تشکیلات «هئیت متحدهی آزربایجان»، میرزا اسدالله افشار اورمویی - منشورالسلطان، و اعتراض به سیاست نسلکشی زبانی و ملی تورک و مستعمرهسازی تورکایلی توسط دولت رضا شاه
مئهران باهارلی
سالهای ١٨٩٨-١٩٠٠ را میتوان تاریخ آغاز نسلکشی زبانی و ملی ملت تورک ایران قبول کرد. در این سالها انجمنهای رسمی – دولتی معارف تهران و تبریز، برای اولین بار در تاریخ، در نظامنامهی خود تعلیم و تعلم به زبان تورکی در مدارس را ممنوع و زبان فارسی را تنها زبان تعلیم و تعلم در مدارس اعلام کردند، آن هم در کشوری که اکثریت نسبی جمعیت آن تورک و تحت حاکمیت خاندان تورک قاجار بود. با اشغال تهران در ۲۵ تیر ۱۲۸۸ توسط مشروطهطلبان افراطی پانایرانیست و ضد تورک، دولت تورک قاجار علی رغم به تخت سلطنت نشاندن سلطان احمد شاه ٩ ساله، عملاً تحت کونترول گروههای ضد تورک (فارس، بختیاری، ارمنی، مازنی، گیلک، ازلی، ماسون، پارسی و زرتشتی هندوستانی، ...) در آمد. در این دوره سیاست به حاشیه راندن زبان تورکی که در دورهی مشروطه تشدید شده بود همچنان ادامه یافت. با کودتای رضا خان در ١٢٩٩، سیاست رسمی و دولتی نسلکشی زبانی و ملی تورک در ایران توسط حاکمیت نظامی او آغاز شد. دولت پهلوی که در سال ١٣٠٤ با دسیسه و تقلب در انتخابات و مجلس موسسان فرمایشی تاسیس شد، شروع به رفتار با منطقهی ملی تورک «تورکایلی» و مهمترین قسمت آن «ایالت آزربایجان» به مثابهی مستعمرهی داخلی خود و یک منطقهی تحت اشغال کرد. حاکمیت آن را به نظامیان سپرد، تمام مقامات عالی را از میان فارسها و فارسستانیها انتخاب و به آنجا گسیل داشت. اقتصاد و تجارت و معارف آن را به ورشکستهگی کشانید،...
در این دوره اعتراضاتی به سیاستهای نسلکشی زبانی و ملی تورک و مستعمرهسازی تورکایلی توسط دولت رضا شاه انجام گرفت. تقریباً تمام این اعتراضات مرتبط با غرب آزربایجان مشخصاً منطقهی اورمو – سالماس است. زیرا در ربع اول قرن بیستم این منطقه کانون تورکگرایی سیاسی و ناسیونالیسم تورک در آزربایجان، تورکایلی و ایران بود[1] (بر عکس مرکز و شرق آزربایجان – تبریز و اردبیل – که در طول قرن نوزده و مخصوصاً ربع اول قرن بیستم کانون ناسیونالیسم ایرانی فارسمحور، و مهد حرکات ضد تورک و پانایرانیست مانند مشروطهی انگلیسی و دموکراتهای آزربایجان – آزادی ستان و ... بودند).
یکی از اعتراضات اولیه به سیاستهای نسلکشی زبانی و ملی تورک و مستعمرهسازی تورکایلی دولت رضا شاه، با نام شخصی به اسم «میرزا اسدالله خان افشار اورمویی – منشور السلطان» مربوط است. آنگونه که از یک نوشتهی تورکی در نشریهی «یئنی قافقاسیا» نشر استانبول، به نقل از شمارهی ١٤ مهر ١٣٠٤ (٦ اوکتوبر ١٩٢٥) نشریهی «شفق سرخ» چاپ تهران[2] بر میآید، منشور السطان افشار اورمویی احتمالاً رهبر تشکیلاتی به اسم «هیئت متحدهی آزربایجان» بود. این نوشته نام دو تن از دیگر اعضای این هئیت را به صورت «حاجی علی آغا اوسکوئی»، و «میرزا عبدالرحیم هندی» ذکر کرده است.
بنا به این نوشته «هیئت متحدهی آزربایجان» با ارسال نامهای به مجلس شورای ملی در سال ١٩٢٥، به فساد و تقلب در انتخابات مجلس در آزربایجان اعتراض کرده و در هنگام تقدیم نامه به مجلس «میرزا عبدالرحیم هندی» به نمایندهگی از هئیت در نطقی گفته است که انتخابات در آزربایجان همراه با تقلب بود. مردم از این وضعیت شاکی و خواستار فرستادن شکایت خود به تهران بودند. اما ماموران دولت مانع فرستادن تلگراف شدهاند. تجارت و صادرات فرش و میوهجات آزربایجان به آستانهی ورشکستهگی کشیده شده است. دولت تمام ماموران و مقامات در آزربایجان را از دیگر نقاط (فارسستان) بدانجا منصوب میکند، در حالی که افراد بومی (تورک) دارای صلاحیت بیکار هستند و در ادارات بهکار گرفته نهمیشوند. هیچکدام از فارغ التحصیلان تنها مدرسهی عالی در آزربایجان برای تحصیل به اوروپا فرستاده نهمیشوند (فقط فارسها و فارسستانیها فرستاده میشوند). حقوق ماهیانهی معلمین در مناطق فارس چهار و نیم برابر بیشتر از حقوق معلمین در آزربایجان است. در شهر تبریز که بزرگتر از تهران است، فقط پنج ماشین جمعآوری زباله وجود دارد. صحیه و یا ادارهی بهداشت بدون بودجه و پول بوده، در وضعی اسفناک است و حتی در و پنجره نهدارد و اطباء با قلم شکسته نسخه مینویسند .... وی با هشدار میگوید علی رغم وضعیت (مستعمرهگی)، این منطقه (تورکایلی) که یک چهارم کشور ایران را تشکیل میدهد به بعضی نغمههای جالب و جاذب (یعنی استقلال و ملحق شدن به تورکیه) گوش نهمیدهد. ...
«میرزا اسدالله خان افشار اورمویی - منشور سلطان»: متولد اورمو در ۱۲۵٠ شمسی-١٨٧١ میلادی، و متوفی در تهران پنج شنبه ٢٢ تیر ۱۳۲۶ شمسی- ١٩٤٧ میلادی- ٢٦ رمضان ١٣٦٦ قمری است. عباس اقبال در یادداشتهای خود[3] در بارهی او اطلاعات آتی را داده است: «از مردم اورمیه، از آزادیخواهان قدیم آزربایجان و از قضّات وزارت عدلیه. در تهران بانی یک دارالایتام و یک مسجد است».
آزهربایجانی به جای تورک: در نوشتهی نشریهی یئنی قافقاسیا اسمی از ملت ما «تورک» برده نهشده و به جای آن از آزهربایجانلی به عنوان یک نام قومی – ملی استفاده شده است. این امر ممکن است به این علت باشد که با تاسیس سلسلهی پهلوی و حاکمیت رضا شاه، سیاست رسمی و دولتی نسلکشی زبانی و ملی تورک در ایران آغاز شد و در این استقامت استفاده از نام قومی – ملی «تورک» در مورد ملت تورک ساکن در ایران توسط مقامات و در نشریهها و .... قدغن گشت. به همین دلیل میرزا اسدالله افشار منشورالسلطان اورمویی و یارانش مجبوراً تشکیلات خود را هئیت متحدهی آزربایجان و نه تورک نامیدند و در استدعانامهشان به مجلس و نطقشان به جای تورک از اسم آزربایجان استفاده کردند. دلیل دیگر آن که نشریهی یئنی قافقاسیا که توسط رسولزاده و مهاجرین قفقازی در استانبول منتشر میشد، در آن دوره در یک انحراف تاریخی به آزریگری و آزربایجانگرایی روی آورده بود و همسو و هماهنگ با دولت رضا شاه و پانایرانیستها، در مطالب خود نام تورک را به حاشیهرانده و اسامی ملی جعلی آزری و آزربایجانی را تبلیغ میکرد.
منشورالسلطان مهچیدی و یا مسجد منشورالسطان: این مسجد که یکی از مساجد قدیمی تهران است، در خیابان امام خمینی (سپه غربی سابق) در نزدیکی بیمارستان روزبه، بیت رهبری و داروخانهی شبانهروزی ۲۹ فروردین واقع؛ دارای مساحتی ۷۰۰ متری، بدون گنبد و مناره، نمایی آجری و معماری دههی ۲۰ است.
پایان نوت مئهران باهارلی
آزهربایجانلیلارین شکایتی
یئنی قافقاسیا. ٢ تشرین ثانی ١٩٢٦، ٢١ ربیع الاخر ١٣٤٤، ییل ٤، سایی ٣. ایستانبول.
٦ تشرینِ اوّل تاریخلی شفقِ سرخ قهزئتهسینده اوخوندوغونا نظراً «حاجی علی آغا اوسکوئی»، «منشورالسلطان افشار» و «میرزا عبدالرحیم هندی»دهن مرکّب بیر هئیت، «هئیتِ متّحدهیِ آزهربایجان» نامینا مجلسِ شورایِ ملّی ریاستینه مراجعتله آزهربایجان انتخاباتیندا ظهور ائدهن قانونسوزلوقلاردان شکایتی متضمّن بیر استدعایی مجلس رئیسینه تقدیم ائیلهمیشلهردیر. استدعایی وئردیکده آقایِ هندی طرفیندهن حرارتلی بیر نطق ایراد اولوناراق از جمله دئنیلمیشدیر که:
«بیر طرفدهن اخراجاتینین دوچارِ مشکلات اولماسی (روسیانین منعی)، دیگر طرفدهن ده پولسوزلوق یوزوندهن آزهربایجان قالی ایله قورو میوه (خشکبار) تجارتینده ٢٤ میلیون لیره زیان ائیلهمیشدیر. آزهربایجان بازاریندا ایکی بین تومهن قیران بولونماز اولموش. آزهربایجان ادارهلهریندهکی مامورلار یئرلیلهردهن دئییل، باشقا یئرلهردهن گؤندهریلمیشدیر. حال بو که آزهربایجانلی اولوپ علم و فضل صاحبی اولان آداملار ایشسیزلیکدهن سفیل بیر حالدادیرلار. ایران [مشروطه] انقلابیندا پهک مهم روللاری سبقت ائدهن آزهربایجانلیلارا کیمسه اهمّیت وئرمییور. ایرانین دؤرتده بیرینی تشکیل ائدهن بو قطعهده عالی اولماق اوزهره تهک بیر مکتب واردیر. بوگونه قهدهر بو مکتبدهن نشئت ائدهن طلبهدهن بیریسی اولسون آوروپایا گؤندهریلهن طلبهلهر میانینا ادخال ائدیلمهمیشدیر. بو مکتبده تدریس ائدهن آزهربایجانلی بیر معلّمه آیدا ٢٠ تومهن معاش وئریلدییی حالدا، تئهراندان گؤندهریلهن بیر معلّمه٩٠ تومهن معاش وئریلییور. تهبریز تئهراندان داها بویوک بیر شهههر ایکهن، شهههرین چؤپلهرینی آتمایا مخصوص یالنیز بئش آراباسی واردیر. صحیّه شعبهسینین قاپی و پنجرهسی بیله منتظم دئییلدیر. شهههر طبیبی رئچئتهلهرینی قیریق بیر قلمله یازماق ضرورتیندهدیر».
بوتون بو محرومیتلهرله برابر آقایِ هندی، آزهربایجانین «دوشمانین جالب و جاذب نغمهلهرینه قولاق وئرمهدییینی» قید ائتدیکدهن سونرا، علاوه ائدییور که:
«آزهربایجانین بوتون اومودو انتخاباتا ایدی. انتخابلار اولاجاق، آزهربایجان مبعوثلارینی انتخاب ائدهجهک، مجلسِ شورایِ ملّییه گؤندهرهجهکدی. اورادان دردلهرینه دوا آرایاجاقدی. حال بو که انتخاباتا دا مداخله ائتدیلهر. ملّتین ایستهدییی هر صینیفدهن متشکّل بویوک بیر ازدحام صمصام مهچیدینده اجتماع ائتدی. ٦٠٠٠ اهالی نامینا انتخابلارین قانونسوز بیر صورتده اجرا ائدیلدییینی شکایته قرار وئریلدی. بو خصوصدا مجلسه، حکومته تئلئقراف چهکمهک ایستهدیلهر. مع التّاسف دولت مامورلاری بونا دا امکان وئرمهدیلهر. مداخله ائتدیلهر. تئلئقراف چهکدیرمهدیلهر. بعضی محترم ذواتی تهدید ائتدیلهر».
بونلاری ذکر ائتدیکدهن سونرا قهزئته دییور که بورادا آقای هندی «بعضی باشقا دردلهریم ده وار که اونلارین ذکرینی ایران دوستلوق نامینا تهلکهلی گؤرویوروم» دئدی. شورایِ ملّی رئیسی هئیتین تقدیم ائتدییی استدعایی قبول ایله، بو خصوصدا مجلس نامینا دیگر شکایت لهر ده گهلدییینی بیان و ایشین تام بیر دقّتله تحقیق و تدقیق ائدیلهجهییینی وعد ائیلهمیشدیر.
برای مطالعهی بیشتر:
حزب مجاهدان تورک (تورک موجاهيدلهر
فيرقهسی) و رهبر آن تبريزلی حاجی بيگ (حاجی ميرزا آقا بلوری)
http://sozumuz1.blogspot.com/2018/12/blog-post_9.html
تشکیل «حزب اتحاد اسلام» در خوی، سالماس
و اورمو
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/08/blog-post_31.html
جمشید خان سوباتایلی افشار اورمویی و
دخترانش در تورک اوجاغی استانبول به روایت عارف قزوینی
https://sozumuz1.blogspot.com/2023/01/blog-post_17.html
امیر ناصر خلج در تورک اوجاغی
استانبول: من تورکم. سرهنگ باقر خان خلج: من خلج و پدر بر پدر تورکم، ایرانی وجود
نهدارد
https://sozumuz1.blogspot.com/2023/01/blog-post_11.html
تاسیس و اهداف تشکیلات «تورک اوجاغی
قاجار» به روایت علیمحمد دولتآبادی
https://sozumuz1.blogspot.com/2024/09/blog-post_22.html
تروئیکای مدافع استقلال آزربایجان ایران،
اتّحاد با قفقاز و ایجاد دولتی تورک تحتالحمایهی عوثمانلی در سال ۱۹۱۸ ویا «قاجار تورک اوجاغی» به روایت ملکزادهی
تبریزی
https://sozumuz1.blogspot.com/2017/02/blog-post_27.html
شعبهی ایرانی کومیتهی تورک اوجاغی
عوثمانلی به روایت عمارلو
https://sozumuz1.blogspot.com/2024/09/blog-post_14.html
کومیتههای بومی «تورک اوجاغی» در
آستارا و توصیههای کارگزار وزات خارجهی ایران برای ریشهکن کردن زبان تورکی و
مستعمرهسازی آزربایجان
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/05/blog-post_20.html
شعبهی حزب اتّحاد و ترقّی، و کومیتهی
اتّحاد اسلام در تبریز، ١٩٢٢-١٩٢٣
https://sozumuz1.blogspot.com/2024/09/blog-post_21.html
کومیتهی تورکوفیل – تورکگرای اورمو ١٣٠٤
(اورمو تورکچو قومیتهسی ١٩٢٥)
https://sozumuz1.blogspot.com/2023/09/blog-post_3.html
تشکيلات تورکگرای «هئيت ملاکين و
فلاحين» در اورمو - مارس ١٩٢٥ و سرکوب آن توسط مقامات دولتی و لشکری ايران
https://sozumuz1.blogspot.com/2018/10/blog-post_7.html
میرزا اسدالله افشار اورمویی -
منشورالسلطان، تشکیلات «هئیت متحدهی آزربایجان»، و اعتراض به سیاست نسلکشی زبانی
و ملی تورک و مستعمرهسازی تورکایلی توسط دولت رضا شاه
https://sozumuz1.blogspot.com/2024/09/blog-post_26.html
[1] تشکيلاتهای تورکگرای
اورمویی مانند «کومیتهی تورکوفیل اورمو»، تشکيلات تورکگرای «هئیت فلاحین و مالکین
اورمو» (مارس ١٩٢٥)، تشکيلات تاسیس شده توسط اورموییها در دیگر نقاط مانند «هئیت
متحدهی آزربایجان» (منشور السلطان میرزا اسدالله افشار اورمویی)، نیروهای پارتیزانی
تورک مردمی در سالهای جنگ اول بر علیه ارتشهای روسیه و بریتانیا و فرانسه و
متحدان محلی آنها ارمنیان و آسوریان و کوردها مانند «چتهی کاظم خان پاشا قوشچولو»
(اورمو)، «چتهی تورکان سُنّی سئلاوا» (سالماس)، و بزرگترین آنها «چتههای تورک
اورمو و پیرامون آن» به فرماندهی رهبر ملی تورک جمشید خان سوباتایلی افشار اورمویی
- مجدالسلطنه؛ تابورهای نظامی از طوائف و گروههای داوطلب افشاری مرکب از پیاده و
سواره ملحق شده به اوردوی عوثمانلی مانند «فوج افشار اورمو» (در سال ١٩١٥ به اوردوی
عوثمانلی به فرماندهی خلیل پاشا ملحق شد و تا آخر جنگ به عنوان متحد ثابتقدم
اوردوی اسلام عمل کرد)، ...
کومیتهی
تورکوفیل – تورکگرای اورمو ١٣٠٤ (اورمو تورکچو قومیتهسی ١٩٢٥)
[2] انتشار روزنامهی شفق
سرخ از ۱۱ اسفند ۱۳۰۰، در اواخر دورهی
قاجار و اوایل پادشاهی رضا شاه آغاز شد و تا سال ۱۳۱۴ ادامه یافت. صاحب
امتیازی و مدیریت مسئولی این روزنامه را علی دشتی و سردبیری آن را میرزا یدالله خان
مایل تویسرکانی بر عهده داشتند.