Friday, September 29, 2017

موضع حرکت ملی دمکراتيک تورک در باره‌ی رفراندم استقلال اقليم کوردستان


موضع حرکت ملی دمکراتيک تورک در باره‌ی رفراندم استقلال اقليم کوردستان

مئهران باهارلی


١-هفته‌ی گذشته حکومت اقلیم کوردستان عراق، یک رفراندم در باره‌ی استقلال اقلیم کوردستان و چند منطقه‌ی مجاور آن را برگزار کرد. این رفراندم یک اقدام غیرقانونی و به لحاظ حقوقی فاقد مشروعیت بود. از جمله بدین سبب که:

-پدر فکری رفراندم، مسعود بارزانی طبق قوانین عراق به طور غیرقانونی بر مسند ریاست اقلیم کوردستان نشسته است (بر اساس قانون ریاست اقلیم کوردستان، دوره‌ی ریاست اقلیم یک دوره‌ی چهار ساله است که می‌تواند به مدت دو دوره نیز تمدید شود. با احتساب ریاست هشت ساله‌ی بارزانی از سال‌های 2005 تا 2013، و تمدید مجدد آن به مدت دو سال، این دوره‌ی زمانی حداکثر در سال 2015 میلادی به پایان رسیده است).
- دولت و مجلس عراق برگزاری رفرندام را غیرقانونی اعلام کرده بود.
- رفراندم در مناطقی در خارج از اقلیم کوردستان که توسط پیشمرگه اشغال شده‌اند نیز انجام شد.
-تصمیم به انجام رفراندم، اقدامی یکجانبه بود. یک تصمیم مشترک و محصول توافق بین دولت اقلیم کوردستان و دولت عراق نبود.

٢-نتایج رفرندام الزام‌آور نیست. اما آنرا می‌توان اقدامی برای کسب مشروعیت بیشتر به آرمان استقلال اقلیم کوردستان (از طریق نشان دادن پشتوانه‌ی رای مردمی به افکار عمومی جهان و بازیگران بین المللی حامی کوردها) تلقی کرد. هرچند آرمان استقلال کوردستان عراق به لحاظهای دیگری دارای مشروعیت کافی است. از جمله:

-مبارزه‌ی سیاسی و نظامی بلاانقطاع نخبگان و تشکیلات سیاسی کورد عراقی در یک صد و اندی سال گذشته برای شناخته شدن هویت ملی خود، حقوق ملی خود، اداره‌ی امور خود، کاربرد حق تعیین سرنوشت خود؛
-واگرایی کامل بین هویتهای ملی کورد و عرب، و موبیلیزاسیون موفقیت‌آمیز توده‌ی کورد در عراق در راستای آرمانهای مذکور توسط نخبگان و رهبران کورد؛
-در معرض پاک‌سازی قومی و جنایات جنگی قرار گرفتن کوردهای این کشور توسط دولت عراق به دفعات متعدد؛
-کسب حمایت سازمانهای بین المللی حقوق بشری،....

تورک قیریمی (قارا قیرقین) کشتار تورکان در غرب آزربایجان توسط دسته‌جات مسیحی


«تورک قيريمي» («قارا قيرقين»)

کشتار تورکان در غرب آزربایجان توسط دسته‌جات مسیحی


مئهران باهارلی

٢٠٠٣

در سال ١٩١٧ با سقوط دولت تزاری روسیه، قوای وی مجبور به عقب‌نشینی از بخش‌هائی از خاک عثمانلی که در آغاز قرن بیستم به اشغال خود در آورده بود شد. متعاقب آن تحت رهبری آتاتورک و با پس راندن نیروهای اشغال‌گر بریتانیا، فرانسه، یونان و ایتالیا، ملت تورک در آناتولی-روم‌ائلی و یا تورکیه‌ی جدید، موفق به کسب و حفظ استقلال وطن خویش گردید. بدین ترتیب طرح ماجراجویانه‌ی دول استعماری اوروپائی-غربی و بنیادگرایان مسیحی برای تاسیس یک دولت صلیبی-ارمنی در خاک و مناطق تورک‌نشین شرق آناتولی با استفاده از روش‌ها و تاکتیک‌های سابوتاژ، خراب‌کاری، ترور، شورش‌های مسلحانه، نسل‌کشی، کشتار و اخراج توده‌ی تورک که به مدت بیش از نیم قرن آن‌ها را بکار برده بودند (و در نهایت با واکنش سخت و رادیکال امپراتوری عثمانلی مواجه شده بود) یک‌بار و برای همیشه با ناکامی مواجه گردید.

پس از اتفاقات فاجعه‌انگیز، پرهزینه و تاسف‌بار مذکور در عثمانلی، نه ارمنیان و نه دول استعمارگر اوروپایی-غربی از پای نشستند. آن‌ها برای جبران مافات در شرق و جنوب آناتولی، بیش از پیش به جنوب قفقاز و شمال غرب ایران قاجاری متوجه شدند. در همان سال‌ها روسیه بخش‌های بسیار گسترده‌ای از اراضی تورک‌نشین در جنوب قفقاز را به دولت تازه تاسیس شده‌ی ارمنستان (و بخش‌های دیگری را به داغستان روسیه و گورجستان) الحاق نمود. دولت جدید ارمنستان هم بلا درنگ شروع به پاک‌سازی قومی و تبعید و اخراج ساکنین تورک بومی این مناطق، بویژه از شهر تورک‌نشین و آزربایجانی ایروان و یا پایتخت بعدی این دولت کرد. (هنگامی که روس‌ها خانات تورکی-آزربایجانی-قاجاری ایروان – منطبق بر بیشتر اراضی جمهوری ارمنستان امروزی- را اشغال نمودند، اکثریت جمعیت آن تورک بود[1]. تقریباً دو سوم جمعیت مسلمان (تورک) خود شهر ایروان-پایتخت بعدی ارمنستان - ، یعنی بیش از ٦٠٠٠٠ تن از طرف روسیه در اوایل قرن بیستم، و بقیه به همراه تورکان ساکن در دیگر مناطق ارمنستان در اواخر همین قرن از طرف دولت ارمنستان به زور نفی بلد و اخراج شدند).

از طرف دیگر ارمنیان به همراهی آسوریان، باز با تحریک، خط‌دهی و کومک دول استعمارگر غرب-مسیحی به هوس تاسیس دولت مسیحی آسورستان (آثورستان) در بخش‌های جنوبی خاک تورک‌ایلی (غرب آزربایجان) به مرکزیت اورمیه، و الحاق بخش‌های شمالی آن (حوالی خوی-ماکو) به دولت تازه‌تاسیس ارمنستان افتادند.

و باز در زمینه‌سازی این هدف، نیروهای مسلح دولت ارمنستان و شبه نظامیان ارمنی (قاچاق‌لار) به همراهی همتایان آسوری خود جیلولار به سودای بدست آوردن برتریت جمعیتی عددی و خاک، دست به قتل عام و نسل‌کشی تورکان در بخش‌های شمال غربی تورک‌ایلی (غرب آزربایجان) زدند. به این‌ها نظامیان و افسران و فرماندهان ارمنی اوردوهای روسیه‌ی تزاری که در کشتارها شرکت داشتند را هم باید افزود. قتل عام فجیع و نسل‌کشی بیش از صد و سی هزار تن از تورکان در بخش‌های شمال غربی تورک‌ایلی (غرب آزربایجان) به سال‌های جنگ اول جهانی در اورمیه، سولدوز، خوی، سلماس، مرند، قاراداغ، دیلمقان، شرفخانه، ماکو، قوشچی، … انجام شده توسط نیروهای مسلح مسیحی ارمنی-آسوری، به «قارا قیرقین»، «تورک قیریمی» و یا حوادث «جیلولوق-قاچاق‌لیق» معروف است.




Monday, September 25, 2017

اشعار تورکی شاعری با تخلّص «قوتی» در مدح فتح بغداد توسط شاه عباس اول، و اصطلاحات «معنی تورکی» (مانی) و «تورکیات» در آن


اشعار تورکی شاعری با تخلّص «قوتی» در مدح فتح بغداد توسط شاه عباس اول، و اصطلاحات «معنی تورکی» (مانی) و «تورکیات» در آن 

مئهران باهارلی


رسول جعفریان در ضمن یک مقاله‌[1] به معرفی یادداشت‌های پشت نسخه‌ا‌ی خطی از کتاب فقهی «ارشاد الاذهان الی احکام الایمان» اثر علامه حلی (متوفی ١٣٢٥ میلادی) پرداخته که در صفحه‌ی دوم و سوم مانده به پایان آن اشعاری به فارسی و تورکی در باره‌ی شاه عباس اول و فتح بغداد به سال ١٦٢٢ میلادی و آب نجف آمده است. به گفته‌ی جعفریان این نسخه که در کتاب‌خانه‌ی ابن مسکویه‌ی اصفهان نگه‌داری می‌شود توسط عبدالکاظم بن سلام الله موغاری در سال ١٥٦٥ میلادی کتابت شده و تحریر آن در ٢٧ آوگوست آن سال خاتمه یافته است. شمار صفحات متن اصلی کتاب ٣٢٦ است و چند صفحه در ابتدا و انتها نیز وجود دارد که یادداشت‌های مذکور روی آن‌ها نوشته شده است.

رسول جعفریان در مقاله‌ی خود عکس اشعار تورکی مذکور و متن آن‌ها را با قرائت و ترجمه‌ی یوسف بیگ‌باباپور و رحیم نیکبخت داده است. سپس ریشه‌شناس تورک محمد اردم در یک نوشته‌[2] به تصحیح چند خوانش در این اشعار تورکی پرداخته است. هرچند این دو نشر به درجه‌ی بسیاری قرائت و ترجمه‌ی این اشعار تورکی را ممکن ساخته‌اند، با این‌همه تصحیح قرائت چند کلمه، اشاره به کاربرد اصطلاحات «معنی تورکی» و «تورکیات» توسط نویسنده‌ی کتاب در رابطه با این اشعار که تاکنون بدان‌ها دقت نشده بود، هم‌چنین بازنویسی ترجمه‌ی صحیح‌تر و دقیق‌تر اشعار ضروری است. در زیر متن اشعار تورکی مذکور به قرائت خودم، سپس ترجمه‌ی دقیق آن‌ها به فارسی، بعد از آن چند تصحیح ضروری و در نهایت اطلاعاتی در باره‌ی عقاید دینی و سیاسی و هم‌چنین تخلص این شاعر تورک را داده‌ام.

اصطلاحات «معنی تورکی» و «تورکیات»

در این کتاب در رابطه با این اشعار تورکی دو اصطلاح جالب «معنی تورکی» و «تورکیات» استفاده شده که تاکنون به آن‌ها دقت و اشاره نشده بود.

«معنی تورکی»: این اصطلاح در معرفی بیت ماده‌ی تاریخ تورکی «آلدی عراقِ عرب‌ی، شاه‌ین ترانه‌له‌ری - بو فتحه تاریخ اولدو، «اییی قهوه‌خانه‌له‌ری» به کار رفته است. در اینجا «معنی» هم‌ریشه با «مانی» در میان تورکمانان عراق و «ماهنی» (آهنگ و ترانه) در جمهوری آزربایجان، اما به معنی «بایاتی» (رایج‌ترین فورم شعر فولکولوریک تورک و در ادبیات شفاهی تورک‌ایلی مرکب از چهار مصراع کوتاه هفت هجایی که مصراع‌های اول، دوم و چهارم هم قافیه و مصراع سوم آزاد است)، و اصطلاح «معنی تورکی» که تاکنون به آن دقت نشده بود به معنی آهنگ و ترانه‌ی تورکی است. جالب توجه است که در خود بیت هم، کلمه‌ی تورکی‌الاصل «ترانه» که مترادف معنی – مانی – ماهنی است به کار رفته است[3]. بنابراین ترانه در این بیت مطابق با عنوان آن «معنی»، باید به صورت «آواز تورکی» معنی شود، و نه عزم و اراده و خواست.

«تورکیات»: این تعبیر در آخر غزل تورکی فتح‌نامه، در جمله‌ی عربی «وقع هذه الترکیات لیله نیروز سنه ١٠٣٤» (این تورکیات پیدا و بیان شد در شب نوروز ١٦٢٥) به کار رفته است. اصطلاح «تورکیات» که به معنی سروده‌ها و نوشته‌های تورکی معمولا پراکنده و منسوب به یک شخص است، تاکنون خوانده نشده و یا به صورت اشتباه «ترکیبات» خوانده شده بود.

Saturday, September 23, 2017

نکاح‌نامه‌ی تورکی جماعت شاه‌ی‌سئوه‌ن طبق مذهب علوی تورک در قرن شانزده میلادی

نکاح‌نامه‌ی تورکی جماعت شاه‌ی‌سئوه‌ن طبق مذهب علوی تورک در قرن شانزده میلادی

مئهران باهارلی

 

16. YÜZYILDAN ŞAH’I SEVEN CEMÂATINA ÂİT BİR TÜRKÇE ALEVİ NİKÂH TÖRENİ ANLATISI

A TURKISH ALEVI MARRIAGE CEREMONY NARRATIVE FROM THE SHAH'I SEVEN COMMUNITY FROM THE 16TH CENTURY

Méhran Baharlı

خلاصه:

در نسخه‌ی خطی یک جونگ به خط «احمد غلام» کتاب‌دار کتاب‌خانه‌ی قیزیل‌باشیه (صفویه) قسمتی از یک نوشته به زبان تورکی در باره‌ی مراسم نکاح «جماعت شاه‌ی سئوه‌ن» آمده است. این نوشته‌ی منحصر به فرد که به صورت نکاح‌نامه معرفی شده، دارای ارزش تاریخی بسیار از جنبه‌های تاریخ شاه‌ی‌سئوه‌ن‌ها، فرقه‌ی سیاسی قیزیل‌باش، ارکان و سنن مذهب علوی تورک (علی‌اللهی)، تحول آداب عقد و نکاح‌های تورک، زبان ادبی تورکی، حقوق زنان تورک، ادبیات فولکلور تورک، ... است. این نکاح‌نامه مربوط به تورکان قیزیل‌باشی است که به تازه‌گی از خاک آناتولی و عوثمان‌لی به قلمروی دولت قیزیل‌باش مهاجرت کرده بودند. آن‌ها هنوز بر مذهب غلات تورک دوازده‌امامی بودند و در نتیجه‌ی سیاست‌های قیزیل‌باش‌کُشی و سرکوب و ریشه‌کن کردن مذهب علوی تورک توسط برخی شاهان قیزیل‌باش (شاه اسماعیل اول، شاه تهماسب اول، شاه عباس اول، ....)، در مذهب فارسی شیعی امامی استحاله نیافته بودند. طبق این سند فلسفه‌ی نکاح تورکان شاه‌ی سئوه‌ن بر دو اساس است، نخست سنن و آداب ملی تورک - «تؤره‌ی تورک»؛ و سپس ارکان مذهب علوی تورک (علی‌اللهی) – «قول خلیفه». این سند نشان می‌دهد تورکی در آن مقطع هنوز زبان مراسم دینی و عبادات شاه‌ی‌سئوه‌ن‌ها و قیزیل‌باشها که بر مذهب علوی (علی‌اللهی) تورک بودند بود. اگرچه قبول مذهب شیعه‌ی امامی که فارسی زبان مقدس آن است توسط شاه اسماعیل اول و دیگر شاهان صفوی، باعث شد که فارسی به تدریج به زبان مقدس قیزیل‌باشها هم تبدیل شود. در حالی که زبان مقدس علوی‌های تورک غیر قیزیل‌باش در ایران و تورک‌ایلی (قاراقویون‌) و دیگر علوی‌های تورک و بکتاشی‌ها در آناتولی که به دور از صفویان بودند هم‌چنان تورکی باقی ماند. در این مقاله، متن نکاح‌نامه‌ی تورکی شاه‌ی سئوه‌نی را نقل کرده و سپس توضیحاتی در باره‌ی ارکان و اعتقادات مذهب علوی تورک (علی‌اللهی) ذکر شده در آن، و تطور معنایی مفهوم شاهی سئوه‌ن در طول تاریخ داده‌ام. هم‌چنین نشان داده‌ام که دو کلمه‌ی «قول» و «قوم» که در این نکاح‌نامه و بعضی دیگر از متون تورکمانی قدیم دیده می‌شوند، نه عربی، بلکه محرف کلمات تورکی – موغولی «قوُوُل» (قاعده و آیین) و «قادوُم» (خویشاوند سببی) هستند.

Özet

Kızılbaş (Safevi) devlet kütüphanesi kütüphanecisi Ahmed Gulam tarafından yazılmış bir cönk içinde "Şah'ı seven" topluluğunun evlilik törenini anlatan bir Türkçe metin bulunmaktadır. Nikâhnâme (evlenme bitisi) diye tanıtılan bu eşsiz metin, Şah'ı seven'lerin tarihi, Kızılbaş siyasi akımı, Türk Alevi (Ali-Allahi) mezhebinin temelleri ve gelenekleri, Türk evlilik adetlerinin evrimi, Türk edebi dili, Türk kadın hakları ve Türk folklor edebiyatı açısından muazzam bir değere sahiptir. Nikâhnâmede anlatılan evlilik töreni, yakın zamanda Anadolu ve Osmanlı topraklarından Kızılbaş devleti ülkesine göç eden Kızılbaş Türklerine âittir. Onlar hala Türk Alevi mezhebinin takipçileriydi ve Şah İsmail I, Şah Tahmasp I, Şah Abbas I’ın ülkede yaptıkları Kızılbaş katliamları ve Türk Aleviliği ortadan kaldırılmaları nedeniyle Fars Şii İmami mezhebine geçmemişlerdi. Bu belgede Şah'ı seven Türklerinin evlilik felsefesi iki temele dayandırılmaktadır: birincisi, Türklerin ulusal gelenek ve göreneklerini ifade eden "Türk Töre"si; ikincisi, Türk Alevi (Ali-Allahi) mezhebinin erkanını temsil eden "Halife Quul"u. Belge, ayrıca o dönemde, Türk Alevi (Ali-Allahi) mezhebinin takipçileri olan Şah'ı sevenlerin ve Kızılbaşların dini törenlerinde ve ibadetlerinde kullanılan dilin Türkçe olduğunu göstermektedir. (Şah İsmail I ve diğer Safevi şahların kutsal dili Farsça olan İmami Şii mezhebini benimsemesi socunuda, Farsça zaman içinde Kızılbaşların da kutsal dili haline geldi. Ancak bunların tersine, Türkili ve İran'daki Kızılbaş olmayan Alevi Türkler (Karakoyun) ve coğrafi olarak Safevilerden uzak kalan Anadolu'daki Alevi Türkler ve Bektaşilerin kutsal dili, Türkçe olmaya devam etti). Bu makalede, bu Türkçe Şah'ı seven nikâhnâmesini (evlenme bitisini) irdeledim, Anlatıda bulunan Türk Alevi (Ali-Allahi) mezhebinin erkanı ve inançları ile Şah-ı seven kavramının tarih boyunca semantik evrimi hakkında açıklamalarda bulundum. Ayrıca, bu ve Türkmanlara âit bir sıra başka eski metinde geçen iki "q.v.l" ve "q.v.m" kelimesinin Arapça "kavm" ve "kavl" kelimeleri olmayabileceğini, bunların kural ve yasa anlamına gelen Türk-Moğol "qauli - quul" ve evlilik yoluyla akrabalık anlamına gelen "kadum - kavum" kelimelerinin değişime uğramış halleri olabileceğini gösterdim.

Abstract

In a manuscript (Jong) written by Ahmad Ghulam, the librarian of the Qizilbash (Safavid) state library there is a Turkish text narrating the marriage ceremony of the "Shah’i Seven" community. This unique text holds immense value in terms of the history of the Shah’i Sevens, the Qizilbash political sect, the pillars and traditions of the Turkish Alevi (Ali-Allahi) religion, the evolution of Turkish marriage customs, the Turkish literary language, women's rights, and Turkish folklore literature.

This marriage ceremony text belongs to the Qizilbash Turks who recently migrated to Iran from Anatolia and the Ottoman lands. They were still followers of the Turkish Alevi religion and had not converted to the Persian Shiite Imami religion due to the massacres and suppression of the Qizilbash and the eradication of the Alevi Turkish religion by Shah Ismail I, Shah Tahmasp I, Shah Abbas I, etc.

In this document the marriage philosophy of the Shah’i Seven Turks is based on two foundations: first, "Turkish Töre" which refers to the national traditions and customs of the Turks; and secondly, “Qauli of Khalifa”, which represents the pillars of the Turkish Alevi (Ali-Allahi) religion. The document demonstrates that during that period, Turkish remained the language used in religious ceremonies and worship by the Shah’i Seven and the Qizilbash sect, who were followers of the Turkish Alevi (Ali-Allahi) religion.

However, the adoption of the Imami Shia religion, with its sacred language being Persian, by Shah Ismail I and other Safavid kings resulted in Persian gradually becoming the sacred language of the Qizilbash as well. This was in contrast to the sacred language of the non-Qizilbash Alevi Turks in Iran and the Turkili (Qaraqoyun) and other Alevi Turks and Bektashis in Anatolia, which continued to be Turkish because of their geographical distance from the Safavids.

In this article, I have presented Turkish text of the Shah’i Seven marriage narrative. Then I have provided explanations about the pillars and beliefs of the Turkish Alevi (Ali-Allahi) religion mentioned in it, as well as the semantic evolution of the Shah’i Seven concept throughout history. Additionally, I have shown that the two words “q.v.l” and “q.v.m” that appear in this narrative and some other old Turkman texts are not Arabic words “kavm” and “kavl”, but rather modifications of the Turkic-Mongol words “qauli - quul” meaning rule and law, and “qadum – qavum” meaning relation by marriage and in-laws.


Wednesday, September 20, 2017

سورییه و عیراق‌ین فئدئرال‌لاشماسی و یا بؤلونمه‌سی، تورک خالقی‌نین هابئله تورکییه‌نین میللی چیخارلاری‌نا اویقون‌دور

سورییه و عیراق‌ین فئدئرال‌لاشماسی و یا بؤلونمه‌سی،

تورک خالقی‌نین هابئله تورکییه‌نین میللی چیخارلاری‌نا اویقون‌دور

 

مئهران باهارلی

Wednesday, June 13, 2012


اورتادوغودا ائتنیک-دیل‌سه‌ل و اینانج‌سال آزینلیق قوروپ‌لاری‌نی چوخونلوغون باسقی و قیییم‌لاری‌ندان قوروما و قورتارمانین تک یولو، بونلاری سیاسی اولاراق بیر بیری‌نده‌ن آییرماق، و ائشیت آنجاق باغیم‌سیز قونشولارا دؤنوشدورمه‌ک‌دیر.

سورییه و عیراق´ین فئدئرال‌لاشماسی و یا بؤلونمه‌سی، تورک خالقی و تورک‌ایلی اوچون ایستیراتئژیک بیر آماج و هدف اولمالی‌دیر.





سؤزوموز

بؤلونمه-فئدئرال‌لاشما دومینوسو

ایران`ین دیل‌سه‌ل-میللی چیزگی‌له‌ر تمه‌لی‌نده فئدئرال‌لاشماسی و یا بؤلونمه‌سی؛ فارس عیرق‌چی‌لیغی، دین‌سه‌ل و مذهب‌سه‌ل یوبازلیق، دیش سؤمورگه‌چی‌له‌رین هر زامان مداخله ائده‌بیله‌جه‌یی بیر اورتام و سوره‌گه‌ن گئری قالمیش‌لیغین سونا ائرمه‌سی دئمه‌ک‌دیر. بو اوزده‌ن ده بو اؤلکه‌ده یاشایان خالق‌لارا اک اولاراق، بوتون بؤلگه و دونیانین خیری‌نه‌دیر. آنجاق بؤلگه‌میزین باشقا اؤلکه‌له‌ری‌نده دیل‌سه‌ل- ائتنیک- اینانج سینیرلاری تمه‌لی‌نده بؤلونمه و یا فئدئرال‌لاشما دومینوسو باشلامازسا، ایران`ین فئدئرال‌لاشماسی و بؤلونمه‌سی ده اولاناق‌سیزدیر.

اؤته یان‌دان بؤلگه دو‌لت‌له‌ری‌نین فئدئرال‌لاشماسی و یا بؤلونمه‌سی سونوجوندا اورتایا چیخاجاق و فارس-ایران دولتی‌نی چئوره‌له‌یه‌جه‌ک یئنی دولت‌له‌رین وارلیغی، ایران`ین یونیتار بیر دولت‌ گیبی قاچینیلماز سونونو یاخلاشدیراجاق‌دیر. بوندان دولایی دا، سورییه و عیراق´ین فئدئرال‌لاشماسی و یا بؤلونمه‌سی، تورک خالقی و تورک‌ایلی اوچون ایستیراتئژیک بیر آماج و هد‌ف اولمالی‌دیر.

Saturday, September 16, 2017

ارمنیان آناتولی و هیستری کشت و کشتار و امرار معاش از طریق تجارت «نسل‌کشی»

امرار معاش از طریق تجارت «نسل‌کشی»

و

ارمنیان آناتولی و هیستری کشت و کشتار

 

مئهران باهارلی

٢٠٠٣


ارمنیان آناتولی و هیستری کشت و کشتار

شرق تورکیه در سال‌های جنگ جهانی اول صحنه‌ی هجوم و اشغال نیروهای روس و ارمنی، و متحمل تلفات و ضایعات انسانی بسیاری بوده است. ارمنیان که نتوانسته بودند در سرزمین وعده داده شده از طرف دولت‌های روسیه، فرانسه و بریتانیا به خود در این بخش از قلمروی عثمانلی اکثریت جمعیتی را بدست آورند، به منظور تغییر ترکیب قومی-ملی منطقه به قتل عام سیستماتیک اهالی تورک و مسلمان در آن دست زدند. (تاکنون در این منطقه، نزدیک به ٢٠٠ گور دسته‌جعمی غیر نظامیان تورک کشته شده توسط نیروهای ارمنی و متحدانشان کشف شده است). این فجایع و هیستری کشت و کشتار تورکان توسط ارمنیان و متحدانشان با جزئیات تمام در جرائد وقت عثمانلی و قفقاز و در اسناد و آرشیوهای دولت‌های درگیر ثبت شده است.








Monday, September 11, 2017

اعلانیه‌ی میرزا رحیم تبریزی ١٩٠٧- اعتراضی مردمی به گفتمان ضد تورک جنبش مشروطیت ایران


اعلانیه‌ی میرزا رحیم تبریزی ١٩٠٧- اعتراضی مردمی به گفتمان ضد تورک جنبش مشروطیت ایران

مئهران باهارلی

احمد کسروی در کتاب «تاریخ مشروطه‌ی ایران» و نشریه‌ی صور اسرافیل تهران در شماره‌ی ٥ سال اول خود، به کوتاهی به یک رویداد که در سال ۱۲۸۶ – ١٩٠٧ اتفاق افتاده بود، اشاره می‌کنند. این رویداد از جهت نشان دادن این واقعیت که جنبش مشروطیت ایران در مدتی کوتاه پس از ظهور، در نزد مردم تورک به شکل یک جنبش ضد تورک تلقی و به آن اعتراضاتی با سائقه‌ی حمیت تورکی می‌شده حائز اهمیت تاریخی است. در زیر این دو  روایت را نقل و سپس توضیحاتی را آورده‌ام.

 

١-روایت احمد کسروی: تاریخ مشروطه‌ی ایران، انتشارات امیرکبیر، ص ۳۴۹ -۳۵۱

 

«در این روزها در تهران یک داستان خنده‌آوری رخ داد. چگونه‌گی آن که:

 

یک روز دیده شد یک آگهی (اعلان) در میدان توپ‌خانه چسبانیده و در آن چنین نوشته شده: ««تورک‌ها» روز دوشنبه در خیابان چراغ گاز در مسجد سراج الملک حاضر باشند». مردم در شگفت شده، ندانستند آن را که چسبانیده و چه خواستی در میان است.







Tuesday, September 5, 2017

آیین‌نامه‌ی تورکی‌سازی نام‌های اشخاص و اماکن (کیشی و یئر آدلاری‌نی تورک‌جه‌له‌شدیرمه‌ یؤنه‌رگه‌سی)

آیین‌نامه‌ی تورکی‌سازی نام‌های اشخاص و اماکن (کیشی و یئر آدلاری‌نی تورک‌جه‌له‌شدیرمه‌ یؤنه‌رگه‌سی)


مئهران باهارلی- ٢٠٠٧



سؤزوموز


هر اسم، ماجرا و تاریخ ویژه‌ی خود را دارد و حامل فرهنگ، بلکه یک بردار فرهنگی است. نام‌گذاری در میان هر ملت ریشه در زبان، فولکلور، تاریخ، اساطیر و فرهنگ آن ملت داشته و منعکس کننده‌ی روحیات و روانشناسی‌اش و سیستم‌های ارزشی و سیاسی حاکم بر وی است. گروه‌های انسانی و افراد می‌توانند با نام‌ها و فلسفه‌های نام‌گذاری‌هایشان از هم تمایز یابند. نام‌های جدید اشخاص برای خود و فرزندانشان، بیان‌گر هویت انتخابی و شخصیت درونی افراد و نشآن‌های در باره‌ی چه‌گونه‌گی اندیشه و نگاه و احساس اغلب متفاوت و خاص انتخاب‌کننده‌گان آن‌ها به جهان و تاریخ است. افراد با انتخاب اسامی مورد دل‌خواه خود، به واقع «من» خود را بازتعریف و معرفی کرده و تعلق و منسوبیت و همبسته‌گی و پیوندشان به گروه و فرهنگی که آن نام را بکار می‌برد اعلام می‌کنند. اسم هم‌چنین یک نماد و آیینه و پیغامبر قوی است که دیگران می‌توانند بر اساس آن در باره‌ی صاحب اسم قضاوت و رفتار ‌کنند. 

در برخی موارد، کاربرد حق انتخاب آزادانه‌ی نام، راهی برای هم‌رنگ شدن با جماعت و اعلام تعلق بدآن‌ها به منظور دفاع از خود و خانواده در مقابل تبعیضات دولتی و پیش‌داوری‌های ملی و حملات نژادپرستانه و سرکوب‌های دینی ... است. در مواردی هم بالعکس یک نام انتخاب شده اعلام هم‌رنگ نشدن با جماعت، تبری از آن‌ها و عصیان بر گله‌واری است. و در نهایت، بنا به بسیاری از تحقیقات، نام انسان می‌تواند بر رفتار آینده‌ی شخص، توسعه و رشد شخصیت وی نیز تاثیر ‌گذارد. چرا که امکان دارد شخص از یک سو برای انطباق رفتارهای خود با فرهنگ و شخصیتی که اسم وی حامل آن است بر ‌آید، و از سوی دیگر سعی ‌کند انتظارات و داوری‌های پیرامونیان نسبت به اسم خود را برآورده سازد. به عبارت دیگر با تغییر و جرح و تعدیل در شخصیت و رفتارهای خود، سعی کند به مسمایی صحیح برای اسم خود تبدیل شود.

بوته‌م-دين، بوته‌نج-اعتقاد ديني


بوتهم-دين، بوتهنج-اعتقاد ديني

مئهران باهارلي
اسکي تورکجهده «ايمان گتيرمهک» آنلاميندا ايشلهديلهن نئچه اؤنهملي فئعل واردير: «اينانماق»، «بوتمهک»، «گيرتينمه‌ک- گئرتينمهک»، «ايشهنمهک»، ...

بوتمهک: ايمان گتيرمه‌ک

اسکي تورکجه‌ده بوتمه‌ک فئعلي ايمان گتيرمه‌ک (تانري‌يا، دين‌ه، پئغه‌مبه‌رله‌ره، ولي‌له‌ره، ....) آنلاميندادير: «بوت مانگا» (بوت منه، اينان منه. قوتادغوبيليک). اينانماق آنلاميندا اولان «بوتمه‌ک»، قاراخانلي تورکجه‌سي، اورتا تورکجه، اويقورجا (پوتمه‌ک)، شورجا (پوتمه‌ک) و ساخاجا-ياقوتجادا (بيتمه‌ک) واردير. بوتمه‌ک تورکجه‌ده ده‌ييشيک دؤنه‌مله‌رده چئشيتلي آنلاملار قازانميشدير. اؤرنه‌يين چاغاتايجادا گووه‌نمه‌ک، ائعتيماد ائتمه‌ک. «بوتورولمه‌ک»: تاماملانميش اولماق. «بوتون»، «بوتؤو»، «بوتوت» (بير گؤره‌وي باشاري ايله يئرينه گتيرمه‌ک)، «بوترو» (باشدان باشا، سراسه‌ري)، «بوتروره‌ک» (تامامه‌ن، تامامي‌يلا، اييي‌جه، بوسبوتون)، ... کليمه‌له‌ري ده عئيني کؤکه‌نده‌ن گلمه‌کده‌ديرله‌ر.

پاسخ به يک فعال کورد -گلمراد مرادي- در باره‌ي قتل عام تورکها توسط ارامنه


پاسخ به يک فعال کورد -گلمراد مرادي- در باره‌ي قتل عام تورکها توسط ارامنه

مئهران باهارلي

٢٠٠٥

آقاي گلمراد مرادي، از فعالين کورد ايراني سالها پيش- ٢٠٠٥- در رابطه با چند نوشته‌ي اينجانب در باره‌ي قتل عام تورکها در تورکيه، در رسپوبليکاي آزربايجان و در ايران -غرب آزربايجان توسط نيروهاي مسيحي آسوري-ارمني به سالهاي جنگ جهاني اول، در اي‌مئيل کوتاهي چنين پرسيده بود: «هموطن گرامي آقاي مهران بهاري، آيا واقعا شما در قلب، (به) اين تاريخنگاري خودتان هم باور داريد که ارمنيان تورکها را کشته اند؟» نوشته‌ي زير، پاسخ من به آن اي‌مئيل بود:

Sunday, September 3, 2017

تاريخ تهاجمات و جنايات ارامنه، اسماعيل سيميتقو و سردار ماکو در آزربايجان. مقدمه، لغتنامه، ويرايش و بازنويسي مئهران باهارلي

تاريخ تهاجمات و جنايات ارامنه، اسماعيل سيميتقو و سردار ماکو در آزربايجان.

ميرزا ابوالقاسم امين الشرع خويي

به کوشش علي صدرايي خويي.


مقدمه، لغتنامه، ويرايش و بازنويسي مئهران باهارلي-سؤزوموز



لينک دانلود
https://t.me/sozumuz_telegram/245

تاريخ تهاجمات و جنايات ارامنه، اسماعيل سيميتقو و سردار ماکو در آزربايجان

ابوالقاسم امين الشرع خويي
(ميرزا ابوالقاسم بن اسدالله تسوجي خويي)
(۱۲۷۷-۱۳۴۸ ق. ، ۱۸۶۱-۱۹۳۰ م.)

مقدمه، لغتنامه، ويرايش و بازنويسي در ١١٣ صفحه:

مئهران باهارلي

بر اساس متن منتشر شده به کوشش علي صدرايي خويي


لينک دانلود
برای مطالعه‌ی بیشتر:

تاریخ تهاجمات و جنایات ارامنه، اسماعیل سیمیتقو و سردار ماکو در آزربایجان. میرزا ابوالقاسم امین الشرع خویی. به کوشش علی صدرایی خویی. مقدمه، لغتنامه، ویرایش و بازنویسی مئهران باهارلی



داستان احمد حرامی- سؤزلوک

داستان احمد حرامی- سؤزلوک 


داستان احمد حرامی- اؤن‌سؤز، دوزه‌لتمه‌له‌ریم، اؤنه‌ری‌له‌ریم

https://sozumuz1.blogspot.com/2017/09/blog-post.html

داستان احمد حرامی- متن

https://sozumuz1.blogspot.com/2017/09/blog-post_3.html

داستان احمد حرامی- سؤزلوک

https://sozumuz1.blogspot.com/2017/09/blog-post_57.html 



داستانِ احمد حرامی- متن


داستانِ احمد حرامی

 

بسم الله الرحمن الرحیم

  

داستان احمد حرامی- اؤن‌سؤز، دوزه‌لتمه‌له‌ریم، اؤنه‌ری‌له‌ریم

https://sozumuz1.blogspot.com/2017/09/blog-post.html

داستان احمد حرامی- متن

https://sozumuz1.blogspot.com/2017/09/blog-post_3.html

داستان احمد حرامی- سؤزلوک

https://sozumuz1.blogspot.com/2017/09/blog-post_57.html

 


یالواریش

 

گؤرون ایمدی، بانا نئتدی زمانه

اه‌لیمی آلدی اوش، آتدی یابانا

نه‌دیر بونجا بانا جور و جفالار

مگر کیم قهر اوچون به‌سله‌دی آنا؟

سوچوم نه‌دیر، عجب نئتدیم، نه قیلدیم

قارا باغریم به‌نیم غرق اولدو قانا؟

هنوز داخی قیزیل گول غنچه‌سی‌نده‌ن

آچیلمادان، نه تئز دؤندو خزانا

جفا ایمیش بو دونیانین وفاسی

که بین یاخشی ایشی ده‌یمه‌ز یامانا

گؤرون بو چرخِ گردونو که به‌نی

ساپانا قویوبان آتدی یابانا

الٰهیٖ، دوشموش احوالین بیله‌ن حقّ

سانا سیغیندیم، ائی حیّ‌یِ توانا

داستان احمد حرامی- اؤن‌سؤز، دوزه‌لتمه‌له‌ریم، اؤنه‌ری‌له‌ریم

داستان احمد حرامی

 

DÂSTÂN-I EHMED HERÂMÎ

  

١٣ یوزایل تورک قوشوغونون اه‌ن گؤزه‌ل یاپیت‌لاری‌ندان بیری

13 Yüzil Türk Qoşuğunun En Gözel Yapıtlarından Biri

 

مئهران باهارلی

 

٢٠٠٨

داستان احمد حرامی- اؤن‌سؤز، دوزه‌لتمه‌له‌ریم، اؤنه‌ری‌له‌ریم

https://sozumuz1.blogspot.com/2017/09/blog-post.html

داستان احمد حرامی- متن

https://sozumuz1.blogspot.com/2017/09/blog-post_3.html

داستان احمد حرامی- سؤزلوک

https://sozumuz1.blogspot.com/2017/09/blog-post_57.html 


ايچينده‌کيله‌ر:

ايچينده‌کيله‌ر - صفحه ٢
اؤن‌سؤز - صفحه ٣
دوزه‌لتمه‌له‌ريم، اؤنه‌ريله‌ريم - صفحه ٦
داستان احمد حرامي - صفحه ١٠
بسم الله الرحمن الرحيم - صفحه ١٠
بيرينجي اوتوروم - صفحه١٢
ايکينجي اوتوروم - صفحه ٢٢
اوچونجو اوتوروم - صفحه٣٧
دؤردونجو اوتوروم - صفحه ٥٠
بئشينجي اوتوروم - صفحه٦١
آلتينجي اوتوروم- صفحه٧٢
سؤزلوک - صفحه ٧٦