Sunday, September 3, 2023

کومیته‌ی تورکوفیل – تورک‌گرای اورمیه ‌١٣٠٤ (اورمو تورک‌چو قومیته‌سی ١٩٢٥)

 

کومیته‌ی تورکوفیل – تورک‌گرای اورمیه ‌١٣٠٤ (اورمو تورک‌چو قومیته‌سی ١٩٢٥)

 

مئهران باهارلی


١-در ربع اول قرن بیستم به ‌موازات رشد شعور ملی تورک در میان مردم تورک ساکن در ایران و مخصوصا تورک‌ایلی، حرکات و تشکیلات سیاسی و مسلح تورک و تورک‌گرای متعددی توسط نخبه‌گان و مقامات و سیاسیون و نظامیان و سران و سرکرده‌گان تورک تشکیل شد. اوج این تشکیلات‌سازی و سازمان‌دهی تورک مربوط به ‌سال‌های پایانی جنگ جهانی اول تا تاسیس رژیم پهلوی توسط رضا خان سردار سپه‌ و در اورمیه، و یا دوران «تورک میللی موجادیله‌سی» است. از جمله‌ «حزب اتحاد و ترقی اسلام» که‌ بعدا به ‌«حزب اتحاد تورک» مبدل شد (تشکیلاتی سراسری در تورک‌ایلی به‌ صدارت جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی – مجدالسلطنه ‌رهبر ملی تورک)، «حزب مجاهدان تورک» و یا «تورک موجاهيدله‌ر فيرقه‌سی» (حزبی محلی در تبریز به ‌‌سال‌های ١٩١٧-١٩١٨، به‌ رهبری تبريزلی حاجی بيگ - حاجی ميرزا آقا بلوری)، شعبات تشکیلات عثمان‌لی «تورک اوجاغی» (در شهرهای تورک مانند آستارای آزربایجان در سال ١٩٢٣ به ‌رهبری «میر فتاح»، «میر عباس‌قلی» و «غیره»)، تشکيلات‌های تورک‌گرای اورمیه‌ای مانند «کومیته‌ی تورکوفیل اورمیه»، تشکيلات تورک‌گرای «هئیت فلاحین و مالکین اورميه‌» (مارس ١٩٢٥)، تشکيلات تاسیس شده ‌‌توسط اورمویان در دیگر نقاط مانند «هئیت متحده‌ی آزربایجان» (منشور السلطان  میرزا  اسدالله‌‌ افشار اورومی)، نیروهای پارتیزانی تورک مردمی در سال‌های جنگ اول بر علیه‌ ارتش‌های روسیه‌ و بریتانیا و فرانسه ‌و متحدان محلی آن‌ها ارمنیان و آسوریان و کوردها مانند «چته‌ی کاظم خان پاشا قوش‌چولو» (اورمیه)، «چته‌ی تورکان سُنّی سئلاوا» (سالماس)، «چته‌ی آخان بیگ باهارلو» (همدان)، و بزرگ‌ترین آن‌ها «چته‌های تورک اورمیه‌ و پیرامون آن» به ‌فرماندهی رهبر ملی تورک جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی - مجدالسلطنه؛ تابورهای نظامی از طوائف و گروه‌های داوطلب افشاری مرکب از پیاده ‌‌و سواره‌ ملحق شده‌ به ‌اوردوی عثمان‌لی مانند «فوج افشار اورمیه‌» (در سال ١٩١٥ به ‌‌اوردوی عثمان‌لی به ‌فرماندهی خلیل پاشا ملحق شد و تا آخر جنگ به‌ عنوان متحد ثابت‌قدم اوردوی اسلام عمل کرد)، «آوشار مجاهدین اسلامیه‌سی» ‌(مجاهدین اسلامیه‌ی افشار مرکب از افشارهای دیگر نواحی تورک‌ایلی خمسه، همدان، کرمانشاه، اسدآباد، ملایر، دولت‌آباد، کنگاور، میانه، زنجان، قزوین، آوه، بیجار، سنندج، منجیل، گروس، قروه، یاسوکن، .... به‌ فرماندهی کل «سردار فاتح امیر افشاری» که‌ در سال ١٩١٦ تشکیل شد)، «فوج همدان» مرکب از ٨٠٠ نفر تورک و دیگر «افواج تورک» که ‌‌در سال‌های جنگ جهانی اول به ‌عنوان بخشی از اوردوی عثمان‌لی در تورک‌ایلی فورم گرفتند، و نهایتا «افراد مسلح ایلات تورک» در شمال و مرکز و جنوب ایران مانند حسین خان بوجاقچی – کرمان، صولت الدوله‌ قاشقای – فارس، شاهسئوه‌ن – اردبیل، جهانشاه‌ خان امیر افشار قیداری زنجانی،‌ عبدالحسين ‌خان بهارلو، ميرزا رفيع ‌خان افشار، و ... که ‌‌با سازمان‌دهی ایلاتی مستقل خود، اما در هماهنگی با حرکت اتحاد اسلام - اوردوی متحده‌ی تورک عثمان‌لی – بومی و اغلب مسلح شده ‌‌توسط عثمان‌لی بر علیه‌‌ نیروهای انگلیسی و روسی عمل می‌کردند...[1].

٢-اورمیه ‌به ‌دلایل متعددی کانون فعالیت‌ها و سازمان‌یابی‌های تورکیستی مذکور بود. از جمله‌ی آن دلایل است: نزدیکی به ‌عثمانلی – تورکیه ‌– آناتولی، علی رغم اسماً جزئی از دولت قاجار بودن در عمل قسمتی از عثمانلی بودن به ‌نحوی که ‌بسیاری از اهالی غرب آزربایجان و مخصوصا اورمیه‌ دارای تذکره ‌– شناسنامه‌ی عوثمان‌لی بودند و به ‌دولت عوثمان‌لی مالیات می‌پرداختند؛ دوری از فارسستان، دوری از اردبیل مهد تشیع صفوی ضد تورک و تبریز کانون ناسیونالیسم ایرانی فارس‌محور در طول قرن نوزده‌ و ربع اول قرن بیست، وجود گروه‌های قومی و ملی و دینی مختلف در جوار آن شامل یهودی و آسوری و کورد و ارمنی که‌ حرکت‌های ناسیونالیستی قبلا ظهور کرده‌ی خود را داشتند؛ در معرض قتل عام‌های متعدد و نسل‌کشی قومی قرار گرفتن توسط قوای مسلحه‌ی مسیحی آسوری و ارمنی، هم‌چنین اشقیای کورد و حامیان روسی و فرانسوی و انگلیسی و آمریکایی آن‌ها؛ و نهایتا ظهور شخصیتی مانند جمشید خان سوباتای‌لی افشار اورومی – مجدالسلطنه ‌پدر ناسیونالیسم مودرن تورک در تورک‌ایلی و ایران که ‌بنیان محکم و عمیق و سالم تورکیت و سنت تورک‌گرایی آگاهانه ‌و شعور ملی تورک در میان نخبه‌گان اورمیه‌ – سالماس – ساووج‌بولاق را پی افکند.

٣- بنا به‌گزارشات رسمی دولت سردار سپه (تشکیلات نظمیه، وزارت جنگ، وزارت خارجه، کارگزاری اورمیه، ....) یکی از تشکیلات تورک‌گرا و ملی تاسیس شده ‌در اورمیه‌ در ربع اول قرن بیستم، تشکیلاتی موسوم به‌ «کومیته‌ی تورکوفیل اورمیه» (به ‌تورکی «اورمو تورک‌چو قومیته‌سی») است که ‌در سال ١٩٢٥ و یا ١٣٠٤ توسط مقامات ایرانی کشف شد. تاسیس این تشکیلات می‌باید در تاریخی قبل از ١٩٢٥ احتمالا ١٩٢٢ -١٩٢٣ که‌ رضاخان سردار سپه‌ سیاست نسل‌کشی زبانی و ملی تورک را در ایران آغاز کرد و در مقابله ‌با آن بوده ‌باشد.

٤-در زیر سند - مطلبی را از «کتاب روزشمار تاریخ معاصر ایران جلد ٤»[2] در باره‌ی کومیته‌ی تورکوفیل اورمیه، و سپس چند مطلب - سند دیگر مرتبط با آن را آورده‌ام.

-در نخستین سند گفته ‌می‌شود که ‌بنا به‌ گزارش رسمی اداره‌ی کل تشکیلات نظمیه، اخیرا تشکیلات کومیته‌ی تورکوفیل در اورمیه‌ و کشف و اعضای آن بازداشت شده‌اند. در این گزارش نام‌های آتی به ‌عنوان اعضای کومیته‌ی تورک‌گرای اورمیه‌ برده‌می‌شود: علی‌ خان معظم السلطنه، مرتضی ‌خان فرزند معظم السلطنه، حسین‌ خان اعتضاد نظام بیگلربیگی، حاج امیر معظم، حاج اجلال الملک (الممالک؟)، حاجی معین الایاله، مهدیخان حشمت السلطان، باباخان، .... بنا به‌گزارش، اعضای کومیته‌ی  تورکوفیل اورمیه‌ در ارتباط با «احمد بیک»، مأمور سیاسی و رئیس دفتر شهبندری تورکیه ‌در اورمیه ‌بودند. آن گونه ‌که ‌از این گزارش بر می‌آید رهبری کومیته‌ی مذکور را معظم السلطنه‌ و پسر او مرتضی خان که‌ مترجم شهبندری عثمان‌لی بود بر عهده ‌داشتند. این دو نفر از تورکیست‌ها و تورکوفیل‌های متعصب، یعنی دارای شعور ملی تورک فوق العاده‌ بودند. در اسناد مذکور صراحتا گفته ‌می‌شود که ‌اعضای کومیته‌ی تورکوفیل اورمیه ‌و اهالی اورمیه، مذاکراتی را (با مقامات عثمانلی؟) در اتحاد تورک، یعنی الحاق به‌ تورکیه ‌– عوثمان‌لی، صرف نظر از آن که ‌به‌ نتایج عملی منجر شود و یا نه، انجام می‌دهند.  

-در سند سوم و چهارم از جمله‌ گفته‌ می‌شود که‌ در شهرهای تورک‌نشین ایران، و مخصوصا اورمیه ‌محافل مخفی متعدد تورک‌گرا از تورک‌های بومی تشکیل شده‌ که ‌تحت نظر و در ارتباط با «شوکت بیگ» شهبندر عثمان‌لی در اورمیه ‌هستند و غایه‌ی اتحاد تورک و الحاق غرب آزربایجان به ‌تورکیه ‌را دنبال می‌کنند. این محافل مخفی تورک‌گرا اصول امنیتی را به ‌شدت رعایت می‌کردند و سندی از خود به ‌جای نمی‌گذاردند که‌ کار بدست آوردن مدارک مکتوب از آن‌ها را برای دولت سردار سپه ‌مشکل کرده‌ بود. از جمله‌ به‌ عنوان مهمانی هفته‌گی در منزل اعضاء کومیته ‌تشکیل جلسه ‌می‌دادند. بنا به‌ این گزارشات شوکت بیگ که ‌سازمان‌دهی اصلی این مجالس فوق العاده‌ محرمانه‌ را بر عهده ‌داشت، علاوه ‌بر مهمانی‌های هفته‌گی به ‌ترتیب به‌ منزل اعضاء و به‌ بازار برای ملاقات با تجار نیز می‌رفت و مذاکره ‌می‌نمود و دستورهای لازم را می‌داد.

-در سند پنجم گفته‌ می‌شود بر دیوارهای شهبندری عثمان‌لی در اورمیه ‌شعارهایی آشکارا خطاب به‌ تورکان اورمیه‌ و تورک‌ایلی در دعوت به‌ اتحاد تورک‌ها و تحقق وعده‌ای که‌ به ‌آن‌ها داده ‌شده ‌(تشکیل دولت متحد تورک) نوشته ‌شده ‌است.

-در دو سند آخر از یک نظامی تورکیه‌ای به ‌اسم «کمال بیگ» نام برده‌ می‌شود که ‌در اورمیه ‌مستقر و ماموریت او تبلیغ الحاق آزربایجان به‌ تورکیه بود.










جشن جمهوریت تورکیه در شهبندری تورکیه در اورمیه با شرکت رجال و معاریف اورمیه از جمله حسین خان جهانگیری بیگلربیگی افشار اورومی – اعتضاد نظام، سال ١٩٣٠

اندکی در باره‌ی اعضای کومیته‌ی تورکوفیل اورمیه ‌– ١٩٢٥

به‌ سبب غیر علمی و غیر حرفه‌ای بودن تاریخ‌نگاری ایرانی و آزربایجانی، هم‌چنین حذف مجادله‌ی ملی تورک از طرف این دو تاریخ‌نگاری ضد تورک، تاکنون هیچ تحقیق و بررسی علمی در باره‌ی کومیته‌ی تورکوفیل اورمیه ‌انجام نگرفته ‌است. در باره‌ی کیستی و حتی اسم صحیح اعضای این کومیته‌ هم چیزی معلوم نیست. در زیر به ‌معرفی مقدماتی مختصر اعضای این کومیته ‌برای نخستین بار پرداخته‌ام. این معرفی البته ‌ناقص و احتمالا دارای اشتباهات و اغلاطی است که‌ با به ‌دست آمدن اطلاعات و اسناد و مدارک و منابع جدید، تصحیح و تکمیل خواهد شد.

١- علی خان معظم السلطنه:

معظم السلطنه ‌داماد حسین خان بیگ‌له‌ربیگی (شوهر خواهر او) بود. او مدتی رئیس فوج توپ‌خانه ‌و از طرف عثمان‌لی‌یان والی منصوب اورمیه ‌بود. وی در مراسم افتتاح مدرسه‌ی تورک صلاحیه ‌– خیر یوردو در محل انعقاد جلسات حزب اتحاد اسلام (مدرسه‌ی سابق میسیون آمریکا) به همراه حسین خان بیگلربیلگی و .... شخصا حضور داشت[1]. آن گونه ‌که از گزارش رسمی اداره‌ی کل تشکیلات نظمیه بر می‌آید معظم السلطنه‌ و پسر او مرتضی خان که‌ مترجم شهبندری عثمان‌لی بود رهبری کومیته‌ی تورکوفیل در اورمیه را بر عهده ‌داشتند. بنا به گزارش این دو نفر از تورکیست‌ها و تورکوفیل‌های متعصب، یعنی دارای شعور ملی تورک فوق العاده‌ بودند که مانند دیگر ‌اعضای کومیته‌ی تورکوفیل اورمیه ‌و اهالی اورمیه، مذاکراتی را (با مقامات عوثمان‌لی؟) در اتحاد تورک، یعنی الحاق به‌ تورکیه ‌– عوثمان‌لی، صرف نظر از آن که ‌به‌ نتایج عملی منجر شود و یا نه، انجام می‌دادند. بنا به گزارش مذکور معظم السلطنه و دیگر اعضای کومیته‌ی تورکوفیل به‌ سبب تورکوفیل و طرف‌دار عوثمان‌لی بودن بازداشت شده‌اند. بنا به مجید خلیل‌زاده، به همین سبب معظم السلطنه ‌مدتی به ‌روسیه ‌تبعید شد («معظم السلطنه»، غیر از «عظیم السلطنه» است. عبدالصمدخان ایمانلو (اینان‌لی) عظیم السلطنه‌ سردار که‌ در هنگ افشارها خدمت می‌کرد، حاکم اورمیه ‌بود و در زمان جنگ جهانی اول سعی کرد قیام آشوری‌ها را سرکوب کند. سرزمین زرتشت، لئس آفشارز نیکیتین، ....)

٢-مرتضی خان فرزند معظم السلطنه:

مترجم باش شهبندری عوثمانلی در اورمیه ‌بود. او و پدرش معظم السلطنه ‌از طرف‌داران متعصب عوثمانلی‌ها بودند و محرمانه ‌با مقامات عوثمان‌لی و اهالی اورمیه‌ در باره‌ی اتحاد تورک و الحاق آزربایجان به‌ عوثمانلی مذاکره‌ می‌کردند. او مانند دیگر اعضای کومیته‌ی تورکوفیل اورمیه، پس از کشف آن کومیته توسط اداره‌ی نظمیه بازداشت شده است.

٣- حسین خان جهانگیری افشار بیگلربیگی اورومی:

فرزند حبیب الله‌ خان بیگلربیگی (١٨٦٨-١٩٤١)، ملقب به ‌اعتضاد نظام، رئیس بلدیه‌ و رئیس نظمیه‌ی ‌اورمیه. حسین خان تحصیلات مقدماتی را زیر نظر معلمین خصوصی طی کرد، زبان فرانسوی را در میسیون کاتولیک اورمیه ‌فراگرفت و در زیر نظر محمد صادق صاحب نسق تحصیلاتش را ادامه‌ داد. بعد از اتمام تحصیلات و در زمان قیام شیخ عبیدالله ‌نهری وارد خدمت نظام شد و درجات نظامی را تا «سرتیپ اولی» طی کرد. بعدها لقب اعتضاد نظام گرفت. بعد از فوت پدرش حبیب الله‌ خان، دولت قاجار به ‌او لقب بیگلربیگی داد. در بحبوحه‌ی جنگ جهانی اول در زمان حکومت اعتماد الدوله ‌به ‌ریاست بلدیه‌ی اورمیه ‌رسید و اولین شهردار آن شهر شد (١٩١٤ - ١٩١٨). در همان سال به ‌ریاست نظمیه ‌منصوب شد. سپس بارها به ‌ریاست و عضویت انجمن شهر و جمعیت شیر و خورشید سرخ نائل گردید.

حسین خان جهانگیری افشار بیگلربیگی اورومی به همراه معظم السلطنه در مراسم افتتاح مدرسه‌ی تورک صلاحیه ‌– خیر یوردو در محل انعقاد جلسات حزب اتحاد اسلام (مدرسه‌ی سابق میسیون آمریکا) شخصا حضور داشت (عکسی از این مراسم در دست است). بنا به‌ گزارش رسمی اداره‌ی کل تشکیلات نظمیه، حسین خان جهانگیری افشار بیگلربیگی اورومی عضو تشکیلات کومیته‌ی تورکوفیل در اورمیه‌ بود. در بسیاری از عکس‌های جوانی حسین خان، او همراه علی خان معظم السلطنه رهبر تشکیلات کومیته‌ی تورکوفیل و شوهر خواهرش دیده می‌شود که نشان از نزدیکی و صمیمیت آن‌هاست. در سال ١٩٢٥ حسین خان بیگلربیگی به همراه دیگر اعضای کومیته‌ی تورکوفیل اورمیه به سبب عضویت در این تشکیلات تورک‌گرا بازداشت شده است. عکس دیگری از سال ١٩٣٠ شرکت حسین خان جهانگیری بیگلربیگی در جشن جمهوریت تورکیه در کونسو‌ل‌گری این کشور در اورمیه را نشان می‌دهد. حسین خان با کوردهای منطقه هم روابط دوستانه‌ای داشت. عکسی از او با قاضی محمد رهبر ملی تورک و صدر بعدی جمهوری کوردستان در دست است ....

حسین خان دارای اشعاری با تخلص‌های پروین، جهانگیری و در اواخر عمر خود رهی، و یک دیوان به ‌زبان‌های فارسی و تورکی است که ‌تاکنون چاپ نشده‌ است. او در سال ۱۳۲۰ هجری شمسی فوت کرد. مقبره‌ی او در روستای امام‌زاده‌ی اورمیه‌ در بکشلو قرار دارد. شاعر بزرگ تورک و تورک‌گرا، مریم جهانگیری، دختر حسین خان جهانگیری است.

٤-باباخان:

در گزارش گفته‌ می‌شود باباخان از فعالان کومیته‌ی تورکوفیل اورمیه‌ و وکیل ٣ نظمیه‌ی ارومیه ‌بود.

٥- مهدی خان حشمت السلطان (حشمتی):

در فوج جدید افشار بود. (ظاهرا حشمت السلطان غیر از «حشمت السلطنه» است که‌ بین سال‌های 1324-1330 قمری در تشکیل انجمن های صنفی طرف‌دار مشروطیت در اورمیه‌ دخیل بوده است).

٦-حاج امیر معظم:

ظاهرا منظور حاج یدالله ‌خان نظمی افشار امیر منظم ( متولد ١٣٠٥ ق) است که‌ امیر معظم هم خوانده ‌می‌شد. او عموی حاج امیر نظمی افشار پدر علیرضا امیر نظمی افشار بود. وی ‌که تمام عمر خود وظایف حکومتی داشت، مدتی در خدمت نظام ‌و تا دادستانی لشکر آزربایجان ارتقاء مقام یافته‌ بود. امیر منظم ‌از اوان جوانی عضویت جمعیت شیر و خورشید و در امور بلدیه ‌و فرهنگی اشتراک داشت. او در زمان حکومت ملی آزربایجان و دوره‌ی پیشه‌وری، رئیس کومیته‌ی ارزیابی املاک فراریان و نماینده‌ی اورمیه‌ بود[4].

٧-حاجی معین الایاله:

از اعضای حکومتی اورمیه‌ و سمت معاونت را داشت.

٨-حاج اجلال الممالک:

این نام که ‌در گزارش به‌ صورت اجلال الممالک نوشته‌ شده، ممکن است در اصل اجلال الملک باشد. حاج عبدالعلی اجلال الملک یک تاجر و بازاری بود که ‌٢-٣ بار حاکم و والی اورمیه‌ شد. (آیا اجلال الملک همان اجلال الممالک است؟ اجلال الممالک فرزند حاجی وکیل مردی ادیب و فاضل بود در ایام بلوا رئیس نظمیه‌ی تبریز، در ایام محاصره‌ تقریبا تنها نماینده‌ی دولت قاجار در تبریز بود. او می‌خواست بین ملت و دولت را اصلاح نمایند. رجال آزربایجان، ص ٢٨٤).

٩-احمد بیگ:

مامور سیاسی و رئیس دفتر شهبندری تورکیه. اعضای کومیته‌ی تورکوفیل اورمیه ‌با او مرتبط بودند. وی در جمله‌ی مقاماتی بود که ‌اعضای کومیته‌ی تورکوفیل اورمیه‌ مخصوصا معظم السلطنه ‌و فرزندش مرتضی خان با آن‌ها و اهالی اورمیه در ارتباط با غایه‌ی اتحاد تورک (الحاق تورک‌ایلی به ‌عوثمانلی) مذاکره‌ می‌کردند.

١٠- شوکت بیک:

باش شهبندر عثمانلی در اورمیه. بنا به ‌گزارشات دولت سردار سپه، تحت نظر او محافل مخفی تورک‌گرا با غایه‌ی اتحاد تورک (الحاق تورک‌ایلی به ‌عثمانلی) تشکیل شده ‌بود. این محافل مخفی تورک‌گرا اصول امنیتی را به ‌شدت رعایت می‌کردند و سندی از خود به‌ جای نمی‌گذارند که ‌کار به دست آوردن مدارک مکتوب از آن‌ها را برای دولت سردار سپه‌ مشکل کرده ‌بود. وی بعدها شهبندر تورکیه‌ در سنندج شد و در آنجا در صدد ارتباط با شیخ محمود برای جلب نظر او برای همکاری با سیاست تورکیه ‌بر علیه‌ انگلیس برآمد (این شوکت بیگ ظاهرا غیر از سلیمان شوکت بیگ یک نظامی که ‌مدتی باش‌شهبندر (سرکونسول) عثمان‌لی در تبریز بود است. سلیمان شوکت بیگ نخستین افسر ارتش تورکیه ‌بود که ‌به ‌امور سیاسی در ایران منصوب شد. بنا به‌ منابع انگلیسی وی یک تورک مودرن بود که ‌بر خلاف تورک‌های سنتی، در فضاهای داخلی کلاه ‌بر سر نمی‌گذارد).

١١-کمال بیگ:

از نظامیان تورکیه، پس از ورود به ‌ایران شهرهای کرمانشاه، همدان، تهران و رشت را گشت. در قضیه‌ی جمهوری‌خواهی در تبریز بود و سپس در اورمیه‌ مستقر شد. بنا به‌گزارشات رسمی دولت سردار سپه، ظاهرا به ‌نشر افکار اتحاد اسلام و در باطن به ‌تبلیغ الحاق آزربایجان به ‌تورکیه‌ می‌پرداخت. بنا به‌ سرهنگ محمدعلی درخشانی فرمانده‌ی نظامیان اورمیه، کمال بیک مرام سلیمان نظیف و روشنی بیک (در تشویق تورک‌های تورک‌ایلی برای رها شدن از استعمار و حاکمیت فارسی و تاسیس دولت مستقل تورک خود) را تعقیب می‌کرد. او با اسماعیل آقا سیمیتقو هم در ارتباط بود.

پایان مقدمه‌ی مئهران باهارلی


اسناد-گزارشاتی در باره‌ی کومیته‌ی تورکو‌فیل اورمیه

سند اول: کشف کومیته‌ی تورک‌فیل در اورمیه ‌[سال ١٣٠٤-١٩٢٥]

بنا به ‌گزارش اداره‌ی کل تشکیلات نظمیه، اخیراً « کومیته‌ی تورک‌فیل» (تورکوفیل) در اورمیه‌ کشف و برخی از اعضای آن بازداشت شدند. اعضای این کومیته ‌«حاج امیر معظم»، «حاج اجلال ‌الممالک»، «حاجی معین الایاله»، «حشمت السلطان»، «بیگلربیگی» و «معظم السلطنه» بودند. این کومیته‌ با «احمد بیک»، مأمور سیاسی و رئیس دفتر شهبندری تورکیه ‌در اورمیه ‌مرتبط بودند. از جمله‌ فعالان این کومیته ‌«بابا خان»، وکیل ٣ نظمیه‌ی ‌ارومیه ‌بود. (روزشمار تاریخ معاصر ایران، جلد ٥، ص ٢٧١، به ‌نقل از اسناد مؤسسه‌ی مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، سال ١٣٠٤، ص ٤٩٠).

موضوع به ‌فرمانده‌ی لشکر شمال غرب اطلاع داده ‌شد. (روزشمار تاریخ معاصر ایران، جلد ٥، ص ٢٧١، اسناد مؤسسه‌ی مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، سال ١٣٠٤، ص ٤٨٩)

سند دوم: معظم السلطنه ‌و فرزندش مرتضی خان، تورک‌گرایان متعصب هستند

 «مرتضی خان» فرزند «معظم السلطنه»، مترجم باش‌شهبندری، فرزند آقای معظم السلطنه ‌که‌ پدر و پسر از طرف‌داران متعصب آن‌ها هستند. محرمانه ‌آقایان و اهالی مذاکراتی اعم از این که ‌منتج نتیجه ‌بشود می‌نمایند. (گزارش ٥).

سند سوم: محافل پنهانی تورک‌گرا برای اتحاد تورک در شهرهای مختلف تورک‌نشین ایران به ‌ویژه ‌اورمیه ‌تشکیل شده ‌است.

کارگزار اورمیه ‌و ساوج‌بلاغ مکری ضمن اشاره ‌به ‌اقدامات اخیر تورکیه‌ی عثمانی در اشغال سه ‌روستای بولاق باشی، جوزر و قورو گؤل، کشتن یک نظامی و مذاکرات بی نتیجه‌ی اخیر مقامات طرفین، نوشت که ‌تحریکات اخیر تورکیه‌ی ‌عثمانی در ترویج دیدگاه ‌اتحاد تورک موجب شده ‌است که ‌محافل پنهانی در شهرهای مختلف تورک‌نشین ایران به‌ ویژه‌ اورمیه ‌تشکیل شود. وی افزود که‌ فراغت تورک‌ها از قضایای غرب آن‌ها را متوجه‌ شرق کرده ‌است و می‌خواهند نفوذ خود را «در خطوط سرحدی ایران، ماکی (ماکو)، قوتور (قطور)، سالماس (سلماس)، اوشنو (اشنویه) که ‌به ‌بین النهرین متصل می‌شود زیاد و کامل کنند.» غیر از این آن‌ها به‌ پدیده‌ی اتحاد کورد هم می‌اندیشند و محرمانه‌ در میان کوردهای ایران تبلیغ می‌کنند. مبین (یمین؟) السلطنه ‌کارگزار اورمیه‌ و ساوجبلاغ مکری در ادامه‌ی این گزارش می‌گوید که ‌اخیراً متوجه‌ جلسات پنهانی اینان [تورک‌گرایان] شده ‌که ‌با نظر «شوکت بیک» شهبندر عثمانی تشکیل می‌شود و چون سندی از خود به‌جا نمی‌گذارند به ‌دست آوردن مدارک کتبی مشکل است. (روزشمار تاریخ معاصر ایران، جلد سوم سال ١٣٠٢ خورشیدی، ص ٣١٩. به‌ نقل از اسناد وزارت امور خارجه، ٢٦ تا ٢٣-٣٦-١٥-١٣٠٢)

سند چهارم: ارتباطات کومیته‌ی تورکوفیل اورمیه، مهمانی‌های هفته‌گی در منازل، ملاقات‌ها در بازار

یمین السلطنه ‌کارگزار ایران در اورمیه‌ در اشاره ‌به ‌فعالیت نماینده‌گان کاظم قارابکیر پاشا فرمانده‌ی سپاه ‌تورکیه‌ در ارزروم «حیدر بیگ رئیس ارکان حرب و طاهر بیگ نماینده‌ی سابق عثمانی در ماکو و متصرف بایزید» گزارش کرده‌ بود «... اتحادی [دارند] به‌ نام اتحاد تورک – غیر از اتحاد اسلام  - که‌ در غالب ایالات و ولایات تورک‌زبان، حتی در اورمیه‌ محرمانه‌ مجالس تشکیل داده‌اند». او که ‌ریشه‌ی این تحولات را در آن می‌دید که ‌«... عثمانی‌ها به ‌واسطه‌ی فراغت از قضایای غرب، خیالات و سیاست خودشان را متوجه ‌شرق ....» نموده‌اند. پس از اشاراتی چند در این زمینه، به ‌جزئیات امر پرداخت و مجالسی که ‌در این اواخر «... به‌ نام اتحاد تورک خیلی محرمانه، بلکه‌ به‌ عنوان مهمانی هفته‌گی در منزل همان اعضاء مجلس مزبور تشکیل ...» می‌شد. سازمان‌دهی اصلی این مجالس بر عهده‌ی شوکت بیگ، شهبندر تورکیه ‌در اورمیه ‌بود که ‌«... برای این که ‌مطلب واضح نگردد، به ‌عنوان ملاقات – غیر از مهمانی هفته‌گی- به‌ ترتیب منزل اعضاء آن مجلس رفته‌ مذاکرات نموده، بلکه‌ دستور می‌دهد و حتی غالب اوقات هم به‌ بازار رفته ‌تجار را ملاقات می‌نماید ...». (پان ترکیسم و ایران، صص ٨٣-٨٤. به‌ نقل از وزارت امور خارجه، کارگزاری اورمیه ‌و ساوجبلاغ مکری، نمره ‌١٦٢، ٢١ سنبله ‌١٣٠٢، ١٥ روی ٣٦، ١٣٠٢)

سند پنجم: دعوت به ‌اتحاد ملت تورک در شهبندر تورکیه ‌در اورمیه‌

کارگزار اورمیه ‌در دیدار اخیرش از شهبندری تورکیه‌ در این شهر، تزیینات اوتاق‌های این نماینده‌گی را چنین توصیف کرد: تماماً دیوارهای آن را با پارچه‌های قرمز زینت داده ‌و در روی آن‌ها عبارات مربوط به ‌اتحاد ملت تورک را نقش، و مخصوصاً در یکی از آن‌ها نوشته ‌شده ‌بود «ای تورک! متحد شوید تا آن چه ‌را که ‌به ‌شما وعده ‌شده ‌بلکه‌ امروز یا فردا یا آتیه‌ی نزدیک انجام پذیرد» ( .1304-1-17همان، 31)

سند ششم: مأموریت کمال بیک برای تبلیغ الحاق آزربایجان به ‌تورکیه

به‌گزارش رسیده ‌از اورمیه، «کمال بیک»، تبعه‌ی تورکیه‌ که ‌اینک در اورمیه ‌به سر می‌برد، در ظاهر به ‌نشر افکار اتحاد اسلام می‌پردازد. ولی در باطن مأموریتی جز تبلیغ الحاق آذربایجان به ‌تورکیه ‌ندارد. سرهنگ محمدعلی درخشانی، فرمانده‌ی نظامیان اورمیه، گفت که‌کمال بیک همانا مرام سلیمان نظیف و روشنی بیک (شهبندر سابق تورکیه ‌در اورمیه) را تعقیب می‌کند. (اسناد مؤسسه‌ی ‌مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، س 1304 ، پ 3، ص 413)

سند هفتم: کمال بیک از نظامیان تورکیه

«کمال بیک» از نظامیان تورکیه‌ بود که ‌پس از ورود به ‌ایران شهرهای کرمانشاه، همدان، تهران و رشت را گشت؛ در قضیه‌ی جمهوری‌خواهی در تبریز بود و به ‌تازه‌گی وارد اورمیه‌ شده ‌است. وی بی ارتباط با اسماعیل آقا سیمیتقو نیست. (همان، ص 412)       

 

اورمو تورک‌چو قومیته‌سی ١٩٢٥

کومیته‌ی تورکوفیل – تورک‌گرای اورمیه ‌١٣٠٤

Urmu Türkçü (Türkséver) ķomitesi 1925,

Turcophile Turkophile committee of Urmia 1925

 

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/09/blog-post_3.html

https://www.facebook.com/media/set?vanity=100016259447627&set=a.1358471084704860


[1] تصمیم احزاب سیاسی تبریز برای اتحاد و الحاق به‌ آزربایجان قفقاز

https://sozumuz1.blogspot.com/2020/11/blog-post_17.html

[2] روزشمار تاریخ معاصر ایران، جلد ٤

https://ia601009.us.archive.org/31/items/ktp2019-bgh1023/ktp2019-bgh1023.pdf

[3] «معظم السلطنه‌ که‌ متصدی امور حکومت از طرف عثمانی‌ها بود، از علی رفعت بیگ قوماندان جدید قول‌اوردو در اورمیه ‌تقاضا نمود دسته‌ی موزیک را به ‌حکومت فرستاده ‌و خودشان هم در حکومت برای تبریک عید حاضر شده ‌و چند تیر توپ هم قبل از ظهر از قول‌اوردو به‌ مناسبت عید شلیک نمایند و بعد از اختتام مراسم عید، صاحب منصبان عثمانی با محترمین ولایت که‌ قبلاً در حکومت حاضر خواهند بود به ‌مدرسه‌ی میسیون آمریکا - محل انعقاد جلسات (حزب) اتحاد اسلام - رفته‌ مراسم افتتاح مدرسه‌ی صلاحیه‌ به ‌عمل آید». رحمت الله‌ خان معتمدالوزاره، ارومیه ‌در محاربه‌ی عالم‌سوز (ص٢١٧-٢١٨-٢١٩)

No comments:

Post a Comment