فرقهی منحرف «حرکت ملی آذربایجان»
مانقورتیسم آذربایجانی متمرکز در میان عدهای از فعالین سیاسی چپ سابق از آزربایجان شرقی تبریز- اردبیل، و تجسم سیاسی آن فرقهی «حرکت ملی آذربایجان» زائیدهی پانایرانیسم، ذهنیت صلیبی و استالینیزم، و در حال حاضر مانند همیشه یک ایدئولوژی - جریان ضد تورک و اصلیترین مانع داخلی در راه روند ملتشوندهگی مردم تورک (اوغوزهای غربی) در ایران و وطنشوندهگی تمام مناطق تورکنشین در شمال غرب ایران و نواحی مجاور آن است.
این جریان مانقورتی سرتاپا خیانتبار که منکر وجود و یگانهگی ملی ملت تورک ساکن در ایران و وطن تورک است، هنوز با اصرار نام ایرانیک آزربایجان را حتی در زبان تورکی با املای فارسی «آذربایجان» مینویسد، جریانات تاریخی و شخصیتهای ماشهی صلیبیان و پانایرانیستها و متفقین داشناک و مزدوران انگلیس و روسیه و فرانسه را قهرمانان ملی خود میشمارد و در گردهماییهای چند نفرهشان آلت موسیقی فارسی - ایرانی - ارمنی «تار» را مینوازد و «موقامات» فارسی – ایرانی را میخواند. زیرا تنها مرجع و ماخذ او هویت ملی و فرهنگ ایجاد شده توسط روسیهی استالینیستی در جمهوری آزربایجان و آزربایجانگرایی مشروطهی ایرانی است.
در ایران ملتی به اسم «آزربایجان» و وطنی به اسم «آزربایجان» وجود ندارد. آزربایجان صرفا اسم یک منطقهی جوغرافیایی در ایران است، نه نام «ملت تورک» و نه نام منطقهی ملی و وطن تورک و یا «تورکایلی» که شرق و جنوب آن از تهران و اراک و کنگاور و ... شروع میشود و اقلا دو برابر منطقهی آزربایجان وسعت دارد. در ایران مسالهای ملی به اسم مسالهی آزربایجان هم وجود ندارد. دور این بازیهای پانایرانیستی-استالینیستی تمام شده است. در ایران مسالهای ملی به اسم «مسالهی ملی تورک» وجود دارد.
به جای ملت تورک از ملت آزربایجان و به جای وطن تورک – تورکایلی از وطن آزربایجان و به جای مسالهی ملی تورک از مسالهی ملی آزربایجان صحبت کردن، به معنی نفی وجود ملت تورک، نفی وجود وطن تورک، تکه پارچه کردن ملت تورک پراکنده در ایران، قبول تاریخنگاری ضد تورک آزربایجانی و انکار مجادلهی ملی تورک و حقوق ملت تورک ... و این همه مساوی با خیانت ملی و وطنفروشی است. نژادپرستی بر علیه تورک در ایران فقط عبارت از پان ایرانیسم نیست. آزربایجانگرایی یعنی اعتقاد به وجود ملت آزربایجان به جای ملت تورک هم مصداق بارز نژادپرستی بر علیه ملت تورک است.
تا ریشهی این بیماری مانقورتیسم و از خودبیگانهگی و خیانت ملی و وطنفروشی به اسم آزربایجانگرایی که آن را صلیبیان و پارسیان و ازلیان و فرانسه و انگلستان و ارمنستان و استالین آفریده و به قسمتی از فعالین سیاسی فاقد شعور ملی تورک و مانقورت و ضد تورک چپ ایرانی در قفقاز و در مرکز و شرق آزربایجان قبولاندهاند کنده نشود، آیندهی مردم تورک در ایران نکبتبارتر از گذشتهاش خواهد شد. و تا زمانی که ملت تورک به مسخرهبازی «ملت آزربایجان» و مانقورتیسم آزربایجانگرایی پایان ندهد و فرقهی منحرف «حرکت ملی آذربایجان» را طرد کرده به حاشیه نراند، سر سوزنی در امر احقاق حقوق ملی ملت تورک پیشرفت نخواهد داشت.
فرقهی منحرف «حرکت ملی آذربایجان» با شامورتیبازی و پشتک و وارو زدن، نمیتواند پرده بر تاریخ سرتاسر خیانتبار خود بکشد. او باید نخست به خیانات متعدد خود چه در قفقاز سالهای جنگ جهانی اول بر علیه جمهوری مردمی آزربایجان، چه در سالهای جنبش مشروطیت بر علیه دولت تورک قاجار و حاکم کردن تروریسم و ایجاد جنگ داخلی توسط انجمنهای آزربایجان در تهران و تبریز و تجزیهی منطقهی ملی تورک و وطن تورک به هشت واحد اداری با لایحهی خائنانهی انجمنهای ایالتی و ولایتی و ممنوع کردن زبان تورکی در نظام آموزشی و تبدیل فارسی به تنها زبان رسمی، در همکاری با داشناکها در وقایع جیلولوق و گذاردن صندوقهای جریمه برای تورکی صحبت کردن در دورهی آزادی ستان و دشمنی با دولت تورک «حاکمیت اتحاد» جمشیدخان و .....، همچنین پیوندهای تاریخی خود با ایدئولوژیهای ضد تورک پانایرانیسم و استالینیسم، و نقشش در ایجاد مفهوم ملت ایران و ناسیونالیسم ایرانی – فارسی و کودتای رضاخان و ساقط کردن سلسلهی تورک قاجار و تاسیس سلسلهی پهلوی و آفرینش سیاست دولتی نسلکشی ملی و زبانی تورک در ایران، و اصرارش برای تجزیهی ملت تورک ساکن در ایران و وطن تورک «تورکایلی» در شمال غرب و غرب ایران و تلاش برای تغییر نام ملت تورک و تبلیغ نامهای جعلی آزری و آزربایجانی و الحاق سرزمینهای تورکنشین به جمهوری مهاباد در دورهی حکومت ملی آزربایجان و تقدیم تورکستیزان و مانقورتهای تاریخ به صورت قهرمانان ملی و .... اعتراف و بابت این خیانات بی شمارش از ملت تورک عذرخواهی کند.
سپس
با رد کردن هویت ملی جعلی آزربایجانی و چرند ضد تورک «ملت آزربایجان» که ساختهی
پانایرانیسم و استالینیسم و ازلیان و داشناکها و .... است، خود را قابل و صالح
برای بازگشت به آغوش ملت تورک بکند. تا آن زمان نیز آزربایجانگرایان و فرقهی
منحرف «حرکت ملی آذربایجان» مخصوصا از شرق و مرکز آزربایجان (اردبیل، تبریز، و
....) هیچگونه صلاحیتی در سخنگویی و نمایندهگی مردم تورک در هیچ عرصه و سطح و
پلاتفورمی را، از جمله در مورد مسائل ملت تورک ساکن در غرب و جنوب شرق وطن تورک و حدود
و ثغور آن، (در استانهای آزربایجان غربی، کوردستان و کرمانشاه و همدان و مرکزی و
قوم و البورز و تهران و .... ) ندارند. زیرا اینها نوعا فاقد شعور ملی
تورک و شعور وطنی تورک هستند و نه به وجود ملت تورک اعتقادی دارند و نه به وطن
تورک. بلکه مانند پانایرانیستها و داشناکها منکر و مخالف آنها میباشند. به
همین سبب نیز با فرقهی منحرف «حرکت ملی آزربایجان» میباید رفتاری مشابه در
مناسبات با پانایرانیسم و داشناکسوتیون داشت...
فرقهی
منحرف «حرکت ملی آذربایجان»
https://sozumuz1.blogspot.com/2023/09/blog-post_22.html
سه
هویت ملی انتخابی عمده در میان نخبهگان تورک در ایران
http://sozumuz1.blogspot.com/2020/09/blog-post_24.html
نحلههای
فکری مخدوش و هویتهای ملی معیوب بعضی از نخبهگان تورک: آزربایجانگرایی و چپ
ایرانی
http://sozumuz1.blogspot.com/2018/02/blog-post_42.html
واکنش
بریتانیا و روسیه به ظهور هویت ملی تورک در نیمهی اول قرن بیستم-ایجاد هویت
آلترناتیو قومی آزربایجانی و هویت ملی آزربایجانی
https://sozumuz1.blogspot.com/2018/09/blog-post_24.html
«ملت
آزربایجان» بنا به سردار سرلشکر پاسدار یحیی رحیم صفوی و یا «آزربایجانگرایی
سپاه پاسدارانی»
https://sozumuz1.blogspot.com/2021/03/blog-post_7.html
در
هویت ملی آزربایجانی، «انکار هویت ملی تورک» مندرج و مستتر است
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/08/blog-post.html
مئهران
باهارلی: افلاس آذربایجانگرایی و بایگانی شدن پروندهی ملت آذربایجان
http://sozumuz1.blogspot.com/2022/10/blog-post_30.html
صدرا
آقاسی: بایستی از ایدهی آزربایجان جنوبی دست کشید. اولگوی اقلیت بودن تورکها،
تاکید بر آزربایجان و جوغرافیای آن، میراث فرقهی دموکرات پیشهوری، ... راه به جایی
نخواهد برد.
https://sozumuz1.blogspot.com/2022/12/blog-post_8.html
حامد
تالپران: ناکارآمدی، ناقص و عقيم و غير واقعی بودن آذربايجانگرايی صرف
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/01/blog-post_23.html
حامد
تالپران: سکتاریسم آزربایجانی، با خودی که از آن او نیست، فریفتهی اسطورههای
ساختهی دشمنان، عملگرای بدون پشتوانهی تفکر، و عامل انحراف از هدف یکتای ملت
شوندهگی مردم تورک
https://sozumuz1.blogspot.com/2021/07/blog-post_24.html
روح
دوکترین آزربایجانگرایی عَلَم کردن هویت آزربایجانی به جای هویت ملی تورک
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/03/blog-post_85.html
Türk yérine koloniyal Azerbaycan Étnosu-Milleti
qavramı Quzéyde de iflas étmekdedir
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/01/turk-yerine-kolonliyal-azerbaycan.html
در
ایران، یک «مسالهی تورک» وجود دارد و یک «مسالهی حق تعیین سرنوشت ملت تورک».
مسالهای به اسم آزربایجان و حق تعیین سرنوشت آزربایجان و ... وجود ندارد
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/02/blog-post_5.html
در
ایران شش ملت و اقلیت ملی تورکیک وجود دارد، هیچکدام از آنها «آزربایجانی» و یا
«تورک آزربایجانی» نیست
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/08/blog-post_11.html
ایراندا
نه «آزهربایجانلی» وار، نه «آزهربایجان تورکو» و نه باشقا بنزهر اویدورما و
قوندارما ملتلهر و کیملیکلهر
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/03/blog-post_10.html
اصطلاح
«ایران تورکچولهری»، صرفاً میتواند محصول مغز علیل و پاک باختهی یک آزربایجانگرای
ضد تورک باشد
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/03/blog-post_95.html
بحرانهای
آزربایجانگرایانه
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/08/blog-post_1.html
آزربایجانگرایی
تالشی: گل بود به چمن نیز آراسته شد
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/08/blog-post_95.html
باز
هم ملت جعلی آذربایجان، اعتراض به تیتر خبر آیت الله منتظری
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/11/blog-post_8.html
ایراندا
تورک خالقی اؤزونه «تورک» دییهر. بو دا مسالهنی بیتیریر
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/02/blog-post.html
پان
تورک، پان آزربایجانیسم، تورکباوری، تورکیسم، پانتورکیسم، پانتورکیکیسم،
تورانیسم
http://sozumuz1.blogspot.com/2018/05/blog-post_20.html
ایضاحاتی
در بارهی کاربرد مودرن و دموکراتیک دو نام تورک و آزربایجان
No comments:
Post a Comment