کومیتهی تورکوفیل – تورکگرای اورمو ١٣٠٤ (اورمو تورکچو قومیتهسی ١٩٢٥)
مئهران باهارلی
١-در ربع اول قرن بیستم به موازات رشد شعور ملی تورک در میان مردم تورک ساکن در ایران و مخصوصا تورکایلی، حرکات و تشکیلات سیاسی و مسلح تورک و تورکگرای متعددی توسط نخبهگان و مقامات و سیاسیون و نظامیان و سران و سرکردهگان تورک تشکیل شد. اوج این تشکیلاتسازی و سازماندهی تورک مربوط به سالهای پایانی جنگ جهانی اول تا تاسیس رژیم پهلوی توسط رضا خان سردار سپه و در اورمو، و یا دوران «تورک میللی موجادیلهسی» است. از جمله «حزب اتحاد و ترقی اسلام» که بعدا به «حزب اتحاد تورک» مبدل شد (تشکیلاتی سراسری در تورکایلی به صدارت جمشید خان سوباتایلی افشار اورمویی – مجدالسلطنه رهبر ملی تورک)، «حزب مجاهدان تورک» و یا «تورک موجاهيدلهر فيرقهسی» (حزبی محلی در تبریز به سالهای ١٩١٧-١٩١٨، به رهبری تبريزلی حاجی بيگ - حاجی ميرزا آقا بلوری)، شعبات تشکیلات عوثمانلی «تورک اوجاغی» (در شهرهای تورک مانند آستارای آزربایجان در سال ١٩٢٣ به رهبری «میر فتاح»، «میر عباسقلی» و «غیره»)، تشکيلاتهای تورکگرای اورمویی مانند «کومیتهی تورکوفیل اورمو»، تشکيلات تورکگرای «هئیت فلاحین و مالکین اورمو» (مارس ١٩٢٥)، تشکيلات تاسیس شده توسط اورموییها در دیگر نقاط مانند «هئیت متحدهی آزربایجان» (منشور السلطان میرزا اسدالله افشار اورمویی)، نیروهای پارتیزانی تورک مردمی در سالهای جنگ اول بر علیه ارتشهای روسیه و بریتانیا و فرانسه و متحدان محلی آنها ارمنیان و آسوریان و کوردها مانند «چتهی کاظم خان پاشا قوشچولو» (اورمو)، «چتهی تورکان سُنّی سئلاوا» (سالماس)، «چتهی آخان بیگ باهارلو» (همدان)، و بزرگترین آنها «چتههای تورک اورمو و پیرامون آن» به فرماندهی رهبر ملی تورک جمشید خان سوباتایلی افشار اورمویی - مجدالسلطنه؛ تابورهای نظامی از طوائف و گروههای داوطلب افشاری مرکب از پیاده و سواره ملحق شده به اوردوی عوثمانلی مانند «فوج افشار اورمو» (در سال ١٩١٥ به اوردوی عوثمانلی به فرماندهی خلیل پاشا ملحق شد و تا آخر جنگ به عنوان متحد ثابتقدم اوردوی اسلام عمل کرد)، «آوشار مجاهدین اسلامیهسی» (مجاهدین اسلامیهی افشار مرکب از افشارهای دیگر نواحی تورکایلی خمسه، همدان، کرمانشاه، اسدآباد، ملایر، دولتآباد، کنگاور، میانه، زنجان، قزوین، آوه، بیجار، سنندج، منجیل، گروس، قروه، یاسوکن، .... به فرماندهی کل «سردار فاتح امیر افشاری» که در سال ١٩١٦ تشکیل شد)، «فوج همدان» مرکب از ٨٠٠ نفر تورک و دیگر «افواج تورک» که در سالهای جنگ جهانی اول به عنوان بخشی از اوردوی عوثمانلی در تورکایلی فورم گرفتند، و نهایتا «افراد مسلح ایلات تورک» در شمال و مرکز و جنوب ایران مانند حسین خان بوجاقچی – کرمان، صولتالدوله قاشقای – فارس، شاهیسئوهن – اردبیل، جهانشاه خان امیر افشار قیداری زنجانی، عبدالحسين خان بهارلو، ميرزا رفيع خان افشار، و ... که با سازماندهی ایلاتی مستقل خود، اما در هماهنگی با حرکت اتحاد اسلام - اوردوی متحدهی تورک عوثمانلی – بومی و اغلب مسلح شده توسط عوثمانلی بر علیه نیروهای انگلیسی و روسی عمل میکردند. ..[1].
٢-اورمو به دلایل متعددی کانون فعالیتها و سازمانیابیهای تورکیستی مذکور بود. از جملهی آن دلایل است: نزدیکی به عوثمانلی – تورکیه – آناتولی، علی رغم اسماً جزئی از دولت قاجار بودن در عمل قسمتی از عوثمانلی بودن به نحوی که بسیاری از اهالی غرب آزربایجان و مخصوصا اورمو دارای تذکره – شناسنامهی عوثمانلی بودند و به دولت عوثمانلی مالیات میپرداختند؛ دوری از فارسستان، دوری از اردبیل مهد تشیع صفوی ضد تورک و تبریز کانون ناسیونالیسم ایرانی فارسمحور در طول قرن نوزده و ربع اول قرن بیست، وجود گروههای قومی و ملی و دینی مختلف در جوار آن شامل یهودی و آسوری و کورد و ارمنی که حرکتهای ناسیونالیستی قبلا ظهور کردهی خود را داشتند؛ در معرض قتل عامهای متعدد و نسلکشی قومی قرار گرفتن توسط قوای مسلحهی مسیحی آسوری و ارمنی، همچنین اشقیای کورد و حامیان روسی و فرانسوی و انگلیسی و آمریکایی آنها؛ و نهایتا ظهور شخصیتی مانند جمشید خان سوباتایلی افشار اورمویی – مجدالسلطنه پدر ناسیونالیسم مودرن تورک در تورکایلی و ایران که بنیان محکم و عمیق و سالم تورکیت و سنت تورکگرایی آگاهانه و شعور ملی تورک در میان نخبهگان اورمو – سالماس – ساووجبولاق را پی افکند.
٣- بنا بهگزارشات رسمی دولت سردار سپه (تشکیلات نظمیه، وزارت جنگ، وزارت خارجه، کارگزاری اورمو، ....) یکی از تشکیلات تورکگرا و ملی تاسیس شده در اورمو در ربع اول قرن بیستم، تشکیلاتی موسوم به «کومیتهی تورکوفیل اورمو» (به تورکی «اورمو تورکچو قومیتهسی») است که در سال ١٩٢٥ و یا ١٣٠٤ توسط مقامات ایرانی کشف شد. تاسیس این تشکیلات میباید در تاریخی قبل از ١٩٢٥ احتمالا ١٩٢٢ -١٩٢٣ که رضاخان سردار سپه سیاست نسلکشی زبانی و ملی تورک را در ایران آغاز کرد و در مقابله با آن بوده باشد.
٤-در زیر سند - مطلبی را از «کتاب روزشمار تاریخ معاصر ایران جلد ٤»[2] در بارهی کومیتهی تورکوفیل اورمیه، و سپس چند مطلب - سند دیگر مرتبط با آن را آوردهام.
-در نخستین سند گفته میشود بنا به گزارش رسمی ادارهی کل تشکیلات نظمیه، اخیرا تشکیلات کومیتهی تورکوفیل در اورمو و کشف و اعضای آن بازداشت شدهاند. در این گزارش نامهای آتی به عنوان اعضای کومیتهی تورکگرای اورمو بردهمیشود: علی خان معظم السلطنه، مرتضی خان فرزند معظم السلطنه، حسین خان اعتضاد نظام بیگلربیگی، حاج امیر معظم، حاج اجلال الملک (الممالک؟)، حاجی معین الایاله، مهدیخان حشمت السلطان، باباخان، .... بنا بهگزارش، اعضای کومیتهی تورکوفیل اورمو در ارتباط با «احمد بیک»، مأمور سیاسی و رئیس دفتر شهبندری تورکیه در اورمو بودند. آن گونه که از این گزارش بر میآید رهبری کومیتهی مذکور را معظم السلطنه و پسر او مرتضی خان که مترجم شهبندری عوثمانلی بود بر عهده داشتند. این دو نفر از تورکیستها و تورکوفیلهای متعصب، یعنی دارای شعور ملی تورک فوقالعاده بودند. در اسناد مذکور صراحتا گفته میشود اعضای کومیتهی تورکوفیل اورمو و اهالی اورمو، مذاکراتی را (با مقامات عوثمانلی؟) در اتحاد تورک، یعنی الحاق به تورکیه – عوثمانلی، صرف نظر از آن که به نتایج عملی منجر شود و یا نه، انجام میدهند.
-در سند سوم و چهارم از جمله گفته میشود در شهرهای تورکنشین ایران، و مخصوصا اورمو محافل مخفی متعدد تورکگرا از تورکهای بومی تشکیل شده که تحت نظر و در ارتباط با «شوکت بیگ» شهبندر عثمانلی در اورمو هستند و غایهی اتحاد تورک و الحاق غرب آزربایجان به تورکیه را دنبال میکنند. این محافل مخفی تورکگرا اصول امنیتی را به شدت رعایت میکردند و سندی از خود به جای نهمیگذاردند که کار به دست آوردن مدارک مکتوب از آنها را برای دولت سردار سپه مشکل کرده بود. از جمله به عنوان مهمانی هفتهگی در منزل اعضاء کومیته تشکیل جلسه میدادند. بنا به این گزارشات شوکت بیگ که سازماندهی اصلی این مجالس فوقالعاده محرمانه را بر عهده داشت، علاوه بر مهمانیهای هفتهگی به ترتیب به منزل اعضاء و به بازار برای ملاقات با تجار نیز میرفت و مذاکره مینمود و دستورهای لازم را میداد.
-در سند پنجم گفته میشود بر دیوارهای شهبندری عوثمانلی در اورمو شعارهایی آشکارا خطاب به تورکان اورمو و تورکایلی در دعوت به اتحاد تورکها و تحقق وعدهای که به آنها داده شده (تشکیل دولت متحد تورک) نوشته شده است.
-در دو سند آخر از یک نظامی تورکیهای به اسم «کمال بیگ» نام برده میشود که در اورو مستقر و ماموریت او تبلیغ الحاق آزربایجان به تورکیه بود.
جشن جمهوریت تورکیه در شهبندری تورکیه در اورمیه با شرکت رجال و معاریف
اورمیه از جمله حسین خان جهانگیری بیگلربیگی افشار اورومی – اعتضاد نظام، سال ١٩٣٠
اندکی در بارهی اعضای کومیتهی تورکوفیل اورمو – ١٩٢٥
به سبب غیر علمی و غیر حرفهای بودن تاریخنگاری ایرانی و آزربایجانی، همچنین حذف مجادلهی ملی تورک از طرف این دو تاریخنگاری ضد تورک، تاکنون هیچ تحقیق و بررسی علمی در بارهی کومیتهی تورکوفیل اورمو انجام نهگرفته است. در بارهی کیستی و حتی اسم صحیح اعضای این کومیته هم چیزی معلوم نیست. در زیر به معرفی مقدماتی مختصر اعضای این کومیته برای نخستین بار پرداختهام. این معرفی البته ناقص و احتمالا دارای اشتباهات و اغلاطی است که با به دست آمدن اطلاعات و اسناد و مدارک و منابع جدید، تصحیح و تکمیل خواهد شد.
١- علی خان معظم السلطنه:
معظم السلطنه داماد حسین خان بیگلهربیگی (شوهر خواهر او) بود. او مدتی رئیس فوج توپخانه و از طرف عوثمانلییان والی منصوب اورمو بود. وی در مراسم افتتاح مدرسهی تورک صلاحیه – خیر یوردو در محل انعقاد جلسات حزب اتحاد اسلام (مدرسهی سابق میسیون آمریکا) به همراه حسین خان بیگلربیلگی و .... شخصا حضور داشت[3]. آن گونه که از گزارش رسمی ادارهی کل تشکیلات نظمیه بر میآید معظم السلطنه و پسر او مرتضی خان که مترجم شهبندری عوثمانلی بود رهبری کومیتهی تورکوفیل در اورو را بر عهده داشتند. بنا به گزارش این دو نفر از تورکیستها و تورکوفیلهای متعصب، یعنی دارای شعور ملی تورک فوقالعاده بودند که مانند دیگر اعضای کومیتهی تورکوفیل اورمو و اهالی اورمو، مذاکراتی را (با مقامات عوثمانلی؟) در اتحاد تورک، یعنی الحاق به تورکیه – عوثمانلی، صرف نظر از آن که به نتایج عملی منجر شود و یا نه، انجام میدادند. بنا به گزارش مذکور معظم السلطنه و دیگر اعضای کومیتهی تورکوفیل به سبب تورکوفیل و طرفدار عوثمانلی بودن بازداشت شدهاند. بنا به مجید خلیلزاده، به همین سبب معظمالسلطنه مدتی به روسیه تبعید شد («معظمالسلطنه»، غیر از «عظیمالسلطنه» است. عبدالصمد خان ایمانلو (اینانلی) عظیمالسلطنه سردار که در هنگ افشارها خدمت میکرد، حاکم اورمو بود و در زمان جنگ جهانی اول سعی کرد قیام آشوریها را سرکوب کند. سرزمین زرتشت، لئس آفشارز نیکیتین، ....)
٢-مرتضی خان فرزند معظم السلطنه:
مترجم باش شهبندری عوثمانلی در اورمو بود. او و پدرش معظمالسلطنه از طرفداران متعصب عوثمانلیها بودند و محرمانه با مقامات عوثمانلی و اهالی اورمو در بارهی اتحاد تورک و الحاق آزربایجان به عوثمانلی مذاکره میکردند. او مانند دیگر اعضای کومیتهی تورکوفیل اورمو، پس از کشف آن کومیته توسط ادارهی نظمیه بازداشت شده است.
٣- حسین خان جهانگیری افشار بیگلربیگی اورومی:
فرزند حبیبالله خان بیگلربیگی (١٨٦٨-١٩٤١)، ملقب به اعتضاد نظام، رئیس بلدیه و رئیس نظمیهی اورمو. حسین خان تحصیلات مقدماتی را زیر نظر معلمین خصوصی طی کرد، زبان فرانسوی را در میسیون کاتولیک اورمو فراگرفت و در زیر نظر محمد صادق صاحب نسق تحصیلاتش را ادامه داد. بعد از اتمام تحصیلات و در زمان قیام شیخ عبیدالله نهری وارد خدمت نظام شد و درجات نظامی را تا «سرتیپ اولی» طی کرد. بعدها لقب اعتضاد نظام گرفت. بعد از فوت پدرش حبیبالله خان، دولت قاجار به او لقب بیگلربیگی داد. در بحبوحهی جنگ جهانی اول در زمان حکومت اعتماد الدوله به ریاست بلدیهی اورمو رسید و اولین شهردار آن شهر شد (١٩١٤ - ١٩١٨). در همان سال به ریاست نظمیه منصوب شد. سپس بارها به ریاست و عضویت انجمن شهر و جمعیت شیر و خورشید سرخ نائل گردید.
حسین خان جهانگیری افشار بیگلربیگی اورمویی به همراه معظم السلطنه در مراسم افتتاح مدرسهی تورک صلاحیه – خیر یوردو در محل انعقاد جلسات حزب اتحاد اسلام (مدرسهی سابق میسیون آمریکا) شخصا حضور داشت (عکسی از این مراسم در دست است). بنا به گزارش رسمی ادارهی کل تشکیلات نظمیه، حسین خان جهانگیری افشار بیگلربیگی اورمویی عضو تشکیلات کومیتهی تورکوفیل در اورمو بود. در بسیاری از عکسهای جوانی حسین خان، او همراه علی خان معظم السلطنه رهبر تشکیلات کومیتهی تورکوفیل و شوهر خواهرش دیده میشود که نشان از نزدیکی و صمیمیت آنهاست. در سال ١٩١٨ حسین خان بیگلربیگی به همراه دیگر اعضای کومیتهی تورکوفیل اورمو به سبب عضویت در این تشکیلات تورکگرا بازداشت شده است. عکس دیگری از سال ١٩٣٠ شرکت حسین خان جهانگیری بیگلربیگی در جشن جمهوریت تورکیه در کونسولگری این کشور در اورمو را نشان میدهد. حسین خان با کوردهای منطقه هم روابط دوستانهای داشت. عکسی از او با قاضی محمد رهبر ملی تورک و صدر بعدی جمهوری کوردستان در دست است ....
حسین خان دارای اشعاری با تخلصهای پروین، جهانگیری و در اواخر عمر خود رهی، و یک دیوان به زبانهای فارسی و تورکی است که تاکنون چاپ نهشده است. او در سال ۱۳۲۰ هجری شمسی فوت کرد. مقبرهی او در روستای امامزادهی اورمو در بکشلو (بهکیشلی) قرار دارد. شاعر بزرگ تورک و تورکگرا، مریم جهانگیری، دختر حسین خان جهانگیری است.
٤-بابا خان:
در گزارش گفته میشود بابا خان از فعالان کومیتهی تورکوفیل اورمو و وکیل ٣ نظمیهی ارومو بود.
٥- مهدی خان حشمت السلطان (حشمتی):
در فوج جدید افشار بود. (ظاهرا حشمت السلطان غیر از «حشمت السلطنه» است که بین سالهای 1324-1330 قمری در تشکیل انجمن های صنفی طرفدار مشروطیت در اورمو دخیل بوده است).
٦-حاج امیر معظم:
ظاهرا منظور حاج یدالله خان نظمی افشار امیر منظم ( متولد ١٣٠٥ ق) است که امیر معظم هم خوانده میشد. او عموی حاج امیر نظمی افشار پدر علیرضا امیر نظمی افشار بود. وی که تمام عمر خود وظایف حکومتی داشت، مدتی در خدمت نظام و تا دادستانی لشکر آزربایجان ارتقاء مقام یافته بود. امیر منظم از اوان جوانی عضویت جمعیت شیر و خورشید و در امور بلدیه و فرهنگی اشتراک داشت. او در زمان حکومت ملی آزربایجان و دورهی پیشهوری، رئیس کومیتهی ارزیابی املاک فراریان و نمایندهی اورمو بود[2].
٧-حاجی معین الایاله:
از اعضای حکومتی اورمو و سمت معاونت را داشت.
٨-حاج اجلال الممالک:
این نام که در گزارش به صورت اجلال الممالک نوشته شده، ممکن است در اصل اجلال الملک باشد. حاج عبدالعلی اجلال الملک یک تاجر و بازاری بود که ٢-٣ بار حاکم و والی اورمو شد. (آیا اجلال الملک همان اجلال الممالک است؟ اجلال الممالک فرزند حاجی وکیل مردی ادیب و فاضل بود در ایام بلوا رئیس نظمیهی تبریز، در ایام محاصره تقریبا تنها نمایندهی دولت قاجار در تبریز بود. او میخواست بین ملت و دولت را اصلاح نمایند. رجال آزربایجان، ص ٢٨٤).
٩-احمد بیگ:
مامور سیاسی و رئیس دفتر شهبندری تورکیه. اعضای کومیتهی تورکوفیل اورمو با او مرتبط بودند. وی در جملهی مقاماتی بود که اعضای کومیتهی تورکوفیل اورمو مخصوصا معظم السلطنه و فرزندش مرتضی خان با آنها و اهالی اورمو در ارتباط با غایهی اتحاد تورک (الحاق تورکایلی به عوثمانلی) مذاکره میکردند.
١٠- شوکت بیک:
باش شهبندر عوثمانلی در اورمو. بنا به گزارشات دولت سردار سپه، تحت نظر او محافل مخفی تورکگرا با غایهی اتحاد تورک (الحاق تورکایلی به عوثمانلی) تشکیل شده بود. این محافل مخفی تورکگرا اصول امنیتی را به شدت رعایت میکردند و سندی از خود به جای نهمیگذارند که کار به دست آوردن مدارک مکتوب از آنها را برای دولت سردار سپه مشکل کرده بود. وی بعدها شهبندر تورکیه در سنندج شد و در آنجا در صدد ارتباط با شیخ محمود برای جلب نظر او برای همکاری با سیاست تورکیه بر علیه انگلیس برآمد (این شوکت بیگ ظاهرا غیر از سلیمان شوکت بیگ یک نظامی که مدتی باششهبندر (سرکونسول) عوثمانلی در تبریز بود است. سلیمان شوکت بیگ نخستین افسر ارتش تورکیه بود که به امور سیاسی در ایران منصوب شد. بنا به منابع انگلیسی وی یک تورک مودرن بود که بر خلاف تورکهای سنتی، در فضاهای داخلی کلاه بر سر نهمیگذارد).
١١-کمال بیگ:
از نظامیان تورکیه، پس از ورود به ایران شهرهای کرمانشاه، همدان، تهران و رشت را گشت. در قضیهی جمهوریخواهی در تبریز بود و سپس در اورمو مستقر شد. بنا بهگزارشات رسمی دولت سردار سپه، ظاهرا به نشر افکار اتحاد اسلام و در باطن به تبلیغ الحاق آزربایجان به تورکیه میپرداخت. بنا به سرهنگ محمدعلی درخشانی فرماندهی نظامیان اورمو، کمال بیک مرام سلیمان نظیف و روشنی بیک (در تشویق تورکهای تورکایلی برای رها شدن از استعمار و حاکمیت فارسی و تاسیس دولت مستقل تورک خود) را تعقیب میکرد. او با اسماعیل آقا سیمیتقو هم در ارتباط بود.
پایان مقدمهی مئهران باهارلی
اسناد-گزارشاتی در بارهی کومیتهی تورکوفیل اورمو
سند اول: کشف کومیتهی تورکفیل در اورمو [سال ١٣٠٤-١٩٢٥]
بنا به گزارش ادارهی کل تشکیلات نظمیه، اخیراً « کومیتهی تورکفیل» (تورکوفیل) در اورمیه کشف و برخی از اعضای آن بازداشت شدند. اعضای این کومیته «حاج امیر معظم»، «حاج اجلال الممالک»، «حاجی معین الایاله»، «حشمت السلطان»، «بیگلربیگی» و «معظم السلطنه» بودند. این کومیته با «احمد بیک»، مأمور سیاسی و رئیس دفتر شهبندری تورکیه در اورمیه مرتبط بودند. از جمله فعالان این کومیته «بابا خان»، وکیل ٣ نظمیهی ارومیه بود. (روزشمار تاریخ معاصر ایران، جلد ٥، ص ٢٧١، به نقل از اسناد مؤسسهی مطالعات و پژوهشهای سیاسی، سال ١٣٠٤، ص ٤٩٠).
موضوع به فرماندهی لشکر شمال غرب اطلاع داده شد. (روزشمار تاریخ معاصر ایران، جلد ٥، ص ٢٧١، اسناد مؤسسهی مطالعات و پژوهشهای سیاسی، سال ١٣٠٤، ص ٤٨٩)
سند دوم: معظم السلطنه و فرزندش مرتضی خان، تورکگرایان متعصب هستند
«مرتضی خان» فرزند «معظم السلطنه»، مترجم باششهبندری، فرزند آقای معظم السلطنه که پدر و پسر از طرفداران متعصب آنها هستند. محرمانه آقایان و اهالی مذاکراتی اعم از این که منتج نتیجه بهشود مینمایند. (گزارش ٥).
سند سوم: محافل پنهانی تورکگرا برای اتحاد تورک در شهرهای مختلف تورکنشین ایران به ویژه اورمو تشکیل شده است.
کارگزار اورمیه و ساوجبلاغ مکری ضمن اشاره به اقدامات اخیر تورکیهی عثمانی در اشغال سه روستای بولاق باشی، جوزر و قورو گؤل، کشتن یک نظامی و مذاکرات بی نتیجهی اخیر مقامات طرفین، نوشت که تحریکات اخیر تورکیهی عثمانی در ترویج دیدگاه اتحاد تورک موجب شده است که محافل پنهانی در شهرهای مختلف تورکنشین ایران به ویژه اورمیه تشکیل شود. وی افزود که فراغت تورکها از قضایای غرب آنها را متوجه شرق کرده است و میخواهند نفوذ خود را «در خطوط سرحدی ایران، ماکی (ماکو)، قوتور (قطور)، سالماس (سلماس)، اوشنو (اشنویه) که به بین النهرین متصل میشود زیاد و کامل کنند.» غیر از این آنها به پدیدهی اتحاد کورد هم میاندیشند و محرمانه در میان کوردهای ایران تبلیغ میکنند. مبین (یمین؟) السلطنه کارگزار اورمیه و ساوجبلاغ مکری در ادامهی این گزارش میگوید که اخیراً متوجه جلسات پنهانی اینان [تورکگرایان] شده که با نظر «شوکت بیک» شهبندر عثمانی تشکیل میشود و چون سندی از خود بهجا نهمیگذارند به دست آوردن مدارک کتبی مشکل است. (روزشمار تاریخ معاصر ایران، جلد سوم سال ١٣٠٢ خورشیدی، ص ٣١٩. به نقل از اسناد وزارت امور خارجه، ٢٦ تا ٢٣-٣٦-١٥-١٣٠٢)
سند چهارم: ارتباطات کومیتهی تورکوفیل اورمو، مهمانیهای هفتهگی در منازل، ملاقاتها در بازار
یمین السلطنه کارگزار ایران در اورمیه در اشاره به فعالیت نمایندهگان کاظم قارابکیر پاشا فرماندهی سپاه تورکیه در ارزروم «حیدر بیگ رئیس ارکان حرب و طاهر بیگ نمایندهی سابق عثمانی در ماکو و متصرف بایزید» گزارش کرده بود «... اتحادی [دارند] به نام اتحاد تورک – غیر از اتحاد اسلام - که در غالب ایالات و ولایات تورکزبان، حتی در اورمیه محرمانه مجالس تشکیل دادهاند». او که ریشهی این تحولات را در آن میدید که «... عثمانیها به واسطهی فراغت از قضایای غرب، خیالات و سیاست خودشان را متوجه شرق ....» نمودهاند. پس از اشاراتی چند در این زمینه، به جزئیات امر پرداخت و مجالسی که در این اواخر «... به نام اتحاد تورک خیلی محرمانه، بلکه به عنوان مهمانی هفتهگی در منزل همان اعضاء مجلس مزبور تشکیل ...» میشد. سازماندهی اصلی این مجالس بر عهدهی شوکت بیگ، شهبندر تورکیه در اورمیه بود که «... برای این که مطلب واضح نهگردد، به عنوان ملاقات – غیر از مهمانی هفتهگی- به ترتیب منزل اعضاء آن مجلس رفته مذاکرات نموده، بلکه دستور میدهد و حتی غالب اوقات هم به بازار رفته تجار را ملاقات مینماید ...». (پان ترکیسم و ایران، صص ٨٣-٨٤. به نقل از وزارت امور خارجه، کارگزاری اورمیه و ساوجبلاغ مکری، نمره ١٦٢، ٢١ سنبله ١٣٠٢، ١٥ روی ٣٦، ١٣٠٢)
سند پنجم: دعوت به اتحاد ملت تورک در شهبندر تورکیه در اورمو
کارگزار اورمیه در دیدار اخیرش از شهبندری تورکیه در این شهر، تزیینات اوتاقهای این نمایندهگی را چنین توصیف کرد: تماماً دیوارهای آن را با پارچههای قرمز زینت داده و در روی آنها عبارات مربوط به اتحاد ملت تورک را نقش، و مخصوصاً در یکی از آنها نوشته شده بود «ای تورک! متحد شوید تا آن چه را که به شما وعده شده بلکه امروز یا فردا یا آتیهی نزدیک انجام پذیرد» ( .1304-1-17همان، 31)
سند ششم: مأموریت کمال بیک برای تبلیغ الحاق آزربایجان به تورکیه
بهگزارش رسیده از اورمیه، «کمال بیک»، تبعهی تورکیه که اینک در اورمیه به سر میبرد، در ظاهر به نشر افکار اتحاد اسلام میپردازد. ولی در باطن مأموریتی جز تبلیغ الحاق آذربایجان به تورکیه نهدارد. سرهنگ محمدعلی درخشانی، فرماندهی نظامیان اورمیه، گفت کهکمال بیک همانا مرام سلیمان نظیف و روشنی بیک (شهبندر سابق تورکیه در اورمیه) را تعقیب میکند. (اسناد مؤسسهی مطالعات و پژوهشهای سیاسی، س 1304 ، پ 3، ص 413)
سند هفتم: کمال بیک از نظامیان تورکیه
«کمال بیک» از نظامیان تورکیه بود که پس از ورود به ایران شهرهای کرمانشاه، همدان، تهران و رشت را گشت؛ در قضیهی جمهوریخواهی در تبریز بود و به تازهگی وارد اورمیه شده است. وی بی ارتباط با اسماعیل آقا سیمیتقو نیست. (همان، ص 412)
اورمو تورکچو قومیتهسی ١٩٢٥
کومیتهی تورکوفیل – تورکگرای اورمیه ١٣٠٤
Urmu Türkçü (Türkséver) ķomitesi 1925,
Turcophile Turkophile committee of Urmia 1925
https://sozumuz1.blogspot.com/2023/09/blog-post_3.html
https://www.facebook.com/media/set?vanity=100016259447627&set=a.1358471084704860
جشن جمهوریت تورکیه در شهبندری تورکیه در اورمو با شرکت رجال و معاریف اورمو از جمله حسین خان جهانگیری بیگلربیگی افشار اورمویی – اعتضاد نظام، سال ١٩٣٠
برای مطالعهی
بیشتر:
حزب مجاهدان تورک (تورک موجاهيدلهر
فيرقهسی) و رهبر آن تبريزلی حاجی بيگ (حاجی ميرزا آقا بلوری)
http://sozumuz1.blogspot.com/2018/12/blog-post_9.html
تشکیل «حزب اتحاد اسلام» در خوی، سالماس
و اورمو
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/08/blog-post_31.html
جمشید خان سوباتایلی افشار اورمویی و
دخترانش در تورک اوجاغی استانبول به روایت عارف قزوینی
https://sozumuz1.blogspot.com/2023/01/blog-post_17.html
امیر ناصر خلج در تورک اوجاغی
استانبول: من تورکم. سرهنگ باقر خان خلج: من خلج و پدر بر پدر تورکم، ایرانی وجود
نهدارد
https://sozumuz1.blogspot.com/2023/01/blog-post_11.html
تاسیس و اهداف تشکیلات «تورک اوجاغی
قاجار» به روایت علیمحمد دولتآبادی
https://sozumuz1.blogspot.com/2024/09/blog-post_22.html
تروئیکای مدافع استقلال آزربایجان ایران،
اتّحاد با قفقاز و ایجاد دولتی تورک تحتالحمایهی عوثمانلی در سال ۱۹۱۸ ویا «قاجار تورک اوجاغی» به روایت ملکزادهی
تبریزی
https://sozumuz1.blogspot.com/2017/02/blog-post_27.html
شعبهی ایرانی کومیتهی تورک اوجاغی
عوثمانلی به روایت عمارلو
https://sozumuz1.blogspot.com/2024/09/blog-post_14.html
کومیتههای بومی «تورک اوجاغی» در
آستارا و توصیههای کارگزار وزات خارجهی ایران برای ریشهکن کردن زبان تورکی و
مستعمرهسازی آزربایجان
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/05/blog-post_20.html
شعبهی حزب اتّحاد و ترقّی، و کومیتهی
اتّحاد اسلام در تبریز، ١٩٢٢-١٩٢٣
https://sozumuz1.blogspot.com/2024/09/blog-post_21.html
کومیتهی تورکوفیل – تورکگرای اورمو ١٣٠٤
(اورمو تورکچو قومیتهسی ١٩٢٥)
https://sozumuz1.blogspot.com/2023/09/blog-post_3.html
تشکيلات تورکگرای «هئيت ملاکين و
فلاحين» در اورمو - مارس ١٩٢٥ و سرکوب آن توسط مقامات دولتی و لشکری ايران
https://sozumuz1.blogspot.com/2018/10/blog-post_7.html
میرزا اسدالله افشار اورمویی -
منشورالسلطان، تشکیلات «هئیت متحدهی آزربایجان»، و اعتراض به سیاست نسلکشی زبانی
و ملی تورک و مستعمرهسازی تورکایلی توسط دولت رضا شاه
https://sozumuz1.blogspot.com/2024/09/blog-post_26.html
[1] تصمیم احزاب سیاسی تبریز برای اتحاد و الحاق به آزربایجان قفقاز
[2] روزشمار تاریخ معاصر ایران، جلد ٤
https://ia601009.us.archive.org/31/items/ktp2019-bgh1023/ktp2019-bgh1023.pdf
No comments:
Post a Comment