یوهان گوته و «فتحعلیشاه تورک»، «ناصرالدین شاه، آن تورک پسر»، و سمبولیسم-
آیکونولوژی تورکی –موغولی نشان شیر و
خورشید ....
مئهران باهارلی
یوهان
ولفگانگ فون گوته شاعر بزرگ آلمان (١٨٣٢-١٧٤٩) در کتاب خود دیوان غربی-شرقی[1]، شعری فارسی را به خط عربی
و با نام «در درفش» نقل کرده که با عبارت «فتحعلیشاهِ تورک» آغاز میشود. این
شعر- احتمالا به همراه تصویری از شاه و شیر و خورشید که در متن شعر ذکر شدهاند-
بر روی بیرقی رسم شده بود که میرزا ابوالحسن شیرازی معروف به ایلچی مامور سفارت به
انگلستان از طرف فتحعلی شاه قاجار در سفرهای اوروپایی برای استفاده در مراسم رسمی
و دیپلوماتیک برده بود. ایلچی همچنین پردهای[2] با کاربرد مشابه به همراه
داشت که بر روی آن یک قطعه شعر دیگر به فارسی و تصویر شاه و خورشید رسم شده بود.
در
زیر متن شعر «فتحعلیشاهِ تورک» را آورده و سپس توضیحاتی در مفهوم، علل و اهداف
کاربرد عبارت «فتحعلی شاه تورک» در این شعر و درج آن بر روی بیرق رسمی و
دیپلوماتیک فتحعلی شاه قاجار دادهام. شعر دوم که گوته آن را نیز با خط عربی در
کتاب خود نقل کرده، را در پایان این نوشته آوردهام:
در درفش
فتحعلیشاهِ تورک، جمشیدِ گیتیافروز
کشورخدایِ ایران،
خورشیدِ عالمآرا
چترش به صحنِ کیهان، افکنده ظلِّ اعظم
گَردَش به مغزِ کیوان، آکنده مشکِ سارا
ایران کنامِ شیران، خورشید شاهِ ایران
زآنست «شیر و خورشید»، نقشِ درفشِ دارا
فرقِ سفیرِ دانا، یعنی ابوالحسن خان
بر اطلسِ فلک سود ازاین درفشِ خارا
از مِهر سویِ لندن، او را سفیر فرمود
زان داد فرّ و نصرت بر خسرویِ نصارا
چند توضیح:
١- شعور قومی تورک: ذکر تورک بودن فتحعلی شاه در این شعر درج شده بر روی
یک بیرق رسمی-دولتی دیپلوماتیک، که بی شک به امر و خواست خود او بوده، از جمله نشانگر
و تظاهری از شعور قومی تورک فتحعلی شاه قاجار است، که در هر مناسبتی بر تورکیت
خود تاکید و به آن افتخار میکرد.
٢- اعلان شکست اوروپا برای دور ساختن تورکان
از حاکمیت ایران: اعلان تورک بودن فتحعلی شاه در بیرق
رسمی-دولتی سفیر فرستاده شده به اوروپا و لندن برای استفاده در مراسم و دیدارها و مناسبات
دیپلوماتیک خارجی، تذکر و یادآوری به اوروپا و مخصوصا بریتانیا- که از آغاز درگیر
نبرد برای پایان دادن به حاکمیت تورک بر ایران و جلوگیری از تاسیس دولت قاجاری
بودند[3]-، است که آنها در این نبرد
تاریخی شکست خورده و بازنده شدهاند.
٣- مشروعیت تورکی: عبارت «فتحعلی شاه تورک» بر بیرق، بیان مشروعیت حاکمیت و سلطنت فتحعلی
شاه قاجار است. سه پادشاه نخستین دولت تورک قاجاری (آقامحمدخان، فتحعلی شاه،
محمدشاه غازی)، مانند نادرشاه افشار و ... «داشتن اصل و نسب
تورکی-تورکمانی-تاتاری-موغولی»، «اعتقاد به تؤره و یاساهای تورک –موغول» و «وابستهگی
تباری به سلاطین جهانگیر تورک-موغول قبل از خود» را به عنوان ابزاری برای مشروعیتسازی
حاکمیتشان بکار میبردند[4]. چرا که به عقیدهی ایشان
حاکمیت بر آسیا و در این میان ایران، موهبت خدادادی و حق انحصاری سلاطین
تورک-موغول است که همه بر آن اتفاق نظر دارند. (به واقع تا دوران مشروطیت، مردم
ایران و بسیاری از اوروپائیان هم حاکمیت بر منطقه و ایران را حق طبیعی حکام تورک
میدانستند). این نوع مشروعیتسازی (در مقابل مشروعیت مذهبی و ...)، «مشروعیت
تورکی» نامیده میشود[5].
نوت: ذکر شخصیتهای اساطیری ایران باستان چون جمشید و
دارا و انوشیروان و رستم، .... در توصیف خاقانهای تورک –موغول، از جمله در این شعر، بر
خلاف ادعاهای قومیتگرایانه ی فارسی-پان ایرانیستی، به علت وابستهگی خاقانهای
تورک –موغول به ایران باستان و سنن آن نبود. بلکه اولا به سبب آن بود که در برداشت
و ذهنیت تاریخی و ادبیات سیاسی قدیم، این نامها- مانند اسکندر و فرعون و شخصیتهای
اساطیری سامی-سمیتیک و .... بیشتر از
آنکه بار قومی مشخصی داشته باشند، درست و یا نادرست در معنی مجرد و عمومی، سمبول
حاکمیت و دولتمداری و عظمت و .... شمرده میشدند. دوما خاقانهای تورک با ذکر این
نامها مشخصا به اتباع خود در ایران مکرراً یادآوری میکردند که آن سرزمینها و
عظمت باستانی، اکنون تحت حاکمیت تورکها و متعلق به خاقانهای تورک است.
٤-ناممکن ساختن سوء استفادهی اوروپائیان از
قاجارها برای دشمنی با عثمانلی: اعلان تورک بودن فتحعلی
شاه قاجار، و به طور ضمنی اعلان پایان مشروعیتسازی بر اساس مذهب (سیادت و وابستهگی
نسبی به اهل بیت که صفویان برای ایجاد مشروعیت برای حاکمیتشان به کار میبردند)،
به عبارت دیگر تکریم تورک بودن و اجتناب از تعصب مذهبی- فرقهگرایی شیعی، دو گام
بزرگ تاریخی در جهت نزدیک ساختن دولت قاجاری به دولت عثمانلی بود. عبارت «فتحعلی
شاه تورک» بر بیرق دیپلوماتیک قاجاری، بیان این ذهنیت و وضعیت و سیاست راهبردی قاجاری
بود که دول استعماری اوروپایی – بر خلاف دورهی صفویه- دیگر نمیتوانند با بد دستی
این دولت تورک را بر علیه عثمانلی بکار برند.
٥- تشریح
سمبولیسم تورکی –موغولی موجود در نشان شیر و خورشید و شمشیر: دلیل دیگر ذکر تورک بودن فتحعلی شاه، تشریح نشان شیر و خورشید و شمشیر،
که فتحعلی شاه طرح کرده و در صدد تبدیل آن به نشان دولت قاجاری بود، بر اساس سنن
تورکی و دولتمداری و سمبولیسم و آیکونولوژی تورک –موغول است. به همین سبب است که در این شعر، نخست تورک بودن فتحعلی شاه ذکر میشود و
پس از آن مولفههای شیر و خورشید و ... تشریح و تفسیر میگردد.
نوت:
پرچم سه رنگ سبز و سفید و سرخ منقوش به نشان شیر و خورشید و شمشیر، از هیچ جنبه
ربطی به اقوام تاجیک و فارس و یا دیگر اقوام ایرانیکزبان ندارد. این پرچم و نشان تماما
ریشه، منشاء، هویت، سیر تحول و تطور مشخص و دقیق در سمبولیسم-آیکونولوژی و دولتمداری
تورکی-موغولی دارد و جزیی از تاریخ سیاسی، فرهنگی و اعتقادی گروهها و دول تورک-موغول
است. بسیار جای تعجب دارد که دولت ایران و قومیتگرایان فارس و پان ایرانیستها که
دولتها و سلسلههای تورک –موغول حاکم بر ایران فعلی را انیرانی و بیگانه و متجاوز
و وحشی میدانند، وقتی کار به میراث تمدنی و فرهنگی و هنری و سمبولها و نشانهای
آنها- مانند پرچم سه رنگ و نشان شیر و خورشید و شمشیر میرسد، به یکباره تغییر
موضع داده، آنها را خودی و ملی مینامند. این رفتار چیزی نیست به جز غارت معنوی و
دزدیدن میراث تمدنی-فرهنگی تورک توسط قومیتگرایان فارس- پانایرانیستها[6].
٦-ریشه و منشاء تورکی داشتن پرچمها و نشانهای قاجاری و مولفههای آنها:
ارتباط
ابداعات و طرحهای فتحعلی شاه در مورد پرچم و نشان شیر و خورشید و شمشیر با تورک
بودن وی و سلسلهی قاجاری، در آن زمان برای همه موضوعی معلوم و امری مبرهن بود. به
عنوان نمونه «ردلیک»[7]
رنگ سرخ در پرچم قاجاری را ناشی از تورکان سلجوقی میداند که فتحعلی شاه قاجار به
سبب داشتن نژاد تورک از آنها اقتباس کرده بود: «رنگ سرخ از پرچم سلسلهی تورکان
سلجوقی که سالها در ایران سلطنت کردهاند گرفته شده و چندان هم بیدلیل نیست. زیرا
فتحعلی شاه از سلسلهی قاجاریه بود و اصلاً از نژاد تورک میباشد…..»
٧- ناصرالدین شاه، آن «تورک پسر»: تاکید بر تورک بودن شاه، و معادل
شمردن خورشید و یا شیر با «شاه تورک» که در مصرع « فتحِعلیشاهِ تورک، جمشیدِ گیتیافروز-
کشورخدایِ ایران، خورشیدِ عالمآرا » هم تکرار شده، منحصر به دورهی فتحعلی شاه
قاجار نبود. اساسا خورشید در تمام پرچمها و سکهها و .... تورک-موغول، استعاره از
و به معنی خاقان تورک-موغول است. ملکالشعرا صبوری هم در یک رباعی ناصرالدین شاه
قاجار را «تورک پسر» (تورک اوغلو) نامیده، و شیر را ناصرالدین شاه و خورشید را چهره
و روی او معنی کرده است:
گر
شیر، نشانِ دولتِ جاوید است
خورشید
به پشتِ اوست، هر کس دیدهست
آن
«تورک پسر» که این نشان هشته به سر
شیری
باشد که رویِ او خورشید است
٨-الهام پذیری و تقلید از عثمانلی: در منابع متعدد تاریخی کاملا تثبیت شده است که پدید آوردن نشان جدید
شیر و خورشید و شمشیر در شکل امروزی از ترکیب نشانهای
دولتهای تورک-موغول پیشین توسط فتحعلی شاه قاجار و تلاش او
برای رایج و تثبیت کردن آن، با الهام و به تقلید از سلطان
سلیم سوم بود که نشان هلال عثمانلی را ایجاد کرده بود:
الف-
لویی-متیو لانگله Louis-Mathieu Langlès لغتشناس،
زبانشناس، مترجم، نویسنده، کتابدار و شرقشناس فرانسوی در زمان فتحعلی شاه در
کتاب کوچکی با نام (نگاه کلی به ایران و یا ایرانا گئنهل بیر باخیش) که در بارهی
ایران نگاشته و به سال ١٨١٧ میلادی در پاریس به چاپ رسانده است[8] مینویسد: «به همچشمی
سلطان سلیم سوم عثمانلی، که نشان هلال را اختراع نموده و پادشاهان عثمانلی آن را
به اوروپاییان و دیگران از ترسایان میبخشند، فتحعلی شاه هم نشان مهر و شیر را
درست نموده است»[9].
ب-«نشان
شیر و خورشید در سال ١٨٠٨ میلادی از طرف فتحعلی شاه به تقلید از اقدام سلطان سلیم
سوم در ایجاد نشان هلال عثمانلی تاسیس شده است. هلال احمر در زمان سولطان سلیم سوم
عثمانلی به تقلید از اوروپا برگزیده شد». (کتاب نشانهای جهان و روسیه تا سال ١٩١٧، ای.
گ. اسپلاسکی، لنین گراد، ١٩٣٤، م. ص. ٩٩).
٨-دورهی
سلطنت فتحعلی شاه، دورهی تغییرات اساسی در پرچم دولت تورک قاجاری است. از جمله:
-
بین سالهای ١٨١٠-١٨١٣ پارچهی سه گوش بیرقهای دولتهای تورک قبلی حاکم بر ایران،
به پارچهی مربع و مربع مستطیل شکل تغییر یافت.
-از اواسط سلطنت فتحعلی شاه، شیر یالدار جایگزین شیر بی یال در
نشانها شد.
-در
اواخر سلطنت فتحعلی شاه، نقش شیر شمشیر به دست، نخست بر پرچمهای کوچک نظامی و
سپس در دیگر پرچمها ظاهر شد.
-
در پرچم و دیگر نشانها، نقش تاج در پشت شیر بکار رفت.
- در اواخر دوران فتحعلی شاه دو پرچم شیر و خورشید و ذوالفقار علی
تلفیق شد.
-
با الهام از پرچم سفید دیپلوماتیک سلاطین عثمانلی، پرچم تماما سفید رنگ منقوش به شیر
و خورشید و شمشیر برای مقاصد دیپلوماتیک و سیاسی به کار رفت.
در پرده، با صورتِ شاه و آفتاب
تبارک الله ز این پردهیِ همایون فرّ
که آفتاب بر پردهگیاش پرده در
بلی طرازش از کلکِ مانییِ ثانی
نگارِ فتحعلیشاهِ آفتاب افسر
مهین سفیرِ شهنشاهِ آسمان درگاه
ابوالحسنخان آن هوشمندِ داور
ز پای تا سرِ او غرقِ گوهر از خسرو
سپرد چون رهِ خدمت به جایِ پا از سر
چو خواست باز کُند تارکش قرین با مهر
قِرانَش داد بدین مِهر آسمانِ چاکر
درین خجسته بشارت اشارتست بزرگ
بر آن سفیرِ نکو سیرتِ ستوده سیَر
که هست عهدش عهدِ جهانگشا دارا
که هست قولش قولِ سپهر فرّ داور
West-oestlicher
Divan by Goethe, Johann Wolfgang von, 1749-1832, Publication date 1819,
Publisher Stuttgart: In der Gottaischen Buchhandlung
Goethe
west östlicher divan, kritisch durchgesehen, eingeleitet und erläutert von
Rudolf Richter, Leipzig, p 270-279
[2] بیرق مرکب است از پرده (پارچهی
بیرق)، میله و یا چوب، طوق-توغ (در انتهای فوقانی میله) و در بعضی مواقع سرنیزهی
بالای طوق-توغ. بیرق و توغ کلماتی تورکی هستند.
[3] مئهران باهارلی- فرمان کاترینای دوم امپراتریس روسیه در سال ١٧٨٤
برای تاسیس سلسلهای ایرانیک، و جلوگیری از تاسیس سلسلهای تورک در ایران
[4] آقا محمدخان قاجار: طوایف تورک و موغول که در ایرانند باید با یکدیگر
متحد شوند و نگذارند که ایرانیان خود به سلطنت برسند
[5] متن تورکی وثیقهی اتحاد اسلام نادری- نجف
[6] از جمله: از تورکهای باستان خزرها، هونهای آسیائی
و اوروپایی، پچنکها، بولغارها، گؤک تورکها،...؛ در دورهی اسلامی قاراخانلیها،
غزنویان، سلجوقیان کبیر، سلجوقیان روم و عراق، خوارزمشاهیان، آتابکها در ایران، بیگلیکهای
آناتولی، مملوکان مصر،... ؛ امپراتوری موغول کبیر، خلجیان، گورکانیان هند، ایلخانان،
جلایریان، تیموریان،.....؛ دولتهای تورکمان قاراقویونلو، آغ قویونلو، عثمانلی و به
ویژه قیزیلباشیه-صفویه، افشار و قاجار که اصلا از خاک آسیای صغیر- تورکیه و سوریهی
امروزی بودهاند.
برای
اطلاع بیشتر نگاه کنید به مقالهی: در منشاء تورکی پرچم ایران، سه رنگ افشاری -
قاجاری و نشان شیر- خورشید- شمشیر سلجوقی –موغولی- قیزیلباشی
[7]
Colonel Count Marcellus Donald Alexander Ritter von Redlich ... consul of
Monaco and Latvia, and consul-general of Iran and Albania
[8]
APERÇU GÉNÉRAL DE LA PERSE, par Louis-Mathieu Langlès, Chevalier de Saint -
Wladimir , conservateur-administrateur des manuscrits Orientaux de la bibliothèque
du Roi, membre de l'institut royal de France, de la Sociètè asiatique de
Calcutta, &c. &c.
[9] یحیی ذکاء، تاریخچهی تغییرات و تحولات درفش و علامت دولت ایران از
آغاز سدهی سیزدهم هجری قمری تا امروز. بخش دو
No comments:
Post a Comment