Saturday, December 7, 2019

سید لقمان آشیرلی اورموی: در مدح سلطان محمد فاتح و ستایش فتح استانبول

سید لقمان آشیرلی اورموی: در مدح سلطان محمد فاتح و ستایش فتح استانبول

مئهران باهارلی

در این نوشته شعری از مورخ، ادیب و هنرمند تورک اورمیه‌ای، «سید لقمان آشێرلێ اورومی» در ستایش سلطان عثمانلی محٖمد فاتح و ثنا و شکران فتح استانبول را آورده‌ام. از آنجائی که نوشته‌های متعددی در باره‌ی این شخصیت برجسته‌ی تورک-اورموی و آثار وی را منتشر خواهم کرد، در این جا به ذکر بیوگرافی مختصری از وی کفایت می‌کنم.

سید لقمان بن سید حسین آشێرلێ اورموی (Sayyid Loqman Urmawi, Seyyid Lukman Urmevi, Urmulu Séyid Luqman Aşırlı ): مورخ، شاعر، حماسه‌سرا، نویسنده، مینیاتوریست، رسام، ... تورک. متولد شهر اورمیه- آزربایجان-تورک‌ایلی (اورمیه ١٥٣٠؟- استانبول ١٦٠١؟). از تیره‌ی آشێرلێ[1] تورکمان، منسوب به طائفه‌ی اوغوزی دؤیه‌ر-دوگر. سید لقمان اورموی ظاهرا به سبب تضییقات و سنّی‌کُشی آغاز شده توسط دولت قیزیلباشیه (صفوی)، به قلمروی عثمانلی فرار کرد-پناهنده شد. مدتی قاضی قصبه‌ی حریر در موصل بود. سپس به استانبول رفت و ٢٧ سال در دربار سلطان عثمانلی خدمت نمود. در سال ١٥٦٩ به مقام شاهنامه‌نویسی (سرودن تاریخ و فتح‌نامه‌ها و وقایع عثمانلیان و حماسه‌های تورکان و اوغوزان) منصوب شد.

سید لقمان اورموی رئیس هئیتی ١٧٠ نفره از مینیاتوریست‌ها و خطاطان و نقاشان زبده در دربار سلطان عثمانلی بود. برخی از آثار سید لقمان اورموی در میان شاه‌کارها و بهترین نمونه‌های هنر تورک و عثمانلی، و ارزش‌مندترین آثار هنری موزه‌های جهان قرار دارند.

وی دارای آثار متعدد منظوم و منثور به تورکی و فارسی است. از جمله اوغوزنامه، سورنامه‌ی همایون، هنرنامه، شهنشاه‌نامه، زبده التواریخ، سلیم خان نامه.... این آثار به سبب آنکه سید لقمان اورموی آن‌ها را با استفاده از اسناد دست اول و مدارک بی‌شمار و آرشیوهای عثمانلی تالیف کرده، به لحاظ تاریخی دارای وثوق و اهمیت بسیار هستند. مخصوصا اثر «اوغوزنامه‌ی اورموی» به لحاظ تاریخ تورک و تورکولوژی یک اثر باارزش و بی همتاست. اوغوزنامه‌ی سید لقمان اورموی، همچنین بدین سبب پربهاست که توسط یک تورک از ایران، تورک‌ایلی، آزربایجان و اورمیه نوشته شده است.



سید لقمان اورموی (١٥٣٠؟-١٦٠١؟)
در مدح سلطان محمد فاتح و حمد فتح استانبول

نظم

 

چو سلطان محمّدشهْ ابنِ مراد

به قسطنطنیّه شد اندر جهاد

ز ایزد طلب کَرد نصرتْ نخست

به عونِ خدا کارش آمد دُرست

به دریا اَبَر «چکمه‌جه» پل به‌بست

وزان پل گذشت او به نیرویِ دست

به فتحِ سِتَنْبوُل کَشتی به‌راند

به خشکی و کافر دَرو خیره ماند

به‌جُستند «ایّوبِ پنهان‌مزار»

شد آن دیگر از «آقچه شیخ» آشکار

ستاد از «تَکِرها» سِتَنبول را

«آیا صوفییه»، جایِ مقبول را

بسی مُلْک به‌گرفت با عدل و داد

به لطف و کَرَم داد عالَم به داد

جهان گشت تابع به فرمانِشان

«فرنگان» کمینْ عبدِ دربانِشان

به ارواحِ اجدادِ خود آنگهی

به خیرات کوشید و رسمِ شهی

عمارت بنا کرد و دارالشّفا

ز حق جُست بر دردمندان دوا

جوامع، مدارس به هم در سرشت

ثَمانیه‌ای ساخت هم‌چون بهشت

پی‌یِ علم رفت اندرو خاص و عام

وزو مر یکی شد امامِ اَنام

رسید اهلِ دانش مسلسل ازو

همه درسِ دین خوانده، اکمل ازو

به رویِ جهان باز شد بابِ علم

وزو منحل اِشکالِ اربابِ علم

به عالَم زبان‌ها به اذکارِ اوست

کنونْ عِلْم تا حَشَر زآثارِ اوست

به نسلِ گرامی‌ش حیِّ صمد

نگه دارد این سلسله تا ابد


سؤزلوک:

آنگهی: آن زمان، آن وقت، در آن حال
اَبَر: بر، روی، بر روی
اکمل: کامل‌تر، تمام‌تر
انام: مردم، خلائق
تَکِر: تکیر، تکور، تکفور، صاحب مُلْک، استانبول تکری: قیصر روم
ثَمانیه: کنایه از جنّات ثمانیه، هشت خلد، هشت بهشت. بنا به پیغامبر اسلام، بهشت هشت درب دارد ....
جامع: در زبان تورکی عبادت‌گاه مسلمانان دارای منبر و محراب و مناره و ...؛ در مقابل مسجد-مچیت که به معنی محل گذاردن نماز، بدون منبر و محراب و مناره و ... است.
چکمه‌جه: نام دو بخش و دوشهرداری (بویوک چکمه‌جه- Büyükçekmece، کیچیک چکمه‌جه- Küçükçekmece) در حومه‌ی غربی استانبول، در مجاورت دریاچه‌هایی به همین نام‌ها. نام اصلی و سابق، چؤکمه‌جه (فرورفته‌گی) بود.
فرنگان: فرنگیان، اصلا به معنی فرانسوی‌ها، مجازاً اوروپائی‌یان و مسیحیان
کمین: کم‌ترین، حقیرترین.

ایوبِ پنهان‌مزار: اشاره به خالد ابن زید ابو ایوب الانصاری است. او یکی از صحابه‌های پیامبر اسلام بود که در سال‌های پایانی عمر خود داوطلبانه در نخستین تهاجم اعراب –مسلمانان برای فتح قسطنطنیه پایتخت بیزانس به سال ٦٦٩ شرکت کرد. اما حین عملیات بر اثر بیماری فوت نمود و طبق وصیتش نزدیک حصار قسطنطنیه دفن شد. بنا به روایات حدود هفت قرن بعد، پس از فتح استانبول، آق شمس الدین مزار گمشده‌ی ایوب الانصاری را کشفاً (ظهور حقایق غیبی بر سالک) پیدا کرد. به فرمان سلطان محمد فاتح، مقبره و جامعی به یادبود وی بنا شد که بعدها به یک مکان مقدس برای سلاطین عثمانلی و مردم تبدیل گشت (نام محله‌ی ایوپ امروزی در استانبول برگرفته از آن مقبره-جامع است).

آقچه شیخ: اشاره به آق شمس الدین؛ صوفی، شاعر، حکیم و دواشناس عثمانلی است. وی از مریدان حاجی بایرام ولی؛ و موسس طریقت شمسیه‌ی بایرامیه؛ مراد و مرشد و خوجای سلطان محمد فاتح بود. به همراه سلطان محمد فاتح از ادیرنه پایتخت عثمانلی عازم فتح استانبول در سال ١٤٥٣ شد. در حین جنگ و محاصره‌ی استانبول، وی سلطان محمد فاتح و اوردوی او را دعوت به صبر کرده، نوید ظفر و فتح می‌داد. پس از فتح استانبول، نخستین خطبه در آیاصوفیا را آق شمس الدین خواند. ...
 

برای مطالعه‌ی بیش‌تر:

اورمولو سید لقمان آشیرلی‌نین اوغوزلار و عوثمانلی‌لار تاریخی حاققی‌ندا یازدیغی تورک‌جه منثور «هنرنامه» کیتابی مینیاتورلاری

http://sozumuz1.blogspot.com/2020/01/httpswww.html

سید لقمان اورموی: در مدح سلطان محمد فاتح و ستایش فتح استانبول

http://sozumuz1.blogspot.com/2019/12/blog-post_69.html

سید لقمان اورموی: آلِ عثمان نورِ چشمِ عالمند، و مدح سلطان سلیم دوم

http://sozumuz1.blogspot.com/2020/06/blog-post.html


[1] آشور -آشیر:از مصدر آشماق+یر. به معنی از حد گذشتن، عبور کردن از محدوده، به بیرون منتقل کردن، درنوردیدن، جهیدن، کله پا کردن، زیرو رو کردن. مجازا به معنی نترس، بی باک، سنت‌شکن. همریشه با آشێرێ به معنی ناقولا، افراطی (احتمالا به فارسی به صورت هشری وارد شده است). نام تیره‌های تورک و نامهای خانواده‌گی چون عاشورلو، عشرلو، آشورخانلو، آشوری،... همه محرف اسم تورکی آشیر و اصلا از تیره‌ی آشیرلی تورکمان از اوغوزهای دؤیه‌ر-دوگر هستند.

نام‌های تورکی افشارهای اورمیه در دیوان طرزی افشار و تصحیح و تشریح آن‌ها

No comments:

Post a Comment