نیروهای عثمانلی و آزادسازی زبان تورکی در تورکایلی و ایران
مئهران باهارلی
در
زیر نمونهای از کاربرد زبان تورکی مکتوب در خطاب رسمی به مردم تورک بومی توسط اوردوی
عثمانلی پس از آزادسازی تورکایلی به سالهای جنگ جهانی اول را دادهام. این نمونه
عبارت است از یک قبض رسید به زبانهای تورکی و فارسی. این قبض در تبریز به پرداختکنندهگان
اعانه به نیروهای مسلح متحد تورک، مرکب از اوردوی عثمانلی و قوشون بومیان داوطلب و
عشایر تورک، که تورکایلی را از کنگاور و همدان و اراک و کرج تا اورمیه و خوی و اردبیل
و ماکو از اشغال ارتشهای روسیه و انگلستان و دستهجات مسلح آسوری و ارمنی متحد آنها
آزاد کرده بودند داده میشد. در منابع تاریخی وقت گفته میشود مقامات مذکور «به
هر کسی که مبلغی از وی به عنوان اعانه دریافت میدارند، قبضی به فارسی و تورکی میدهند».
قبض ارائه شده در این مقاله، مُهر ابراهیم فوزی بیگ را بر خود دارد. وی که در آن
موقع نمایندهی مجلس ملی عثمانلی از موصل نیز بود، چند روز پس از آزادسازی تبریز
توسط اوردوی متحدهی تورک، پس از نبرد قوشاچای (میاندوآب) در مقام فرماندهی بقیهی
داوطلبان تورک و کورد وارد تبریز شده و به همین سبب نتوانسته بود در مراسم افتتاح
دورهی چهارم مجلس شورای ملی عثمانلی شرکت کند.
متن قبض:
«عساکرِ عثمانیه و مجاهدینِ اسلامیهیه صرف ائدیلمهک اوزهره تهبریز اربابِ حمیتمندانیندان ...... تبرّع ائتدییی ...... تومهن اعانه قبول و تماماً تسلیم آلینمیشدیر.
رئیسِ عساکرِ عثمانیه و مجاهدینِ اسلامیه و مبعوثِ موصل
تاریخ ...... شهر ...... ١٣٣٣» [١٩١٥]
دامقا [مهر]: ابراهیم فوزی ۱۳۳۴
Asâkir-i Osmâniye ve Mucâhidîn-i İslâmiye’ye sarf edilmek üzere Tebriz erbâb-ı hamiyetmendânından .... teberrü ettiyi .... tümen iâne kabul ve tamâmen teslim alınmıştır.
Reîs-i asâkir-i Osmâniye ve Mucâhidîn-i İslâmiye ve meb’ûs-i Musul
Târih
.... şehri .... 1333 [1915]
Damga:
İbrâhîm Fevzi 1334
تبرع:
بخشش، بذل، احسان
حمیتمند: غیور
چند توضیح:
۱-لیتن سرکونسول آلمان در سالهای جنگ جهانی اول در تبریز در کتاب خاطرات خود در بارهی این قبض رسید تورکی - فارسی و دیگر اقدامات ابراهیم فوزی بیگ اطلاعات آتی را میدهد:
«شنبه ۱۶ ژانویه ۱۹۱۵. در این روز بقیهی داوطلبان تورک و کورد به فرماندهی ابراهیم فوزی بیگ نمایندهی موصل در مجلس شورای ملی عثمانلی و حلمی بیگ یکی از افسران تورک به تبریز وارد شدند و هر دوی این حضرات با من ملاقات کردند.
ابراهیم فوزی بیگ اعلامیهای صادر کرد که در آن قید شده بود متاسفانه برخی از داوطلبان [تورک بومی] خود را به عنوان سرباز تورک [عثمانلی] جا میزنند و از سکنهی شهر پول اخاذی میکنند. لذا در آن اعلامیه خاطر نشان شده بود که سردستههای افراد داوطلب [از تورکان بومی] و نیز فرماندهان و ستاد کل سربازان عثمانلی و کلیهی سکنهی شهر و نیز افرادی که قبلا تحت الحمایهی روسها بودهاند، در صورتی که کسی در صدد اخاذی از آنان بر آید، فوراً نزد وی فوزی بیگ شکایت آورند و مقصر بلافاصله به مجازات خواهد رسید. زیرا تورکها[ی عثمانلی] برای غارت به تبریز نیامدهاند. بلکه قصد آنها تنها و تنها تصفیهی آن ایالت از روسها و خدمت به اسلام است. ... وی در آخر آن اعلامیه اطلاع داده بود که بلافاصله پس از ورودش به تبریز کربلائی حسین فشنگچی، آن داوطلب [تورک بومی] ایرانی را که اخاذی کرده بود، مورد مجازات قرار داده است.
بزودی تورکها در صدد جمعآوری پول برآمدند و اوراق تعهد پرداختی را به عنوان قبض چاپ کردند. این اوراق با قبوض پیشین این اختلاف را داشت که روی آن، مبلغ نوشته شده عنوان «مالیات» را نداشت. بلکه از آن به عنوان «اعانه» نام برده شده بود. این اوراق که تصویر یکی از آنها در پائین آورده شده است، به زبانهای فارسی و تورکی نوشته شده و فوزی بیگ آن را به صورت سفید مُهر کرده است ....»
۲-در تاریخ ایران و تورکایلی، زبان تورکی در خطاب کتبی یک دولت و مقامات رسمی آن به مردم تورک بومی، برای اولین بار در سالهای جنگ جهانی اول توسط اوردوی آزادیبخش عثمانلی و والیگری - «حکومت تورک اتحاد» تحت الحمایهی امپراتوری عثمانلی به رهبری جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی - مجدالسطنه بکار رفته است. قبل از آن، در طول تاریخ هزار و دویست سالهی حاکمیت تورکان بر ایران، هر چند زبان تورکی همواره موقعیت زبان رسمی دوفاکتو را، به خصوص به عنوان زبان شفاهی شاهان، دربار، ارتش، امرا، اعیان و اشراف و ... داشت و از سوی این دول تورک به صورت مکتوب نیز از جمله در مکاتبات اداری داخلی و دیپلوماتیک و در ضرب سکه و اسکناس و نقر برخی کتیبهها و .... هم بکار میرفت، با اینهمه نمونهای از کاربرد زبان تورکی به صورت مکتوب از سوی مقامات دولتی در خطاب رسمی به مردم تورک بومی در دست نیست. احتمالا در میان دیگر علل، این امر بدین سبب بود که حاکمان تورک با اجتناب از کاربرد تورکی مکتوب به تورکان تبعهشان، (به نادرستی) گمان میکردهاند که میتوانند از بیگانه و تورکگرا تلقی شدنشان و یا تحریک واگرائی قومی - ملی در قلمروی به لحاظ قومی به شدت مختلط خود جلوگیری کنند.
مقامات عثمانلی و والی آزربایجان جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی - مجدالسلطنه با کاربرد زبان تورکی در خطاب کتبی دولتی - رسمی به مردم تورک، برای اولین بار در تاریخ ایران، پذیرش رسمی زبان و هویت تورک مردم تورک تورکایلی را اعلام و به سنت ضد ملی عدم استفاده از تورکی مکتوب در خطاب دولتی و رسمی به مردم تورک پایان دادهاند. آنها با این عمل خود همچنین فرهنگ تورک و تاریخ زبان تورکی در تورکایلی را وارد مرحلهی جدیدی کرده و دریچهی عصر نو را به روی ملت تورک گشودهاند. آنها نه تنها تورکایلی و جنوب آزربایجان را از جور و ستم ارتشهای اشغالگر روسیه و انگلستان و متفقهای آسوری و ارمنی آنها آزاد ساختند، بلکه زبان تورکی را نیز از قفس تنگ زبان شفاهی بودن صرف و یوغ اسارت فارسی مکتوب – رسمی رهانیدند.
۳-در قبض فوق که دارای تاریخ ۱۹۱۵ میباشد متن تورکی بالاتر از متن فارسی نوشته شده است. این، نشان از اولویت، ارجحیت، اهمیت و احترامی است که مقامات و اوردوی عثمانلی به زبان ملی مردم تورک بومی در تورکایلی و ایران قائل بودند. و این در حالی است که دو دهه پیش از آن تاریخ یعنی سالهای ١٨٩٨-١٩٠٠ با اجباری و منحصر ساختن زبان فارسی در نظام تحصیلی توسط انجمنهای معارف تهران و تبریز و سپس پیروزی حرکت مشروطیت انگلیسی در سال ۱۹۰۵، روند رسمیت انحصاری فارسی و ممنوعیت تورکی مکتوب شروع شده بود. در چنین وضعیتی که تورکی مکتوب مغضوب بروکراسی ایران بود و از طرف دولت مشروطهی ایران و آزربایجانگرایان ایرانگرا و پان ایرانیست مستقر در تبریز – اردبیل به حاشیه رانده میشد، نیروهای عثمانلی به آن رسمیت و اعتبار و حیات نو میبخشیدند.
٤- جنبش آزادیسِتان به رهبری خیابانی که ادامهی حرکت مشروطه و معتقد به هویت ملی ایرانی بر اساس زبان فارسی بود (اما از سوی آزربایجانگرایان استالینیست به عنوان یک حرکت ملی تقدیم میشود)، زبان تورکی را به رسمیت نمیشناخت و اعلامیههای خود خطاب به مردم تورک را مانند نیروهای اشغالگر روس و آسوری و ارمنی و کورد به زبان فارسی، بعضاً به همراه زبان فرانسه، اما هرگز نه به زبان تورکی صادر میکرد. مدارس و نشریات و .... این حرکت نیز همه فارسیزبان بودند. همانگونه که در آن دوره کاربرد فارسی و روسی و ارمنی و آسوری و کوردی مکتوب از سوی دستهجات و حرکات سیاسی به ترتیب فارس و روس و ارمنی و آسوری و کورد، دلیل وجود شعور ملی و حساسیت زبانی زائیدهی آن در ایشان است، عدم کاربرد رسمی تورکی مکتوب و به جای آن اصرار نخبهگان و رهبران سیاسی تورک بویژه مشروطهطلبان و دموکراتهای مرکز و شرق آزربایجان بر کاربرد فارسی مکتوب هم دلیل قطعی فقدان شعور ملی تورک و نبود حساسیت زبانی زائیدهی آن در میان این گروه دارد.
۵- مشروطهطلبان آزربایجانگرا و حکومت آزادیستان زبان فارسی را به عنوان زبان ملی بکار میبرد و مانند قوای اشغالگر آن دوره، مصراً از کاربرد تورکی به عنوان زبان مکتوب سیاسی و اجتماعی، .... اجتناب میکردند:
الف-اعلامیههای نیروهای اشغالگر روسیه در تورکایلی خطاب به مردم تورک، نه به زبان تورکی، بلکه صرفا به زبان فارسی منتشر میشد (در این نوشته دو نمونه را دادهام).
ب-اشرار و تروریستهای جیلوی آشوری و قاچاقهای ارمنی که با نام کومیتهی «قوای مسلحهی مسیحی»، اورمیهی تورک و حوالی آن را اشغال کرده بودند اعلامیههای خود را، نه به زبان مردم یعنی تورکی، بلکه به زبانهای فارسی و آسوری، بعضاً همراه با زبانهای ارمنی و روسی منتشر میکردند (مانند بیانیهی چهار زبانهی چهار آوریل ۱۹۱۸). این کومیتهی اشغالگر، حتی زبان تعلیم و تعلم در قلمروی آسورستان خیالی خود را هم زبان آسوری اعلام کرده بود.
د- اسماعیل آقا سیمیتقو در سال ۱۹۲۲ به هنگام اشغال اورمیه، قبضهای گومروکی را که تاسیس کرده بود به زبان کوردی و فارسی صادر کرده است. این رفتار، نشانگر وجود شعور ملی کورد و حساسیت زبانی زائیدهی آن، حتی در میان اشقیاء کورد دارد.
۶- کسروی در آثار خود با لحنی تمسخرآمیز میگوید «مقامات عثمانلی و اتحاد اسلام پیاپی بیانیهها بیرون میدادند». در دیگر منابع تاریخی وقت هم به بیانیههای اوردوی نجاتبخش عثمانلی و والیگری- حکومت تورک اتحاد مجدالسلطنه افشار اورومی که به احتمال قریب به یقین به زبان تورکی و شاید مانند قبض موضوع این نوشته به دو زبان تورکی و فارسی بودهاند اشاره شده است. کاربرد زبان تورکی در این بیانیهها نیز، علاوه بر مضمون آنها، موجب رضایت و خرسندی مردم تورک شده بود. حتی محققی ایرانگرا و عثمانلیستیز مانند رحیم رئیسنیا نیز اعتراف میکند که: «فرماندهی نیروی اعزامی در نخستین روزهای ورود به شهر با انتشار اعلانهایی به زبانهای فارسی و تورکی تأثیر خوبی بر افکار عمومی میگذارد».
۷-در قرن اخیر سه گروه عمده از محققین تورک در بررسیهای خود با جدیت تمام مشغول تحریف و وارونهنمائی نقش عثمانلی در رابطه با تورکان ایران و قفقاز و تحریک حسیات تورکستیزی و عثمانلیهراسی در آنها بودهاند. جریان نخست مورخین پانایرانیست تورک در ایران (احمد کسروی، کاوه بیات، ...) و دستهی دوم محققین جمهوری آزربایجان که نوعا تربیت شدهی ایدئولوژی ضد تورکؚ آزربایجانگرائی استالینیستیاند (شوکت تقییوا، ...) هستند. دستهی سوم محققین و مولفین آزربایجانگرا از مرکز و شرق آزربایجان (رحیم رئیسنیا، ناهیدی آذر، بابا صفری، ...) هستند که متاثر از این دو نوع تاریخبافی بوده و ملقمهای از وارونهنویسیهای دو گروه قابلی را با اضافه کردن خیالبافیهای خود در آثارشان عرضه میکنند.
به عنوان مثال در رابطه با این قبض، رئیسنیا در یک نوشتهی خود بنام «عثمانی در تبریز»، با تطهیر روسیهی اشغالگر که صرفا در تبریز ۱۲۰۰ نفر تورک بومی را به قتل رسانده بود، به شیطانسازی از عثمانلی که اومید نه تنها تورکایلی، بلکه دیگر مناطق ملی در ایران مانند عربستان و کوردستان و گیلان و فارسستان و خلاصکار آنها از اشغال و جنایات ارتشهای روسیه و انگلستان و آسوری و ارمنی بود میپردازد. رئیسنیا در این مقالهاش که نمونهی وارونهنمائی و بازنویسی تاریخ و تاریخبافی ضد تورک با هدف شیطانسازی از عثمانلی و تحریک دشمنی با آنها است، اعلامیههای فارسیزبان مقامات نظامی روسیه را با آب و تاب نقل میکند. اما رئیسنیا که از قضا خود تورک است، احتیاجی به نقل اعلامیهی دو زبانهی تورکی - فارسی اوردوی عثمانلی که از هر لحاظ، از جمله تاریخ تورکی مکتوب و رسمیت تورکی در ایران دارای اهمیت فوق العاده است نمیبیند ....
منابع:
۱-خاطرات
لیتن سرکونسول آلمان در تبریز در اثنای جنگ جهانی اول. لینک دانلود:
http://www.iran-archive.com/start/207
۲-اوضاع
ایران در جنگ اول یا تاریخ رضائیه. محمد تمدن. لینک دانلود:
http://wazariranology.blogfa.com/post-212.aspx
۳-عثمانلی
در تبریز. رحیم رئیسنیا
No comments:
Post a Comment