه ١٦- انشاءالله تعالیٰ ایش‌بو عهدنامه‌یِ همایون‌ون رضانامه‌له‌ری ایش‌بو تاریخ دؤرت آی‌دان سونرا تئهران‌دا تبدیل اولونا.

محرراً ایمپاراتورِ اعظم‌ین اوردوسوندا فینکئ.نی.سته‌ن نام، فی صفر ١٢٢٢

[FINKENSTEIN ANLAŞMASI]

Fıransa İmparatoru ve İtalya Pâdişâhı cenabları ve Îran Şâh-i saâdetgâh cenabları ittîhâd ehdnâmesi ile mehebbetin benalarını mesbût étmesine xâhiş édip, Benâen eléyh rüxset-i kâmile ile rüxsetgüzarlar te’yîn édip, ye’ni Fıransa İmparatoru ve İtalya Pâdişâhı terefinden dévletin veziri ve serkâtib-i e’zem, çelenk-i humâyun ile ve Bavir ve Bad dévletleri nişanları ile müşerref olan Mösyö R. Hüg Bérnar Maré nâm me’mûr;  ve Îran Şâh-i sâhib-i destgâh ve saâdetgâh tereflerinden sefîr-i bînezîr-i âlîcah ve ref’etgâh Mirze Mehmed Rıza Xan Qezvin şehrinin nâziri ve Mehmedeli Mirza hezretlerin vezîri ve muşar-ün-ileyha rüxsetnâmelerini tebdîl éyledikden sonra, ednada meşruh olan maddeleri rebt étmişler:

Madde 1- Fıransa İmparatoru ve İtalya Pâdişâhı cenabları ve Îran Şâh-i saâdetleri mâbéyninde sülh ve mehebbet ve ittihad inşallah taâla müstedam olsun!

Madde 2- Fıransa İmparatoru ve İtalya Pâdişâhı cenabları ve Îran Şâhı cenablarının dévletinde olan mülklerin herâsetine kefildir.

Madde 3- Gürcüstan iqlîminin helâlen Îran Şâhının mülkü olduğunu Fıransa İmparatoru ve İtalya Pâdişâhına müşexxes ve me’lumdur.

Madde 4- Fıransa İmparatoru ve İtalya Pâdişâhı Rusya dévletini Gürcüstan’dan ixraca ve bütün Îran xâkından ixrac ve terkine mecbur éylemeleri içün ve müsteqbel ehdnâmede işbu şertin mexsus tezmîni içün temâmen ve küllen cehd éderim diye, teehhüd éyliyor çünkü bu madde dâyima İmparator-i muşar-ün-ileyh cenablarının dévlet işlerinde ve âlî himmetindedir.

Madde 5- Fıransa İmparatoru ve İtalya Pâdişâhı tereflerinden bir sefîr-i rüxsetgüzâr-i müteeyyin Îran Şâhının der-i saâdetinde müqîm olsun.

Madde 6- Îran Pâdişâhı cenablarının piyâde esâkirîni ve toplarını ve qalalarını Fireng me’rifeti üzre te’lîm ve tertîbine iştiyâqını bildirip, Fıransa İmparatoru ve İtalya Pâdişâh cenabları buna benâen top-i seferiyye ve herbli tüfeng Şâh terefinde lâzim olan ne qeder metlûb olursa irsâlına teehhüd éyliyor ve bu silahların qiymeti Firengistan qiymetile medfu’ oluna.

Madde 7- Îran dévletinin qalaları Fireng âdeti üzre tehsîn ve topxanaları tertîb ve piyâde eskerini te’lîm étmek içün, topçu ve mühendis ve te’lîmçi mö’teber ofisiyallarından Îran Pâdişâhı cenablarına ne miqdar munâsib görerlerse irsâl étmesine Fıransa İmparatoru ve İtalya Pâdişâhı teehhüd éder.

Madde 8- Îran Pâdişâhı kendi terefinden İngiltere ile her vechile mukâtibe ve murâsileni qet` éylemesine ve hâlen mezkûr tâyifeye sefer açmasına ve düşmanlıq üzere hereket étmesine tehehhüd éyleyip. Benanen eléyh:

-Biritanya’ya mersûl olan Şâhın sefîri rucû’una emr oluna.

-İngiliz konpanyası terefinden Îran’da ve benderlerinde müqîm olan balyosları ve sâyir vukelâsı iqâmetlerinden filhal merdûd ola.

-Ve İngiliz malları ve meta’larını zebt étmesine ve ticaretleri berren ve behren qet` étmesine Pâdişâhâne ferman oluna.

-Ve bu seferin veqtinde İngiltere terefinden sefâret içün veyâxud diger behânasıyla geleni merdûd ola.

Madde 9- Filmüsteqbel eger Rusya ve İngiliz dévletleri Îran ve Fıransa dévletleri üzerine ittifaq éderler ise, Fıransa ve Îran dévletleri daxı ittifaq ve ittihâd üzere olsunlar. İşbu iki dévletlerin birisinin terefinden edâvet zuhûr éderse, ol birine resmen xeber ve déndiyi gibi düşman üzerine hereket oluna, o esnada e’lâ maddede şerh olunan vechile emel oluna.

Madde 10- Îran Pâdişâhı Avğan tâyifesile ve sâyir Qendhar tâyifeleri ile ittifaq édip ve memleketlerinden ubûr ve müşexxes olduğunda, Hindistan’da İngilizlerin yedinde olan memleketleri tesxîr étmek içün İngiliz üzerine temşiyet-i esâkir oluna.

Madde 11- Eger Fıransızların bir donanması Îran deryasında ve Îran benderlerinde zuhûr éderse, iqtiza’ üzere olan teshîlat ve muâvinet ve mehebbet-i kâmile ile meqbul olsun.

Madde 12- Hindistan’dakı İngiliz memleketlerine hucûm étmek içün qaradan bir leşker irsâl étmesi Fıransa İmparatorunun niyyetlerinde ise, ittihâd üzere Îran Pâdişâhı leşker-i mezkûru kendi toprağından ubûrî vérsin. Velâkin öyle esnâda müqeddemen iki dévletler mâbéyninde mexsus ehdnâme merbût olunup ve mezkûr ehdnâmede ne râhını müteveccih olacaqları ve ne vech ile zexâyir ve merâhilat içün tedârük görünecekleri ve ne miqdar Îran eskerinden berâber irsâlın Îran dévletine munâsib olacaqları bu mezkûr ehdnâmede tefsîlen meşrûh olsun.

Madde 13- Bundan e’lâkı maddelerin mevcibince yâxud donanmalara veyâxud eskerlere her şéy ki vérirlerse, Îran ehline gibi qiymeti ve bahası ile vérilsin

Madde 14- Bundan e’lâ onuncu maddesinde mezkûr olan şertleri Fıransa dévletine müşexxes olsun. Benâen eléyh ne İngiltere ve ne Rusya dévletlerine işbu şertler hiç bir yérde merbût olmasın

Madde 15- Tüccarın umûrları içün ve dévletin intifâ’ı içün ticârete müteelliq bir ehdnâme Téhran’da merbût olsun.

Madde 16- İnşallah taâla işbu ehdnâme-yi humâyunun rizânâmeleri işbu târix dört aydan sonra Téhran’da tebdîl oluna.

Muherriren İmparator-i e’zem’in ordusunda Finkésten nâm, fi sefer 1222 

سؤزلوک:

ایش‌بو: این، همین

چه‌له‌نک: ده‌میرده‌ن یاپیلان هر چئشیت نه‌سنه. چه‌لیک ایله کؤکه‌ن‌ده‌ش‌دیر.

دونانما: نیروی دریائی

دئندییی گیبی: دیییلدییی کیمی، همانگونه که گفته شد

دئندییی: دیییلدییی

قارا: زمینی (در مقابل دریائی)

قه‌زبین: قزبین، قزوین

که‌ندی: اؤز، خود

گیبی: کیمی، مانند

میرزه: منشی، نویسنده، محرف موچه‌ی موغولی

 

اوغان: افغان

بالیوز: شه‌بندر، شهبندر، کارگزار، قونسول

باویر و باد: ایالت‌های باواریا و بادن آلمان

تَمشیت: حرکت سریع

درِ سعادت: پایتخت

کونپانیا: کومپانی

مراحلات: مرحله‌ها

میرزا: شاه‌زاده، مخفف امیرزاده

گؤروت‌له‌رین دوغرودان ایزله‌یی- لینک مستقیم عکس‌ها

http://www.culture.gouv.fr/Wave/image/archim/0010/dafanch06_a303536n00001_2.jpg

http://www.culture.gouv.fr/Wave/image/archim/0010/dafanch06_a303536n00002_2.jpg

http://www.culture.gouv.fr/Wave/image/archim/0010/dafanch06_a303536n00003_2.jpg

http://www.culture.gouv.fr/Wave/image/archim/0010/dafanch06_a303536n00004_2.jpg

http://www.culture.gouv.fr/Wave/image/archim/0010/dafanch06_a303536n00005_2.jpg

لینک و مشخصات آرشیو منبع:

http://www.culture.gouv.fr/public/mistral/caran_fr

Dossier: Grands documents de l'histoire de France; Florilège

N° notice: 03700

Fonds: Musée

Série: armoire de fer et Musée; musée des documents étrangers

Cote: AE/III/54/a

Cote origine: AF/IV/ 1702/1er dossier/ pièces 1 et 2

Dates document:  1807/05/04

 

Dossier

Grands documents de l'histoire de France ; Florilège

N° notice

03700

Fonds

Musée

Série

armoire de fer et Musée; musée des documents étrangers

Cote

AE/III/54/a

Cote origine

AF/IV/ 1702/1er dossier/ pièces 1 et 2

Analyse

Traité d'alliance défensive conclu entre Napoléon, empereur des français, et Fath Ali Shah, l'empereur de Perse le 4 mai 1807 dans le camp impérial de Finkenstein (Prusse). Document rédigé en persan présentant un cachet de cire rouge , la signature de Hugues Maret, secrétaire d'état de Napoléon et le tampon de Mirza Reza Khan, plénipotentiaire perse.

Dates document

1807/05/04

Accès

original non accessible (conservé en réserve du musée)

Reproduction

tirage photographique; fichier numérique

Support

papier ; cire rouge

Taille

20 x 31,5 cm

Technique

manuscrit ; encre

Type de document

document écrit ; traité ; traité d'alliance ; document de décision de la puissance publique

Noms de personnes

Napoléon Ier (1769-1821) (empereur des Français) ; Maret, Hugues-Bernard (1763-1839) (duc de Bassano) ; Fath- Ali -Shah (1771-1834) (shah de Perse) ; Mirza Reza Khan, Mohammed (ambassadeur perse)

Noms de lieux

Perse -- XIXe siècle ; Iran; France -- XIXe siècle; Indes, colonies des -- XIXe siècle ; Bombay (Inde) ; Téhéran (Iran - capitale) ; Téhéran (Perse - capitale) -- XIXe siècle ; Afghanistan -- XIXe siècle ; Finkenstein (Prusse) -- XIXe siècle Voir Kamieniec ; Kamieniec (Pologne) Voir Finkenstein ; Prusse -- XIXe siècle ; Allemagne -- XIXe siècle ; Pologne -- XIXe siècle

Mots clés

XIXe siècle ; Perse ; France -- XIXe siècle ; Georgie -- XIXe siècle Perse -- XIXe siècle ; Iran -- XIXe siècle ; Georgie -- XIXe siècle ; Premier Empire ; règne de Fath Ali Shah (1797-1834) ; Russie -- XIXe siècle ; Angleterre -- XIXe siècle ; relations extérieures ; diplomatie ; guerres napoléoniennes ; empereur des français ; empereur ; shah ; Napoléon Ier ; Fath Ali Shah ; grand-vizir ; traité d'alliance ; traité d'alliance défensive ; Finkenstein ; persan ; langue perse ; relations entre l'Orient et l'Occident

Notes

Les seize articles que comporte ce traité stipulent que l'empereur perse devra cesser toute relation avec le Royaume-Uni, chasser les ressortissants britanniques et considérer cet ancien allié comme un ennemi. Le Shah précise qu'il lèvera une armée, en ralliant les Afghans à sa cause, pour marcher sur le terrritoire des Indes. En contrepartie, Napoléon Ier reconnaît la Georgie comme un territoire perse et s'engage à participer activement à l'évacuation des troupes russes de l'ensemble de l'Empire perse. Il promet également de fournir des armes et des officiers à l'armée perse. Un accord de défense mutuelle est prévu en cas de guerre de la France ou de l'Empire perse avec le Royaume-Uni, la Russie et toute autre puissance ennemie.
L'exemplaire en français est écrit sur papier filigrané : Napoléon, empereur des français, roi d'Italie, la tranche est dorée
l'ambassadeur persan n'a pas signé mais il a mis son cachet (encre). Voir AE/III/54/b

 لینک و مشخصات آرشیو منبع:

http://www.culture.gouv.fr/public/mistral/caran_fr

Dossier: Grands documents de l'histoire de France ; Florilège

N° notice: 03700

Fonds: Musée

Série: armoire de fer et Musée; musée des documents étrangers

Cote: AE/III/54/a

Cote origine: AF/IV/ 1702/1er dossier/ pièces 1 et 2

Dates document:  1807/05/04

No comments:

Post a Comment